eitaa logo
تاملی در تاریخ اسلام
2.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
163 ویدیو
277 فایل
﴾﷽﴿ 🕌امام علی(علیه السلام) خطاب به امام حسن(علیه السلام): «وَاعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِینَ..» 📚نهج البلاغه، نامه۳۱ ✅روزی نه چندان دورِ دور، ماهم در تاریخ، ورق خواهیم خورد. @hosseinifazel نشر و کپی بدون ذکر منبع🚫 📚مقتل : @AsnadolMasaeb
مشاهده در ایتا
دانلود
🕌💠🕌💠🕌💠🕌💠🕌 🔷 :👇 @TarikhEslam
✍شش روایت در مدح و منزلت و منقبت :👇 @TarikhEslam
👤حضرت رسول اکرم(ص) می فرماید : 📋«بِى اُنذِرتُم وَ بِعَلىِّ بنِ أبِى طَالِبِ(ع) اهْتَدَيتُم وَ بِالْحَسَنِ(ع) اُعْطيتُمُ الإْحسَانُ وَ بِالْحُسَينِ(ع) تَسعَدُونَ!» ♦️به وسيله منِ رسول خدا(ص) هشدار داده شديد و به وسيله على(ع) هدايت مى‏ يابيد و به وسيله حسن(ع) احسان مى‏ شويد و به وسيله حسين(ع) عاقبت به خیر و سعادتمند و خوشبخت مى‏ شويد!(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۳۵، ص۴۰۵ @TarikhEslam
🌹یا کریم اهل بیت(علیهم السلام)🌹 👤کریم یعنی..👇 @TarikhEslam
✅ابوالعباس حمیری از علمای قرن سوم(چهارم) هجری در کتاب [قرب الاسناد] به نقل از ابوالبختری می نویسد : امام جعفر صادق(علیه السلام) فرمودند : 📋«أَنَّ اَلْحُسَيْنَ بْنَ عَلِيٍّ(عَلَیهِ السَّلَامُ) كَانَ يَزُورُ قَبْرَ اَلْحَسَنِ(عَلَیهِ السَّلَامُ) فِي كُلِّ عَشِيَّةِ جُمُعَةٍ» ♦️ هر شام جمعه به‌ زیارت می رفتند.(۱) ‌ 🖋یعنی کسی که ۱۲۴ هزار پیغمبر در حسرت زیارت او هستند، خودِ او، زائر امام‌ حسن‌(علیه‌السلام) است. 📚منبع : ۱)قرب الإسناد حمیری، ص۱۳۹ @AsnadolMasaeb
1⃣متحول شدن مرد شامی با رفتار !👇 ✅در تاریخ آمده است که؛ 📋«أَنَّ شَامِيّاً رَآهُ رَاكِباً فَجَعَلَ يَلْعَنُهُ وَ اَلْحَسَنُ(ع) لاَ يَرُدُّ» ♦️روزی یکی از اهل شام که به مدینه آمده بود، همین که با امام حسن(ع) برخورد نمود، شروع کرد به ناسزاگویی نسبت به امام حسن(ع) و امام(ع) به او پاسخی نداد تا سخنانش تمام شود. زمانی که سخنان مرد شامی تمام شد، آن حضرت(ع) به مرد شامی سلام کرد و لبخندی زد و سپس فرمود :  📋«أَيُّهَا اَلشَّيْخُ أَظُنُّكَ غَرِيباً وَ لَعَلَّكَ شَبَّهْتَ فَلَوِ اِسْتَعْتَبْتَنَا أَعْتَبْنَاكَ وَ لَوْ سَأَلْتَنَا أَعْطَيْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَرْشَدْتَنَا أَرْشَدْنَاكَ وَ لَوِ اِسْتَحْمَلْتَنَا أَحْمَلْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ جَائِعاً أَشْبَعْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ عُرْيَاناً كَسَوْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ مُحْتَاجاً أَغْنَيْنَاكَ وَ إِنْ كُنْتَ طَرِيداً آوَيْنَاكَ وَ إِنْ كَانَ لَكَ حَاجَةٌ قَضَيْنَاهَا لَكَ فَلَوْ حَرَّكْتَ رَحْلَكَ إِلَيْنَا وَ كُنْتَ ضَيْفَنَا إِلَى وَقْتِ اِرْتِحَالِكَ كَانَ أَعْوَدَ عَلَيْكَ لِأَنَّ لَنَا مَوْضِعاً رَحْباً وَ جَاهاً عَرِيضاً وَ مَالاً كَثِيراً» ♦️ای شیخ! گمان می‌کنم که غریب باشی و گویا بر تو اموری مشتبه شده باشد، پس اگر