eitaa logo
تنبیه الأمة
2.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
55 ویدیو
16 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
❇️روحانیت و قدرت 📝 در نقد سخنان دکتر تقی آزاد ارمکی 🖋صالح رحمتی 🌀اشاره 🔹اخیراً آقای دکتر تقی آزاد ارمکی که به عنوان جامعه شناس، معرفی میشود، در مصاحبه ای به داوری پیرامون عملکرد حوزه های علمیه در چهل ساله بعد از انقلاب اسلامی پرداخته و اینگونه مدعی شده که، در طول این دوران، حوزه علمیه نتوانسته است، فقه و اصول خود را پیش برده، شبهات فرهنگی را پاسخ دهد. زیرا همه مسئله اش، قدرت و حفظ نظام گردیده است. و این در حالی است که همه امکانات نیز در اختیار حوزه علمیه قرار داشت. نقد 1⃣مهمترین اشکالی که در این سخنان و نظایر آنها وجود دارد و از همان زاویه میتوان به آن نقد کرد، ابتلاء به نوعی «مغالطه اشتراک لفظی» است. مغالطه ای که پیرامون واژه «قدرت» رقم میخورد. توضیح مطلب اینکه؛ مهمترین مؤلفه هر نظام سیاسی - اسلامی و غیر اسلامی- تکیه آن به عنصر «قدرت» است. عنصری که میتواند حکومت و دولت را برسازد و سرپا نماید تا در سرنوشت مردم خویش تأثیرگذار باشد، تا در برابر سایر دولتها و حکومتها تصمیمات مستقل بگیرد. قدرت، آن چیزی است که اختیار و امکان تصمیم گیری برای دولتها را فراهم میکند؛ حال ممکن است که این امکان در چارچوب قرارداد اجتماعی تعریف گردد یا در سطحی بالاتر از سطوح روابط انسانی. 2⃣با وجود اینکه همه نظامات سیاسی به وجود «قدرت» تکیه دارند، لیکن از ناحیه «اِعمالِ قدرت» میان آنها تفاوتهای بنیادینی وجود دارد. و این تفاوت بنیادین با توجه به حیث «جهت» در چگونگیِ اِعمالِ قدرت واضح میگردد. به این معنا که، اصلی ترین ویژگی اِعمالِ قدرت در هر نظام سیاسی، برخورداری آن از «جهت» و «برایِ» است و اینگونه نیست که، اِعمال قدرت بدون هدف و غایت مشخص و روشنی واقع شود. هر نظام سیاسی، در اِعمال قدرت خود دارای اهداف و غایاتی است که جهتگیری رفتارهای مقتدرانه آن را با سایر نظامات سیاسی متفاوت میسازد. و درست در همین نقطه است که، میان نظام سیاسی اسلام با نظامات سیاسی غربی، تفاوتی اساسی رقم میخورد. جهتگیری دولت در نظام سیاسی اسلام متفاوت از جهتگیری دولت در نظامات سیاسی غربی است. در هر دو نظام، اساس بر «حفظ نظام» است لیکن، در نظام سیاسی اسلام حفظ نظام «برایِ» تحقق احکام و ارزشهای الهی در زندگی اجتماعی انسانهاست، اما در نظامات سیاسی غربی، حفظ نظام برای التذاد مادی بیشتر از دنیاست. در نظام سیاسی اسلام، حفظ نظام و اِعمالِ قدرت، برای عبور از نفس و هوی و تحقق «کلمة الله» است و در نظام سیاسی غربی، حفظ نظام برای تقویت نفس مادی و توسعه اهواء و تکثیر آلهه است. و در یک کلام؛ حفظ نظام در حکومت و دولت اسلامی، مبتنی بر توحید و نفی شرک است، اما در نظام سیاسی غربی، مبتنی بر دنیاپرستی و ماده پرستی است. 3⃣با نظر به این مبنا، روشن میگردد که آن موقفی که «فسادانگیز» بوده و قدرتِ فاسد تولید میکند، آنجایی است که انسانها در وادی دنیاپرستی با همدیگر رقابت میکنند. این واقعیت، در دولتهای غربی آنچنان مشهود و روشن است که نیازی به استدلال نظری ندارد. و آثار قدرتِ فاسد در رفتارهای سیاسی آنها چه در داخل مرزها و چه بیرون از مرزها و در روابط بین الملل، به وضوح مشاهده می گردد. از این روی، برای کناره گیری از قدرتِ فاسد، باید از ذیل دنیاپرستی بیرون آمده و جهتِ اِعمالِ قدرت را در مسیر خداپرستی تغییر داد که در این صورت، انسانها از نفسانیتِ خویش عبور کرده و در تعلق به اراده الهی، آن چیزی را اراده میکنند که خالق متعال اراده میکند. و درست در همین موضع است که، «قدرتِ صالح» تولید میشود. و ذیل همین قدرت صالح است که، ادبیات «خدمت به خلق»، «ایثار» و «فداکاری» تکوّن می یابد. 4⃣عملکرد روحانیت را نیز باید در همین مبنا تفسیر نمود؛ چه آنجایی که وارد عرصه اداره نظام گردیده و مسئولیتی را برعهده میگرد و چه آنکه بدون حضور در صحنه اداره، برای حفظ نظام اسلامی مجاهدت میکند. زیرا، روحانیت به دلیل اتکاء به اندیشه اسلامی، از قدرتِ به وجود آمده در نظام اسلامی محافظت مینماید تا بتواند محقق کننده ارزشهای الهی و احکام اسلامی گردد. پرواضح است که، کسی نمیتواند خطاها و لغزشهای افراد را نادیده بگیرد، اما این واقعیت نمیتواند نافی آن مبنای بنیادین باشد. مبنایی که قانون اساسی را به گونه ای نگاشت که، زمینه ساز نقش آفرینی روحانیت در صحنه اداره گردید. و در همین صحنه اداره، سرنوشتی متفاوت برای روحانیت رقم خورد. سرنوشتی که به خط خون نگاشته شد و روحانیت را بالاترین صنف در آمار شهداء قرار داد. این چنین سرنوشتی، از آن مبنا و آن جهتگیری متفاوت در چگونگی اِعمالِ قدرت ناشی میشود که در نظامات سیاسی غربی اثری از آن نیست، بلکه بر ضد و در تضاد با آن است. 👇👇👇
👆👆👆 ⬅️جناب آقای تقی آزاد ارمکی، با تکیه بر واژه مشترک «قدرت» به بیراهه رفته و به دلیل عدم تدقیق در جهتگیریِ قدرتِ سیاسی، در تحلیل چرایی حضور روحانیت در صحنه قدرت و تفسیر چرایی «حفظ نظام» خطا کرده است. https://eitaa.com/Tanbiholomah
⁉️چرا اینقدر برای اربعین هزینه می‌کنند؟ 🔹یکی از سوالات پرتکرار این روزها، درباره «هزینه‌های جمهوری اسلامی ایران برای پیاده‌روی اربعین» است. چرا در شرایط اقتصادی فعلی به جای رفع مشکلات مردم، چنین هزینه‌هایی انجام می‌شود؟ اگر منصفانه به این قضیه نگاه کنیم: 1⃣ هزینه‌های دولت برای اربعین مربوط به داخل ایران است و بخش زیادی از آن، صرف احداث یا تقویت زیرساخت‌ها می‌شود. دولت وظیفه دارد زیرساخت‌های کشور را بهینه کند و چه فرصتی بهتر از اربعین که به این مناسبت، استان‌های محروم غرب کشور، از راه، امکانات حمل و نقل و رفاهی مناسب برخوردار شوند. در شرایط عادی این استان‌ها کمتر مورد توجهند، بنابراین سفر اربعین، فرصت خدمت دولت به این استان‌ها را فراهم می‌کند و نه تنها هزینه نیست که نوعی سرمایه‌گذاری است. 2⃣ وزارت گردشگری وظیفه دارد مردم را به سفر به نقاط مختلف کشور تشویق کند تا کسب و کار مردم از راه توسعه گردشگری، رونق بگیرد. حتی برای این هدف، هزینه‌های سنگینی همچون احداث دریاچه‌های مصنوعی صورت می‌گیرد. اما در سفر اربعین دولت با کمترین هزینه، این هدف را محقق می‌کند. 3⃣بخش زیادی از هزینه‌های سفر اربعین، مردمی است و دولت حتی در ایجاد زیرساخت‌ها هم کمتر از مردم و کمک‌های مردمی مشارکت دارد. مردم با عشق و علاقه در این راه هزینه می‌کنند. 4⃣ هزینه‌های کم دولت در سفر اربعین برای همه است و فقط برای مسافران اربعین نیست. بسیاری از مردم از این مسیرها استفاده می‌کنند و از امکانات بین راهی بهره می‌برند، بدون اینکه بخواهند به سفر اربعین بروند. 