4_5888672102965316747.pdf
6.75M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»8️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316748.pdf
5.68M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»9️⃣
@TarikhEslam
4_5888672102965316749.pdf
5.83M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
«موسوعة زینب الکبری(س)»🔟
@TarikhEslam
✅بعد از غصب فدک توسط غاصبان، و ماجرای دردناک هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)، حضرت(س) با تمام جراحات و صدمات وارده، وارد مسجد پیامبر(ص) شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند.
ایشان در قالب سه حجاب وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتند.
🔹۱)حجاب ظاهری ايشان با استفاده از خمار و جلباب!
که در منابع آمده است :
📋《لاثَتْ خِمَارَها عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا》
♦️حضرت زهرا(س) خمار را به سر کردند و آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود.
(خمار : روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.)
(جلباب : نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند. شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی باشد.)
🔹۲)حجاب پيكره ی ظاهری حضرت(س) به وسیله جماعت زنان!
📋《وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءٍ مِنْ قَوْمِهَا [تَطَأُ ذُيُولَهَا]》
♦️حضرت زهرا(س) در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و اعوان و خويشاوندان ايشان بودند حركت می كردند، [در حاليكه چادرش به زمين كشيده میشد.]
🔹۳)حجاب به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شد.
📋《فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ》
♦️سپس ميان حضرت(س) و مردم پرده ای نصب شد.(۱)
در روایت دیگر این چنین نقل شده است که؛
📋《مَا تَخْرِمُ مِشْيَتُهَا مِشْيَةَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) حَتَّى دَخَلَتْ عَلَى أَبِي بَكْرٍ وَ هُوَ فِي حَشْدٍ مِنَ اَلْمُهَاجِرِينَ وَ اَلْأَنْصَارِ وَ غَيْرِهِمْ فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ فَجَلَسَتْ》
♦️حضرت فاطمه(س) در حالی که راه رفتن او همانند راه رفتن رسول اکرم(ص) بود، بر ابوبكر كه در ميان عدهاى از مهاجرين و انصار و غير آنان نشسته بود وارد شد، در اين هنگام بين حضرت(س) و ديگران پرده اى آويختند، و حضرت(س) نشست.
سپس؛
📋《أَنَّتْ أَنَّةً أَجْهَشَ اَلْقَوْمُ لَهَا بِالْبُكَاءِ فَارْتَجَّ اَلْمَجْلِسُ ثُمَّ أَمْهَلَتْ هُنَيْئَةً حَتَّى سَكَنَتْ فَوْرَتُهُمْ》
♦️آنگاه ناله هاى جانسوز از دل برآورد كه همه مردم به گريه افتادند و مجلس و مسجد به سختى به جنبش درآمد، سپس لحظه ای سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش شد.(۲)
در نقل دیگر آمده است :
📋《فَارْتَجَّ الْمَجْلِسُ، ثُمَّ أَمْهَلَتْ هُنَیئَةً حَتَّى إِذَا سَکنَ نَشِیجُ الْقَوْمِ وَ هَدَأَتْ فَوْرَتُهُمْ، افْتَتَحَتِ الْکلَامَ بِحَمْدِ اللَّهِ وَ الثَّنَاءِ عَلَیهِ وَ الصَّلَاةِ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) فَعَادَ الْقَوْمُ فِی بُکائِهِمْ فَلَمَّا أَمْسَکوا عَادَتْ فِی کلَامِهَا》
♦️گویی مجلس از شدت فریاد و گریه حضار می لرزید و حاضران به گریه افتادند.
سپس حضرت(س) لحظه ای سکوت کرد تا مجلس از جنب و جوش خود باز ایستاد.
در این هنگام، حضرت(س) کلام خود را با سپاس و ستایش از خداوند و درود بر رسول اکرم(ص) آغاز نمود.
