eitaa logo
انتفاضه فلسطین، محسن فایضی
3.7هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
13 فایل
فلسطین را با طعم متفاوت دنبال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴رشته توئیتی از مهدی بختیاری حول مروان، داماد جمال عبدالناصر بعد از 50سال رسماً اسناد و اطلاعاتی از جاسوسی داماد جمال عبدالناصر (رهبر مصر) برای اسرائیل و هشدار او برای جنگ یوم کیپور رو منتشر کرده. موضوع البته چیز جدیدی نیست ولی اگر می خواهید ببینید اشرف مروان کیه و چیکار کرده و ته ماجرا چی شده این رو بخونید بعد از که اسرائیل در یک عملیات ضربتی ارتش سه کشور عربی (مصر، سویه، اردن) را شکست داد و صحرای سینا، بلندی های جولان و کرانه باختری(خصوصاً اورشلیم) رو گرفت؛ 6 سال بین اسرائیل و اعراب جنگ فرسایشی وجود داشت. ناصر (بزرگترین دشمن اسرائیل) در این فاصله درگذشت و جای او را گرفت و به شکل محرمانه با همکاری ، آماده یک جنگ تمام عیار برای جبران جنگ 6روزه شد. این وسط اتفاقات جالبی هم افتاد ولی برای اینکه متن طولانی نشه، فقط به یکیش اشاره می کنم؛ سرنگونی هواپیمای لیبی توسط اسرائیل و قصد قذافی برای انتقام که داشت برنامه سادات رو خراب می کرد. خلاصه بعد از 6 سال، مصر و سوریه آماده حمله شدند و اسرائیل هم بی خبر از همه جا، آماده می شد که یکی از بزرگترین اعیاد یهودیانه. در اون مقطع، نخست وزیر بود، وزیر امنیت (دفاع) و رئیس موساد بود. چند روز قبل از شروع جنگ، منابع مختلفی به صهیونیستها هشدار میدن که «جنگ در راهه» ولی این هشدارها جدی گرفته نمیشه ازجمله افرادی که به اونها خبر داد، اردنی بود. این بشر که در خیانت در جهان عرب لنگه نداره، در یک جلسه محرمانه با گلدا مایر به او گفت که قراره جنگ بشه و همپیمانای سابقش رو فروخت. اما از اون مهمتر، داماد جمال عبدالناصر بود که چند دهه جاسوس اسرائیل بود. مروان بعد از مرگ ناصر هم از مشاوران نزدیک سادات بود و تحت نام مستعار «فرشته»، اطلاعات رو به موساد می داد. چند ساعت قبل از شروع جنگ هم با رئیس موساد (زوی زامیر) در لندن دیداری کرد و ریز ماجرا رو بهش گفت و حتی گفت در چه روزی و در چه ساعتی قراره جنگ شروع بشه؛ در روز عید کیپور! باز هم دولت اسرائیل جدی نگرفت. از یک طرف در تحلیل هاشون گمان نمیکردن اعراب بتونن چنین جنگی رو شروع کنن و از طرف دیگه اگر در روز عید آماده باش می دادن و کشور رو در حالت جنگی می بردن و جنگ نمیشد، به شدت زیر سوال می رفتن. برای همین تصمیم گرفتن چشمشون رو روی هشدارهای جاسوس هاشون ببندند. ولی از اونجا که «شما وقتی چراغ رو خاموش کنی، واقعیت تغییر نمی کنه و فقط نمی تونی اون رو ببینی»، جنگ در روز عید کیپور آغاز شد و ضربات سنگینی به صهیونیستها وارد کرد که در فیلم نوشت بهش اشاراتی شده. خلاصه، بعد از جنگ، کمیته حقیقت یاب برای تشخیص مقصرین تشکیل شد و دولت اسرائیل به شدت زیر سوال رفت. سران دولت سعی کردن همه گناه ها رو بندازن گردن الی زئیرا رئیس وقت آمان (اطلاعات ارتش) ولی فضا اینقدر برای دایان و مایر سخت شد که مجبور به استعفا شدن و دولتشون سقوط کرد. مروان هم تا سالها بعد همچنان جاسوس موساد ماند و خبر می داد و دلار می گرفت. آرون برگمن (نویسنده اسرائیلی) در کتابش (جاسوسی که سقوط کرد)، برای اولین بار هویت مروان رو افشا کرد و با خودش هم مصاحبه کرد که کتاب جالبیه و توصیه می کنم بخونیدش اشرف مروان بعدها در یک حادثه مشکوک از بالکن خانه اش افتاد و مُرد. https://twitter.com/Mahdiibakhtiari/status/1700098690688397642 @Thirdintifada