از ما حلالیت بطلبی و بخواهی که از تو راضی شویم، از تو راضی و خشنود می‌شویم و اگر چیزی سؤال کنی برایت باربر فراهم می‌کنیم و اگر از ما طلب ارشاد و هدایت کنی تو را ارشاد می‌کنیم و اگر بار برداری بطلبی عطا می‌کنیم و اگر گرسنه باشی تو را سیر می‌کنیم و اگر برهنه باشی تو را می‌ پوشانیم و اگر محتاج باشی بی‌نیازت می‌کنیم و اگر رانده شده‌ای تو را پناه می‌دهیم و اگر حاجتی داری حاجتت را برمی‌آوریم و اگر بار خود را به خانه‌ی ما فرود آوری و میهمان ما باشی، تا وقت رفتن برای تو بهتر خواهد بود، زیرا که ما خانه‌ی بزرگ و جاه و مال فراوان داریم. آن مرد وقتی این برخورد را از امام حسن مجتبی(ع) دید، گریست و گفت :  📋«أَشْهَدُ أَنَّكَ خَلِيفَةُ اَللَّهِ فِي أَرْضِهِ اَللّٰهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسٰالَتَهُ وَ كُنْتَ أَنْتَ وَ أَبُوكَ أَبْغَضَ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ وَ اَلْآنَ أَنْتَ أَحَبُّ خَلْقِ اَللَّهِ إِلَيَّ» ♦️شهادت می‌دهم که تو جانشین خدا در زمین هستی و خدا می‌داند که رسالت خویش را در کجا قرار دهد. من پیش از این سرسخت‌ترین دشمن تو و پدرت بوده‌ام، اما الان دوست داشتنی‌ترین شخص نزد من تو هستی.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۴ @TarikhEslam
2⃣سخاوت به کنیز!👇 ✅روزی کنیزی شاخه گلی به امام حسن مجتبی(ع) هدیه کرد و امام(ع) در مقابل به او فرمود : 📋«أَنْتِ حُرَّةٌ لِوَجْهِ اَللَّهِ» ♦️تو در راه خدا آزاد هستی! برخی یاران به آن حضرت(ع) اعتراض کردند که به جهت یک شاخه گل او را آزاد نمودی؟ امام حسن(ع) فرمود : خداوند متعال ما را چنین تربیت نموده است؛ آنجا که می فرماید : {وَ إِذَا حُیِّیتُمْ بِتَحِیَّةٍ فَحَیُّوا بِأَحْسَنَ مِنْهَا} هرگاه به شما تحیت گفته شد پاسخ آن را بهتر از آن بدهید.(نساء۸۶) و نیکوتر از هدیه او، آزادی او در راه خدا بود.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الأنوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۴۳ @TarikhEslam
3⃣لطف به سگ!👇 ✅نقل است که روزی امام حسن مجتبی(ع) مشغول غذا خوردن بودند که سگی آمد و برابر حضرت(ع) ایستاد. حضرت(ع)، هر لقمه ای که می خوردند، لقمه ای جلوی سگ می انداختند. مردی درخواست کرد که ای فرزند رسول خدا! اجازه دهید این حیوان را دور کنم. امام حسن(ع) فرمود : 📋«دَعْهُ إِنِّی لَأَسْتَحْیی مِنَا للَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ أَنْ یکونَ ذُو رُوحٍ ینْظُرُ فِی وَجْهِی وَ أَنَا آکلُ ثُمَّ لَا أُطْعِمُهُ» ♦️نه، رهایش کنید! من از خدا شرم می کنم که جانداری به صورت من نگاه کند و من در حال غذا خوردن باشم و به او غذا ندهم.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الانوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۵۲ @TarikhEslam