بار دیگر نالهها از سوی مردم به اوج خود رسید و وقتی آنان از ناله دست کشیدند، حضرت(س) دوباره شروع به سخن کردند و فرمودند :
📋《أَیهَا النَّاسُ! اعْلَمُوا أَنِّی فَاطِمَةُ(س) وَ أَبِی مُحَمَّد(ص) أَقُولُ عَوْداً وَ بَدْءاً، وَ لَا أَقُولُ مَا أَقُولُ غَلَطاً، وَ لَا أَفْعَلُ مَا أَفْعَلُ شَطَطاً، لَقَدْ جاءَکمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکمْ عَزِیزٌ عَلَیهِ ما عَنِتُّمْ حَرِیصٌ عَلَیکمْ بِالْمُؤْمِنِینَ رَؤُفٌ رَحِیمٌ》
♦️اى مردم! بدانید من فاطمه ام، و پدرم محمّد(ص) است که صلوات و درود خداوند بر او و خاندانش باد.
آنچه که در آغاز گفتهام، در پایان هم از آن سخن خواهم راند و در گفتارم ناصحیح نگویم و در کردارم راه خطا پی نگیرم.
«همانا پیامبرى از میان شما به سوى شما آمد که رنج و محنت شما او را گران آمد، سخت به شما دل بسته است و براى مؤمنین مهربان و غمخوار است».
📋《فَإِنْ تَعْزُوهُ وَ تَعْرِفُوهُ تَجِدُوهُ أَبِی دُونَ آبَائِکمْ، وَ أَخَا ابْنِ عَمِّی دُونَ رِجَالِکمْ، وَ لَنِعْمَ الْمَعْزِی إِلَیهِ فَبَلَّغَ الرِّسَالَةَ، صَادِعاً بِالنِّذَارَةِ، مَائِلًا عَنْ مَدْرَجَةِ الْمُشْرِکینَ، ضَارِباً ثَبَجَهُمْ، آخِذاً بِأَکظَامِهِمْ، دَاعِیاً إِلَى سَبِیلِ رَبِّهِ بِالْحِکمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ، یکسِرُ الْأَصْنَامَ، وَ ینْکثُ الْهَامَ، حَتَّى انْهَزَمَ الْجَمْعُ وَ وَلَّوُا الدُّبُرَ، حَتَّى تَفَرَّى اللَّیلُ عَنْ صُبْحِهِ، وَ أَسْفَرَ الْحَقُّ عَنْ مَحْضِهِ، وَ نَطَقَ زَعِیمُ الدِّینِ، وَ خَرِسَتْ شَقَاشِقُ الشَّیاطِینِ، وَ طَاحَ وَشِیظُ النِّفَاقِ، وَ انْحَلَّتْ عُقَدُ الْکفْرِ وَ الشِّقَاقِ، وَ فُهْتُمْ بِکلِمَةِ الْإِخْلَاصِ فِی نَفَرٍ مِنَ الْبِیضِ الْخِمَاصِ》
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
چه پر افتخار است این نسب که درود خداوند او و خاندانش را شامل باد.
او رسالت خود را به مردم ابلاغ و آنان را از عذاب خداوندى بر حذر داشت.
از روش مشرکان روى گرداند و گردنهایشان را به ضرب تازیانه توحید کوفت و حلقومشان را به سختى فشرد.
او مردم را با دلیل و برهان و اندرز سودمند به راه خداوند رهنمون بود و شوکت بت و بت پرستان را در هم شکست تا جمع آنها از هم گسیخت و ظلمت شب تار زدوده شد و صبح ایمان دمید و نقاب از چهره حقیقت به یک سو فکند. زبان پیشواى دین به گفتار باز شد و عربده جویی هاى شیاطین به خاموشى گرایید و افسر و تاج نفاق بر زمین فرو افتاد و گرههاى کفر و اختلاف گشوده شد و شما به همراه گروهى از سپید رویان پاک نهاد (پارسایان آبرومندى که از شدت خویشتندارى و گرسنگى روزه سپید روى و رنگ پریده بودند) گویاى کلمه اخلاص (لا اله الّا اللَّه) شدید.