5⃣وقتی دولت برای یک برنامه هزینه می‌کند، طبیعی است که عده‌ای از این هزینه استفاده کنند و عده‌ای استفاده نکنند. اما راه برای استفاده همگانی از امکانات اربعین باز است و به بخش خاصی از جامعه اختصاص ندارد. همانطور که وقتی دولت سینما یا سالن تئاتر می‌سازد، برای همه می‌سازد ولی ممکن است عده‌ای از آن استفاده نکنند. عدم استفاده عده‌ای از این امکان، دلیل نمی‌شود چنین فرصتی برای بقیه فراهم نشود. 6⃣هزینه دولت برای سفرهای مشابه که جنبه تفریحی دارد و هیچ نقشی در فرهنگ‌سازی و هویت‌سازی شهروندان ندارد، به مراتب بیشتر از سفر اربعین است. برای نمونه، کافی است تسهیلات سفرهای تفریحی به کشورهای دیگر و ارزهای مسافرتی که به این سفرها داده می‌شود را با تسهیلات سفر اربعین مقایسه کنیم. موضوع، روشن‌تر از آن است که پنهان بماند. 7⃣کشورهای دنیا به دنبال رشد و تقویت بنیان‌‌های اعتقادی، اخلاقی و فرهنگی خود هستند و این را از وظایف حکومت خود می‌دانند. ایران هم به عنوان یک کشور مسلمان شیعی، همین رویه عاقلانه را پیش گرفته و با فراهم کردن سفر اربعین، به تقویت فرهنگ دینی خود می‌پردازد. چه فرصتی بهتر و والاتر از زیارت امام حسین علیه‌السلام و پیاده‌روی اربعین که مدرسه خودسازی و مایه‌ی شادابی، نشاط و سلامتی جسم و جان است و باعث انسجام ملی و اتحاد بین‌المللی می‌شود. https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️علمای مجاهد 📆به مناسبت سالروز شهادت آیت الله سیداسدالله مدنی(رضوان الله علیه) 1⃣وجهه‌ای بین رؤسای ادارات و فرماندهان و مأموران کسب نموده است. آیت‌الله مدنی ضمن ابلاغ پیام و بیانات امام‌خمینی به مردم سعی می‌کرد با روش‌های مسالمت آمیز، مأموران شهربانی و انتظامی را به همکاری و همراهی با انقلاب و مردم وادار کند. رئیس سازمان اطلاعات و امنیت همدان به رئیس شهربانی این شهر در این باره چنین هشدار داد: «باتوجه به اینکه یاد شده ‌] آیت‌الله مدنی[ از بدو ورود، ظاهراً اهالی را دعوت به آرامش نموده و حتی از ایذا و آزار مأموران انتظامی توسط اهالی جلوگیری به عمل‌ آورده است و از این رو، وجهه‌ای بین رؤسای ادارات و فرماندهان و مأموران کسب نموده که امکان دارد این عمل به منظور گمراه کردن نیروی انتظامی منطقه باشد تا در فرصت مناسب ضربه‌ غیرقابل جبرانی به مأموران وارد آورد». 2⃣گرفتن امان‌نامه از آیت الله جایگاه و مقبولیت آیت‌الله مدنی در میان دولتمردان وقت به حدی رسیده بود که وقتی بعضی از آنها که تهدید می‌شدند؛ به محضر آیت‌الله مدنی می‌رسیدند و از وی امان نامه می‌خواستند. حسین همدانی ـ از مبارزان و یاران آیت‌الله مدنی ـ در این زمینه می‌گوید: «یک پلیسی بود که خیلی بد عمل می‌کرد. شب، «گروه حدید» یک نامه‌ای، انداخته بود در منزلش از زیر در؛ به محض اینکه دیده بود گروه حدید وی را تهدید کرده، آمده بود مسجد جامع... نماز اول آیت‌الله مدنی در مسجد جامع که تمام شد. آیت‌الله مدنی داشت صحبت می‌کرد. آن پلیس پای منبر نشسته بود و دائم می‌گفت با حاج آقا کار دارم. حالا اینجا آقا داشت صحبت می‌کرد. آقای مدنی گفت: «چه می‌گویی... » بعد آن‌ وقت، بیخ گوشش صحبت کرد و یک نامه‌ای هم به او داد. آقای مدنی بالای منبر نامه را خواند و دید که می‌گوید که من را تهدید کرده‌اند بکشند من زن دارم، بچه دارم، من آقا اصلاً دیگر کار ندارم؛ اگر هم به من مأموریت بدهند انجام نمی‌دهم. شما هم امان نامه به من بده. آقای مدنی بالای منبر گفت: «آقا ایشان توبه کرده، کسی با او کاری نداشته باشد». 3⃣فعلاً ‌کلیه‌ امور شهر، زیر نظر آیت الله انجام می‌شود. این اقدام، ساواک همدان را وادار کرد تا با ارسال گزارش، ضمن برشمردن نمونه‌هایی از این ادای احترام مقامات دولتی به آیت‌الله مدنی ،‌خطرات این اقدامات را گوشزد کند، در این گزارش آمده بود: «شیخ اسدالله مدنی، فعلاً ‌کلیه‌ امور شهر، زیر نظر وی انجام می‌شود و شهربانی تحت نظر او است و رابط‌ بین آنها سروان نیکو سخن می‌‌باشد که کلیه‌ گزارشات توسط وی به شیخ مدنی داده می‌شود. اخیراً، رئیس شهربانی به تهران احضار [شد] که مدنی به رابط شهربانی اظهار می‌دارد چرا رئیس شهربانی نهاوند به تهران اعزام شده بایستی به ما تحویل [داده] تا او را مجازات و عقده‌های مردم خالی می‌شد. حال با رفتن رئیس شهربانی مردم چگونه عقده‌های خود را خالی کنند که در پاسخ سروان نیکو سخن مرتباً، بله قربان گفته و اظهار می‌دارد من بعد همین کار را خواهم کرد جناب مدنی... همچنین فرمانده پادگان هم تلفناً، همبستگی خود را اعلام و اظهار بندگی نمود که مراتب، قبلاً به عرض رسیده است فرماندار و تمام مدیران کل ادارات به منزل مدنی رفته، ضمن اعلام همبستگی روش کار خود را از وی سؤال نموده‌اند بازاریان و سایر طبقات مختلف مردم هم به همین منوال. ضمناً، شیخ مدنی در مدت کوتاهی که به همدان وارد شده، در تمام سخنرانی‌های خود مردم را به آرامش دعوت و از تهمت زدن و کشتن و‌ آتش زدن منع نموده است... ادامه در فرسته بعدی 👇👇👇
ادامه از فرسته قبل👆👆👆 4⃣کنترل مواد سوختی، زیر نظر آیت الله آیت‌الله مدنی علاوه بر کنترل و تسلط بر اداره‌ها و شهربانی سعی کرد که مسائل مادی و رفاهی مردم شهر همدان را نیز به گونه‌ای نظم دهد و مانع از هرگونه اجحاف و فشار بر مردم شود. یکی از مشکلات مردم همدان در آن زمان، کمبود مواد سوختی بود. با توجه به اعتصاب کارگران شرکت نفت و سرمای شدید این شهر، رفع این معضل از اهمیت خاصی برخوردار بود. در همین زمینه حجت الاسلام غلامحسن بهرامی ـ سخنگوی جامعه‌ روحانیت همدان ـ اعلام کرد: «جامعه‌ روحانیت همدان، کنترل مواد سوختی این شهر را در دست گرفته است». برای توزیع مواد سوختی میان خانواده‌های همدانی کمیته‌ای زیر نظر آیت‌الله مدنی و عالمی دامغانی تشکیل شد. این کمیته به هر خانواد ۱۰ کوپن ۲۰ لیتری نفت می‌داد که با ارائه‌ آن، نفت دریافت می‌کردند. کوپن‌‌ها برای مصرف یک ماه هر خانواده بود که هزینه‌ تهیه‌ آن را کمیته‌ مذکور پرداخت می‌کرد؛ ولی پول نفت را مردم به فروشنده می‌دادند. 5⃣نشست قصابان و سهامداران شهر با آیت الله درباره‌ قیمت گوشت و نان نیز تدابیری اتخاذ شد و کمک‌های دارویی و مالی نیز در اختیار نیازمندان قرار گرفت. حتی به شهرهای دیگر نیز کمک‌هایی شد. روزنامه‌ «آیندگان» در این باره نوشت: «قیمت گوشت در همدان از کیلویی ۳۸۰ ریال به ۲۵۰ ریال کاهش یافت و برای پایین آوردن قیمت گوشت گاو نیز بررسی‌هایی صورت گرفت. کاهش قیمت گوشت در همدان به دنبال نشستی که قصابان و سهامداران این شهر با آیت‌الله مدنی داشتند اعلام شد. همچنین با تشویق جامعه‌ روحانیت همدان مبنی بر اینکه فروشندگان به سود کمتر قانع باشند، نرخ نان خانگی که از سوی روستائیان در شهر عرضه می‌شود از ۴۵ ریال به ۳۰ ریال کاهش یافت و میزان پخت آن نیز افزایش داده شد. از سوی جامعه‌ روحانیت همدان همچنین کمک‌های دارویی، پزشکی، که درباره‌ نیاز درمان و آمبولانس و آذوقه و نیز کمک‌های نقدی برای مردم نهاوند ارسال و همچنین کمک‌های دارویی و مالی نیز به قزوین اهدا گردید». 