eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.1هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
141 ویدیو
241 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
5⃣عبدالملک بن مروان در مقابل :👇 @TarikhEslam
سوال8⃣5⃣1⃣:منظور از «علی بن الحسین(ع)» در فراز پایانی زیارت عاشورا «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ..» کیست؟!👇 @TarikhEslam
1⃣9⃣شمر به خیمه می رود و قصد جان ایشان را می کند!👇 ✅پس از شهادت شمر بلافاصله دستور یورش و غارت خیام را داد. حضرت زینب(س) در این هنگام درون خیمه در کنار بستر امام سجاد(ع) بود. چون امام سجاد(ع) بر اثر شدت بیماری قادر به حرکت نبود و حتی قدرت نشستن و برخاستن را هم نداشت. در این هنگام عده‌ای از سپاه ابن سعد با شمر به خیمه امام(ع) حمله کردند. به نقل از منتظم، عمر بن سعد دستور به قتل امام سجاد(ع) را داده بود و در این هنگام؛ 📋《فَوَقَعَت عَلَيهِ زَینَبُ(س) وَ قَالَت : وَاللِه لَا يُقتَلُ حَتَّى اُقتَلَ فَرَقَّ لَهَا وَ کَفَّ عَنهُ!》 ♦️حضرت زینب کبری(س) چون از قصد شمر و یارانش مطلّع شد، امام(ع) را در آغوش کشید و فرمود : به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم! آنان به ناچار دست از او کشیدند و گفتند که او را به همان بیماریش واگزارید و همین بیماری او را بس است و سپس منصرف شدند و خیمه را ترک کردند.(۱) 📚منبع : ۱)المنتظم فی التاریخ ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ @TarikhEslam
در دو جا، جان را نجات داد!👇 1⃣مورد اول : در روز عاشورا، هنگامی که شمر بن ذی الجوشن وارد خیمه شد و قصد کشتن امام سجاد(ع) را داشت. ابن جوزی می نویسد : 📋《فَوَقَعَت عَلَيهِ زَینَبُ(س) وَ قَالَت : وَاللِه لَا يُقتَلُ حَتَّى اُقتَلَ! فَرَقَّ لَهَا وَ کَفَّ عَنهُ!》 ♦️حضرت زینب کبری(س) چون از قصد شمر و یارانش مطلّع شد، امام(ع) را در آغوش کشید و فرمود : به خدا قسم او کشته نمی شود مگر اینکه من کشته شوم! پس آنان منصرف شدند.(۱) 2⃣مورد دوم : وقتی کاروان اسراء درکوفه به مجلس عبیدالله بن زیاد وارد شدند، عبیدالله نیز دستور به کشتن امام سجّاد(ع) داد که زینب کبری(س) دست بر گردن امام سجاد(ع) انداخت و فرمود : 📋《وَ اللَّهِ لَا أُفَارِقُهُ فَإِنْ قَتَلْتَهُ‏ فَاقْتُلْنِي مَعَهُ》 ♦️اگر قصد كشتن او را دارى، مرا نيز با او بكش. ابن زياد در اين هنگام از كشتن امام سجّاد(ع) صرف نظر كرد.(۲) 📚منابع : ۱)المنتظم فی التاریخ ابن جوزی، ج۵، ص۳۴۱ ۲)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ @TarikhEslam
📜اختلاف نظر در شهادت :👇 @TarikhEslam
✅هنگامی که آیه مودت یعنی «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» نازل شد، خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص) امر فرمود که به آنان بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم[اهل بیتم‌]! (شوری۲۳) ✍طبق منابع هنگام بازگشت از شام، برای مردم مدینه خطبه ای خواندند که در فرازی از آن آمده است که حضرت(ع) فرمود :  📋«وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا» ♦️به خدا قسم! اگر حضرت رسول اکرم(ص) به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند با ما چنین کاری بکنند!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۰۰ @TarikhEslam
