✍علت شهادت #امام_جواد_علیه_السلام!
۱)مسومیت توسط ام الفضل!
۲)سخن چینی برخی درباریان در نزد معتصم!
@TarikhEslam
✅بعد از شهادت امام رضا(ع) به اصرار مامون، دخترش ام الفضل به ازدواج امام جواد(ع) در آمد که در همین سخن نیز اختلاف هست.
به هر حال مامون با فرستادن دختر خود به خانه امام(ع)، آن حضرت(ع) را براى هميشه زير نظر داشت و از كارهاى او بي خبر نمی ماند.
سرانجام مامون در سال ۲۱۸ قمری مُرد و برادرش معتصم جای او نشست.
امام جواد(ع) با امّ الفضل به جانب عراق آمد.
مسعودی می نویسد :
📋《فَلَمَّا انصَرفَ أَبُوجَعفَرِِ(ع) اِلَى العَرَاقِ لَم يَزَلِ المُعتَصَمُ وَ جَعفَرُ بنُ المَأمُونِ يُدَبِّرونَ وَ يَعمَلونَ فِي الحَيلَةِ فِي قَتلِهِ!
فَقَالَ جَعفَرُ لِاُختِهِ أُمِّ الفَضلِ وَ كَانَت لِاُمِّهِ وَ أَبِيِهِ فِي ذَلِكَ؛ لِأَنَّه وَقَفَ عَلَى انحِرَافِهَا عَنهُ وَ غَيرتهَا عَليِهِ لِتَفضِيلِهِ أَم أَبِي الحَسَنِ ابنِهِ عَلَيهَا مَعَ شِدَّةِ مَحَبَّتِهَا لَه وَ لِأَنَّهَا لَم تَرزُق مِنهُ وَلَدَاً!
فَأَجَابَت أَخَاهَا جَعفَرَا وَ جَعَلُوا سَمَّا فِي شَيءِِ مِن عِنَبِِ رَازِقِيِِّ وَ كَانَ يُعجِبُهُ العِنبَ الرَازِقي!
فَلَمَّا أَكَلَ مِنهُ نَدَمَت وَ جَعَلَت تَبكِي!
فَقَالَ لَهَا : مَا بُكاؤُكَ؟
وَ اللّهِ لَيَضرِبَنَّكَ اللّهُ بِفَقرِِ لَا يَنجِي وَ بَلاءِِ لَا يَنسَتِرُ》
♦️وقتى امام جواد(ع) به عراق آمد، معتصم و جعفر بن مأمون درباره كشتن امام جواد(ع) مكر و حيله كردند.
جعفر به امّ الفضل كه خواهر او بود پيشنهاد قتل امام جواد(ع) را داد، زيرا جعفر مي دانست كه امّ الفضل به جهت اين كه امام جواد(ع) مادر امام هادی(ع) را از او بيشتر مي خواهد، با آن حضرت(ع) ميانه خوبى ندارد، از طرفى هم امّ الفضل از امام جواد(ع) فرزندى ندارد!
لذا امّ الفضل حرف برادر خود را گوش كرد، انگوری را به زهر رازقى آغشته کرد و به امام(ع) داد و ایشان هم انگور رازقى را دوست مي داشت.
وقتى امام(ع) از آن انگور خورد، امّ الفضل از عمل خود پشيمان شد، بناى گريه و زارى را نهاد، امام جواد(ع) به او فرمود : چرا گريه ميكنى؟!
و الله! خدا تو را به فقرى دچار مي كند كه از آن نجات نخواهى يافت و به بلائى مبتلاء می شوى كه مخفى و پوشيده نخواهد ماند.(۱)
در برخی از منابع به مسمومیت امام جواد(ع) اشاره شده، ولی از ام الفضل نامی به میان نیامده است.
ابن شهر آشوب نقل می کند :
📋《وَ قُبِضَ بِبَغْدَادَ مَسْمُوماً》
♦️امام جواد(ع) در بغداد در حالی که مسموم شد، از دنیا رفت.(۲)
حتی شیخ مفید، این مسمومیت امام جواد(ع) را رد می کند و در این باره می گوید :
📋《وَ قِيلَ إِنَّهُ مَضَى مَسْمُوماً وَ لَمْ يَثْبُتْ بِذَلِكَ عِنْدِي خَبَرٌ فَأَشْهَدُ بِهِ》
♦️و گفته شده که امام جواد(ع) با سمّ درگذشته است؛ اما این مطلب برای من ثابت نشده است که بتوانم بدان شهادت دهم.(۳)
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
اما برخی منابع شهادت امام جواد(ع) را بر اثر سخنچینی قاضی بغداد، نزد معتصم دانستهاند.
نقل است روزی نزد معتصم عباسی دزدی را آوردند که به دزدی اش اقرار کرده و سرقتش ثابت شده بود.
معتصم خواست با جاری کردن حدّ شرعی، او را مجازات کند.
