📆بیست و یکم رجب بنابر نقلی، روز شهادت #حضرت_فاطمه_سلام_الله_علیها
#وقایع_ماه_رجب_المرجب
👤مرحوم شیخ طوسی(متوفی۴۶۰ ق) در «مصباح المتهجد» می نویسد :
📋《وَ فِي اَلْيَوْمِ اَلْحَادِي وَ اَلْعِشْرِينَ [مِنْ شَهرِ رَجَبٍ] كَانَتْ وَفَاةُ اَلطَّاهِرَةِ فَاطِمَةَ عَلَيْهَا السَّلاَمُ فِي قَوْلِ اِبْنِ عَيَّاشٍ》
♦️در قول ابن عیاش، روز بیست و یکم ماه رجب، شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) می باشد.(۱)
منظور از ابن عیاش، احمد بن محمد بن عُبیدالله جوهری(متوفی ۴۰۱ ق) است.
او از محدثان شیعهٔ امامی بوده است که نجاشی و ابن شاذان قمی از شاگردان او بودند.
مهمترین اثر او «مقتضب الاثر فی النص علی الائمة اثنی عشر» می باشد که دلیل شیعه اثنی عشری بودن او را می رساند.
اما این نقل ابن عیاش، در مورد شهادت حضرت فاطمه(س) نقلی است ضعیف و غیر قابل استناد!
📚منبع :
۱)مصباح المتهجد شيخ طوسی، ص۸۱۲
📜برخی نقلهای دیگر در مورد شهادت حضرت فاطمه(سلام الله علیها) :👇
✅در مورد اینکه حضرت فاطمه(س) چند روز بعد از رحلت حضرت رسول اکرم(ص) به شهادت رسیده است، اختلاف است.
به مناسبت امروز، به برخی دیگر از اقوال می پردازیم.👇
@TarikhEslam
1⃣ابوالفرج اصفهانی(متوفی۳۵۶ق) در کتاب «مقاتل الطالبیین» می نویسد :
📋《وَ كَانَت وَفَاةُ فَاطِمةَ(س) بَعدَ وَفَاةِ النَّبِيِ(ص) بِمُدةِِ يَختَلفُ فِي مَبلَغِهَا!
فَالمُكَثّرُ يَقُولُ : بِسِتَّةِ أَشهُرِِ!
وَ المُقلّلَ يَقُولُ : أَربَعِينَ يَومَاً!
إِلاّ أَن الثَّابتَ فِي ذَلكَ مَا رُوِى عَن أبِي جَعفرَ مُحَمدِِ بن عَلیِّ(ع) أَنَّهَا تُوَفِيَّت بَعدَهُ بِثَلاثَةِ أَشهُرِِ》
♦️مدت زمان حیات حضرت فاطمه زهرا(س) بعد از وفات پیامبر(ص) مورد اختلاف قرار گرفته است، به طوری که بیشترین زمان شش ماه مى باشد و کمترین زمان ذکر شده در این رابطه چهل روز!
اما آنچه نزد ما مسلم و قابل قبول است روایات رسیده از ائمه اطهار(ع) است.
نظیر امام باقر(ع) که مى فرماید :
به درستی که زمان شهادت صدیقه کبری(س) سه ماه بعد از رحلت رسول اکرم(ص) بود.(۱)
2⃣مرحوم کلینی(متوفی۳۲۹ق) در «الکافی» براساس حدیثی از امام صادق(ع) شهادت حضرت فاطمه(س) را بعد از گذشت ۷۵ روز از رحلت رسول اکرم(ص) آورده است.
امام صادق(ع) فرمود :
📋《اِنَّ فَاطِمَةَ(س) مَكَثَتْ بَعْدَ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) خَمْسَةً وَ سَبْعِينَ يَوْماً》
♦️همانا حضرت فاطمه(س) بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به مدت هفتاد و پنج روز در قید حیات بود.(۲)
یعنی این روایت (۷۵ روز) قائلند که حضرت(س) در روز ۱۳ جمادی الاول سال یازدهم هجری به شهادت رسیده است!
