eitaa logo
ویکی شبهه ( پاسخ به شبهات و شایعات فضای مجازی)
15هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
2.9هزار ویدیو
14 فایل
✅سوال و شبههاتتون رو اینجا مطرح کنید: 👇 https://eitaa.com/joinchat/2097479691C55df9079c9 . . ❌ تبادل و تبلیغ نداریم❌ ادمین👇 @seyed_va1400 📲کانال ✅ ویکےشبهہ ✅ در تلگرام: https://telegram.me/Wiki_Shobhe . . 📲در آپارات👇 aparat.com/wiki_shobhe
مشاهده در ایتا
دانلود
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe این پرسش رو دارم که چرا حجاب سر برای کنیز واجب نیست؟ نگید که اونا کار میکردند بخاطر همین جذابیت جنسی نداشتن. در قران هم موجوده که از کنیز ها بهره کشی جنسی میکردند و خداوند نهی کرد پس کنیز ها جذابیت جنسی داشتند ✅◀️ پاسخ: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🗯نخست توجه فرمایید که در اسلام حکم حجاب و پوشش سر از زنان سالخورده نیز برداشته شده است. 🔷خداوند می فرماید: «زنان از کار افتاده ای که امید به ازدواج ندارند گناهی بر انان نیست که لباس های رویین خود را بر زمین بگذارند به شرط اینکه در برابر مردم خود آرایی نکنند » 🔷نور60 ❗️برای این زنان دو شرط بیان شده است: 1⃣به سن و سالی برسند که معمولا امیدی به ازدواج ندارند و جاذبه جنسی را کاملا از دست داده اند 2⃣در حال برداشتن حجاب خود را زینت ننمایند 👌روشن است که با این دو قید مفاسد کشف حجاب در مورد آنان وجود نخواهد داشت و به همین دلیل اسلام این حکم را از انان برداشته است و انان می توانند چادر و روسری را بر سر نکنند نه انکه تمام بدنشان نمایان باشد 📚تفسیر نمونه ج14 ص542 ❗️همین طور به مقتضای روایات متعددی کنیزان نیز می توانند تنها سر خود را در برابر نامحرم نپوشانند 📚الکافی ج5 ص525 👌وهمان دو قیدی که در مورد زنان سالخورده بود در مورد کنیزان نیز جاری میشود به این بیان: 🗯معمولا کنیزان کارهای داخل و خارج از خانه را انجام می دادند و مرتب در فعالیت بودند. برای اینکه در این زمینه راحت تر باشند این تکلیف از آنان برداشته شده است زیرا از آن جایی که کنیزان معمولا کار می کردند و به سر و صورت خود رسیدگی نمی کردند قاعدتا باز بودن سرشان نباید چندان نقشی در جلب توجه نگاه مردان و جلوه برای مردان داشته باشد و از آن روزگار نقل نشده که مردم پیش اولیای دین آمده باشند و بگویند که باز بودن سر کنیزان سبب فساد و فحشا و چشم چرانی گردیده است 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 19 ص 489 🔷 بنا براین چون معمولا کنیزان جاذبه جنسی نداشتند حکم حجاب از انان برداشته شده است چنان که از زنان سالخورده بر داشته شده است و مفاسد بی حجابی بر انان جاری نمی شود. 🗯اما کنیز به مقتضای روایات دیگر حق خود آرایی و زینت کردن در برابر نامحرم را ندارد . 