6⃣کمکهای مردمی از سوی مردم، کمک نقدی و غیرنقدی زیادی در اختیار آیت‌الله مدنی قرار می‌گرفت تا به نیازمندان رسانده شود؛ چنانچه محمدحسین واعظ ـ ساکن روستای علی آباد ـ یک وانت نان و مبلغ ۱۶۰۰ تومان پول که جمع آوری شده بود را در اختیار آیت‌الله مدنی قرار داد. از سوی دیگر، آیت‌الله مدنی برای جلوگیری از هر گونه اختلاس و اخاذی اعلام نمود که مردم مواظب باشند و فقط به افراد تعیین شده از سوی جامعه‌ روحانیت همدان، اعانه و کمک پرداخت نمایند. او همچنین از صاحب‌خانه‌ها خواست که با مستأجران همکاری کرده، از نظر مالی آنان را تحت فشار قرار ندهند؛ چرا که بازار در حال تعطیلی بود و کارمندان نیز در اعتصاب به سر می‌بردند و آنان درآمدی نداشتند. بدین ترتیب، کنترل شهر در اختیار آیت‌الله مدنی و انقلابیون قرار گرفت و مردم نیز در این زمینه نهایت همکاری را داشتند. 🌐منبع: https://psri.ir/?id=i2j11k6a https://eitaa.com/Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ عمق تحول فقهی سیاسی امام خمینی در نجف مطرح شد 🎥 مرحوم آیت الله شاهرودی قدس سره ✅ شهید صدر از مفاد درس امام خمینی -قدس سره- به وجد آمد و فرمود: اولین بار است یک مرجع تقلید مباحث ولایت فقیه را مطرح می‌کند و تحول بزرگی است در حرکت تاریخ فقه ما. ✅ شهید صدر شاگردان خود را ملزم کرد بر یادگیری مفاد دروس ولایت فقیه امام خمینی قدس سره. @Tanbiholomah
❇️ عدم انحصار «استناد به معصوم» در روایات 📝در نقد بیان آقای تبریزیان 🖋سید حسن روحبخش 🔹آقای تبریزیان، اخیرا چنین گفته است: «علماء به رای خودشان و نه روایات عمل میکنند، مثلا میگویند خمس را باید به فقیه داد، ولی هیچ روایتی ندارند، و یا هیچ روایت معتبری دال بر تقلید وجود ندارد، و نیت در وضوء مخالف قرآن است، قرآن میگوید نیت در وضوء معتبر نیست و هیچ روایتی دال بر اعتبار نیت در وضوء ویا نماز ویا روزه نداریم، اینها فتاوای به رای فتوای بدون علم است، فتوای با قیاس منطقی است، این فتوا با پیروی از ابو حنیفه است» 🔹نقد 1⃣اینکه ایشان اصرار دارد هر فتوایی بایستی مستند به نص روایی باشد، صحیح نیست؛ زیرا اگر چه هیچ شکی نیست که استناد هر فتوایی به دین بایستی در قالب استناد به معصوم باشد، ولی استناد به معصوم منحصر در گفته‌های او نیست، (بلکه چه بسا سکوت شخص از فریادش رساتر باشد) مثلا اگر شاگردان این شخص در حضورش کاری را با انتساب به او انجام دهند و او آنها را از این کار نهی نکند قهرا معلوم میشود که کار این شاگردان مورد رضایت ایشان بوده است، و گر نه آنها را از این کار نهی میکرد. و اما حجیت استناد به معصوم بدون روایت، به جهت علم به رای و نظر معصوم (علیه السلام) است که با وجود امکان ردع، ردعی نفرمود و قهرا راضی به افعال پیروان خویش بوده است، و دیگر فتوای در این موارد فتوای به رای معصوم خواهد بود و نه فتوای به رای شخص مفتی. 2⃣مثال لزوم نیت قربت در وضوء داخل در این موضوع میتواند قرار بگیرد، که متشرعین هیچگاه وضوء به قصد خنک شدن را کافی نمیدانستند، و وضوء را به قصد قربت میگرفتند، یعنی قصد قربت را به نحو لزومی، به شارع منتسب میکردند که او چنین میخواهد، و قهرا این ارتکاز متشرعه ناشی از رای وفرمان معصوم (علیه السلام) بوده است. پس این عمل چون در دائره اعمال شرعیه بوده است، مستند مشروع بودنش فراتر از تقریر قرار دارد، و بایستی خود شارع فرمان به چنین کاری داده باشد، و گر نه ردع از این سیره ها مانع از استمرار آن میگشت، مخصوصا که اگر قصد قربت لازم نبود، اصرار متشرعه بر این مطلب داخل در تشریع محرم قرار میگرفت. 3⃣و مثال رجوع به فقیه نیز همین گونه است، زیرا دسترسی به معصوم علیه السلام در همه مکانها وزمانها فراهم نبوده، وسیره شیعیان بر رجوع به فقهاء اصحاب اهل بیت علیهم السلام بوده است، وهیچ ردعی از این سیره نشده وبلکه از آیات وروایات فراوانی میتواند رضایت شارع را به این سیره کشف نمود. 4⃣و مثال وجوب اعطاء خمس به فقیه جامع الشرائط، با توجه به اینکه خمس ملک امام علیه السلام میباشد، داخل در دلیل حرمت تصرف در مال غیر بدون احراز اذن ویا طیب او میباشد که دارای ادله عقلی ونقلی است، مثل روایت «لَا يَحِلُّ دَمُ امْرِئٍ مُسْلِمٍ وَ لَا مَالُهُ إِلَّا بِطِيبَةِ نَفْسِه‏» و قدر متیقن از طیب نفس امام زمان علیه السلام مصرف آن در مواردی است که مورد رضایت حضرتش با اذن از مرجع تقلید میباشد. 5⃣و اما مثال ولایت فقیه که به نظر فقهاء بزرگی مثل صاحب جواهر دارای مستند قرآنی نظیر آیه «اطیعوا الله واطیعوا الرسول واولی الامر منکم» میباشد، و البته روایات معتبر دیگری هم از نظر بسیاری از فقهاء مستند این مطلب میباشد، مضافا به ادله عقلی و نقلی دیگر. و البته اشکالات فراوان دیگری هم به این چند خط مطلب ایشان وارد است، که از آن صرف نظر میکنیم. https://eitaa.com/Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⛔️ دعوت به هلاکت، ضلالت، ظلمت 🖋علی اشراقی 🔹یکی از زیارات مخصوصه حضرت رسول (صلی الله علیه و آله)، زیارت ایشان از راه دور است که در الإقبال سید بن طاووس و المزار شهید اول نقل شده است. در فرازی از این زیارت، عبارتی درباره رسول گرامی اسلام وارد گردیده که توصیفی متفاوت از رسالت ایشان بیان میکند: «الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الْهَلَكَةِ وَ هَدَانَا بِكَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ نَوَّرَنَا بِكَ مِنَ الظلمات‏» سپاس خدای را که ما را به سبب رسول مکرم اسلام از هلاکت رهانید، از ضلالت خلاصی بخشید و از ظلمات و تاریکیها به نورانیت رهنمون گردید. 