تاملی در تاریخ اسلام
9⃣صدای «فُزْتُ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ» #امام_علی_علیه_السلام در مسجد طنین انداز می شود!👇 #روز_شمار_شه
🔟اصحاب، ابن ملجم را دستگیر و به محضر #امام_علی_علیه_السلام حاضر کردند!👇
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
@TarikhEslam
✅در این لحظه، مردم ابن ملجم را دستگیر کرده و نزد امام علی(ع) آوردند، در حالی که مردم با دیدنش او را لعنت می کردند.
وقتی نگاه أميرالمؤمنين(ع) به آن ملعون افتاد، فرمود :
ای ابن ملجم! جنایتی بزرگ کردی!
آیا من برایت بد امامی بودم؟
آیا تو را مورد مرحمت قرار ندادم و بر دیگران برنگزیدم؟
با وجود اینکه می دانستم قاتل من خواهی بود به تو احسان کردم و بخششم به تو را افزون ساختم تا از راه گمراهی که برگزیده ای بازگردی، اما شقاوت بر تو غلبه کرد تا مرا بکشی ای شقی ترین اشقیاء!(۱)
سپس ام كلثوم(س) خود را بر مسجد رساند و خطاب به ابن ملجم گفت :
اى دشمن خدا! أمير مؤمنان را كشتى؟
آن ملعون گفت :
جز اين نيست كه پدر تو را كشته ام! (نه أمير مؤمنان را)!
ام کلثوم فرمود :
اى دشمن خدا! اميد آن دارم كه باكى بر ایشان نباشد و بهبودى يابد!
ابن ملجم گفت :
📋《وَاللهِ! لَقَدِ اشتَرَیتُهُ بِأَلفٍ، وسَمَمتُهُ بِأَلفٍ، ولَو کانَت هذِهِ الضَّربَهُ عَلی جَمیعِ أهلِ المِصرِ ما بَقِیَ مِنهُم أحَدٌ》
♦️به خدا سوگند! آن شمشیر را به هزار درهم خریدم و با هزار درهم نیز آن را زهرآگین ساختم و چنان ضربتى را با آن، به او زدم كه اگر آن ضربه، بر اهل شهر زده می شد، همه هلاك می شدند!(۲)
سپس ملعون را از نزد آن حضرت(ع) بيرون بردند و به زندان افکندند.
سپس مردم نزد امام علی(ع) آمده و عرض كردند :
اى أمير المؤمنين! در باره اين دشمن خدا دستورى فرما که باعث این مصیبت و تباهی اسلام شده است!
امام علی(ع) در مورد ابن ملجم به حسنین(علیها السلام) سفارش کرد و فرمود :
📋《احْبِسُوا هَذَا الْأَسِيرَ وَ أَطْعِمُوهُ وَ اسْقُوهُ وَ أَحْسِنُوا إِسَارَهُ فَإِنْ عِشْتُ فَأَنَا أَوْلَى بِمَا صَنَعَ فِيَّ إِنْ شِئْتُ اسْتَقَدْتُ وَ إِنْ شِئْتُ صَالَحْتُ وَ إِنْ مِتُّ فَذَلِكَ إِلَيْكُمْ》
♦️این اسیر را زندانی کنید و آب و خوراکش را خوب و بسترش را نرم کنید.
اگر زنده ماندم، من صاحب اختیار خون خویشم، یا عفو می کنم یا قصاص، و اگر مُردم، قصاص آن را بر شما محول می کنم.(۳)
و در روایتی دیگر در این باره آمده است که امام(ع) فرمود :
📋《أَلَا! لَا يُقْتَلَنَّ بِي إِلَّا قَاتِلِي! انْظُرُوا إِذَا أَنَا مِتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هَذِهِ فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ وَ لَا يُمَثَّلْ بِالرَّجُلِ فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(ص) يَقُولُ إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ》
♦️بدانید که غیر از قاتلم، کسی را نکشید!
بنگرید که اگر من از این ضربت او مُردم، او را تنها یک ضربت بزنید (ضربتی در مقابل ضربتی!) و دست و پا و دیگر اندام او را نبرید و او را مُثله نکنید که از رسول اکرم(ص) شنیده ام که حتی از مُثله کردن سگ هار نیز بر حذر می داشت.(۴)
وقتی فرزندان امام علی(ع) از دفن ایشان فارغ شدند، امام حسن(ع) دستور داد ابن ملجم را بياورند، پس او را آوردند.
سپس خطاب به آن ملعون فرمود :
📋《قَتَلْتَ أَمِيرَالْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ أَعْظَمْتَ الْفَسَادَ فِي الدِّينِ! ثُمَّ أَمَرَ بِهِ فَضُرِبَتْ عُنُقُهُ》
♦️اى دشمن خدا! اميرمؤمنان(ع) را كُشتى و تباهى بزرگی، در دين کردی!
سپس امام(ع) دستور داد گردنش را زدند.(۵)
📚منابع :
۱_۲)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۱
۳)قرب الاسناد حمیری، ص۱۴۳
۴)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۵۶
۵)الارشاد شیخ مفید، ج۱، ص۲۲
@TarikhEslam
🏴ای علی(ع)! روزی را می بینم که محاسنت به خون سرت خضاب می شود!