💍به فرموده نقش نگین انگشتر عبارت؛ «خَزِیٌ و شَقِیٌ قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِیِِِّ(ع)» بود. یعنی؛ قاتل حسین بن علی(ع) رسوا و بدبخت است.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ @TarikhEslam
📅بیست و پنجم محرم، سالروز شهادت چهارمین اختر تابناک امامت و ولایت حضرت زین العابدین تسلیت و تعزیت باد. «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ سَیِّدِ الْعَابِدِینَ‏ الَّذِی اسْتَخْلَصْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ جَعَلْتَ مِنْهُ أَئِمَّةَ الْهُدَی الَّذِینَ یَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ یَعْدِلُونَ‏ اخْتَرْتَهُ لِنَفْسِکَ وَ طَهَّرْتَهُ مِنَ الرِّجْسِ وَ اصْطَفَیْتَهُ وَ جَعَلْتَهُ هَادِیاً مَهْدِیّاً اللَّهُمَّ فَصَلِّ عَلَیْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَی أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّةِ أَنْبِیَائِکَ‏ حَتَّی یَبْلُغَ بِهِ مَا تَقَرُّ بِهِ عَیْنُهُ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّکَ عَزِیزٌ حَکِیم» @TarikhEslam
📜اختلاف نظر در شهادت :👇 @TarikhEslam
✅هنگامی که آیه مودت یعنی «قُلْ لَا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَىٰ» نازل شد، خداوند متعال به حضرت رسول اکرم(ص) امر فرمود که به آنان بگو : من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم جز دوست‌داشتن نزدیکانم[اهل بیتم‌]! (شوری۲۳) ✍طبق منابع هنگام بازگشت از شام، برای مردم مدینه خطبه ای خواندند که در فرازی از آن آمده است که حضرت(ع) فرمود :  📋«وَ اللَّهِ لَوْ أَنَّ النَّبِيَّ(ص) تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي قِتَالِنَا كَمَا تَقَدَّمَ إِلَيْهِمْ فِي الْوِصَايَةِ بِنَا لَمَا زَادُوا عَلَى مَا فَعَلُوا بِنَا» ♦️به خدا قسم! اگر حضرت رسول اکرم(ص) به جای سفارش به رعایت حال ما خاندانش، فرمان می‌داد با ما جنگ کنند، بیش از این نمی توانستند با ما چنین کاری بکنند!(۱) 📚منبع : ۱)اللهوف ابن طاووس، ص۲۰۰ @TarikhEslam
✍جریان ارتداد اکثر شیعیان پس از شهادت در زمان امامت در بیانات :👇 @TarikhEslam
💍به فرموده نقش نگین انگشتر عبارت؛ «خَزِیٌ و شَقِیٌ قَاتِلُ الْحُسَینِ بْنِ عَلِیِِِّ(ع)» بود. یعنی؛ قاتل حسین بن علی(ع) رسوا و بدبخت است.(۱) 📚منبع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۱ @TarikhEslam
