eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
162 ویدیو
276 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
✍پاسخ: روایت مذکور به این شکل است که «ابن عباس» نقل می کند که حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند: 📜《عَلِیُّ بْنُ أَبِی‌طَالِب(ع) بَابُ حِطَّةٍ، مَنْ دَخَلَ مِنْهُ کَانَ مُؤْمِناً، وَ مَنْ خَرَجَ مِنْهُ کَانَ كافراً》 ♦️على بن ابی طالب(ع) باب حطّه است و هرآن كس در آن داخل شود مؤمن، و هر آن كه از آن خارج شود كافر است.(۱) اما کلمه «حِطَّة» از آیه ۱۶۱ سوره اعراف گرفته شده است. خداوند متعال می فرماید : 📜《وَ إِذْ قِيلَ لَهُمُ اُسْكُنُوا هٰذِهِ اَلْقَرْيَة..وَ قُولُوا حِطَّةٌ وَ اُدْخُلُوا اَلْبٰابَ سُجَّداً نَغْفِرْ لَكُمْ خَطِيئٰاتِكُمْ سَنَزِيدُ اَلْمُحْسِنِينَ》 ♦️هنگامی که به آنها (بنی اسراییل) گفته شد:در این شهر سکونت گزینید و بگویید: [خداوندا،] گناهان ما را فرو ریز و سجده کنان از دروازه ی شهر درآیید، تا گناهان شما را بر شما ببخشاییم. به زودى بر اجر نیکوکاران بیفزاییم. در این آیه، مشهور مفسران شیعه و سنی مراد از «القَریَة» را شهر بیت المقدس می دانند، که آیه ی《یاقَومِ! ادخُلوا الاَرض َ‌المُقَدَّسَةَ الَّتی کَتَبَ اللّهُ لَکُم..》 مؤیّد آن است. وبرخی بر این باورند که فرمان ورود یاد شده در آیه، مربوط به پس از رهایی بنی اسرائیل از «وادی تیه» است. در هر صورت دست کم این معنای سربسته را می‌توان از آیه برداشت کرد که خداوند، بنی‌اسرائیل را فرمان داد که با حالتی خاص، از دری معین وارد بیت المقدس شوند و عبارت مشخصی را بر زبان آورند تا خداوند از خطاهای گذشته آنان درگذرد.(۲) 📚منابع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۰، ص۷۶ ۲)مجمع البیان طبرسی، ج۱، ص۲۴۷ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 6️⃣2️⃣ :📚 کتاب «افضلیّت علی(ع)» ذکر افضلیت از حیث تقوا و عبودیت؛ زهد و سخاوت؛ علم و دانش و فقاهت و قضاوت؛ فصاحت و شجاعت و سیاست؛ اثر مرحوم عبدالفتاح عبدالمقصود✍📚👇 @TarikhEslam
4_5863933121405128908.pdf
793.7K
📚✍📚✍📚✍📚✍📚 کتاب «افضلیت علی(ع)» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال7️⃣2️⃣:فلسفه ی گریه های بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) و جریان هجوم توسط غاصبین، چه بود؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : حضرت فاطمه(ع) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص) به فاصله کمی به پدر بزرگوارشان ملحق شدند. در این فاصله اندك تا شهادت خود حضرت(س) گریه و حزن ایشان به قدری بود، که نام ایشان جزء بکائین خمسه می باشد. امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📋《الْبَكَّاءُونَ خَمْسَة : آدَمُ(ع)، و يَعقُوبُ(ع)، و يُوسُفُ(ع) وَ فَاطِمَةُ(س) بِنتُ مُحَمَّدِِ(ص) وَ عَلِىُّ بنُ الحُسَينِ(ع)! وَ أَمَّا فَاطِمَةُ(س) فَبَكَتْ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ(ص) حَتَّى تَأَذَّى بِهِ أَهْلُ الْمَدِینَةِ فَقَالُوا لَهَا : قَدْ آذَیْتِینَا بِكَثْرَةِ بُكَائِكِ! إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِاللَّیْلِ وَ إِمَّا أَنْ تَبْكِی بِالنَّهَارِ فَكَانَتْ تَخْرُجُ إِلَى الْمَقَابِرِ مَقَابِرِ الشُّهَدَاءِ فَتَبْكِی حَتَّى تَقْضِیَ حَاجَتَهَا ثُمَّ تَنْصَرِفُ》 ♦️گريه كنندگان -معروف تاريخ- پنج نفرند : آدم(ع) و يعقوب(ع) و يوسف(ع) و حضرت فاطمه زهرا(س) وامام سجاد(ع)! امام صادق(ع) درباره علت گريه حضرت فاطمه(س) فرمود : حضرت فاطمه(س) در فراق رسول اکرم(ص) به قدرى گریه كرد كه اهل مدینه خسته و ناراحت شده و به او گفتند : تو به واسطه كثرت گریه‏ ات ما را اذیّت مى‏ كنى! باید یا شب گریه کنی و یا روز گریان باشی! لذا حضرت زهرا(س) از مدینه خارج و به سوى قبر شهداء مى‏ رفت، وقتى ناراحتی هاى قلبى خود را با گریستن خالى مى‏ كرد، به سوى مدینه باز مى‏ گشت.(۱) اما حقیقت این است که گریه حضرت فاطمه(س) تنها براى از دست دادن پدر نبود، بلکه گریه های ایشان، مردم را به یاد وقایعی مى انداخت، که نسبت به آن بی تفاوت شده بودند و این دل حضرت فاطمه(س) را به درد می آورد، از جمله بی حرمتی و بی اعتنایی به فرمایشات رسول اکرم(ص) در مورد جانشینی امام علی(ع) و هجوم و اهانت به خانه وحی و نادیده گرفتن و حتی فراموشی واقعه غدیر و اینکه حضرت(س) به واسطه این گریه ها به نوعی درصدد اثبات حقانیت و مظلومیت امام علی(ع) بود. چون با شعار《فُقِدَ النَّبِیُّ وَ ظُلِمَ الْوَصِیُّ》این راه را پیش گرفتند. اما اینکه آیا این گریه ها موجب آزار اهل مدینه بوده است یا نه؟!! 👤علامه مرحوم سید جعفر مرتضی عاملی در این باره می‏ گوید : «ما تصور نمی‏ كنیم كه گریه زهرا(س) در فراق پدرش آسایش مردم را به هم زد و موجب اعتراض آنان شد بلكه آنچه آنان را ناراحت كرد و به واكنش واداشت چیزی است كه وجود زهرا(س) در كنار قبر پدرش با حالتی از حزن و اندوه و دلتنگی و دل شكستگی برمی‏ انگیخت (یعنی) مظلومیت زهرا(س) كه بلافاصله پس از درگذشت پدرش به سراغ او آمده بود و نمایانگر حالت تحریك مداوم مردم پاك نهاد و مخلص و با ایمان و در نتیجه نابودی خطی بود كه از انجام هیچ عملی در راه رسیدن به خواسته‏ هایش فرو گذار نكرد. گریه زهرا در فراق شخص رسول خدا(ص) به اندازه گریه آن بانو در تجسم سرنوشت غمباری كه به مجرد وفات پیامبر اسلام، بر خاندان پیامبر(ص) وارد شد نبود (در واقع گریه اصلی برای اوضاع پس از رحلت پیامبر(ص) بود)»(۲) به هر حال پس از فشار حاکمان و اعتراض همسایگان، امام علی(ع) در قبرستان بقیع، اتاقى براى فاطمه زهرا(س) ساخت که (بیت الاحزان) نام گرفت. پس از آن حضرت فاطمه(س) در آن شروع به گریه نمودند؛ و به این نحو، گریه را علنی تر کردند. البته گریه حضرت(س) در خانه ی خودش تا حدودی علنی بود، چون خانه امیرمومنان(ع) به مسجد النبی(ص) چسبیده بود و درب آن به داخل مسجد باز می شد. لذا تمام اهل مسجد آن گریه های اعتراض را می شنیدند و برایشان یقین حاصل می شد که آن حضرت(س)، از ابوبکر و مردم مدینه رنجیده اند. لذا بر آنها واجب می شد که رضایت حضرتش را جلب کنند، امّا چنین نکردند. البته طبق احادیث خود اهل سنّت، ابوبکر و عمر اقدام نمودند به جلب رضایت آن حضرت(س)، ولی آن حضرت(س) رضایت ندادند که هیچ، بلکه تأکید نمودند که هیچگاه آنها را نخواهند بخشید.(۳) در روایات دیگری آمده است که حضرت فاطمه(س) پس از رسول اکرم(ص) همیشه محزون و غمگین بود و هیچگاه نخندید و آنگاه که بیمار شد، در شکایت خود به سوى خدا چنین مى گفت : 📋《يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ! بِرَحْمَتِكَ أَسْتَغِيثُ فَأَغِثْنِي اَللَّهُمَّ زَحْزِحْنِي عَنِ اَلنَّارِ وَ أَدْخِلْنِي اَلْجَنَّةَ وَ أَلْحِقْنِي بِأَبِي مُحَمَّدٍ(ص)》 ♦️اى خداوند زنده و پاينده، به رحمت تو پناه مى برم پس به فريادم برس! بار خدايا! مرا از آتش جهنم دور گردان و به بهشت وارد كن و مرا به پدرم رسول خدا(ص) ملحق ساز.(۴) 📚منابع : ۱)الخصال شیخ صدوق، ج۱، ص۲۷۲ ۲)مأساة الزهراء(س)، مرتضى عاملى، ج۱، ص۳۳۵ ۳)صحیح بخاری، ج۶، ص۱۴۵ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۷۸، ص۲۳۳ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚 7️⃣2️⃣ :📚 کتاب «بیت الاحزان» شرح زندگانی و حوادث زندگی حضرت فاطمه(س) بعد از شهادت حضرت رسول اکرم(ص)؛ اثر مرحوم شیخ عباس قمی✍📚👇 @TarikhEslam
4_710636819120652947.pdf
4.59M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ کتاب «بیت الاحزان» @TarikhEslam
4_710636819120652948.pdf
2.01M
📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ کتاب «رنج ها و فریادهای فاطمه(س)» @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴♦️🏴 📜شهادت هنگام هجوم توسط مهاجمان که مورد اتفاق شیعه و سنی:👇 @TarikhEslam
✅مساله سقط شدن حضرت محسن(ع) و شهادت ایشان توسط هجوم مهاجمان مورد اتفاق شیعه و سنی می باشد و جای انکار نمی باشد که به برخی از این مدارک اشاره می شود:👇 📚کتب اهل تسنن: 1⃣مرحوم ابن شهر آشوب از کتاب معارف ابن فتیبه از علمای برجسته اهل سنت نقل می کند : 《فرزندان فاطمه(س) حسن(ع)و حسین(ع) و زینب(س) و ام کلثوم(س) و محسن(ع) بودند. همانا محسن از ضربه قنفذ کشته شد.》 📚منبع: مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۲ 2⃣بلاذری در انساب الاشراف خودش نقل می کند : 《فاطمه(س) برای علی(ع) چند فرزند به دنیا آورد که عبارتند از؛ حسن(ع) با کنیه ابا محمد و حسین(ع) با کنیه ابا عبدالله و محسن(ع) که در کودکی از دنیا رفت.》 