eitaa logo
تنبیه الأمة
2.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
55 ویدیو
16 فایل
تنبیه الأمة، #جهادی است در راستای #تبیین حقایق، کوششی در دفاع از حریم دین و مقابله با انحرافاتی که به نام دین رقم می‌خورد. مدیر کانال: @MohamadMahdi63
مشاهده در ایتا
دانلود
✳️ قیام مرحوم امام رضوان الله علیه برای حفظ اسلام از اندراس 📝 مستندات 6⃣ مسائل مرتبط در تحریرالوسیله ➖ مسألة ۳: لو خيف على زيادة الاستيلاء على بلاد المسلمين و توسعة ذلك و أخذ بلادهم أو أسرهم، وجب الدفاع بأيّة وسيلة ممكنة. ➖ مسألة ۴: لو خيف على حوزة الإسلام من الاستيلاء السياسي و الاقتصادي، المنجر إلى‏ أسرهم السياسي و الاقتصادي و وهن الإسلام و المسلمين و ضعفهم، يجب الدفاع بالوسائل المشابهة و المقاومات المنفية، كترك شراء أمتعتهم، و ترك استعمالها، و ترك المراودة و المعاملة معهم مطلقاً. ➖ مسألة ۵: لو كان في المراودات التجاريّة و غيرها مخافة على حوزة الإسلام و بلاد المسلمين من استيلاء الأجانب عليها سياسيّاً أو غيرها- الموجب لاستعمارهم أو استعمار بلادهم و لو معنويّاً- يجب على كافّة المسلمين التجنّب عنها، و تحرم تلك المراودات. ➖ مسألة ۶: لو كانت الروابط السياسيّة بين الدول الإسلاميّة و الأجانب، موجبةً لاستيلائهم على بلادهم أو نفوسهم أو أموالهم، أو موجبة لأسرهم السياسي، يحرم على رؤساء الدول تلك الروابط و المناسبات، و بطلت عقودها، و يجب على المسلمين إرشادهم و إلزامهم بتركها و لو بالمقاومات المنفية. 📗 تحرير الوسيلة، القول في القسم الأول ص ۳۷۸، فصل فی الدفاع @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۲)محمدحسین رضازاده 🔸 در نوشتار پیشین گفتیم که قیام برای جلوگیری از اندراس دین واجب است و با توجه به شرایطی که در دوران پیش از پیروزی انقلاب اسلامی پیش آمده بود، بدون شک تحقق انقلاب اسلامی عمل به این وظیفه شرعی بوده است، وظیفه‌ای که احدی از فقهای شیعه در آن تردید ندارد. ❓ ممکن است در ذهن برخی این پرسش مطرح شود که با وجود چنین حکمی، روایاتی که از هرگونه قیام در عصر غیبت نهی کرده‌اند را چگونه باید معنا کرد و این دو حکم چگونه باهم جمع می‌شوند؟ هرچند پاسخ تفصیلی در این زمینه، بحث مبسوطی را می‌طلبد؛ اما در اینجا فهرست‌وار به نکاتی اشاره می‌کنیم. ✳️ روایات نهی از قیام را به طور کلی می‌توان در دو دسته کلی جمع‌بندی نمود: 1⃣ روایاتی که صاحب هر پرچمی که قبل از قیام امام زمان عج برافراشته شود را طاغوت می‌خواند. در رابطه با این روایات باید گفت: ➖ این روایات انصراف دارد به جایی که شخصِ صاحب پرچم، هدفش از قیام دعوت به خود و یا دعوت به امر باطلی است؛ نه اینکه برای احیای احکام الهی و جلوگیری از اندراس شریعت قیام می‌کند. مثلا اگر کسی بگوید: «هرکس بدون اجازه وارد منزل من شود من با او دشمن خواهم بود» این کلام انصراف دارد به جایی که شخص بدون اجازه و برای اغراض شخصی وارد منزل دیگری شده است؛ ولی اگر زمانی که صاحب خانه حضور ندارد این خانه آتش بگیرد و فرزند صاحب خانه در معرض تلف و سوختن باشد هیچ عاقلی نمی‌گوید که کلام صاحب خانه شامل این فرض هم می‌شود و نباید به کمک این فرزند رفت. ➖ عنوان «طاغوت» در ادبیات دینی بار سنگینی دارد و لذا تطبیقش بر افراد صالحی که قصد حفظ دین را دارند خلاف مرتکز متشرعه است. ➖ مؤید و بلکه دلیل بر رضایت نسبت به این ارتکاز روایاتی است که در مدح جناب زید بن علی علیه السلام و جناب حسین بن علی شهید فخ آمده است که یقیناً این مدح با طاغوت‌بودن آنها ناسازگار است. ➖ مؤید دیگر این مطلب روایتی است که در کتاب شریف کافی آمده است و می‌فرماید: «وَ مَنْ رَفَعَ رَايَةَ ضَلَالَةٍ فَصَاحِبُهَا طَاغُوتٌ» (الكافي ط - الإسلامية، ج‏ ۸، ص ۲۹۷) در این روایت کلمه رایة، مقید شده است به ضلالة و گمراهی. 2⃣ روایاتی که از هر حرکت و قیامی تا خروج سفیانی و فرارسیدن زمان ظهور نهی می‌کنند. در رابطه با این روایات باید گفت: ➖ اولاً بسیاری از این روایات دچار ضعف سندی هستند و نمی‌توان به مضامین خاص و غیر مشترک که در آن روایات آمده است اخذ کرد و حجیتی ندارند. ➖ و ثانیاً به نظر ما این روایات حتی از تشکیل حکومت برای اجرای هرچه‌بیشتر احکام دین، و لو در زمانی که اساس اسلام در خطر نیست، نهی نمی کند چه رسد به اینکه بخواهد از «جلوگیری از اندارس دین» نهی کند. توضیح آنکه نکاتی وجود دارد که مانع از اطلاق‌ می‌شود و این روایات را اختصاص می‌دهد به تلاش جهت برپایی حکومت موعود. از جمله: 🔹 در ارتکاز شیعه، این مسأله وجود داشته است که حکومت، حق اهل بیت علیهم السلام است و بر اساس روایات متعدد شنیده بودند که ائمه علیهم السلام، دولتی خواهند داشت فراگیر و عدل‌گستر؛ لذا در مقاطع گوناگونی از ائمه علیهم السلام سؤال شده که آیا شما قائم هستید؟ 🔹 و یا از روایات متعددی به دست می‌آید که افرادی برآوردشان از وضعیت جامعه‌ی آن زمان اینگونه بود که اگر مثلاً امام صادق علیه السلام قیام کنند جمع بسیار زیادی از ایشان تبعیت می‌کنند و ایشان می‌تواند دولت موعود اهل بیت علیهم السلام را تشکیل دهد، لذا از ایشان درخواست قیام و خروج می‌کردند. 🔹 همچنین در اکثر قریب به اتفاق روایاتِ دسته دوم، نهایت ممنوعیت قیام را زمان خروج سفیانی و یا قیام قائم اهل بیت علیهم السلام بیان کرده‌اند، این، خود مؤید این مطلب است که فضای ذهنی مخاطبین و سؤال‌کنندگان در این روایات تشکیل حکومت موعود اهل بیت علیهم السلام بوده است و لذا ائمه علیهم‌السلام درصدد برآمده‌اند تا این ذهنیت را اصلاح کنند و بیان کنند که زمان تشکیل حکومت موعود فرا نرسیده است به همین نکته است که در برخی از این روایات علائم ظهور مطرح شده است. ✅ مجموعۀ این نکات به مثابه قرینه‌ی لبیه‌ی متصله است که مانع از اطلاق روایات می‌شود و نمی‌توان گفت که این روایات حتی فرض قیام برای جلوگیری از اندراس دین و جلوگیری از تعطیلی احکام الهی و یا دفع ظلم ظالمین و دست‌یابی به حقوق طبیعی و مشروع را نیز منع می‌کند. 🔹 در تأیید این مطلب می‌توان به روایاتی که در مدح جناب زید بن علی علیه السلام و جناب حسین بن علی شیهد فخ وارد شده است اشاره کرد. ♨️ خلاصه آنکه این قرائن و نکات، مانع از اطلاق این روایات است و اگر حتی وجود قرینه‌ی لبیه‌ی متصله به صورت قطعی هم احراز نشود، احتمال قابل توجه وجود چنین قرینه‌ی ارتکازی متصلی مانع از اطلاق است. https://eitaa.com/Tanbiholomah/26 @Tanbiholomah
ان شاء الله کانال تنبیه الأمة در آینده ویژه نامه‌ای در این خصوص منتشر خواهد کرد.
