🏴💔 روضه شب جمعه
اگر چه نوکری نکردم
هوایِ کربلاتُ کردم
یه بار دیگه بگو بیامُ
دوباره دورِ تو بگردم
از این زمونه سیر شدم
یه برات امضاء کن
حالا که سر به زیر شدم
یه برات امضاء کن
تو روضه ی تو پیر شدم
یه برات امضاء کن
تو دنیا آروزم زیارتِ آقامِ
هر کی کربلا نره ناکامِ
حَرَمِت قشنگ ترین رؤیامِ
ای آقا….
*شب جمعه، شب زیارتیِ سید الشهداء، کاشکی با امام زمان صدایِ مادرمون رو می شنیدیم،کاشکی با آقامون صدای مادرِ قد خمیده مون رو می شنیدیم،عرش رو بهم ریخته،هی به سینه می کوبه…: “بُنَیَّ! قَتَلوکَ، ذَبَحوکَ، وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ”
بذار یه مقدمه بسازم،یهو نبرمت اون جایی که امام زمان مثل ابر بهار باریده…لحظه هایِ آخر،لحظه های احتضار،امیرالمؤمنین همه رو ساکت کرد،اما هر کاری کرد دید حسین داره گریه میکنه،اونقدر گریه کرده،چشماش مجروح شده،صدا زد:باباجان! هیچ روزی مانند مصیبتِ تو نیست،مگر روزی که جدم پیغمبر از دنیا رفت…
آقا دید حسین آرام نمیگیره،صدا زد:بیا جلو حسین جان! با این دستایِ بی رمقش اشکای حسین رو پاک کرد،یادش اومد پیغمبر خیلی به صدای امام حسین حساس بود،یادِ شبِ آخری افتاد که زهرا گفت: علی جان! خیلی مراقبِ حسینم باش…
دید حسین آرام نمی گیره،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلبِ سیدالشهداء،حسین جان! خدا صبرت بده..میگن: فرزند هرکاری بزرگترش کنه یاد میگیره،دست که افتاد رو قلبِ سیدالشهداء،آقا آرام شد….
کربلا که رسید،هرچی خواست زینب رو آروم کنه،وداعِ آخر دید حسین رو رها نمیکنه،دستش رو بلند کرد،گذاشت رو قلب زینب،زینب آرام شد،اهل خیمه دارن عمه جانِ رو می بینن،برو خدا به همرات،برو دعایِ مادرم پشتِ سرت،اهل خیمه میگن: زینب آروم شد،اما لحظاتی گذشت،دیدن خانوم از خیمه اومد بیرون،چادرش رو به کمرش بست،از بالایِ تل سرازیر شد،دید دورِ گودال حلقه زدن…*
خاک به سَرِ من
از غم حسین شکست کَمَرِ من
زدنش جلویِ چشایِ تَرِ من
خاک به سَرِ من
مادرش صدا می زد:پسرِ من
تشنگی کشید و سوخت جِگرِ من
نا نداشت،سقا نداشت
برایِ دست و پا زدن
تو قتلگاه جا نداشت
جون نداشت،سامون نداشت
طاقتِ زخمشُ گرگِ بیابون نداشت
*هر کجا نشستی صدا بزن:حسین…..
🏴هفت مصیبتِ شام از زبان امام سجاد علیه السلام...
✍از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود؟در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام... امان از شام ! در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر ، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود:
▪️1.ستمگران در شام اطراف ما را باشمشیرها احاطه کردند و بر ما حمله مینمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل میزدند.
▪️2.سرهای شهداء را در میان هودجهای زنهای ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(علیه السلام) را در برابر چشم عمههایم زینب و ام کلثوم(علیها سلام) نگهداشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم(علیه السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه و فاطمه میآوردند و با سرها بازی میکردند، و گاهی سرها به زمین میافتاد و زیر سم سُتوران قرار میگرفت.
▪️3.زنهای شامی از بالای بامها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامهام افتاد و چون دستهایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامهام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند.
▪️4.از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند: «ای مردم! بکُشید اینها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!»
▪️5.ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها میگفتند: اینها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در خیبر و خندق و ...) کشتند و خانههای آنها را ویران کردند . امروز شما انتقام آنها را از اینها بگیرید.
▪️6.ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت.
▪️7.ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شبها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر میبردیم...