#امام_علی_علیه_السلام
@TarikhEslam
✅حضرت اکرم(ص) خطاب به امام علی(ع) فرمود :
📋《یَا عَلِیُّ(ع)! أَنْتَ تُصَلِّی لِرَبِّکَ وَ قَدِ انْبَعَثَ أَشْقَی الْأَوَّلِینَ، فَضَرَبَکَ ضَرْبَةً عَلَی قَرْنِکَ فَخَضَبَ مِنْهَا لِحْیَتَکَ》
♦️ای علی(ع)! گویا میبینم تو در حال نماز برای پروردگار خویشی، که نگون بخت ترینِ اوّلین و آخرین، بر می خیزد و بر فرق سرت ضربتی میزند و محاسنت، از خون سرت رنگین میشود.(۱)
و در روایتی آمده است که؛
📋《أَنْ تُخْضَبَ لِحْیَتُهُ مِنْ رَأْسِهِ بِدَمٍ عَبِیطٍ》
♦️اینکه محاسنش به خون تازه سرش خضاب می شود.(۲)
در روایتی دیگر نیز آمده است که؛
امام علی(ع) پس از پیروزی بر خوارج به کوفه آمد و به مسجد رفت، پس از خواندن دو رکعت نماز بر فراز منبر رفت، به جانب فرزندش امام حسن(ع) نظری افکند و فرمود :
📋《يَا أَبَا مُحَمَّدٍ(ع)! كَمْ مَضَى مِنْ شَهْرِنَا هَذَا؟
فَقَالَ : ثَلَاثَةَ عَشَرَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)!》
♦️ای ابا محمد! چه قدر از این ماه گذشته است؟
ایشان جواب داد : سیزده روز مانده است ای امیرالمؤمنین(ع)!
امام علی(ع) رو به جانب امام حسین(ع) کرد و فرمود :
📋《يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)! كَمْ بَقِيَ مِنْ شَهْرِنَا [رَمَضَانَ] هَذَا؟
فَقَالَ : سَبْعَ عَشْرَةَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)!》
♦️یا اباعبدالله! چقدر از این ماه مانده است؟
امام حسین(ع) گفت : هفده روز باقی مانده است ای امیرالمؤمنین(ع)!
در این هنگام؛
📋《فَضَرَبَ يَدَهُ إِلَى لِحْيَتِهِ وَ هِيَ يَوْمَئِذٍ بَيْضَاءُ فَقَالَ : لِيَخْضِبَنَّهَا بِدَمِهَا إِذِ انْبَعَثَ أَشْقَاهَا》
♦️حضرت(ع) دست خود را به محاسن خود که در آن روز سفید شده بود زد و فرمود :
این محاسن با خون سرم رنگین خواهد شد هنگامی که آن شقی بیاید.(۳)
📚منابع :
۱)امالی شیخ صدوق، ص۹۵
۲)الکافی شیخ کلینی، ج۱، ص۲۸۲
۳)کشف الغمه اربلی، ج۱، ص۲۷۶
@TarikhEslam
✅بعد از انتقال امام علی(ع) به منزل ایشان، فورا برای درمان جراحت فرق شکافته امام علی(ع) طبیب خبر کردند.
پس؛
📋《ثُمَّ جُمِعَ لَهُ أَطِبَّاءُ الْكُوفَةِ فَلَمْ يَكُنْ مِنْهُمْ أَعْلَمُ بِجُرْحِهِ مِنْ أَثِيرِ بْنِ عَمْرِو بْنِ هَانِي السَّلُولِيِّ وَ كَانَ مُطَبِّباً صَاحِبَ الْكُرْسِيِّ يُعَالِجُ الْجِرَاحَاتِ!
فَلَمَّا نَظَرَ أَثِيرٌ إِلَى جُرْحِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ(ع) دَعَا بِرِيَةِ شَاةٍ حَارَّةٍ فَاسْتَخْرَجَ مِنْهَا عِرْقاً ثُمَّ نَفَخَهُ ثُمَّ اسْتَخْرَجَهُ وَ إِذَا عَلَيْهِ بَيَاضُ الدِّمَاغِ!》
♦️همه پزشکان کوفه را برای او گرد آوردند.
و هیچ کس از آنان از اثیر بن عمرو بن هانی سکونی نسبت به جراحت او داناتر نبود.
او طبیبِ مداواگری بود که جراحت ها را درمان می کرد!
وقتی اثیر به زخم را نگاه کرد، ریه گرم گوسفندی را طلبید و از آن رگی بیرون کشید و در آن دمید و آن را در شکاف زخم گذاشت، سپس بیرون آورد، دید سفیدی مغز در آن نمایان است.