1⃣اگر مسلمانان با اتصال به رسول خاتم، از هلاکت و ضلالت رهانیده شده، از ظلمات به نور هدایت شده‌اند، یعنی، هر آنچه بیرون از دایره اسلام است؛ هلاکت، ضلالت و ظلمات است. این سخن بدان معناست که، نه تنها نسخه‌ای رهابخش بیرون از جهان رسول الله وجود ندارد، بلکه تمام آنچه که در بیرون از این جهان است، هلاکت، ضلالت و ظلمات است. 2⃣هر اندیشه و تئوری که انسان مسلمان را به بیرون از زیست اسلامی‌اش فرامیخواند، برای او راهی غیر از راه اسلام میداند، طرحی دیگر از طرح نبی خاتم برای او در میاندازد، چیزی نیست جز؛ هلاکت، ضلالت و ظلمات. و بالوضوح و العیان می‌بینیم که امروز، این سه‌گانه در غرب مدرن تجمیع شده است. انسان غربی، راه گم کرده، از نور فاصله گرفته و هلاک گردیده است. و همین غرب، جهان اسلام را به آنسوی فرامیخواند، به اتوپیایی (آرمان‌شهری) که در باطن آن سه‌گانه هلاکت، ضلالت و ظلمات نهفته است. 3⃣و علوم انسانی مدرن وظیفه تئوری‌سازی برای این دعوت را به عهده دارد. موظف است، انسان مسلمان را از رسول الله جدا نماید تا او را در گرداب هلاکت، ضلالت و ظلمات دفن نماید، همانطور که در آیه شریفه آمده است: «وَ ما كانَ لِيَ عَلَيْكُمْ مِنْ سُلْطانٍ إِلاَّ أَنْ دَعَوْتُكُمْ فَاسْتَجَبْتُمْ لي‏» ⬅️و حالا مسئولیتی دارد انسان مسلمان در برابر انسان مظلوم آسیب دیده مدرنیته، که دستش را بگیرد و با حقیقت اسلام آشنایش کند، راه نجاتش را نشان دهد و دنیای بشریت را از شر اندیشه صهیونیستی_مدرنیته برهاند. https://eitaa.com/Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢در ضروریات دین نمیشود اجتهاد کرد💢 آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی (در جمع دانشجویان دانشگاه قزوین) 🔹به برکت این نظام دین به میدان آمده، قدر این فرصتی که خدای تبارک و تعالی به برکت رهبری‌های امام ومقام معظم رهبری و به برکت قطرات خون شهدا، به ملت ایران عنایت کرده واین نظام تا حالا استوار باقی مانده را بدانیم. 🔹از واضحات اجتهاد این است که در ضروریات نمی‌شود اجتهاد کرد. منِ طلبه امروز بخواهم بگویم در زمان ما ببینیم آیا حجاب واجب است یا نه؟‌ این جز بی‌سوادی دلیل دیگری ندارد، البته ممکن است کسی معاند باشد یا جهات دیگری داشته باشد، اما علت اصلی‌اش بی‌سوادی است! 🔹 الآن این شعارهایی که می‌دهند «زن زندگی آزادی» لبّش این است که می‌گویند ما دین نمی‌خواهیم! بحث بحث حجاب نیست، حتی بحث حکومت اسلامی هم نیست، هدف حذف اسلام و دین است، البته ریشه‌ی این شعارها از مراکز امنیتی موساد و انگلیس و آمریکا سرازیر می‌شود. 🔹هشدارهایی که رهبری معظم انقلاب دیروز در فرمایشات‌شان فرمودند هشدارهایی بسیارکلیدی و اساسی است، واقعاً دانشجویان و حوزویان، اساتید حوزه و دانشگاه و همه اقشار مردم خصوصا مسئولین باید به آن توجه نمایند. 🔹از خدای تبارک و تعالی عاجزانه استدعا داریم که ما را قدردان دین خودش، قدردان نظام و قدردان رهبری معظم انقلاب قرار بدهد. https://eitaa.com/Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ آنها مسئول امنیت اسرائیل‌اند 🎥 مرحوم آیت‌الله محمد مهدی الخرسان الموسوی در سال ۲۰۰۳ در گفتگو با الجزیره، اهداف آمریکا از حمله و اشغال عراق را برشمرده بود @Tanbiholomah
❇️ سخنان اخیر استاد علوی بروجردی؛ اشکالی مبنایی و اشکالی بنایی 🖋میر نواب حسینی بسم الله الرحمن الرحیم 🔸 ابتدا به زعیم عالی‌قدر شیعه، مرجع الانام و نائب الامام حضرت آیت‌الله العظمی حاج آقا حسین بروجردی رضوان الله تعالی علیه ادای احترام می‌کنم. 🔸 بر اساس ارادت قلبی به آن زعیم عالی‌قدر، به نواده دختری ایشان استاد بزرگوار حاج سید محمدجواد علوی بروجردی نیز عرض سلام و احترام دارم؛ چرا که «المرء یحفظ في ولده». 🔸 هرچند حقیر هیچ‌گاه شاگرد ایشان نبوده‌ام؛ اما از باب مباحثه طلبگی و با احترام؛ یک اشکال مبنایی و یک اشکال بنایی را نسبت به سخنانشان عرضه می‌دارم: ♨️ استاد علوی بروجردی گفته‌اند: «مبارزه با بهاییت، مبارزه فرهنگی است.» 🔹 ظاهر کلام این است که پذیرفته‌اند «مبارزه با بهاییت» ضرورت دارد و بر همین مبنی، «روش مبارزه فرهنگی» را پیشنهاد نموده‌اند. 1⃣ اشکال مبنایی این است که: ❓دلیل شما برای «ضرورت مبارزه با بهاییت» چیست؟ آیا امروز باید با بهاییت مبارزه کرد؟! در زمان طاغوت که بهایی‌ها بر شئون مختلف مملکت چنبره زده بودند؛ شاید مبارزه با آن‌ها مسأله مهمی بود؛ اما امروز چنین مبارزه‌ای یا مسأله نیست و یا اهمیت بسیار کمی دارد. زیرا به برکت پیروزی انقلاب اسلامی، دست فرقه ضاله بهاییت از این مرز پرگهر کوتاه شد و با نظام سلطنتی به زباله دان تاریخ رفت. لذا امروز مسأله شماره یک مردم و نظام، مبارزه با بهاییت نیست. مسأله امروز مردم و نظام، «مبارزه با تورم و گرانی» است؛ «مشکل اقتصاد» است. 🔺 امروز هرکسی که در ایران زندگی می‌کند، مسلمان باشد یا غیرمسلمان، با «کاهش ارزش پول» به او ظلم می‌شود! 🔺 کاهش ارزش پولی که یکی از علتهایش «خلق پول بی ضابطه توسط برخی بانکها» است که فراتر از مجوزهای بانک مرکزی اعتبارات خلق می‌کنند و متأسفانه فراتر از مجوزها به شرکت‌های زیر مجموعه خود تسهیلات می‌دهند! ‼️ در چنین شرایطی، استاد علوی بروجردی از ظلمی نامعلوم به برخی از افراد یک فرقه منحرف صحبت می‌کنند. بنده نمی‌دانم این ظلم‌ها اتفاق افتاده است یا نه؟ ولی هر ظلمی در هرجا به هرکسی را محکوم می‌کنم. ❗️لکن به گونه‌ای نشود که ظلم قطعی صورت گرفته به ۸۰ میلیون ایرانی با هر فکر و عقیده‌ای (یعنی مسأله اقتصاد و تورم ناشی از خلق پول بی ضابطه) فراموش شود. ✅ توقع مردم از امثال ایشان ورود در مسأله اقتصاد و ارائه راهکار و مجاهدت برای پیاده‌سازی نظام اقتصادی اسلام است. متأسفانه ایشان برخلاف جمع کثیری از فقها، قائلند: «اسلام نظام اقتصادی ندارد!» و در مصاحبه‌ای بیان کردند که اسلام فقط احکام اقتصادی دارد. 🔺 اختلاف نظر علمی مشکلی ندارد؛ اما ایشان که به احکام اقتصادی اسلام قائل هستند؛ کاش در آغاز درس خود، بیان می‌کردند که آیا «خلق پول فراقانونی و اعطای تسهیلات به شرکت‌های زیرمجموعه» مصداق «ظلم به عموم مردم» یا «خیانت در امانت» یا «افساد فی الارض از طریق اخلال در نظام معیشت مردم» یا «اتلاف اموال عموم مردم» یا هر عنوان حرام ظالمانه دیگری هست یا خیر؟ 🔺 ایشان قطعا احکام جزاء و حدود و تعزیرات اسلام را قبول دارند. ای کاش حکم اسلام برای مجازات آن مدیرعامل متخلف بانک را بیان می‌کردند که این چنین به آحاد مردم ظلم می‌کند و پیگیر اجرای آن می‌شدند! 🔺 امروز اگر کسی دچار ضعف اعتقادی شود یا به فلان فرقه منحرف گرایش پیدا کند؛ علتش «قوت تبلیغات روشنفکرنمایانه» آن‌ها نیست بلکه «قدرت ظالمان در تضییع حقوق عموم مردم» و «ضعف امثال استاد بزرگوار در مبارزه با آن‌ها» و العیاذ بالله، ایجاد شبهه ناکارآمدی شریعت مقدسه است. ♨️ بنابراین: مبنای کلام ایشان یعنی «ضرورت مبارزه با بهاییت» دچار اشکال اساسی است. 2⃣ و اما اشکال بنایی این است: ⁉️ سلمنا که «مبارزه با بهاییت ضرورت دارد»؛ چرا خودتان مبارزه فرهنگی با بهاییت را آغاز نمی‌کنید؟ قبل از نوشتن این سطور به پایگاه اینترنتی دفتر ایشان مراجعه کردم. اما متاسفانه در موضوع «نقد فرقه ضاله بهاییت» به تألیف یا تدریسی از ایشان دست نیافتم. ❗️با کمال احترام، ابتدا این آیه را برای تذکر به خودم و ایشان می‌خوانم که: «أ تأمرون الناس بالبر و تنسون أنفسکم؟!...» (بقره/۴۴) 🔹 و سپس به ایشان پیشنهاد می‌دهم که: یا مثل مرحوم امام خمینی قدس الله نفسه الزکیه در مبارزه‌ی فرهنگی با «کتاب اسرار هزار ساله» عمل نمایید و مدتی درس را تعطیل کنید و «کشف الاسرار» بنویسید. 🔸 یا حداقل درس «نقد بهاییت» را به روشی که صحیح می‌دانید برای عموم مردم بیان کنید. هرکدام از این روش‌ها را در «نقد وهابیت» نیز می‌توانید ادامه دهید. والسلام علی من اتبع الهدی و العاقبة للمتقین @Tanbiholomah