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام نخست: مقدمات لازم 1️⃣ یکی از مباحث اصلی در رشته جامعه‌شناسی دین، سنجش سطح دینداری در یک جامعه است. بدیهی است وقتی سخن از «سنجش» به میان می‌آید، با یک رفتار پیمایشی مواجه هستیم که در صدد ارائه بیان روشن و قابل فهم از گستره یک مفهوم است. این که یک جامعه در چه سطحی از دینداری قرار دارد، پرسشی است که انجام پژوهش‌های پیمایشی و آماری می‌تواند پاسخ در خوری به آن ارائه کند! انتظار یک پاسخ کمی برای یک پرسش کیفی خود مسأله‌ای است که ذهن علاقمندان به مباحث روش‌شناسی در علوم اجتماعی را به خود مشغول ساخته است، اما آن چه در این میان بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد آن است که شاخصه‌هایی که برای انجام چنین پژوهش و پیمایشی مورد استفاده قرار می‌گیرند کدامند و چگونه می‌توان به پاسخی جامع و قابل اعتماد در این زمینه رسید؟ بنابراین پاسخ معتبر به پرسش یادشده در گرو تعیین شاخصه‌هایی است که به طور دقیق، نشانگر پدیده‌ای همچون دینداری در یک جامعه است. 2️⃣ «دینداری» نقطه پیوند میان انسان و دین است، و شناخت دقیق آن منوط به شناخت دقیق از دین و انسان است. از آنجا که «دین» پدیده‌ای چند وجهی و دارای عناصر متفاوتی است، به همان نسبت باید «دینداری» را نیز به عنوان پدیده‌ای دارای ابعاد و مؤلفه‌های متفاوت شناخت. در بهترین تعریف، «دین» مجموعه‌ای از باورها و دستوراتی است که دیدگاه انسان‌ها درباره «هست‌ها و نیست‌ها» و «بایدها و نبایدها» را سامان می‌بخشد و به آنها جهت می‌دهد. بر این اساس، «دینداری» عبارت از وضعیتی است که دیدگاه‌های ادراکی و جهت‌گیری عای رفتاری انسان با دستگاه معرفتی و هنجاری دین تطابق یافته و همسو گردیده است. بنابراین کسی که در پی سنجش دینداری در یک جامعه است می‌بایست به مطالعه درباره میزان انطباق باورها و رفتارهای آن جامعه با دستگاه معرفتی و ارزشی دین بپردازد. 3️⃣ بدیهی است «سنجش دینداری» در یک جامعه مستلزم آن است که پیش‌تر مصداق دین و مصادیق دینداری را مشخص کرده و بعد از آن به مطالعه درباره سطح گرایش به دین و ظهور فردی و اجتماعی آن پرداخت. پژوهشگر باید مراقب باشد که در این بخش، دچار انحراف در شناخت باورها و هنجارها نشود. این سخن درباره هر گونه مطالعه درباره سطح دینداری در جامعه ایران معاصر نیز صادق است. با توجه به مقدمات یادشده وقتی به سراغ مطالعه درباره «وضعیت دینداری در جامعه ایران امروز» می‌رویم، در حقیقت وضعیت گرایش مردم ایران به دین اسلام را مورد بررسی قرار می‌دهیم. کسی که درباره چنین موضوعی دست به پژوهش زده، به دنبال بررسی نسبت باورها با دستگاه معرفتی و رفتارها با دستگاه ارزشی دین اسلام است. بدیهی است که لازمه یک مطالعه معتبر در این باره، شناخت کافی از نظام معرفتی و ارزشی اسلام است. 4️⃣ نکته مهم دیگری که باید آن را به یاد داشت این است که در شناخت رفتارها نباید دچار «صورت‌گرایی» شد. توضیح آنکه هر دینی در حوزه مناسک دارای توصیه‌هایی است که به پیروان خود سفارش می‌کند. نسبت‌دادن این مناسک به قلمرو دین بی اشکال است. برای نمونه اقامه نماز و التزام به روزه از این قبیل است. اما رفتارهایی در میان افراد جامعه وجود دارد که از قبیل مناسک دینی نیست، اما هدفی جز همان هدف مناسک دینی را دنبال نمی‌کند. فرهنگ عمومی یک جامعه با اختراع برخی قالب‌ها و صورت‌ها، خود در جهت تقویت همان مقاصد گام بر می‌دارد و این نیز می‌تواند نشان از ریشه‌های دینداری در یک جامعه باشد. 5️⃣ باید توجه داشت که وقتی مسأله‌ی پژوهش، «وضعیت دینداری» است در حقیقت پرسش ما درباره یک کل است که دارای اجزای گوناگون است. بدیهی است مطالعات درباره یک جزء نمی‌تواند پاسخ کاملی به پرسش از کل باشد. درواقع کسی که با مطالعه‌ی بخشی از دین به قضاوت درباره‌ی کل دین می‌نشیند، دچار مغالطه شده و صراط مستقیم تحقیق را نپیموده است. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/32 @Tanbiholomah
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام دوم: آسیب‌شناسی مطالعات مربوط به دینداری 🔸 با این مقدمات به سراغ مسأله «وضعیت دینداری در ایران امروز» می‌رویم. متأسفانه اغلب آنچه به عنوان پاسخ‌های این پرسش مطرح می‌شود در معرض آسیبهای فراوانی است. 1️⃣ نخستین آسیب پژوهش‌هایی که برای این پرسش انجام می‌شود، ابتلا به مغالطه «کنه و وجه» است. این که وجهی از دین به عنوان کنه آن و جزئی از دین به عنوان کل آن معرفی شود خود، مغالطه نامیمونی است. نویسنده به دنبال طرح بدعت‌آمیز روشنفکری دینی با عنوان «عرضی و ذاتی دین» نیست، بلکه به پیروی از قرآن، دین را دارای اجزائی می‌داند که نمی‌توان نسبت به برخی از آن توجه نشان داد و از برخی دیگر غفلت نمود. حجاب بخشی از دین است همانگونه که نماز بخشی از دین است، البته و صد البته اعتقاد به قیامت، اعتقاد به امامت حضرت علی(ع) و باور به وجود و حضور امام زمان (عج) نیز بخشی از دین است. همانگونه که خمس و زکات بخشی از دین است، اعتقاد به این که رفتارهای عام المنفعه، صدقه جاریه هستند نیز بخشی از دین است. بنابراین اگر فرض کنیم که در پژوهش‌های مربوط به سنجش دینداری، به این نتیجه رسیدیم که میزان «التزام به انجام فریضه نماز» در جامعه کاهش پیدا کرده، باز نمی‌توان مدعی شد که میزان «دینداری» در جامعه کاهش پیدا کرده است. همین طور کاهش میزان «التزام به حجاب» نمی‌تواند نشانگر کاهش سطح «دینداری» باشد. یا به تعبیر حوزوی در پاسخ به این مغالطه خواهیم گفت دلیل اخص از مدعاست. 2️⃣ آسیب بعدی مربوط به عدم انطباق مسأله با مدعاست. گام اول در پژوهش روشن‌بودن مسأله است. در بسیاری از پژوهش‌ها که به عنوان بررسی سطح «دینداری در ایران امروز» انجام می‌شود، وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران مورد مطالعه است. تمامی مطالعات نیز معطوف به همین مسأله است. اما ناگهان در مقام تبیین و تفسیر این مطالعات ادعا می‌شود که سطح دینداری در جامعه امروز ایران پایین آمده است. این در حالی است که «پایین بودن» و یا «بالا بودن» سطح دینداری یک عنوان مقایسه ای است. به عبارت دیگر ما در مقایسه با یک شاخص به این نتیجه می‌رسیم که سطح دینداری پایین یا بالاست. حال سؤال اینجاست که در ادعاهایی از این دست، سطح دینداری جامعه ایران در مقایسه با کدام جامعه، و یا نسبت به کدام مقطع از تاریخ جامعه ایران پایین است؟ و یا آنکه اساسا یک مقیاس معین برای دینداری وجود دارد که ادعا می‌شود وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران نسبت به آن پایین است؟ واضح است کسی که ادعا دارد «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است نسبت به سطح دینداری در جامعه ایران پیش از انقلاب» تفاوت می‌کند با کسی که ادعا کرده «سطح دینداری در جامعه ایران امروز بالاتر است از سطح دینداری در جامعه ایرانی در دهه شصت شمسی». نمی‌توان در نقد اولی مواردی را مطرح کرد که دومی را نقض می‌کند. 3️⃣ از جمله آسیب‌های مطالعاتی درباره سطح دینداری «انحراف در تفسیر» است. مهمترین مصداق برای این آسیب آن است که پژوهشگر شکل خاصی از دینداری که پیش‌تر در فرهنگ عمومی ظهور داشته را نشان کند و تضعیف یا از بین‌رفتن آن را حمل بر «ضعف دینداری» کند. فرض کنید جامعه ایرانی از پنجاه سال گذشته برای اظهار ارادت به امام زمان (عج) چراغانی نیمه شعبان را با شکوه تمام برگزار می‌کرد. این سنت شاید به اقتضای زمانه گمرنگ شده باشد؛ اما باید توجه کرد این به معنای تضعیف باور به امام زمان در جامعه ایرانی نیست. امروز ساختار شهرنشینی اقتضائاتی دارد که پیش‌تر وجود نداشت؛ شاید همین موجب کمرنگ‌شدن سنت چراغانی نیمه شعبان شده است. پژوهشگر جویای حقیقت، باید بداند نسل جدید به شکل جدیدی ارادت خود را به امام زمان (عج) ابراز می‌کنند که شاید با ابراز ارادت دهه شصتی‌ها متفاوت باشد. دهه نودی‌ها شاید همچون شیفتگان دهه پنجاهی نباشند که عصر جمعه‌ها با زیارت آل یاسین به امام زمان خود عرض ادب می‌کردند، اما خوب بلدند با زمزمه یک شعر، به امام زمان خود سلام بدهند و او را فرمانده خود بخوانند حتی به یادش اشک بریزند. 4️⃣ آسیب جدی دیگر آن است که در مطالعه دچار بزرگ‌نمایی و کوچک‌نمایی موضوعات مورد مطالعه باشیم. برای نمونه وقتی برای مطالعه وضعیت دینداری در جامعه امروز ایران به سراغ میزان دانلود یک نماهنگ خواننده ضد دین می‌رویم و در مقابل نسبت به میزان حضور بی‌شمار افراد در تشییع یک شخصیت دینی بی‌توجهی نشان می‌دهیم، در حقیقت دچار یک مغالطه‌ی فاحش روش‌شناسانه شده‌ایم. نمی‌توان درباره زائران میلیونی کربلا در ایام اربعین چیزی نگفت، اما میزان مسافرت به ترکیه در ایام نوروز را نشان از بی‌دینی دانست. فراتر از جهت‌گیری سیاسی، این عمل با تمام موازین اخلاق پژوهش نیز ناسازگار است. 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ نکاتی درباره سنجش معتبر دینداری 🖋 سعید احمدی فرد شربیانی 🔢 گام سوم: سنجش معتبر درباره دینداری جامعه ایرانی 🔸 حال با این توضیحات، آیا می‌توان به سنجشی درست و معتبر از «وضعیت دینداری در جامعه ایران امروز» رسید؟ 🔹 پاسخ به این سؤال سهل و ممتنع است. جامعه ایرانی از پیچیدگی‌های عجیبی برخوردار است که شناخت و پیش‌بینی درباره آن را با دشواری‌های فراوانی مواجه ساخته است. اما با این همه جامعه ایرانی از خود رفتارهایی نشان می‌دهد که تفسیرش چیزی جز بازتاب باورهای دینی او نیست. 🔹 هرچند شناخت این باورها و جلوه‌های امروزی آن کار دشواری است که در پیچ و خم جنگ رسانه‌ای گم شده و پژوهشگر حقیقت‌جو را با موانع جدی مواجه ساخته است. اما با این همه کم نیستند پژوهش‌هایی که از سوی نهادهای بی‌طرف و حتی گاه با گرایش‌های نه چندان همسو با حاکمیت انجام شده‌اند و به این نتیجه رسیده‌اند که مطابق استانداردهای پژوهشی در مطالعات جامعه‌شناسانه، جامعه ایرانی در تمام و یا بیشتر شاخص‌های دینداری در سطح بالایی قرار دارد. 🔹 پرسش درباره نسبت وضعیت دینداری در جامعه ایرانی امروز با مقاطع پیش از انقلاب، از جمله مباحثی است که شاید برای یک شهروند عادی هم پاسخ روشنی داشته باشد، از این رو اطاله کلام در این باره را روا نمی‌شماریم. 📎 پیوست: یک گزارش آماری درباره دینداری: ispa.ir/Default/Details/fa/1618 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت 🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغه‌های اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرموده‌اند که به نظر می‌رسد، ابهامات و پرسش‌هایی درباره آنها وجود دارد. 🔻 ایشان فرموده‌اند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عده‌ای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست». 1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عده‌ای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر می‌پردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونه‌ای که هیچ‌گاه منطقه‌ای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟ گویا در ذهن استاد عزیز، عده‌ای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند. 2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عده‌ای از مردم دغدغه اقامه‌ی دین داشتند، قطعاً نمی‌توانستند در بدنه‌ی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشه‌ای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا می‌داشتند. وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی می‌کند. بنابراین به نظر می‌رسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیک‌های کنار هم چیده‌شده تقلیل ندهیم، به گونه‌ای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنه‌ی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟ به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را می‌توان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، می‌تواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشه‌های آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست. 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/35 @Tanbiholomah
