eitaa logo
درسهایی از قران کریم ( ترجمه و آموزش و روخوانی و تجوید و دائره المعارف ....... )
2.4هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
4.9هزار ویدیو
17 فایل
آنچه که از قران کریم می دانیم کپی مطالب آزاد و فقط یه صلوات به روح مادرم بفرست 💗💗💗
مشاهده در ایتا
دانلود
👌حدیثی فوق العاده از سرگذشت قاریان قرآن و قرآن در روز قیامت 🔰«قَالَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ : تَعَلَّمُوا اَلْقُرْآنَ فَإِنَّهُ يَأْتِي يَوْمَ اَلْقِيَامَةِ صَاحِبَهُ فِي صُورَةِ شَابٍّ جَمِيلٍ شَاحِبِ اَللَّوْنِ فَيَقُولُ لَهُ اَلْقُرْآنُ أَنَا اَلَّذِي كُنْتُ أَسْهَرْتُ لَيْلَكَ وَ أَظْمَأْتُ هَوَاجِرَكَ وَ أَجْفَفْتُ رِيقَكَ وَ أَسَلْتُ دَمْعَتَكَ أَئُولُ مَعَكَ حَيْثُمَا أُلْتَ وَ كُلُّ تَاجِرٍ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَتِهِ وَ أَنَا اَلْيَوْمَ لَكَ مِنْ وَرَاءِ تِجَارَةِ كُلِّ تَاجِرٍ وَ سَيَأْتِيكَ كَرَامَةٌ مِنَ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَأَبْشِرْ فَيُؤْتَى بِتَاجٍ فَيُوضَعُ عَلَى رَأْسِهِ وَ يُعْطَى اَلْأَمَانَ بِيَمِينِهِ وَ اَلْخُلْدَ فِي اَلْجِنَانِ بِيَسَارِهِ وَ يُكْسَى حُلَّتَيْنِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُ اِقْرَأْ وَ اِرْقَهْ فَكُلَّمَا قَرَأَ آيَةً صَعِدَ دَرَجَةً وَ يُكْسَى أَبَوَاهُ حُلَّتَيْنِ إِنْ كَانَا مُؤْمِنَيْنِ ثُمَّ يُقَالُ لَهُمَا هَذَا لِمَا عَلَّمْتُمَاهُ اَلْقُرْآنَ.» 🔰ترجمه: قرآن را بياموزيد زيرا كه در قرآن در صورت كه رنگ صورتش گشته باشد نزد خوانندۀ خود آيد و به او گويد: منم كه شب تو را به بيدارى به پايان بردم، روزهاى داغ تو را به تشنگى بسر آوردم، و آب دهانت را خشك كردم، و اشكت را روان ساختم، (اكنون) هر كجا بروى من هم با تو باشم، و هر تاجرى (امروز) بدنبال تجارت خويش است (كه در دنيا كرده است) و من امروز به سود تو در پس تجارت هر تاجرى باشم، و بزودى نيز از جانب خداى عز و جل به تو رسد پس شادان باش، و (در اين حال) بياورند و بر سرش نهند، و (از آتش دوزخ را) بدست راستش دهند، و فرمان بودن در بهشت را به دست چپش، و دو بهشتى بوى پوشند،سپس به او گفته شود: بخوان و بالا برو، پس هر يك آيه كه بخواند يک بالا رود، و به پدر و مادر او نيز دو جامه بپوشانند در صورتى كه مؤمن باشند، و به آن دو گويند. اين پاداش آن قرآنى است كه به آموختيد. 📖الکافي ج ۲، ص ۶۰۳ کانال👇 @Targomeh
📜 🎁> ◀️ 🌺 * وَ یَطوفُ علیهم وِلدنٌ مُخلّدونَ إذا رَأیتَهم حَسِبتَهم لُؤلؤا مَنثورا = بهشتى که همواره بر طراوت و جوانى و زیبایى چهره پایدارند، آنان مى‌گردند و جامها و شرابها را بر آنها عرضه می کنند . * ( انسان ۱۹ ( 🌼 قرطبی می گوید : هنگامی که در بساطی پراکنده باشد که از بودن آن زیباتر است و گفته شده : سرّ تشبیه خدمتکاران به پراکنده این است که آنان در خدمتکاری ، برخلاف که به * لولو مکنون * ( پوشیده و دور از دسترس ) تشبیه شده اند ؛ زیرا آنان به خدمت نمی شوند . 🌺 قران برای و بزرگداشت * ابرار * و * مقرّب * از خدمتکاران آنان به * ولدان * ( جمع به معنای مولود و در اینجا به مفهوم ) تعبیر می کند و این است که این خادمان ، از مخدومان خود و بر اثر در حضور آنان کسب کرده اند ؛ در حالی که از خدمتکاران پارسایان و مومنان به * * یاد می کند . ادامه دارد ........ کانال 👇 @Targomeh
