حاج قاسم
سید نبود
آیت الله نبود
دکتر نبود
مهندس نبود
کلا هم توی عمرش دو تا پست بیشتر نداشت
حاج قاسم فقط یه چیز داشت: #اخلاص!
فقط با همون اخلاص
قلب میلیونها نفر رو تسخیر کرد
#رزق_امروزمون
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
حال خوب | ج۹ _ قسمت سوم نگاهمون رو باید عوض کنیم... برای چی میخوایم به خدا نزدیک بشیم🤔⁉️ فقط موقع
حال خوب_ج۱۰ قسمت اول_۲۰۲۲_۰۶_۰۵_۲۱_۱۲_۲۳_۰۴۳.mp3
5.81M
حال خوب | ج۱۰ _ قسمت اول
یکی از عواملی که موجب میشه ما متوجه نشیم که حالمون بده ، اینه که خودمون رو با بقیه مقایسه میکنیم🙄‼️...
بعد که میبینم بقیه هم مثل ما هستن
فکر میکنیم حالمون خوبه😐💔
این مقایسه ،خیلی آدم رو به اشتباه میندازه⚠️
#حال_خوب
#نون_شب💯
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد... بســمِ #اللھ••💚
بِسمِ نآمَتـ ڪِھ اِعجاز میڪُنَد...
بســمِ #اللھ••🌱
#دوکلومحرفحساب🚶🏿♂
برایمدرکدرسبخونی
بعدشفقطیهمدرکداری...؛
برایخدادرسبخونی
تکتکلحظاتیکهدرسمیخونی
روبراتجهادمینویسن...!(:
#جهاد_علمی📚
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
4_5780519715440954965.mp3
6.94M
📝 چند سال دیگه پشیمون میشی
از همین امروز شروع کن!
امام صادق (علیه السلام)
دوست ندارم شما رو در دو حالت ببینم :
یا دانشمند
یا در حال علمآموزی...
#پیشنهاد_دانلود👌🏻
#استاد_رائفی_پور🎙
┏━🍃🌸🍃━┓
@VESAL_180
┗━🍁━
📝یادداشتهای یک رماناینترنتیخوان
1⃣ #قسمت_اول
🤓✍ من رمان خوانم. لذتی از ساعات روزم را اگر بخواهم شمارش کنم، خواندن صفحاتی است که لحظه های خالی و پر زندگیام را به خودش مشغول می کند.
😃✍ این حال خوشم را یکی دو هفته نیست که پیدا کرده ام، چند سال است که چشم و دلم را به ذهن نویسنده هایی که توان آن را دارند تا لحظات رؤیایی مرا رنگی کنند، باز کرده ام.
👦✍یادم است اولین بار که بچهها، دورهم از لذت شب بیداری و خواندن رمان می گفتند، گنگ و پراشتیاق نگاهشان می کردم.
🗣✍ اسم شخصیت ها، حرف ها، حس ها، حالات و رفتارهایشان را که تعریف می کردند، گاهی از کیفی که می بردند جیغ می زدند و صورت هایشان پر از لبخند می شد.
❌✍کار سختی نبود که من هم یکی دو تا از رمان ها را دانلود کنم و شبی، کمی از خوابم بزنم و شیرینی لحظه ها تا صبح بیدار نگهم دارد.
📲✍ این لحظه ها برای من تمامی نداشت. شروعی بود که به ذوقش از درسم می زدم، خواب نازنینم را ندیده می گرفتم، غذا را نصفهنیمه میخوردم، اصرار های خانواده برای مهمانی رفتن و گردش را رد می کردم، تا در تنهایی ها بتوانم حریصانه صفحات موبایل و کامپیوتر را چشمچرانی کنم.
😇✍حالا دیگر خواب هایم پر از خیالی بود که دوستشان داشتم و ناخود آگاه لبخند را روی لبم می نشاند.
◀️ ادامه دارد...
#چله_ترک_رمان_اینترنتی
#چله_ترک_رمان_غیر_اخلاقی
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
بایـد بـه این بـلوغ بـرسیم کـه؛
نبایـد دیـده شـویم،
انکـس کـه باید بـبیند،میبینـد!