3⃣مرحوم طبری شیعی(متوفی نیمه قرن سوم یا اوایل قرن چهارم قمری) در کتاب «دلائل الامامه» به سلسله اسناد خود روایاتی از حضرت امام صادق(ع) نقل می کند که حضرت(ع) می فرماید :
📋《وَ بَعدَ وَفَاةِ أَبِيهَا خَمسَةُ وَ سَبعِينَ يَومَاً وَ قَبَضَت فِي جَمَادِي الآخَرِ يَومَ الثُلَاثَاءِ لِثَلاثِ خَلَونَ مِنهُ، سِنَةَ إِحدَى عَشَرَةَ مِن الهِجرَةِ》
♦️حضرت فاطمه(س) ۷۵ روز بعد از وفات پدر گرامیشان در روز سه شنبه ماه جمادی، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری از دنیا رفت.(۳)
طبری در جایی دیگر عین همین روایت را آورده، اما با این تفاوت که نقل (خَمسَةُ وَ تِسعِينَ) یعنی ۹۵ روز را در آن گنجانده است.(۴)
4⃣مرحوم ابن شهر آشوب(متوفی۵۸۸ق) در «مناقب» می نویسد :
📋《وَقُبِضَ النَّبِيُ(ص) وَلَهَا يَومَئِذِِ ثَمَانِي عَشَرَ سَنَةَ وَ سَبعَةَ أَشهُر، وَ عَاشَت بَعدَهُ اِثنَان وَسَبعُونَ يَومَاً، وَ يُقَالُ : خَمسَةُ وَسَبعُونَ يَومَاً!
وَقِيلَ : أَربَعَةُ أشهُرِِ!
وَ قَالَ القُربَانِي : قَد قِيلَ : أَربَعِينَ يَومَاً، وَ هُوَ أَصَحُّ》
♦️هنگامی که نبی اکرم(ص) از دنیا رفت، حضرت فاطمه(س) هیجده سال و هفت ماه سن داشت و حضرت(س) هفتاد و دو روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسید.
و در نقلی آمده : هفتاد و پنج روز!
و در نقلی آمده : چهار ماه!
و قربانی می گوید :
در نقلی آمده که چهل روز و آن قول صحیح تر است.(۵)
5⃣مرحوم اربلی(متوفی۶۹۲ ق) در «کشف الغمه» می نویسد :
📋《نَقَلْتُ مِنْ کِتَابِ الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ لِلدُّولَابِیِّ فِی وَفَاتِهَا مَا نَقَلَهُ مِنْ رِجَالِهِ قَالَ :
لَبِثَتْ فَاطِمَةُ(س) بَعْدَ النَّبِیِّ(ص) ثَلَاثَةَ أَشْهُرٍ وَ قَالَ ابْنُ شِهَابٍ: سِتَّةَ أَشْهُرٍ!
وَ قَالَ الزُّهْرِیُّ: سِتَّةَ أَشْهُرٍ وَ مِثْلُهُ عَنْ عَائِشَةَ وَ مِثْلُهُ عَنْ عُرْوَةَ بْنِ الزُّبَیْرِ!
وَ عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ(ع) خَمْساً وَ تِسْعِینَ لَیْلَةً فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ!
وَ قَالَ ابْنُ قُتَیْبَةَ فِی مَعَارِفِهِ : مِائَةَ یَوْمٍ!
وَ قِیلَ: مَاتَتْ فِی سَنَةِ إِحْدَى عَشْرَةَ لَیْلَةَ الثَّلَاثَاءِ لِثَلَاثِ لَیَالٍ مِنْ شَهْرِ رَمَضَانَ وَ هِیَ بِنْتُ تِسْعٍ وَ عِشْرِینَ سَنَةً أَوْ نَحْوِهَا》
♦️اختلافات در زمان شهادت :
۱)از کتاب الذُّرِّیَّةِ الطَّاهِرَةِ دولابی آنچه درباره وفات حضرت فاطمه(س) در رجال او آورده ام؛ اینکه :
حضرت فاطمه(س) بعد از پیامبر اکرم(ص) سه ماه در قید حیات بود.
۲)ابن شهاب می گوید : شش ماه!
۳)زهری می گوید : شش ماه و مثل همین نقل را عایشه و عروه بن زبیر نقل کرده اند.
۴)امام باقر(ع) : ۹۵ شب بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) در سال ۱۱ هجری!
۵)ابن قتیبه در کتاب معارف خود قائل است به صد روز بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص)!