❇️ زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی 📝 چند خطی درباره بیان استاد عندلیب همدانی 🖋 محمد متقیان تبریزی 🔢 بخش دوم 💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی استاد عندلیب فرموده‌اند: «چگونه می‌توان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟» 1️⃣ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه‌ شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» می‌داند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونه‌های بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانه‌سازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟ 2️⃣ پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟ قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمه‌ای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است. 3️⃣ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و‌ حوادث از سوی گروه‌های جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر می‌شود. آیا می‌توان ایثار و مجاهدت بی ‌چشم‌داشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا می‌توان این دو اخلاق والامرتبه را بی‌ارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟ 💢 و اما درباره عدالت اجتماعی 🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی می‌گویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمی‌توان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت. و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقب‌ماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیض‌ساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمی‌شود، نمی‌تواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایه‌داری را در پی خواهد گرفت. 🔹 و حال، این پرسش مطرح می‌شود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشته‌ایم؟ حوزه‌های علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بوده‌اند، آیا سهم خود را اداء کرده‌اند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذارده‌اند؟ به نظر می‌رسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیه‌نامه‌های مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفته‌ایم. @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(١) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش نخست: مقابله با طاغوت، ضرورتی دینی 🔸 ایستادگی در مقابل استکبار جهانی از مسائلی است که با توجه به هزینه‌هایی که بر کشور ما تحمیل کرده است، ضرورت آن از سوی عده‌ای مورد تردید و انکار واقع می‌شود. در این سلسله‌نوشتار به ضرورت این مسئله و بعضی سؤالات پیرامونی آن خواهیم پرداخت: 1⃣ معنای طاغوت طاغوت معنایی دارد که آن را از صرف کفر متمایز می‌کند. طاغوت در جایی به کار می‌رود که سرکشی و طغیانی درکار باشد؛ جایی که دستگاهی در مقابل دستگاه خدا و حاکمیت دین قد عَلم کند. لذا طاغوت به سرمنشأ گمراهی اطلاق می‌شود. 2⃣ کفر به طاغوت، رکن دینداری قرآن کریم کفر به طاغوت را به همراه ایمان به خدا، دو پایه‌ی اصلی دعوت تمامی انبیا معرفی می‌کند: 💠 و لَقَدْ بَعَثْنا في‏ كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت‏... و همانا در هر امتى پيامبرى فرستاديم كه [اعلام كند كه‏] خدا را بپرستيد و از [پرستش‏] طاغوت بپرهيزيد (نحل: ۳۶) و درجای دیگر، آن را شرط هدایت و تمسک به ریسمان محکم الهی بیان می‌کند: 💠 فمَن يَكْفُرْ بِالطَّغُوتِ وَ يُؤْمِن بِاللَّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَكَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَى پس هر كه به طاغوت كفر ورزد و به خدا ايمان بياورد، بى‏ترديد به محكم‏ترين دستگيره كه آن را گسستن نيست، چنگ زده است؛ (بقره: ۲۵۶) و در مقابل، ایمان به طاغوت و پذیرش آن را پذیرش ولایت شیطان و سبب گمراهی خوانده است: 💠 أ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُريدُونَ أَنْ يَتَحاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ‏ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَ يُريدُ الشَّيْطانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلالاً بَعيدا آيا به كسانى كه گمان مى‏كنند به آنچه بر تو و پيش از تو نازل شده ايمان آورده‏اند، ننگريستى، كه مى‏خواهند [در موارد نزاع و اختلافشان‏] داورى نزد طاغوت برند؟ در حالى كه فرمان يافته‏اند به طاغوت كفر ورزند، و شيطان [با سوق دادنشان به سوی طاغوت‏] مى‏خواهد آنان را به گمراهىِ دورى [كه هرگز به رحمت خدا دست نيابند] دچار كند. (نساء: ۶۰) 💠 الَّذينَ آمَنُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الَّذينَ كَفَرُوا يُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ الطَّاغُوتِ‏ فَقاتِلُوا أَوْلِياءَ الشَّيْطانِ إِنَّ كَيْدَ الشَّيْطانِ كانَ ضَعيفا آنان كه ايمان آورده‏اند در راه خدا مى‏جنگند؛ و كسانى كه كافر شده‏اند در راه طاغوت مى‏جنگند. پس شما با ياران شيطان بجنگيد، كه يقيناً نيرنگ و توطئه شيطان [در برابر اراده خدا و پايدارى شما] سست و بى‏پايه است‏ (نساء: ۷۶) 3⃣ مقاومت، لازمه‌ی کفر به طاغوت طبیعتا وقتی مؤمنین و جامعه اسلامی موظف به کفر به طاغوت و نرفتن زیر بار سلطه آن باشند و بخواهند حاکمیت دستگاه خدا و دین خدا را دنبال کنند و زیر بار سلطه‌ی مادی و معنوی و زورگویی طواغیت نروند دشمنی‌ها آغاز می‌شود و هزینه‌های گوناگون مادی و غیر مادی برای پیمودن مسیر، بالا می‌رود. لذا قدم‌نهادن در این مسیر نیازمند صبر و استقامت هم از ناحیه ولیّ و هم از ناحیه بدنه‌ی جامعه‌ی مؤمنین است. از همین جهت قرآن کریم در موارد مختلف هم به پیامبران و هم به مؤمنین دستور به صبر و استقامت در مسیر بندگی خدا و کفر به طاغوت داده است: 💠 فاسْتَقِمْ‏ كَما أُمِرْتَ وَ مَنْ تابَ مَعَكَ وَ لا تَطْغَوْا إِنَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصيرٌ پس همانگونه كه فرمان يافته‏اى ايستادگى كن؛ و نيز آنان كه همراهت به سوى خدا روى آورده‏اند. و سركشى مكنيد كه او به آنچه انجام مى‏دهيد، بيناست.(هود: ۱۱۲) 💠 إنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا تَتَنَزَّلُ‏ عَلَيْهِمُ الْمَلائِكَةُ أَلاَّ تَخافُوا وَ لا تَحْزَنُوا وَ أَبْشِرُوا بِالْجَنَّةِ الَّتي‏ كُنْتُمْ تُوعَدُون‏ بى‏ترديد كسانى كه گفتند: پروردگار ما خدا است؛ سپس استقامت ورزيدند، فرشتگان بر آنان نازل مى‏شوند [و مى‏گويند:] مترسيد و اندوهگين نباشيد و شما را به بهشتى كه وعده مى‏دادند، بشارت باد.( فصلت: ۳۰) 💠 و أَنْ لَوِ اسْتَقامُوا عَلَى الطَّريقَةِ لَأَسْقَيْناهُمْ ماءً غَدَقاً و اگر بر طريقه حق پايدارى كنند حتماً آنان را از آب فراوانى سيراب خواهيم كرد(جن: ۱۶) 💠 و إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا لا يَضُرُّكُمْ كَيْدُهُمْ‏ شَيْئاً إِنَّ اللَّهَ بِما يَعْمَلُونَ مُحيطٌ و اگر شكيبايى ورزيد و پرهيزكارى كنيد، نيرنگشان هيچ زيانى به شما نمى‏رساند؛ مسلماً خدا به آنچه انجام مى‏دهند، احاطه دارد.