👤حاجقـاسم!
#لحظه_ای_با_شهدا
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
میگفت:
پاڪ بودن بهایننیست ڪهتسبیح📿برداری
و ذڪر بگے . .
پاکے بهاینه ڪه تو موقعیت گناه؛
از گناه فاصله بگیرۍ : )
اون لحظهای که میتونی گناه کنی ولی نمیکنی ثوابش از هزاردور تسبیح انداختن بیشتره رفیق😎
#خودسازی
#مبارزهکنبانفست👊
♡﴾ @VESAL_180 ﴿♡
┈┈••✾•🌻🍁🌻•✾••┈┈
~چَنـد قـَدَمـ👣تآ وِصـآلــّ🍃
بسم رب حق🌱 ✨پسرک فلافل فروش✨ #پارت58 این قسمت#مردمیداننبرد اولين بار که ايشان را ديدم همراه ما با
بسم رب حق🌱
✨پسرک فلافل فروش✨
#پارت59
اینقسمت#انسانالهی
من همه گونه انسان ديده ام.
باافراد زيادي برخورد داشته ام.
اما بدون اغراق مي گويم كه مثل
شيخ هادی راكمترديده ام.
انسان مؤمن،صالح،عابد،زاهد،
متواضع،شجاع و... او برای جمع
ما خيرمحض بود.
اين سخنان، نه به خاطر اين است
كهاو شهيد شده،ماشهيد زيادديدهايم.
اما هادی انسان دیگری بود.
به همهی دوستان روش دیگری
از زندگی را آموخت.
او انسان بزرگی بود، بهخاطراينكه
دنيا در چشمش كوچك بود.به همين
خاطر در هر جمعی وارد می شد
خير محض بود.
بسیاری از روزها را روزه دار بود،
اما دوست نداشت كسی بداند.
از خنده زيادي بهخاطر غفلت از
ياد خدا گريزان بود،اما هميشه
لبخند برلب داشت.
تمام صفات مؤمنين رادراومیديديم.
هميشه به ما كمك می كرد. يعنی
هرکسی را كه احتياج به كمك داشت
ياری می كرد.
يكبار برای منزل خودم يك تانكر
خريدم و نمیدانستم چگونه به خانه
بياورم، ساعتي بعد ديدم كه هادی
تانكر را رویكمرش بسته و به خانهآمد!
او آنقدر در حق من برادری كرد كه
گفتنی نيست.بعضي روزهاازاوخبر
نداشتيم او مريض بود و ما بیخبر بوديم.دوستنداشت كسی بداند!
ازمشكلات واز امور دنيایی
حرف نمیزد،انگار كه هيچ مشكلي ندارد.
اما می دانستيم كه اينگونه نيست.
خوب درس میخواند وزود مطلب
را می گرفت.خوب میفهميد.در كنار
دروس حوزوی، فعاليت های بسیاری
انجام می داد.
يكبار در مسير كربلا با او همراه بودم.
متواضع اما بشاش و خنده رو بود.از
همه ديرتر میخوابيد و زودتر بلندمیشد.
كم خوراك و كم خواب بود.
اهل عبادت و زيارت بود.
وقتی به كنار حرم معصومين
میرسيد ديگردرحال خودش نبود.
همه فن حريف بود.در نبرد ومبارزه،
مرد ميدان جهاد و به نوعی فرمانده
بود، در ديگر كارها نيز همينطور.
خاكی و افتاده بود. بارها ديدم كه
سينی چاي را در دست دارد و به
سمت برخی نيروهای ساده می رود.
عاشق زيارت شبجمعه دركربلابود.
وقتی هم كه شهيد شد،چهارروز
پيكرش گم شده بود، البته اين
حرفها بهانه است.
هادی دوست داشت يكشب جمعه ی
ديگر به كربلا برود كه خدادعايش را مستجاب كرد.
روز يكشنبه شهيد شد و شب جمعه
در كربلا و نجف تشييع شد. درست
در اولين روزفاطميه!
ادامه دارد ...✨
#یک_لقمه_کتاب
@VESAL_180
╰⸻⸺ 𔘓 ⸺⸻╮