📚منبع: انساب الاشراف بلاذری، ج۱، ص۴۰۴ 3⃣مسعودی می نویسد : 《آنان در هجوم خود به خانه فاطمه(س) سیده زنان را در پشت درب چنان فشردند که محسن(ع) را سقط کرد.》 📚اثباه الوصیه مسعودی، ص۱۴۲ 4⃣شهرستانی از «نظام» که از علمای برجسته اهل سنت است نقل می کند : 《همانا عمر چنان ضربه ای به شکم فاطمه(س) در روز بیعت زد که فاطمه(س) جنین خود را از شکم انداخت.》 📚منبع: الملل و النحل شهرستانی، ج۱، ص۵۷ 5⃣ابن ابی الحدید از استادش نقیب نقل می کند که می گفت : 《پیامبر(ص) اگر در زمان فاطمه(س) زنده بود بدون شک خون کسانی که فاطمه را ترساندند تا بچه از شکمش افتاد را مباح می کرد.》 📚منبع: شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید معتزلی، ج۱۴، ص۱۹۲ 6⃣طبری می نویسد : 《فاطمه(س)برای علی(ع) حسن(ع) و حسین(ع) و محسن(ع)را به دنیا آورد، لکن محسن(ع) در کودکی از دنیا رفت.》 📚منبع: ذخائر العقبی طبری، ص۵۵ 7⃣ذهبی عالم برجسته اهل سنت از احمد حماد کوفی که از حافظان اهل سنت است نقل می کند : 《بدون شک عمر چنان لگدی به فاطمه(س) زد که محسن از او سقط شد.》 📚منبع: لسان المیزان ذهبی، ج۱، ص۲۶۸ 8⃣صفدی نیز در کتاب خود می نویسد : 《بدون شک عمر در روز بیعت چنان فاطمه(س) را زد که محسن(ع) را از شکم انداخت.》 📚منبع: الوافی بالوفیات صلاح الدین صفدی، ج۶، ص۱۵ 9⃣جوینی از بزرگان اهل سنت از پیامبر(ص) چنین نقل می کند که می فرمود : 《هرگاه فاطمه(س) را می بینم به یاد مصیبت هایی که پس از من بر او وارد می شود می افتم وگویی که من خود شاهد آن اتفاقات هستم ومی بینم که ذلت به خانه او وارد شده وحرمتش را هتک نموده وحق اورا غصب وارث اورا منع وپهلویش را شکسته وجنین اورا سقط نموده اند.》 📚منبع: فرائد السمطین جوینی، ج۲، ص۳۴ 🔟ذهبی در شرح حال ابن ابی دارم می گوید : ابن ابی دارم شخصی بود که در طول عمر خود با رعایت اعتدال زندگی کرد، ولی در آخرین روزهای عمرش بیشترین چیزی که برای او خوانده می شد روایات معایب بود. برای او این روایت خوانده شد و او نیز تایید می کرد. 《عمر به پهلوی فاطمه(س) لگد زد ومحسنش را سقط نمود.》 📚منبع: سیر اعلام النبلاء ذهبی، ج۱۵، ص۵۷۸ ........................................ 📚کتب شیعه: 1⃣مرحوم طبرسی نقل می کند که امام حسن(ع) خطاب به مهاجم خانه حضرت زهرا(س) عرضه می داشت : 《تو کسی هستی که بر فاطمه(س) دختر پیامبر(ص)ضربه وارد کردی تا فرزند درون شکمش را سقط کرد.》 📚منبع: الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۲۷۸ 2⃣سلیم بن قیس نقل می کند : 《به زهرا(س) ضربه و آسیب رساندند تا جنینش سقط شد و به واسطه این ضربه شهید شد.》 📚منبع: کتاب سلیم بن قیس هلالی، ج۲، ص۵۸۸ 3⃣امام صادق(ع) فرمود : 《عمر با پایش به زهرا(ع) ضربه وارد کرد در حالی که او حامله به محسن(ع) بود و پس از آن ضربه محسن(ع) از او سقط شد.》 