eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
1. کم کم غروب.mp3
4.88M
قسمت اول : کم کم غروب ماه خدا ديده مي شود ... ( احتمالا سال 1398 )
قسمت دوم : ( عجل الله تعالی فرجه ) خسته ام ، منو نگاه کن آقا جون .. ( اگه با آقا حرفی داری ، حرفت رو بزن .. هفته ی آخر ماه رمضانه ... این اشکت میدونی به خاطر چیه ؟ به خاطر روزه هایی ست که گرفتی ها ... ، قلبت پاک شده ... ) خسته ام ، منو نگاه کن آقا جون حاجت منو روا کن آقا جون ... تو که آبرو داري پيش خدا ( منتظر چی هستی دیگه ؟ خودت بگو : ) تو که آبرو داري پيش خدا فکري هم به حال ما کن آقا جون ... تو عزيز علي و فاطمه اي يه شبي منو دعا کن آقاجون .. ( آقا به خدا ، بیچاره ام ، بیچاره ام .. آقا به خودت قسم ، آقا گنهکارم ، به خودم امید ندارم ... اصلا موندم منِ گنهکار رو ، چه جوری راه دادی اینجا ؟ این به خاطر بزرگیِ خودته آقا ، ... آقام آقام آقام آقا ... ) عشقم و صفام و مديون توأم تو بيا باز هم وفا کن آقا جون ... تو بگو ، خدا منو رد نکنه .. ( اگه آقا اشاره کنه ، همه کارها درست میشه ها ، امشب بهش التماس کن ، بگو آقا ، مهمون برای صاحب خونه عزیزه ، آقا برای من بد نیست اگه دست خالی برم ، اما شاید برای کریم خوب نباشه ، گدا رو دست خالی رد کنه ... ) تو بگو ، خدا منو رد نکنه ما رو با او آشنا کن آقا جون ( آقام آقام آقام آقا ... ) ( احتمالا سال 1398 )
2. خسته ام.mp3
4.87M
قسمت دوم : ( عجل الله تعالی فرجه ) خسته ام ، منو نگاه کن آقا جون .. ( احتمالا سال 1398 )
5. دعای پایانی.mp3
814.5K
قسمت پنجم : به حق امام حسین ( علیه السلام ) فرج آقامون رو برسان ، مارو از یاورانش قرار بده ، قلب مقدسش رو از ما راضی و خشنود بدار ؛ همه ی دنیا ، بر علیه این مملکت شیعه اند ، مملکت امام زمان ( عج ) ، دشمنای امام زمان ( عج ) ، به حق آقامون ، شرِ دشمنان اسلام ، شردشمنان ایران اسلامی رو ، به خودشون برگردان ... ( احتمالا سال 1398 )
. بیابان نجف را غم گرفته درانجام فاطمه ماتم گرفته کجا بردن علی را مخفیانه غریبانه غریبانه شبانه یتیمان نیمه شب بابا کجا رفت ابر مرد جهان تنها کجا رفت دوباره داغ زینت گشته تازه که از از خانه شده بیرون جنازه ✨✨✨✨✨✨✨ سلام ما به علیُ نماز آخر او به حال زار و نیازُ به دیده تراو سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد سلام ما به رخ غرق خونُ اطهرت او سلام ما به پریشانی حسینُ حسن سلام ما به دل پر از آه دختر او امشب ناله دارا کجا نشستند اونایی که آرزوی زیارت قبرامیرالمومنین ع رو دارن کجا نشستن عزبزایی که سحرهای نجف و دیدن، اشک‌های نیمه شب زائرای حرم مولا علی را دیدن، میدونی چه خبر امشب، شب هفتم شهادت مولا امیرالمومنین ع ،امشب باید حال و هوای خونه امیرالمومنین از در و دیوار کوفه بپرسی، امشب در و دیوار مسجد کوفه از غربت علی دم میزنه اگه چشماتو باز کنی میبینی کنار محراب مسجد کوفه جای مولا این شبا خالیه اونایی که رفتن کوفه و مسجد کوفه رو زیارت کردن میدونن قدم به قدمش جای قدم‌های مولاست، قدم به قدمش بوی امیرالمومنین میده،بوی غربت میده ،بوی بی کسی میده بوی دردهای ۲۵ ساله رو میده با چاه های کوفه درد دل میکرد ✨✨✨✨✨✨✨ الا ای چاه یارم را گرفتن گُلم عشقم بهارم را ‌رفتن میان کوچه ها با ضرب سیلی همه دار و ندارم را گرفتند اونایی که اشک چشماشون جاری شد تا نام مولا آمد قدر خودتونو بدونید،این سوز دل و از دعای پدر و مادر داری،اگه دعای مادر پشت سرت نبود این اشک نداشتی، امشب می خوام یه لحظه بریم تو خونه امیر المومنین ع نمیدونم این چند روز کسی به بچه های عزادار و بی بابای علی سر زد یا نه. کسی دست نوازش به سر یتیمای علی کشید