eitaa logo
کانال روضه دفتری مداح دلسوخته(ترنم نور)
1.4هزار دنبال‌کننده
63 عکس
78 ویدیو
49 فایل
لینک های کانال های مداح دلسوخته: کانال مداح اهل بیت (ع )حاج یوسف ارجونی @yousofarjonei مولودی و عروسی @MadahanKhoorshed نوحه و روضه @Arsheyan_Eshgh روضه دفتری @Taranom_Noor ختم خوانی https://eitaa.com/joinchat/4272554106C86c6a6b80a
مشاهده در ایتا
دانلود
◾️◾️◾️◾️◾️◾️◾️ السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و مَوضِعَ الرِّسالَة وَ مُختَلَفَ المَلائِکة بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا وَ أصلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا بِکُم اَخرَجَنا الله مِنَ الذُّلّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الکُروب آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنواز از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند آن چشمه دعا که دعا مستجاب از اوست آیا شود به حالت ما هم دعا کند چهارم على ز عترت و نور دل جواد او چون جواد لطف نماید، عطا کند پیوند خورده زندگی ما به مهر او این رشته را نتواند کسی ، جدا کند ای زاده ی جواد و بسان پدر جواد مهرت نشد که قهر به سوی گدا کند تو هم بگو با من.... افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند 🔹نصرانی است متوکل احضارش کرد هر کی هم متوکل احضارش می کرد ، مرگش حتمی بود راه افتاد اومد سامراء خیلی هم ترسیده بود، توی راه توی دلش گفت ما که اعتقادی به امامت مسلمونا نداریم اما حالا که دارم میرم بگذار یه تیری توی تاریکی بیندازم صد سکه نذر امام هادی کرد توی دلش... رسید سامراء ، دید اختیار مرکبش رو نداره مرکب ، کوچه ها رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت رسید در خانه ای زانو زد با خودش گفت اینجا کجاست منکه غریبم، یه مرتبه در خانه باز شد قاصد حضرت صداش زد بیا داخل اینجا منزل امام هادی است تا وارد شد حضرت فرمود یوسف نصرانی، توی راه نذر ما کردی نذرت رو ادا کن داری میری نزد متوکل ، نترس آسیبی بهت نمی رسونه سومین مطلبی که حضرت فرمود فرمود به ما ایمان بیار 🔸اون هنوز متعجب بود اسمم رو از کجا می دونه این آقا نذرم رو از کجا میدونه از نیت دلم خبر داد حالا هم میگه ایمان بیار هنوز حرفی نزده بود ، حضرت فرمود تو مسلمان نمیشی ، اما خدا به تو پسری میده از شیعیان من میشه بعد که یوسف نصرانی رفت حضرت فرمود دروغ میگند اونایی که میگن محبت ما به داد نصرانی هم نمی رسه فهمیدی چی گفتم یعنی حتی غیر مسلمونا ، در خونه ی امام هادی حاجت گرفتند افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند ▪️چندتا روضه داره امام حضرت رو بارها تبعید کردند، بارها ریختند توی خونه اش، خونه اش رو تفتیش کردند بارها زن و بچه اش رو ترسوندند.. 😭 بارها با دست بسته بردنش بارها بردنش مجلس شراب یه دونه اش رو من اشاره کنم این یه دونه برا مرگ ماها بسه این آقا مطهَّر به آیه ی تطهیرِ متوکل ، شبانه او رو احضار کرد ، وارد بزم شرابش کرد یا صاحب الزمان شراب به جدت تعارف کردند. 😭 همه تون فهمیدید کجا میخوام ببرمتون آقا رو وادار کرد اشعاری بخوانند اشعاری در مذمت دنیا و اهل دنیا ، خواند نوشته اند متوکل ، متنبه شد جام شراب رو به زمین زد ، عذرخواهی کرد به چه احترامی این علی بن محمد رو برگرداند اما لایوم کیومک یا اباعبدالله ماه زیارتی ابی عبدالله است، یاعلی بن محمد اگر چه شمارو ، جام شراب تعارف کردند بزم مِی بردند اما دیگه اهل و عیالتون رو به اسیری نبردند.. 😭 جلو چشمت ، اهل و عیالت رو توی بزم شراب اما زن و بچه ی ابی عبدالله رو به طنابی بستند.. 😭 در ملأ عمومی نامحرما و دلقک ها کاری کردند که هرکه وارد مجلس یزید می شد جسارت می کرد.. 😭 آی حسین...
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال، فقط گریه بدهکارم من(۲) کرمی کن ، بپذیر ، عمر بدهکار مرا پهن کردم سر راه تو بَساطم ای دوست تا که رونق دهد احسان تو ، بازار مرا ما که رونقی نداریم اصلا بازارمون کساده بدون تو آقا یه نظری کن پرده پوشی تو پایم به حرم وا کرده به کناری نزدی ، پرده ی اسرار مرا چی برات آوردم؟! گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام به خدا گری کنی گریه نکنی من میخونم و میرم ضرر کردی سفره ی سالت داره جمع میشه وا گردنی کج ، سرِ پایین ،به پناه آمده ام آخرِ سال ، تو سامان بدهی کار مرا آمدم تا که بگویم به خودم بد کردم تا که اسباب شفاعت کنی ، اِقرارِ مرا سامرا روضه به پا میکنی آقا ،تنها یاریِ خویش ببر دیده ی خونبار مرا آخرِ کار شده ، شوق شهادت دارد پس به تأخیر مینداز ، تو دیدارِ مرا حالا با آقا بریم کنار جد غریبش روضه رو شروع کنیم چِقَدَر بی ادبی شد به امام هادی (۲) سخت کرده بخدا روضه ی او ، کار مرا جایِ معصوم مگر بزم شراب است آقا گوش کن روضه ی این قلبِ عزادارِ مرا اول روضه زیاد اذیتت نمی کنم ببرم همونجایی که همیشه روضه ها گریزش به همونجاست توخودت گفته ای: خون گریه کنم هر جایی که بگویند غمِ عمه ی بی یارِ مرا وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد... خوبه که بعضی چیزارو بعضی ها نمی گیرند باید یه جا یه مرتبه گیر بیفتی تا بفهمی یعنی چی اصلا باور نمی کرد یه روزی گذارش به بزم شراب بیفته وسط بزم شراب عمه ی ما گیر افتاد گفت :یارب برسان میر و علمدارِ مرا یا صاحب الزمان ببخش آقا امروز پدر شما اینجوری از خونه اومد بیرون به خدا اگه ما بفهمیم ، روضه قتل امام ، شهادت امام چیه بعضی ها هنوز یاد نگرفتند روز شهادت مشکی بپوشند فَخَرَجَ أبومُحَمَّد حاصِراً پا برهنه اومد بیرون مَکشوفُ الرَّأس امام حسن عسکری امروز بدون عمامه اومد بیرون مشقوقُ الثِّیاب گریبان پاره کرد بعضی ها اعتراض کردند حضرت فرمود شماها چه می فهمید موسی در فقدان برادرش هارون ، گریبان پاره کرد آقاجان بابات رو مسمومش کردند قطعا شما نگذاشتی با لب تشنه بمیره قطعا بالا سرش بودی حالا داری میری تشییع جنازه اینجوری رفتی پس جواب اونایی که گفتند چرا عمه ات ، توی مجلس یزید گریبان پاره کرد رو دادم دستاش رو بسته بودند توی پلّکان مجلس یزید ، دونه دونشون رو قرار داده بودند هر کی میومد بره ، آب دهان می انداخت این تازه اولش بود هر چی مست و دلقک بود ، توی جلسه جمع شدند ، دختر علی رو دارند نظاره می کنند وَ عَلَیها اَرذَلُ ثِیابِها آستین پاره ،حجاب سر وصورت می شد(۲) پیش چشمش به لبِ یار جسارت می شد آخ بمیرم اول کوفه با سر بریده حرف زد گفت ما تَوَهَّمتُ یا شَقیقَ فُؤادِی کانَ هذا مُقَدَّراً مَکتوبا بابام علی برام گفته بود ، اسیرم می کنند اُم اَیمَن برام گفته بود اما دیگه باور نمی کردم ، سرت رو روی نیزه ببینم از کوفه تا روزی که از دنیا رفت ، دیگه نگفت «ما تَوَهَّمتُ» لذا وقتی سر رو توی تشت طلا هم دید نگفت دیگه باورم نمی شد اینجا اینجوری ببینمت دید دارند با سر ابی عبدالله بازی می کنند ، شراب می ریزند ، تشت رو زیر پا گذاشته..... آی حسین.... ====================
1_842874968.mp3
20.21M
ای طبیبا نظری کن دل بیمار مرا آنقدر گریه کنم تا بخری بار مرا قدر یک سال، فقط گریه بدهکارم من(۲) کرمی کن ، بپذیر ، عمر بدهکار مرا ===================