4⃣بخشش و سخاوت !👇 ✅نقل است که روزی یکی از غلامان امام حسن مجتبی(ع) مرتکب خطایی شده بود که مستوجب تنبیه بود. پس امام حسن(ع) دستور تنبیه او را داد. آن غلام بلافاصله به امام حسن(ع) عرضه داشت : مولای من! «وَ اَلْعٰافِينَ عَنِ اَلنّٰاسِ!» امام(ع) فرمود : تو را عفو کردم. آن غلام باز گفت : مولای من! «وَ اَللّٰهُ يُحِبُّ اَلْمُحْسِنِينَ!»(آل عمران ۱۳۴) امام حسن(ع) فرمود : 📋«أَنْتَ حُرٌّ لِوَجْهِ اَللَّهِ وَ لَكَ ضِعْفُ مَا كُنْتُ أُعْطِيكَ!» ♦️تو در راه خدا آزادى و از آنِ تو باد دو برابر آن چه به تو مى دادم.(۱) 📚منبع : ۱)بحار الانوار مجلسی، ج۴۳، ص۳۵۲ @TarikhEslam
5⃣بغض یزید نسبت به !👇 ✅ابن عباس نقل می کند که؛ روزی امام حسن مجتبی(ع) و یزید بن معاویه نشسته بودند و خرما می خوردند. یزید گفت :  📋«يَاحَسَنُ(ع)! إِنِّي مُنْذُ كُنْتُ أُبْغِضُكَ» ♦️ای حسن(ع)! از آن روز که به وجود آمده ام تو را دشمن می دارم.  امام حسن(ع) فرمود : 📋«اِعْلَمْ يَا يَزِيدُ! إِنَّ إِبْلِيسَ شَارَكَ أَبَاكَ فِي جِمَاعِهِ فَاخْتَلَطَ اَلْمَاءَانِ فَأَوْرَثَكَ ذَلِكَ عَدَاوَتِي لِأَنَّ اَللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ : وَ شٰارِكْهُمْ فِي اَلْأَمْوٰالِ وَ اَلْأَوْلاٰدِ وَ شَارَكَ اَلشَّيْطَانُ حَرْباً عِنْدَ جِمَاعِهِ فَوُلِدَ لَهُصَخْرٌ فَلِذَلِكَ كَانَ يُبْغِضُ جَدِّي رَسُولَ اَللَّهِ(ص)» ♦️بدان ای یزید! شیطان در آمیزش پدر تو شریک شد؛ و هر دو نطفه به هم آمیختند و در وجود تو دشمنی مرا نهادند. زیرا خدای متعال [خطاب به شیطان] می فرماید : در مالها و فرزندانشان شرکت جو!(اسراء ۶۴) و نیز شیطان در آمیزش «حرب» شرکت کرد و «صخر» از آن زاده شد. از این رو او جدّم رسول خدا(ص)را دشمن می داشت.(۱) 📚منبع : ۱)مناقب ابن شهرآشوب، ج۴، ص۲۲ @TarikhEslam
✍📚✍📚✍📚✍📚✍📚✍ 6️⃣5️⃣1️⃣ : 📚 کتاب «سبط اکبر» جلد چهارم از کتاب «پیشوایان هدایت» ترجمه کتاب «اَعْلَامُ الْهِدَایَةِ» در شرح تاریخ تحلیلی زندگانی حضرت امام حسن مجتبی(علیه السلام)؛ اثر جمعی از مولفان و دانشمندان شیعه در مجمع جهانی اهل بیت(علیهم السلام)✍📚👇 ۴ @TarikhEslam
⚜شهامت و شجاعت در و کینه ای که عایشه از ایشان داشت!👇 @TarikhEslam
9️⃣1️⃣ بعد از شهادت در مسجد کوفه خطبه خواندند و مردم کوفه نیز با امام حسن(علیه السلام) بیعت کردند!👇 @TarikhEslam
3⃣در زمان : 👇 ✅با پایان گرفتن مراسم صلح و کناره گیری امام حسن مجتبی(ع) از حکومت، امام(ع) از کوفه به مدینه هجرت کرد و معاویه سبّ و لعن امام علی(ع) را در بلاد اسلامی، رسمیت بخشید. جاحظ می گوید : 📋《أَنَّ قَوْماً مِنْ بَنِي أُمَيَّةَ قَالُوا لِمُعَاوِيَةَ إِنَّكَ قَدْ بَلَغْتَ مَا أَمَّلْتَ فَلَوْ كَفَفْتَ عَنْ لَعْنِ هَذَا اَلرَّجُلِ》 ♦️جمعی از بنی امیه به معاویه گفتند : تو که به آرزویت رسیدی، اگر از لعن این مرد دست برداری بهتر است! معاویه گفت : 📋《لاَ وَ اَللَّهِ حَتَّى يَرْبُوَ عَلَيْهِ اَلصَّغِيرُ وَ يَهْرَمَ عَلَيْهِ اَلْكَبِيرُ》 ♦️هرگز! به خدا سوگند! که دست‌ از سبّ او نمی دارم‌ تا زمانی كه‌ اطفال‌ امَّت‌ با سبِّ علی(ع) جوان‌ گردند و با آن‌ سبّ رشد و نمو كنند، و بزرگان‌ به‌ صورت‌ پيران‌ فرتوت‌ درآيند.(۱) 📚منبع : ۱)تهذيب التهذيب ابن حجر ،ج۷، ص۲۸۱ @TarikhEslam