به این دلیل، همه فقیهان و دانشمندان را نزد خود گرد آورد و امام جواد(ع) نیز در آن مجلس حضور داشت.
معتصم از جمع پرسید : دست دزد از کجا قطع شود؟
ابن ابی داود گفت : از مچ استخوان!
معتصم گفت : دلیلت چیست؟
ابن ابی داود گفت : به خاطر اینکه دست، عبارتست از انگشتان و کف تا مچ که خداوند متعال راجب وضو فرمود : «فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَ أَیْدِیكُم»
صورتها و دستهایتان را با آن مسح کنید. و گروهی حرف مرا قبول کردند.
دستهای دیگر گفتند : بلکه لازم است دست دزد از آرنج قطع شود!
معتصم گفت : به چه دلیل باید از آرنج قطع شود؟ دلیل شما چیست؟
آنها در جواب گفتند : به خاطر اینکه خدای متعال در مورد شستن دست برای وضو فرمود :
«وَ أَیْدِیَكُمْ إِلَى الْمَرافِق»
و دستهای خود را تا آرنج بشویید.
و شستن دست تا آرنج، دلیل آن است که حد و اندازه دست، آرنج است.
معتصم سپس به امام جواد(علیهالسلام) رو کرد و گفت : ابو جعفر نظر شما راجع به این مسأله چیست؟
حضرت(ع) فرمود : حاضرین، راجب آن اظهار نظر کردند!
خلیفه گفت : سخنان ایشان را رها کن، شما چه میفرمایید؟
خلیفه اصرار کرد و به ناچار حضرت(ع) فرمود :
📋«إِنِّي أَقُولُ إِنَّهُمْ أَخْطَئُوا فِيهِ اَلسُّنَّةَ فَإِنَّ اَلْقَطْعَ يَجِبُ أَنْ يَكُونَ مِنْ مَفْصِلِ أُصُولِ اَلْأَصَابِعِ فَيُتْرَكَ اَلْكَفُّ»
♦️نظر من این است که آنان در این سنت به خطا رفته اند، پس همانا باید انگشتان دزد را قطع کرد و کف دست او باقی بماند!
آنان علت را جویا شدند!
حضرت(ع) فرمود :
📋«قَوْلُ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) اَلسُّجُودُ عَلَى سَبْعَةِ أَعْضَاءٍ اَلْوَجْهِ وَ اَلْيَدَيْنِ وَ اَلرُّكْبَتَيْنِ وَ اَلرِّجْلَيْنِ، فَإِذَا قُطِعَتْ يَدُهُ مِنَ اَلْكُرْسُوعِ أَوِ اَلْمِرْفَقِ لَمْ يَبْقَ لَهُ يَدٌ يَسْجُدُ عَلَيْهَا»
♦️به خاطر فرمایش حضرت رسول اکرم(ص) که فرمود :
سجده بر هفت عضو، انجام میشود : پیشانی، دو دست، دو زانو و دو پا! بنابراین، هرگاه دست دزد از مچ یا آرنج قطع شود، چیزی برای سجده باقی نمیماند.
📋«وَ قَالَ اَللَّهُ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى : «وَ أَنَّ اَلْمَسٰاجِدَ لِلّٰهِ » يَعْنِي بِهِ هَذِهِ اَلْأَعْضَاءَ اَلسَّبْعَةَ اَلَّتِي يَسْجُدُ عَلَيْهَا «فَلاٰ تَدْعُوا مَعَ اَللّٰهِ أَحَداً» وَ مَا كَانَ لِلَّهِ لَمْ يُقْطَعْ»
♦️و در حالی که خدای متعال فرمود :
«وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّه» اینکه سجدهگاه، از آن خداست.
و منظور، همین اعضای هفتگانه است که بر آنها سجده میشود.
«پس هیچ کس را با خدای متعال نخوانید.» و آنچه از آنِ خدای متعال است، بریده نمی شود.
در این هنگام سخنان امام جواد(ع)، موجب شگفتی معتصم شد و فورا دستور داد مطابق فرموده امام جواد(ع) عمل کنند و دست دزد را از انگشتانش قطع کردند.(۴)
اين خبر ميان مردم منتشر گرديد و خود دليل قاطعي بر حقانيت او نزد شيعيان شد.
معتصم كه مايه ي ابراز هر نوع دشمني با امام(ع) را در نهاد خود داشت، از سخنان قاضي بغداد، بيشتر تحريك شد و درصدد قتل امام(ع) برآمد و سرانجام منظور پليد خود را عملي كرد و او را توسط منشي يكي از وزرايش مسموم و شهيد نمود.