📚وسائل الشیعه ج20 ص220 باب 143 ❗️بنا بر این میتوان گفت که کنیز در صورتی مورد بهره برداری جنسی واقع میشده است که زینت و خود آرایی کند و روشن شد که خود آرایی کردن کنیزان در برابر نامحرم جایز نیست لذا قرآن از بهره کشی جنسی کنیزان نهی می کند 🔷 نور33 🔴واین نهی قرآن منافات با جواز بی حجابی سر کنیزان ندارد زیرا آن در صورتی است که زینت و آرایش نکنند والا انان نیز ملزم به رعایت حجاب و عفاف هستند. @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe درمورد ساحران یهودی مطالبی شنیدم.داستان معروف تبدیل به در زمان حضرت موسی و کارهای بزرگتر...! میخواستم بدونم اینها چطور میتونن این کارا رو انجام بدن ...نعوذ بالله خدا که نیستن...؛ ما در مورد پیامبران میگیم ، اما درمورد اینها میگوییم .میشه برام توضیح بدید..دچار شبهه شدم. ✅◀️ پاسخ: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️ساحران بارگاه فرعون ، یهودی نبودند ، بلکه مشرک و بت پرست بودند. ⬅️ابتدا دقت نمایید که نام هر سؤالی که به ذهن خطور میکند را "شبهه" نگذارید . بدیهی است که انسان وقتی به دنیا می ‌آید ، هیچ نمیداند ، پس همیشه با سؤال مواجه است . وقت از دنیا رفتن نیز حتی اگر عالم دَهر باشد ، باز هم چیز زیادی نمیداند ، اما سؤالات بسیاری دارد . گفت : «تا بدانجا رسید دانشِ من / که دانستم هیچ نمیدانم»، پس سؤال همیشه هست و هر سؤالی هم شبهه نیست. 🔸اما بعد ، دقت نمایید که بشر قدرت‌ های بالقوه‌ی بسیاری دارد که با کسب علم ، عمل ، تجربه ، تمرین و ... میتواند آنها را به فعلیت برساند . حتی انسان میتواند با تمرین دادن قوه بینایی و نگاه کردن ، فلزی را خم کند . یعنی نگاهش به اندازه‌ ی دست و بازویش یا حتی بیشتر ، قدرت داشته باشد ، یا میتواند دیگران را هیپونیزم کرده و مطالبی را به ذهن آنها القا کند و یا متصور نماید . تمامی این قدرت ‌ها در "تصرف" تعریف شده و نمود می‌ یابند . شاید من و شما نتوانیم که یک پای خود را بالا بگیریم و مدت یک روز یا حتی پنج سال همین‌طور بایستیم ، اما یک مرتضی هندی میتواند پنج سال به همین شکل بایستد و پایش فلج هم نمیشود . البته این تمرین در "تصرف" به او توان ‌های مادی دیگری هم میدهد ، مثل این که مثلاً چشمش نافذ شود و بگوید در دست شما چیست و یا در ذهن شما چه گذشت . پس کار ساحر (جادوگر) و مرتاض ، همین تصرف در اشیاء است که با علم و تمرین در آنها مهارت یافته است و کار عجیبی نیست . برای ما عجیب است ، چون متعارف نیست. ✔️اما معجزه ‌ی الهی کاری است که هیچ کس با علم ، قدرت ، تمرین و ... نمیتواند به آن برسد و کار معجزه این است که "سحر" را میخورد و باطل میکند . وقتی اطبا در زمان حضرت عیسی (ع) ادعای سحر و سپس خدایی کردند ، حضرتش به امر و اذن الهی ، کور را شفا داد ، مرده را زنده کرد ، مجسمه را روح بخشید ، تا همه آن ادعاها باطل شود. ⬅️پس معجزه نیز "تصرف" است ، منتهی تصرفی بالاتر از تصرفات مادی ساحران که برای همگان با علم و تمرین و ممارست ، قابل انجام است . اساساً "ولایت" همان تصرف است . پس ولایت شیطانی تصرفات پست و فانی دارد و ولایت الهی تصرفات والاتر و باقی دارد ، تا برسد به "ولایت تکوینی" که آن نیز همان تصرف است. ♦️کار ساحران: کار ساحران این بود که طناب‌های خود را انداختند و در چشم ‌ها و دیدگان مردم تصرف کردند تا آنها را مار هایی جنبده ببینند ؛ نه این که طناب ‌هایشان تبدیل به مار واقعی و زنده شد: 🍀« قَالَ أَلْقُوْاْ فَلَمَّا أَلْقَوْاْ سَحَرُواْ أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»(الأعراف،116) ✏️ترجمه : (موسی) گفت «شما بيفكنيد.» و چون افكندند ، ديدگان مردم را افسون كردند و آنان را به ترس انداختند و سحرى بزرگ در ميان آوردند. 