📌 تصویری زیبا از شهادت که تاریخی شد ✨💚🇵🇸💚✨ 🔷️  احمد جان به این قشنگی که تو شهید شده‌ و در لحظات آخر دست را زیر سر گذاشتی و آسمانی شدی ◇ ما حتی در خسته ترین حالت نمی‌توانیم به راحتیِ لحظه شهادت تو بخوابیم .... ◇ شهدا دلها را تصرف می‌کنند ..... 🔹 شهید احمد عسگری يكم فروردين ۱۳۴۶، در شهرستان ورامين چشم به جهان گشود. ◇ پدرش كارگر مخابرات بود ، خودش هم  دانش آموز بود و در كارخانه سيمان كار می كرد. ◇ به یکباره درس و کار را رها کرد و به عنوان بسيجي در جبهه حضور يافت. ◇ دوازدهم ارديبهشت ۱۳۶۵ در ۱۹ سالگی با سمت تك‌تيرانداز در فكه و در عملیات سیدالشهداء توسط نيروهاي عراقي بر اثر اصابت تركش خمپاره به دست و پا، شهيد شد. روحشان شاد و یادشان گرامی #کانال_شهدایی_وصیت_ستارگان

💫هَلَتي با که نشينی که ياران همه رفتند... 🌟تصاویر رزمندگان گردان ۵۰۲ امام حسین ع و سردار شهید حاج مرتضی ساده میری قائم مقام فرمانده گردان ۵۰۲ در منطقه عملیاتی والفجر۱۰ شاخ شمیران . 🌴(به یاد سردار هلت ها حاج مرتضی ساده میری)

🕊             💫بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ💫                        السًلام عُلَیکِ یا فاطِمَهَ الزَهرا(س)               اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یااَباعَبْدِاللَّهِ الْحُسَیْن(ع)               اَلسَّلامُ عَلَیْکَ  یا سید روح الخمینی(ره)          اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا سید علی الخامنه ای(حفظ الله)       اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ،اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَطابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم وَفُزتُم فَوزًاعَظیمًافَیالَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم🌸✨💚💚✨                       🥺《 #یارب_شهادت 》🤲                        🇮🇷یادشان_باصلوات🇮🇷                       الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ                                 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ🌷                                      ✨ #کانال_وصیت_ستارگان ✨

#ستارگان_مهدوی ✨💚🇵🇸💚✨ آمدم به جبهه تا به ابرقدرت هاي جنايتكار بفهمانم كه اين انقلاب، انقلابي است كه پشتيبان آن امام زمان (عج) است،‌ انقلابي است كه پشتيبانش خداست. هر كسي مي خواهد با اين انقلاب درافتد، امام زمان (عج) و خدا او را شكست مي دهد ... از مادر خود مي خواهم كه پسران من را طوري بزرگ كند كه اگر فردا امام زمان (عج) احتياج به سرباز داشت شما توانسته باشي سرباز به اسلام تحويل دهي. #شهيداحمديارم_طاقلوسهرابي🌷 #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج ❤️ #کانال_شهدایی_وصیت_ستارگان 🇮🇷

#کلام_ولایت ✨❤️✨ ✨ اشتباه تاریخی مصدق که زحمات ملت ایران برای ملی شدن صنعت نفت را به باد داد! #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج ❤️ #کانال_شهدایی_وصیت_ستارگان 🇮🇷

✨🌙✨🌙✨🌙✨🌙 آری رمضان رمز عبور از گناه به راه سعادت را با روزه‌داری هموار می‌کند، همانگونه که رسول خدا(ص) فرمود: «روزه سپر آتش(جهنم) است» يعنی بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.  #ماه_رمضان🌙 #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج                🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                                             ✨💚🇵🇸💚✨                                          

خدایا...🤲 ما را به روزه داشتن این ماه و حفظ انداممان از گناهانت و به کار گرفتن آن‌ها در آنچه که تو را خشنود می‌کند، یاری ده...💚 •📚صحیفه‌سجادیه• #ماه_رمضان 🌙 #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج                🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                                         

﷽ 💠 دعای‌ روز #هشتم ماه‌ مبارک‌ رمضان 🔸بسم الله الرحمن الرحیم اللهمّ ارْزُقنی فیهِ رحْمَةَ الأیتامِ وإطْعامِ الطّعامِ وإفْشاءِ السّلامِ وصُحْبَةِ الکِرامِ بِطَوْلِکَ یا ملجأ الآمِلین.        ✨اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج ✨ #کانال_شهدایی_وصیت_ستارگان

.                🇮🇷《هو الله العلیّ الاعلی》      خاکهای نرم کوشک💦 🌷زندگینامه #شهیدعبدالحسین_برونسی🌷            🕊 قسمت هفتادو پنجم                  《 یک قطره اشک 》   🌷صدای زنگ خانه بلند شد. #چادرم را سرم کشیدم و رفتم دم در. چشمم افتاد به دو ،سه تا از بچه‌های سپاه. چند باری با عبدالحسین آمده بودند خانه. سلام کردند. گفتم: سلام، بفرمایین، امری بود؟🍃🇮🇷 🌷گفتند: ببخشین حاج خانم، لطفا #شناسنامه آقای برونسی رو بیارین. درخواستشان از یک طرف بی مقدمه بود و از یک طرف، مهم. با تعجب پرسیدم: برای چی؟گفتند انشاءالله قراره ایشون مشرف بشن مکه. 😌🕋 🌷گفتم: #مکه؟! یکی شان گفت: بله حاج خانم، آقای برونسی توی این عملیات شاهکار کردن و خیلی غنیمت گرفتن، برای همین هم از طرف شخص #حضرت_امام، می خوان #بفرستشون مکه، تشویقی. 🕋🌷 🌷خوشحالی ام را توی صدام ریختم و #هیجان_زده پرسیدم: خودشون خبر دارن؟گفت: نه، ما می خوایم کارهاشون رو بکنیم که #ان شاءالله از تهران برن مکه. زود رفتم تو و شناسنامه اش را آوردم .🍃 🌷گفتند: الحمدلله همه کارها جور شد. یکی شان ‌بسته ای داد بهم. پرسیدم: چیه؟گفت: #لباس_احرام آقای برونسیه. قضیه ظاهرا جدی شده بود. گفتم: خوب ایشون که هنوز جبهه هستن! گفت: وقتش بشه، خودشون میان #مشهد. 🕌 🌷وقتی رفتند، آمدم تو. نفسی تازه نکرده بودم، که باز زنگ زدند. با خودم گفتم: دیگه کیه؟! رفتم دم در. #زن_همسایه بود. گفت: زود بیا که تلفن داری. پرسیدم: کیه؟گفت: آقای #برونسی. 🌾 🌷نفهمیدم چطور خودم را رساندم پای تلفن. #گوشی را برداشتم. سلام کرده و نکرده، جریان را بهش گفتم. با صدای #بلند_خندید. گفت: مکه کجا؟ ما کجا؟ فکر کردم دارد شوخی می کند. کمی بعد فهمیدم نه، واقعا خبر ندارد. به خنده گفتم: شما کجای کار هستین؟ تا حتی لباس احرام هم براتون خریدن. 🕋🍃 #ادامه_دارد...🕊                           #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج                         کــانــالِ وَصیَتِ سِتارِگان                  ❤️ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                                @V_setargan

🎥 صحبت های یک هم وطن در مورد دست کشیدن عده ای، از جمهوری اسلامی  بخاطر گرانی! #کانال_شهدایی_وصیت_ستارگان

.                .                🇮🇷《هو الله العلیّ الاعلی》      خاکهای نرم کوشک💦 🌷زندگینامه #شهیدعبدالحسین_برونسی🌷         🕊 قسمت هفتاد و ششم     《 یک قطره اشک (۲)》 🌷 گفت : نه حاج خانم ،ما #مکه ای نیستیم. بالأخره هم باور نکرد، شاید هم کرد، ولی خودش را، به قول خودش، #لایق نمی دانست. دو روز مانده به حرکتش، آمد. روز بعد خداحافظی کرد و رفت تهران. از آن جا هم مشرف شد حج. ☺️🕋 🌷 قبل از رفتنش پرسیدم:کی بر می گردین؟گفت: #انشاءالله اگر به سلامتی برسم تهران، زنگ می زنم خونه همسایه و بهتون می گم. دو سه روز بعد، برادر خودش و برادر من آمدند خانه.🏡 🌷 گفتم:خوبه وقتی آقای برونسی برگشتن، براشون #دست و پایی بکنیم. برادرش خندید. گفت: من گوسفندش رو هم خریدم، تازه یک گوسفند هم داداش خودتون خریده. 🐑🐑 🌷 خودم هم از همان روز دست به کار شدم. به #قول معروف، دیگر سنگ تمام گذاشتیم. حتی بند و بساط بستن #یک طاق نصرت را هم جور کردیم. گفتیم: وقتی از تهران زنگ زد،#سریع سر کوچه می بندیمش. ☺️🍃 🌷 همه کارها رو به راه شد. یک روز رفتم پیش #مادرم که خانه اش نزدیک خودمان بود. گرم صحبت بودیم. یکدفعه یکی از همسایه‌ها، در نزده، دوید تو! نگاهش هیجان زده بود پرسیدم: چه خبره؟! گفت:بدو که #آقای_برونسی از #مکه اومدن. حیرت زده گفتم:نه! 😍🕋 #ادامه_دارد...🕊                           #اِللَّھُم‌َّعَجِل‌ݪِوݪیَڪ‌َاݪفَࢪُج                         کــانــالِ وَصیَتِ سِتارِگان                  ❤️ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                🍃 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ❥︎𑁍○                                  @V_setargan