📚منابع :
۱)اثبات الوصية مسعودی، ص۲۲۷
۲)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۷۹
۳)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۲۹۵
۴)تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۱۹
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی از توطئه شهادت #امام_جواد_علیه_السلام توسط حاکم عباسی وقت با روایتگری حجت الاسلام عالی در بخشی از فیلم جواد الائمه(ع):👆
@TarikhEslam
✍دو شبهه درباره حضرت #امام_جواد_علیه_السلام که توسط برخی سخنرانان و مادحین در محافل رنگ و بوی واقعیت گرفته است!👇
#جعل_روایت
#جعل_حدیث
@TarikhEslam
✅نقل شده که؛
«هنگامی که امام جواد(ع) در پشت دربهای بسته یک حجره به شهادت رسید، پيکر حضرت(ع) روی پشت بام گذاشتند.
پس در این حین کبوترها بالاي بدن ايشان سایه افکندند و همچنين کنیزان مشغول هلهله و دف زنی بودند، و جنازه ایشان نیز سه شبانه روز بالای پشت بام بود!»
✍پاسخ :
این جریان با تمام تفصیلات خود، در منابع تاریخی متقدم وجود ندارد و هیچ اشاره ای به این مسائل در منابع قدیمی و معتبر نشده است و از آن ذکری به میان نیامده است.
حتی درباره نحوه شهادت حضرت(ع) اختلاف است!
۱)در برخی از منابع آمده است که معتصم به وسیله منشی یکی از وزیرانش او را مسموم کرد و به شهادت رساند.(۱)
۲)برخی معتقدند که معتصم به وسیله ام الفضل، امام جواد(ع) را مسموم کرد.(۲)
۳)به گزارش مسعودی، معتصم و جعفر بن مأمون در اندیشه کشتن امام جواد(ع) بودند.
چون امام جواد(ع) از ام الفضل فرزندی نداشت، جعفر، ام الفضل (خواهرش) را تحریک کرد که محمد بن علی را مسموم کند.
آن دو سمّی را در انگور نهادند و امام(ع) از آن خوردند.
ام الفضل پس از آن که امام جواد(ع) را مسموم کرد، پشیمان شد و میگریست اما امام(ع) او را نفرین کرد.(۳)
ابن شهر آشوب می نویسد :
روایت شده است که؛
《أَنَّ امْرَأَتَهُ أُمَّ الْفَضْلِ بِنْتَ الْمَأْمُونِ سَمَّتْهُ فِي فَرْجِهِ بِمِنْدِيلٍ فَلَمَّا أَحَسَّ بِذَلِكَ قَالَ لَهَا أَبْلَاكِ اللَّهُ بِدَاءٍ لَا دَوَاءَ لَهُ فَوَقَعَتِ الْأَكِلَةُ فِي فَرْجِهَا وَ كَانَتْ تَنْتَصِبُ لِلطَّبِيبِ فَيَنْظُرُونَ إِلَيْهَا وَ يُسْرُونَ بِالدَّوَاءِ عَلَيْهَا فَلَا يَنْفَعُ ذَلِكَ حَتَّى مَاتَتْ مِنْ عِلَّتِهَا》
همسر امام جواد(عليه السّلام) ام الفضل دختر مأمون بود که ایشان را به وسيله پارچهاى آلوده به سمّ مسموم كرد.
همين كه امام(ع) احساس سمّ نمود فرمود : خدا تو را به دردى مبتلا كند كه دوا نداشته باشد.
به این ترتیب ام الفضل بعدها مبتلا به بيماری خوره در قسمت شرمگاهی خود شد که به هر طبيب كه مراجعه مي كرد، دواهاى ايشان سودى نمى بخشيد، تا اینکه به همين بيمارى به درک واصل شد!(۴)
📚منابع :
۱)تفسیر عیاشی، ج۱، ص۳۲۰
۲)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، صص۱۳- ۱۷
۳)اثبات الوصیة مسعودی، ص۲۲۷
۴)مناقب ابن شهر آشوب، ج۴، ص۳۹۱
@TarikhEslam
تاملی در تاریخ اسلام
1⃣نحوه شهادت #امام_جواد_علیه_السلام :👇 @TarikhEslam
2⃣بررسی روایت «فرّ الی الحسین(ع)»!
#امام_جواد_علیه_السلام
@TarikhEslam
✅اصل روایت مطرح شده چنین است :
«اتَی شَابّ مُحبّ الامام الجواد(علیه السلام) و قَال : یَا مولای! لستُ جیّداً! ضَجر قلبی مِن النّاس التُهمة، الغَیبة!
مَاذا افعَل؟! انّی مُتعب، ضَاقَ صَدرِی فی هذا البلادِ!
فقَال الامام الجواد(علیه السلام) : فِرّ الی الحُسین(علیه السلام)»
روزی جوانی که دوستدار و محب امام جواد(ع) بود، خدمت ایشان آمد و عرض کرد : مولای من! حالم خوب نیست! از مردم خسته شدم، تهمت، غیبت و..! چه کنم؟ بریده ام، نفسم در این بلاد بالا نمی آید.