🔸پس دقت کنیم که فرمود : سحر آنان در تصرف به دیدگان مردم بود ، نه جان بخشیدن به طناب. ♦️کار معجزه: اما کار معجزه ‌ی حضرت موسی علیه السلام این بود که به امر خدا ، عصایش مبدل به مار بزرگ واقعی شد و آن سحر را خورد و باطل کرد ، نه این که طناب‌ ها را خورد. 🍀«وَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَإِذَا هِيَ تَلْقَفُ مَا يَأْفِكُونَ» (همان،117) ✏️ترجمه : و به موسى وحى كرديم كه: «عصايت را بينداز» پس [انداخت و اژدها شد] و ناگهان آنچه را به دروغ ساخته بودند فرو بلعيد . دقت شود که در آیه تصریح شده که عصای موسی (ع) ، دروغ و سحر آنها را فرو بلعید . از این روست که آنها فهمیدند این دیگر از نوع سحر نیست ، چرا که سحر را بلعید . وگرنه چون فرعون میگفتند : این یک سحر بزرگتر است . ماری بزرگتر درست کرد تا مار های کوچک‌تر را بخورد . اما چون سحر آنان را بلعید (ابطال سحر کرد و مردم دیدند که طناب‌ ها همان طناب است) فهمیدند این دیگر از سنخ سحر نیست ، بلکه معجزه است ، لذا به سجده افتاده و ایمان آوردند . از این رو در آیه بعد به همین «ابطال» تصریح و تأکید دارد: 🍀«فَوَقَعَ الْحَقُّ وَبَطَلَ مَا كَانُواْ يَعْمَلُونَ»(همان، 118) ✏️ترجمه : پس حقيقت آشكار گرديد و كارهايى كه میکردند باطل شد. @Sho1bahat بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe ﺷﻖ اﻟﻘﻤﺮ در ﺷﻌﺮ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ اﻣﺮؤاﻟﻘﻴﺲ، از ﺷﻌﺮاي دوره ي ﺟﺎﻫﻠﻲ آﻣﺪه اﺳﺖ: اﻗﺘﺮﺑﺖ اﻟﺴﺎﻋﺔ و"اﻧﺸﻖ اﻟﻘﻤﺮ" ... ﻋﻦ ﻏﺰال ﺻﺎد ﻗﻠﺒﻲ وﻧﻔﺮ ﻗﻠﺖ اذ ﺷﻖ اﻟﻌﺬار ﺧﺪه ... دﻧﺖ اﻟﺴﺎﻋﻪ و "اﻧﺸﻖ اﻟﻘﻤﺮ" زﻣﺎن ﻧﺰدﻳﻚ ﺷﺪ و ﻣﺎه ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷد ... از ﻏﺰاﻟﻲ ﻛﻪ ﻗﻠﺒﻢ را ﺷﻜﺎر ﻛﺮد و روی ﺑﮕﺮدانید. وقتی ﻣﻮی او رﺧﺴﺎر او را ﺷﻜﺎﻓﺖ، ﮔﻔﺘﻢ ... زﻣﺎن ﻧﺰدﻳﻚ ﺷﺪ و ﻣﺎه ﺷﻜﺎﻓﺖ. ﻣﺤﻤﺪ شق القمر را از اشعار قیس ﮔﺮﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻓﻴﺾ اﻟﻐﺪﻳﺮ 1 187/2 ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe این شبهه نه تنهاردی برقرآن نیست،بلکه باتبیین وپاسخ به آن اثبات خواهیم کردکه عظمت قرآن نیزخواهدبود؛چراشبهه کننده نمی تواندسندی ارائه دهدکه ابیات مذکورمربوط به امرء القيسی باشدکه پیش ازقرآن بوده است.