5⃣2⃣1⃣ در مجلس یزید سخن گفت!👇 ✅امام سجاد(ع) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود : 📋《لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم، وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا، فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم، وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا》 ♦️انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار می‌کنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان می‌دهید، ما از آزار شما خودداری ورزیم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمی‌دارید، سرزنشتان نمی‌کنیم.(۱) 📚منبع : ۱)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱ @TarikhEslam
1⃣3⃣1⃣خطبه خواندن در مسجد شام در حضور یزید و امیران و وزیران و سُفرای بلاد یهود و نصاری!👇 @TarikhEslam
2⃣3⃣1⃣مستبصر شدن عالم یهودی در مجلس یزید بعد از شنیدن خطبه های در مسجد شام!👇 @TarikhEslam
5⃣در هر دو مجلس نیز با آنان به مجادله پرداخت!👇 🔰در کوفه : 👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد : عبیدالله پس از شنیدن جواب های دندان شکن حضرت زینب(س) رو کرد به امام سجاد(ع) و گفت : تو کیستی؟ امام سجاد(ع) فرمود : من علی بن حسینم! عبیدالله گفت : «أَ لَيْسَ قَدْ قَتَلَ اللَّهُ عَلِيَّ بْنَ الْحُسَيْنِ(ع)؟» آیا خداوند در کربلا علی پسر حسین(علیه السلام) را نکشت؟ امام سجاد(علیه السلام) فرمود : «قَدْ كَانَ لِي أَخٌ يُسَمَّى عَلِيّاً قَتَلَهُ النَّاسُ» من برادری به نام علی داشتم که مردم او را کشتند. عبیدالله گفت : بلکه او را خدا کشت. امام سجاد(علیه السلام) فرمود : «اللَّهُ يَتَوَفَّى الْأَنْفُسَ حِينَ مَوْتِها» خداوند ارواح را به هنگام مرگ قبض می کند. در این هنگام ابن زیاد خشمگین شد و گفت : آیا تو جرات حاضرجوابی در مقابل گفتار مرا داری؟ سپس دستور قتل امام سجاد(علیه السلام) را داد.(۱) آنگاه امام سجاد(ع) رو کرد به ابن زياد و فرمود : «أَبِالْقَتْلِ تُهَدِّدُني يَابْنَ زِياد؟ أَما عَلِمْتَ أَنَّ الْقَتْلَ لَنا عادَةٌ وَ كَرامَتَنَا الشَّهادَةُ» ♦️اى پسر زياد! آيا ما را با قتل تهديد مى كنى؟ مگر نمى دانى كه كشته شدن در راه خدا، عادت [ديرين] ما و شهادت، مايه كرامت و افتخار ماست.(۲) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 🔰در شام : 👤ابن اعثم کوفی(۳۱۴ق) می نویسد : امام سجاد(علیه السلام) در مجلس یزید، بلند شد و پیش روی یزید قرار گرفت و در شعری، خطاب به او فرمود : «لَا تَطمَعُوا أَن تُهِینُونا وَ نُکرِمُکُم وَاِن نَکُفَّ الأَذَی عَنکُم وَ تُؤذُونَا فَاللهُ یَعلَمُ أنَّا لا نُحِبُّکُم وَ لَانَلُومُکُم أَن لَم تُحِبُّونَا» ♦️انتظار نداشته باشید که وقتی شما ما را خوار می‌کنید، ما شما را گرامی بداریم؛ هنگامی که شما آزارمان می‌دهید، ما از آزار شما خود داری ورزیم. خدا می‌داند که ما شما را دوست نداریم و از اینکه شما نیز ما را دوست نمی‌دارید، سرزنشتان نمی‌کنیم.(۳) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۶۰ ۳)الفتوح ابن اعثم کوفی، ج۵، ص۱۳۱ @TarikhEslam