امام جواد(ع) فرمود : به سمت حسین(ع) فرار کن!(۱)
✍پاسخ :
کتاب (شعشعة الحسینیه) اثر شيخ محمّد جواد يزدى متوفی اوايل قرن چهاردهم هجری است.
و این عبارت فوق در این کتاب وجود ندارد و اگر هم باشد، این کتاب از متاخرین بوده و اعتبار چندانی ندارد و حتی عین این روایت یا مضمون آن نیز در هیچ منبع معتبر و حتی غیر معتبری یافت نمیشود.
و این عبارت گویا از آیه قرآن گرفته شده است که خداوند می فرماید :
📋《فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ..》
♦️به سوی خدا بشتابید!(ذاریات ۵۰)
هر چند این عبارت با آیه قرآن تعارضی ندارد و گاهی به تعبیری [فِرُّا إِلَى الحُسَینِ] همان [فِرُّوا إِلَى اللَّهِ] است.
مانند برخی عبارت روایات و متون زیارات و ادعیه ما مثل [إيَابُ الخَلْقِ إلَيْكُمْ وَحِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ] و دهها مضمون دیگر در روایات و احادیث!
پس مضمون روایت درست است و به نوعی مطابق روایات و عقاید شیعه است.
اما صدور این روایت مورد تأیید نیست، و انتسابش به امام جواد(ع) درست نمی باشد.
همانطور که گفته شد؛ این عبارت در هیچ کتابی حتی کتب متاخرین نقل نشده است و در واقع این روایت بدون منبع حتی متاخر و غیر معتبر است.
به هر حال نمیتوان متن حدیثی که دلیلی برای صدور آن از معصومان(علیهم السلام) نداریم به ایشان نسبت بدهیم.
متاسفانه در سالیان گذشته به کرّات این روایت از اهل منبر و روضهخوانهای به دور از تحقیق شنیده شده و اکنون نیز در فضای مجازی در مناسبتها دست به دست می چرخد.
هر چند روایاتی صحیح و هم مضمون با عبارات فوق وجود دارد که به یک نمونه اشاره میکنم.
امام رضا(علیه السلام) می فرماید:
📋《إِذَا نَزَلَتْ بِكُمْ شَدِيدَةٌ فَاسْتَعِينُوا بِنَا عَلَى اللهِ》
♦️هرگاه برای شما پیشامد سختی روی داد به وسیله ما از خداوند یاری بجوئید.(۲)
📚منابع :
۱)شعشعة الحسینیه مرحوم یزدی، ج۱، ص۵۰
۲)مستدرک الوسائل محدث نوری، ج۵، ص۲۸۸
@TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚
1️⃣7️⃣ #معرفی_کتاب :📚
کتاب «تاریخ و سیره امام جواد(ع)» درباره شرح تاریخ سیاسی زندگانی حضرت #امام_جواد_علیه_السلام؛ اثر مرحوم باقر شریف قرشی✍📚👇
@TarikhEslam
🌐برای خرید یا مطالعه این کتاب به لینک زیر مراجعه کنید :👇
🆔 https://www.ketabfroosh.com/خریدکتاب-تاریخ-وسیره-امام-جوادع
@TarikhEslam
💕✨🌹✨❤️✨🌹✨💕
📅یکم ماه ذی الحجّه سال دوم هجری سالروز ازدواج سراسر نور حضرت امیرالمومنین #امام_علی_علیه_السلام و #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها تبریک و تهنیت باد.💞
#وقایع_ماه_ذی_الحجه
@TarikhEslam
✅در روایتی آمده است که؛
روزی حضرت رسول اکرم(ص) در منزل حضور داشتند که؛
📋《فَدَقَّ عَلِيٌّ(ع) الْبَابَ!
فَقَالَتْ أُمُّ سَلَمَةَ : مَنْ بِالْبَابِ؟
فَقَالَ لَهَا رَسُولُ اللَّهِ(ص) مِنْ قَبْلِ أَنْ يَقُولَ عَلِيٌّ(ع) أَنَا عَلِيٌّ(ع): قُومِي! يَا أُمَّ سَلَمَةَ!
فَافْتَحِي لَهُ الْبَابَ وَ مُرِيهِ بِالدُّخُولِ فَهَذَا رَجُلٌ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ يُحِبُّهُمَا》
♦️امام علی(ع) نزد رسول اکرم(ص) آمدند، و درب منزل ایشان را دقّ الباب کردند.
ام سلمه گفت : کیستی؟
پس در این هنگام، قبل از اینکه علی(ع) در پشت درب بگوید؛ من علی(ع) هستم، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
ای ام سلمه! و در را باز کن، که این همان مردی است که خدا و رسولش او را دوست دارند و او نیز آنان را دوست می دارد.
ام سلمه فوراً درب را باز کرد.
سپس امام علی(ع) بر رسول اکرم(ص) داخل شد و گفت :
📋《السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص) وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ(ص) وَ عَلَيْكَ السَّلَامُ يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع) اجْلِسْ!》
♦️درود و رحمت و برکت الهی بر تو ای رسول خدا(ص) و رسول اکرم(ص) فرمود :
درود بر تو ای ابالحسن(ع)! بنشین!