✅شمر بن ذی الجوشن که کُنیه‌اش ابوسابغه و از تابعین و رؤسای قبیلۀ هَوازِن و از تیره ضِباب بن کلاب بود. از گذشته او نیز تاریخ چندانی در دسترس نیست. 1⃣شمر در زمان : شمر از همان ابتدا از دشمنان امام علی(ع) بود و حتی در جنگ صفین در لشگر معاویه در مقابل سپاه امام علی(ع) جنگید. ابن مزاحم می نویسد : ادهم‌ بن محرز در صفّین هنگام نبرد با یاران معاویه به هماوردى شمربن ذى‌الجوشن درآمد و دو ضربت شمشیر ردّوبدل کردند، ادهم با شمشیر چنان بر پیشانى شمر زد که تا استخوانش فرو نشست.(۱) 2⃣شمر در زمان : شمر از مخالفین شدید امام حسن مجتبی(ع) بود و در کوفه آشوب به راه انداخت و مردم را علیه امام حسن(ع) شوراند و از جمله کسانی بود که صلح را بر امام حسن(ع) تحمیل کرد و سپس به معاویه پیوست.(۲) وی همچنین هنگام دستگیری حُجر بن عدی در سال ۵۱ هجری جزء کسانی بود که نزد زیاد بن ابیه به دروغ شهادت داد که حجر مرتد شده و شهر را به آشوب کشیده است و بدین ترتیب حجر بن عدی کشته شد.(۳) 3⃣شمر در زمان : وقتی مسلم بن عقیل در سال ۶۰ قمری از سوی امام حسین(ع) به کوفه رفت، شمر از جمله افرادی بود که از طرف عُبیدالله بن زیاد، حاکم کوفه، مأمور شد مردم را از اطراف مسلم پراکنده سازد. شمر در سخنانی مسلم را فتنه‌گر نامید و کوفیان را از سپاه شام ترساند. پس از آنکه امام حسین(ع) به کربلا رسید، عمر بن سعد، فرمانده لشکر کوفه، قصد جلوگیری از جنگ و خون ریزی داشت و به دنبال راه حل مسالمت آمیز بود، اما شمر، ابن زیاد را که به نظر می‌رسید با قصد عمر بن سعد موافق است، به جنگ با امام حسین(ع) تشویق کرد.(۴) و خود شمر در عصر روز نهم محرّم سال ۶۱ هجری، به همراه چهار هزار جنگجو و نامۀ تهدید آمیزی از سوی ابن زیاد، برای عمر بن سعد به کربلا رسید. ابن طاووس می نویسد : در روز نهم محرم شمر به همراه امان نامه ای از طرف عبیدالله بن زیاد به سوی اردوگاه امام حسین(ع) به راه افتاد، تا پسران ام البنین(ع) را از سپاه امام حسین(ع) جدا کند که آنان قاطعانه امام نامه را نپذیرفتند و شمر را لعن نمودند. وقتی شمر به اردوگاه امام(ع) رسید، از آنجایی که ام البنین از قبیله بنى كلاب بود، و شمر نیز از این قبیله بود، بدین جهت، با صداى بلند فریاد زد : 📋《يَا بَنِي أُخْتِی! أنتُم آمِنونَ! فَلا تَقتُلوا أنفُسَكُم مَعَ أخيكُمُ الحُسَينِ(ع)! وَالزَموا طاعَةَ أميرِ المُؤمِنينَ يَزيدَ بنِ مُعاوِيَةَ》 ♦️ای خواهر زادگانم! شما در امانید! و خود را با برادرتان حسین(ع)، به کشتن ندهید و به طاعت امیرالمؤمنین یزید دربیایید.(۵) ابن اعثم می نویسد : هنگامی که امام حسین(ع) در سفر از مکه به سمت کوفه به منزل «شقوق» رسید. 📋《فَلَمَّا كَانَ وَقْتُ السَّحَرِ خَفَقَ الْحُسَيْنُ(ع) بِرَأْسِهِ خَفْقَةً ثُمَّ اسْتَيْقَظَ فَقَالَ : أَ تَعْلَمُونَ مَا رَأَيْتُ فِي مَنَامِي السَّاعَةَ؟》 ♦️سحرگاهان امام حسین(ع) را خوابی مختصر ربود. وقتی بیدار شد، فرمود : می‌دانید هم اینک در خواب چه دیدم؟ آنان پرسیدند : ای پسر رسول خدا(ص)! چه در خواب دیدید؟ امام(ع) فرمود : 📋《رَأَيْتُ كَأَنَّ كِلَاباً قَدْ شَدَّتْ عَلَيَّ لِتَنْهَشَنِي وَ فِيهَا كَلْبٌ‏ أَبْقَعُ‏ رَأَيْتُهُ أَشَدَّهَا عَلَيَّ وَ أَظُنُّ أَنَّ الَّذِي يَتَوَلَّى قَتْلِي رَجُلٌ أَبْرَصُ مِنْ بَيْنِ هَؤُلَاءِ الْقَوْمِ》 ♦️در خواب سگ‌هایی را دیدم که بر من حمله آورده‌اند و مرا می‌درند. در میان آن‌ها سگ خال خالی بود که بر من بیشتر حمله می‌آورد، فکر می‌کنم آن‌که قاتل من است، مردی لک و پیس دار از این گروه است.(۶) از یاران امام حسین(ع) در کربلا نقل شده است که؛ 📋《كُنّا مَعَ الحُسَينُ(ع) بِنَهرِ كَربَلاءَ، فَنَظَرَ إلى شِمرِ بنِ ذِي الجَوشَنِ وكانَ أبرَصَ! فَقَالَ :اَللهُ أَكْبَرُ! اَللهُ أَكْبَرُ! صَدَقَ اللّه ُو رَسولُهُ(ص)! قالَ رَسولُ اللهُ(ص) : كَأَنّي أنظُرُ إلَى كَلبٍ أَبقَعَ يَلَغُ فِي دِمَاءِ أهلِ بَيتِي》 ♦️ما در كنار نهر كربلا به همراه حسين(ع) بوديم. حضرت(ع) به شمر بن ذى الجوشن نگاهى كرد و شمر برص داشت، پس امام(ع) فرمود : الله اکبر! خدا و رسول(ص) او راست فرمود. رسول خدا(ص) فرمود : گويى سگِ پيسه اى(خال خالی) را مى بينم كه در خون اهل بيت من دهان مى زند.(۷) 4⃣نقش شمر در شهادت رساندن : در لحظات آغازین جنگ، شمر با گروهی از یارانش از پشت خیمه‌ها به خیمه‌های امام حسین(ع) نزدیک شدند. او با نیزه‌اش به خیمه امام حسین(ع) ضربه‌ای زد و فریاد برآورد : 📋《يَا حُسَيْنُ(ع)! اِسْتَعْجَلْتَ اَلنَّارَ فِي اَلدُّنْيَا قَبْلَ يَوْمِ اَلْقِيَامَةِ!》  ♦️اى حسين(ع)! عجله كرده‌اى پيش از آتش روز قيامت آتش دنيا را برگزيده‌اى! امام(ع) در جواب فرمود : 📋《أَنْتَ أَوْلَى بِهَا صِلِيّاً》 ♦️تو به آتش جهنم سزاوارتری!(۸) @TarikhEslam ادامه مطالب :👇
«اَللَّهُمَّ صَلَّ عَلَی الْحَسَنِ بْنِ سَیَّدَ النَّبِیَینَ وَوَصِیَّ اَمیرِالْمؤمِنینَ السَّلام ُعَلَیْکَ یَابْنَ رَسُولِ اللّهِ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یَابْنَ سَیَّدِ الْوَصَیّینَ اَشْهَدُ اَنَّکَ یَابْنَ اَمیرِ الْمْؤمِنینَ اَمینُ اللّهِ وَ ابْنُ اَمیِنِه عِشْتَ مَظْلُوماً وَ مَضَیْتَ شَهیداً واَشْهَدُ اَنَّکَ الْأِمامُ الزَّکِیُّ الْهادِی الْمهْدِیَّ، اَللّهُمَّ صَلَّ عَلَیْهِ وَبَلَّغْ رُوحَهُ وَجَسَدَهُ عَنّی فی هذهِ السّاعَةِ اَفْضَلَ الْتَّحِیَّة» 👤 : «بزرگداشت هفتم صفر و سوگواری سبط مظلوم، امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) از بزرگترین مصادیق تعظیم شعائر الهی است.» @TarikhEslam
🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿🔥🗿 👥منفورترین خانواده در تاریخ:👇 ✅امام صادق(علیه السلام) می فرماید: 📋«إِنَّ اَلْأَشْعَثَ بْنَ قَيْسٍ شَرِكَ فِي دَمِ أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ(ع) وَ اِبْنَتُهُ جَعْدَةُ سَمَّتِ اَلْحَسَنَ(ع) وَ مُحَمَّدٌ اِبْنُهُ شَرِكَ فِي دَمِ اَلْحُسَيْنِ(ع)» ♦️أشعث بن قیس کندی در خون امیر المؤمنین امام علی(ع) شریک بود. و دخترش جعده امام حسن مجتبی(ع) را مسموم کرد و پسرش محمد در خون امام حسین(ع) شرکت کرد.(۱) 📚منبع: ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۴۲، ص۲۲۸ @TarikhEslam