در این هنگام به امام علی(ع) گفت :
📋《يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)! اعْهَدْ عَهْدَكَ! فَإِنَّ عَدُوَّ اللَّهِ قَدْ وَصَلَتْ ضَرْبَتُهُ إِلَى أُمِّ رَأْسِكَ!》
♦️ای امیر مؤمنان(ع)! وصیّت خود را بکن! ضربت دشمن خدا به مغز سرت رسیده است.(۱)
📚منبع :
۱)شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید، ج۶، ص۱۱۹
@TarikhEslam
🕎توطئه ترور شخصی و شخصیتی امیرالمومنین #امام_علی_علیه_السلام ننگی در کارنامه اصحاب سقیفه و مهاجمین خانه وحی!👇
@TarikhEslam
1⃣ترور شخصی :👇
وقتی حضرت فاطمه(س) مخفيانه دفن شد، و تنفّر و نارضایتی حضرت زهرا(س) از اهل سقیفه، بر همگان آشکار شد، اين مسأله آبرو و حيثيت حكومت غاصبِ وقت را زير سؤال برد و اثر منفى در ميان مردم گذاشت.
و از طرفی مظلومیّت و حقانیت امام علی(ع) و جنایت اهل سقیفه برای مردم ثابت شد که این نارضایتی دختر پیامبر(ص) تا حدی بوده که حتی برای تشییع پیکر مطهرش، اجازه شرکت به آنان را هم نداده است.
لذا غاصبین در يك شوراى توطئه آميز به اين نتيجه رسيدند كه على(ع) بايد ترور شود!
آنان بر این عقیده بودند که تا زمانی که علی(ع) زنده است، ما از حکومت و سلطنت سودی نمی بریم!
و حتی امکان دارد علی(ع) با مقبولیتی که در عموم مسلمانان دارد، مردم را علیه حکومت غاصب بشوراند.
پس نقشه ترور حضرت(ع) را کشیدند!
آن هم در حال نماز صبح كه هوا تاريك است و قهراً قاتل شناخته نخواهد شد.
بدين منظور خالد بن وليد را نامزد اين جنايت هولناك نمودند و قضيه را با وى در ميان گذاشتند.
خالد نيز اعلان آمادگى كرد و از ابوبکر و عمر پرسید : چه زمانی او را بکشم؟
ابوبکر گفت :
📋《إِذَا انْصَرَفْتُ مِنْ صَلَاةِ الْفَجْرِ فَاضْرِبْ عُنُقَ عَلِيٍّ(ع)!
فَصَلَّى إِلَى جَنْبِهِ لِأَجْلِ ذَلِكَ!》
♦️وقتی من نماز صبح را تمام کردم، گردن علی را بزن!
پس برای این کار، در مسجد کنار علی بنشین!(۱)
پس قرار بر اين شد كه وقتی ابوبكر سلام نماز را گفت، بلافاصله اين ترور صورت بگيرد.
اسماء بنت عميس، كه در اين تاريخ همسر ابوبكر بود، از پشت پرده اين توطئه با خبر بود، جريان را از طريق كنيزش به اطلاع اميرالمؤمنين(ع) رسانيد.
حضرت(ع) فردای اون روز بدون نگرانی در مسجد حاضر شد.
📋《وَ حَضَرَ المَسجِدَ وَ وَقَفَ خَلفَ أَبي بَكرِ وَ صَلَّي لِنَفسِهِ》
♦️حضرت(ع) در مسجد حاضر شد و پشت أبي بكر ايستاد و نماز را فرادی خواند!(۲)
حضرت(ع) ملاحظه كرد که خالد با شمشير و آمادگى كامل در كنار او نشست.
ابوبکر شروع به خواندن نماز کرد.
وقتی به سلام نماز رسید، در گفتن سلام پایانی نماز دچار تردید شد و قدری مکث کرد.
او در این حین عواقب اين كار را سنجيد و نگران عكس العمل مردم و خطرِ آتى آن و حتی احتمال در خطر بودن جانش را در نظر گرفت، لذا تشهد نماز را چندين بار تكرار كرد و سلام نگفت!
سرانجام قبل از خواندن سلام نماز سه مرتبه خطاب به خالد گفت :
📋《يَا خَالِدُ! لَا تَفْعَلْ مَا أَمَرْتُكَ!》
♦️ای خالد! آنچه را که به تو دستور داده ام، انجام نده!
و سپس گفت :
📋《اَلسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُ اللّهِ وَ بَرَکاتُهُ》
و از نماز فارغ شد!(۳)
امام على(ع) در اين هنگام متوجه شد و بلافاصله به خالد حمله كرد و شمشير او را از دستش گرفت و وى را به زمين كوبيد و روى سينه اش نشست و به او فرمود :
📋《يَا خَالِدُ! مَا الَّذِي أَمَرَكَ بِهِ؟
قَالَ : بِقَتْلِكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع)؟
قَالَ : أَوَ كُنْتَ فَاعِلًا؟
فَقَالَ : إِي وَاللَّهِ لَوْ لَا أَنَّهُ نَهَانِي لَوَضَعْتُهُ فِي أَكْثَرِكَ شَعْراً!
فَقَالَ لَهُ عَلِيٌّ(ع) : كَذَبْتَ لَا أُمَّ لَكَ مَنْ يَفْعَلُهُ أَضْيَقُ حَلْقَةِ اسْتٍ مِنْكَ!》
♦️ای خالد! ابوبکر چه چیزی را به تو امر کرده بود؟
خالد : ابوبکر دستور داده بود تا گردن تو را بزنم ای امیرالمومنین(ع)!