امام هادی (ع)🥀🥀 گریز امام حسین (ع) مداح احمد بهزادی بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ. وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیهِ یا اَبَا الْحَسَنِ یا عَلِىَّ بْنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الْهادِى النَّقِىُّ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلینا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَى اللّهِ وَقَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَىْ حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّهِ ♦️خورشید در کرامت بی انتهای توست ♦️جنس ستاره وصله ی رو عبای توست ♦️یا ایهاالنقی غم عشقت برای من ♦️یا ایهاالنقی سر و جانم برای توست ♦️قلبم که بین سینه به عشق تو می تپد ♦️از عاشقان کنیه ی ابن الرضای توست ♦️غصه نخور برای کبوتر نداشتن ♦️جبرییل خود کبوتر صحن و سرای توست ⬅️دلارو روونه کنیم سامرا..حرم با صفا و شش گوشه امام هادی ع.. خوش بحال اونایی که رفتن حرمش رو دیدن..اما اونایی که رفتن حرمش رو دیدن..دیدن آقا چقدر غریبه...خیلی کم میزارن زیارت آقا برن.. ⏺خیلی زائرا کربلا و نجف میرن،، ولی نمی تونن سامرا برن ،، میگن امنیت نداره،،خطرناکه،، انگار رزق زیارت سامرا یک کم خصوصی تره خوش بحال شما که امروز با پای دل دارید میرید زیارت این امام غریب.. امروز امام هادی رو در خونهٔ خدا واسطه قرار بدیم.. امروز بگو آقا میدونم رو سیاهم...اما آقا جان تو دعای جامعه کبیره میخونیم عادتکم‌الاحسان‌و‌سجیتکم‌الکرم شما خانواده کرمید..بگو آقا خودت میدونی مریض دارم..آقا میدونی گرفتارم.. آقا جوون دارم.. دیگه دست خالی ردمان نکنی قربون مظلومیتت برم آقا جان یا امام هادی ع.. 13ساله بود متوکل از مدینه ،،به زور آقارو برد سامرا..13ساله بود از کنار قبر مادرش زهرا بردنش...قربونت برم آقای غریبم..30سال از مدینه دور بود.. .. امروز غریب نوازی کن..با اشک چشمت دل این آقای غریب رو شاد کن..ان شاالله کنار حرمش ناله بزنی) ⬅️امان امان3 مصییت امام هادی از جهاتی شبیه به مصییت پدرش جوادالائمه است..مثل پدر در ایام کودکی به امامت رسید..مثل آقا جوالائمه از وطن تبعید شد.. مثل پدرش جوادالائمه در کودکی به درد یتیمی مبتلاشد.. در ایام جوانی مسموم شد.. غریبانه و دور از وطن به شهادت رسید.. عالم به فدات آفا جان.. ⏪روضه برات بخونمو نالشو بزنی و التماس دعا.. امام هادی که به شهادت رسیدند بدنش رو تشیع کردند.. چه تشیع جنازه ای بود.. آدم غربت یادش میره... ائمه مون رو هم تشیع کردند با تفاوت زیاد چند نمونه بگم.. پیغمبرو تشیع کردند با اون عظمت؟؟ نه به والله.. هر جای تاریخُ بگردی میبینی پیغمبرو تشییع نکردند..شبانه و غریبانه،، امیرالمومنین ع پیغمبرو توخونه خودش تو مسجد دفن کرد.. خانم فاطمه زهرا رو تشیع کردند؟؟ آره 7نفر نیمه شب غریبانه، بدن دختر پیغمبرو تشیع کردند.. امیرالمومنین رو هم تشیع کردند 4نفر بدن علی رو برداشتند... ای اول مظلوم عالم یا علی.. امام حسنم تشییع کردند.. اما امام حسین عزیزان تشیع جنازه ویژه ای داشت یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر ازاین مجلس ومحفل فیض ببرند دلت آماده است؟؟بریم کربلا؟؟ آخ حسین.. آی کربلائیا.. حسینم تشیع شد تو کربلا.. اما تشیع جنازه اش خاص بود..ویژه بود..با جاهای دیگه فرق داشت.. رسم کربلا با همه جا فرق داشت.. 10نفر اسب هاشونو نعل تازه زدن.. رو نازنین بدن ابی عبدالله تاختن.. کاری کردند با بدن ابی عبدالله که وقتی خواهرش زینب اومد قتلگاه نازنین بدن برادر رو نشناخت آخ دختر علی ناله سر داد.. 🔸آرام جان خسته دلان پیکرت کجاست 🔸جانم به لب رسیده برادر سرت کجاست 🔸از ما هر آنچه بود به تاراج برده اند 🔸خاکم به سر عمامه پیمبرت کجاست سکینه دختر امام حسینه..دید عمه جانش یه بدن قطعه قطعه رو بغل گرفته.. کنار یه بدنی داره ناله میکنه.. گریه میکنه.. صدا زد.. 《عَمَّتِي! هَذَا نَعشُ مَن؟》 عمه این بدن کیه رو زمین افتاده؟ بی‌بی فرمود:😭 سکینه جان!! [[هَذَا نَعشُ أَبيِکَ اَلحُسَينِ]] عزیزم این بدن قطعه قطعهٔ بابات حسینه ناله داری..درد داری.مشکل داری.گزفتاری.حاجتمندی.از سویدای دلت ناله بزن 3مزتبه یا حسین..😭 صل‌الله‌علیک‌یامظلوم‌یا اباعبدالله‌یاحسین لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ مداح اهل بیت(ع)احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀
بسم الله الرّحمن الرّحیم خابَ الوافِدُونَ عَلى‏ غَیْرِكَ ، وَخَسِرَ المُتَعَرِّضُونَ اِلاَّ لَكَ ، وَضاعَ المُلِمُّونَ اِلاَّ بِكَ ....*یعنی ضرر کرد هرکی غیر در خونه ی تو جای دیگه رفت ...اول ماه رجبی اومدم بگم ، منم اون بنده ای که ضرر کردم ........ أَنَا الخَاسِر هر کی غیر در خونه ی تو ، جای دیگه رفت . به غیر تو امید بست ، به غیر تو آرزوشو گذاشت ، خودشو گم کرده ...اومدم بگم من خودمو گم کردم ... نه اینکه آقامو گم کردم ، من اول خودمو گم کردم ... عوض اینکه من دنبال آقا بگردم ، آقام داره مجلس به مجلس دنبال من میگرده ... حَسُنَ أُولَئِكَ رَفِیقًا ... رفیق روزای بی کسی همیشه به دادم میرسی .... خستگی راه و دوست دارم ... پیرهن سیاه و دوست دارم .... بی تو باشم غم دارم ... یه زیارت کم دارم .... یه زیارت کربلا ماه رجب ما رو ببر .... یَا رَفِیقَ مَنْ لا رَفِیقَ لَهُ ... ... بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبینَ ... *در خانه تنها همیشه باز بوده .... کی گفته در خونت بسته است ؟!! تو عالم فقط یه در خونه بسته بود که اونم با لگد بازش کردن .... بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبینَ وَخَیْرُكَ‏ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبینَ، * همیشه خیرت به ما رسیده ....* وَفَضْلُكَ مُباحٌ لِلسَّآئِلینَ ، وَنَیْلُكَ مُتاحٌ لِلأمِلینَ ، وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصاكَ ... *تو گنه کاراتم روزی میدی ....* وَحِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ ناواكَ ، عادَتُكَ‏ الْإِحْسانُ اِلَى الْمُسیئین .... * تو اصلا هنرت اینه به بدا ، به روسیاها به گنهکارایی مثل من احسان میکنی ...حالا هرکی اومده احسانشو گدایی کنه بگو یا قدیم الاحسان بحق الحسین ....الهی العفو ..... ====================
🥀مناجات امام زمان عج و متن روضه امام هادی ع 🥀🥀🥀🥀🥀🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 آفتابا بسکه پیدائی، نمی دانم کجائی دور از مائی و با مائی، نمی‌دانم کجائی هر طرف روی آورم،روی دل آرای تو بینم جلوه گر از بس بهر جائی، نمی دانم کجائی *اینقدر صدات میزنم،اول هر روضه ای اینقدر تو رو طلب می کنم تا بالاخره ببینمت،تا بالاخره سرمو رو دامنت بذارم…آقای من!مولای من! آقا جان هر شب ندونم کجایی اما امشب حتماً سامرائی،مگه میشه امشب کنار حرم جدت نباشی،شما سفره داری،میزبانی..* گاه چون یونس به بحری، گه چو عیسی در سپهری گاه چون موسی به سینائی، نمی‌دانم کجائی هر کجا می‌خوانمت، بر گوش جان آید جوابم پیش من با من هم آوائی، نمی‌دانم کجائی کعبه‌ای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی *هر کی قسمتش نشده ان شاء الله امشب امضاء کنه امام هادی..سامرا رو بری از نزدیک ببینی…ان شاءالله بریم تو ایوون حرمش یه زیارت جامعه بخونیم:”اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ یا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّهِ،بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللهُ مَعالِمَ دِینِنا”…..* کعبه‌ای یا کربلا یا در نجف یا سامرائی یا کنار قبر زهرائی نمی‌دانم کجائی *نمی دانم کجایی آقا جان! هر کجا هستی یه نگاه به دل ما بینداز،یه جوری صدات بزنم شب شهادت جدت،دستم خالی نمونه آقاجان!…یا بن الزهرا….* شاعر : استاد غلامرضا سازگار 🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂🍂
وقتی به دنیا آمد پیغمبر اکرم مدینه نبودند . تا سه روز این نوزاد بدون نام بود حالا چه سرّی داره نمی‌دانیم . تنها مولودیست که تا سه روز بدون اسمه چون پیغمبر اکرم فرمودند بچه که به دنیا آمد تا هفت روز او را به نام من صدا بزنید و اگه دختر بود به نام دخترم زهرا ... بعد از هفت روز عقیقه کنید و سر او را بتراشید و صدقه بدید و بعد نام اصلیش رو صدا کنید . در گوش راست اذان ، در گوش چپ اقامه ... اما این تنها مولوده ایست که سه روز بدون نام بود . حالا شاید من اینجوری استفاده میکنم از همین جا یه وجه اشتراکی با اون بدنی که سه روز رو خاک گرم کربلا بی نام و نشان ماند ، ارتباط داشته باشه ... نمیدانم! پیغمبر تشریف آوردند ... اولین کسی که به پیغمبر بشارت داد أبی عبدالله بود ... تا بشارت ولادت خواهر رو داد ، پیغمبر گریه کرد . چه راز و رمزی توی این گریه هاست! میدونید سالها پای روضه و منبر بزرگ شدین ... بماند! وارد منزل شدند ▪️اول و خاتمه هر سفری پیغمبر ▪️عزم دیدار حرمخانه ی زهرا میکرد ... وارد خانه فاطمه شد . قنداقه رو امیرالمؤمنین دادن ، تا قنداقه رو گرفت فرمود علی جان! نامش رو چی گذاشتی؟ ادب امیرالمؤمنین رو ببینید ... عرضه داشت : نامگذاری بچه های زهرا باشماست ... ما بر شما پیشی نمی گیریم ... پیغمبر هم فرمود نامگذاری بچه های زهرا با خداست نه بامن ... تنها امامزاده ای که نامش از طرف جدا جَعل شده نام زینب کبراست ... حتی اباالفضل العباس این ویژگی رو نداره ... چون نام عباس رو امیرالمؤمنین گذاشت ... اما نام زینب رو خودِ خدا گذاشت ... فَنَزَلَ جَبرئیل ... همون تشریفاتی که برای أبی عبدالله پیاده شد برای نامگذاری زینب پیاده شد ... جبرئیل نازل شد ... یارسول الله ! سَمَّ هٰذه الْمولودَة «زِیْنَب» ... نام این مولوده رو زینب بذار ... قنداقه رو تحویل گرفت ... روضه ای برات نمیخونم اصلا ولادت او ، ولادت گریه است صورت زینب رو آورد مقابل لبها ... فاطمه و علی دارم میبیند ... فَوَضَعَ فَمَهُ الشَریف عَلیٰ خَدِّهَ المُنیف ... این لبارو گذاشت رو دوگونه ی زینب ... فَبَکیٰ بُکاٰئاً عاٰلیاٰ ... شما می‌دونید ... هرجایی رو از هر کسی رو که پیغمبر توی خمسه طیبه بوسه زده چه بلایی بر سرش آوردن ؟!؟ ... من دیگه اشاره نمیکنم ... تا گریه کرد ، فاطمه گریه کرد. پرسید بابا چرا گریه میکنی؟ فرمود: أَخْبَرَنی جبرئیل أنَّ هذه البِنت سَتُبلیٰ بِبَلایاٰ مِن أوَلِ عُمرِها إلیٰ آخِرِها ...حسین ....دل میدی یا نه ... زن و مرد ... همینجا بلافاصله مادرش زهرا برامون یه سفره پهن کرد ... اسم تک تک مارو نوشت ... پرسید : بابا ! ... فَماٰ ثَوابُ مَن بَکیٰ عَلَیهاٰ؟ ... ثواب کسی که بر زینب گریه کنه چیه ؟! آماده ای یا نه ؟! فرمود ثواب گریه کن زینب اینه ... برابری میکنه با ثواب گریه بر حسن و حسین ... اینو اشاره کنم ... تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل ... سلمان میگه منم بودم . یه نگاه به جمعمون کرد . فرمود حاضرین به غائبین اطلاع بدن... احترام این دختر بر همه واجبه... حسین .... چه احترامی کردند ... تاریخ نوشته قبل کربلا هیچ چشمی قد و قامتشو ندیده بود ... اما بعد کربلا ، چشمی نبود قد و قامتش رو ندیده باشه ... حسین ... ====================
اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم و لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ إِلاّ بِالله العَلي العَظيمِ حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‏ وَنِعْمَ النَّصِیرُ کُنتُ بِئسَ العَبد وَ أَنتَ نِعمَ الرَّب بر نمی گردم ماه رجبت رو ببینم حالا که راهم دادی آغوش رحمتت رو باز کن خیلی خسته ام عَظُمَ الذَّنبُ مِنْ عَبدِک فَلْیَحسُنِ العَفوُ مِن عِندِک ما همدیگر رو خوب میشناسیم أنا أنا و أنتَ أنتَ أنا العَوّادُ بِالذُّنوب و أنتَ العَوّادُ بالمَغفِرَة من اومدم أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ همه زمزمه کنیم پیغمبر فرمود ، رجب ، ماه استغفار امتِ منه فَأَکثِروا فیهِ الاِستِغفار چرا زیاد استغفار کنیم؟ فرمود آخه فَإِنَّه غَفورٌ رَحیم أَسْتَغْفِرُ اللّٰه الَّذِي لَاإِلٰهَ إِلّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوْمُ الرَّحْمنُ الرَّحِيمُ ذُوالجَلالِ وَ الاِکرَام بَدِيعُ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَجُرْمِي وَ إِسْرافِي عَلَىٰ نَفْسِي وَأَتُوبُ إِلَيْهِ خابَ الوافِدُونَ عَلى غَيْرِكَ ضرر کرد اونی که غیر در خونه ات جایی دیگه رفت بابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرّاغِبينَ عادَتُكَ الاِْحْسانُ اِلَى الْمُسيئينَ می خواد بهت احسان کنه دست احسان الهی رو پس نزن يَا دَائِمَ الْفَضْلِ عَلَى الْبَرِيَّةِ يَا بَاسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ يَا صَاحِبَ الْمَوَاهِبِ السَّنِيَّةِ صلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرَىٰ سَجِيَّةً وَ اغْفِرْ لَنَا يَا ذَا الْعُلَىٰ فِي هَذِهِ الْعَشِيَّة همه با هم دست گداییت رو بیار بالا بالحجة الهی العفو... حیفه به خدا همه همه الهی العفو.... ▪️باز کن آغوش خود را سائلت سر میرسد ▪️آن گدا که بخششت را کرده باور میرسد ▪️تا نَفَس باقی است..،نَفْس سرکشم را رام کن ▪️رفته رفته عمر من دارد به آخر می رسد همین الان تصور کن بهت بگند دیگه اجازه نیست زنده بمونی صداش بزنی شب جمعه ی آخر عمرته چه میکنی ▪️آمده ماه رجب ، بر گریه ام رونق بده ▪️هر که جایی می رسد ،از دیده‌ی تَر می رسد و تِلک َ علامَةُ العِز با چشم خشک ، هیچ جا راهت نمی دند ▪️تا نگرید طفل ، کی نوشد لبن ▪️تا نگرید ابر ، کی خندد چمن خوش به حال اونی که چشم گریون بهش دادند ▪️در رغائب آمدم چون که شنیدم لطف تو ▪️در دل شب بر گدا چندین برابر میرسد ▪️لیله ی حاجات آمد ، کیل من را پر نما حرف بزن باهاش ▪️لیله ی حاجات آمد ، کیل من را پر نما ▪️کی دگر بر سائلت اوقات بهتر میرسد هر که ماه رجبش خوبه ، ماه شعبانش هم با برکته لذا دیشب در رؤیت هلال ، گفتی اللهم بارِک لَنا فی رجَبٍ و شَعبان یعنی از همون اول ماه رجب ، پیغمبر تقاضا کرد ، ماه رجب رو با برکت قرار بده اگه چنین شد بَلِّغنا شهرَ رَمَضان قطعیه ▪️رزق هر روز مرا ، مولا فراوان می دهد ▪️از نجف ظرف رتب هر شب به نوکر میرسد ▪️از دل هر معصیت ،زهرا مرا بیرون کشید اصلا کار مادر همیشه همینه بچه اش رو از دل آتیش بیرون میاره مگه نفرمود هرکه شب جمعه زائر حسینِ ما باشه ، مادرم برگه ی آزادی از آتش جهنم رو بهش میده ▪️از دل هر معصیت زهرا مرا بیرون کشید ▪️کار من هرگاه گیر افتاد..،مادر می رسد به خدا توی گودال هم دید بچه اش گیر افتاده... حیف که دیر رسید ▪️هر شب جمعه به سوی کربلا گفتم حسین چرا آخه ▪️ناله های مادری با حال مضطر میرسد.... ببین آرزو کن برا اونا کاری نداره عمر من رو توی کربلا تموم کنند ▪️خواهم که دفن گردد جسمم به کربلایش.... آخه ▪️مدفون کربلا را نیران نمی‌پذیرد چی میخواهی بگی امشب ▪️قصه ی عمر من و یک عمر روضه عاقبت ▪️در دل گودال با گریه به آخر میرسد ▪️تشنه لب بود و .... ▪️تشنه لب بود و میان خاک و خون افتاده بود ▪️دارد از گودال عطر سیب پیکر میرسد ▪️دور مقتل ازدحامی از حرامی ها شد و ▪️شمر با خنجر کنار جسم اطهر میرسد با این ردیف «میرسد» کار دارم دل بده ، ناله اش رو هم بزن ▪️متحد گشتند سنگ و نیزه و چوب و عصا ▪️وای و از لحظه ای که خواهرش سر میرسد ▪️خاتم و عمامه و پیراهنش را برده اند ▪️رفته رفته نوبت تاراج مَعجَر میرسد ▪️بعد نیزه گردی و کنج تنور و بزم مِی ▪️آن سر خونین، خرابه دست دختر میرسد ▪️فی سبیل الله تورو تشنه کشتنت ابی عبدالله همه دوره کردنت ابی عبدالله غرق خون شد بدنت ابی عبدالله ▪️فی سبیل الله یه سپاه میزدنت ابی عبدالله پا گذاشتند رو بدنت ابی عبدالله بوریا شد کفنت ابی عبدالله یا صاحب الزمان ▪️هتک حرمت کردند تو سراشیبی قتلگاه ،قیامت کردند ▪️هتک حرمت کردند پیش چشم مادرت ، بهت جسارت کردند ▪️فی سبیل الله خون می یخت از حنجر ابی عبدالله شد جدا بال و پرت ابی عبدالله موند رو خاکا پیکرت ابی عبدالله بالحسین الهی العفو....