ام سلمه می گوید :
📋《فَجَلَسَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع) بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) وَ جَعَلَ يَنْظُرُ إِلَى الْأَرْضِ كَأَنَّهُ قَصَدَ الْحَاجَةَ وَ هُوَ يَسْتَحْيِي أَنْ يُبْدِيَهَا فَهُوَ مُطْرِقٌ إِلَى الْأَرْضِ حَيَاءً مِنْ رَسُولِ اللَّهِ(ص)》
♦️پس امام علی(ع) روبه روی رسول اکرم(ص) نشست، در حالی که نگاه او همواره بر زمین دوخته شده بود و گویی حاجتی دارد، اما از بیان آن شرم و حیا داشت، لذا سر مبارک خود را به زیر افکنده و سخنی نمی گفت.
تا اینکه حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! إِنِّي أَرَى أَنَّكَ أَتَيْتَ لِحَاجَةٍ فَقُلْ حَاجَتَكَ وَ أَبْدِ مَا فِي نَفْسِكَ فَكُلُّ حَاجَةٍ لَكَ عِنْدِي مَقْضِيَّةٌ》
♦️ای اباالحسن(ع)! من این می دانم که حاجتی داری، چه مانعی دارد، حاجت قلبی خود را بگو، زیرا حاجت تو نزد من روا خواهد بود.
امام علی(ع) فرمود :
📋《فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي! إِنَّكَ لَتَعْلَمُ أَنَّكَ أَخَذْتَنِي مِنْ عَمِّكَ أَبِي طَالِبٍ(ع) وَ مِنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ(س) وَ أَنَا صَبِيٌّ لَا عَقْلَ لِي فَغَذَّيْتَنِي بِغَذَائِكَ وَ أَدَّبْتَنِي بِأَدَبِكَ فَكُنْتَ إِلَيَّ أَفْضَلَ مِنْ أَبِي طَالِبٍ وَ مِنْ فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ فِي الْبِرِّ وَ الشَّفَقَةِ وَ إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى هَدَانِي بِكَ وَ عَلَى يَدَيْكَ وَ اسْتَنْقَذَنِي مِمَّا كَانَ عَلَيْهِ آبَائِي وَ أَعْمَامِي مِنَ الْحَيْرَةِ وَ الشَّكِّ!
وَ إِنَّكَ وَ اللَّهِ يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص) ذُخْرِي وَ ذَخِيرَتِي فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ!
يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص) فَقَدْ أَحْبَبْتُ مَعَ مَا شَدَّ اللَّهُ مِنْ عَضُدِي بِكَ أَنْ يَكُونَ لِي بَيْتٌ وَ أَنْ يَكُونَ لِي زَوْجَةٌ أَسْكُنُ إِلَيْهَا وَ قَدْ أَتَيْتُكَ خَاطِباً رَاغِباً أَخْطُبُ إِلَيْكَ ابْنَتَكَ فَاطِمَةَ(س)!
فَهَلْ أَنْتَ مُزَوِّجِي يَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)!》
♦️پدر و مادرم به فدایت ای رسول الله(ص)!
تو می دانی که خودت مرا از عمویت ابوطالب(ع) و فاطمه بنت اسد(س) گرفتی، من کودکی بیش نبودم، تو مرا با خویشتن هم غذا کردی، تو درباره من از لحاظ نیکویی و شفقت از پدرم ابوطالب و مادرم فاطمه بنت اسد افضل و برتری، خدای رووف مرا به وسیله ی تو و در دست تو هدایت نمود، خدا مرا از آن حیرت و سرگردانی هایی که پدران و عموهایم دچار بودند نجات داد.
یا رسول الله(ص)! تو در دنیا و آخرت برای من ذخیره و پناهگاه هستی.
ای رسول الله(ص)! من دوست دارم با این همه رعایتی که نسبت به من فرموده ای خانه و زوجه ای داشته باشم که با او انس بگیرم.
یا رسول الله(ص)! من نزد تو آمده ام، تقاضا دارم تا دخترت فاطمه(س) را برای من تزویج نمایی، آیا این تقاضا را می پذیری؟!
امّ سلمه می گوید :
در این لحظه دیدم صورت مبارک حضرت رسول اکرم(ص) از شدّت فرح و خوشحالی می درخشید.
رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《يَا أَبَا الْحَسَنِ(ع)! فَهَلْ مَعَكَ شَيْءٌ أُزَوِّجُكَ؟》
♦️ای اباالحسن(ع)! آیا تو چیزی داری که من فاطمه(س) را به تزویج تو در بیاورم؟
امام علی(ع) گفت :
📋《فِدَاكَ أَبِي وَ أُمِّي وَ اللَّهِ مَا يَخْفَى عَلَيْكَ مِنْ أَمْرِي شَيْءٌ أَمْلِكُ سَيْفِي وَ دِرْعِي وَ نَاضِحِي وَ مَا أَمْلِكُ شَيْئاً غَيْرَ هَذَا》
♦️پدر و مادرم به فدایت! اوضاع زندگی من از تو مخفی نیست، من فقط یک شمشیر و یک زره و یک شتر دارم که با آن آب می کشم. من غیر از اینها چیزی ندارم.
@TarikhEslam
ادامه مطالب :👇
حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《یَا عَلِيُّ(ع)! أَمَّا سَيْفُكَ فَلَا غِنًى بِكَ عَنْهُ تُجَاهِدُ بِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ تُقَاتِلُ بِهِ أَعْدَاءَ اللَّهِ وَ نَاضِحُكَ تَنْضِحُ بِهِ عَلَى نَخْلِكَ وَ أَهْلِكَ وَ تَحْمِلُ عَلَيْهِ رَحْلَكَ فِي سَفَرِكَ وَ لَكِنِّي قَدْ زَوَّجْتُكَ بِالدِّرْعِ وَ رَضِيتُ بِهَا مِنْكَ》
♦️یا علی(ع)! تو از شمشیرت مستغنی نیستی، زیرا می خواهی با آن در راه خدا جهاد کنی و با دشمنان خدا بجنگی، شتر خود را برای اینکه آب برای درخت های خرما و خانه ات بکشی و بار سفر به پشت آن بگذاری لازم داری!
آری! من فاطمه(س) را با همان زره ای که داری برای تو تزویج می نمایم.
سپس فرمود : ای علی(ع)! فوراً برو و زره خود را بفروش و پول آن را نزد من بیاور تا وسیله ی عروسی شما را مهیّا نمایم.(۱)
در مورد عروسی حضرت فاطمه(س) با امام علی(ع) در تاریخ آمده است که بسیار با شکوه برگزار شده است.
جابر بن عبدالله انصاری می گوید :
ما در عروسی علی(ع) و فاطمه حاضر بودیم.
📋《فَمَا رَأَينَا عُرسَاً أَحسَنَ مِن عُرسِ فَاطِمَةَ(س)》
♦️ما هیچ مجلس عروسی را بهتر از آن ندیده بودیم.(۲)
از ابن عباس نقل شده است که؛
📋《لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي زُفَّتْ فِيهَا فَاطِمَةُ(س) بِنْتُ النَّبِيِّ(ص) إِلَى عَلِيٍّ(ع) كَانَ رَسُولُ اللَّهِ(ص) قُدَّامَهَا، وَجِبْرِيلُ عَنْ يَمِينِهَا، وَمِيكَائِيلُ عَنْ شِمَالِهَا، وَسَبْعُونَ أَلْفَ مَلَكٍ مِنْ خَلْفِهَا يُسَبِّحُونَ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ، وَيُقَدِّسُونَهُ حَتَّى طَلَعَ الْفَجْرُ》
♦️هنگامی که فاطمه زهرا(س)، دخت گرامی حضرت رسول اکرم(ص)، را به خانه امام علی(ع) می بردند، پیامبراکرم(ص) پیشاپیشِ مرکب و جبرائیل سمت راست و میکائیل سمت چپ و هفتاد هزار فرشته از پی مرکب ایشان حرکت می کردند که تا طلوع فجر خداوند عزوجل را تسبیح و تقدیس می کردند.
ابن شهر آشوب نقل می کند؛
📋《أَمَرَ النَّبِيُّ(ص) بَنَاتَ عَبدِالمُطَلِّبِ وَ نِسَاءَ المُهَاجِرِينَ وَ الاَنصَارِ أَن يَمضِينَ فِي صَحبَةِ فَاطِمَةَ(س) وَأَن يَفرَحنَ وَ يَرجَزُونَ وَ يُكَبِّرنَ وَ يَحمَدنَ وَ لَايَقُلنَ مَا لَا يَرضَى اللهُ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) به دختران عبدالمطلب و زنان مهاجر و انصار دستور داد تا در معیت و مصاحبت با فاطمه زهرا(س) باشند و ایجاد سرور و خوشحالی کنند و رجز بخوانند و تکبیر بگویند و خداوند را حمد و سپاس گویند و چیزی که رضایت خداوند متعال در آن نیست را به زبان نیاورند.(۳)
جابر می گوید :
📋《فَأَركَبَهَا عَلَى نَاقَتِهِ وَ أَخَذَ سَلمَانُ زَمَامَهَا وَ حَولَهَا سَبعُونَ أَلفَ حَورَاءَ وَ النَّبِيُّ(ص) وَحَمزَةُ وَ عَقِيلُ وَ أهلُ البَيتِ يَمشُونَ خَلفَهَا مُشَهِّرِينَ سُيُوفُهُم وَ نِسَاءُ النَّبِيِّ قُدَّامُهَا》
♦️پس حضرت رسول اکرم(ص) فاطمه زهرا(س) را سوار بر ناقه نمود و سلمان نیز زمام مرکب را گرفت و حرکت کرد که در اطراف ناقه هفتاد هزار حوری و ملک در حال مشایعت بودند.