امام(ع) فرمود : آیا تو این کار را می کردی؟!
خالد گفت : آری به خدا قسم! اگر او قبل از سلام نماز نگفته بود که او را نکش، همانا تو را کشته بودم.
حضرت فرمود :
دروغ گفتی! مادر نباشد تو را، کسي که بخواهد اين کار را با من انجام دهد.
سپس حضرت(ع) خواست خالد را بكشد و خالد نیز در حال گریه و التماس بود که مسلمانان حاضر، جلو آمدند تا خالد را نجات دهند، ولى مقدور نشد!
سرانجام ابن عباس و حاضرین او را به قبر پيامبر اکرم(ص) سوگند دادند و گفتند :
📋《یا أَبَاالْحَسَن(ع)! اَللَّه اَللَّه بِحَقِّ صاحِبِ الْقَبْرِ!》
♦️ای اباالحسن(ع)! خدا را، به حق صاحب این قبر، او را نکش و رها کن!(۴)
با اين قسم، امام على(ع) خالد را رها كرد و توطئه قتل این گونه بر همگان فاش شد و این جریان لکه ننگ دیگری بود بر کارنامه اهل سقیفه و غاصبین حکومت!
📚منابع :
۱)علل الشرایع شیخ صدوق، ج۱، ص۱۹۲
۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۱۵۹
۳)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ۱۳۶
۴)الاحتجاج طبرسى، ج۱، ص۹۰
@TarikhEslam
2⃣ترور شخصیتی :👇
دستگاه غاصب وقتی در ترور امام علی(علیه السلام) ناکام ماند، رویّه ای دیگری را در دستور کار خود قرار داد.
این بار تصمیم به ترور شخصیتی امام(ع) گرفتند.
پس اولین کار ممنوعیّت نقل حدیث و حدیث نگاری بود.
از آنجایی که بیشتر احادیثی که از رسول اکرم(ص) نقل شده بود، از فضائل امام علی(ع) و مقام اهل بیت(ع) بود، ممنوع اعلام شد.
در این میان کسانی هم که حدیث نقل می کردند، همچون ابوذر و ابودرداء برای مدتی زندانی می شدند.
خلیفه دوم در زمان حکومتش به همه شهرها نامه نوشت که نزد هر کس اگر حدیث هست، باید نابودش کند.(۱)
بهانه آنها همان سخنی بود که پیشتر در حضور پیامبر اکرم(ص) هم زده شده بود و آن جمله (حَسبُنا کِتابَ اللهِ) بود!
آنها می خواستند اهل بیت(ع) مخصوصاً شخص امام علی(ع) به انزوا برود و برای منفور ساختن آن حضرت(ع) نزد افکار عمومیِ نسل های مختلف جامعه اسلامی دست به این اقدام زدند و تا جایی پیش بروند که کم کم نسلهای بعدی فضائل و نام علی(ع) را فراموش کنند.
این رویه ادامه داشت تا اینکه بعدها در زمان معاویه، بردن نام امام علی(ع) و حتی گذاشتن نام علی(ع) بر روی فرزندان با برخورد حکومت مواجه می شد.
از طرفی احادیث جعلی را وارد این جریان کردند و فضائل ساختگی را برای خلفاء از جمله ابوبکر و عمر و به ویژه عثمان را باب کردند و در مقابل احادیثی را در مذمّت امام علی(ع) جعل و سپس نقل می کردند.
نقل است که؛
در اواخر حکومت ابوبکر، صعصعة بن صوحان حدیثی در فضیلت امام علی(ع) به مغیرة بن شعبه گفت و مغیره در جواب گفت :
📋《إِیَّاکَ أَنْ یَبْلُغَنِی أَنَّکَ تُظْهِرُ شَیئًا مِنْ فَضْلِ عَلِیِّ!
وَأَمَّا عَلَانِیةً فِی الْمَسْجِدِ فَإِنَّ هَذَا لَا یحْتَمِلُهُ الْخَلِیفَةُ لَنَا!
بَل أنا أعلَمُ بِذلکَ!
ولکِن هَذا السُلطانُ قَد ظَهَرَ وَقَد أخَذنَا بِإظهَارِ عَیبِ عَلیِّ لِلنَّاسِ!》
♦️مبادا از تو بشنوم که چیزی از فضائل علی برای من بگویی!
اگر فضایل علی در مسجد علناً بیان شود خلیفه ما را معذور نمیدارد.
من از تو به آن آگاه تر هستم؛ امّا حکومت از ما خواسته است که عیب او را برای مردم بگوییم.(۲)
ابن ابی الحدید معتزلی می گوید :
📋《إِنَّ مَعَاوِيَةَ أَمَرَ النَّاسَ بِالعَرَاقِ وَ الشَّامِ وَ غَيرِهِمِا بِسَبِّ عَلِي(ع) وَ البَرَاءَةِ مِنهُ وَ خَطَبَ بِذَلِكَ عَلَى مَنابِرِ الِإسلَامِ وَ صَارَ ذَلِكَ سَنَةً فِي أَيَّامِ بَنِي أُمَيَّةِ إِلَى أَن قَامَ عُمَرُ بنُ عَبدِالعَزِيزِ فَأَزَالَهُ》
♦️معاویه به مردم عراق و شام و دیگر بلاد دستور داد، تا علی(ع) را در خطبه های منبرهای اسلام سب و لعن کنند و از او برائت بجویند!