📋《وَ کنْتُمْ عَلى شَفَا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ، مُذْقَةَ الشَّارِبِ، وَ نُهْزَةَ الطَّامِعِ، وَ قَبْسَةَ الْعَجْلَانِ، وَ مَوْطِئَ الْأَقْدَامِ، تَشْرَبُونَ الطَّرْقَ، وَ تَقْتَاتُونَ الْوَرَقَ، أَذِلَّةً خَاسِئِینَ، تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَکمُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِکمْ》
♦️و حال آنکه بر لب پرتگاه گودال جهنّم بودید و به خاطر ضعف و ناتوانى شما، هر کس از راه مىرسید، مىتوانست شما را نابود کند، همچون جرعهاى براى تشنه و لقمهاى براى خورنده و شکار هر درنده و لگدکوب هر رونده و پایمال هر رهگذرى مىشدید.
از آب گندیده و ناگوار مىنوشیدید و از پوست جانور و مردار سدّ جوع مىکردید و پست و ناچیز بودید و از هجوم همسایه و همجوار در هراس بودید.
📋《فَأَنْقَذَکمُ اللَّهُ تَبَارَک وَ تَعَالَى بِأَبِی بِمُحَمَّدٍ(ص) بَعْدَ اللَّتَیا وَ الَّتِی، وَ بَعْدَ أَنْ مُنِی بِبُهَمِ الرِّجَالِ، وَ ذُؤْبَانِ الْعَرَبِ، وَ مَرَدَةِ أَهْلِ الْکتَابِ》
♦️در چنین حالى خداوند تبارک و تعالى محمّد(ص) پیام آور خود را به سوى شما گسیل داشت.
او پس از آن همه رنجها که دید و سختىها که کشید، شما را از ذلت و خوارى رهایى بخشید. رزم آوران ماجراجو، سرکشان درّندهخو، جهودان دین به دنیا فروش و ترسایان دور از حق از هر سو به او تاختند و با او به مخالفت برخاستند.
📋《کلَّما أَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ أَطْفَأَهَا اللَّهُ، أَوْ نَجَمَ قَرْنٌ لِلشَّیطَانِ، وَ فَغَرَتْ فَاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ أَخَاهُ فِی لَهَوَاتِهَا، فَلَا ینْکفِئُ حَتَّى یطَأَ صِمَاخَهَا بِأَخْمَصِهِ، وَ یخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیفِهِ، مَکدُوداً دؤوبا فِی ذَاتِ اللَّهِ، وَ مُجْتَهِداً فِی أَمْرِ اللَّهِ، قَرِیباً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ، سَیدَ أَوْلِیاءِ اللَّهِ، مُشَمِّراً نَاصِحاً، مُجِدّاً کادِحاً، لَا تَأْخُذُهُ فِی اللَّهِ لَوْمَةُ لَائِمٍ، وَ أَنْتُمْ فِی رَفَاهِیةٍ مِنَ الْعَیشِ، وَادِعُونَ فَاکهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوَائِرَ، وَ تَتَوَکفُونَ الْأَخْبَارَ، وَ تَنْکصُونَ عِنْدَ النِّزَالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتَالِ》
♦️هنگامی که هر زمان آتش اخگر به هیزم و هیمه فتنه افکندند، خداوند آن را خاموش ساخت و هر گاه شاخ شیطان نمایان مىگشت و یا مشرکى دهان به یاوه گویى مىگشود، او برادرش على(ع) را در کام آن مىافکند.
امام على(ع) هم در مقابل تا آن زمان که بر مغز و سر مخالفان نمىکوبید و بینى آنها را به خاک مذلّت نمىمالید، ترک امر نمىنمود.
او در راه خداوند کوشا، به رسول خدا نزدیک، و مهتر اولیاى نصیحتگر، تلاشگر و کوشنده بود، و شما در آن هنگام در آسایش مىزیستید و از امنیت برخوردار بودید.