زیبای جبرائیل درباره قدرت بازوان (ع) روایت بسیار زیبا و خواندنی از قدرت و شجاعت امیرالمونین را در گفت وگوی پیامبر با جبرائیل بخوانید: در روز جنگ خیبر پس از آنکه مرحب خیبری(مرحب بن حارث یهودی،مردی بلندقامت، عظیم الجثه و بسیار شجاع) به دست امیرالمونین به دو نیم گردید و بر زمین افتاد جبرائیل در حالی که خنده تعجب بر لب داشت بر پیامبر فرود آمد. رسول خدا به او فرمودند: از چه تعجب کردی؟ عرض کرد: همانا فرشتگان در مراکز و جایگاههای آسمانی ندا می کنند: لافتی الا علی لاسیف الا ذوالفقار" ولی تعجب من بدان جهت است که آن زمان که امر شدم قوم لوط را هلاک کنم ، شهرهای انان را که ۷ شهر از زمین هفتم زیرین تا زمین هفتم بالا بود بر پری از بالهایم قرار دادم و آنقدر آنرا بالا بردم که حاملان عرش صدای خروسها و اطفال (روی زمین) را می شنیدند و تا صبح در انتظار امر خدا ایستادم و آنرا جابجا نکردم. اما امروز که علی ضرب هاشمی را فرود آورد من مامور شدم زیادی قبضه او را نگه دارم تا به زمین فرود نیاید و به زمین نرسد و آنرا به دو نیم نکند تا زمین و اهل آنرا واژگون گردد. در این هنگام فشار زیادی شمشیر علی سنگین تر از شهرهای قوم لوط بود و این درحالی بود که اسرافییل میکائیل بازوی علی را در هوا به قبضه خویش گرفته بودند. ------- دیگر از حضرت باقر ( ع ) نقل است که چون جویریه عازم حرکت از کوفه شد علی ( ع ) باو فرمود آگاه باش در راه برخورد می کنی به شیری . عرض کرد : چه بایست کرد ؟ آن حضرت فرمود : به او بگو مرا امیرالمومنین امان داده است از تو . پس جویریه خارج شد از کوفه در بین راه ناگاه مشاهده کرد شیری به سمت او می آید جویریه گفت : ای شیر بدرستی که امیرالمو منین علی بن ابیطالب ( ع ) مرا امان داده است از تو . جویریه گفت : چون کلام امیر ( ع ) را رساندم آن حیوان برگشت در حالی که سرش را به زیر انداخته بود و همهمه می کرد تا آنکه در نی زار غایب شد . و جویریه به دنبال حاجت خود رفت چون برگشت به محضر علی ( ع ) و قضیه را نقل کرد حضرت فرمود : چه گفتی با آن شیر و چه گفت به تو . جویریه عرض کرد : هر چه دستور داده بودی به او گفتم و به برکت فرمایش شما از من منصرف شد و اما آن چیزی که آن حیوان گفت ، پس خدا و رسول و وصی او به آن داناترند . امیر ( ع ) فرمود : پشت کرد آن حیوان از تو در حالتی که همهمه می کرد . جویریه عرض کرد : درست فرمودی یا امیرالمو منین ( ع ) جریان همین است که فرمودی . پس علی ( ع ) فرمود : آن حیوان به تو گفت : وصی محمد ( ص ) را از من برسان . منبع.کتاب ۳۲۰ داستان از معجزات و کرامات امام علی (ع ) کانال 👇 @Targomeh 🍀🌺🍀🌺🍀🌺