تا اینکه این سنتی شد در ایام حکومت بنی امیه تا زمانی که عمر بن عبدالعزیز بر حکومت نشست.(۳)
جاحظ می گوید :
📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》
♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند :
تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است!
معاویه گفت :
📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》
♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست از سبّ او نمی دارم تا زمانی كه اطفال امَّت با سبِّ علی(ع) جوان گردند و با آن سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان به صورت پيران فرتوت درآيند.(۴)
ابن حجر مي گويد :
📋《كَانَ بَنُو أميَّةِ إذَا سَمَعوا بِمَولُودِِ اسمُهُ عَليِِّ قَتَلُوهُ》
♦️بنی امیه هنگامی که متوجه می شدند که نام کودکی را علی گذاشته اند، او را می کشتند.(۵)
امام علی(ع) در طول تاریخ هم ترور شخصی شدند و هم ترور شخصیتی!
حضرت علی(ع) در خطبه ی شقشقیه میفرماید:
📋《فَصَبَرتُ، وفِی العَینِ قَذىً، وفِی الحَلقِ شَجَاً》
♦️من ۲۵ سال صبر کردم، در حالی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشتم.(۶)
امام علی(ع) منبر نمی رفتند، مگر اینکه در آخر کلام خویش، در حق خود می فرمودند:
📋《..مَا زِلْتُ مَظْلُوُمَاً..》
♦️من همیشه مظلوم بودهام!(۷)
📚منابع:
۱)کنزالعمال متقی هندی، ج۵، ص۳۷
۲)الکامل ابن اثیر، ج٣، ص۴٣٠
۳)شرح نهج البلاغة ابن أبی الحديد، ج۴، ص۵۷
۴)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴
۵)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱
۶)بحار الانوار مجلسی، ج ۲۹، ص۵۱۶
۷)مناقب آل أبی طالب ابن شهر آشوب، ج۲، ص۱۱۵
@TarikhEslam
✅در طول تاریخ همواره نسبت به امیرالمومنین امام علی(ع) بغض و کینه بود.
1⃣در زمان حضرت رسول اکرم(ص) :👇
در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که ناگهان حضرت(ص) گریستند.
امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند :
📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟》
♦️ای رسول خدا(ص)! علت گریه شما چیست؟
رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي!》
♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مىبينم كه در سينههاى قریش نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱)
2⃣در زمان امام علی(علیه السلام) :👇
در زمان امام علی(ع) یکی از گروه هایی که نسبت به امام علی(ع) بغض و کینه داشتند، خوارج بودند.
آنان، چنان کینه ای از علی(ع) به دل داشتند که حتی امام علی(ع) در وصیتی به امام حسن مجتبی(ع) خطر آنان را بازگو می نماید و وصیت می کند که جنازه او شبانه و بدون اطلاع دیگران در منطقه به دور از نجف دفن گردد.
در روایتی آمده است؛
📋《أَنَّ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(ع) أَمَرَ ابْنَهُ الْحَسَنَ(ع) أَنْ يَحْفِرَ لَهُ أَرْبَعَةَ قُبُورٍ فِي أَرْبَعَةِ مَوَاضِعَ فِي الْمَسْجِدِ وَ فِي الْغَرِيِّ وَ فِي دَارِ جَعْدَةَ بْنِ هُبَيْرَةَ وَ فِي الرَّحَبَةِ وَ إِنَّمَا أَرَادَ بِهَذَا أَنْ لَا يَعْلَمَ أَحَدٌ مِنْ أَعْدَائِهِ مَوْضِعَ قَبْرِهِ》
♦️امير المؤمنين(ع) فرزند خود امام حسين(ع) را امر كرد كه چهار قبر در چهار موضع از براى حضرت(ع) بسازد، در مسجد كوفه و در رحبه و در نجف و در خانه جعدة بن هبيره، براى آنكه ملاعين خوارج و بنى امیه موضع قبر آن حضرت(ع) را ندانند، مبادا که اراده کنند جسد مطهر ایشان را بیرون آورند.(۲)
قبر مطهر امام علی(ع) بیش از یک قرن مخفی بود، که در زمان امام باقر(ع) کم کم آثار قبر ایشان برای شیعیان آشکار شد.
3⃣در زمان امام حسن مجتبی(علیه السلام) :👇
با پایان گرفتن مراسم صلح و کناره گیری امام حسن مجتبی(ع) از حکومت، امام(ع) از کوفه به مدینه هجرت کرد و معاویه سبّ و لعن امام علی(ع) را در بلاد اسلامی، رسمیت بخشید.
جاحظ می گوید :
📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》
♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند :
تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است!