۶)و در نقلی آمده است که؛ حضرت فاطمه زهرا(س) در ماه جمادی الاخر شب سه شنبه، سه روز از ماه گذشته در سال یازده هجری، در حالی که ۲۹ سال داشت، از دنیا رفت و نظیر این اقوال!(۶)
🔰در بین این روایات آنچه معتبر است روایت ۷۵ روز (کلینی) و ۹۵ روز (طبری و اربلی) است.
ولی اکثر بزرگان، سوم جمادی الثانی (۹۵ روز) بعداز رحلت حضرت رسول اکرم(ص) را معتبرتر می دانند.
📚منابع :
۱)مقاتل الطالبیین ابوالفرج اصفهانی، ص۶۰
۲)الکافی کلینی، ج۱، ص۲۴۱، ح۵
۳)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۱۳۴
۴)دلائل الامامه طبری شیعی، ص۷۹
۵)مناقب ابن شهر آشوب، ج۳، ص۱۳۲
۶)کشف الغمة اربلی، ج۲، ص۱۲۵
@TarikhEslam
📆بیست و چهارم رجب سال هفتم هجری قمری، سالروز فتح قلعه خیبر به دست #امام_علی_علیه_السلام
#وقایع_ماه_رجب_المرجب
@TarikhEslam
✍پاسخ:
خیبر جلگه ی وسيع و حاصلخيزى بود، كه در شمال مدينه، به فاصله ۳۲ فرسنگى آن قرار داشت، که «وادى خيبر» ناميده مى شد.
پيش از بعثت رسول اکرم(ص) يهوديان براى سكونت و حفاظت خويش در آن منطقه، دژهاى هفتگانه محكمى ساخته بودند.
جمعيت آنها بالغ بر بيست هزار تن بود و در ميان آنان، مردان جنگاور و دلير، فراوان به چشم مى خورد که معروفترین آنها مرحَب و برادرش حارث بود.
جرم بزرگ يهوديان خيبر اين بود كه كمك مالى آنان، سبب جنگ خندق شد و اين خطر وجود داشت كه آنها با تحريك امپراتور روم يا ايران، به پايگاه اسلام حمله كنند؛ به خصوص در آن زمان، كه يهوديان در جنگهاى ايران و روم، با يكى از آنها همكارى داشتند.
از اين رو، رسول اکرم(ص) تصميم گرفت، كه آتش اين خطر را خاموش سازد.
ایشان در سال ششم هجری هنگامى كه آن حضرت(ص) از حديبيه بازگشت، ماه ذى الحجه و مقدارى از محرم سال هفتم هجرى را در مدينه ماند؛ سپس با سپاهی به سوى خيبر حركت كرد.
وقتى رسول اكرم(ص) نزديك قلعه هاى خيبر رسيد، سر به سوى آسمان بلند كرد و فرمود :
بارالها! تويى خداى آسمانها و آن چه زير آنها قرار گرفته و خداى زمين وآن چه برآن سنگينى افكنده، من از تو خوبى اين آبادى و خوبى اهل آن و آن چه را كه در آن هست، مى خواهم و از بدى هاى آن و بدى آن چه را در آن قرار گرفته، به تو پناه مى برم.
رسول اکرم(ص) و يارانش، از توطئه هاى يهوديان آگاه بودند.
از اين رو، شبانه و مخفيانه حركت كردند و آنان را به محاصره درآوردند.
يهوديان در بالاى قلعه ها، ديدبانها و تيراندازانى قرار داده و در جلوى راههاى ورودى قلعه، خندقى كنده بودند.
ايام محاصره را بین ۱۰ الی ۲۰ روز نوشته اند.
سپاه اسلام، قلعه ها را يكى پس از ديگرى فتح كردند تا به آخرين قلعه، خیبر كه از همه محكمتر بود و فرمانده معروف يهود، «مرحب» در آن قرار داشت، رسيدند.
حضرت(ص) دستور حمله عمومى را به فرماندهى ابوبكر صادر كرد.
از طرفی مرحب، برای تقویت نیروهای خودی و تضعیف نیروهای اسلام، در حالی که رجز میخواند، از قلعه خارج شد و هماورد میطلبید.
اما ابوبکر نتوانست، در مقابل پهلوان یهود عرض اندام کند و در نهایت فرار کرد.