📚برگرفته از: تذکرة الشهداء ملاحبیب کاشانی
متن روضه شهادت حضرت زینب سلام الله علیها(2)-سید مهدی میرداماد

گل زخمهای پیکر صد پاره ی حسین
آیات بیشماره ی قرآن زینب است
الله اكبر،مطمئنم اهل ناله ای،والا به این صراحت نمی گفتم
گل زخمهای پیکر صد پاره ی حسین
آیات بیشماره ی قرآن زینب است
سرهای نوک نیزه همه دستههای گل
تنهای پاره پاره، گلستان زینب است
حسین....بارك الله اهل ناله..بابا این زینب تو دنیا اومده تو بغل حسین بوده،حواسمون رو جمع كنیم بعضی ها راحت از كنارش رد میشن، همه ی مدینه میدونستند علاقه ی این خواهر و بردار چگونه است،هر دختری برا ازدواجش شرط داره،حق طبیعیش ام هست ،اما یه دختر و تو این عالم پیدا كن شب عروسیش بگه،شرط من اینه به عبدالله بن جعفر گفت:عبدالله من هیچ چیز ازت نمیخوام،فقط عبدالله من از حسین جدا بشم میمیرم،عبدالله من یه روز حسینم رو نبینم آب میشم،پژمرده میشم،كجای دنیا دیدید یه خواهری به این شكل،همه ی مدینه میدونستند،اگه زینب حسینش رو به مرگ طبیعی از دست میداد ،همه ی مدینه بهش حق میدادند دق كنه و بمیره،مرگ طبیعی كجا و گودال قتلگاه...حالا با من هستی یانه؟
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
حسین.....
ای تشنه لب حسین حسین حسین
عشق زینب حسین حسین حسین
زینبی كه یه روز حسینش رو نبینه،یكسال و نیم از حسینش جدا شده،یك سال و نیم نوشتند بعد كربلا كی باورش میشد،یه روز، ده روز،یك ماه،یك سال و نیم زینب مونده بدون حسین كی باورش میشه
آن نیزهای که خصم به قلب حسین زد
زخمش هنوز بر دل سوزان زینب است
میخوام دل اونایی كه كربلا نرفتند بسوزونم،كی رفته كربلا؟خیلی ها نرفتند كربلا،خیلی ها كربلا رو ندیدند،چه جوری زندگی میكنید بدون كربلا؟آدم كربلا رو نبینه ناكام ازدنیا رفته.اونایی كه كربلا رفتند حرف من و با ناله اشون تأیید كنند،یكی از سخت ترین لحظه های سفر كربلا اگه گفتید چه زمانی است؟ یكی از سخت ترین لحظه های سفر كربلا ، لحظه ای است كه میخوای از كربلا خداحافظی كنی،وقتی دستت رو میآری بالا
خداحافظ ای بردار زینب
خداحافظ سایه ی سر زینب
حسین...... یعنی میشه یه بار دیگه بیاییم كربلا،هی میری تو حرم هی میای كفشات رو میپوشی،هی میری تو خیابون،هی دوباره برمیگردی،انگار دلت نمیآد خداحافظی كنی،هی با حسرت نگاه میكنی،یعنی نكنه دیگه نیآم،نكنه سفر آخرمه؟ نكنه بمیرم و نبینمت؟بابا مگه چند روز كربلا رفتی،دو روز،نه سه روز،نه یك هفته،اصلاً روایت داریم كربلا زیاد نمونید،عبارت مخصوص كربلاست. بابا سه روز میری كربلا به حرم حسین عادت میكنی،صبح میری نماز، ظهر میری نماز،شب میری زیارت،صبح تا شب بعضی ها تو حرمند،میخوام یه جمله بگم اهل روضه:سه روز حسین و میبینی سخته ازش جدا بشی،آخ امان از دل زینب، پنجاه و چهار سال،میدید حسینش كنارش ایستاده،امان امان امان،بعضی ها جوری گریه میكنند من راه روضه برام باز میشه،امان از دل زینب،من یك شب نمیتونم همه ی روضه ی زینب رو بخونم،آخه اُم المصائب ِ،من از كدوم مصیبتش بگم،اما من یه دونش رو جدا میكنم،حالا كه كار رسید به كربلا، كدوم لحظه؟اون لحظه ای كه نیزه ها رو كنار زد.