معاویه گفت :
📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》
♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست از سبّ او نمی دارم تا زمانی كه اطفال امَّت با سبِّ علی(ع) جوان گردند و با آن سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان به صورت پيران فرتوت درآيند.(۴)
4⃣در زمان امام حسین(علیه السلام) :👇
در مقاتل آمده است که؛
وقتی تمام اصحاب و یاران امام حسین(ع) به شهادت رسیدند و حضرت(ع) قبل از اینکه برای جنگ آهنگ دشمن کند، برای آخرین بار برای اتمام حجت خطاب به آنان فرمود :
📋《لِمَ تَسْتَحِلُّونَ دَمِی؟
یا وَیْلَکُمْ اَتَقْتُلُونِی عَلى سُنَّه بَدَّلْتُها؟
اَمْ عَلى شَریعَه غَیَّرْتُها؟
اَمْ عَلى جُرْم فَعَلْتُهُ؟
اَمْ عَلى حَقٍّ تَرَکْتُهُ؟》
♦️چرا ریختن خون مرا مباح می دانید؟
واى بر شما! چرا با من مى جنگید؟
آیا سنّتى را تغییر داده ام؟
یا شریعتى را دگرگون ساخته ام؟
یا جرمى مرتکب شده ام؟
و یا حقّى را ترک کرده ام؟!
اما دشمن لجوج و کینه ای با کمال وقاحت خطاب به امام(ع) گفتند :
📋《اِنّا نَقْتُلُکَ (نُحَارِبُکَ) بُغْضاً مِنَّا لاَِبِیکَ》
♦️ما به خاطر بغض و کینه اى که از پدرت علی(ع) به دل داریم، با تو مى جنگیم و تو را مى کشیم.(۵)
📚منابع :
۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱
۲)فرحة الغُری عبدالکریم ابن طاووس، ص۳۲
۳)دانشنامه امام علی(ع) رشّاد، ج۹، ص۴۷
۴)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱
۵)ينابيع المودّة قُندوزی، ج۳، ص۸۰
@TarikhEslam
✅در تاریخ آمده است که ؛
در لحظات بحرانی و سرنوشت سازِ جنگ های صدر اسلام، امام علی(ع) یگانه جنگاوری بود که شهادت طلبانه خود را وقف اسلام می کرد.
تا جایی که حضرت زهرا(س) در بخشی از خطبه فدکیه، در وصف مولا(ع) خطاب به مهاجر و انصار می فرماید :
📋《کُلَّما اَوْقَدُوا ناراً لِلْحَرْبِ اَطْفَأَهَا اللَّهُ، اَوْ نَجَمَ قَرْنُ الشَّیْطانِ، اَوْ فَغَرَتْ فاغِرَةٌ مِنَ الْمُشْرِکینَ، قَذَفَ اَخاهُ فی لَهَواتِها، فَلا یَنْکَفِیءُ حَتَّى یَطَأَ جِناحَها بِأَخْمَصِهِ، وَ یَخْمِدَ لَهَبَهَا بِسَیْفِهِ》
♦️هرگاه آتش جنگ برافروختند خداوند خاموشش نموده، یا هر هنگام که شیطان سر برآورد یا اژدهائى از مشرکین دهان بازکرد، پیامبر(ص) برادرش را در کام آن افکند، و او تا زمانى که سرآنان را به زمین نمىکوفت و آتش آنها را به آب شمشیرش خاموش نمىکرد، باز نمىگشت.(۱)
در جای جای بدن امیرمؤمنان(ع) از فرق مبارک که در جنگ بدر و احد آسیب دید، تا کف پای او که در جنگ صفین تیری به آن اصابت کرد، آثار زخم و شمشیر و نیزه و تیر وجود داشت.
فقط در جنگ احد نود جراحت بر بدن مبارکش وارد آمد.
به گفته مورخان جایی در بدنش سالم نماند و مانند گوشت جویده شدهای، روی زیر اندازی از پوست به استراحت می پرداخت.
شیخ مفید(ره) ضمن برشمردن هفتاد خصلت برای امیرمؤمنان(ع)، به مسئله آثار هزار زخم شمشیر اشاره کرده و چنین می فرماید :
📋《فَعُدَّ مَا بِهِ مِنْ أَثَرِ الْجِرَاحَاتِ عِنْدَ خُرُوجِهِ مِنَ الدُّنْيَا فَكَانَت أَلْفَ جِرَاحَةٍ مِنْ قَرْنِهِ إِلَى قَدَمِهِ!》
♦️آثار زخم را در بدن امام علی(ع) به هنگامی که از دنیا رفت، برشمردند که هزار اثر جراحت از فرق سر تا کف پایش بود.(۲)
📚منابع :
۱)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۳۵
۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۱۵۳
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣1⃣طبیب بر بالین #امام_علی_علیه_السلام حاضر می شود!👇 #روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین @TarikhEslam
2⃣1⃣برخی یاران و اصحاب #امام_علی_علیه_السلام به عیادت مولا می روند!👇
✅در آن مدتی که امام علی(علیه السلام) در خانه خود بستری بود، اصحاب و یاران با وفای امام(علیه السلام) برای اعلام وفاداری و عیادت خدمت ایشان می رسیدند و سوالاتی می پرسیدند.
مردم کوفه نیز هجوم می آوردند، تا حضرت(علیه السلام) را زیارت کنند، که به علت وخامت حال ایشان، کسی اجازه ملاقات نداشت.