چراکه درتاریخ قبل وبعد ازاسلام چندین امرء القيس وجودداشته است که به دلیل زیبایی وشیوایی ساختارشعرامرء القيس بزرگ،از سبک اوپیروی کرده وباتخلص امرء القیس اشعارزیبایی ارائه دادند. متاسفانه در طول تاریخ اشعارآنهابه نام یکدیگرثبت شده است ومورخین مسلمان وغیرمسلمان نتوانستندراجع به آنهابه یک نتیجه واحدی برسندو اقوال دراین موردبسیارزیاداست. تشابهات اسمی نام‌ امرؤالقیس‌ افزون‌ برشاعربزرگ‌ عرب‌،برچندین‌ تن‌ دیگرنیزاطلاق‌ شده‌ است‌ که‌ شمارشان‌ در«اخبارالمراقسه»سندوبی به‌ ۲۸ می‌رسدومشهورترین‌ ایشان‌،بی‌گمان‌ امیرحیره‌ است،اماازاینان‌ هیچ‌یک‌،باوجودامرؤالقیس‌ بزرگ‌،نتوانستندسربرکشند،به‌ خصوص‌ که‌ اگراینان‌ اشعارزیبایی‌ هم‌ داشته‌اند،راویان‌ آن‌ها رابه‌ همان‌ شاعربزرگ‌ نسبت‌ داده‌اند. اکنون‌ می‌توان‌ به‌ ۶ شاعر‌اشاره‌ کردکه‌ ابیات‌ اندکی‌ ازآنان‌ دردست‌ است‌: ۱. امرؤالقیس‌ بن‌ بحر؛ ۲. امرؤالقیس‌ بن‌ بکرکندی؛ ۳. امرؤالقیس‌ بن‌ حُمام‌ کلبی‌؛ ۴. امرؤالقیس‌ بن‌ عمرو کندی،خویشاوند امرؤالقیس‌ بزرگ‌؛ ۵. امرؤالقیس‌ بن‌ کلاب‌ عُقیلی‌؛ ۶. امرؤالقیس‌ بن‌ مالک‌ حِمیری که‌ قصیده نسبتاًبزرگی‌ به‌ نام‌ او ثبت‌ است‌،امااین‌ قصیده‌ رابه‌ امرؤالقیس‌ بزرگ‌ نیزنسبت‌ داده‌اند. نام‌ شاعرمشهورجاهلی‌ مُهَلهِل‌ نیزامرؤالقیس‌ بود،اماهمه‌ جااورامهلهل‌ خوانده‌اندکه‌ گویالقب‌ وی بوده‌ است‌. چندتن‌ امرؤالقیس‌ درآغازاسلام‌ می‌زیستندکه‌ هریک‌،به‌ عللی‌ چند،شهرتی‌ کسب‌ کرده‌اند: یکی‌ از آنان‌ امرؤالقیس‌ بن‌ عابس‌ از حضرموت‌ است‌ که‌ یک‌ بار در خدمت‌حضرت‌ پیامبر (ص‌) با مردی دیگر به‌ نام‌ ربیعه حضرمی‌ بر سر مالی‌ مخاصمه‌کرد و با آنکه‌ مال‌ به‌ او می‌رسید، از آن‌ چشم‌ پوشید تا - بنابر بشارت‌ پیامبر (ص) - بهشت‌ نصیبش‌ شود. همین‌ امر باعث‌ شده‌ است‌ که‌ نام‌ او در انبوهی‌ از کتاب‌های حدیث‌ و ادب‌ تکرار شود. در ماجرای ردّه‌ وقتی‌ مردم‌ حضرموت‌ به‌ تحریک‌ اشعث‌ بن‌ قیس‌ از پرداخت‌ صدقه‌ سرباز زدند، امرؤالقیس‌ نه‌ تنها به‌ خویشاوندان‌ کندی خود نپیوست‌، بلکه‌ در چندین‌ نبرد بر ضد آنان‌ شرکت‌ جست‌. وی حتی‌ در مقابل‌ اشعث‌ به‌ پاخاست‌ و او را اندرز داد و از خشم‌ جانشینان‌ پیامبر (ص‌) که‌ بی‌گمان‌ بر او چیره‌ خواهند شد، ترساند. اشعار منسوب‌ به‌ او را شیخ و سندوبی‌ جمع‌ و چاپ‌ کرده‌اند. این‌ اشعار از ۸۰ و اندی بیت‌ در نمی‌گذرد و برخی‌ از آن‌ها نیز ممکن‌ است‌ از شاعرانی‌ دیگر، و به‌ خصوص‌ فندزمّانی‌ باشد. ابن‌ عساکر ۶ بیت‌ به‌ او نسبت‌ داده‌ است‌ که‌ جعلی‌ به‌ نظر می‌آید، اما از آن‌جا که‌ به‌ روایات‌ عاشقانه امرؤالقیس‌ بزرگ‌ شبیه‌ است‌، نظر را جلب‌ می‌کند. دو امرؤالقیس‌ دیگر هستند‌ که اخبار آن‌ها در هم‌ خلط شده‌ است‌: طبری از مردی به‌ نام‌ امرؤالقیس‌ بن‌ اصبغ‌ نام‌ می‌برد که‌ بر قضاعه‌ یا قضاعه‌ و کلب‌ از جانب‌ پیامبر (ص‌) امارت‌ یافت‌. هنگام‌ رحلت‌ پیامبر (ص) گروهی‌ از کلبیان‌ مرتدشدند؛ اما امرؤالقیس‌ بر اسلام‌ باقی‌ ماند. ابن‌ اثیر در پایان‌ روایت‌ خود می‌افزاید: ابوبکر به‌ او که‌ جد سکینه‌ دختر امام‌ حسین‌ (ع‌) بود، نامه‌ فرستاد. در همین‌جاست‌ که‌ دو شخصیت‌ درهم‌ می‌آمیزند، زیرا آن‌که نیای حضرت سکینه‌ خوانده‌ شده است‌، امرؤالقیس‌ فرزند عدی بود. او در روایات‌ متعدد دیگر مردی نصرانی‌ و با شوکت‌ جلوه‌ می‌کند که‌ نزد عمر آمد و اسلام‌ آورد. در همان‌ مجلس‌ نیز امام‌ علی‌ (ع‌) دختر او رباب‌ را برای امام‌ حسین‌ (ع‌) خواستگاری کرد. به‌ همین‌ مناسبت‌، بسیاری