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🌙 رهبر انقلاب: کار رژیم صهیونیستی در سوریه تلاش مذبوحانه‌ای است که سیلی‌اش را خواهند خورد/ امیدواریم جوانهای امروز روزی را ببینند که دنیای اسلام نابودی اسرائیل را جشن بگیرد ✏️ رهبر انقلاب، عصر امروز در دیدار رمضانی مسئولان نظام: شکست رژیم صهیونیستی قطعاً ادامه پیدا خواهد کرد. این تلاش‌های مذبوحانه‌ای هم مثل این کاری که در مرتکب شدند که البته سیلی‌اش را خواهند خورد. این کارها هم به دردشان نمی‌خورد و علاج نمی‌کند مشکل‌شان را. ✏️ صهیونیست‌ها در یک تله‌ای افتادند به دست خودشان. خودشان را در یک تله‌ای انداختند که امکان نجات‌شان وجود ندارد و روز به روز رژیم ضعیف‌تر خواهد شد و زوال و انهدام ان‌شاء‌اللّه نزدیک‌تر خواهند شد. ✏️ امیدواریم ببینند جوانهای امروز ما آن روزی را که قدس شریف در اختیار مسلمانهاست و در آن نماز خواهند گذارد و دنیای اسلام بتواند ان‌شاء‌اللّه نابودی اسرائیل را جشن بگیرد. ۱۴۰۳/۱/۱۵ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از اسکرین‌ شات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗳انتخابات ریاست جمهوری در کشورهای عربی منطقه 📣 اگه این ویدئو رو دوست داشتید میتونید از طریق لینک زیر در تأمین هزینه های تولید اون، حامی ما بشید. 💰لینک پرداخت 🔻🔻🔻 با اسکرین‌شات همراه شوید @screenshotpersian
📝سجاد اسلامیان 📌چند روز پیش در برنامه شبکه دو از سیاست‌های رسانه ای و گفتم ⬅️ آنجا ضمن مرور فرآیند رسانه ای حزب الله در نبرد آزادسازی جنوب و دهه ۹۰ میلادی و و افول در جنگ بر اثر مشکلات مالی و حذف از ماهواره‌ها گفتم که با همه اینها اعتبار رسانه‌ای حزب الله با اتکا بر دو اصل باقی ست: 1⃣ صداقت و راستگویی در 2⃣ عدم کتمان رسانه ای و بیان خسارت‌ها 🔺در طرف مقابل دروغ می‌گوید و کتمان می‌کند ⏳ کاری که امروز و پس از پاسخ به ترور انجام شد همه منتظر سخنرانی سید بودند و او بدون کتمان ضربه دیدن چند سکوی پرتاب موشک حزب الله عملیات را شرح داد و در طرف مقابل با سانسور شدید دروغ‌پردازی گسترده‌ای صورت گرفت 🌐 کامل این برنامه را اینجا ببینید https://telewebion.com/episode/0xea1ed62 @p_nevesht
📌 -no problem (مشکلی نیست) پِرابلِم را پروبلم تلفظ کرد. رو برگرداندم به همان طرفی که انگشت به پهلویم خرده بود. مرد میانسالی که تیشرت مشکی پوشیده بود، دو باره تکرار کرد: "no problem. Dont worry" (مشکلی نیست. نگران نباش) ادامه داد: I work with HajQasem in Syria and Iraq (من با در عراق و کار کردم) بعد هم دست و بازو و پهلویش را نشان داد که تیر خورده بود. پرسیدم: -do you think that SeyyedHassan has been killed? (فکر میکنی سیدحسن شده؟!) -No. Seyyed is alive and in Iran and after the war come to tv with imam Khamenei and say i am alive (نه. سید زنده‌ن و داخل ایرانه و بعد از جنگ با میاد توی تلویزیون و میگه من زنده‌م) اشک توی چشمم جمع شد. سرم را پایین انداختم و چشمم را پاک کردم. حتی تصورش هم شوق‌آور بود. 📌چشم‌آبی رفت جلوی در و آن را روی مردی میانسال با صورت کشیده استخوانی باز کرد. ترکیب کلاه نقاب‌دار و ریش جوگندمی از مرد قیافه‌ای و محکم ساخته بود. دستم را محکم گرفت و دوباره نشاندم روی نیمکت چوبی بازجویی. چشم‌آبی هم برای ترجمه کنارمان نشست ولی مرد امنیتی گفت: تا جایی‌که می‌شود باید عربی صحبت کنی. -عربی قلیل از پشت شیشه گرد عینکش، چشم دوخت به صورتم و پرسید: -مگه نمیخونی که عربی بلد نیستی؟ -عربی بالفصحی (عربی فصیح) فضا دوباره جدی شد و شروع کرد سوالاتش را با عربی فصیح پرسید. کلمات سوال را شمرده می‌گفت. از اسم و نام پدر و مادر (در مرسوم است) شروع شد تا مجوزات وزارت اعلام و حزب‌الله و جِیش(ارتش). حدود نیم‌ساعت سوال می‌پرسید. از شیوه سوال پرسیدنش معلوم بود که یک بازجوی حرفه‌ای و کارکشته است. وسط سوال‌ها به چشم‌آبی گفتم: -شما که این‌قدر حواستون جَمعه و برای من هم این‌قدر سختگیری می‌کنید چرا یکی یکی دارن شهیدشون می‌‌کنن؟ ترجمه کرد و جواب داد که: ما این کارا رو می‌کنیم تا همچین اتفاقایی تکرار نشه. ✅سوال‌ها و استعلام‌ها و چک مدارک که تمام شد، یک‌دفعه دستش را روی سینه‌اش گذاشت و گفت: -نحن نعتذر منکم (ما از شما عذر می‌خوایم) و دستش را برای مصافحه جلو آورد. -من کاملا درکتون می‌کنم‌. خوشحالم که در جمع شما بودم و از نزدیک دیدمتون‌. وسایلم را جمع کردم‌. افراد حاضر در مرکز حزب‌الله دورم جمع شدند و با هم دست دادیم‌. چشم آبی را هم در آغوش کشیدم. تا درب خروجی همراهی‌ام کردند و از آن‌جا خارج شدم. من ولی دوست داشتم بیشتر پیش‌شان بمانم و گپ بزنم و سوالاتم را درباره حزب‌الله و سید و تشییعش بپرسم. پایان محمدحسین عظیمی راوی اعزامی راوینا @ravina_ir به @ravayat_nameh
📌روزهای اولی که وارد شدم، آوارگان را در خیلی جاها می‌دیدم. کنار خیابان، نزدیک ساحل و در حیاط مساجد؛ روی یک‌لا پتو و بدون سرپناه. بعد از مصاحبه با زن سنگاپوری‌الاصل ساکن که، در میدان الثوره (انقلاب) همراه با دوستش روی پتویی چرک‌مرده قهوه‌ای نشسته بود، یکی از اعضای را دیدم که در حال گپ‌و‌گفت با تعدادی از اعضای یک خانواده ساکن میدان بود. مردی جاافتاده با ریش آنکادر که موبایل در دست در حال ثبت اطلاعات آن خانواده بود و وقتی فهمید ایرانی هستیم توضیح داد کارش چیست و چه‌طور آواره‌ها را در مناطق مختلف جا می‌دهد. 📌دو سه روز بعد دوباره در حال متر کردن خیابان‌های بیروت و در محله فتح‌الله دیدمش. گفت را سازمان‌دهی کرده و آدرس کویتی‌ها را داد و پیشنهاد کرد بهشان سر بزنم و وضعیتشان را ببینم. باورم نمیشد که در مدت کمی سر و سامان پیدا کرده باشند. بالاخره یک عضو حزب‌الله هم می‌تواند مثل بعضی از مسئولین خودمان، گزارش غیرواقعی و برای بیلان‌کاری بدهد. همان‌روز سراغ میدان الثوره و سواحل اطراف رفتم و در کمال تعجب دیدم که از جمعیت قبلی آواره‌ها تعداد بسیار کمی باقی مانده و چهره شهر تغییر کرده است. ✅حزب‌الله در روزهایی که فرماندهان نظامی‌اش یک به یک می‌شدند و رهبر و جانشین رهبرش یک‌باره از دایره مدیریت خارج می‌شوند، توانست علاوه‌بر سازماندهی مجدد خود در میدان نبرد، تشکیلات و سیاست داخلی خود را سرپا نگه دارد. حزب در مقابل حوادثی این‌چنین سهمگین و آواره شدن یک میلیون نفر، نه‌تنها خودش را نباخت که سریعا با تقسیم مناطق و مشخص هریک از اعضاء برای رسیدگی به آن منطقه، توانست اسکان آواره‌ها را به سرانجام برساند. ✅برای این‌که بزرگی تعداد این افراد برایتان مشخص شود باید بدانید جمعیت کل لبنانی‌ها از شمال تا جنوب، از مرز تا خط مقدم مبارزه با رژیم، کمتر از ۶میلیون نفر است. حزب‌الله با پای کار آوردن تمام ظرفیت‌های خود یعنی مُجَمَع‌ها، مدارس و حتی استفاده از ظرفیت مجموعه‌های دیگری که با آنها اختلاف فکری دارد (مانند علوی‌ها و مدارس علامه فضل‌الله و...) توانست مدیریت قوی اجرایی خودش را به رخ بقیه گروه‌های لبنانی بکشاند. حزب حتی به اسکان هم محدود نشده و بارها شاهد بودم که اعضای کشاف‌المهدی (بخش خیریه و امور اجتماعی حزب‌الله) روزانه به کودکان حاضر در اردوگاه آوارگان سر می‌زنند، با آنها می‌کنند و با هدایای کوچکی مثل کیک یا شکلات باعث خوشحالی‌شان می‌شوند. ✅"منابع این کمک‌ها کجاست؟!" این سوالی است که از حاج ابوفاضل شومان پرسیدم: -کشورهای عربی، شیعیان ساکن کشورهای حاشیه و کمک‌های ایرانی‌ها. پیش خودم حساب و کتاب می‌کنم: "کمک‌ کشورهای به‌‌خاطر ارزش بالای پول ملی‌شان احتمالا باید بیشتر از کمک‌های ما باشد" ولی جوان حزب‌الله و مسئول یکی از مناطق تحت پوشش نظر دیگری دارد: "کمکهای ایرانی‌ها ما را زنده می‌کند و به کار ما می‌دهد. آن‌چه به شیعیان لبنان امیدوار می‌کند، کمک شما ایرانی‌هاست." محمدحسین عظیمی راوی اعزامی راوینا @ravina_ir به @ravayat_nameh