مرحوم سید نعمت الله جزایری(۱۱۱۲ق) از شاگردان مرحوم علامه مجلسی(۱۱۱۰ق) در کتاب خود یعنی «الأنوار النعمانية» این روایت را به نقل از «صعصعه بن صوحان» می نویسد که؛
صعصعه بعد از ضربت خوردن امام علی(علیه السلام) خدمت ایشان رسید و سوالاتی را پرسید.
یکی از سوالات او دلائل برتری و افضليت امام علی(علیه السلام) بر سائر انبياء به جز حضرت رسول اکرم(ص) بود.
حضرت علی(علیه السلام) فرمود :
📋«تَزكِيَةُ اَلْمَرْءِ لِنَفْسِهِ قَبِيحٌ»
♦️تعریف از خود پسندیده نیست.
لكن از اين جهت كه خداوند فرموده است :
📋«وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْا»(ضحی۱۱)
♦️نعمتهاى خدادادی خود را نقل كنيد،
پس از این باب می گویم.(۱)
#روز_شمار_شهادت_امیرالمومنین
#وقایع_ماه_رمضان_المبارک
📚منبع:
۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam
1⃣أفضلیت #امام_علی_علیه_السلام بر حضرت آدم(علیه السلام):👇
✅صعصعه بن صوحان پرسید :
📋«یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامُ)! أَنْتَ أَفْضَلُ أَمْ آدَمُ أَبُوالْبَشَرِ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟»
امام علی(علیه السلام) فرمود : من از حضرت آدم(علیه السلام) أفضلم.
صعصعه دليل اين برترى را جويا شد و امام(علیه السلام) فرمود :
به این دلیل که؛ خداوند به آدم(علیه السلام) فرمود :
📋﴿وَ قُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُكَ الْجَنَّةَ وَ كُلَا مِنْهَا رَغَدًا حَيْثُ شِئْتُمَا وَ لَاتَقْرَبَا هَٰذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونَا مِنَ الظَّالِمِينَ﴾
♦️گفتیم : ای آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن و از نعمتهای آن، از هر جا میخواهید، گوارا بخورید؛ اما نزدیک این درخت نشوید؛ که از ستمگران خواهید شد.(بقره/۳۵)
اما با وجود اين ممنوعيت، آدم(علیه السلام) از گندم خورد و از بهشت رانده شد.
📋«وَ أَمَّا أَکْثَرُ اْلأَشیَاءِ أَبَاحَهَا لِی وَ تَرَکْتُهَا وَ مَا قَارَبتُهَا»
♦️در حالی که خداوند اکثر نعمتهای الهی را برای من مباح کرده بود ولی من آنها را ترک کردم و به آنها نزدیک نشدم.(۱)
✍حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) دنيا و نعمتهای آن را قابل اعتنا نمى دید و به ميل و اراده خود، هرگز نان گندم نخورد و همواره به نان جو اکتفا کرد.
📚منبع:
۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam
2⃣افضلیت #امام_علی_علیه_السلام بر حضرت نوح(علیه السلام):👇
✅سپس صعصعه پرسيد:
📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ نُوحُ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟»
امام علی(علیه السلام) فرمود : من از نوح(علیه السلام) افضلم.
صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود :
به این دلیل که؛ حضرت نوح(علیه السلام) قوم خود را به سوى خدا دعوت كرد، ولى وقتی آن ها از او اطاعت نكردند و او را آزار و اذیت رساندند، نوح(علیه السلام) آنان را نفرين كرد و گفت :
📋﴿..رَّبِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَيَّارَاً﴾
♦️پروردگارا! احدى از كافرين را بر روى زمين باقى مگذار.(نوح/۲۶)
در حالی که؛
📋«أَنَا مَا دَعُوتُ عَلَى ظَالِمِي حَقِّي»
♦️من ظلم کنندگان در حقّم را نفرین نکردم و كاملًا صبر پيشه كردم.(۱)
ايشان صبر خود را در خطبه «شقشقيه» چنين توصيف مى كند :
📋«فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجَیً»
♦️در حالى صبر نمودم كه در چشمم خار و در گلويم استخوانى بود.(۲)
و دلیل دیگر برای برتری بر حضرت نوح(علیه السلام) این است که؛
📋«إِبنُ نُوحِِ(عَلِیهِ السَّلَامِ) كَانَ كَافِرَاً وَ أَبنَاي سَيِّدَا شَبَابِ أَهْلِ الجَّنَةِ»
♦️پسر حضرت نوح(علیه السلام) کافر بود، در حالی که دو پسران من، سرور جوانان اهل بهشت هستند.(۳)
📚منابع:
۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۳۳، ص۲۱۴
۳)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam
3️⃣افضلیت #امام_علی_علیه_السلام بر حضرت ابراهیم(علیه السلام):👇
✅سپس صعصعه پرسيد:
📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ إِبرَاهِیمُ(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟»
امام علی(علیه السلام) فرمود : من از ابراهیم(علیه السلام) أفضلم.
صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود :
به این دلیل که؛ وقتی که حضرت ابراهیم(علیه السلام) به خداوند متعال عرض کرد :
📋﴿رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِ الْمَوْتى﴾
♦️پروردگارا! چگونگى زنده كردن مردگان را به من نشان بده!