📚منبع: الاختصاص شیخ مفید، ص۱۸۵ 4⃣در روایت دیگر فرمود : 《قنفذ به امر عمر با شمشیر بر فاطمه(س) ضربه وارد کرد و او محسن(ع) را سقط کرد.》 📚منبع: دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴ 5⃣شیخ صدوق روایت می کند که پیامبر گرامی(ص) فرمود : 《فاطمه(س)سیده زنان عالمین و پاره تن من و نور چشم من می باشد. پس از من حرمتش شکسته می شود و حقش غصب می شود و فرزندش سقط می شود و او ندا می دهد یا محمد! اما اجابت نمی شود.》 📚منبع: امالی شیخ صدوق، ص۱۱۴ 6⃣در روایت دیگر آمده است: 《آنان به منزل زهرا(س) حمله.کردند و سبب سقط محسن شدند.》 📚منبع: بحار الانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۵ 7⃣در کتاب ارشاد القلوب آمده است که حضرت زهرا(س) فرمود : 《آنان سبب سقط محسن شدند، بدون آنکه او جرمی کرده باشد.》 📚منبع: بحار الانوار مجلسی، ج۳۰، ص۳۵۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال8️⃣2️⃣:منظور از «مصحف فاطمه(س)» چیست؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ: حضرت فاطمه(س) پس از رسول خدا(ص) ۷۵ یا ۹۵ روز زندگى کرد و بر اثر از دست دادن پدر، دچار اندوهى شدید شد. در این مدت جبرئیل براى تعزیت نزد حضرت(س) مى‌آمد و ایشان را از حوادثى که درباره فرزندانشان رخ مى‌دهد، آگاه مى‌کرد و امام على(ع) آن‌ها را مى‌نگاشت، که در این زمینه روایتی است به نقل از حمّاد بن عثمان که می گوید از امام صادق(ع) پرسیدم : 📋《مَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ؟  قَالَ : إِنَّ اَللَّهَ تَعَالَى لَمَّا قَبَضَ نَبِيَّهُ(ص) دَخَلَ عَلَى فَاطِمَةَ(س) مِنْ وَفَاتِهِ مِنَ اَلْحُزْنِ مَا لاَ يَعْلَمُهُ إِلاَّ اَللَّهُ عَزَّوَجَلَّ فَأَرْسَلَ اَللَّهُ إِلَيْهَا مَلَكاً يُسَلِّي غَمَّهَا وَ يُحَدِّثُهَا!》 ♦️مصحف فاطمه (س) چيست؟ فرمود : وقتی که خدای تعالى پيغمبرش(ص) را قبض روح فرمود، فاطمه(س) از وفات آن حضرت(ع) اندوهگین شد، که جز خداى عزوجل مقدارش را نمی داند، بدان جهت خدا فرشته‏ اى برايش فرستاد که او را دلدارى دهد و با او سخن بگويد. 📋《فَشَكَتْ ذَلِكَ إِلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) فَقَالَ : إِذَا أَحْسَسْتِ بِذَلِكِ وَ سَمِعْتِ اَلصَّوْتَ قُولِي لِي فَأَعْلَمَتْهُ بِذَلِكَ》 ♦️فاطمه(س) از اين داستان به اميرالمؤمنين(ع) شکايت کرد، (يعنى گزارش داد و يا شکايتش از نظر ننوشتن سخنان فرشته بود). على(ع) فرمود : وقتی آمدن فرشته را احساس کردى و صدايش را شنيدى، بمن بگو! 📋《فَجَعَلَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) يَكْتُبُ كُلَّ مَا سَمِعَ حَتَّى أَثْبَتَ مِنْ ذَلِكَ مُصْحَفاً》 ♦️پس فاطمه(س) به اميرالمؤمنين(ع) خبر داد و آن حضرت(س) هر چه مى‏ شنيد مى‏ نوشت، تا آنکه از آن سخنان، مُصحفى ساخت. امام علی(ع) در ادامه می فرماید : 📋《أَمَا إِنَّهُ لَيْسَ فِيهِ شَيْءٌ مِنَ اَلْحَلاَلَ وَ اَلْحَرَامِ وَ لَكِنْ فِيهِ عِلْمُ مَا يَكُونُ》 ♦️اما در آن مصحف، چيزى از حلال و حرام نيست، بلکه در آن علم به پيش آمدهاى آينده است.