از منابع‌ با اشاره‌ به‌ فضایل‌ رباب‌، دو بیتی‌ را که‌ حضرت‌ امام‌ حسین‌ (ع‌) در محبت‌ خود به‌ سکینه‌ (ع‌) و رباب‌ سروده‌اند، نقل‌ می‌کنند. این‌ امرؤالقیس‌ پیش‌ از آنکه‌ اسلام‌ آورد، چندی اسیر بنی‌ شیبان‌ شد و در آن‌جا شجاعتی‌ از خود بروز داد و دو بیت‌ نیز سرود که‌ در غالب‌ منابع‌ تکرار شده‌ است‌. @shobhedini بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe ایا با مسافرت فضا نوردان دلیلی هست که ماه به دونیم شده؟؟؟ ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe 🔴سازمان فضایی ناسا معجزه شق القمر پیامبر را اثبات کرد. ⚪️در روایات اسلامی آمده که کفار مکه از پیامبر اسلام (ص) تقاضا کردند برای صدق دعوی خود ماه را به دو نیم بشکافد و به او قول دادند که اگر چنین نماید به دین اسلام و صدق گفتار او ایمان خواهند آورد… آن شب آسمان صاف و ماه به صورت کامل (بدر) بود، پیامبر (ص) از خداوند خواست تا آنچه را که کفار مکه از او خواسته اند به آنها نشان بدهد تا ایمان بیاورند… 🔵خداوند دعای پیامبرش را اجابت کرد و سپس ماه به دو نیم شکافته شد، نیمی در کوه صفا و نیم دیگر در کوه قیقعان در مقابل آن قرار گرفت. کفار مکه که در حال مشاهده این واقعه بودند گفتند که محمد (ص) ما را سحر کرده است، سپس گفتند اگر او ما را سحر کرده باشد نمی تواند همه مردم را سحر کند، ابوجهل گفت: “صبر کنید تا یکی از اهل بادیه بیاید و از او سوال کنیم که آیا انشقاق ماه را دیده است یا نه، اگر تایید کرد ایمان می آوریم و اگر نه معلوم می شود که محمد (ص) چشمان ما را سحر کرده است.” ✔️بالاخره یکی از اهالی بادیه به مکه آمد و این خبر را تصدیق کرد و آنگاه ابو جهل و مشرکان گفتند: “این سحر مستمر است” و آنگاه این آیات مبارک نازل شد … “اقتربت الساعه وانشق القمر …” این موضوع پایان یافت و مشرکان ایمان نیاوردند. ⚪️در یکی از نشستهای دکتر زغلول النجار در یکی از دانشگاههای انگلیس، وی در خصوص معجزه شق القمر در صدر اسلام به دست پیامبر (ص) به عنوان یکی از معجزات پیامبر (ص) که توسط ناسا به اثبات رسیده است صحبت می کرد. در این میان یکی از حاضران که به اسلام خیلی توجه و اهتمام داشت به نام “داوود موسی بیتکوک ” که در حال حاضر نیز رئیس حزب اسلامی بریتانیاست ماجرای مسلمان شدن خود را اینگونه نقل کرد: 📋“هنگامی که می خواستم در مورد اسلام تحقیق کنم یکی از دوستانم ترجمه ای از قران کریم به زبان انگلیسی را به من هدیه کرد و من نیز بطور اتفاقی آن را باز کردم و اتفاقا سوره قمر آمد. سپس شروع به خواندن کردم … و ماه شکافته شد و… وقتی به این جمله رسیدم از خود پرسیدم آیا واقعا ماه شکافته شده است؟؟! سپس با ناباوری کتاب را بسته و به کناری گذاشتم و از تحقیق درباره اسلام هم منصرف شدم و دیگر سراغ آن کتاب هم نرفتم. 