eitaa logo
• تَــــࢪنّـمـــــــات • 🌿|•°
4.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
481 ویدیو
14 فایل
حرفٌ في گلبٍ "ھ.." 🌿 "جَهادٌ حتی الشَّهادة" جنگلِ‌حالِ احوالاتِ‌ فکرِشیخِ‌ترنّمات لي مع أللهِ حالةٌ .. هامَ قَلبي إلى سيّد الشُهداء.. کلبه‌مون؛ @taranom_pm کپی: به دلت رجوع کن .. آقایِ‌تنها.. @Tarannomat_admin کتابخوان‌مون؛ @book_eat
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ تنها ..¹ ، تنها تنهاییِ با معناست، گاهی در جمع هم که باشی، تنها .. هستی ! گاهی با دیگرانِ خودت تنها .. می‌شوی گاهی نیز تنها .. شدن عین یکی شدن است .. ، تنها .. یعنی دائم الحرکه برای رسیدن به حقیقت از دل واقعیت‌ها .. ‌ ¹؛ بخوان تنها دو نقطه،
[ASHABOLHOSSEIN_IR]1403082510-mc.mp3
9.62M
مهربان، آن کسی است دلم برای‌ش تنگ شده ، لطافت دستان‌ش ، غمزه‌ی چشمان‌ش ، ملاحت و زیبایی چهره‌اش ، رئوفه بودنِ آغوش‌ش ، بوی عطرِ تن‌ش، آن رطب پنهان میان گیسوان چون نخل‌ش ، لبخندِ چشیدنی و و ذوق‌هایِ دلبرانه‌اش ، شیطنت‌های آسمانیِ دخترانگی‌اش .. او مرا مشتاقِ آسمان و نخلستان و بهارنارنج و پرتقال و ماه و ابر و اشک کرد .. خانم‌م بود، اما مثل یک مادر، نوازش‌ش آرامش‌م بود و مثل یک دختر هم برای‌م ناز‌‌های بسیار خریدنی داشت،هر چه بنویسم از صدای قلب‌م برای او ، کم است .. صدای داستانِ شب‌های‌ش از شهرهای آسمانی که امام‌ش علت حضور آن‌ها شده بود ..
هدایت شده از نیمه‌یِ‌من‌لیلِ‌تو..
کاش قلب‌م فرشِ سجاده‌های صحنِ گوهر‌شاد می‌شد .. می‌آمدی و چهارشنبه‌ها برای‌م از روضه‌ها و گریه‌های مشک می‌خواندی .. ‌ https://eitaa.com/joinchat/787677678C0191cf27c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
او ما را پیدا کرده‌ است .. وقتی که به آینه¹ نگاه کرد ما² تازه پیدا شدیم .. ! ¹؛خود ²؛ضمیر ه‌ُ
•• زیبایی من ، به خودم نیست، به همان حضورِ بخشِ کوچکی از تو میانِ قلب‌م من عطر نفس‌هایت را گرفته‌ام ••
•• متوجه شدم خستگی نیز قوانینی دارد، اگر خستگی‌هایم به چشم‌های تو زیبا بیاید،آن‌ها را دوست دارم، خستگی‌هایی که دست نوازش‌گر یک پدر مرا آرام میکند و به ادامه دادن دعوت می‌کند، شیرین است •• ‌
VID_20241120_063154_800-mc.mp3
1.42M
گَلبَم .. 🌿 موجِ‌طوفانی که آرام‌ نشد .. !
سرزمین روح‌تان را موکبِ اشک‌های امام کنید تا قلب‌تان حرم او شود .. این خادم‌الحسین شدنِ شما ، مرهمِ درد‌ها و غم‌های او می‌شود .. ‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به آنچه از خویش در میان نگاه‌ت جا گذاشته‌‌ام فکر می‌کنم .. کاش فرصتی برای برگشت به خویش را فراهم کنی .. ! هر جا که بوی عطرِ تو باشد ..
در تمامِ لحظه‌ها موقعیت‌ها که احساس می‌کنم کم می‌آورم، فورا با درد‌ها و علاقه‌هایی از تو ، با آنکه با من غریبِ است اما خیال پردازی می‌کنم، آنگاه آهسته و آرام کلماتِ سوره‌‌های جهاد میان خیمه‌های وجودم به نخِ نگاه تو گره می‌خورد، این‌ها را اشک‌هایی که جوهر نامه‌های تو شده، شهادت می‌دهد..چه هدایتِ قلبیِ زیبایی وقتی هنوز وحی را با خیالاتِ من با خودت بر احساساتِ من نازل می‌کنی..نوازش تو را در قلب‌م لمس می‌کنم،چه الهامِ زیبایی می‌بخشی..فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها .. ‌
شانه‌های محکم‌ش بهترین تکیه‌گاه برای سایه‌ی خسته‌‌ام بود .. ! سایه‌ای که اعتبار وجودش را نگاهِ او داشت .. چه قدر طعمِ راحتیِ میانِ سختی‌ها مزه‌ی رایحه‌ی عشق را استمرار می‌دهد ..
کیفیتِ خوب بودن و ماندگاری آن به میزان دویدن‌های مستمر و‌ اعتمادی که میان لایه‌های روح وجود دارد، وابسته است، این همان گره خوردن من به تپش‌های قلب شما می‌شود ..
روحِ کهنه‌ی میانِ من ، نیاز به آشنایی هر باره دارد ..
برای اینگونه¹ شدن ، چشم‌ها هاله‌ای جدید می‌گیرند و‌ پژواکِ خیالِ حضورش ، تنظیم‌گر نَفس‌هایی می‌شود که در اوج سختی‌هایی که تو از دردِ زخم‌های روحِ او‌ میچشی، تا که طبیب قلوب شوی ، در واقع برای‌ او‌ شدن آفریده شده‌ای .. ¹؛ من زار قبری بعد موتی کان کمن هاجر الیه فی حیاتی ..