⛔️ بهائی، شهروند نیست 📝 خطای آشکار آقای علوی بروجردی در شناخت بهائیت 🖋 علی اشراقی 🔹 جناب آقای علوی بروجردی، در درس خارج ۵ مهرماه، با استناد به روش حضرت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) در برابر ابن ملجم، برای سومین بار به «ضرورت مراعات حقوق شهروندی بهائیت» تذکر داد. 🔸پیرامون بیانات ایشان نکاتی هست که تقدیم میشود: 1⃣اول: مهمترین چالشی که در این سخنان وجود دارد، فقدان شناخت صحیح از فرقه «بهائیت» است. چنانچه این شناخت، از منابع تئوریک و نظری (چه کتابهای خود بهائیت و چه کتابهای ناقد بهائیت) فراتر رود و در منابعی سیر کند که، زندگی روزمره بهائیان را به تصویر کشیده است، شناخت کاملتری از وضعیت این فرقه در اختیار خواهد گذاشت. علی‌الخصوص بهائیانی که توبه کرده و از این آیین به در آمده و مسلمان شده اند، اطلاعات واقعیِ حقیقی در اختیار خواهند گذارد. به عنوان نمونه میتوان به کتاب «سایه شوم بهائیت» نوشته: مهناز رئوفی، مراجعه کرد که پیشتر بهائی بوده و سپس مستبصر شده و مسلمان گردید. در این کتاب، ساختار تشکیلاتی بهائیان داخل ایران و سیستم اطلاع رسانیِ (بخوانید جاسوسی ایشان برای اسرائیل) گسترده و شبکه وسیع جاسوسی در خانواده های بهائی، به خوبی توضیح داده شده است. با مطالعه این منابع، به خوبی میتوان به معنای «جاسوس بودن» بهائیان منتقل گردید و به عمق و گستره آن راه یافت. و ساده انگارانه و سطحی نگرانه، با موضوع جاسوسی آنها برای اسرائیل برخورد نکرد. و اینگونه نپنداشت که، وقتی سخن از جاسوسی شخص بهائی میرود، شبیه همان جاسوسی سیستم های امنیتی است، نه اینگونه نیست، بلکه جاسوسی بهائی، خانوادگی، شبکه ای و به صورت اعتقادی است. 2⃣دوم: آیا چنین فرقه‌ای با چنین ماهیتی میتواند برخوردار از «حق شهروندی» باشد؟ پاسخ به این پرسش را از جوابیه آقای عبدالله شهبازی (تاریخ پژوه و یهودشناس معاصر) نقل میکنیم: «آقای کدیور به این پرسش توجه فرمایند: آیا بهائی می‌تواند بدون عضویت در تشکیلات بیت‌العدل حیفا بهائی باشد؟ و در صورتی که فرد بهائی بهره‌مندی خود از حقوق شهروندی ایران را منوط به رسمیت شناختن تشکیلات حیفا کند وظیفه دولت چیست؟ شاید آقای کدیور مطلع نیستند که از منظر بهائیان دستورات بیت‌العدل فراتر از قوانین جاری دولت متبوع است. برای حل این تناقض چه باید کرد؟ آیا پذیرش «دولت در دولت» با حق حاکمیت ملی در تعارض نیست؟ آیا بهائیان می‌پذیرند که مانند سایر اقلیت‌های رسمی یا غیررسمی شهروند ایران، مثلاً کلیمیان یا مندایی‌ها (صائبین)، فقط در امور دینی از نهادهای دینی خود تبعیت کنند و در امور سیاسی تابع مرکزیت بیت‌العدل حیفا نباشند؟ آیا بهائیان ایران می‌پذیرند نهادی رسمی و قانونی و مستقل، بدون ارتباط با بیت‌العدل حیفا، برای تمشیت امور دینی خود در ایران ایجاد کنند و در امور دینی و صنفی خود به آن رجوع کنند؟ پاسخ منفی است زیرا بهائی بدون عضویت در سازمان جهانی بهائی به مرکزیت بیت‌العدل حیفا وجود خارجی ندارد. یعنی ما با شهروندان منفرد بهائی مواجه نیستیم. آیا این سازمان متمرکز فراملی و تبعیت اکید اعضا از مرکزیت حیفا، بهائیت را در جایگاه «کالت»، نه دین، قرار نمی‌دهد؛ پدیده‌ای که در جوامع غربی نیز خطرناک تلقی می‌شود، برای آن محدودیت قائل‌اند و از طریق دستگاه امنیتی بر آن نظارت اکید دارند؟» https://www.shahbazi.org/pages/library.htm (بحث آزاد در پیرامون بهائیت) 3⃣سوم: در قانون اساسی، ذیل فصل «حقوق ملت» در اصل بیستم چنین آمده است: «همه افراد ملت اعم از زن و مرد، یکسان در حمایت قانون قرار دارند و از همه حقوق انسانی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بارعایت موازین اسلام برخوردارند.» با نظر به آنچه که پیشتر درباره وضعیت این فرقه و اعضاء آن گفته شد، مشخص میشود که، آنها موضوعاً از این اصل بیرون هستند. چرا که آنها با وجود استقرار در جغرافیای ایران، داخل در عنوان «ملت ایران» نیستند و نمیتوانند مانند سایر افراد از حقوق یکسان و تحت حمایت قانون برخوردار شوند. با وجود اینکه، بهائیت در ایران، عاملیت رژیم غاصب اسرائیلی را برعهده دارد و از این جهت، باید با هر بهائی مانند یک اسرائیلی رفتار نمود، اما نظام اسلامی رأفت داشته و آنها را حبس یا اخراج نمیکند. لیکن، بی‌عقلی تمام است که، آنها را در کنار پیروان ادیان الهی و سایر مردم، برخوردار از حقوق شهروندی دانست. @Tanbiholomah
❇️۹ بند اساسی از بیانات امام‌خامنه‌ای 🖋 صادقی ۱. امیرالمؤمنین (علیه الصّلاة و السّلام) درباره‌ی پیغمبر میفرماید: طَبیبٌ دَوّارٌ بِطِبِّهِ قَد اَحکَمَ مَراهِمَهُ وَ اَحمىٰ مَواسِمَه؛ (نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱۰۸). این پزشکِ ماهر حاذق، هم مرهمها را فراهم کرده ــ آن دارویی که روی زخم میگذارند که زخم بهبود پیدا کند ــ هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ که در گذشته وقتی یک زخمی به وسیله‌ی مرهم خوب نمیشد، آن را داغ میکردند خوب میشد. هر دو را دارد: هم مرهم را، هم وسیله‌ی داغ کردن را؛ اینها را در قرآن به بشریّت عرضه کرده ۲. «یا اَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا استَجیبوا لِلّٰهِ وَ لِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم‌»؛ حیات را پیغمبر به شما میدهد. این حیات، آن حیات نیست؛ این حیاتی است که هم سعادت دنیا را تأمین میکند، هم دل شما را آباد میکند، هم روح شما را روشن میکند، هم زندگی شما را زندگی شیرینی قرار میدهد، هم ادامه دارد. این حیات تمام‌شدنی نیست، آسیب‌پذیر نیست، ابدی است. این حیاتی که اسلام و دین و پیامبر به بشریّت میبخشد، اهمّیّتش هزاران برابر بیشتر از آن حیاتی است که فرض کنید ما را از زیر آوار بیرون کشیدند یا از غرق نجاتمان دادند. حقّ پیغمبر بر گردن بشریّت اینها است. این، حقّ پیغمبر است. ما در مقابل پیغمبر مدیونیم ۳. اگر میخواهیم حقّ پیامبر را، این حقّ عظیم پیغمبر را جبران کنیم، راهش این است: جاهِدوا فِی اللَهِ حَقَّ جِهادِه؛ جهاد