خود حضرت رسول اکرم(ص) و حمزه و عقیل و افراد دیگری از اهل بیت، در حالی که شمشیرهای خود را برهنه کردند بودند، به دنبال ناقه عروس به راه افتادند و همسران پیامبر اکرم(ص) نیز پیشاپیش قافله و مرکب عروس حرکت می کردند.(۴)
هنگامی که کاروان به درب خانه حضرت امیرالمومنین(ع) رسید، حضرت رسول اکرم(ص) دستِ امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) را گرفت و بین این دو بزرگوار ایستاد و سپس؛
📋《كَشَفَ الرِّداءَ عَن وَجهِها حَتَّى رَآها عَلِيٌّ(ع) ثُمَّ أخَذَ يَدَها فَوَضَعَها في يَدِ عَلِيٍّ(ع)》
♦️حضرت(ص) پرده از چهره فاطمه(س) برداشت و علی(ع) چهره فاطمه(س) را دید، سپس دست دخترش را در دستان حضرت علی(ع) گذاشت.(۵)
سپس فرمود :
📋《يَا عَلِيُّ(ع)! بَارَكَ اللهُ لَكَ فِي اِبنَةِ رَسُولِ اللهِ(ص)!
نِعمَ الزَّوجَةُ فَاطِمَةُ(س) وَ يَا فَاطِمَةُ(س) نِعمَ البَعلُ عَلِيُّ(ع)!》
♦️یا علی(ع)! مبارک باد بر تو، فاطمه دختر رسول خدا(ص)! نيکو زنی است فاطمه(س)!
سپس روی به فاطمه(س) کرده و فرمود :
ای فاطمه(س)! نيکو شوهري است علي(ع)!(۶)
📚منابع:
۱)کشف الغمة اربلی، ج۱، ص۳۵۳
۲)سنن النبی(ص) ابن ماجة، ج۱، ص۶۱۶، ح۱۹۱۱
۳)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۱۱۵
۴)كتاب مولد فاطمة(س) شيخ صدوق، ج۱، ص۱۸۶
۵)امالی شیخ طوسی، ص۴۲
۶)مناقب علی بن ابیطالب(ع) ابن مردويه، ج۱، ص۱۹۹
@TarikhEslam
📜بخشی از ویژگی ها و فضائل و مناقب #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها :👇
1⃣حجاب و عفات!
2⃣بخشش و ایثار!
3⃣عبادت و تهجّد!
4⃣همسرداری و خانه داری!
5⃣زهد و ساده زیستی!
6⃣فعالیت های سیاسی اجتماعی!
@TarikhEslam
✅عفاف و حجاب در رفتار حضرت فاطمه(س) نمود كاملی دارد كه با افتخار می توان گفت كه در ميان زنان جهان حضرت فاطمه(س) بسيار پاكدامن و عفيف بودند و در طول زندگى خويش، در خانه و خانواده و روابط اجتماعي تجسم عينی حيا و عفاف به حساب مى آمدند.
به چند نمونه اشاره می کنیم :👇
1⃣حجاب گرفتن از مرد نابینا!
امام موسى کاظم(ع) به نقل از اميرالمؤمنين، على(ع) حكايت می فرمايند :
روزى حضرت فاطمه(ع) نزد پدرش، رسول اکرم(ص) بود، كه مردى نابينا وارد شد؛ و در این هنگام حضرت فاطمه(س) خود را مخفى كرد.
هنگامى كه مرد نابينا خارج شد، حضرت رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《لِمَ حَجَبْتِيهِ وَ هُوَ لاَ يَرَاكِ؟》
♦️اى فاطمه(س)! چرا حجاب گرفتی درحالی که آن مرد نابینا بود؟
حضرت فاطمه(س) جواب داد :
📋《إنْ لَمْ يَكُنْ يَرَانِى فَإِنِّى أَرَاهُ وَ هُوَ يَشُمُّ الرِيحَ》
♦️اگر آن نابينا مرا نمى بيند، من او را مى بينم، و اینکه او بوى زن را استشمام مى کند.(۱)
2⃣چيزى که براى بانوان بهتر است!
حضرت فاطمه(س) می فرماید :
📋《خَيرٌ لِلِنِّسَاءِ أَنْ لَا يَرَينَ الرِّجالَ وَ لَا يَرَاهُنَّ الرِّجَالُ》
♦️بهترين چيز براى حفظ شخصيت زن آن است که مردى را نبيند و نيز مورد مشاهده مردان قرار نگيرد.(۲)
3⃣تقسیم کار!