او می دوید و من می دویدم
او سوی مقتل من سوی قاتل
این شعر و خوندم كه همه بخونند
او می نشست و من می نشستم
او روی سینه من در مقابل
او میكشید و من میكشیدم
یه نگاه كرد دید زینب بالای تل زینبیه، دستاش رو گذاشته رو سرش،حسین.......هیچ مقتلی ننوشته لحظه ای كه سر از بدن ابی عبدالله جدا كردند رو كسی دیده باشه،حتی زینب، ابی عبدالله اشاره كرد،این جمله،جمله ی مستندی است،تا نگاه كرد دید زینب بالای تل داره نگاه میكنه،حسینه، پنجاه و چهار ساله زینب رو بزرگ كرده،میدونه این زینب این صحنه رو ببینه دق میكنه،میگن با چشماش اشاره كرد زینب برگرد،بعضی ها نوشتند حضرت فرمود:برگرد خواهرم. تو باید كوفه بری شام بری،اینجا رو نبینی خواهر،زینب برگشت،امر امامه،نمیتونه اطاعت نكنه،دو سه قدم اومد عقب،هنوز به خیمه ها نرسیده، یك دفعه دید زمین داره می لرزه،یه نگاه كرد
سری به نیزه بلند است
حسین.......
ای بی كفن حسین حسین حسین
شما ها دارید میشنوید اینجوری دارید گریه میكنید،شنیدن كی بود مانند دیدن،زینب دید،عبدالله جعفر میگه هرچی بهش گفتم خانم جان بذار بسترت رو ببرم داخل حجره،هوا گرمه،گفت:نه عبدالله برو بستر من رو زیر آفتاب پهن كن كن،خودم دیدم بدن حسینم زیر آفتاب سه روز برهنه و بی كفن،همه بگن:حسین.....
ای خدا به عقیله ی بنی هاشم،به عمه ی سادات،شب بی بی نبود لال میشدم این حرف رو نمیزدم،علمای ما، بزرگان ما میخواستند امام زمان رو قسم بدهند،این جوری میگفتند:"خدا به گرفتار مجلس یزید" فرج امام زمان ما برسان،بلند بگو حسین......
#•خوشا به پنجۀ راهب..
#روضه و توسل به سر مبارکِ حضرت سیدالشهدا (ع) و دیر راهب نصرانی
صلی الله علیک یا اباعبدالله ..
کاشکی یه سلام مثه سلامِ راهبِ نصرانی میدادم ، بعدِ سلام منم جون میدادم آقا ..
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ ..
بیا ببین دلِ غمگینِ بی شکیبا را
بیا و گرم کن از چهره ات شبِ ما را
"منو جدا شدن از کویِ تو خدا نکند"
که بی حرم چه کنم غصه هایِ فردا را
خیالِ کربُبلایت مرا هوایی کرد
بگیر بالِ مرا تا ببینیم آنجا را
به موجِ سینه زنانت قسم غلام توام
که بُرده گریۀ ما آبرویِ دریا را
گدایِ هر شبم و کاسه گردم و ندهم
به یک نگاهِ کریمانه ات دو دنیا را
مرا ببر بِه چِشَم زیرِ پا مغیلان را
مرا ببر که ببینم به نیزه سرها را
خدا کند که بیایی شبی به روضۀ ما
شنیده ام که به سر سر زدی کلیسا را
خوشا به پنجۀ راهب که شانه ات می زد
به آنکه بُرد دل راهبانِ ترسا را
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
*هی با گلاب داره این سرُ میشوره و زیرِ لب میگه کی دلش اومد این سرُ از بدن جدا کنه .. عجب چشایِ قشنگی داره ...*
به پیر مرد غریبی که شُست گیسویت
گرفت از سر و رویِ تو خاکِ صحرا را
*قسمش داد گفت با من حرف بزن .. من دیدم رو نیزه داشتی قرآن میخوندی .. این سر یه سرِ معمولی نیست ، بگو کی هستی ... فرمود: أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشانُ وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، .. یه وقتی دید یه هودجی از آسمان به زمین فرود آمد .. چندتا خانمپیاده شدن ، اما همه حواسشون به یه خانمیِ که قد خمیده داره راه میره .. دست به پهلو گرفته داره راه میره ..*
خوشا به بزم عزاخانه اش که تا دَمِ صبح
شنید پیشِ سرَت روضه هایِ زهرا را
چرا بُرید سرت را به رویِ دامنِ من
چرا نشاند به خون این دو چشم زیبا را
چگونه سنگ شکسته جبین و دندانت
چگونه زخم تَرَک داده رویِ لبها را
به رویِ نیزه سرت بود و خیمه ها می سوخت
رسید شعله و زلفِ تو در هوا می سوخت
شاعر : حسن لطفی
*هی صدا میزنه دستت درد نکنه راهب .. سرِ پسرمُ با گلاب شستشو دادی اما مسلمونا دورش کردن .. یکی با سنگ میزد .. یکی با نیزه میزد .. یکی با شمشیر ..