مترصّد تغییر جهت چرخ گردون علیه ما و گوش به زنگ اخبار بودید. به هنگام کارزار عقب گرد مىکردید و در میدان نبرد فرار را بر قرار ترجیح مىدادید تا الی آخر(۳)
وقتی حضرت فاطمه(س) بعد از ایراد خطبه به منزل بازگشت، وقتی مظلومیت امامش یعنی امیرالمومنین(ع) را دیدند، برای اینکه کارهای پلید غاصبان حکومت را مجسم کنند و بفهمانند که اینها چه ستمهایی روا داشتهاند، و شرح جنایات آنها در تاریخ بماند، در خطاب به امام علی(ع) فرمود :
📋《یَا ابْنَ أَبِی طَالِبٍ(ع)! عَلَیْکَ السَّلَامُ!
اِشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِینِ، وَ قَعَدْتَ حُجْرَةَ الظَّنِینِ!》
♦️ای پسر ابوطالب(ع)! سلام بر تو!
همچون کودکی که در شکم مادر جمع شده و زانو در بغل گرفته، کنج خانه نشستهای! و همانند آدمهای ظنین و متهم به گوشهای نشستهای!
📋《اِفْتَرَسْتَ الذِّئابَ وَ افْتَرَشْتَ التُّرَابَ》
♦️روزی گرگ ها را میدریدی و امروز خاک را فرش خود قرار دادهای و گوشهای نشستهای!
📋《لَیْتَنِی مِتُّ قَبْلَ هَنِیئَتِی》
♦️اى کاش قبل از این که به این حالت ذلّتِ ظاهرى بیفتم، مُرده بودم.(۴)
📚منابع :
۱)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶
۲)الطرائف سید بن طاووس، ج۱، ص۲۶۳
۳)شرح الأخبار قاضی نعمان، ج۳، ص۳۴
۴)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۰۷
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال1⃣0⃣2⃣:آیا ازدواج «عمر بن خطاب» با #حضرت_ام_کلثوم_سلام_الله_علیها دختر #امام_علی_علیه_السلام در تاریخ صحّت دارد؟👇
✍پاسخ این سوال در تحقیقی مفصّل و متقن توسط موسسه «حضرت ولیعصر(عج)» در نُه محور :👇
@TarikhEslam
✍محور اول : دختری به نام ام كلثوم وجود نداشته است!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/01.htm#03
✍محور دوم : ام كلثوم دختر ابوبكر، يا ام كلثوم دختر امام علی(ع)؟
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/02.htm#04
✍محور سوم : تعارض های موجود در نقل قضيه!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/02.htm#05
✍محور چهارم : اهانت به ناموس رسول خدا!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#06
✍محور پنجم : بررسي و تحليل بهانه عمر براي ازدواج!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#07
✍محور ششم : مخالفت با سنت رسول خدا!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/03.htm#08
✍محور هفتم : عمر با ام كلثوم «كفو» نبود!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#11
✍محور هشتم : ازدواج با تهديد و زورگويي!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#10
✍محور نهم : بررسي روايات اهل تسنن!
http://www.valiasr-aj.com/lib/omekolsom/04.htm#11
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍پاسخی دیگر به شبهه «ازدواج عمر و دختر امیرالمؤمنین(علیه السلام)» در بیان #استاد_ابوالقاسمی
@TarikhEslam
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍
5️⃣2️⃣2⃣ #معرفی_کتاب:📚
کتاب «ازدواج ام کلثوم با عمر» بررسی و نقد شبهه ازدواج حضرت ام کلثوم(سلام الله علیها) با عمر بن خطاب؛ اثر آیت الله استاد سید علی میلانی✍📚👇
@TarikhEslam
4_5863933121405128890.pdf
873.6K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚
کتاب «ازدواج ام کلثوم با عمر»
@TarikhEslam
🕌تصویری از بیرون ضریح قبر مطهر «حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله)» که در کنار ایشان «ابوبکر بن ابی قُحافه» و «عُمر بن خطّاب» نیز دفن می باشند.
📎یکی از فضائلی که اهل سنت برای خلیفه اول و دوم خود قائلند دفن این دو نفر در کنار مرقد مطهر و شریف حضرت رسول اکرم(ص) می باشد!