خداوند فرمود : آيا باور ندارى؟
ابراهیم(علیه السلام) پاسخ داد :
📋﴿قالَ بَلَى! وَ لَكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي﴾
♦️باور دارم، اما مى خواهم با مشاهده آن دلم آرام گیرد و بر یقینم فزونی یابد.(بقره/۲۶۰)
اما من گفتم :
📋«لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِينَاً»
♦️اگر پرده ها کنار بروند، بر يقين من چيزى افزوده نمى گردد.(۱)(۲)
📚منبع:
۱)غُرر الحكم و دُرر الکلم آمِدى، ج۵، ص۱۰۸
۲)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam
4️⃣افضلیت #امام_علی_علیه_السلام بر حضرت موسی(علیه السلام):👇
✅سپس صعصعه پرسيد:
📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ مُوسَی(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟»
امام علی(علیه السلام) فرمود : من از موسی(علیه السلام) أفضلم.
صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود :
به این دلیل که؛ زیرا وقتى خداوند موسی(علیه السلام) را ماموريت داد تا به دعوت فرعون به مصر برود، او گفت :
📋﴿رَبِّ إِنِّي قَتَلْتُ مِنْهُمْ نَفْساً فَأَخافُ أَنْ يَقْتُلُونِ﴾
♦️پرودگارا! من از آنان يك نفر را كشته ام و مى ترسم كه آنان مرا به قتل برسانند.(قصص/۳۴)
در حالی که؛
📋«مَا خِفْتُ حِینَ أَرْسَلَنِی رَسولُ اللهِ(ص) بِتَبْلِیغِ سُورَةٍ بَرائَتِ أَنْ أَقْرَاَهَا عَلیٰ قُرَیْشِ فِی الْمَوْسِمِ مَعَ إِنِّی کُنْتُ قَتَلْتُ کَثِیرَاً مِنْ صَنَادِیدِهِم فَذَهَبْتُ بِهِمْ إِلَیْهِم وَ قَرَأتُهَا عَلَیْهِمْ وَ مَا خِفْتُهُمْ»
♦️من زمانی كه حضرت رسول اکرم(ص) به من مأموريت داد تا به مكه روم، و آيات اول «سوره برائت» را در بالاى بام كعبه بر كفار قريش قرائت نمايم؛ با آن كه در آنجا كمتر كسى را می توان يافت كه يكى از خويشان و بستگانش به دست من كشته نشده باشد، ولی هرگز نهراسيدم و امر رسول اکرم(ص) را اطاعت کردم و مأموريت را انجام و آيات را بر آنان قرائت نمودم.(۱)
📚منبع:
۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam
5️⃣أفضلیت #امام_علی_علیه_السلام بر حضرت عیسی(علیه السلام):👇
✅سپس صعصعه پرسيد:
📋«أَنْتَ أَفْضَلُ یَا أَمِیرَالْمُؤمِنِینَ(عَلِیهِ السَّلَامِ) أَمْ عِیسَی(عَلِیهِ السَّلَامُ)؟»
امام علی(علیه السلام) فرمود : من از عیسی(علیه السلام) أَفضلم.
صعصعه دلیل این برتری را جویا شد و امام(علیه السلام) فرمود :
به این دلیل که؛ زیرا هنگامی که وضع حمل حضرت مریم(سلام الله علیها) فرا رسيد، به او وحى شد كه؛
📋«أُخْرُجِی! هَذَا بَیْتُ الْعِبَادَةِ لَا بَیْتُ الْوِلَادَةِ»
♦️از بيت المقدس بيرون برو زیرا که اين خانه محل عبادت است نه محل ولادت.
به همين دليل از بيت المقدس بيرون رفت و عيسى(علیه السلام) در بيابان خشكيده اى متولد شد.
در حالی که؛
📋«وَ أَنَا أَمَّا أُمِّی فَاطِمَةُ لَمّا قَرُبَ وَضْعُ حَمْلِها کَانَتْ فِی الْحَرَم فَانْشَقَّ حَائِتُ الْحَرَمِ الْکَعْبَةِ وَ سَمِعَت قَائِلاً یَقولُ لَهَا أُدخُلِی فَدَخَلَتْ فِی وَسَطِ البَیْتِ وَ اَنَا وُلِدْتُ بِهِ»
♦️اما وقتى مادرم فاطمه بنت اسد(سلام الله علیها) درد حمل گرفت، در وسط كعبه به مستجار كعبه متوسل شد.
و در همان وقت، ديوار كعبه شكافته شد و مادرم با نداى غيبى به داخل خانه راه يافت و من در همان خانه ی كعبه متولد شدم.
📋«وَ لَیْسَ لِاَحَدٍ، هَذِهِ الْفَضِیلَةُ لَا قَبْلِی وَ لَا بَعْدِی»
♦️و چنین فضیلتی برای أحدی نبوده است؛ نه پیش از من و نه پس از من.(۱)
📚منبع:
۱)الأنوار النعمانية جزائری، ج۱، ص۲۷
@TarikhEslam