✅امام صادق(علیه السلام) فرمودند : 📋《مَنْ أُصِيبَ بِمُصِيبَةٍ فَلْيَذْكُرْ مُصَابَهُ بِالنَّبِيِّ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ اَلْمَصَائِبِ》 ♦️هر كس گرفتار مصيبتى شد، مصيبت وفات رسول اکرم(ص) را به ياد بیاورد كه از بزرگ‌ترين مصائب بود.(۱) 📋《فَإِنَّ الْخَلْقَ لَمْ يُصَابُوا بِمِثْلِهِ قَطُّ》 ♦️هيچ كس از مخلوقات مانند رسول اکرم(ص) دچار مصائب نشد.(۲) در برخی از روایات تعبیر به《أَصْعَبُ اَلْمَصَائِبِ》یعنی سخترین مصیبت ها!(۳) مصائبی که در راه هدایت و ارشاد مردم دید و زحمت هایی را متحمل شد و همواره ملجاء و پناهگاه نه تنها مسلمانان، بلکه پناهگاه خود اهل بیت(ع) نیز بود و در جای جای تاریخ، توسل خود اهل بیت(ع) به ایشان مشهود است. به طور مثال ؛ 1⃣ :👇 وقتی غاصبین امام علی(ع) را برای بیعت اجباری به مسجد می بردند و او را بعد از آن قضایایی که گفته شد آزاد نمودند، امام(ع) سریعا خود را به قبر مطهر پیامبر(ص) رساند. در تاریخ آمده است ؛ 📋《فَلَحِقَ عَلِيٌّ(ع) بِقَبْرِ رَسُولِ اَللَّهِ(ص) يَصِيحُ وَ يَبْكِي وَ يُنَادِي : يَ‍اِبْنَ أُمَّ! إِنَّ اَلْقَوْمَ اِسْتَضْعَفُونِي وَ كٰادُوا يَقْتُلُونَنِي》 ♦️پس علی(ع) خود را به کنار قبر پیامبر اکرم(ص) رساند، در حالی که فریاد می زد و گریه می کرد و ندا می داد که ؛ ای پسر مادرم! همانا این قوم مرا در فشار گذاردند و ناتوان کردند و نزدیک بود که مرا بکشند!(۴) 2⃣ :👇 وقتی مهاجمین به خانه امام علی(ع) حمله ور شدند، حضرت زهرا(س) به پشت درآمد و بعد از جسارت عمر به ایشان، در این هنگام حضرت فاطمه(س) فرياد جانسوزی سر داد و فرمود : 📋《یا اَبتاهُ! یا رَسُولَ الله(ص)! اَهکَذا کانَ یُفْعَلُ بِحَبیبَتِکَ وَ اِبْنَتِکَ؟》 ♦️یا ابتاه! یا رسول الله(ص)! آیا اینگونه با حبیبه و دخترت رفتار می کنند؟(۵) 3⃣ :👇 هنگامی که امام حسن مجتبی(ع) توسط جعده بنت اشعث مسموم شد، به امام حسین(ع) وصیت کرد که بعد از شهادتش پیکر او را جهت دیدار به روضه مبارک حضرت رسول اکرم(ص) ببرند. ایشان فرمود : 📋《فَإِذَا قَضَیْتُ فَغَمِّضْنِی وَ غَسِّلْنِی وَ کَفِّنِّی وَ احْمِلْنِی عَلَى سَرِیرِی إِلَى قَبْرِ جَدِّی رَسُولِ اللَّهِ(ص) لِأُجَدِّدَ بِهِ عَهْداً》 ♦️هر گاه من از دنیا رفتم چشم مرا بپوشان و غسل بده و کفن کن و بر تابوتی گذارده؛ کنار مزار جدم رسول خدا(ص) ببر تا تجدید عهدى کنم. بعد از شهادت امام(ع)، امام حسین(ع) طبق وصیت، برادر را غسل داد و کفن کرد و بر روى سریری گذاشت تا براى آخرین وداع، بدن مطهرش را کنار قبر مقدس رسول خدا(ص) ببرد. مروان و سایر بنی امیه که جزو دار و دسته او بودند یقین کردند که مردم مشایعت کننده قصد دارند، بدن مطهر را در کنار رسول خدا(ص) به خاک بسپارند. از این رو خود را مجهز به تجهیزات نبرد کردند و با اجتماع خود راه را بر کاروان بستند و مانع شدند.