فردای آن روز رسول اکرم(ص) عمر بن خطاب را به فرماندهی گروهی به نبرد با یهودیان فرستاد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《أَنَّ النَّبِيَّ(ص) دَفَعَ الرَّايَةَ يَوْمَ خَيْبَرَ إِلَى عُمَرَ فَانْطَلَقَ، فَرَجَعَ يُجَبِّنُ أَصْحَابَهُ وَ يُجَبِّنُونُهُ》
♦️حضرت رسول اکرم(ص) پرچم را به عمر داد او نیز به میدان رفت و سپس ترسید و بازگشت و فرار کرد.(۱)
در این هنگام، پيامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《لَأُعْطِيَنَّ الرَّايَةَ غَدًا رَجُلاً يُحِبُّ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ، وَ يُحِبُّهُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ یَفَتَحَ اللَّهُ عَلَى یَدیَهِ لَیسَ بفَرَّار(کَرَّارَاً غَیرَ فَرّارٍ)》
♦️همانا فردا این رایت را به مردی که خدا و رسولش را دوست دارد و نيز خدا و رسول او دوست دارند، خواهم داد که او حمله كننده ى است كه فرار نمى كند.
فردا همگى آماده بودند، تا بار ديگر فرمان حمله بگيرند.
ياران شب را به صبح رساندند، در حالى كه در اين فكر بودند كه پرچم فتح سر انجام به چه كسى واگذار مى گردد.
هنگامی که صبح شد، رسول اکرم(ص) امام علی(ع) را خواست و فرمود :
📋《أَيْنَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ(ع)؟》
♦️علی(ع) کجاست؟
گفتند : علی(ع) به درد چشم مبتلا شده و استراحت میکند.
پیامبر(ص) فرمود : علی(ع) را بیاورید!
پس؛
📋《فَلَمَّا جَاءَ بَصَقَ فِي عَيْنَيْهِ وَ دَعَا لَهُ، فَبَرَأَ حَتَّى كَأَنْ لَمْ يَكُنْ بِهِ وَجَعٌ》
♦️وقتی امام علی(ع) آمد، حضرت رسول اکرم(ص) برای شفای چشم او دعا کرد و به برکت دعای رسول خدا(ص)، امام علی(ع) بهبود یافت.
آنگاه رسول اکرم(ص) فرمود :
📋《خُذْ هَذِهِ الرَّايَةَ فَامْضِ بِهَا حَتَّى يَفْتَحَ اللَّهُ عَلَيْكَ》
♦️این پرچم را بگیر و آن را با خود ببر تا خدا خیبر را بر تو بگشاید.
آنگاه پرچم را به دست علی(ع) داد.
امام علی(ع) عرضه داشت :
📋《یا رَسُولَ اللَّه(ص)! أُقَاتِلُهُمْ حَتَّى يَكُونُوا مِثْلَنَا!》
♦️ای رسول خدا(ص)! آنقدر با آنان میجنگم تا اسلام بیاورند!
پیامبر اکرم(ص) فرمود :
📋《انْفُذْ عَلَى رِسْلِكَ حَتَّى تَنْزِلَ بِسَاحَتِهِمْ، ثُمَّ ادْعُهُمْ إِلَى الإِسْلاَمِ ، وَأَخْبِرْهُمْ بِمَا يَجِبُ عَلَيْهِمْ مِنْ حَقِّ اللَّهِ فِيهِ، فَوَاللَّهِ لَأَنْ يَهْدِيَ اللَّهُ بِكَ رَجُلًا وَاحِدًا ، خَيْرٌ لَكَ مِنْ أَنْ يَكُونَ لَكَ حُمْرُ النَّعَمِ》
♦️به سوی آنان حرکت کن و چون به قلعه آنان رسیدی، ابتدا آنان را به اسلام دعوت کن!
به خدا سوگند! اگر خدا یک نفر را به دست تو هدایت نماید، بهتر از آن است که دارای شتران سرخ موی باشی.(۲)
سپس امام علی(ع) رهسپار میدان نبرد شد.
📚منابع :
۱)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱
۲)صحيح بخاری، ج۵، ص۱۸
@TarikhEslam
✅امام علی(علیه السلام) با نیروهای خود راهی میدان شد.
نخستين كسى كه از يهوديان همراه با كاروان خود بر مسلمانان حمله كرد، حارث، برادر مرحب بود.
مسلمانان پا به فرار گذاشتند؛ ولى امام على(ع) به تنهايى پايدارى فرمود و ضرباتى به يكديگر زدند و سرانجام حارث به ضربت شمشير امیر المومنین(ع) كشته شد.
ياران حارث به سوى حصار گريختند و وارد آن شدند و در را بستند.