یانه یتیمی بد دردیه اونایی که پدر از دست دادن میدونن، اگه سِنی هم ازت گذشته باشه، وقتی که بابا از دست میدی انگار حس می کنی همه دنیا رو از دست دادی، ان شاالله پدر از دست داده تو مجلسمون نباشه آخ داغ بابا خیلی سخته، همه دلخوشی دختر به باباست، دختری که بابا نداره انگار پشت و پناه نداره امشب نمیخوام ببرمت در خانهٔ غم زده مولا رو بزنی،کی درو به روت باز میکنه، صاحب اعضای مجلس بابا دخترشه، اگه امام حسین امشب درو به روت باز کنه حاله اشکُ که رو صورتت ببینه،برات کربلاتو امضا میکنه، امشب جوون دارا کجا نشستن اونایی که مریض دارن گرفتارن کجا نشستن مادری که جوان داری میگی جونم گرفتاره جونمو دعا کن انشب حرف دلتو به امام حسین بگو، آخه دعای مادر با سوز دل، دعای مادر با اشک چشم اثر داره، امشب نمیخوام قسم بدم به غربت مولا، امشب نمیخوام بگم به فرق شکافته، امشب نمیخوام بگم به دردهای قلب مولا، فقط به نماز آخرش قسمش می دم شب هفت امیرالمومنین امشب برا جوانای بی مادر دعا کن،جوانایی که مادر ندارد، جوانی که مادر نداره پشت و پناه نداره، جوانی که مادر نداره دل خوشی ندارم، جوانی که مادر نداره مثل مرغ بی بال و پر می مونه، یه لحظه دلتو ببرم کوفه تا صدای ناله قد قتل المرتضی بلند شد حسنین دویدن سمت مسجد زیر بععلای بابا رو گرفتند آوردن تا نزدیکی‌های درِ خونه، یه وقت امیرالمومنین صدا زد حسنم بابا حسینم بابا زیر بغلامو رها کنید بزارید خودم وارد خونه بشم چرا بابا، فرق سر شکافته شده خون از بدن تون رفته، صدا زد بابا آخه تو این خونه من دختر دارم نمی خوام زینب منو با این ضع ببینه زینبم طاقت نداره میخوام بگم یا امیرالمومنین آقا جان دلت طاقت نیاورد زینبت فرق شکافته ببینه میخوام بگم آقا کجا بودی کربلا الهی برادر داری خدا برات نگه داره چه کشید زینب کربلا میخوام بپرسم مگه میشه خواهر برادرو نشناسه یه خواهر دلسوخته اومدگودی قتلگاه شمشیر شکسته هارو کنار زد نیزه شکسته هارو کنار زد یه بدنی دید بی سر عریان قطعه قطعه صدا زد ای کشته،آیا تو حسین منی،تو عزیز برادر منی 🍂حسینم به کجایی که مُردم زجدایی هر چه قدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س صدای نالتو بلند کن بلند بگو یا حسین یا حسین یا حسین 🌸ذکر ماهست دائم الاوقات 🌸به شهسوار عرب علی مرتضی 👇
آخ بیا باهم رویم اندر خرابه برای دیدن طفل سه ساله که او اندر خرابه جای داره آخ غم داغ پدر برسینه داره الهی مادرم یتیم بزرگ نکنی...آی امان از یتمی (۳) آخ یتیمی درد بی درمان یتیمی آخ یتیمی خواری دوران یتیمی آخ الهی طفل بی بابا نگردد آخ یتیم و زار و در دنیا نگردد امشب یتیم نوازی کن....امروز به یاد یتیمان فاطمه ناله بزن...امروز بیاد یتیم حسین ناله بزن...بگو یا رقیه(۳) تو ماها رسمه وقتی یه بچه یتیم رو ببینیم...دلجویی میکنیم...دست نوازش روسرش میکشیم...اما من بمیرم برای رقیه ۳ ساله... وقتی بهونه بابا گرفت...چطور آرومش کردن...آی حسینیا... آی کربلاییا... دلم میخاد صدای یا حسینت برسه کربلا.... من بمیرم ... یوقت گفتن برید وسربریده باباش حسینش رو براش ببرید سر رو وارد خرابه کردن... صدا زد عمه ... عمه من که غذا نمیخواستم... عمه من بابام حسین میخوام عمه... هر کسی بابا داره خدا براش نگه داره(۲) اونکه بابا نداره از دل من خبر داره آی بمیرم برات رقیه سرو وارد خرابه کردن من بمیرم خیره خیره به سر بابا نگاه میکنه... سر روبغل گرفت...بخونم زبون حال رقیه ست التماس دعا ای بقربان سر نورانیت بابا تا نبینم زخم بر پیشانیت بابا بابا کاش چشمم مثل دستم بسته بود کاش فرق دخترت بشکسته بود بابااااا صدا زد بابا از کجابرات بگم؟ بابااااا هروقت بهونتو میگرفتم سیلی بصورتم میزدند بابا هروقت بهونتو میگرفتم تازیانه بر بدنم میزدن بابا..... بابا روی خار مغیلان دواندم باباااااا... بابااا ببین کبودی رخ زارم را باباااا ببین پاهای پر از خارم را بابا تازیانه بدنم کرده کبود چه بگویم که اگر عمه نبود.... وای از دل رقیه بابا بقربان سرت بابا بگردم دخترت بابا حسین(۲) انقدر درد ودل کرد یوقت دیدن سر یطرف..‌ رقیه یطرف... همین که نزدیک شدن... من بمیرم... دیدن سه ساله حسین از دار دنیارفته یه زنه غساله ای رو وارد خرابه کردن....بدن سه ساله حسین رو غسل بده...صدا زد بزرگ این بچه کیه؟ همه زینبُ نشون دادن..گرفتارا... گرفتاری داری بگو یا زینب...دردای دلتو نمیتونی برا کسی بگی بگو یا زینب... غم جونت پریشونت کرده بگو یا زینب...مریض ک مریض داری... بگو یا زینب... کربلا میخوای بگو یا زینب امشب قسمش بده به حسینش....بگو یا زینب علاقه خاصی به حسینت داشتی...نمیتونستی از حسینت جدا بشی...یا زینب امشب دستمو بگیر..بی بی جان من بمیرم... زینبُ نشون دادن...صدا زد ای خانوم بگو ببینم...این بچه چه بیماری داشته؟چرا انقدر بدنش کبود و سیاهه؟ دلم میخاد صدای یا حسینت برسه کربلا.....بی حاجت ناله نزن...آی بمیرم صدا زد ای زن غساله...این بچه هیچ بیماری نداشته...ایناهمه جای تازیانه.... همه صدا بزنید یا حسین....بگو یا حسین... کربلا میخوای بگو یا حسین... دست جونتو بگیره بگو یا حسین...برا مریضت بگو یا حسین... یااا حسین کودکی راکه پدر در سفر است دائما چشم امیدش به در است آی بمیرم امان از یتیمی.... امان از بیکسی هر صدایی که زِ در می آید به خیالش که پدر می آید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
چون حرم نیست زائری هم نیست خادمی نیست نوکری هم نیست چون که گنبد ندارد این بقعه پس یقیناً کبوتری هم نیست هر که رفته بقیع میداند خبر از قبر مادری هم نیست دور تا د‌ور چون که دیوار است مطمئن باش که دری هم نیست نیمه شبها به غیر نور ماه بخدا شمع دیگری هم نیست در مدینه علی غریبتر است خبر از نام حیدری هم نیست نه حیاتی نه حوض آبی هست ظاهراً آب آوری هم نیست سقای دشت کربلا اباالفضل، اباالفضل مادر چهارتا شهید رفته بود خدمت امام (ره) تو جماران، میگن از زیر چادر یه عکس درآورد گفت: این پسر بزرگم محمود شهید شده، امام هم همینجوری بهت زده داشت نگاه می کرد، میگن دست برد تو چادر یه عکس دیگه جلو امام گذاشت گفت: اینم دومین پسرم سعید اینم شهید شده، دوباره دست کرد تو چادر یه عکس گذاشت جلو امام این بچه سومم علیِ اینم شهید شد، یه مرتبه دیدن امام دستمالش درآورد گذاشت رو صورتش های های گریه کرد؛ جانم مادرای شهید که یه الگو داشتن، میدونی این مادر شهید چیکار کرد، میگن عکس ها رو جمع کرد گذاشت زیر چادرش، به امام گفت: من بچه هام دادم که شما گریه نکنید. میومد تو آفتاب ام البنین چهارتا قبر درست میکرد، مادری که داغ دیده باشه گریه اش معلومه، گریه ی ام البنین مدینه رو پر کرده بود، اما هر کی میومد نزدیک بقیع گوش میداد، میدید فقط میگه آخ غریب حسین....عزیز دلم حسین...ای تشنه لبم حسین..... ای بی کفن حسین....آخر سر مروان اومد به ام البنین گفت:آی زن مگه تو مادر عباس نیستی، مگه تو چهار تا پسرات کربلا کشته نشدن، چرا همه اش میگی حسین، میدونی چی جواب داد؛ اینجوری نگو، آخه حسین مادر نداره، کسی نیست براش گریه کنه، شنیدم کربلا مادرش سر عباسم بغل کرده، شنیدم عباسم به آرزوش رسونده، شنیدم بچه ام لحظه ی آخر حسین صدا زده برادر حسین..... مادر به قربون جمالت رخ چون بدر و ابروی هلالت شنیدم عطشان جان سپردی گل ام البنین شیرم حلالت شنیدم دست هایت را بریدن شنیدم چشم نازت را دریدن چو طفلان این سخن ها رو شنیدن همه از هم خجالت می کشیدن