#حاج_محمد_طاهری
#دیر_راهب
#اسارت_خاندان_اهل_بیت_علیهم_السلام
#حضرت_زینب
( سلام الله علیها )
حجه الاسلام والمسلمین
#استاد_میرزا_محمدی
با غصه های آل عبا گریه می کنی
در اوج روضه های عزا گریه می کنی
ما با گناه اشک تو را در می آوریم
از سوز بی وفایی ما گریه می کنی
ای صاحب عزا،
تو به این روضه های ما
می آیی و بدون صدا گریه می کنی
«گاهی نجف، مدینه،
گهی کربلا و گاه»
در مشهد امام رضا گریه می کنی
بر کشته ی فتاده به هامونِ کربلا
بر داغ سید الشهدا گریه می کنی
این روزها به حال دل زینب اسیر
در ماجرای شام بلا گریه می کنی
بر رأس های رفته
به بالای نیزه ها
با خیزران و طشت طلا
گریه می کنی
حالا دوباره
چشم تو را خون گرفته است
با غصه های آل عبا
گریه می کنی ...
#شاعر_وحید_محمدی
◾️◾️◾️🥀🥀🥀◾️◾️◾️
﷽
#روضه_امام_حسین(ع)
#روضه_هفتم
امام حسین(ع)
🕊بر چهرهٔ قرصِ ماه مهدی صلوات
🕊بر عطر خوش نگاه مهدی صلوات
🕊برندبه های جمعه های منتظران
🕊بر خاک ره سپاه مهدی صلوات
🌴#السلامعلیکیااباعبدالله
🌴#یاحسین3
🥀مرغ دل پر می زند پیوسته سوی کربلا
🥀گشته ذکر صبح و شامم گفتگوی کربلا
🥀در صف محشر که سر می آورم بیرون زخاک
🌾می کند چشمم به هر سو جستجوی کربلا
🌾دوست دارم تا بگریم در کنار قتلگاه
🌾بشنوم در گوشهٔ مقتل صدای فاطمه
🌾دوست دارم مرقد شش گوشه گیرم در بغل
🌾با سرشک دیده سقایی کنم در کربلا
🌾عضو عضو پیکرم پیوسته گوید یا حسین
🌾تا برات کربلایم را کند امضا حسین
🌾با همین پروندهٔ سنگین و این بار گناه
🌾می خرد ما را در این دنیا و آن دنیا حسین
🌾#یاحسین3
🥀 گفت برادرم از دنیا رفت
دو سه شب از مرگش..
یک شب تو خواب دیدم خیلی گرفتاره.. خیلی ناراحته..
از خواب بیدار شدم
خیلی ناراحت شدم. یکی دو شب گذشت. دوباره خوابشو دیدم..
دیدم تو ناز و نعمته... گفتم: برادر! چه شد یک دفعه حال و روزت خوب شد؟ گفت: دیشب خانمی رو
تو قبرستان دفن کردند..
خدا بخاطر اون زن عذاب رو از همه اهل قبرستان
برداشت. گفتم: این زن کیه؟؟
گفت: عیال استاد اشرف آهنگره
گفتم: مگر این زن چه کرده؟ گفت: نمی دونم؛ همین قدر بهت بگم..
این خانم اینقدر مهمه.. که از سر شب تا به صبح امام حسین(ع) سه مرتبه اینجا به دیدنش اومده
🌴#یااباعبدالله
میگه صبح از خواب بیدار شدم. اومدم به بازار آهنگرا ،دیدم یکی از مغازه ها بسته است.
گفتم: این دکان کیست؟ گفتند:دکان اشرف آهنگره گفتم: چرا بسته است؟
گفتند: خانمش از دنیا رفته..
میگه من هم مثل بقیه برای تسلیت رفتم پیش اشرف آهنگر..
میگه وقتی خلوت شد گفتم: آقا! خانمت کربلا رفته است؟ گفت: نه.
گفتم: خانمت روضه خوان امام حسین ع بوده؟ گفت: نه.
(گفت: آقا! به خانم من چه کار داری؟اینا چه سوالیه میکنی) گفتم: یک خواب عجیبی
دیدم..جریان را نقل کردم تا جریان را گفتم،، گفت: درست خواب دیدی
گفتم: چرا گفت: خانم من فقط یک برنامه داشت. مقید هم بود..صبح که نمازشو میخوند، می اومد زیر آسمان بالای بلندی رو به قبله می ایستاد و سه مرتبه صدا میزد..