کامل. معنای جهاد صرفاً شمشیر و آرپی‌جی و مانند اینها نیست؛ جهاد در همه‌ی میدانها: جهاد در میدان علم،‌ جهاد در میدان سیاست، جهاد در میدان معرفت،‌ جهاد در میدان اخلاق، که ما خیلی به آن احتیاج داریم. ۴. اشاره‌ی من در این قضیّه، اصلاً به آن انسان نادان و جاهلی که این کار را میکند نیست؛ او برای اینکه مقاصد عناصر پشت صحنه را تأمین بکند، خودش را محکوم میکند به شدیدترین مجازاتها، به اعدام؛ من کاری به او ندارم؛ بحث سر آن عناصر پشت صحنه است؛ آنهایی که طرّاحان این‌جور جنایتها و این‌جور کارهای نفرت‌انگیز هستند. اینها خیال میکنند با این‌جور حرکات میتوانند قرآن را تضعیف کنند؛ اشتباه میکنند ۵. دشمنان اتّحاد مسلمین آن کسانی هستند که اگر کشورهای اسلامی و دولتهای اسلامی با هم متحّد بشوند، آنها ضرر می‌بینند، نمیتوانند دست‌اندازی کنند، دست‌درازی کنند، غارتگری کنند، مشکل پیدا میکنند؛ اگر کشورهای همین منطقه با هم متّحد باشند، کدام قدرت بین‌المللی است که دیگر نمیتواند زورگویی بکند، نمیتواند دزدی بکند، نمیتواند در امور داخلی و خارجی کشورها دخالت بکند؟ آن قدرت کیست؟ آمریکا؛ معلوم است دیگر. ۶. اگر کشورهایی مثل ایران، مثل عراق، مثل سوریه، مثل لبنان، مثل کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس، مثل عربستان، مثل مصر، مثل اردن، یک خطّ‌ مشی واحدی را در مسائل اساسی و کلّی خودشان اتّخاذ کنند، قدرتهای زورگو نمیتوانند در امور داخلی اینها یا در سیاست خارجی اینها دخالت کنند ... مطمئنّاً هیچ کشوری مایل نیست که یک قدرت خارجی در مسائل او، در سیاست او، در خطّ‌ مشی او امر و نهی کند و دخالت کند؛ معلوم است، امّا ناچار تن میدهند. چرا؟ چون تنهایند. اگر چنانچه دست در دست یکدیگر باشند، دولتها پشت به پشت یکدیگر بدهند، با هم باشند و همراه باشند، میتوانند در مقابل دخالت و فضولی و دست‌درازی قدرتهایی مثل آمریکا ممانعت کنند، مانع ایجاد کنند؛ میشود. ۷. بعون‌الله این «قُل‌ موتوا بِغَیظِکُم‌» در مورد رژیم صهیونیستی در حال تحقّق است. خب پس مسئله‌ی وحدت اینجا هم تأثیر مهم میگذارد. ۸. فلسطین امروز، مسئله‌ی اوّل دنیای اسلام است. البتّه چند دهه‌ است، مال خصوص امروز نیست؛ چند ده سال است که مسئله‌ی فلسطین، به معنای واقعی کلمه، مسئله‌ی اوّل دنیای اسلام است. ۹. نظر قطعی جمهوری اسلامی این است که دولتهایی که قمار عادّی‌سازی [روابط] با رژیم صهیونیستی را برای خودشان سرمشق و شیوه‌ی کار قرار میدهند، دارند اشتباه میکنند، ضرر خواهند کرد؛ باخت منتظر اینها است. https://eitaa.com/Tanbiholomah
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ تصلب رهبری نسبت به شرع 📝 نظر رهبر معظم انقلاب در اعمال مصلحت 🎙 آیت الله آملی لاریجانی ♨️ مصلحتی که با آن بشود حکم اولی شرع را موقتا تعطیل کرد مصلحت ضروری است؛ نه صرف مصلحت راجحه. @Tanbiholomah
🚫شریعت؛ خط قرمز جمهوری اسلامی! 🖋حمزه شیخ تبار 🔹آیت‌الله لاریجانی، چندی پیش، در تبیین ماجرای اسناد غیر رسمی، مطالبی را درآغاز درس خارج خود بیان فرمودند. ورود به موضوع اصلی سخن ایشان و قضاوت بین مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص مصلحت در این باره، در حوزه تخصص و نیز انگیزه نویسنده این سطور نیست اما فارغ از این موضوع، مجموعه سخنان ایشان، نکاتی در بر داشت که مرور و دقت در آن، لازم و مفید است: 🔸الف- اقدام شخص رییس مجمع تشیخص مصلحت نظام، به عنوان مسوول یکی از بالادستی ترین نهادهای تصمیم ساز در نظام، برای تبیین فرآیند طی شده در موضوعی که به چالش رسانه ای تبدیل شده است، به خودی خود، در خور تقدیر و بسیار ارزشمند است. اگر این سنت، در بین مسوولین جمهوری اسلامی پابگیرد که غبارهای رسانه ای در موضوعات مختلف، که گاه اذهان مردم وحتی نخبگان را درگیر می کند، برطرف کنند خود آغازی مبارک برای پدیده شفافیت خواهد بود. 🔸ب-متاسفانه گاه در فضای عمومی و حتی نخبگانی، این ذهنیت احساس می شود که مجمع تشخیص، چیزی شبیه به یک گعده پیش کسوت های سیاسی است که با یک قیام و قعود ساده، به تصمیم های بزرگ و حساس می رسند. ایشان، با ابطال این تصور، به طور مستدل و بسیار منطقی، فرآیند تصمیم سازی در مجمع تشخیص مصلحت نظام را تبیین نمودند؛ انتخاب سوژه ها از بین مسائل مورد اختلاف بین مجلس و شورای نگهبان، بررسی ابتدایی موضوع در کمیته های دبیرخانه با حضور نخبگان مرتبط با موضوع، ارجاع پرونده به کمیسیون تخصصی مربوط و سپس طرح در صحن علنی، فرآیندی است که زمان بر است بنابرین انتظار رسیدگی و نتیجه دهی ضربتی در یک موضوع از مجمع تشخیص، انتظاری بی جاست. 🔸ج- می توان گفت بیت الغزل و نقطه اوج سخنان آیت الله آملی، حساسیت فوق العاده رهبر معظم انقلاب، بر موازین فقهی و حفظ کیان شریعت است. ایشان تاکید کردند که از نظر معظم له، مصلحتی می‌تواند مجوز عبور از خط قرمزهای اولیه شرعی و تمسک به عناوین ثانویه باشد که الزامی، ضروری و نیز بسیار روشن باشد. به عبارت دیگر، مصالحی که صرفا دارای مزیت و رجحان باشند برای عبور از احکام اولیه به ثانویه کافی نیستند. این درست نقطه مقابل تصوری است که از سوی عده‌ای در مورد مصلحت اندیشی نظام به جامعه القا می شود. از یک سو، عده ای با نگاهی تساهل گرایانه تصور می کنند مصلحت در حوزه اختیارات ولی فقیه، ابزاری مناسب و دم دستی است که می تواند هر حرامی را حلال کند و از سوی دیگر، عده ای، همیشه این طعنه را روانه پیکره نظام می کنند که مصلحت در دستان ولی فقیه، بهانه ای است برای عقب نشینی از مرزهای شرعی اولیه که از قضا، رهبری نظام به این عقب نشینی تن داده است. حال آن که با این تبیین و به خصوص با شاهدمثالی که ایشان از تذکر رهبری، بیان کردند کاملا روشن می شود که رهبری نظام، فرآیند تشخیص مصلحت را به گونه ای تنظیم فرموده اند که بر دامن کیان فقه شیعه، گردی ننشیند و جز در موارد ضروری و نیز روشن، به احکام ثانویه تمسک نگردد و بدین گونه، اسلامیت نظام تضمین گردد. در شرایطی که در بسیاری از محافل تصمیم سازی مانند مجلس، رای اکثریت مطلق و یا حتی گاهی اکثریت نسبی برای تصویب امور کافی است، رهبری تاکید کرده اند که فرآیند رسیدن به مصلحت در مجمع باید بعد از کسب اکثریت فوق مطلق یعنی سه پنجم آراء، آن هم آراء کل اعضا و نه فقط حاضرین، قابل تحقق است و تاکید کرده اند که به این سادگی نمی توان از احکام شرعی عبور کرد! جالب است بدانیم که چنین مصلحتی حتی از سوی کسانی که نظریه ولایت مطلقه فقیه را قبول ندارند و ولایت را در محدوده خاصی می پذیرند نیز مورد قبول است چرا که از مصادیق تزاحم است. این همه، نشان دهنده تصلب و پافشاری آگاهانه رهبری نظام، بر کیان فقاهت و اسلامیت نظام است. https://eitaa.com/Tanbiholomah