در اين هنگام مرحب بيرون آمد و اين رجز را خواند :
📋《قَدْ عَلِمَتْ خَيْبَرُ أَنِّي مَرْحَبٌ
شَاكِي السِّلَاحِ بَطَلٌ مُجَرَّبُ
إِذَا السُّيُوفُ أَقْبَلَتْ تَلَهَّبُ
أَطْعَنُ أَحْيَانًا، وَحِينًا أَضْرِبُ》
♦️در و ديوار خيبر مى داند كه من مرحب هستم؛ سراپا سلاح و پهلوان كار آزموده، غالبا ضربه مى زنم و گاهى هم ضربه مى خورم!(۱)
امام على(ع) پيش آمد و رجزى در برابر او سرود و چنين گفت :
📋《أنا الَّذِي سَمَّتْنِي أُمِّي حَيْدَرَةْ،
كَلَيْثِ غَابَاتٍ كَرِيهِ الْمَنْظَرَةْ،
أُوفِيهِمُ بِالصَّاعِ كَيْلَ السَّنْدَرَةْ》
♦️من همان كسى هستم كه مادرم مرا حيدر خوانده ؛ مرد دلاور و شير بيشه ها. بازوان قوى و گردن نيرومند دارم و در ميدان نبرد همانند شير بيشه صاحب منظرى مهيب هستم.(۲)
رجزهاى دو قهرمان پايان پذيرفت.
صداى ضربات شمشير و نيزه هاى دو قهرمان اسلام و يهود وحشت عجيبى در دل ناظران به وجود آورد.
حاکم نیشابوری می نویسد :
📋《فَضَرَبَ مَرْحَبًا فَفَلَقَ رَأْسَهُ فَقَتَلَهُ، وَكَانَ الْفَتْحُ》
♦️ناگهان شمشير برنده و كوبنده قهرمان اسلام بر فرق مرحب فرود آمد و سپر و كلاه خود و سنگ و سر را تا دندان دو نيم ساخت و مرحب کشته شد و سپاه اسلام پیروز شد.(۳)
مرحب به زمین افتاد، فریاد خوشحالی مسلمین در فضا طنینانداز شد.
اين ضربت آن چنان سهمگين بود كه برخى از دلاوران يهود كه پشت سر مرحب ايستاده بود، وقتی این صحنه را مشاهده کردند، وحشت زده به قلعه پناهنده شدند و فوراً درب قلعه را بستند.
امام على(ع) يهوديان فرارى را تا در حصار تعقيب كرد.
امام على(ع) فورا متوجه درب خیبر گرديد و دست در چهار چوب در انداخت و آن را از جاى خود كَند و به بر روی خندق پرتاپ کرد، تا دیگر مسلمانان بتوانند از روی آن عبور کرده، وارد قلعه شوند.
امام علی(ع) در این جنگ؛ با آنکه دروازه قموص به قدری سنگین بود که چهل مرد جنگی لازم بود تا دروازه را باز یا بسته کنند، حضرت على(ع) آن در آهنین را یک تنه از جا برکند و براى خود سپر قرار داد و جنگ نمود.
راوی می گوید :
📋《لَقَدْ تَكَلَّفَ حَمْلَهُ أَرْبَعُونَ رَجُلاً فَمَا أَطَاقُوهُ!》
♦️علی(ع) دری را از جای كند، كه چهل نفر قدرت انتقال آن را نداشتند.(۴)
به این ترتیب پس از ساعاتی، قلعه محکم و مقاوم خیبر به دست توانای امام علی(ع) فتح شد و خیبر با آن همه اسلحه و مهمات و نیرویی بالغ بر ۲۰ هزار نفر، به دست ۱۴۰۰ نفر از مسلمانان فتح شد.
امام علی(ع) فرمود :
📋《وَ اللَّهِ مَا قَلَعْتُ بَابَ خَيْبَرَ بِقُوَّةٍ جَسَدَانِيَّةٍ وَ لَا بِحَرَكَةٍ غَذَائِيَّةٍ لَكِنِّي أُيِّدْتُ بِقُوَّةٍ مَلَكِيَّةٍ وَ نَفْسٍ بِنُورِ رَبِّهَا مُضِيَّة!》
♦️به خدا سوگند! من دروازه خيبر را با قدرت جسمانى و تحرّك غذايى (انرژي حاصل از غذا) از جاي نكندم؛ بلكه من به قوّه مَلكى (ملكوتی و ربانی) و روحى كه به نور پروردگارش، روشن است تأييد و حمايت شدم.(۵)
پس به اين ترتيب، قلعه هاى خيبر فتح شد.