6⃣در هر دو مجلس به قتل تهدید شد!👇 🔰در کوفه : 👤شیخ مفید(۴۱۳ق) می نویسد : عبیدالله بن زیاد گفت : «اذْهَبُوا بِهِ فَاضْرِبُوا عُنُقَهُ» ♦️علی بن حسین(علیه السلام) را ببرید و گردنش را بزنید.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 🔰در شام : 👤مسعودی(۳۴۶ق) می نویسد : «فَشَاوَرَ يَزِيدُ جُلَسَاءَه فِي أَمرِه، فَأشَارَوا بِقَتلِهِ» ♦️یزید در مورد امام سجاد(علیه السلام) با مشاورین خود مشورت کرد، که همگی رای بر کشتن ایشان دادند!(۲) 📚منابع : ۱)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۱۶ ۲)اثبات الوصية مسعودی، ص۱۷۱ @TarikhEslam
7⃣در هر دو مجلس در غل و زنجیر بود!👇 🔰در کوفه : 👤محمد بن جریر طبری(۳۱۰ق) می نویسد : «إِنَّ عُبَيدَ اللهِ أَمَرَ بِعَلِىِّ بنِ الحُسَينِ(ع) فَغُلَّ بِغُلٍّ إِلَى عُنُقِهِ» ♦️عبيد الله بن زياد، دستور داد تا على بن حسين(علیه السلام) را تا گردن در غل و زنجیر كنند.(۱) ┈┉┅━❀♦️⚫♦️❀━┅┉┈ 🔰در شام : 👤علی بن ابراهیم قمی(۳۰۷ق) می نویسد : «كَانَ عَلِيُّ بْنُ الْحُسَيْنِ(ع) مُقَيَّدَاً مَغْلُولًا» ♦️امام سجاد(علیه السلام) در غُل و زنجیر بود.(۲) 📚منابع : ۱)تاريخ الطبری، ج۴، ص۳۵۲ ۲)تفسیر قمی، ج۲، ص۳۵۳ @TarikhEslam
✅آنچه داستان مشهور در مورد «ضامن آهو» بین محافل هست اینکه؛ «روزی صیادی در بیابان آهویی را دنبال می‌کند و امام رضا(ع) در آن نواحی بوده و آهو به امام رضا(ع) پناه می‌برَد، امام(ع) حاضر می‌شود مبلغی را به آن شکارچی بپردازد تا او آهو را آزاد سازد ولی صیاد نمی‌پذیرد. در این هنگام؛ آهو به زبان می‌آید و به امام(ع) می‌گوید من دو بچه شیرخوار دارم که گرسنه‌اند و چشم به‌ راه‌اند و شما ضمانت مرا بکنید تا بروم و آنها را شیر دهم و برگردم. امام رضا(ع) هم ضمانت آهو را می‌کند و آهو می‌رود و به‌سرعت بر می‌گردد، شکارچی که این وفای به عهد آهو را می‌بیند و وقتی می‌فهمد که ضامن آهو، امام رضا(ع) است، منقلب می‌شود و آهو را آزاد می‌کند.» ✍اما داستان ضامن شدن امام رضا(علیه السلام) برای آهو به آن شکلی که در بین مردم و برخی آثارِ متأخر آمده، در منابع روایی وجود ندارد و کاملا بی سند است. اما طبق منابع، سه روایت؛ در مورد دیگر معصومین(علیهم السلام) در این باره وجود دارد. 1⃣ ! 👤شیخ طبرسی می نویسد : روزی حضرت رسول اکرم(ص) با اصحاب از محلی عبور می‌ کردند که در این هنگام آهوئی که در دامی گیر کرده بود به آن حضرت(ص) شکایت کرد. آهو گفت : 📋«يَا رَسُولَ اللهِ(ص)! إِنَّ لِي طِفلاً يَحتَاجُ إلَى لَبَنِِ وَ إِنِّي قَد وَقَعتُ فِي هَذِهِ الشَبَكَةِ فَخَلِّنِي حَتَّى اُرضِعَهُ» ♦️ای رسول خدا(ص)! من کودکی دارم که احتیاج به شیر من دارد، من اکنون در این دام گرفتارم و کودکم گرسنه مانده است، اینک مرا از این دام رها کن تا کودک خود را شیر دهم. حضرت(ص) فرمود : 📋«كَيفَ اُخَلِّيكَ وَ صَاحِبُ اَلشَّبَكَةِ غَائِبٌ؟» ♦️من چگونه تو را آزاد کنم و حال اینکه صاحب دام اکنون در اینجا نیست؟ آهو گفت : شما مرا رها کنید، من پس از اینکه کودکم را شیر دادم مراجعت خواهم کرد. پس؛ 📋«فَخَلَّاها وَ جَلَسَ حَتَّى رَجَعَت الظِبيَةُ وَ جَاءَ صَاحِبُهَا فَشَفَّعَ رَسُولُ اللهِ(ص) حَتَّى خَلَّى سَبِيلَهَا» ♦️رسول اکرم(ص) به این شرط او را از دام صیاد رهانید، و در آن جا توقف فرمود تا آهو مراجعت کرد، در این هنگام صاحب دام نیز از راه رسید، حضرت(ص) از آهو شفاعت نمود، صیاد نیز او را رها کرد.(۱) 2⃣ ! 👤شیخ مفید می نویسد : امام سجاد(ع) در یکی از سفرها با عدّه ای به مکه می‌رفت، همینکه در بین راه نشستند آهوئی آمد و در مقابل آن حضرت(ع) ایستاد، با چشمانی پر از اشک به حضرت زین العابدین(ع) شکایت کرد. همسفران خود فرمود : 📋«أَ تَدْرُونَ مَا تَقُولُ هَذِهِ اَلظَّبْيَةُ؟» ♦️آیا می دانید این آهو چه گفت؟ گفتند : خدا و پیغمبر و امام(ع) بهتر می‌دانند. حضرت(ع) فرمود : این آهو می‌گوید : 📋«إِنَّ فُلاَناً اَلْقُرَشِيَّ أَخَذَ خِشْفَهَا بِالْأَمْسِ وَ إِنَّهَا لَمْ تُرْضِعْهُ مِنْ أَمْسِ شَيْئاً» ♦️من نزد فلان شخص قرشی هستم و بچه ای دارم که از من گرفته شده، مدت یک شب و روز است که به آن غذا نداده اند. پس امام زین العابدین(ع) نزد آن شخص قرشی فرستاد، او را حاضر کردند، طلب بخشش آن آهو را با بچه اش از او کرد، غذا آوردند به آن آهو داد، آنگاه امر کرد تا به طرف صحرا رود، راه آن حیوان را باز کردند، او همهمه کنان با بچه خود به سوی بیابان رفت. امام(ع) فرمود : نفهمیدید آن آهو چه می‌گفت؟ سپس فرمود : 📋«دَعَتِ اَللَّهَ لَكُمْ وَ جَزَتْكُمْ خَيْراً» ♦️او در حق ما دعای خیر کرد.(۲) 3⃣ ! 👤قطب الدین راوندی می نویسد : داوود بن کثیر رَقّی نقل می کند روزی به همراه ابوالخطاب و مفضّل و ابو عبداللّٰه بلخى در طی مسیری به همراه امام صادق(ع) بودیم. در این هنگام؛ آهویی به امام صادق(ع) پناه آورد و با دُم خود اظهار عجز و احتیاج می‌کرد و صدای مخصوصی که حاکی از التماس بود، می‌ نمود. امام(ع) فرمود : 📋«أَفْعَلُ إِنْ شَاءَ اَللَّهُ» ♦️ان شاءالله انجام می‌ دهم. آهو راه خود را در پیش گرفت و رفت. عبدالله بلخی گفت : چیز عجیبی دیدیم، آهو چه می‌خواست؟! امام صادق(ع) فرمود : 📋«اِسْتَجَارَ بِيَ اَلظَّبْيُ وَ أَخْبَرَنِي أَنَّ بَعْضَ مَنْ يَصِيدُ اَلظِّبَاءَ بِالْمَدِينَةِ صَادَ زَوْجَتَهُ وَ أَنَّ لَهَا خِشْفَيْنِ صَغِيرَيْنِ وَ سَأَلَنِي أَنْ أَشْتَرِيَهَا وَ أُطْلِقَهَا إِلَيْهِ فَضَمِنْتُ لَهُ ذَلِكَ» ♦️آهو به من پناهنده شد و گفت : یکی از صیاد های مدینه همسرش را صید کرده و دو برّه کوچک دارد از من تقاضا کرد او را بخرم و آزاد کنم من نیز ضمانت کردم که این کار را انجام دهم. سپس امام(ع) برگشت، ما نیز در خدمتش بودیم آهوی ماده را خرید و آزاد کرد.(۳) 📚منابع : ۱)إعلام الوری شیخ طبرسی، ج۱، ص۸۲ ۲)الاختصاص شیخ مفید، ص۲۹۷/ اثبات الوصیه مسعودی، ص۱۷۳/ بحارالأنوار مجلسی، ج۶۱، ص۳۷ ۳)الخرائج و الجرائح راوندی، ج۱، ص۲۹۷/ بحارالأنوار مجلسی، ج۴۷، ص۱۱۲ @TarikhEslam