|⇦•از بس که توبه.. وتوسل ویژهٔ لیله الرغائب وشب جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی تدینی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ "أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ بَدِيعُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ مِنْ جَمِيعِ ظُلْمِي وَ جُرْمِي وَ إِسْرَافِي عَلَى نَفْسِي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ" *خدا ببین نذاشتم شب قدر بشه بیام درِ خونت،اولین شب جمعه ی ماه رجب اومدم لیلة الرغائب با گریه کنای اباعبدالله اومدم درِ خونت، نذاشتم کار بیخ پیدا کنه یهوببینم شب قدره و بیچارَم، بالحسینِ الهی العفو....* در پیشگاهِ قدسِ تو ای خدای من میدانم اینکه رنگ ندارد حنای من از بس که توبه کردم و توبه شکسته ام چنگی به دل نمی زند این توبه های من یارب ببین که از سرِ تکرارِ معصیت دیگر شکسته قبحِ معاصی برای من *هی شهدا رو نشونم دادی، هم سن و سالامو نشونم دادی که ببینم میشه تو این سن، تو جوونیم مشتری خدا شد، بنده های خوبتو نشونم دادی ولی من آدم نشدم. آخرشم گناه، قلبمو سیاه کرده، باید مرور کنم ببینم چند وقته پیش نشستم با خودت خلوت کردم. چرا انقدر من از تو دور شدم ؟چرا انقدر دیر به دیر میام باهات حرف میزنم ؟مهربون من!..* گر تو مرا رها کنی از دست می روم بی لطف تو شود دلِ دوزخ سرای من سوگند میخورم به مقام ربوبیت جز آستان تو نَبْوَد التجای من *بگو خدا،شبای جمعه ی قبل میومدیم با یه جمله که میگفتن: حسین! ناله میزدیم امشب میخوایم بگیم بحق اون ناله ها، تو این لیلة الرغائبی دستمونو بگیر،لذت مناجاتتو به قلب سیاه من بچشون، میترسم چشم رو هم بذارم شبای قدرم از دستم بره،همه میگن رجب باید آماده بشی،استارت بزنی برای پاکی شبای قدر، منم شب رحمت الله الواسعه حسین اومدم...* امشب بیا بخاطر اربابِ بی کفن منت گذار و در گذر از خطای من حسین حسین... *بحق چشمای شهلای علی اکبر کاری کن بتونم چشمامو کنترل کنم، بحق اون اذون علی اکبرت کاری کن منم مال خدا بشم. بحق قد وبالای عباست، گناه رو از اعضا و جوارحم دور کن. حسین...* امشب بیا بخاطر ارباب بی کفن منت گذار و در گذر از خطای من *یه قسم دیگه بدم...* جانِ حسین، روزی ما را رقم بزن امضا نما تذکره ی کربلای من کربلا کربلا.. کربلا دلم تنگه برات شیشه ی دلم ای خدا زیر سنگه برات *زیارت رجبیه ی حسین رو میخوام، دلم میخواد تا رجب تموم نشده یه بار برم بین الحرمین، ...آه حسین..*
glchyn_dy_khmyl_w_mnjt_khwny_dr.mp3
5.18M
|⇦از بس که توبه.... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژهٔ لیله الرغائب و شب جمعه اجرا شده به نفسِ حاج‌ مهدی تدینی✾•
|⇦•حال واحوالِ گرفتار.. وتوسل ویژهٔ شبِ لیلة الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حال و احوالِ گرفتار تماشا دارد گریه ی عبدِ گنه کار تماشا دارد هرچه شد بین من و تو زِ همه پوشاندی آبرو داریه ستّار تماشا دارد بارها زیرِ همه قول و قرارم زده ام دستگیری تو هر بار تماشا دارد مهربانی به گنهکار بود عادت تو کرم سفرهٔ غفار تماشا دارد *شیخ بهایی در کشکولش میاره.. میگه: یه جوان لاابالی میدونست بعد مرگش کسی کفن و دفنش نمیکنه، پول داد چند نفرو اجیر کرد، بعد مردنش کفن و دفنش کنن. بعد یه مدتی از دنیا رفت. اون سه چهار نفری که بهشون پول داده بود، جمع شدن، کفن و دفنش کردن. نصف شب از خونه خارجش کردن، ببرن تو یکی از بیابون های اطراف شهر دفنش کنن. چهارتا حمّال داشتن می‌بردنش، یهو دیدن از دور عالمِ بزرگ شهر داره دوان دوان میاد. تعجب کردند. این وقت شب این عالم اینجا چیکار میکنه؟! تا رسید بهشون گفت: صبر کنید کجا می‌برید این بنده‌ی خوب خدارو؟ کی رو ؟! حاج آقا اشتباه گرفتید، این بنده که اگه خوب بود وضعش این جوری نبود که بخواهیم نصف شب کفن و دفنش کنیم! این بنده خدا میدونست کسی براش نماز نمیخونه، دفنش نمیکنه، پول به ما داد، آوردیمش اینجوری دفنش کنیم. گفت: نه، الان تو عالم رؤیا، دیدم هاتفی داره صدا میزنه چرا خوابیدی؟ بلند شو، دارن بنده خوب منو غریبونه تشییع اش میکنن. برو نذار.میگه عالم شهر صدا زد: نبریدش، فردا صبح همهٔ مردم شهر باید جمع بشن. خودم باید براش یه بار دیگه نماز بخونم. با جلال باید دفنش کنیم. میگه بعد دفن براش سوال بود؛ این لاابالی، چرا خدا اینجوری بهش مقام داده؟ اومد در خونه اش زنش درو باز کرد. صدا زد: خانوم، این شوهرت چکاره بود؟ گفت: خیلی وضعش خراب بود، شما بهتر میدونید. پس چرا خدا اینجوری آبرو بهش داده؟! کار خاصی می‌کرد تو خونه؟ گفت: نه! اما فقط چندتا چیز رو خوب رعایت میکرد؛اولیش این بود؛ همیشه نمازش رو به وقت اقامه میکرد. با همه بدی هایی که داشت میگفت با خدا قطع رابطه نمیکنم‌. اما یکی دیگه اش هم این بود؛ همیشه بعضی موقع ها میومد تو خونه یک گوشه می نشست، صدا میزد من خیلی بدم، تو خیلی خوبی. خدایا از سوزوندن من چیزی گیر تو نمیاد. اما از بخشیدن تو خیلی چیزا گیر من میاد. «امشب به خاطر آقام منو ببخش...» همه‌ی آرزویم یک سحر کرب و بلاست شب جمعه حرم یار تماشا دارد.. *چه خبره شب جمعه کربلا؟..* مادری دست به پهلو، پسری پاره گلو گریه ها لحظه دیدار تماشا دارد.. روضه ی قحطی آب و لبِ عطشان حسین گوشه ی صحن علمدار تماشا دارد... «حسین.....»