نام دیگر دژها، ناعم، قموص، كتيبه، نطاط، شق، طيح و سلالم بود.
پيامبر اکرم(ص) پس از فتح، با آنان خوشرفتارى كرد و اراضى و باغهاى آنجا را به دست يهود سپرد؛ به شرط اينكه نيمى از درآمد آن را به مسلمين بپردازند. فتح خيبر، براى مسلمانان، حائز اهميت بود و زمينه فتح بدون خونريزى مكه را فراهم ساخت.
📚منابع :
۱)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۹۴
۲_۳)المستدرك حاکم نیشابوری، ج۳، ص۴۱
۴)مناقب ابن شهرآشوب، ج۲، ص۱۲۵
۵)الملل والنحل شهرستانی، ج۱، ص۱۵۲
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽▶️⏹⏸📽▶️⏹⏸📽
#سکانس_برتر
🎞سکانسی زیبا از رشادت و شجاعت #امام_علی_علیه_السلام در #جنگ_خیبر👆
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخن_علماء
📜روايت صحيح از كتب اهل سنت مبنی بر فرار ابوبكر و عمر در #جنگ_خيبر در بیان #استاد_قزوینی :👆
@TarikhEslam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سخن_علماء
📜روايت صحيح از كتب اهل سنت درباب فضیلت #امام_علی_علیه_السلام و شرح فرار ابوبكر و عمر در #جنگ_خيبر در بیان #استاد_میلانی :👆
@TarikhEslam
✅قرآن سرسخت ترین دشمن مسلمین را یهود می داند و می فرماید:
📋《لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذِینَ آمَنُوا الْیَهُودَ وَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا..》
♦️دشمن ترین مردم نسبت به کسانی که ایمان آورده اند، یهود و مشرکان هستند.(۱)
از طرفی سازمان یهود که مجموعه ای گسترده از اطلاعات را در اختیار داشت، پیامبر آینده را همانند فرزندان خویش می شناختند:
قرآن در این باره می گوید:
📋《الَّذِینَ آتَیْناهُمُ الْکِتابَ یَعْرِفُونَهُ کَما یَعْرِفُونَ أَبْناءَهُمْ وَ إِنَّ فَرِیقاً مِنْهُمْ لَیَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ هُمْ یَعْلَمُون》
♦️کسانى که کتب آسمانى به آنان داده ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می شناسند، اگر چه جمعى از آنان حق را آگاهانه کتمان می کنند.(۲)
مدینه، نخستین پایتخت حکومت پیامبراکرم(ص) است.
در تاریخ آورده اند که ابتدا، یهود به یثرب آمدند و این شهر را بنیان گذاردند. ایشان مدت ها قبل از تولد پیامبر(ص)، در این منطقه به صورت گروهی ساکن شدند.
یهودیان شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان به یثرب می آید و در این باره اطلاعات کامل داشتند.(۳)
اما از همان ابتدا یهود در سرزمین حجاز پراکنده شدند.
این مناطق، درست بر سر راههای مدینه به قدس است.
آنان با استقرار در این مناطق، راه پیامبر(ص) را به بیت المقدس به آسانی بستند.
پیامبر(ص) اگر بخواهد از هر راهی، از مدینه به سرزمین کنعان(فلسطین) برود، یهودیان در برابر او هستند.
اگر از مسیر عراق برود، به فدک و اگر از مسیر مدینه برود، به خیبر می رسد.
حالا چه اصراری بر فتح بیت المقدس است؟
چون مأموریت تصرف قدس از جانب خدا به موحدان داده شده بود.(۴)
طبق اخبار منابع یهود، اگر پیامبر آخر الزمان سرزمینی را بگیرد، یا درآن مستقر شود، دیگر آن را از دست نمی دهد و لذا اگر پیامبر اسلام(ص) به قدس دست یابد، یهود باید از حرکت جهانی چشم بپوشد به همین دلیل یهود خاکریز هفتگانه از مدینه تا قدس زدند.
به همین جهت خاکریز و سنگرهای یهودی بنی قینقاع، بنی قریظه، خیبر، و..در مدینه تا قدس ایجاد شد.
