برنگرد ⚠️
🔸 قسمت چهاردهم : لقلقه !
🗓 پاییز ۱۳۹۸
📌 قم
۳،۴ نفر از من بزرگتر و بقیه کوچیکتر بودن
از همون اول چون تو عقد بودم و عروسیم نزدیک بود اسمم شد فاطمه عروس ! هنوزم با یه بچه عروس صدام میکنن😂😂😂
حفظمون تازه شده بود روزی ۱۰ خط و جلسهای یک و نیم صفحه
ولی چونه میزدیم که بشه همون ۱ صفحه ! اینطوری دورهی ۳ ساله مون میشد ۴ ساله
یادش بخیر چقدر تو دلم جوش میزدم که نههههه حیفه یه سال دیرتر !
چه میدونستم بعدا قراره چطور پیش بره ...🤦🏻♀
با توافق همه این تصمیم عملی شد
یه کم بعد مباحثه هامون رو شروع کردیم
بعد کلاس گروه گروه مینشستیم مباحثه میکردیم
یادمه یه روز بعد قرآن نشسته بودیم و حرف میزدیم
یهو تو صحبتای خانوم کنارمون یه جمله توجهمو جلب کرد ...
با بی میلی قرآن رو جلوش گذاشته بود و با دوستاش حرف میزد :
میگما ! اصلا بنظرتون حفظ کردن ما فایدهای هم داره ؟!
من که میگم فقط لقلقهی زبونه !😳
تا گفت "لقلقه" شاخکام تیز شد !
یاد همهی ان قلت هایی افتادم که تا اون موقع شنیده بودم
کاش همهی دارالقرآنها قبل از شروع دورهی حفظ ، خلاصه و مفید این شبهات رو برای قرآن آموزا حل میکردن تا دیگه با این حرفا پاشون تو مسیر نلرزه ...
یادمه چند کلمهای هم صحبت شدیم ، ولی نمیدونم چقدر از این حرفا رو بهش گفتم ، چقدرشو تو دلم چرخوندم😅
راستش رو بخواید بهم برخورده بود !
برای همین ، دوستانه اما کمی صریح صحبت کردم ... با همون ادبیات و استدلالهایی که باهاشون به دل خودم جواب میدم !
گفتم میدونی حرفت شبیه چیه ؟
فرض کن یه نوجوون میاد پیشت و سوالی که مدتهاست ذهنشو درگیر کرده میپرسه ...
✍🏻 ادامه دارد ...
#برنگرد
#حفظ_قرآن
#خاطره_نگاری
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
بجای اینکه امامش رو کمک کنه ، واسش دردسر درست میکنه !😵💫
بجای اینکه باری از رو دوش امامش برداره ، امام باید بیاد خرابکاری هاشو جمع و جور کنه !😱
بجای اینکه مایهی آبرو باشه ، باعث میشه امامش سرزنش بشنوه !🤐
بجای اینکه هر روز یه افتخار رقم بزنه ، یه بساط تازه عَلَم میکنه !🤕
بجای اینکه رفتارش جوری باشه که امامش تایید کنه ، کاری میکنه که بهش بگن " تو واقعا آدم سر به هوا و گمراهی هستی !"😐
ما هم "شیعه" بودنمون شبیه این آقاهه ست ؟!👀
#جرعهی_نور
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
🌸 طیبه 🌸
بجای اینکه امامش رو کمک کنه ، واسش دردسر درست میکنه !😵💫 بجای اینکه باری از رو دوش امامش برداره ، ا
🌸 وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَىٰ حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا
فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ
هَـٰذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَـٰذَا مِنْ عَدُوِّهِ
فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَى الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ
فَوَكَزَهُ مُوسَىٰ فَقَضَىٰ عَلَيْهِ
قَالَ هَـٰذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ
إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ (۱۵)
و او در وقت سرگرمی اهل شهر، وارد آن جا شد
و دو مرد را دید كه زد و خورد میكردند
یكی از پیروان او و دیگری از دشمنانش بود
آن كس كه از پیروانش بود بر ضد كسی كه دشمنش بود از وی استمداد كرد
پس موسی مشتی بر او زد و كارش را ساخت
گفت : این كار شیطان است
چرا كه او دشمنی گمراه كننده و آشكار است
.
.
.
🌸 فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفًا يَتَرَقَّبُ
فَإِذَا الَّذِي اسْتَنصَرَهُ بِالْأَمْسِ يَسْتَصْرِخُهُ
قَالَ لَهُ مُوسَىٰ إِنَّكَ لَغَوِيٌّ مُّبِينٌ (۱۸)
او در شهر ، ترسان و نگران [ از تعقیب، آن شب را ] صبح كرد
ناگهان [دید] همان كسی كه دیروز از وی استمداد كرده بود باز هم به فریاد از وی مدد میخواهد!