(۶) 4⃣ :👇 امام حسین(ع) وقتی قصد ترک مدینه را به مقصد مکه داشت، دو شب متوالی در شبانگاهان کنار قبر جدّش رفت و عرض کرد : 📋《اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا رَسُولَ اللّهِ! أَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ فاطِمَةَ، أَنَا فَرْخُکَ وَابْنُ فَرْخَتِکَ، وَ سِبْطُکَ فی الْخَلَفِ الَّذی خَلَّفْتَ عَلى أُمَّتِکَ، فَاشْهَدْ عَلَیْهِمْ یا نَبِىَّ اللّهِ. أَنَّهُمْ قَدْ خَذَلُونی وَ ضَیَّعُونی وَ أَنَّهُمْ لَمْ یَحْفِظُونی، وَ هذا شَکْواىَ إِلَیْکَ حَتّى أَلْقاکَ》 ♦️سلام بر تو اى رسول خدا(ص)! من حسین پسر فاطمه ام؛ منم فرزند دلبند تو و فرزند دختر تو و من سبط تو هستم که مرا میان امّت به یادگار گذاشتى. اى پیامبر خدا! گواه باش که آنان دست از یارى من برداشتند و مقام مرا پاس نداشتند؛ این شِکوه من است نزد تو، تا آنگاه که تو را ملاقات کنم.(۷) 5⃣ :👇 در ظهر عاشورا وقتی حضرت زینب (س) دید دشمن برادرش را محاصره کرده و بدن صد پاره امام(ع) داخل قتلگاه افتاده، رو به مدینه کرد و با صدایی غم انگیز، ندبه کنان خطاب به پیامبر اکرم(ص) عرضه داشت : 📋《وامُحَمّداه، صَلّيٰ عَلَيْكَ مَليكُ السَّماء، هَذا حَسَينٌ(ع) بِالعَراءِ، مُرَمَّلٌ بالدِّماء، مُقَطَّعُ الأعضَاءِ..》 ♦️وامحمّداه! درود فرشتگان آسمان بر تو، اين حسين(ع) است كه عريان بر خاك افتاده و به خون آغشته شده و اعضايش از هم جدا شده است!(۸) 📚منابع : ۱)الکافی شیخ کلینی، ج۵، ص۵۵۰ ۲)الکافی شیخ کلینی، ج۸، ص۱۶۸ ۳)زاد المعاد مجلسی، ص۳۵۸ ۴)بحارالانوار مجلسی، ج۲۸، ص۳۵۷ ۵)بحارالانوار مجلسی، ج۳۰، ص۲۹۴ ۶)الارشاد شیخ مفید، ج۲، ص۱۷ ۷)بحارالانوار مجلسی، ج۴۴، ص۳۲۷ ۸)اللهوف ابن طاووس، ص۱۳۳ @TarikhEslam
✅حضرت رسول اکرم(ص) از مصیبت هایی که قرار بود؛ برای اهل بیتشان اتفاق بیافتد، آگاه بود و همواره با دیدن آنها، به یاد آن مصیبت های پیش روی آنها می افتادند و گریه می کردند. روایات زیادی این صحنه ها را به تصویر کشیده است. 1⃣گریه برای :👇 در روایتی آمده است که حضرت رسول اکرم(ص) به همراه امام علی(ع) از مکانی عبور می کردند که به مناسبتی حضرت رسول اکرم(ع) بلند بلند گریستند. امام علی(ع) علت را جویا شدند و پرسیدند : 📋《يَا رَسُولَ اَللَّهِ(ص)! مَا يُبْكِيكَ؟ ♦️یا رسول الله(ص)! علت گریه شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) فرمود : 📋《یَا اَخِی! ضَغَائِنُ فِي صُدُورِ أَقْوَامٍ لاَ يُبْدُونَهَا إِلاَّ بَعْدِي》 ♦️ای برادرم علی جان! كينه ها و حقدهایی را مى‌بينم كه در سينه‌هاى این مردم نسبت به تو پنهان داشته اند، و آن را اظهار نخواهند كرد مگر بعد از من!(۱) 2⃣گریه برای :👇 از ابن عباس روایت شده است که؛ در زمان حیات حضرت رسول اکرم(ص) وقتی که زمان رحلت ایشان نزدیک شد؛ 📋《بَكَى حَتَّى بَلَّتْ دُمُوعُهُ لِحْیَتَهُ فَقِیلَ لَهُ : یَا رَسُولَ اللَّهِ(ص)! مَا یُبْكِیكَ؟》 ♦️آن حضرت(ص) به قدرى گریست كه محاسن مباركش تر شد. عرض شد : یا رسول الله(ص)! چرا گریه مى كنى؟ حضرت(ص) فرمود : 📋《أَبْكِی لِذُرِّیَّتِی وَ مَا تَصْنَعُ بِهِمْ شِرَارُ أُمَّتِی مِنْ بَعْدِی كَأَنِّی بِفَاطِمَةَ(س) بِنْتِی وَ قَدْ ظُلِمَتْ بَعْدِی وَ هِیَ تُنَادِی : یَا أَبَتَاهْ! فَلَا یُعِینُهَا أَحَدٌ مِنْ أُمَّتِی!》 ♦️براى ذرّیّه و فرزندانم و آن ستم هایى كه از جفاكاران امّتم بعد از من به ایشان مى رسد، مى گریم. گویا مى بینم دخترم فاطمه زهرا(ص) بعد از من مظلوم واقع شده، هر چه صدا مى زند : یا ابتاه! احدى از امّت من به فریاد او نمى رسد.(۲) 3⃣گریه برای :👇 از امام علی(ع) نقل شده است که فرمود : 📋《بَيْنَا أَنَا وَ فَاطِمَةُ(س) وَ الْحَسَنُ(ع) وَ الْحُسَيْنُ(ع) عِنْدَ رَسُولِ اللهِ(ص) إِذِ الْتَفَتَ إِلَيْنَا فَبَكَى فَقُلْتُ مَا يُبْكِيكَ يَا رَسُولَ اللهِ؟!! فَقَالَ : أَبْكِي مِمَّا يُصْنَعُ بِكُمْ بَعْدِي! فَقُلْتُ وَ مَا ذَاكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ؟》 ♦️من، فاطمه(س)، حسن(ع) و حسین(ع)، پیش رسول خدا(ص) بودیم که ناگهان، نگاهی به ما کرد و گریست. گفتم : یا رسول الله(ص)! برای چه می گریید؟ فرمود : به آن چه پس از من بر شما فرود خواهد آمد. گفتم : یا رسول الله(ص)! آن چیست؟ بعد حضرت(ص) درباره امام حسن فرمود : 📋《قَالَ : أَبْكِي من طَعْنَةِ الْحَسَنِ(ع) فِي الْفَخِذِ وَ السَّمِّ الَّذِي يُسْقَى》 ♦️گریه ام از آن نیزه ای است که بر پای حسن(ع) می زنند و از زهری که او را مسموم می سازد!(۳) 4⃣گریه برای :👇 ابن قولویه روایتی را از امام باقر(ع) نقل می کند که ایشان می فرماید : 📋《كَانَ رَسُولُ الله(ص) إِذَا دَخَلَ الْحُسَيْنُ(ع) اِجْتَذَبَهُ إِلَيْهِ》 ♦️هرگاه سيّدالشهداء(ع) نزد حضرت رسول اکرم(ص) می آمد، حضرت(ص) تمام آغوش خود را می گشود و او را دنبال می کرد. سپس به امام علی(ع) می فرمود : 📋《أَمْسِكْهُ! ثُمَّ يَقَعُ عَلَيْهِ فَيُقَبِّلُهُ وَ يَبْكِي》 ♦️او را نگاه دار! سپس پیامبر(ص) روی حسین(ع) می افتاد و او را پیوسته می بوسید و گریه می کرد. امام حسین(ع) عرض کرد : 📋《يَا أَبَهْ! لِمَ تَبْكِي؟》 ♦️پدر جان! علت گریه ی شما چیست؟ پیامبر اکرم(ص) می فرمود : 📋《يَا بُنَيَّ! أُقَبِّلُ مَوْضِعَ السُّيُوفِ مِنْكَ وَ أَبْكِي》 ♦️پسرم! جای شمشیرها را می بوسم و گریه می کنم.(۴) 5⃣گریه برای :👇 هنگامی که حضرت زینب(س) به دنیا آمد، قنداقه ایشان را خدمت حضرت رسول اکرم(ص) بردند. در این هنگام؛ 📋《فَهَبَطَ جِبرَائِيلُ يَقرَأُ عَلَى النَّبِيِّ(ص) السَّلَامَ مِن اللهِ الجَلِيلِ وَ قَالَ لَهُ : سَمِّ هَذِهِ المَولَودِةِ زَینَبُ(س)!》 ♦️جبرائیل بر رسول اکرم(ص) نازل شد و از طرف خداوند متعال سلام رساند و گفت : نام این مولود را زینب(س) نامگذاری کن! 📋《ثُمَّ أَخبَرَهُ بِمَا يَجرِي عَلَيهَا مِن المَصَائِبِ فَبَكَى النَبِیُّ(ص)》 ♦️سپس جبرائیل به مصائبی که در آینده برای زینب کبری(س) رخ خواهد داد را به رسول اکرم(ص) خبر داد، سپس رسول اکرم(ص) گریستند و فرمودند : 📋《مَنْ بَكَی عَلَی مُصَابِ هَذِهِ الْبِنْتِ، كَانَ كَمَنْ بَكَی عَلَی اَخَوَیْهَا الْحَسَنِ(ع) وَ الْحُسَیْنِ(ع)》 ♦️كسی كه بر مصیبتهای این دختر گریه كند، همانند كسی است كه برای برادرش، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) گریسته است.(۵) 📚منابع : ۱)المسترشد طبری شیعی، ص۳۴۱ ۲)امالی شیخ طوسی، ص۱۸۸ ۳)امالی شیخ صدوق، ص۱۳۴ ۴)اللهوف ابن طاووس، ص۱۱۴ ۵)زینب الکبری(س) من المهد الی اللحد قزوینی، ص۳۵ @TarikhEslam