این استحکامات طی سالیان متمادی درست شده بود.
استحکامات خیبر روی کوه، خندق کندند و بالای خندق دیوار کشیدند و آن سوی دیوار، قلعه ساختند در حالی که اینان در مدینه دشمنی نداشتند.
بدین ترتیب درمی یابیم که آنان از پیش برای دفاعی سنگین در برابر پیامبر آخرالزمان، برنامه ریزی داشتند.
در صحنه عمل نیز دیدیم که در جنگ با پیامبر(ص)، از همین قلعه ها نهایت استفاده را کردند، سپس در تبوک پیامبر(ص) را معطل کردند.
نتیجه این تلاشها، شکست پیامبر(ص) در آخرین نبرد، در موته بود.
سپاه اسامه آخرین نیرویی بود که حضرت(ص) برای حرکت به سمت مرزهای روم و فلسطین کنونی تجهیز می کرد که با رحلت پیامبر(ص) و کارشکنی افرادی که در تاریخ مشخص اند، این سپاه از حرکت ایستاد و متاسفانه عملیات تاخیری یهود توانست پیامبر اکرم(ص) را از رسیدن به قدس بازدارد.(۵)
حضرت رسول اکرم(ص) وقتی وارد مدینه شدند، با یهودیان مدینه قرارداد صلح و دوستی امضاء کردند، و این قرار داد تا بعد از جنگ بدر، پا برجا بود، ولی بعد از این جنگ، یهودیان که گویا انتظار داشتند که به زودی اسلام توسّط کافران نابود می شود، پیمان شکنی کردند.(۶)
💠واما خاکریزهای هفتگانه:👇
1⃣بنی قَینُقاع!
2⃣بنی النضیر!
3⃣بنی قریظه!
4⃣خیبر!
5⃣موته!
6⃣تبوک!
7⃣فلسطین(بیت المقدس)!
📚منابع:
۱)سوله مائده، آیه۸۲
۲)سوره بقره، آیه۱۴۶
۳)الکافی کلینی، ص۸، ج۳۰۸
۴)عهد عتیق، باب ۲۶
۵)تبار انحراف مهدی طائب، ص۳۲۰
۶)المغازی واقدی، ص۱۲۷
@TarikhEslam
1⃣خاکریز اول:بنی قینقاع!👇
#جنگ_بنی_قینقاع
✡این گروه از یهودیان، پس از جنگ بدر، به گزارش تمامی تواریخ، سر ناسازگاری با پیامبر(ص) را گذاشتند!
و بعد از جنگ بدر پیمان پیامبر(ص) را مبنی بر عدم شورش علیه مسلمانان و عدم کشتار و ایجاد رعب در بین مسلمانان را، شکستند.
ابتدا پیامبر(ص) آنها را نصیحت فرمودند و از آنها خواستند که از سرنوشت قریش عبرت بگیرند، ولی آنها دست برنداشتند و حتی به پیامبر(ص) گفتند:خیال نکن که چون بر اعراب چیره شدی، بر ما نیز چیره می شوی!
و سپس از قدرت شمشیر خود سخن ها گفتند و با این سخنان، قدرت خود را به رخ پیامبر(ص) کشیدند.
بعد از این ماجرا و در همین حالی که دشمنی و پیمان شکنی نشان می دادند، به نقلی روزی در بازار، یکی از یهودیان به یک زن مسلمان هتک حرمت کرد، که یک مرد مسلمان به خشم آمد و او را کشت، یهودیان بنی قینقاع هم او را کشتند و اعلان جنگ کردند و به درون حصار خود رفتند و حالت جنگی گرفتند، ودر این میان آمادگی خود را برای جنگ با مسلمانان اعلان کردند.
و پیامبر(ص) نیز متقابلاً آنها را محاصره کرد، تا اینکه سپاه اسلام رعب و وحشت را در دل آنها انداخت و بعد از مدتی تسلیم شدند و با اجازۀ اینکه هر چه می توانند بار شترهایشان بکنند و بروند، اخراج شدند.
بدینوسیله یهودیان بنی قینقاع سرزمین خود را ترک کرده و از مدینه به خاطر پیمان شکنی اخراج شدند.
📚منابع:
۱)المغازی واقدی، ص۱۲۸
۲)سیره ابن هشام، ص۳۱۴
۳)الکامل ابن اثیر، ج۳، ص۹۷۰
@TarikhEslam