(آل عمران: ۱۲۰) 📌 ادامه دارد... https://eitaa.com/Tanbiholomah/38 @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٢) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش دوم: مقابله با طاغوت، ضرورتی عقلی 🔸 گاهی گفته می‌شود که دین ما دین عقلانیت است و لذا در جایی که دشمن از ما قوی‌تر است و به اصطلاح زورمان به دشمن نمی‌رسد سخن‌گفتن از مقاومت، مخالف عقلانیت خواهد بود. گویی مقاومت در برابر سلطه‌ی طاغوت مخصوص به زمانی است که از حیث عِدّه و عُدّه، برابر و یا بالاتر از دشمن باشیم!! درحالی که واقعیت امر به شکل دیگری است. عقلانیت در سایه جهان‌بینی صحیح و آگاهی کامل از اسباب عالم معنی پیدا می‌کند. خداوند متعال اراده کرده است حقایقی را در پس پرده‌ی ظاهری دنیا قرار دهد تا ایمان به غیب، رکن دینداری و هدایت باشد: 💠 ذلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلَوةَ وَ ممِّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ در [وحى بودن و حقّانيّت‏] اين كتابِ [با عظمت‏] هيچ شكى نيست؛ سراسرش براى پرهيزكاران، هدايت است. آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را بر پا مى‏دارند و از آنچه به آنان روزى داده‏ايم، انفاق مى‏كنند.(بقره: ۲و۳) ✅ امتیاز مؤمن از غیر او در ایمان به غیب است. عقل مؤمن در سایه بینشی که خدا و دین به او می‌دهند مجموع ظاهر و غیب عالم را در قضاوتها و تصمیم‌گیری‌ها مد نظر قرار می‌دهد و در چنین وضعیتی هر تصمیم و حرکتی که صرفا معطوف به اسباب ظاهری باشد عین جهالت خواهد بود. لذا قرآن کریم در موارد متعددی حساب و کتاب متفاوتی را برای مقاومت مطرح می‌کند و بر وجود امدادهای غیبی الهی در راه مقاومت تأکید می‌نماید: 💠 يأَيهُّا النَّبىِ‏ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلىَ الْقِتَالِ إِن يَكُن مِّنكُمْ عِشْرُونَ صَابرِونَ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينْ‏ وَ إِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ يَغْلِبُواْ أَلْفًا مِّنَ الَّذِينَ كَفَرُواْ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَّا يَفْقَهُون الْانَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفًا فَإِن يَكُن مِّنكُم مِّاْئَةٌ صَابِرَةٌ يَغْلِبُواْ مِاْئَتَينِ وَ إِن يَكُن مِّنكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُواْ أَلْفَينْ‏ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابرِين اى پيامبر! مؤمنان را به جنگ برانگيز كه اگر از شما بيست نفر صابر باشند بر دويست نفر چيره مى‏شوند، و اگر از شما صد نفر [صابر] باشند بر هزار نفر از كافران چيره مى‏شوند؛ زيرا آنان گروهى هستند نمى‏فهمند.(انفال: ۶۵ و ۶۶) 💠 فلَمَّا فَصَلَ طالُوتُ بِالْجُنُودِ قالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَليكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَ مَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلاَّ مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلاَّ قَليلاً مِنْهُمْ فَلَمَّا جاوَزَهُ هُوَ وَ الَّذينَ آمَنُوا مَعَهُ قالُوا لا طاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجالُوتَ وَ جُنُودِهِ قالَ الَّذينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلاقُوا اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَليلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرينَ پس زمانى كه طالوت با سپاهيان [براى جنگ با دشمن از شهر] بيرون رفت، گفت: بى‏ترديد خدا شما را به وسيله نهر آبى آزمايش مى‏كند؛ پس هركه از آن بنوشد، از من نيست و هركه از آن نخورد، از من است، مگر كسى كه با دستش كفى آب برگيرد. پس جز اندكى از آنان، همگى از آن نوشيدند. و زمانى كه او و كسانى كه با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند، [گروهى از آنان‏] گفتند: ما را امروز قدرت مقابله با جالوت و سپاهيانش نيست. ولى كسانى كه يقين داشتند كه ديداركننده‌ی خدايند، گفتند: چه بسا گروه اندكى كه به توفيق خدا بر گروه بسيارى پيروز شدند، و خدا باشكيبايان است.(بقره: ۲۴۹) 🔺 به همین جهت پیامبر اسلام در مقابله با طاغوت و سلطه‌ی شرک وکفر، با ایمان به همین وعده‌های الهی قدم در مسیر مبارزه گذاشت. درحالی که از نظر تحلیل ظاهری، عِدّه و عُدّه‌ای به مراتب کمتر از آنها داشت و قرآن کریم هم به وضوح به این مسأله اشاره می‌فرماید: 💠 و لَقَدْ نَصرَكُمُ اللَّهُ بِبَدْرٍ وَ أَنتُمْ أَذِلَّةٌ فَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُون و بى‏ترديد خدا در بدر شما را يارى داد، در حالى كه ناتوان بوديد؛ بنابراين از خدا پروا كنيد، باشد كه سپاس گزارى نماييد.(آل عمران: ۱۲۳) 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(٣) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش سوم: سازش یا مبارزه با طاغوت؟ 1⃣ نتیجه‌ی سازش با طاغوت بر خلاف آنچه عده‌ای مطرح می‌کنند سازش با طاغوت باعث آرام‌گرفتن نزاع و دست‌برداشتن او از سلطه‌گری و زیاده‌خواهی نمی‌شود. خاصیت او طغیان‌گری و سرکشی است و تا هویت ایمانی و قبول حاکمیت خدا را در جامعه اسلامی ریشه‌کن نکند دست‌بردار نیست. و این درسی است که قرآن به ما آموخته است: 💠 يأَيهُّا الَّذِينَ ءَامَنُواْ لَا تَتَّخِذُواْ عَدُوِّى وَ عَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ قَدْ كَفَرُواْ بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقّ‏ يخُرِجُونَ الرَّسُولَ وَ إِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُواْ بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فىِ سَبِيلىِ وَ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتىِ تُسِرُّونَ إِلَيهْم بِالْمَوَدَّةِ وَ أَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَ مَا أَعْلَنتُمْ وَ مَن يَفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُواْ لَكُمْ أَعْدَاءً وَ يَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيهَمْ وَ أَلْسِنَتهَم بِالسُّوءِ وَ وَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ اى اهل ايمان! دشمنان من و دشمنان خودتان را دوستان خود مگيريد، شما با آنان اظهار دوستى مى‏كنيد، در حالى كه آنان به طور يقين به آنچه از حق براى شما آمده كافرند، و پيامبر و شما را به خاطر ايمانتان به خدا كه پروردگار شماست بيرون مى‏كنند، اگر براى جهاد در راه من و طلب خشنوديم بيرون آمده‏ايد مخفيانه به آنان پيام مى‏دهيد كه دوستشان داريد؟ در حالى كه من به آنچه پنهان مى‏داشتيد و آنچه آشكار كرديد داناترم، و هركس از شما با دشمنان من رابطه‌ی دوستى برقرار كند، مسلماً از راه راست منحرف شده است. اگر بر شما چيره شوند، دشمنانتان خواهند بود، و دست‏هايشان را و زبان‏هايشان را به بر ضد شما مى‏گشايند، و آرزو دارند كه اى كاش شما هم كافر شويد.(ممتحنه: ۱ و ۲) 💠 یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تُطِیعُوا الَّذِینَ کفَرُوا یرُدُّوکمْ عَلی أَعْقابِکمْ فَتَنْقَلِبُوا خاسِرِینَ اى اهل ايمان! اگر از كافران فرمان بريد، شما را به گذشتگانتان بازمى‏گردانند، در نتيجه زيانكار خواهيد شد.(آل‎عمران: ۱۴۹) 2⃣ ائمه و مبارزه با طاغوت 🔻 گاه این تصور ترویج می‌شود که ائمه علیهم السلام در زمانی که قدرت مبارزه نظامی با طاغوت را نداشتند مسیر سازش و حتی دلسوزی نسبت به حاکمان غاصب را در پیش گرفتند و به غلط روش تقیه‌ایِ ائمه اینگونه تفسیر می‌شود. 🔻 هرچند سخن‌گفتن در رد این مدعا مجال واسعی می‌طلبد که در این نوشتار نمی‌گنجد ولی در این مختصر به همین بسنده می‌کنیم که تقیه به معنای تعطیلی مبارزه با طاغوت نیست؛ بلکه به معنای تغییر روش مبارزه بر اساس اقتضائات زمان هر امام است. ✅ بهترین شاهد بر صدق این مدعا نیز تصمیم حذف و به شهادت‌رساندن همه یازده امام معصوم علیهم السلام توسط طواغیت زمان خودشان می‌باشد؛ چراکه اگر ایشان سازشکارانی گوشه‌نشین یا دلسوز برای حکام جور بودند، دیگر چه نیاز به ترس و حذفشان بود؟ 📌 ادامه دارد... @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی و مقاومت در برابر طاغوت(۴) 🖋 محمدصادق احمدی 📝 بخش چهارم و پایانی: جمهوری اسلامی و سیاست دینیِ طاغوت‌ستیزی 1⃣ جمهوری اسلامی و کفر به طاغوت 🔺 ایران بعد از انقلاب اسلامی به درستی در مسیر کفر به طاغوت، قدم گذاشت و در مقابل سلطه‌جویی و زیاده‌خواهی استکبار جهانی ایستادگی کرد. 🔻 روشن است امروز غرب و علی الخصوص آمریکا مصداق بارز طاغوت هستند؛ چراکه شیوه‌ی آنها سرکشی در مقابل دین و حاکمیت خدا و همچنین استثمار ملت‌ها و دولت‌هاست. سلطه‌ی ناروایی که گاه به شکل غارت منابع کشورها بروز می‌کند؛ گاهی در قالب مظلوم‌کشی و اخراج مردم از سرزمینشان نمایان می‌گردد و تمام تلاشش را برای شبیخون فرهنگی در میان ملت‌ها و دولت‌ها و رواج بی‌دینی و بی‌حیایی و حتی همجنسگرایی به کار می‌گیرد. 🔹 امروز انقلاب اسلامی اگر در مقابل غرب و آمریکا مقاومت نکند دیری نمی‌پاید که تمام هویت و هستی خودش را خواهد باخت. زیاده‌خواهی استکبار جهانی تمامی ندارد و سازش نیز مانعی بر سر راه آن نخواهد شد. این مدعا که از معارف دینی دلیل آن ذکر شد مؤیّد به تجربه‌‌ی کشورهای مختلف از جمله لیبی و کره شمالی و مصر و همچنین تجربه کشور خودمان ایران نیز می‌باشد؛ زیرا هرجا در مقابل زیاده‌خواهی‌ها کوتاه آمدیم نه تنها دشمنی‌ها کم نشد بلکه باعث شد امتیازات نقد را در مقابل وعده‌های پوچ و نسیه، واگذار کنیم. 2⃣ مردم و مقاومت 🔹 آنچه مردم متدین و قهرمان ایران در طول چهل و اندی سال پس از انقلاب نشان داده‌اند تجلی ایستادگی مقابل زورگویی‌ها و سلطه‌جویی‌های بی‌پایان دشمنان است. هرچند مردم به حق از کمبودها و کم‌کاری‌ها دلخورند و با تنبلی و بی‌عرضگی و فساد برخی مسؤولان مشکل دارند؛ ♨️ اما در واقع نارضایتی امروز مردم که شاید از ابتدای انقلاب هیچ‌گاه شاهد آن نبوده‌ایم اتفاقا از کسانی است که حتی حل‌شدن مشکل آب شرب را در گرو کوتاه‌آمدن از مبانی ارزشمند انقلاب و پریدن در آغوش غرب می‌دانستند. نارضایتی مردم از مدیران ناتوانی است که بسیاری از اوقات در اتاق‌های دربسته برای حل مشکلات مردم مسیر حرف‌درمانی را در پیش گرفتند و به دستاوردهای تقریبا هیچ در ارتباط با غرب افتخار کردند. ✅ مردم اگر مخالف مبارزه با استکبار و صهیونیست و مقاومت در مقابل زورگویی و تجاوز آنها بودند، در اوج مشکلات معیشتی با جمعیت میلیونی بی‌نظیر پای تابوت حاج قاسم عزیز خروش و خشم مقدس خود را علیه طاغوت زمان فریاد نمی‌کردند. آیا غیر از این است که حاج قاسم نماد مبارزه انقلاب اسلامی با صهیونیست و استکبار جهانی بود؟ @Tanbiholomah
❇️ سلام فرمانده و نظم نوین جهانی 🖋 صالح رحمتی ♨️ اینک این سرود، با همان شکل اجرایی که دارد و از کودکان دهه نودی استفاده می‌کند و یک آهنگ مشترک و شعر واحد را بر سر زبانها جاری می‌سازد، بدون هیچگونه پشتیبانی حاکمیتی وارد سایر سرزمین‌ها گشته و آرایش جدیدی به آنها می‌دهد. این همان «نظم نوین جهانی» است. نظمی بر محور سلام به فرمانده. سلامی که از بستر انقلاب اسلامی ایران برخاست و عالم‌گیر شد. 📌 متن کامل یادداشت در پست بعد👇🏻 @Tanbiholomah
❇️ سلام فرمانده و نظم نوین جهانی 🖋 صالح رحمتی 🔸 انقلاب اسلامی ایران، از آغاز داعی بر ایجاد یک نظم نوین جهانی بر محور کلمه توحید داشت. این نظم نوین، در برابر نظمی که بنیادهای اومانیستی غربی در حال پیگیری طرح آن بودند قرار می‌گرفت، فلذا از بنیان و اساس با آنها درگیرشده و به مقابله برخاست. 🔹 بسیاری، در طول سالیان انقلاب اسلامی، به دلیل وجود برخی مشکلات و فقدان قدرت تحلیل، نسبت به این ایده و آرمان ناامید گشته و از برخی مواضع خویش عدول کردند. غافل از آنکه، همانطور که انقلاب اسلامی ایران، پدیده‌ای الهی است، هدایت و سرپرستی آن، در قاب معادلات بشری نمی‌گنجد و امکان تحلیل آن از دریچه تنگ و عقیم علوم مادی انسانی، فراهم نیست. 🔹 حال، اگر از این آسیب‌شناسی تحلیل بگذریم، شاید بتوان به نمونه‌هایی اشاره نمود که هیچ انسان آزاده‌ای را یارای انکار و مکابره در آن موارد نبوده و هیچ دانشی از علوم انسانی را نیز قدرت ژرف‌اندیشی در اعماق آنها را فراهم نیست. یکی از آن نمونه‌ها همین سرود «سلام فرمانده» است. ❓آیا می‌توان این سرود را در معیارهای موسیقایی قرار داده و جاذبیت گسترده آن را از دریچه شعر و آهنگ تحلیل نمود؟ و آیا می‌توان این سرود را از بستر شکل‌گیری آن یعنی «نظام مقدس اسلامی ایران» فارغ نموده و جدای از آن بستر، تحلیل نمود؟ سرود سلام فرمانده برخاسته از عمق فطرت توحیدی است که در حرکت تاریخی انقلاب اسلامی ایران بر سر دست گرفته شده و فریاد آن سر داده شد. ♨️ اینک این سرود، با همان شکل اجرایی که دارد و از کودکان دهه نودی استفاده می‌کند و یک آهنگ مشترک و شعر واحد را بر سر زبانها جاری می‌سازد، بدون هیچگونه پشتیبانی حاکمیتی وارد سایر سرزمین‌ها گشته و آرایش جدیدی به آنها می‌دهد. این همان «نظم نوین جهانی» است. نظمی بر محور سلام به فرمانده. سلامی که از بستر انقلاب اسلامی ایران برخاست و عالم‌گیر شد. ✅ هنوز مانده تا نسخه انگلیسی آن وارد قلمرو اروپا شود و نظم آنها را برهم ریخته و نظم نوین را برایشان معنادار سازد. @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️ با وجود نیاز فقرا، هزینه‌کردن برای زیارت چه توجیهی دارد؟ 🎥 شهید مطهری @Tanbiholomah