(۱) حضرت(س) این مصحف را در اختیار امام على(ع) قرار داد. وفرمود : بعد از امام علی(ع) اختيار آنها را به حسن(ع) مى‏ سپارم و پس از وى به حسين(ع)! خداوند را بر اين گواه می گیرم و مقداد بن اسود و زبير بن عوام نيز شاهد آن هستند. امام صادق(ع) نیز فرمود : 📋《وَاللهِ إِنَّ عِنْدَنَا مُصْحَفُ فَاطِمَةَ(س)》 ♦️به خدا قسم مصحف فاطمه(س) نزد ما اهل بیت(ع) است.(۲) به خاطر همین یکی از القاب معروف حضرت فاطمه زهرا(س)《مُحَدِّثَه》است که امام صادق(ع) در سبب نامگذاری مادرش فاطمه(س) به محدثه چنین می‌فرماید : 📋《إِنَّمَا سُمِّيَت فَاطِمَةُ(س) مُحَدِّثَةَ لِأَنَّ المَلَائِكَةَ كَانَت تَهبِطُ مِن السَّمَاءِ فَتَنَادِيهَا كَمَا تُنَادِي مَريَمُ بِنتِ عِمرَانَ》 ♦️همانا فاطمه(س) به محدثه نامگذاری شد چون فرشتگان پیوسته از آسمان فرود می‌آمدند و به فاطمه(س) خبر می‌دادند همانطور که به مریم دختر عمران خبر می‌دادند.(۳) 📚منابع : ۱)اصول کافی کلینی، ج۱، ص۲۴۰ ۲)کشف الغمه اربلی، ج۲، ص۱۶۹ ۳)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۸۸ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال9️⃣2️⃣ : چرا بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به مزار شهدای اُحُد، مخصوصا مزار می رفتند؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : طبق منابع تاریخی حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) بر سر مزار شهدای اُحُد می رفت و در آنجا بر مزار حضرت حمزه سیدالشهداء گریه می کرد. در حدیثی از امام صادق(ع) نقل شده است که؛ 📋《..تَأْتِي قُبُورَ اَلشُّهَدَاءِ فِي كُلِّ جُمْعَةٍ مَرَّتَيْنِ اَلْإِثْنَيْنَ وَ اَلْخَمِيسَ فَتَقُولُ هَاهُنَا كَانَ رَسُولُ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ هَاهُنَا كَانَ اَلْمُشْرِكُونَ》 ♦️حضرت فاطمه(س) هفته ای دوبار در روزهای دوشنبه و پنجشنبه به زیارت شهدای احد می رفت و آنها را زیارت می کرد و محل جنگ رسول خدا(ص) با مشرکین را دقیقا نشان می داد.(۱) اما حضرت فاطمه(س) علاوه بر زیارت اهل قبور، در صدد این بود که یاد شهدای احد و رشادت های آنان و در این میان شجاعت ها و رشادت های بی نظیر امام علی(ع) و فراریان جنگ احد را در خاطر مردم زنده کند. و به نوعی به مردم بفهماند که، کسانی که شما با آنها بیعت کرده اید و از آنها تعبیر به خلیفه حضرت رسول اکرم(ص) می کنید، همان کسانی هستند که در جنگ احد پا به فرار گذاشتند و از جنگ گریختند. و در مقابل این همسرم علی(ع) بود که یک تنه از جان رسول اکرم(ص) محافظت کرد تا جایی که ملائک از جانبازی و حمایت او به وجد آمده و جمله《لا فَتى اِلاّ عَلِىّ(ع) لا سَيفَ اِلاّ ذُوالفَقار》را سر دادند. حتی حضرت(س) پیشتر در خطبه فدکیه خطاب به مهاجر و انصار فرموده بود که؛ 📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِی‏ءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَها بِسَیْفِهِ...