السلام علیک یا ابا عبدالله!
زیارت عاشورا میخوند..
(پول نداشت کربلا برود.. کار دیگری هم نمی توانست انجام بدهد دست به سینه به امام سلام میداد)
آقا جان قربونت برم آقا تو به یاد من بلشی ولی من یادت نکنم آقا ؟
🌴#صلاللهعلیکیااباعبدالله
⬅️دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا..آی حاجت دار آی جوون دارا..
شب/روز هفت ابی عبدالله...
روز هفتم/سوم که میشه..دختر میاد کنار قبر بابا...خواهر میاد کنار قبر برادر..
دسته گل میارن..عکس بابارو میارن .
زیر بغلای خواهرا و دخترها رو میگیرن..تسلا میدن..یه دل سیر گریه میکنند
(عزاداری میکنند سبک میشن)
⬅️اما من بمیرم برا یتیمان ابی عبدالله...آوارهٔ بیابونا...سر حسین ع بالای نیزه ..بدنش تو کربلا...بچه ها آواره اند...به هر بهانه ای کتکتشون میزنند...آب میخوان میزنند..
غذا میخوان کنک میزنند..
بابارو میخوان کتک میخورند..
⏹الهی غریب نشی... الهی گرفتار نشی...الهی بی کس نشی..
چه کشیدند یتیمان حسین ع
چه کشید بی بی زینب س
💔امان از دل زینب
💔چه خون شد دل زینب
🌾(هر روضه ای میشه خوند)
صدا زد...
◼️بهسویشاموکوفهامچه ظالمانه میبرند
◼️نمیروم ولی مرا به تازیانه میبرند
◼️سر تو را به نوک نی زدند این ستمگران
◼️نمی روم ولی مرا به تازیانه میبرند
⬅️عصر روز یازدهم عمر
سعد دستور داد یک عده عرب اومدند محمل ها را بستند. یک وقت دستور داد:
حالا برید زن و بچه هارو سوار کنید. تا جلو اومدند که زنها را سوار کنند،
بی بی زینب صدا زد: شما مردها به ما نامحرمید. ما به شما نامحرمیم. کنار بروید..
بی بی همهٔ زنها و بچه های اهل خیمه رو سوار ناقه کرد..
نوبت رسید به عمه سادات زینب..
بمیرم اومد سوار ناقه بشه هر چی دورو بر خودشو نگاه کرد..دید محرم نداره..
صدا زد..
(#دشتی)
◾️کجایید ای هواداران ببینید محمل زینب
◾️که بر باد فنا رفته بساط محمل زینب
◾️کجایی ای علی اکبر، شبیه روی پیغمبر
◾️کجایی ای علمدارم، ضیای چشم خونبارم
یه وقت دیدند بی بی زینب س صدا زد: وا غربتاه.. وا
حسیناه..ای داد از غریبی..
🥀خواهره دیگه... کنار جنازه برادره اگر گریه نکند چه کنه..
جا داشت یک عده بیان بی بی رو
دلداری بدن..بهش تسلیت بگن..
از کنار بدن برادر بلندش کنند..
چه کردند؟
بمیرم زینب را کتک زدند..
با تازیانه...
💔امان از دل زینب
💔چه خون شد دل زینب
هر چقدر ناله داری به سوز جگر زینب کبری س سه مرتبه ناله بزن بگو
#یا_حسین...
🎧#مداح_اهلبیت(ع)
🎤#استاد_حاج_پیرزاده
👌#پیشنهاد_دانلود
#التماس دعای فرج
◾️◾️◾️🥀🥀🥀◾️◾️◾️
❣﷽❣
💥#روضه_امام_زمان_عج
@#گریز_حضرت_زهرا س
🦋#دفتری_امام_زمان_عج
🥀بر نایب بر حق امامت صلوات
🥀بر صاحب انوار قیامت صلوات
🥀خواهی که خداوند گناهت بخشد
🥀بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
♻️(#دعایفرج)
((#السلامعلیکیاحجةاللهفیارضهالسلامعلیکیاصاحبالعصروالزمانیااباصالحالمهدی))
💥گل نرگس بیا قلبم شکسته
💥بیا تا گویمت از حال خسته
💥گل نرگس بیا دل عقده داره
💥بیا که گفتگوها با تو داره
💥گل نرگس پریشان حالم امروز
💥میان غصه ها نالانم امروز
💥ز هجران رُخت میسوزد این دل
💥نما بر این دل بشکسته منزل
💥حبیبم نازنینم کی میایی
💥گُلِ خیمه نشینم کی میایی
💥عزیزم مادرت چشم انتظاره
💥دوای درد سینه کی میایی
⬅️آقا قربونت برم پسر فاطمه..
قربون اون شال عزا برم به گردن انداختی...
قربون دل داغدارت برم...
♻️(امروز هر حاجتی داری مد نظر بگیر)
رأس همه حوائج فرج امام زمانت....
بگو آقا جان با یه دنیا امید اومدم .نکنه ناامید برگردم...
⬅️امروز بگو آقا جان تو رو قسم میدم به پهلوی شکستهٔ مادرت زهرا ..
(آخه میدونید اهل بیت به نام مادرشون زهرا خیلی حساسن … کدوم زهرا … )
همون زهرایی که بین در و دیوار ناله میزد ، مهدی جان کی میای انتقام مادر بگیری...
🔘از سینه اش خون میچکید
🔘دنبال حیدر می دوید
🔘میگفتو با سوز جگر
🔘یا ابن للحسن یا ابن الحسن
@ #یابنالحسن #یابنالحسن
⬅️صدا زدن علی جان...
بهترین لحظه عمرت چه لحظهای بود؟؟
(یاعلی بهترین لحظه عمرت چه لحظه ای بود؟)
فرمود: لحظهای که در غدیر خم رسول خدا صدا زد:
🌟(#منکنتمولاهفهذاعلیمولاه)
هرکس من مولای اویم علی مولاشه
( این بهترین لحظه ی عمرم بود..)
♻️ یا علی کدوم لحظه، لحظهٔ سخته زندگیت بود...
یه وقت دیدن اشک تو چشمای امیرالمومنین جمع شد..
فرمود مگه سختتر از این هم میشه که مقابل دیدگان مردی همسرش رو کتک بزنند...
آخ دستامو بستند...
خدا فاطمه مو کتک زدند....
فاطمه مو زدند...
یا علی.. یا علی.. یا علی…
🍃آقاجان قربون مظلومیتت برم یا امیرالمومنین ...
یه لحظه رو یاد کنم التماس دعا..
کدوم لحظه رو یاد کنم...
⬅️لحظه ای که بدن زهرا رو غسل داد..
بدن زهراشو کفن کرد..
خدا غریبانه بدن زهرا تشیع کردند..
همچنین که رسید نزدیک قبر فاطمش..
( دیدید وقتی مادری از دنیا بره میگن محارم مادر بیان کمک کنند بدن نازنین مادرو درون خانه قبر بزارن..)
خدا سلمان محرم نیست..
اباذر محرم نیست..
محارمش بچه های کوچکشند..
خدا چه کنه علی ..
( به خدا امیرالمومنین غریبه … علی مظلومه..)
اگه میرفت درون خانه قبر کسی نبود فاطمه رو به دستش علی بده..
اگه بیرون قبر باشه چطور فاطمه رو وارد خانه قبر کنه...
آخ بمیرم...
یه وقت دید دوتا دست شبیه دستای پیغمبر …
آخ … علی جان #الیَّ علی جان بده امانتمو.. (بده فاطمه مو...)
شاید گفته باشه (یا رسول الله) 2
ازت خجالت میکشم..(چرا)
چون امانتی که شب عروسی به من دادی سیلی خورده نبود...امانتی که به من دادی تازیانه خورده نبود ...
اما یا رسول الله این مردم با فاطمه چه کردند …
پهلوی زهرا رو شکستند … آخ فاطمه تو بین در و دیوار گذاشتند..
👇(زمزمه به سبک زینب زینب زینب)👇
🏴با رفتنت ای زهرا
🏴از خانه صفا رفته 3
🏴زینب به حسین گوید
🏴مادر به کجا رفته3
♨️یا فاطمه یا زهرا...
🏴این خانه پس از زهرا
🏴گردیده عزا خانه 3
🏴زهرای مرا کشتند
🏴تنها و غریبانه3
♨️یا فاطمه یا زهرا…
هر چقدر ناله داری به سوز جگر یتیمان زهرا س به ناله های خانم فاطمه زهرا س صدای ناله تو بلند کن
سه مرتبه به نام نامی خانم فاطمه زهرا بلند بگو یا زهرا…
👇 در موقع نشر صلوات حذف نشه لطفا 👇
🌹هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)🌹
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استاد_دانشمند
✅ثواب گفتن يا حسين بعد از نوشيدن آب