hajmahdirasuli-monajatmahrajab_6(1).mp3
5.53M
|⇦حال واحوال گرفتار... و توسل ویژهٔ شبِ لیله الرغائب وشبِ جمعه اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی✾•
4_6035138128505734525.mp3
6.58M
. ‍ ذکر توسل ویژۀ شبِ جمعه و ایام محرم به نفسِ حاج امیر عباسی ┄┄┄┅═✧❁❁✧═┅┄┄┄ حسین جان ای آبرویِ دو عالم نگین سلیمان به حلقۀ خاتم ... *یه نگاه به اون بدن پاره پاره کرد صدا زد داداش :* خداحافظ ای برادر زینب ... ای کربلا دلم برات تنگ شده ... شبایِ جمعه گودال چه خبره ... یه مادری صدا میزنه بُنّی .. پسرم شنیدم آبت ندادن مادر ... خداحافظ ای برادر زینب ... به خون غلطان در برابرِ زینب ... *اول صدا زد باورم نمیشه تو داداشِ منی ... اما یه وقت لحنِ بی بی عوض شد ... شبِ زیارتیِ ابی عبدالله ... یعنی میشه براتِ کربلامونو امضا کنن .. حسینِ من ؛ یادته میرفتیم زیارتِ قبرِ مادر ... تو یه طرف .. داداشم حسن یه طرف ... نکنه سایۀ زینبُ نامحرم ببینه ... یادته ؟ ... اما داداش پاشو ببین دورِ زینبُ نامحرما گرفتن ...* مَحرم زینب ، ببین نامحرمان گرده منن من به صورت میزنم اینها همه کف میزنن حسین .... وای ..... *صدا زد داداش اگه اختیار دستِ زینب بود تا دم جان دادن کنارِ بدنت میموندم ... اما پاشو ببین با تازیانه دارن منو از بدنت جدا می کنن ....* ای حسین 🎤حاج_امیر_عباسی ┈••✾•🌷🕊🌷•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روضه شب جمعه🥀 روضه امام حسین (ع) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمان ویا رحیم السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبا عَبْدِاللّٰهِ وَعَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ، عَلَيْكَ مِنِّي سَلامُ اللّٰهِ أَبَداً مَا بَقِيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ، وَلَا جَعَلَهُ اللّٰهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيارَتِكُمْ، السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ، وَعَلَىٰ أَوْلادِ الْحُسَيْنِ ، وَعَلَىٰ أَصْحابِ الْحُسَيْنِ؛ شب جمعه شب زیارتی عزیز فاطمه است هرمادری که داغ فرزند ببیند شب جمعه ان مادرداغ دیده می یاد کنارقبر عزیزش رسم روزگار (رسم دنیا ) همین است لذا میگن شب جمعه مادر پهلو شکسته کربلاست نوجوان مرده خبر از دل لیلا دارد به خدا مادر اکبر چه سحرها دارد به گمانم نرسد مرگ جوان آسان است هرکه خون گریه کند بهرجوان جادارد انشالا دعا کنید هیچ خانواده ای هیچ پدری هیچ مادری مبتلا نشه چون شب جمعه شود مادر هر مرده جوان برسرقبر جوان ناله وغوقا دارد شب جمعه بی بی دو عالم این مادر غم دیده کربلاست مهمان ابا عبدالله است مگر چه کردند کربلا با عزیزفاطمه ای عزاداران )شعیان امیرالمو منین کاری کردند کربلا با عزیز فاطمه که آه وناله وفریادشان بلند شد اجرو مزد همه شما عزاداران بامادر پهلو شکسته )راوی میگه)روزعاشورا شمر لنت الله علیه از گودی قتلگاه امد بیرون اما لرزه براندامش افتاده تمام این دست وپاه تمام این بدن می لرزه میگه رفتم سوال کردم چرا لرزه به اندامت افتاد درجواب گفت آن لحظه ای که من بر روی سینه ای عزیزفاطمه بودم وای حسین وای حسین😭😭😭 گفت آن لحظه ای که من داشتم سر از بدن جدا می کردم در ان لحظات از گوشه گودال قتلگاه صدای ناله ای شنیده می شد از ان وقتی که ان صدا به گوشم رسید لرزه به اندام افتاد مگر چه صدای بود چه ناله ای بود چه فریادی بود 😭😭 ناله مادری بودکه فریاد می زد غریب مادر حسین مظلوم مادر حسین شهید مادر حسین😭😭 شب جمعه است شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند ایا ای تشنه لب مادر حسین جان به خون اغشته ای مادرحسین جان انشالا یک شب جمعه ای من وشما کربلا باشیم آه کربلا رفته ها ای کسانی که دل تنگ کربلا شدید شب جمعه مادر کربلاست کنار ضریح شش گوشه یاحسین یا حسین😭 ایا ای تشنه لب مادر حسین جان 😭 به خون اغشته ای مادر حسین جان چرا بی سرفتاده پیکر تو مادر به روی نیزه ها بینم سر تو حسین آرام جانم حسین روح روانم لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات تایپ وارسال مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🌹🌹🌹
4_5895411507948160206.mp3
1.17M
سلام مناجات و توسل امام زمان عج استاد حجت الاسلام میرزامحمدی 😭😭💚💔🕊🕊 چه خوش است صوت قرآن،زتو دلربا شنیدن به رخت نظاره کردن سخن خدا شنیدن *انگار دیدار تو هم رفت به وعده ی قیامت . بچه که بودیم زیارت آل یاسین و میخوندیم با یه حسی میخوندیم ، می گفتیم بالاخره تو اول جوونی میبینمش جوونی نشد ، میان سالی میبینمش..آقا ببین برف پیری رو سر و صورتمون نشسته .موهامون سفید شد و ندیدیمت ....چقدر دیر به دیر من با تو مناجات می کنم ... ( یه مقدار باهاش حرف بزن (اونقده غریبه .که روایات ما وقتی میخوان امام زمان رو معرفی کنن اینجوری اشاره کردن :الشرید ، الطرید ، الفرید ، الوحید....او بیابان گرده تک و تنها سر در هیچ شهری خیرمقدم براش نزدن.اما دلخوشی ما کلام نورانی امیرالمومنین ، فرمود:*فَوَ رَبِّ عَلِیٍّ إِنَّ حُجَّتَهَا عَلَیْهَا قَائِمَةٌ . قسم به پروردگار علی مهدی من بین شما زندگی می کنه جَوَّالَةٌ فِی شَرْقِ هَذِهِ الْأَرْضِ وَ غَرْبِهَا یمشی فی الاصوات وَ تُسَلِّمَ عَلَى الْجَمَاعَةِ* باره به شما سلام کرده مهدی من. داخلة فی دورها وقصورها . بارها تو مجالس و محافلتون آمده . یری و لایری مهدی من دونه دونه تونو میبینه . اما شماها اونو نمی بینید .اَلسَّلامُ عَلَیْكَ حینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ.فرمود : علی ابن مهزیار اگه استغفار منه مهدی نبود ، دشمنان ما شما رو تکه تکه می کردن..نمی دونم امشب برا ما استغفار کرده یا نه ( نه نه نه بی ادبی اینجوری بگیم ) حتما استغفار کردی که الان ما اینجا هستیم یامهدی ادرکنی🤲🙏 التماس دعا🙏 😭😭💚💔🕊🕊
بچگی کردم پشیمانم من ندانسته شیطنت کردم بغلم کن ، دوباره مثل قدیم رو نگردان ز من غلط کردم سادگی کار دست من داده همنشین بد از تو دورم کرد لطف بیش از حد شما امروز بنده ای سرکش و جسورم کرد سیب سرخ هوس فریبم داد دلم از کرده اش پشیمانم است عذر تقصیر پیشت آورده ام مهربان ، بخشش از بزرگان است به کجا میشود فرار کنم بدتر از متهم زمین خورده ام حیف آن دست که مرا بزنید نزده من خودم زمین خوردم شده ام جنس کهنه ای بازار رهگذر ، دوست ، آشنا ، نخرد کاش از اول ضرر نمیدیدم هیچکس غیر تو مرا نخرد *آسید مهدی قوام اون مرد خدا میگه ، یه روز داشتم از روضه برمیگشتم (عجب روضه های بوده عجب حالی داشته این مرد) میگه دیدم گوشه ی خیابون ، قدیما رسم بود ، خب مردم امکانات که نداشتند میگه یه عده میومدن روزا یخ می فروختند" آسید مهدی قوام میگه داشتم میومدم دیدم این یخ فروشه یه گوشه نشسته زانوی غم بغل گرفته ، اومدم جلو کنارش صدا ش زدم چته مرد ! سرش و بلند کرد شناخت منو گفت آسید مهدی ولم کن دست رو دلم نزار .... ... خب چی شده بگو ببینم) گفت آسید مهدی امروز هر چی داشتم دادم یخ خریدم همه سرمایمو دادم بابت یخ ها . سید، امروز هر چی تو این خیابونا گشتم ، تو کوچه ها جار زدم مردم یخ بخرید ، سید کسی ازم یخ نخرید همه یخ ها آب شد ..... سید هم سرمایه ام رفته ، هم آبروم رفته ،  آخه به خانواده ام قول دادم امشب دست خالی برنگردم .... مردم این شبا مستمندارو یادتون نره ...خدا هیچ پدری رو پیش بچه هاش شرمنده نکنه ...  آسید مهدی قوام میگه یه پاکت روضه پیشم بود درش آوردم گفتم نمیدونم چقده اما فکر میکنم بیشتر باشه کمتر از سرمایه ات نیست بگیر میگه خوشحال شد ... گفت سید ممنونتم محبت کردی دل دادی یا نه .... سید مهدی قوام میگه من یهو شروع کردم کنارش گریه کردن باتعجب یه نگاهی بهم کرد گفت سید تو چرا گریه میکنی ؟!! .... گفتم بنده ی خدام تو چندتا قالب یخ ت آب شده داری گریه میکنی ... من چه جوری گریه نکنم  همه جوونیم تو گناه و معصیت آب شد ... این جوونی همه سرمایه ی عمرم بود دیگه گذشت دیگه چیزی ندارم ... جوونا مغرور به این جوونیمون نشیم دیگه آروم آورم سرو صورت ما هم داره سفید میشه .... چشم بهم بزنی تمومه ... حالا بگو شده ام :*  شده ام جنس کهنه ای بازار رهگذر ، دوست ، آشنا ، نخرد کاش از اول ضرر نمیدیدم هیچکس غیر تو مرا نخرد ...  * اما امشب که دست خالی نیومدم ... نه ...*  من از چشم تو نمی افتم ( چرا ..؟!!) تا حسین و کربلایی هست ... آبروی مرا نخواهی برد تا که عشق امام رضایی هست .... باز هم روی خوش نشان دادی چقدر خوب شد که زهرا هست غسل گریه کن ای دل غافل روضه ی دست و مشک سقا هست اباالفضل، طلایه دار لشکر من ... اباالفضل، تویی تو امید خواهر من،برادر من
4_5870601234225827418.mp3
9.01M
🤲🏻 مناجات با خدا: پشیمانم خدا / من ندانسته شیطنت کردم / بغلم کن خدایا‌... 🎙حاج مهدی رسولی
@مناجات با خداوند متعال ویژۀ ایام @اعتکاف رجب المرجب با نوایِ حاج میثم @مطیعی روایت داریم از امام صادق علیه السلام ؛ مرحوم شیخِ صدوق (ره) نقل کرده : .. إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ نَادَى مُنَادٍ مِنْ بُطْنَانِ الْعَرْشِ وقتی روزِ قیامت بشه منادی از عرشِ خدا صدا میزنه أَيْنَ الرَّجَبِيُّونَ .. فَيَقُومُ أُنَاسٌ يُضِي‏ءُ وُجُوهُهُمْ لِأَهْلِ الْجَمْعِ  عده از مردم بلند میشن صورت هاشون برا اهلِ محشر می درخشه .. عَلَى رُءُوسِهِمْ تِيجَانُ الْمُلْكِ تاج ها به سر دارن .. فرشته هایِ الهی همراهِ اینها هستن .. يَقُولُونَ هَنِيئاً لَكَ كَرَامَةُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ يَا عَبْدَ اللَّهِ ای بندۀ خدا کرامتِ خدا ، گوارایِ تو باد .. خوش به حالت .. نوشِ جانت .. اینجا دیگه خودِ خدا ندا میزنه : فَيَأْتِي النِّدَاءُ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ ندا از جانبِ خودِ خدا میاد عِبَادِي وَ إِمَائِي .. بندگانِ من کنیزایِ من وَ عِزَّتِي وَ جَلَالِي لَأُكْرِمَنَّ مَثْوَاكُمْ وَ لَأُجْزِلَنَّ عَطَايَاكُمْ‏ من خودم شما رو تحویل می گیرم .. من خودم به شما جزا میدم .. کارِ شما با خودمه .. امشب برا همه دعا کنیم .. مریضامون ، گرفتارا ، دفعِ بلا از شهر و دیار و کشورمون چشم به هم بزنیم ماهِ رجب هم تمام شده .. بیچاره اونی که دست خالی از این ماه بیرون بره .. خدایِ متعال می فرماید : وَ لَأُوتِيَنَّكُمْ مِنَ الْجَنَّةِ غُرَفاً .. خودم به شما بهشت میدم تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ .. خدایا ما که اهلِ بهشت نیستیم اما اگه خواستی ما رو بهشت ببری ما رو جایی ببر که پیشِ امام حسین باشیم ... خدایا من حسین را دوست دارم .. خدایا اگه ما اهلِ بهشت شدیم ما رو ببر پیشِ امیرالمومنین .. خدایِ متعال در ادامۀ این روایت می فرماید: إِنَّكُمْ تَطَوَّعْتُمْ بِالصَّوْمِ لِي فِي شَهْرٍ عَظَّمْتُ حُرْمَتَهُ وَ أَوْجَبْتُ حَقَّهُ .. شما روزۀ مستحبی گرفتید برایِ من در اون ماهی که حرمتش رو بزرگ دونستمُ و حقش رو واجب کردم .. بعد میفرماید : مَلَائِكَتِي أَدْخِلُوا عِبَادِي وَ إِمَائِي الْجَنَّةَ .. با احترام بنده هایِ منو ببرید سمتِ بهشت .. بعد امام صادق فرمود : هَذَا لِمَنْ صَامَ مِنْ رَجَبٍ شَيْئاً وَ لَوْ يَوْماً وَاحِداً مِنْ‏ أَوَّلِهِ أَوْ وَسَطِهِ أَوْ آخِرِهِ .. این کرامت برا روزه دارِ ماهِ رجبِ .. برا اون کسیِ که حداقل بخشی از ماهِ رجبُ روضه بگیره .. ولو یک روزشُ ..
حضرت زینب (س) گریز حضرت اباالفضل بسم الله الرحمن الرحیم... یا رحمن و یا رحیم... 🔸بخوان دعای فرج را که یار می آید 🔸به روی دست ملائک بهار می آید 🔸بخوان دعای فرج را که یادگار علی 🔸دوباره با علم و ذوالفقار می آید هرکجا نشستی. اول مجلس. همه با هم. اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً یا صاحب الزمان السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س ♦️همه رفتند و من جا ماندم ای دوست ♦️ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست ♦️ چرا رفتی مرا با خود نبردی؟ ♦️ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست ♦️امان ای دل،امان ای دل ⬅️*اصلاً روضه ی امشب همینه...امان از دلِ زینب...چه خون شد دلِ زینب...* 🔸ببین از داغ تو خیلی شكستم 🔸شكستم که چنین از پا نشستم     ⬅️لحظه ای که کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده           ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر فیض ببرند اما گرفتار حاجت مندان مریض دارها کجا نشستی امشب هرگرفتاری دارید ازقمر بنی هاشم درخواست کنید حاجت روا میشیددرسته کربلا دستهاش قطع کردند اما دست عالمی را گرفته آقا ابوالفضل درروز عاشورا صدا زد حسین جان برادر برادر درخون تپیده ات را دریاب صدای ابوالفضل به گوش امام حسین رسید آمد کنار بدن پاره پاره برادر دید برادر دست دربدن ندارد تیر به چشم برادر اصابت کرده فرق ابوالفضل تا به ابرو شکسته امام حسین صدا زد عباسم برادر آیا وصیتی دارید صدا زد چرا برادر سه وصیت دارم 🌾وصیت اول برادرجان خون ازچشمم پاک کن تا یک بار دیگرتو برادرم راببینم حسین جان یک بار دیگر عزیز زهرا راببینم😭 🌾وصیت دوم تا زنده هستم مرا به خیمه مبر برادرجان چون به سکینه ات وعده آب دادم 🔸مرا به خیمه مبر تا که حالتی دارم 🔸چراکه ز روی سکینه خجالتی دارم 🔸سکینه اب طلب کرد وپاره شد جگرم 🔸نشد که قطره ابی برای او ببرم 🌾اما وصیت سوم برادر حسین جان ⬅️سلام من را به خواهرم زینب برسان بگو زینب جان وقتی رفتی مدینه سلام من را به مادر چشم انتظارم ام البنین برسان انشالا هیچ مادری را چشم انتظار فرزند نکنه😭 بگومادرجان اجل مهلت نداد بیام یک باردیگر ببینمت مادر😭 🔸صبابیا مددی کن که سخت دلگیرم 🔸سلام من را برسان نزد مادر پیرم 🔸بگو گذشت آمدن من دگر به وطن مادر 🔸غرض که جان تو و طفلهای بی کس من مادر😭 🔸چرا که دل کسی به یتیم کسی نمی سوزد 🔸کسی دریدگی جامه اش نمی دوزد 🔸علی الخصوص یتیمی که باب او مرده 🔸بهارخرمی او همیشه پژمرده وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات مداح اهل بیت (ع)احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🥀  (س) گریز حضرت علی اصغر(ع) 🔸بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🔸بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🔸برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🔸بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س ♦️کسی که رنج فراوان کشید زینب بود ♦️کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود ♦️به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر ♦️کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود ♦️به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب ♦️کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود ♦️بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین ♦️کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود ♦️میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش ♦️کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امشب دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..شب وفات حضرت زینبه عزیزانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای میدونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری امشب ازبی بی زینب درخواست کنید حاجت روا میشید شفای همه مریض ها انشاءالله امشب مجلس زینبه از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، آخ میون همه دلها امون از دل زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات بانوی محترم فیض ببرند حالا دلها آمده شد برای شش ماهه ابا عبدالله علی اصغر ناله بزن ⬅️میگه دیدم ابی عبدالله اومد پشت خیمه ها با غلاف یه قبری کند .. این بدن مطهرو دفن کرد.. (یه جمله بگم آقا جان یا اباعبدالله..) آقا جان زخمی ندیده بود این بدن .. (فقط یه تیر خورد ،، ) ۱ نخواستی این بدن رو کسی ببینه ،، نخواستی خواهراش ببیننه .. خواهرهای داغ دیده کجا نشسته ای آقا جان نخواستی مادرش رباب ببینه .. نخواستی عمه اش زینب ببینه .. آقا جان ... بمیرم برا اون ساعتی که همه ی این زن و بچه اومدن قتلگاه... دیگه حرف یه زخم نبود.. یه عده با شمشير زدن، یه عده با نيزه، یه عده اى با سنگ، عده اى هم با چوب وعصا چه کردند با عزیز برادر زینب ... ◾️خاک عالم به سرم کز اثر تیغ سنان ◾️جای یک بوسه ی من بر همه اعضای تو نیست ⚜صل الله علیک یا مظلوم یا اباعبدالله التماس دعا احمد بهزادی🥀🥀🥀🥀🥀
🌾🌾🌾🌾🌾🌾🌾 🥀  (س) گریز حضرت رقیه (س) 🔸بر نور دل و  دیده  زهرا  صلوات 🔸بر دخت  گرانمایه  مولی صلوات 🔸برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🔸بر  یاورِ دین زینبِ کبری  صلوات 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س ♦️کسی که رنج فراوان کشید زینب بود ♦️کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود ♦️به چهار  سالگی  یتیمی  از  غم  مادر ♦️کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود ♦️به  راه  کرببلا تا زِ راه شـــام  خـــراب ♦️کسی  که  پای برهنه دوید زینــب بود ♦️بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین ♦️کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود ♦️میان  آن در و  دیــوار  و  شعـلهٔ  آتش ♦️کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود     ⬅️امشب دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی..شب وفات حضرت زینبه عزیزانی که درگوشه ای ازاین مجلس نشسته ای میدونم گرفتاری حاجت داری مریض داری جوان داری امشب ازبی بی زینب درخواست کنید حاجت روا میشید شفای همه مریض ها انشاءالله امشب مجلس زینبه از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه،     ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه،  همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد.   ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان)     ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم،    ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، آخ میون همه دلها امون از دل زینب یاد شهدا امام شهدا اموات جمع حاضر اموات بانوی محترم فیض ببرند اما می خوام دلتو ببرم خرابه شام به یاد سه ساله امام حسین اشک بریز بگو حسین جان امشب شما را به جان دختر سه ساله ات قسم میدم امشب به امیدی آمدم آقاجان دست خالی ردمان نکنی میگن یک شب درخرابه شام رقیه بهانه بابا گرفت طوری گریه می کرد که صداش به کاخ یزید رسید یزید ملعون گفت این صدای گریه کیه گفتند صدای گریه دختر امام حسینه گفت سر باباش براش ببرید تاسربابا را جلوی دختر سه ساله گذاشتند صدا زد بابای خوبم 🔸به قربان سر نورانی تو 🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو 🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا 🔸لبان تو چرا نیلی است بابا بابا کی با چوب به لب و دندانت زده اما میخام بگم😭 بابای خوبم 🔸تو از چوب جفا داری نشانه 🔸مرا باشد نشان از تازیانه اگه با چوب به لب و دندان تو زدن... اما به منم تازیانه زدن..😭. 🔸مرا باشد نشان از تازیانه بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم. طاقت سیلی خوردن ندارم. طاقت سنگ خوردن ندارم. 🔸ز تو دارم تمنا جان بابا 🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم وَ سَیَعلمُ الذین ظَلمو ای مُنقَلبٍ یَنقلبون بلند صلوات مداح اهل بیت(ع)احمد بهزادی التماس دعا 🥀🥀🥀🥀🥀
|⇦•به گُل های زینب آب ندادن... و توسل ویژۀ شهادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها به نفس حاج سید مجید بنی فاطمه•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ الهی همیشه ناموست در آرامش باشه، الهی همیشه ناموست در امنیت کامل باشه، وقتی سهل ساعدی توی شهر شام سلام داد به زین العابدین، امام زد زیر گریه، گفت: آقاجان! سلامتون کردم‌ گریه میکنید، فرمود: آخه از کربلا تا شام‌ تو تنها کسی هستی که به ما سلام‌دادی... یعنی هرکی به ما رسید، ناسزا گفت.... باید از این غم بمیریم زینب رو به مجلس شراب بردن... علی وقتی میخواد زینب رو سر مزار پیغمبر ببره میگفت: حسن‌جان! روشنایی هارو‌ کم‌ کن کسی قد و بالای زینب رونبینه... یا امیرالمؤمنین شما کجا بودی ببینی وسط بازار شام رقاص ها دور محمل زینب حلقه زدن... آقا زین العابدین به سهل ساعدی فرمود: آیا میتونی برا ما کاری کنی؟ گفت: آقا من نوکر شمام هرچی بگید انجام میدم، فرمود: اگه پول داری بده این نیزه دارا این سرهارو از محمل ها جلوتر ببرن، تا به بهونه سَرها به نوامیس ما نگاه نکنند... این خانومی که می بینید، یه روزگاری وقتی میخواد از محمل پایین بیاد، عباس جلوش زانو‌ میزنه، داداش ها و برادر زاده ها دورش رو میگرفتن... روزگارچه کرد با زینب!؟ اینقدر تک‌ و تنها شده بود، عبدالله همسرش میگه: گوشه ی خونه‌ هی گریه میکرد، آب میدید گریه میکرد... بهترین طبیب هارو براش آوردن، بعضی هاشون که‌ نگاه کردن خِبره بودن، گفتن: این زن غمِ دوریه یه کسی رو داره، باید ببرید یه جایی، ببرید یه باغی، بستانی، یه آبی ببینه، گلی ببینه حالش عوض شه... دست زینب رو عبدالله میگرفت همچین که وارد اون‌ بوستان شدن یه نگاه به گل ها کرد، گفت الان حالش خوب میشه، اما یه وقت بی بی زینب شروع کرد گریه کردن، خانوم‌ جان‌ چی شده؟ فرمود: عبدالله! اگه به این گل ها آب نَدید چی میشن؟ خانم‌جان! اگه به این گل ها آب ندیم زود پژمرده میشن... صدا زد عبدالله! سه روز توی کربلا به گل های زینب آب ندادن، با لب تشنه سر از بدنشون جدا کردن... ➖➖➖➖➖➖➖
❣﷽❣ 🥀 3 ❤ س 3 🌿بر نور دل و دیده زهرا صلوات 🌿بر دخت گرانمایه مولی صلوات 🌿برمظهر صبروحلم وایمان وشرف 🌿بر یاورِ دین زینبِ کبری صلوات ❤️() 💥السلام علیک یا بنتَ امیرالمومنین، السلام علیک یا ام المصائب، السلام علیکِ يا عقیلة بنی هاشم، یا زینب س یا زینب س💥 🌾کسی که رنج فراوان کشید زینب بود 🌾کسی که شادیِ دوران ندید زینب بود 🌾به چهار سالگی یتیمی از غم مادر 🌾کسی‌که رنج‌چهل ساله‌کشیدزینب بود 🌾به راه کرببلا تا زِ راه شـــام خـــراب 🌾کسی که پای برهنه دوید زینــب بود 🌾بدید بر سر نی، رأس پُر زخون حسین 🌾کسی‌که‌سرش‌به‌محمل شکست‌زینب بود 🌾میان آن در و دیــوار و شعـلهٔ آتش 🌾کسی که نالهٔ مـــادر شنیــد زینب بود ⬅️امروز دلهارو ببریم حرم بی‌بی زینب.. ان شالله یه روزی کنار حرمش ناله بزنی.. امروز از چشات بخواه برا بی بی زینب گریه کنه، زینب ام المصائبه، پیغمبر بشارت داده برا کسی که برا خانم زینب گریه کنه.. 🌿فرمود: پاداش اون مثل کسیه که برا حسین ع گریه کنه، ⬅️یه روز آقا امیرالمومنین فرمود زینب جان ، پسر جعفر طیار عبدالله ازت خواستگاری کرده،، فرمود بابا هر چی شما بفرمایید،، فرمود واقعا دنبال رو باباش طیاره. گفت:بابا هر چی شما بگین من قبول میکنم،، فقط یه شرط دارم، اونم چون شرط مال مادرمه میگم، اگه قبول کرد منم برای ازدواج مانعی نمی بینم، بابا من از حسینم جدا نمیتونم باشم... اگه حسینم سفری داشته باشه، همراه حسین باید برم... از الان اجازه شرعیشو به من بده قبول میکنم.. به عبدالله گفتن، گفت: من غلام شما خاندانم، هر چی شما بگین همونه.. آقا امیرالمومنین اومدن پیش بی‌بی زینب،، فرمودند:زینب جان عبدالله قبول کرد. ⬅️سوز⬅️صدا زد بابا من نمیتونم بدون جسینم زندگی کنم، لذا از وقتی که تو مدینه بودند روزی یک بار باید حسینو میدید ⏪شاید شنیده باشید ام سلمه میگه،، اومدم خونه عروس دیدم داره گریه میکنه،، (خانم جان تازه عروسی چرا گریه میکنی..تازه عروس که گریه نمیکنه) یاد مادر افتادید.، (نه، بالاتر از مادرم) خانم جان یاد پدر افتادید،( نه بالاتر) (چه شده خانم جان) ⬅️سوز⬅️ فرمود سه روزه حسینمو ندیدم.. ام سلمه میگه الان میرم این خبرو به حسینت میدم، ⬆️اوج و سوز⬆️میگه اومدم دیدن امام حسین.. دیدم داره گریه میکنه، صدا ام سلمه سه روزه زینبم رو ندیدم.. هر دو عاشق هم بودن علاقهٔ شدیدی به هم داشتن، 🔅آخ میون همه دلها امون از دل زینب🔅 (زمزمه کن)➡️ 🔶آی دلای کربلایی، دل عالمی بسوزه برا دل زینب.. کدوم روضه رو بخونم نام بی‌بی زینب نباشه، هر روضه ای شما بخونی نام بی‌بی زینب میاد ♦️♦️((هر روضه رو میشه اینجا خوند )) 🔅مدینه زینبه...( روضه پیامبر، حضرت زهرا س، امام حسن ع) 🔅آخ کربلا زینبه(روضه کربلا حضرت عباس ..حضرت علی اکبر..حضرت علی اصغر...هر چی....) 🔅آخ قتلگاه زینبه(روضه قتلگاه) 🔅دم دروازه کوفه زینبه(روضه اسرا... وقایع شام...) 🔅خرابه شام زینبه(روضه حضرت رقیه س) 🔅آخ اربعین کربلا زینبه(روضه اربعین) 🔅برگشت کاروان به مدینه زینبه آخ .. یه لحظه رو یاد کنم و التماس دعا... ⬅️لحظه ای کاروان برگشت مدینه، عبدالله ابن جعفر همسر بی‌بی زینبه، دوید جلوی کاروان ، آی کاروانیا بگید ببینم همسرم زینب کجاست.. یه کَجاوِه ای رو نشونش دادن گفتن خانمت زینب تو این کجاوه نشسته.. رفت جلو پردهٔ کجاوه رو زد بالا یه خانمی رو دید.. صدا زد خانم بگو ببینم همسرم زینب کجاست.. آی جوون دارا...آی حاجت مندا...آی گرفتارا...آی مریض دارا... بگم و التماس دعا ⬅️ سوز و اوج⬅️ یه وقت عبدالله نگاه کرد دید صدای ناله ای بلند شد.. عبدالله.. عبدالله.. من زینبم عبدالله، چرا نمیشناسی؟؟ صدا زد: (دشتی) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت ( مگه نمیگفتی بی حسین نمیتونم باشم ) 🌾آخ اگر تو زینبی کو پس حسینت 🌾اگر تو زینبی کو نور عینت 🌾اگر تو زینبی چرا رنگت پریده 🌾اگه تو زینبی چرا موهات سپیده ✨ حسینت کو✨ الهی خواهری که داغ برادر دیده بینمون نباشه.. خواهر برادر و خیلی دوست داره.. الهی نبینی اونچه که زینب دید.. صدا زد عبدالله داغ برادر دیدم عبدالله.. تن بی سر حسینم رو دیدم عبدالله... رأس حسین به نیزها دیدم عبدالله... 🍂آخ میون همه دلها امون از دل زینب🍂 🌾تمام ذکر زینب یا حسیــــن است 🌾وجودش لحظه لحظه با حسین است 🌾قنــــوت نیــــمه شبهای خواهــــر 🌾زیارتنامـــهٔ مولا حسیـــــن است 🍁هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله به ناله های دل بی‌بی زینب به اشک و آه و گریه های خانم زینب کبری سه مرتبه ناله بزن بگو🍁 ✨ یا حسیـــــــن✨ 👇 لطفا صلوات حذف نشه👇 💥هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💥
4_5783046887082820926.mp3
4.49M
مداح:حاج یوسف ارجونی مکان:هیئت بنجاریهای مقیم زاهدان تاریخ:۹۷/۹/۱۳
چگونگی از دنیا رفتن حضرت زینب(س): رحلت یا شهادت؟  همان طور که درباره تاریخ ولادت و رحلت حضرت زینب سلام الله علیها اختلاف وجود دارد درباره چگونگی از دنیا رفتنشان نیز اختلاف هست. ، بنا بر روایت مشهور حضرت زینب(س) در نیمه رجب سال ۶۲ از دنیا رفتند اما چگونگی درگذشت آن حضرت یعنی شهادت یا وفات از پرسش هایی است که مانند روز رحلت و محل تدفینشان، محل اختلاف است.   براساس برخی از نوشته‌ ها حضرت زینب سلام الله علیها بعد از واقعه عظیم و خونین عاشورا به مدینه آمدند و پس از ورود به مدینه پیوسته عزادار و گریان بودند تا این که پس از یک سال و نیم در همان مدینه (قبرستان بقیع) از دنیا رفتند و در همان جا به خاک سپرده شدند.  اکنون از قبر آن بانوی گرانقدر، اثری در دست نیست.   طبق برخی از احتمالات حضرت زینب سلام الله علیها پس از ورود به مدینه، در مجالس و محافل سخن می گفتند و مظالم و جنایات یزیدیان را بازگو می کردند. فرماندار مدینه ماجرا را به یزید نوشت و او دستور داد زینب سلام الله علیها را مخیر سازند تا هر شهری که می خواهد (غیر از مکه و مدینه) برود. حضرت زینب سلام الله علیها به شام رفتند و در آن جا اقامت کردند و پس از چندی در همان جا از دنیا رفتند.   آنچه از تاریخ به دست مى‌آید، بناى این مزار قدمت بسیار دارد. حتى در قرن دوم نیز موجود بوده است، زیرا بانوى بزرگوار؛ سیده نفیسه، همسر اسحاق مؤتمن فرزند امام جعفر صادق (ع) به زیارت این مرقد مطهر آمده است.    در روایت دیگر آمده است، حضرت زینب سلام الله علیها به علت افشاگری علیه دستگاه بنی امیه، مجبور شدند که مدینه را ترک کنند. از این رو مصر را انتخاب کردند. بعد از مدتی اقامت، همان جا از دنیا رفتند. سیده زینب در شهر قاهره هم اکنون زیارتگاه مجلل و با شکوهی است البته گفته شده است این قبر متعلق به زینب بنت یحیی بن حسن الانور ابن زید ابن حسن ابن علی بن ابیطالب است که به دلیل تشابه اسمی با حضرت زینب (س) عقیله بنی هاشم اشتباه گرفته شده است. اما قول دیگری نیز در کتاب زینب الکبری من المهد الی اللحد وجود دارد و آن اینکه زینب کبری سلام الله علیها به دست مزدوران حکومت اموی به شهادت رسیده باشد که آن هم نمی تواند دور از ذهن باشد چرا که ایشان نیز مانند امام سجاد علیه السلام همه وقایع کربلا را با چشم دیده و همواره درصدد برملا کردن ظلم و جور حکومت بر خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بودند و تحمل این مساله برای امویان و به ویژه یزید سخت می نمود و ممکن است چنین باشد اما به صورت پنهانی و دور از چشم دیگران که سندی از خود بر جای نگذارند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🕊﷽🕊 🌹 🍁 🥀 1 🌾مانده ام با غم هجر نگارم چه کنم 🌾 عمر بگذشت و ندیدم رُخ یارم چه کنم 🌾 چشم آلوده کجا دیدن دلدار کجا 🌾 چشم دیدار رخ دوست ندارم چه کنم ♻️یا صاحب الزمان ♻️الغوث الامان ✅ یا صاحب الزمان آقاجان، قربون اون شال عزا برم که تو مصیبت جد غریبت حسین ع به گردن انداختی قربون دل داغدارت برم آقا جان ⬅️امام زمان به عمه جانش زینب خیلی علاقه داره... اگه دلت شکست ...فرجش رو از خدا بخواه، خود آقا فرمود خدا رو به عمه جانم زینب قسم بدید تا فرجمو نزدیک کنه... امروز بگو آقا جان تو رو بجان عمه جانتون زینب یه نظری به مجلس ما کن .. لیک_یا_عقیلة_بنی_هاشم_یازینب3 💔هر در ز در های جنت یک درش بابُ الحسین 💔فاش میگویم کلید قفل آن در زینب است 💔اگر مدال فاطمه از میخ در بر سینه بود 💔خون پیشانی مدال افتخار زینب است ⬅️قربون غصه‌های دلت برم بی جان.... وقتی خانم زینب کبری به دنیا اومد.... جبرئیل به رسول خدا فرمود اسمش را رو زینب بگذار.....یه وقت پیغمبر دید جبرئیل داره گریه میکنه... چرا گریه می کنی.. فرمود یا رسول الله برا مصیبتهای دل زینب گریه می کنم .. از آغاز زندگی تا پایان عمرش مصیبت های زیادی رو میبینه .. از بچه گی غم دید... بعد از رحلت پیغمبر کنار بستر مادر زینبه ناله میکرد... گریه میکرد... 🍁آخ الهی بشکنه دست مغیره 🍁میان کوچه ها بی مادرم کرد کنار بستر بابا زینبه... کنار بستر برادرش حسن زینبه ... ⬆️(اوج ) اونی که پاره های جگر برادر دیده زینبه... اما داغ حسین کمر زینبو خم کرد... تو گودی قتلگاه زینبه... علقمه زینبه... اسیری زینبه.... خرابه شام زینبه... آخ ▪️میون همه دلها ▪️امون از دل زینب ⬅️ بمیرم برای خانمی که چهار سال بیشتر نداشت مادر از دست داد... ⬅️یه روز خانم فاطمه زهرا زینبُ صدا کرد... زینبم مادر وصیتی دارم مادر.... کجای عالم دیدید مادری به دختر4 ساله وصیت کنه.... زینب جان یه بقچه ای هست برام مادر.... (میگن خانم زینب کبری بقچه رو گذاشت جلو مادر...) نمیدونم خانم چطور بقچه رو باز کرد یه وقت نگاه کرد دید مادر کفنی در آورد..... صدا زد زینب جان این کفن منه مادر اونو بده دست بابات علی بدن منو با این کفن کنه... زینب داره نگاه میکنه ... زینب جان ... این کفن بابات علیه... وقتی فرق شکافته بابا دیدی ....کفنو بده دست داداش حسنت ... بدن بابا رو با این کفن کنه... (زینب داره نگاه میکنه دید مادر کفن دیگه ای در آورد.... زینب جان.... این کفن داداش حسنته... ⬆️وقتی پاره های جگر برادر حسنتو دیدی... کفن رو بده دست پاداش حسینت بدن برادرو با این کفن کنه... امان امان3 زینب داره نگاه میکنه... ⬆️(اوج/سوز) یه وقت دید مادر بقچه بست.... ای مادر ای مادر.... مادر مگه حسینم کفن نداره مادر ..... امان از دل زینب... 🔘مگر به کربلا کفن 🔘به غیر بوریا نبود 🔘مگر حسین تشنه لب 🔘عزیز مصطفی نبود 🔘مگر کسی که کشته شد 🔘تنش برهنه میکنند 🔘مگر که پاره پیروهن 🔘به پیکرش روا نبود 💔هدیه به خانم فاطمه معصومه سلام الله علیها (صلوات)💔 ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