🔘آمریکا و متحدانش بهائمند! ✅حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره: 🔻آیا اوضاع اینها (آمریکا و متحدانش) نشان نمی‌دهد که بهایمند(مثل حیوانات هستند)؟! وگرنه [آیا] انسان چنین کاری می‌کند؟ 🔸بنابراین، ما نباید تابع آنها باشیم و نباید بر اساس خواسته‌ی آنها عمل کنیم، و نباید آنها را دوست داشته باشیم و نباید با آنها هم‌پیمان شویم. 🔹 مگر همین آمریکا نبود که با داخله‌ی خود جنگید؟! ولی ما در مدح و ثنای اینها زیارت‌نامه درست می‌کنیم که به کره‌ی ماه رفته‌اند، فرشته‌اند و… . 📚 در محضر بهجت ج٣، ص٢٢٢ ☑️ کانال رسمی مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت قدس‌سره ✅ @bahjat_ir @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنان جالب توجه از شهید چمران. هدیه به روح مطهرش در سالگرد شهادتش صلواتی بفرستیم. @Tanbiholomah
❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه ها (۳) 🖋 محمدحسین رضازاده 🔸 در ادامه شماره‌های پیشین (اینجا و اینجا) به این پرسش پاسخ می‌دهیم که بر فرض که در شرائط پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران، اساس اسلام در معرض خطر واقع شده بود، چه دلیلی وجود دارد که تنها راه دفاع از اسلام، مبارزه سیاسی و تشکیل حکومت باشد؟ بلکه در این شرائط می‌توان از طریق نشر معارف و احکام دین و تشکیل جمعیت‌های متدین از زوال دین جلوگیری کرد همانگونه که ائمه اطهار (ع) نیز همین کار را کردند و سراغ تشکیل حکومت نرفته‌اند. در پاسخ به این پرسش نکاتی را به اختصار بیان می‌کنیم: 🔹 چگونگی «دفاع» وابسته به دو عامل اساسی است که اگر به آنها توجه نشود موجب می‌شود تا با تشخیص نادرست، فرصت‌ها و ظرفیت‌ها را از دست بدهیم و نتیجه مطلوبی هم حاصل نشود. 1⃣ توجه به «تناسب تهاجم و دفاع» است. در شرائطی که فرهنگ مهاجمی مانند تمدن غرب بی‌مهابا می‌تازد و دولت‌های متخاصمی مانند آمریکا، انگلیس و اسرائیل با جدیت تمام علیه کشورهای اسلامی تهاجم سخت و نرم دارند، حکام ممالک اسلامی در اثر بی دینی و بی لیاقتی در صدد دین‌زدایی از جوامع اسلامی هستند، تدین عمومی مردم هر روز کم‌رنگتر می‌شود و بر مظاهر بی‌دینی و وابستگی فرهنگی و اجتماعی افزوده می‌شود و در مقابل، حوزه‌های علمیه را از درون و بیرون تضعیف کرده‌اند بطوری که قدرت مقابله را از دست حوزه‌های علمیه گرفته‌اند، به نظر واضح است که راه‌اندازی چند نشریه و مدرسه یا برگزاری چند مراسم در نیمه شعبان و مانند آن نمی‌تواند پاسخگوی این حجم از تهاجم علیه دین باشد. 🔻 چنانکه در دوره پهلوی دوم برغم برخی آزادی‌های مذهبی، حکومت با قدرت حاکمیتی خود با تعطیل کردن برخی مدارس مذهبی، اخذ تعهد از منبری‌ها نسبت به محتوای منبر و ممنوع المنبر کردن آنها مانع بسیاری از فعالیت‌های مذهبی می‌شد. از طرف دیگر فساد در مراکز آموزشی و هنری رسمی به حدی شد که در دانشگاه هنر، دختر و پسر دانشجوی عریان را بعنوان مدل برای نقاشی جلوی کلاس قرار میدادند، در جشن هنر شیراز نمایش‌های فاسدی را اجرا کردند که حتی تعجب سفیر انگلیس را برانگیخت. فساد در سینما به جایی رسید که حتی امروز هم «فیلم فارسی» اسم رمز فحشاست. در تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی شرط اسلام از انتخاب‌شوندگان و لزوم سوگند به قرآن حذف شد، سالهای متمادی بهائیان یا نزدیکان به این فرقه ضاله زمام امورات کشور را در اختیار داشتند. هیچ نظارت شرعی‌ای بر تصویب قوانین مجلس وجود نداشت و از سوی حکومت نیز اهتمامی به رعایت موازین شرعی نبود و لذا احکام شرعی یکی پس از دیگری به فراموشی سپرده می‌شد. و ده‌ها نمونه از این دست که تیشه به ریشه دین می‌زد. 🔻 دقت کنید! اینگونه نیست که هر حرکت استشهادی یا مبارزه سخت، تأثیر مثبتی در جهت دفاع از دین داشته باشد بلکه باید «حجم و عمق تهاجم» و «میزان تأثیر حرکت دفاعی» را با هم در نظر گرفت. 2⃣ توجه به «قدرت بر انحاء گوناگون دفاع» است. آری! در جایی که قدرت مقابلهٔ سخت وجود نداشته باشد و یا مقابله سخت تأثیری در دفاع از اسلام نداشته باشد و راه منحصر باشد به مثلاً بیان احکام و معارف دین، همین اندازه واجب می‌شود. اما اگر مبارزه سخت با حکومت جائر سبب حفظ اسلام می‌شود ولو اینکه منجر به شهادت و یا اسارت و مانند آن بشود و یا بالاتر از آن بتوان با بسیج‌کردن قدرت عمومی مردم بساط حکومت جائر را برچید و حکومت اسلامی را تأسیس نمود تا از طریق آن بتوان از اندراس دین جلوگیری کرد این سطح از دفاع واجب خواهد بود و نمی‌توان به مراحل پایین تر اکتفا نمود. پیروزی انقلاب اسلامی و اقبال عمومی مردم خود، بهترین دلیل بر این است که قدرت بر این مرتبه از دفاع وجود داشته است و لذا حرکت برای انقلاب و در ادامه آن تشکیل حکومت اسلامی عمل به وظیفه واجب بوده است. ✅ با دقت در آنچه گفته شد می‌توان تحلیل درستی از دوران حضور معصومین داشت. دورانی که گاه به خانه‌نشینی و اکتفا به مشورت‌های موردی گذشت و گاهی به در دست گرفتن زمام حکومت و گاهی مهیا شدن جهت جنگ با طاغوت و درپیِ «تنها ماندن در میدان» نرمش قهرمانانه. زمانی با دعوت و اقبال مردم، حرکت به سوی تشکیل حکومت آغاز می‌شود ولی پس از «تنها ماندن در میدان» این بار سخن از نرمش نیست و تنها در میدان می‌ماند و جوشش خونش اسلام را حفظ می‌کند و دوران دیگری که به بسترسازی جهت تشکیل حکومت در دوران امام صادق(ع) می‌گذرد ولی باز به جهت عدم همراهی مردم و قِلّت ناصر شکل نمی‌گیرد و دورانی که تنها راه حفظ شیعه ایجاد شبکه وکالت است و آماده‌سازی شیعیان برای دوران غیبت. 🔹 بنابراین می‌توان فهمید که چرا شخصیت جناب زید و جناب حسین بن علی شهید فخ مورد مدح ائمه(ع) قرار می‌گیرند ولی خود امامان شیعه بعد از حادثه عاشورا مسیر قیام و شهادت در میدان را برنگزیدند. https://eitaa.com/Tanbiholomah/55 @Tanbiholomah