وَ اَنْتُمَ فی رَفاهِیَّةٍ مِنَ الْعَیْشِ، و ادِعُونَ فاکِهُونَ آمِنُونَ، تَتَرَبَّصُونَ بِنَا الدَّوائِرَ، وَ تَتَوَکَّفُونَ الْاَخْبارَ، وَ تَنْکُصُونَ عِنْدَ النِّزالِ، وَ تَفِرُّونَ مِنَ الْقِتالِ》 ♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمى‌‏کوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمى‌‏کرد، باز نمى‏‌گشت. و این در حالى بود که شما در آسایش زندگى مى‏‌کردید، در مهد امن متنعّم بودید، و در انتظار بسر مى‌‏بردید تا ناراحتى‌‏ها ما را در بر گیرد، و گوش به زنگ اخبار بودید، و هنگام کارزار عقبگرد مى‌‏کردید، و به هنگام نبرد فرار می نمودید.(۲) 👤زيد بن وهب می گويد : به عبدالله بن مسعود گفتم : آيا، به جز علی(ع) و ابودجانه و سهل بن حنيف، همه در جنگ احد فرار كردند؟ گفت : همه فرار كردند به جز علی(ع).(۳) بزرگان محقّقين و اعلام اهل سيره و تاريخ و حديث از اهل سنّت تصريح كرده اند كه در جنگ احد، در شرايطى كه مشركين بعد از شكست ابتدائى، برگشتند و قصد قتل رسول خدا(ص) و انهدام قواى مسلمين را داشتند، ابوبكر و عمر نيز چونان ديگران، آن سرور را در درياى دشمن رها كرده و تنها گذاشته و براى حفظ جان خودشان پا به فرار گذاشتند. و ابن عباس نقل می کند که در جنگ احد، تنها كسى كه در آن جنگ با رسول خدا(ص) ماند و استقامت كرد، علىّ بن ابيطالب(ع) بود، و همه پا به فرار گذاشتند.(۴) و اینکه چرا حضرت فاطمه(س) بر مزار حمزه سیدالشهداء گریه می کردند، شاید دلیلش این بوده است که در این لحظات سرنوشت ساز جای خالی افرادی چون حمزه را احساس می کردند. تاجایی که بعدها امام علی(ع) بر فراز منبر می فرمود: 📋《أَمَا وَاللهِ لَوْ أَنَّ حَمْزَةَ وَجَعْفَراً کَانَا بِحَضْرَتِهِمَا مَا وَصَلاَ إِلَى مَا وَصَلاَ إِلَیْهِ،وَ لَو كانا شَاهِدَيهِما لاتَبَقا نَفسَيهِما》 ♦️آگاه باشید! سوگند به خدا! اگر حمزه و جعفر(ع) زنده وحاضر بودند، آن دو نفر (اولی و دومی) به آن مقام (خلافت) كه رسيدند، نمى رسيدند، و اگر حمزه و جعفر بودند، شاهد و ناظر بودند، که آن دو نفر، جان سالمى از ميان بيرون نمى بردند و خود را به هلاكت مى انداختند. 📋《أَمَّا حَمْزَهُ فَقُتِلَ یَوْمَ أُحُدٍ وَأَمَّا جَعْفَرٌ فَقُتِلَ یَوْمَ مُوتَهَ وَبَقِیتُ بَیْنَ جِلْفَیْنِ جَافِیَیْنِ ذَلِیلَیْنِ حَقِیرَیْنِ عَاجِزَیْنِ الْعَبَّاسِ وَعَقِیلٍ وَکَانَا قَرِیبَیِ الْعَهْدِ بِکُفْرٍ فَأَکْرَهُونِی وَقَهَرُونِی》 ♦️حمزه در نبرد احد کشته شده بود و جعفر در نبرد موته، من بودم و دو عامی تندخوی بدبخت ناتوان خوار؛ عباس و عقیل که تازه از کفر به اسلام روی آورده بودند. مردم مرا ناخوش داشتند و رها کردند.