امام على(ع) و حضرت فاطمه(س) از رسول خدا(ص) خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند.
📋《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیٍّ(ع) بِمَا خَلْفَهُ》
♦️رسول اکرم(ص) نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه(س) و کارهاى بیرون خانه را براى على(ع) تعیین کرد.
حضرت فاطمه(س) فرمود :
📋《فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُبِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ》
♦️جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.(۳)
4⃣نگرانی حضرت فاطمه(س)!
در روایتی از اسماء نقل شده است که در همین روزها حضرت فاطمه(س) خطاب به اسماء فرمود :
📋《أَلَا تَرَیْنَ إِلَى مَا بَلَغْتُ؟ فَلَا تَحْمِلِینِی عَلَى سَرِیرٍ ظَاهِرٍ!》
♦️آیا نمیبینی من در چه حالی هستم؟ مبادا مرا روی تختهای بگذارید که جنازهام ظاهر باشد.
اسماء گفت :
📋《لَا لَعَمْرِی وَ لَکِنْ أَصْنَعُ نَعْشاً کَمَا رَأَیْتُ یُصْنَعُ بِالْحَبَشَةِ!》
♦️نه! به جان خودم قسم! بلکه نظیر آن تابوتی را برای تو درست میکنم که در حبشه دیده بودم.
فاطمه(س) فرمود : پس نمونهی آن را به من نشان بده!
پس؛
📋《فَأَرْسَلَتْ إِلَى جَرَائِدَ رَطْبَةٍ فَقُطِّعَتْ مِنَ الْأَسْوَاقِ ثُمَّ جَعَلَتْ عَلَى السَّرِیرِ نَعْشاً وَ هُوَ أَوَّلُ مَا کَانَ النَّعْشُ فَتَبَسَّمَتْ وَ مَا رُئِیَتْ مُتَبَسِّمَةً إِلَّا یَوْمَئِذِِ》
♦️اسماء فرستاد تا از بازار شاخههای تازهی خرما آوردند.
آنگاه آن تابوتی را که در حبشه دیده بود ساخت و آن اوّلین تابوتی بود که ساخته شد.
حضرت فاطمه(س) پس از دیدن آن تابوت خندان و شاد شد و هیچ وقت غیر از آن موقع خندان نشده بود.(۴)
در روایتی دیگر آمده که حضرت(س) وقتی تابوت را مشاهده نمود، فرمود :
📋《اُسْتُرِينِي! سَتَرَكِ اَللَّهُ مِنَ اَلنَّارِ》
♦️حجم بدنم را بپوشان که خداوند متعال بدن شما را از آتش دوزخ مستور گرداند.(۵)
5⃣خطبه خواندن در نهایت عفاف و حجاب!
بعد از غصب فدک توسط غاصبان، و ماجرای دردناک هجوم به خانه حضرت فاطمه(س)، حضرت(س) وارد مسجد پیامبر(ص) شد و برای مهاجر و انصار خطبه خواند.
ایشان در قالب سه حجاب وارد مسجد شدند و در انظار عموم قرار گرفتند.
🔹۱)حجاب ظاهری ايشان با استفاده از خمار و جلباب!
که در منابع آمده است :
📋《لَاثَتْ خِمَارَها عَلَی رَأْسِهَا وَ اشْتَمَلَتْ بِجِلْبَابِهَا》
♦️حضرت زهرا(س) خمار را به سر کردند و آن پوشش سراسری را هم طوری بر سر افكندند كه محيط بر تمام بدن ايشان بود.
(خمار : روسری ای كه روی گردن و سينه را کاملا می پوشاند.)
(جلباب : نوعی پوشش سراسری بوده كه روی لباس ها می پوشيده اند. شايد چيزی شبيه عبای امروز يا پيراهن بلند عربی باشد.)
🔹۲)حجاب پيكره ی ظاهری حضرت(س) به وسیله جماعت زنان!
📋《وَ أَقْبَلَتْ فِي لُمَّةٍ مِنْ حَفَدَتِهَا وَ نِسَاءٍ مِنْ قَوْمِهَا》
♦️حضرت فاطمه(س) در میان گروهی كه به اصطلاح هم سن يا هماهنگ يا از ياران و خويشاوندان ايشان بودند حركت می كردند، در حاليكه چادرش به زمين كشيده میشد.
🔹۳)حجاب به واسطه پرده ای که میان زنان و مردان نصب شد.
📋《فَنِيطَتْ دُونَهَا مُلاَءَةٌ》
♦️سپس ميان حضرت(س) و مردم پرده ای نصب شد.(۶)
📚منابع :
۱)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۹۱
۲)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۵۴
۳)بحارالأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۸۱
۴)کشف الغمّه اربلی، ج۱، ص۵۰۳
۵)تهذیب الاحکام طوسی، ج۱، ص۴۶۹
۶)بحارالانوار مجلسی، ج۲۹، ص۲۳۶
@TarikhEslam