🔴روزی در مقابل تلویزیون نشسته بودم و طبق معمول شبکه بی بی سی را مشاهده می کردم، برنامه ای بود که در آن مجری با سه نفر از دانشمندان ناسا متخصص در علوم فضایی مصاحبه داشت. موضوع برنامه جنگ ستارگان و صرف میلیاردها دلار در این راه و اعتراض به این موضوع بود. مجری با بیان اینکه صدها میلیون نفر در سراسر جهان از گرسنگی رنج می برند، دانشمندان را مورد انتقاد قرار داده بود و آنان هم با بیان مفید بودن این تحقیقات در مجلات کشاورزی و صنعت و غیره از این طرحها دفاع می کردند… ⚪️مجری سپس سوال دیگری را طرح می کند با این مضمون که “شما در یکی از سفرهای خود به ماه حوالی ۱۰۰ میلیارد دلار هزینه کردید و تنها خواسته اید که پرچم آمریکا را بر روی ماه نصب کنید… آیا این عاقلانه است؟؟!” در جواب این گوینده دانشمند آمریکایی لب به سخن گشوده و می گوید که: “در آن سفر، هدف ما مطالعه ترکیب داخلی ماه بوده که بدانیم چه تشابهاتی با زمین دارد و در این زمینه به موضوع عجیبی برخورد کردیم که عبارت بود از: 🔵یک کمر بندی از سنگها و صخره های تغییر شکل یافته که سطح کره ماه را به طرف عمق و به طرف سطح دیگر آن پوشانده بود و هنگامی که این اطلاعات را به زمین شناسان منتقل کردیم مایه شگفتی آنان شده و گفتند چنین چیزی امکان ندارد مگر آنکه ماه در مرحله ای از حیات خود به دو نیم تقسیم شده و سپس دوباره جمع شده باشد و به شکل اول بازگشته باشد و این نوار از صخره های تغییر شکل یافته نتیجه برخورد دو نیمه ماه در لحظه جمع شدن و به هم پیوستن دو نیمه آن می باشد. ⚪️داوود موسی بیتکوک سپس می گوید: “با شنیدن این مطلب از جای خود پریدم و گفتم این معجزه ای است که در ۱۴۰۰ سال قبل به دست پیامبر اسلام در قلب صحرا اتفاق افتاده و از عجایب روزگار این است که آمریکایی ها باید میلیاردها دلار خرج کنند تا آن را برای مسلمانان اثبات نمایند! بی شک این دین حق و حقیقت است…” ✔️به این ترتیب سوره قمر سبب اسلام آوردن این شخص شد، پس از آنکه عاملی برای دوری او از اسلام شده بود و این خود از دیگر معجزات اسلام است. https://telegram.me/joinchat/Cb6iMjzdp-M9QaU9B_Tk-w بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe ایا با مسافرت فضا نوردان دلیلی هست که ماه به دونیم شده؟؟؟ ✅◀️ پاسخ دوم : ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✔️بخش2✔️ ✔️در بخش1،مطالبی در ارتباط با تایید معجزه شق القمر توسط ناسا بیان شد.✔️ 📋و حالا در این بخش شق القمر را از دیدگاه علم زمین شناسی و فارغ از تحقیقات ناسا تحلیل میکنیم: 🔴نکات جالبی در رابطه با معجزه شق القمر مد نظرم هست که شایان ذکر است: 👈هر چند بریدگی دور ماه در منابع عمومی گسل نامیده شده اما در نگاه تخصصی این یک گسل نیست،زیرا گسل هنگامی به وجود می آید که: ✔️1-لایه های جدا از هم و متفاوت بر روی سطح وجود داشته باشد. ✔️2-لایه های سطحی بر روی بستری از سیال شناور باشند. ✔️3-سیال زیر لایه ها بر اثر فعالیت های هسته ای و اختلافات چگالی و ضریب ویژه دمایی مواد تشکیل دهنده در جریانی معنا دار باشند. (در صورتی که هیچ یک از موارد فوق الذکر در ماه وجود ندارد و در واقع ماه کره ای خاموش است. ممکن است برخی این شبهه را مطرح کنند که که شاید ماه در گذشته دارای فعالیت ها و سیالها ی درونی بوده و بعد به از سالها سردو خاموش شده است. 