⁉️ مؤسسه یا درس آزاد مسأله این است 🖋 مرتضی صادقی 🔹 در جلسه اخیر نشست دوره ای اساتید از رشد موسسات سطوح عالی حوزه گلایه های جدی مطرح شد و بازگشت به مدل قبلی دروس سطح عالی (گسترش دروس آزاد) ضروری قلمداد شد. به نظر می‌رسد در این زمینه توجه به چند نکته لازم است: 1⃣ برای تصمیم گیری در چنین اموری باید جهات مختلف و مصالح و مفاسد گوناگون را در نظر گرفت و در مقام ترجیح، اهمیت ها را لحاظ کرد و به همین جهت فوایدی که در مؤسسات قابل تحقق هستند و در دروس آزاد به سختی محقق می‌شوند (از قبیل نظم در درس و بحث و فعالیت های علمی پیرامونی، نظارت و تربیت و تهذیب، ساماندهی فعالیت های فرهنگی و تبلیغی، بهره گیری از اساتید مشاوره و کارگاه های علمی،حمایت‌های مالی و هواداری نسبت به شئون مختلف زندگی طلاب و...) هم باید مورد توجه قرار بگیرند. 2⃣ باید مواردی که به عنوان فواید دروس آزاد و مشکلات مؤسسات ذکر می‌شود در یک فضای منطقی و با توجه به واقعیات و تجربه ها مورد نقد و بررسی قرار بگیرند. از جمله اینکه گفته می‌شود فایده رویه سابق در دروس آزاد باز بودن فضای تدریس برای فضلای صالح بوده است و این مهم با رشد مؤسسات به مخاطره افتاده است. در حالی که آنچه ما از زمان رونق دروس آزاد به خاطر داریم و مقایسه آن با تجربه ای که در مؤسسات میبینیم این ادعا را تایید نمیکند. زیرا در گذشته ورود به عرصه تدریس در سطوح عالی برای یک فاضل جوان که قابلیت علمی هم داشت کار راحتی نبود. گرفتن اتاق در مدارسی که دروس آزاد در آنها برگزار میشد و راضی کردن مسؤولین آن مدارس و جا به جا شدن یک استاد جوان با اساتید قدیمی که بعضا اقبال چندانی هم به درس آنان نبود به این راحتی ها اتفاق نمی افتاد و از این جهت به نظر می‌رسد با رشد مؤسسات فضای تدریس برای فضلای صالح بازتر شده، خصوصا با توجه به اینکه بعضی مدیران مؤسسات بدون ملاحظه های غیر علمی که بعضا در تخصیص کلاس در مدارس آزاد وجود داشت خودشان به غرض پیدا کردن اساتید قابل، فضلای جوان و توانمند دروس خارج را رصد می‌کنند و از آنها دعوت به عمل می آورند. مسأله دیگری که تایید میکند رشد مؤسسات فضای تدریس را بازتر کرده این است که در سبک قدیم اساتیدی که در مدارس مشهور به تدریس مشغول بودند با تعداد بالای شاگردان تدریس میکردند و دروس سطح خیلی اوقات با تعداد چند ده نفری و گاها چند صد نفری برگزار میشد در حالی که در مؤسسات کلاسها معمولا با تعداد کمتر برگزار می‌شود و در کنار استاد اصلی معمولا استاد راهنما هم وجود دارد و لذا از حیث کمّی تعداد بیشتری از فضلای حوزه وارد عرصه تدریس می‌شوند. 3⃣ این تصور که در همه مؤسسات آزادی عمل در انتخاب اساتید وجود ندارد درست نیست. زیرا در موارد متعددی اصل دعوت اساتید بر اساس تحقیق و خواست خود طلبه ها و رایزنی با آنان انجام می‌گیرد و لذا بسیاری از اساتید که به صورت آزاد درس داشته اند در مؤسسات هم دعوت شده و‌ مشغول تدریس هستند. 4⃣ با توجه به دغدغه ای که این روزها از زبان برخی از بزرگان اعضای نشست مطرح می‌شود مبنی بر اینکه هر کس بخواهد بتواند تدریس کند و به تعبیر برخی نیاز به سر خم کردن نداشته باشد، خوب است مسؤولین نشست اساتید راجع به نحوه پذیرش اساتید در نشست و همچنین فرایند شروع پرداخت به اساتید گزارش بدهند تا بببنیم آیا ساز و کار آنان جذب همه اساتید(لا اقل آنهایی که حکم رسمی تدریس سطوح عالی دارند) بدون شرط و شروط دیگر است یا اینکه خودشان نیز به گونه ای دیگر عمل می‌کنند. ⬅️ در پایان بر این مسأله تأکید میکنم که منظور از این نوشته تأیید مطلق مؤسسات و یا رد مطلق روش آزاد نبود و صرفا اصرار بر نگاه واقع بینانه و پرهیز از قضاوت‌های ناقص مد نظر قرار داشت. @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امام خمینی(قدس الله نفسه الزکیه): 🔹 ما اگر دستمان برسد تا آخرشان را قطع می‌کنیم! بر مردم ایران واجب است اسرائیل را از بین ببرند! https://eitaa.com/Tanbiholomah
💢آقایان نشست دوره‌ای اساتید تغییر را از خود شروع کنید💢 📝مطالباتی از اعضاء نشست اساتيد 🔹با توجه به مطالب و دغدغه‌هایی که در جلسه اخیر نشست دوره‌ای اساتید و یا در حاشیه آن توسط برخی بزرگان و دست اندرکاران نشست مطرح شد (احترام به نظر بزرگان حوزه و احترام به آزادی و حریت اساتید سطوح عالی)، از ایشان مطالبه میکنیم تغییر را از خود شروع کنند تا مصداق کونوا دعاه الناس بغیر السنتکم باشند: ⬅️به نظر مراجع احترام بگذارید. با توجه به اینکه برخی از بزرگان نشست دوره‌ای سخنانی درباره بهائیت مطرح کرده‌اند که خلاف نظر مراجع معظم است تا جایی که بعض از مراجع را وادار به واکنش کرده، نسبت به این مسئله اعلام موضع صریح داشته باشید. ⬅️به حریّت اساتید احترام بگذارید. با توجه به اینکه مبلغی با واسطه‌گری نشست اساتید توسط مراجع و بزرگان به اساتید سطوح عالی پرداخت میشود، پیش‌شرط طی کردن فرایند پذیرش و عضویت در ساختار نشست اساتید و شرکت در جلسات آن را برای پرداخت این مبالغ بردارید تا اساتید سطوح عالی با حریّت بتوانند مشغول تدریس باشند و از این پرداختی‌ها بهره مند شوند. https://eitaa.com/Tanbiholomah
❇️ تعلل در همراهی با حماسه! 🖋 حسین محمودزاده 🔸 عملیات غرورآمیز طوفان الاقصی که از صبح شنبه در فلسطین اشغالی شاهد آن هستیم، طبق تمام معیارها و به اعتراف کارشناسان و راهبرداندیشان دوست و دشمن، پدیده‌ای بی‌سابقه در تاریخ مقاومت امت اسلامی در مقابل رژیم سرطانی صهیونیستی به شمار می‌رود. فارغ از آن‌چه در آینده پیش خواهد آمد، تا همین‌جای کار و این مرحله از تحولات میدانی، در موازنه‌ی قدرت منطقه‌ای اتفاق شگفتی رخ داده است. ملت‌های مسلمان و آزادی‌خواهان جهان، پیام این اتفاق بزرگ را دریافت کرده و روحیه‌ای جدید از حماسه‌انگیزی مجاهدان فلسطینی یافته‌اند و بی‌اختیار به خوشحالی در کوی و برزن می‌پردازند. ‼️ اما برخی به اصطلاح مدعیان تحلیل‌، زبان در کام سکوت و قلم در نیام احتیاط کشیده‌اند. شاید به این دلیل که منتظر واکنش وحشیانه‌ی اسرائیل هستند تا به خیال خود پس از آن واکنش سبعانه و کشتار ملت بی‌دفاع و مظلوم غزه، بتوانند مجاهدان راه خدا را به خاطر اقدام پیش‌دستانه در دفاع از حیثیت و شرف و سرزمین خود، سرزنش کنند!! ✅ قرآن کریم این منافقان را چه زیبا توصیف می‌کند: ٱلَّذِينَ قَالُواْ لِإِخوَٰنِهِمۡ وَ قَعَدُواْ لَوۡ أَطَاعُونَا مَا قُتِلُواْ ۗ قُلۡ فَٱدۡرَءُواْ عَنۡ أَنفُسِكُمُ ٱلمَوۡتَ إِن كُنتُمۡ صَٰدِقِينَ (آل‌عمران ۱۶۸) همان كسانى كه از جنگ كناره گرفتند، و در خانه هاى خود نشستند، و دربارۀ برادرانشان گفتند: اگر از ما فرمان مى بردند كشته نمى شدند بگو: [چنانچه اختيار مرگ در دست شماست] پس مرگ را از خود دفع كنيد، اگر راستگوييد. ✅ آری، ما امروز به حماسه‌ی مجاهدان و انتقامِ ذره‌ای از خون دل و اشک ناشی از سال‌ها ظلم و ستم اسرائیل خوشحالیم، و در صورتی که سگ هار صهیونیستی فردا زوزه‌ای هم بکشد و واکنشی داشته باشد، از شادی امروز خود پشیمان نمی‌شویم، چرا که از قرآن کریم چنین خوانده‌ایم: إِن يَمسَسكُمۡ قَرۡحٌ فَقَدۡ مَسَّ ٱلقَوۡمَ قَرۡحٌ مِّثلُهُۥ ۚ وَ تِلكَ ٱلأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَينَ ٱلنَّاسِ وَ لِيَعلَمَ ٱللَّهُ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ يَتَّخِذَ مِنكُمۡ شُهَدَآءَ ۗ وَ ٱللَّهُ لَا يُحِبُّ ٱلظَّالِمِينَ. (آل‌عمران ۱۴۰) اگر [در جنگ احد] به شما آسیب و جراحتی رسید، آن گروه را نیز [در جنگ بدر] آسیب و جراحتی مانند آن رسید. و ما این روزها [یِ پیروزی و ناکامی] را [به عنوان امتحان] در میان مردم می گردانیم [تا عبرت گیرند] و خدا کسانی را که [از روی حقیقت و خلوص] ایمان آورده اند، مشخص کند و از میان شما گواهانی بگیرد؛ و خدا ستمکاران را دوست ندارد. @Tanbiholomah
❇️ متن منتشرشده استاد جعفرزاده در توضیح محتوای اعتراضات ایشان به نشست اساتید و استاد علوی بروجردی (بدون دخل و تصرف) 📝 بخش نخست بسم الله الرحمن الرحیم اینجانب حسن جعفرزاده مطالبی را در جلسه نشست اساتید بعد از صحبت حضرت آیت الله علوی بروجردی بیان داشتم که برای جلو گیری از سوئ برداشت دوستان مضمون مطالب گفته شده را عرض می‌کنم: 1⃣ بعداز صحبت ایشان بنده عرض کردم این صحیح نیست که دو سال همه اساتید را جمع می‌کنید و حرف‌های تکراری گفته می‌شود. اگر می‌خواهیم نتیجه ای از این جلسات حاصل شود باید از دو طرف دعوت شده و میزگرد برگذار شود. هر دو طرف حرف خودشان را بزنند نه اینکه ۵ سخنران دعوت کنید و هر ۵ نفر از یک طیف باشند؛ این مشکل را حل نمی‌کند. 2⃣ آیت الله بروجردی فرمودند آخوند صاحب مکتب هست و مرحوم شهید صدر در این حدنیستند و صاحب مکتب نیستند؛ بنده متوجه نمی‌شوم که شهید صدر صاحب مکتب نیست. به چه معناست شما یکطرفه در مورد مرحوم شهید نظر می‌دهیداز اساتیدی که چند بار کتابهای شهید راتدریس کردند دعوت کنید تا در مورد مکتب شهید و ویژگیهای کتاب ایشان صحبت کنند 📌 ادامه متن در فرسته بعد👇 @Tanbiholomah
❇️ متن منتشرشده استاد جعفرزاده در توضیح محتوای اعتراضات ایشان به نشست اساتید و استاد علوی بروجردی (بدون دخل و تصرف) 📝 بخش دوم 3⃣ فرمودند دروس سطح و خارج در موسسات برگزار می‌گردد،بااین روش در چند سال آینده اکثر درس‌های خارج تعطیل می‌گردد. این قضیه از اساس صحیح نیست زیرا اصلا دروس خارج در موسسات برقرار نمی گردد بنده 9 سال مدیر مدرسه ای بودم ؛اسم 27 استاد محترم خارج را می نوشتیم و طلاب مخیر بودند هر درس را می‌خواهند انتخاب کنند. استادیاری و تمهید این دروس در این موسسات می‌باشد پس اصلاً اجبار حضور در یک درس خارج وجود ندارد. مدرسه حضرات آیات عظام زنجانی وحید خراسانی مکارم و حضرت آیات شب زنده‌ دارو فاضل لنکرانی هم به همین صورت است. اتفاقاً این برنامه سبب رونق درس خارج گردید. اما در مورد درس سطوح عالی این فرمایش صحیح است، که هر مدرسه‌ای اساتید را دعوت به تدریس می‌کنند ولی باید عملکرد این برنامه مورد بررسی واقع گردد. گاهی گفته می‌شود که از اساتید قوی دعوت به عمل نمی‌آید. و طلبه قوی تربیت نمی شود بنده مدیر یکی از این مراکز هستم که این مرکز در مدت ۹ سال بیش از ۵۰ استاد مسلم سطوح عالی یعنی رسائل و مکاسب و کفایت تحویل حوزه داده و مشغول تدریس هستند. همچنین مدرسه بقیه الله بیش از ۲۰۰ استاد سطوح عالی و بیش از ۵۰ استاد خارج تربیت کرده است و مدارس دیگر مثل مدرسه حضرات آیات عظام زنجانی وحید خراسانی مکارم و فاضل لنکرانی هر کدام حد اقل بیش از ۱۰۰ استاد تحویل حوزه دادند این مدارس با این سابقه درخشان چرا برنامه شان ادامه پیدا نکند؟ اشکالی که مطرح کردند اینکه دروس آزاد تعطیل می گردد، هنگامی که بیش از 50 مدرسه با برنامه مشخص و با استقبال بی نظیر طلاب مواجه گردید چرا در تقویت این مدارس کوشش نکنیم ؛ نکته اساسی اینکه تاسیس مراکز ربطی به شوری عالی ندارد . بلکه اکثر مراجع این مراکز را تاسیس کردند و شورای محترم بعد از سال ها با سخت گیری بسیار زیاد فقط به بعضی از این مراکز مجوز داده و در این خصوص بسیارهم سخت گیری می کند. این مدارس از سلایق و نظرهای سیاسی مختلف برخوردار هستند و هر طلبه آزاد است یکی از این موسسات را انتخاب کند و در هر موسسه بیش از ۱۰ استاد برای تدریس و حدود ۱۰ استاد راهنما برای تمهید و تعمیق درسها دعوت می گردد و کارنامه درخشان هم دارند یعنی نزدیک به هزار استاد و استاد راهنما دعوت می شوند.خوب این اساتید جذب این مراکز می گردند و با برنامه درسی منظم مشغول تدریس هستند. به یقین می توان گفت اگه این مدارس نبود ند زمینه تربیت این همه اساتیدخارج و سطوح عالی محقق نمی گردید. 4⃣ آیت الله علوی بروجردی فرمودند که باید حوزه در امور مربوط به حوزه تصمیم گیری کند و افراد خارج از حوزه در تصمیم گیری دخالت نکنند . بنده عرض کردم آیت الله شب زنده دار و آیت الله حسینی بوشهری وسائر مدرسین خارج دارند تصمیم گیری می کنند. آیا اینها جزئ حوزه نیستند و شما جزئ حوزه هستید؟!! ایشان فرمودند شاید نیروی اطلاعات و نیروی نظامی در تصمیم گیری دخالت کنند بنده عرض کردم این تهمت هست و ما مجاز نیستیم اینگونه به شوری تهمت بزنیم در پایان عرض می کنم از حرف دوستان نشست تضعیف شورای مدیریت فهمیده می‌شود و فقط نقد نیست. بسیاری از این مطالب را در جلسه نشست عرض کردم و خدا شاهد است اصلاً برنامه‌ریزی از قبل نبود. بعد از صحبت‌های آیت الله علوی احساس تکلیف کردم که باید این حرف‌ها را بیان کنم و بیان شد و سعی کردم که بی‌احترامی به احدی نگردد. حتی در صحبتهایم دو یا سه بار به آیت الله علوی اشاره کردم و عرض کردم:« من مخلص شما هستم.» و این مطالب را از سر دلسوزی عرض می‌کنم امید است اعضاء محترم نشست در جلسات آینده از دو طرف دعوت کنند و مطالب علمی مطرح گردد و به جای تضعیف شورای عالی حوزه به نقد منصفانه روی آورند و مراد من از دعوت کردن فقط دعوت کردن از اعضاء محترم شورای عالی نیست بلکه دعوت از اساتید سطوح عالی وخارج هم می‌باشد. والسلام 〰〰〰〰〰〰 📌 مطالعه بیشتر: ❇️ آقایان نشست دوره‌ای اساتید تغییر را از خود شروع کنید https://eitaa.com/Tanbiholomah/429 ❇️ مؤسسه یا درس آزاد مسأله این است https://eitaa.com/Tanbiholomah/426 @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا