#تلنگر
شیطان میگه: همین یڪ بارگناه ڪن،
بعدش دیگه خوب شو!
یوسف/9
خــدا میگه: با همین یڪ گناه، ممکنه
دلت بمیره و هرگز توبه نکنی،
و تا ابد جهنمی بشی...!!
بقره/81
حواستهست؟
کار شیطان وسوسه است نه اجبار...
اللّهُم عَجِّللِوَلیِّڪَ الفَرج❤️🌱
••✾❀🕊✿🕊❀✾••
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـ♡ـدایا
زیر آسمان تو چه آزادانه میگردم
دلم قرص است تو هوای منی
دلم نمیخواهد آنی شوم
که تو آنی رهایم کنی
پناهم باش
شما دوستان خوبم را
به عزیز تنهائی میسپارم
که هیچگاه بندگانش را
تنها نمیگذارد
《وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ》
و او با شماست هر جا که باشید
سوره حدید، آیه ۴
••✾❀🕊✿🕊❀✾•
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
﷽📚🕥
#قصه_های_قرآنی
#حضرت_یعقوب(ع)
#قسمت_چهارم
مكافات عمل به خاطر ترك اَولى
بايد توجه داشت كه دنيا همواره فراز و نشيب دارد، چنين نيست كه هميشه يكنواخت باشد، در آسايش و رفاه نبايد مغرور بود، بلكه بايد در چنين حالى همواره به ياد مستمندان بود و به آنها يارى كرد.
حضرت يعقوب عليهالسلام گرچه از بندگان صالح خدا و از پيامبران بزرگ بود، ولى گاهى بر اثر غفلت لغزشى به پيش مىآيد كه زندگى انسان را واژگون مىسازد، به خصوص لغزش بزرگانى مانند يعقوب گرچه ترك اولى و كوچك باشد، مكافات سختى را به دنبال خواهد داشت، اينك در اين جا به داستان زير كه آغاز دگرگونى زندگى خوش يعقوب است و علت آن را بيان كرده توجه نماييد:
با سند صحيح نقل شده ابوحمزه ثمالى مىگويد: روز جمعه نماز صبح را به امامت امام سجاد عليهالسلام در مسجدالنبى در مدينه به جا آورديم، امام تعقيب نماز را خواند و سپس به خانه رفت، من نيز در خدمت آن حضرت بودم، آن حضرت در خانه به يكى از كنيزان خود فرمود: مواظب باشيد هر سائلى كه از در خانه ما مىگذرد، به او غذا برسانيد زيرا امروز روز جمعه است.
من عرض كردم: چنين نيست كه هر كه سؤال كند مستحق باشد.
فرمود: مىترسم كه بعضى از سائلين مستحق باشند و ما او را اطعام ندهيم و رد كنيم، آنگاه به ما نازل شود آن چه كه به يعقوب و آل يعقوب عليهالسلام نازل شد. البته به آنان غذا بدهيد.
اى ابوحمزه! حضرت يعقوب عليهالسلام هر روز گوسفندى را ذبح كرده، بعضى از آن را تصدق مىداد و از قسمتى از آن خود و اهل و عيال خود استفاده مىنمودند؛ تا آن كه شبى كه شب جمعه بود، هنگامى كه يعقوب و آلش افطار مىكردند، سائلى كه مؤمن و مسافر غريبى بود و آن روز، روزه هم گرفته بود به در خانه يعقوب آمد، صدا كرد به من غذا بدهيد، من مسافرى غريب و درمانده هستم، از زيادى غذاى خود مرا سير كنيد، چند نوبت اين را گفت. يعقوب و اهل بيتش صداى او را مىشنيدند، ولى او را نشناختند و به او اعتماد نكردند.
آن سائل از درِ خانه يعقوب نااميد شد و همان شب را با كمال گرسنگى به سر برد.
در آن شب شكايت از يعقوب را به خدا عرض كرد و گريهها نمود. روز بعد را نيز روزه گرفت. صبر كرد و حمد خدا را به جا آورد. آن شب يعقوب و آل او سير خوابيدند. چون صبح شد، زيادى غذايشان مانده بود. خداوند به يعقوب وحى كرد كه بنده ما را از در خانه خود راندى و غضب ما را به سوى خود كشيدى و مستحق تأديب گرديدى. به خاطر اين كار ناپسند به حساب شما خواهيم رسيد.
اى يعقوب! همانا محبوبترين پيامبران من و گرامىترين ايشان كسى است كه به مساكين و بيچارگان از بندگان من رحم كند و ايشان را به نزد خود برده و طعام بدهد.
آيا به بنده من ذميال رحم نكردى؟ كه به اندكى از مال دنيا قانع است و همواره به عبادت اشتغال دارد. مگر نمىدانى كه عقوبت من به دوستان من زودتر مىرسد و اين از لطف و احسان من است، نسبت به دوستانم. به عزت خود قسم، تو و فرزندان تو را هدف تيرهاى مصائب قرار خواهيم داد، مهياى بلا باشيد، راضى به قضاى من بوده و در مصيبتها صبر و استقامت را از دست ندهيد.
در همين شب، يعقوب و فرزندانش سير خوابيدند، ولى ذميال گرسنه خوابيد.
يوسف در خواب ديد، يازده ستاره و آفتاب و ماه او را سجده مىكنند، وقتى كه صبح شد، و يوسف خواب خود را براى پدر نقل كرد، يعقوب با آن درايتى كه در تعبير خواب داشت به ضميمه وحيى كه به او شده بود، از آينده خطير خود مطلع شد و هر لحظه در ميان اين افكار بود تا روزگار با او چه بازى كند؟!
از اين همين لحظه به بعد ماجراى اختلاف براى پسران يعقوب عليهالسلام و گرفتاى يعقوب عليهالسلام به فراق يوسف عليهالسلام پيش آمد، كه در ذكر داستانهاى يوسف عليهالسلام خاطرنشان خواهد شد.
چو بد كردى مباش ايمن ز آفات كه واجب شد طبيعت را مكافات
سراى آفرينش سرسرى نيست زمين و آسمان بىداورى نيست
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
🌸🍃🌸🍃
#زندگينامه_شيطان
#قسمت_دوم
🌿به خاطر عبادتهای زیاد حارث در درگاه خداوند بود که به او مقامی عطا شد همانند فرشتگان و تا جائی بالا رفت که در زمره فرشتگان قرار گرفت.
🌻او از این جایگاه به قدری احساس غرور و خود بزرگ بینی میکرد که با خود فکر میکرد:
اگر یک روز جایگاه من را به کسی دیگر واگذار کنند من از او اطاعت نمیکنم.
🌿در روایت آمده که این امتیاز و افتخار بخاطر آن به او رسید که شش هزار سال خداوند تبارک و تعالی را عبادت و بندگی کرده بود .
🌻ابلیس از جنس فرشتگان نبود اما فرشتگان او را فرشته میدانستند و نمیدانستند او از جنس آنها نیست،
ولى خداوند متعال میدانست که چنین نیست.
🌻این جریان ادامه یافت تا در جریان سجده بر آدم، راز پنهان ابلیس آشکار گشت.
🌿روزی ملائکه در لوح دیدند که به زودی یکی از مقربان درگاه الهی به نفرین ابدی گرفتار خواهد شد...
🌻پس از حارث با اصرار خواستند که آنها را دعا کند که هیچ یک از ایشان به این بلا مبتلا نشود.
وی در جواب گفت: این قضیه به من و شما مربوط نیست.
🌿ملائکه باز اصرار کردند. او نیز دعا کرد و گفت: خدایا! ایشان را ایمن گردان، ولی خودش را به سبب غروری که داشت، فراموش کرد.
🌻روزی وی دید بر در بهشت نوشتهاند: « نزد ما بندهای است که او را به انواع نعمتها، گرامی میداشتیم. اما اگر او را به کاری واداریم، سرپیچی میکند و به لعنت ابدی گرفتار خواهد شد.»
🌿حارث سالها او را لعن میکرد ولی نمیدانست که در حقیقت دارد خود را لعن می کند!
🌻حارث سالها در آن مدت هر جا سجده اى مى کرد و سر بر مى داشت در آن جا نوشته شده بود: لعنه اله على ابلیس - چون اسمش عزازیل بود - نمى دانست که خودش است .
🌿وی روزی دید در لوح نوشته است: « اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» پرسید: خدایا! این ملعون رانده شده کیست؟
🌻خدای تعالی فرمود: بندهای است که او را به انواع نعمتها مخصوص میگرداندم ولی نافرمانیام خواهد کرد و خوار و بدبخت خواهد شد.
🌿گفت: او را به من معرفی نما تا هلاکش کنم.
فرمود: زود است او را بشناسی. هنوز او تمرد و سرکشی نکرده است، تا مستوجب مجازات باشد.
🌻شیطان در میان فرشتگان مشغول عبادت بود تا وقتى که خداوند اراده فرمود براى خود در زمین جانشین خلق فرماید.
🌿به ملائکه خطاب نمود که من مى خواهم خلیفه اى در زمین قرار دهم و آنان را از مقصود خود آگاه نمود.
🌻در این هنگام ابلیس به وسط زمین آمد و فریاد زد که :اى زمین ! من آمده ام تو را نصیحت کنم !
🌿خداوند اراده کرده از تو پدیده اى به وجود آورد که برترین خلایق باشد و من مى ترسم که خدا را معصیت کند و داخل آتش شود (و در نتیجه تو داخل آتش شوى و بسوزى )
وقتى ملائکه مقرب آمدند از تو خاک بردارند آنها را به خداى بزرگ قسم بده از تو خاک برندارند...
#ادامه_دارد...
#مجمع_البيان_ج١ص١٦٣
#سوره_بقره_ايه٢٩_٣٠
#تفسيربرهان_ج٢
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قرائت_قرآن
-مال و فرزندان زیب و زینت حیات دنیاست و اعمال صالح که (تا قیامت) باقی است نزد پروردگار از نظر ثواب بهتر و از نظر امیدمندی نیکوتر است.
📚سوره #کهف - 46
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
⚜ سبک زندگی قرآنی
🍂هوای پدر و مادرهای پیر را بیشتر داشته باشین🍂
🔸وَقَضَي رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَاناً إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيماً.
(#اسراء/۲۳)
💫در این آیه سفارش اکید به احسان به والدین شده است.
✅اما پس از توصیه به احسان، سفارش به نیکی کردن در دوران پیری شده است.
⚡️زیرا هرچه نياز جسمى وروحىِ والدين بيشتر باشد، احسان به آنان ضرورى تر است.
❌برای این دوران، سه دستور داده شده است:
🔸۱ـ کمترین کلامی که نشانه ی بی احترامی باشد، نگو. فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ
🔸۲ـ آنهارا از خود نران و بر سرشان فریاد نزن. وَلاَ تَنْهَرْهُمَا
🔸۳ـ به آنان سخنان ارزشمند، بزرگوارانه و محبت آمیز بگو. وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيماً
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
امام صادق ( اسحاقبنعمّار گوید: «از امامصادق (درباره این سخن خداوند عزّوجلّ [که میفرماید:] إِنَّ اللهَ یُدافِعُ عَنِ الَّذینَ آمَنُوا پرسیدم». حضرت فرمود: «منظور از ایمانآورندگان، ما هستیم و هرچه را که شیعیان ما [از اسرار ما] بر ملا و آشکار کنند، خداوند از ما دفاع میکند.
📚بحارا لأنوار، ج۲۳، ص۳۸۲/ تأویل الآیات الظاهرهًْ، ص۳۳۳/ البرهان
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh
يكى از وعدهها و سنّتهاى الهى، نصرت و دفاع از مؤمنين است و خداوند اين دفاع و حمايت را به عنوان يك حقّ، بر خود لازم فرموده است: «وَ كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنِينَ» «1» البتّه معناى دفاع و نصرت الهى، هميشه دفاع و نصرت فورى و كوتاه مدّت نيست، بلكه دفاع دراز مدّت را نيز شامل مىشود، زيرا در آيات ديگر مىفرمايد: «وَ الْعاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»* آرى، ممكن است در يك درگيرى و جنگ، مؤمنين به ظاهر شكست بخورند ولى اهداف و تفّكر آنان پيروز شود، چنانكه ابن ملجم، حضرت على عليه السلام را به شهادت رساند، ولى آيا خداوند او را حمايت كرد يا على عليه السلام را؟ نام على، فرزند على، كتاب على، مناجات على، عزّت على، شيعهى على و تفكّر على سرانجام به پيروزى رسيد.
«خَوَّانٍ» و «كَفُورٍ» به معناى كسى است كه كفر و خيانت، كار و سيرهى او باشد.
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
@Targomeh