@TarikhEslam
🕌تصویری از داخل ضریح قبر مطهر حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه و آله) :👆
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه
@TarikhEslam
#پرسش_و_پاسخ
سوال2⃣0⃣2⃣:جمله «لَولَا عَلِيٌّ(ع) لَهَلَکَ عُمَرُ» در چه منابعی آمده است؟👇
#امام_علی_علیه_السلام
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⏯📽⏯📽⏯📽⏯📽⏯📽
🎙پاسخ #استاد_ابوالقاسمی :👆
🌐برای اطلاعات بیشتر در این زمینه، به سایت زیر مراجعه کنید!👇
🆔 http://www.valiasr-aj.com/fa/page.php?bank=question&id=2143
@TarikhEslam
📜«سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»
#امام_علی_علیه_السلام
@TarikhEslam
✅أصْبغ بن نباته نقل می کند :
وقتی #امام_علی_علیه_السلام بر کرسی خلافت نشست و مردم با او بیعت کردند، به مسجد آمد، در حالی که عمامه رسول اکرم(ص) را بر سر مبارک نهاده بود، و ردای ایشان را بر تن کرده بود.
پس بر فراز منبر رفت و حمد و ثنای الهی را به جا آورد و مردم را وعظ و انذار نمود، سپس خطاب به مردم فرمود :
📜«يَا مَعْشَرَ النَّاسِ! سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي! سَلُونِي فَإِنَّ عِنْدِي عِلْمَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ! أَمَا وَ اللَّهِ لَوْ ثُنِيَ لِيَ الْوِسَادُ لَحَكَمْتُ بَيْنَ أَهْلِ التَّوْرَاةِ بِتَوْرَاتِهِمْ وَ بَيْنَ أَهْلِ الْإِنْجِيلِ بِإِنْجِيلِهِمْ وَ أَهْلِ الزَّبُورِ بِزَبُورِهِمْ وَ أَهْلِ الْقُرْآنِ بِقُرْآنِهِمْ حَتَّى يَزْهَرَ كُلُّ كِتَابٍ مِنْ هَذِهِ الْكُتُب وَ يَقُولُ يَا رَبِّ إِنَّ عَلِيّاً قَضَى بِقَضَائِكَ!»
♦️ای مردم! از من بپرسید قبل از اینکه مرا از دست بدهید.
از من بپرسید، که براستی علم اولین و آخرین نزد من است.
آگاه باشید که به خدا قسم، اگر وساده ای نهاده می شد و من بر آن وساده می نشستم[کنایه از اینکه اگر به من فرصتی می دادند] هر آینه برای اهل تورات، بر طبق تورات و برای اهل انجیل بر طبق انجیل و برای اهل زبور، بر طبق زبور، و برای اهل قرآن، بر طبق آیات قرآن، حکم می کردم و فتوا می دادم.
به گونه ای که این کُتب به زبان آیند و بگویند : علی راست گفت و دروغ نگفت!
و علی(ع) مطابق آنچه خدا در ما نازل کرده، به شما فتوا داده است.(۱)
📚منبع :
۱)الإرشاد شیخ مفید، ج۱، ص۳۴
@TarikhEslam
🔰تمام صحابه نيازمند علم #امام_علی_علیه_السلام بودند و «ابوبكر» و «عمر» در حل مسائل به ایشان مراجعه می كردند!
👤ابن جوزی می نویسد :
«کَانَ أَبُوبَکرِِ وَ عُمَرُ یُشَاوِرَانَهُ وَ یُرجِعَانِ إِلَى رَأیِهِ وَ کَانَ کُلُّ الصِّحَابَةِ مُفْتَقِراً إِلَى عِلْمِهِ وَ کَانَ عُمَرُ یَقُولُ : أَعُوذُ بِاللهِ مِن مُعْضِلَةِِ لَيْسَ لَهَا أَبُو اَلْحَسَنِ(ع)»
ابوبکر و عمر با امیرالمومنین(ع) مشورت میکردند و به رأی و نظر ایشان رجوع میکردند و تمامی صحابه نیازمند علم او بودند و عمر میگفت : به خدا پناه میبرم از مشکلی که ابوالحسن در آن نباشد.(۱)
📚منبع :
۱)المنتظم ابن جوزی، ج۵، ص۶۸
@TarikhEslam