(۵) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج‏۳، ص۲۲۸ ۲)الاحتجاج مرحوم طبرسی، ج۱، ص۱۰۷ ۳)كنز العمّال متقی هندی، ج۱۰، ص۴۲۵ ۴)المستدرك علی الصحیحین نیشابوری، ج۳، ص۱۱۱ ۵)کتاب سلیم بن قیس، ج۱، ص۱۶۰ @TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوال0️⃣3️⃣ : چرا در برهه های حساس حیات خود، همواره از این دو شخصیت «حمزه و جعفر» یاد می کردند؟👇 @TarikhEslam
✍پاسخ : عظمت برخی انسان ها وابسته به زمان حیاتشان نیست. برخی آن قدر بزرگند که در تاریخ نمی گنجند؛ در زمان جاری می شوند و گویا همیشه هستند و این «همیشه بودن» تسلای دل دوست و خار چشم دشمن است. و حمزه، سیدالشهداء، اسدالله و جعفر طیّار از این نوع شخصیت ها بودند. امام باقر(ع) در ضمن حدیثی، عزّت بنی هاشم را وابسته به حضور جعفر و حمزه می داند و بیان می دارد که اگر آن دو، زنده بودند، کار و سرانجام علی(ع) به گونه ای دیگر رقم می خورد. 👤اما حمزه سیدالشهداء، اسدالله و اسد رسوله که در ابتدای رسالت پیامبر اکرم(ص) تا لحظه ی شهادت، از هیچ گونه حمایت دریغ نکرد و شکاف های ایجاد شده را، با حمایت ها و رشادت های خود از رسول خدا(ص) پُر کرده بود. بنی هاشم پس از بعثت، در اثر فشار مشرکین، از نظر اجتماعی و اقتصادی ضعیف شدند و این حمزه بود که نگذاشت مشکلات فراوان، بنی هاشم را از پای درآورد. و در دو جنگ ابتدایی اسلام علیه شرک، یعنی بدر و احد رشادت ها از خود نشان داد و دلاوری ها به خرج داد تا اینکه به شهادت رسید. حمزه، «بار» نبود، «یار» بود. مانند برخی، از اسلام اعتبار نگرفت، بلکه به اسلام، عزّت و اعتبار بخشید. او سیف الاسلام بود! شمشیر بران اسلام! 👤و اما جعفر که او نیز علاوه بر دلیری دارای بلاغت و فصاحت کلام بوده و خطیبی بی نظیر در اسلام شناخته می شد و در جریان هجرت مسلمانان به حبشه، وقتی عمروعاص برای برگرداندن مسلمانان به مکه، به حبشه آمد، این جعفر بود که با نجاشی به نحوی با بیان بلیغ خود، نجاشی را متقاعد ساخت، که آنان را در حبشه سکنی دهد. تا جایی که نجاشی تحت تاثیر کلام جعفر قرار گرفت و از تحویل دادن آنها خود داری نمود. و آنان را همچون شهروندان حبشه، اکرام نمود و عمروعاص را دست خالی به مکه باز فرستاد. جعفر زبان گویای اسلام بود. بررسی سیره و شخصیت و خدمات حمزه و جعفر در طول تاریخ نشان می دهد که چقدر انسانهای تربیت یافته و نیروهای کارآمد و کارساز، برای اصلاح امر یک ولی و حجت الهی، مفید و موثر خواهند بود و هم برای آنها که می خواهند عهده دار امور شوند و پرچم حمایت و عزت اسلام بر دوش گیرند. حمزه شمشیر برّان اسلام و جعفر زبان گویای اسلام بود. دو چیزی که علی(ع) به آن نیاز داشت. کسی که از حق بگوید و کسی که از حق دفاع کند. 📚منابع : ۱)الکافی کلینی، ج۸، ص۱۸۹، ح۲۱۶ ۲)تاریخ طبری، ج۲، ص۵۸ @TarikhEslam