🌀 متفکر نظام امامت و امت 📝 چهره انقلابی و اسلامی شهید بهشتی 🔸 شهیدبهشتی، متفکر بزرگ انقلاب اسلامی، از آن دسته اندیشمندانی است که برخی از جریانات با سوگیری خاصی، بخشی از اندیشه‌اش را برگزیده و چهره‌ای غیرکامل از او ارائه می‌دهند. در این پروژه تحریف، سعی بر آن است که تصویری حقوق بشریِ صرف از او ارائه شود که همه مفاهیم اصیل اسلامی و انقلابی را به پای «حقوق ملت» می‌ریزد. و این تصویر، جفایی بزرگ در حق آن بزرگمرد انقلاب اسلامی ایران است. 🔹 در این متن تلاش می‌شود، با نقل بخشی از سخنرانی ایشان که در تاریخ ۹ آذر ۱۳۵۸ در حسینیه ارشاد به مناسبت رأی به قانون اساسی برگزار شده بود، تصویری کامل از نظام فکری آن اندیشمند مجاهد ارائه گردد: «نام نظام سیاسی در قانون اساسی جمهوری اسلامی چیست؟ اسم آن را چه نوع نظامی بگذاریم؟ در این نوع‌بندی‌ها و رده‌بندی‌ها، مقولات سیاسی دنیا کدام‌اند؟ حقیقت این است که برداشت تشیع راستین از اسلام مناسب‌ترین نام را برای این نظام قبلاً پیش‌بینی کرده است. می‌توانید با این اشاره‌ای که کردم خودتان بگویید تشیع راستین برای نظام سیاسی اسلام چه عنوان گویایی را انتخاب کرده است؟ "نظام امت و امامت." نظام سیاسی اجتماعی جمهوری اسلامی، نظام امت و امامت است و حق این است که با هیچ یک از این عناوینی که در کتاب‌های حقوق سیاسی یا حقوق اساسی آمده قابل تطبیق نیست. اتفاقاً یک بار انقلابیون ایران این تجربه را کردند و پای چشمشان خورد. برای رهایی از استبداد، انقلاب کردند. بعد گفتند حالا می‌دانید چه جایش بگذارید؟ "مشروطه" چون این عنوانی که برای نظام جدید انتخاب شده بود عاریه‌ای بود و مربوط به فرهنگ اسلام نبود، حتی آن تأثیری را که در صاحبان اصلی این فکر عاریتی می‌توانست داشته باشد برای ما نداشت. خاصیت چیز عاریتی همین است. به همین دلیل، ما فکر می‌کنیم عنوان نظام ما باید نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثنای انقلاب، چون این عنوان هنوز برای توده مردم روشن نبود، به عنوان شعار اول "حکومت اسلامی" انتخاب شد که بسیار هم خوب و گویا بود و سپس وقتی معلوم شد این نظام حکومتی رئیس جمهور هم دارد، آن وقت گفته شد: "جمهوری اسلامی" ولی نام راستین و کامل این نظام، نظام امامت و امت است. در رأس این نظام، اصول عقیدتی و عملی اسلام براساس کتاب و سنت است. همه چیز باید از این قله سرازیر شود. برطبق این اصول عقیدتی و عملی، حاملان مسئولیت و صاحبان اصلی حق در این ایدئولوژی، در این نظام عقیده و عمل، "ناس" و مردم‌اند. براساس کتاب و سنت، تمام نظر مکتب به عامه مردم است و در میان عامه مردم آنها که بر محور این مکتب جمع می‌شوند و شکل می‌گیرند از تقدم و اولویت خاص برخوردارند. آنها می‌شوند "امت." امت غیر از ناس است. اسلام در خدمت همه‌ی ناس است؛ صلاح همه را می‌خواهد نه فقط صلاح مسلمانان را. نظام اسلامی به سعادت کل بشر می‌اندیشد. ولی در میان ناس و کل بشر، آنها که برپایه اعتقاد به اسلام و التزام به اسلام یک مجموعه به وجود می‌آورند می‌شوند "امت". امت، از نظر ایدئولوژی اسلامی و مبانی عقیده و عمل اسلام، حتماً نیاز دارد به "امامت".» 📗 مبانی نظری قانون اساسی، ص ۱۵ https://eitaa.com/Tanbiholomah/56 @Tanbiholomah
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شهید بهشتی، بیان وظیفه تک تک مردم نسبت به نظارت بر دولت و نهادهای حاکمیت، و حضور آگاهانه در اداره جامعه ‏ @Tanbiholomah
❇️ ضرورت انقلاب اسلامی از دیدگاه آیت الله خوئی 📝 جلوگیری از اندراس دین در ایران 🔸 حجت الاسلام ربانی بیرجندی در کتاب شرف صحبت جانان، ص ۵۵ به نقل از استاد رجبعلی رضازاده آورده‌اند: 🔹 سال ۱۳۵۴ش با چند نفر دیگر به همراه آقای عبادی، امام جمعه مشهد، عازم نجف اشرف شدیم. آقای عبادی بین راه نماز را جمع می‌خواند! نفهمیدم چرا نمازش را جمع می‌خواند. بعد از رسیدن به نجف، یک شب بعد از درس از آقای خوئی این مسأله را سؤال کردم که اگر کسی قاچاق به کربلا و عراق بیاید در بین راه باید نمازش را تمام بخواند؟ ایشان فرمودند: «بله» 🔹 آن وقت ما فهمیدیم که آقای عبادی توجه به فتوای ایشان داشته است که اگر خوف جان یا مال یا ناموس داشته باشد، سفر معصیت هست و در سفر معصیت باید نماز تمام باشد. ❗️یکی از آقایانی که آنجا نشسته بود و مرد مسنی هم بود، فوری به آقای خوئی اعتراض کرد و گفت: آقا در زمان علمای سابق حتی در زمان ائمه علیهم السلام مردم می‌آمدند کربلا، خلفای وقت هم از چند نفر یکی را با قید قرعه می‌کشتند. مردم کشته می‌شدند، دستشان قطع می‌شد اما به کربلا می‌رفتند. ائمه علیهم السلام و علما زیارت را منع نکردند، حالا شما می‌گویید اگر کسی خوف داشته باشد و قاچاقی بیاید، سفرش معصیت است؟ ♨️ آقای خوئی فرمودند: «بله، آنجا باید آن کار می‌شد و حالا باید این کار بشود. آنجا اساس کربلا در خطر بود و می‌خواستند اسم امام حسین علیه السلام را از بین ببرند. باید مردم می‌آمدند، حتی اگر کسی کشته شود یا دستش قطع شود. اما حالا این چراغ روشن شده و کسی نمی‌تواند اسم امام حسین علیه‌السلام را از بین ببرد. حالا باید قواعد فقهی کاملا رعایت شود. در سفری که خوف جان، مال یا ناموس باشد، نماز تمام است». ✅ بعد بلافاصله ایشان به ایران گریز زدند، فرمودند: «چون اساس اسلام در ایران در خطر است. باید مردم علیه این نظام، قیام و تظاهرات کنند؛ ولو بلغ ما بلغ و هرچه کشته شوند». 〰〰〰〰〰〰 📌 بیشتر بخوانید: ❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۱) https://eitaa.com/Tanbiholomah/10 ❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۲) https://eitaa.com/Tanbiholomah/26 ❇️ انقلاب اسلامی فراتر از نظریه‌ها (۳) https://eitaa.com/Tanbiholomah/55 @Tanbiholomah
❇️ ضرورت انقلاب اسلامی از دیدگاه آیت الله خوئی 📝 جلوگیری از اندراس دین در ایران «چون اساس اسلام در ایران در خطر است. باید مردم علیه این نظام، قیام و تظاهرات کنند؛ ولو بلغ ما بلغ و هرچه کشته شوند». 📌 متن کامل: https://eitaa.com/Tanbiholomah/58 @Tanbiholomah
سالروز شهادت امام نهم حضرت محمد بن علی الجواد علیه السلام بر همه دوستداران خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام تسلیت باد. @Tanbiholomah