موسی به او گفت : به راستی كه تو آشكارا [ماجراجو و] گمراهی!
🌸 فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا
قَالَ يَامُوسَىٰ أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْسًا بِالْأَمْسِ
إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّارًا فِي الْأَرْضِ
وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ (۱۹)
و چون خواست به سوی آن كه دشمن هردوشان بود حملهور شود ،
گفت: ای موسی! آیا میخواهی مرا بكشی، چنان كه دیروز یكی را كشتی؟!
تو میخواهی در [این سر] زمین فقط گردنكشی كنی و نمیخواهی از اصلاحگران باشی!
سورهی مبارکهی قصص 📖
جزء ۲۰ / صفحهی ۳۸۷
#جرعهی_نور
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
هدایت شده از روزی یک واژه
✅ واژۀ ۱۱۹:
🔴 Schedule
🔻 /ˈskedʒʊl/ 🔹
برنامه ریزی کردن، زمانبندی کردن
مثال:
Scheduled power outage is much better than unscheduled power ✌🏼innage✌🏼.
قطعی برق بابرنامه بسیار بهتر از وصلی برق بیبرنامه است.
🔰به کانال «روزی یک واژه» بپیوندید:👇
@OneWordADay
🌸 طیبه 🌸
✅ واژۀ ۱۱۹: 🔴 Schedule 🔻 /ˈskedʒʊl/ 🔹 برنامه ریزی کردن، زمانبندی کردن مثال: Scheduled power outag
چقدرم من به زبان انگلیسی علاقه دارم🚶🏻♀😅
سعی میکنم وقتی از کلی دلیل که باعث میشه تصمیم بگیرن برق قطع شه سر در نمیارم ، از خودم تحلیل ارائه ندم 👀
سعی میکنم مثل یک شهروند خوب 😌
با چیزی که تو این سرما -هر چند خیلی تعجب آوره- ولی خیلی سخت و وحشتناک نیست ، کنار بیام و غر نزنم 🚶🏻♀
ولی
هرچی سعی میکنم
نمیتونم ربط حکمت های نهج البلاغه رو با قطع نشدن برق بالاشهر تهرون بفهمم !👀
شاید بتونم تصور کنم
اگه پارسال این اتفاق افتاده بود
خودی و غیرخودی چه ها که نمیگفتن 😏
روحت شاد که مظلوم اومدی و مظلوم رفتی ...
دلتنگیم !
دلتنگی
گاهی انقدر بزرگه
که نمیشه جایی قایمش کرد ...💔
#شهید_جمهور
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
حرمی باشد و
من باشم و
اشکی
کافیست !
سرمان گرم حسین است
همین ما را بس ! ❤️
#هوای_حرم
#شب_جمعه
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
سلام 👀
بنظرتون "پیش میاد دیگه " واسه موجه کردن غیبتم کافیه 🧐
یا برم تو اتاق به کارای بدم فکر کنم ؟!🚶🏻♀😅
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424
راهنمایی که بودم ، یه همکلاسی داشتم که خیلی شلوغ پسند بود😵💫😅
حس میکرد هرچقدر کتابش پر از حاشیه نویسی و خط کشیدن و علامت زدن باشه ، درسو بهتر میفهمه! (شایدم واقعا برای بعضیا اینجوری باشه ، نمیدونم ...) همیشه هم یه ماژیک فسفری زرررد دستش بود😁
یبار زنگ تاریخ ، رسیدیم به یه درسی که پرررر بود از نکته و اسم و تاریخ جنگ و اینجور چیزا ! جون میداد واسه امتحان گرفتن و آچمز کردن دانش آموزا 😂
معلم گفت واو به واو این صفحه مهمه حسابی بخونید⚠️
برگشتم به اون همکلاسیم گفتم فکر کنم کل این صفحه رو باید ماژیکی کنی!
دیدم یه خندهی تابلویی کرد ! کتابشو گرفت سمتم و دیدم واقعا کـــــــــــل صفحه رو با ماژیک رنگ کرده بود ! 😳🚶🏻♀
یه نگاه پر از تعجب به اون رنگ زرد جیغ کردم و یه نگاه به کتاب خودم که فقط بالای صفحه بزرگ نوشته بودم : " خــــیــــلــــی خــــیــــلــــی مــــــــــهـــــــــــــــم" 😂😂😂
.
.
.
این روزا که با این برچسبا محشورم ، همش اون بنده خدا رو یاد میکنم 😅
حالا چرا ؟
الان میگم 😉
#حفظ_قرآن
@Tayyebeh_79 | طیبه🖋
https://eitaa.com/joinchat/1605108465Cdafa171424