🔵گمانه فوق نیز رد شده است،چرا که: با فرض وجود سیال درونی در گذشته برای ماه و با فرض تکه تکه بودن لایه سطح ماه درگذشته،برای تشکیل چنین گسل عظیمی، نیازمند رخ دادن مجموعه ای از فرایند های پلیت تکتونیکی است که قطعی ترین عارضه ی آتشفشان یا بیرون آمدن ماگما خواهد بود. حال آن که تا به امروز هیچگونه آتشفشان یا ماگمای سرد شده در در ماه دیده نشده است و امکان اینکه ماگما یا آتشفشانی در گذشته بوده و تا به امروز از بین رفته باشد نیز بی معنی است، چرا که ماه اتمسفر ندارد بنا بر این هوازدگی یا خوردگی و سایش و اکسایش و انحلال در آن وجود ندارد. ⚪️از طرف دیگر در صورت وجود هرگونه فعالیت ماگمایی خروج انواع گاز ها اجتناب ناپذیر است،این در حالی است که کره ماه با وجود داشتن جاذبه،هیچگونه اتمسفری در اطراف خود ندارد.) ✔️4-طبق قوانین مکانیک سنگ و زمین ساخت ورقه ای به وجود آمدن چنین گسل عظیمی مستلزم به وجود آمدن همزمان گسل ها و رشته کوههای موازی (در فرایند های گسلزایی همگرا یا واگرا) یا گسل و رشته کوههای عمودی (در فرایند گسلزایی امتداد لغز) در اطراف گسل اصلی است که هیچ یک از این موارد تا به کنون مشاهده نشده است. ✔️5-گسل ها از محلی شروع شده و در محلی دورتر پایان می یابند.این مساله طبق قوانین فیزیکی،قطعی است.اما شکاف سطح ماه به صورت حلقه ای بسته به دور کره ماه قرار دارد! 👈نتیجه این که شکاف بزرگ روی ماه قطعا مربوط به معجزه عظیم پیامبر گرانقدر (ص) است.👉 ❤️اللهم عجل لولیک الفرج❤️ : https://telegram.me/joinchat/Cb6iMjzdp-M9QaU9B_Tk-w بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
رضا شاه بزرگ مردم پا برهنه را تحویل گرفت و با کت شلوار و کروات تحویل داد پاسخ در👇👇👇 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe رضا شاه بزرگ مردم پا برهنه را تحویل گرفت و با کت شلوار و کروات تحویل داد آخوندها مردم را با کت و شلوار تحویل گرفتند پا برهنه و بدون کلیه دارن تحویل میدهند ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe نویسندگان این متن های خیالی بهتر است جواب اسناد بی شماری را بدهند که ثابت می کند، انگلیسی ها🇬🇧 رضاخان را بر سر کار آوردند و به او مشق مبارزه با اسلام را دیکته کردند. جواب بدهند که جرم علما و صدها نویسنده و ادیب و آزادیخواه و هزاران زن عفیفی که در دوران کشته شدند، جز دفاع از و چه بود؟!😪 این خیال پردازی ها فرار به جلو نیست، بلکه تحریفی است آشکار برای خیانتهایی که حکومت به این مرز و بوم کرده است. http://yon.ir/krvz @pahlaviiran بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe پدرم به تازگی به رحمت خدا رفته است ، برای او میخواندم ، تا این که اتفاقی در سایتی خواندم که تأثیری ندارد و به او نمیرسد و به شدت نفی میکرد ! لطفاً راهنمایی نمایید ✅◀️ پاسخ: ▶️✅ @Wiki_Shobhe ✳️قبل از پرداختن به سؤال و پاسخ ، به مشکل بزرگتری باید توجه کنیم که مهم ‌تر از روح آن مرحوم و قرآن خواندن من و شما برای خیرات اموات میباشد و آن اینکه چرا باید اینترنت خدای ما و سایت‌ ها کتاب دین ما شوند ؟! چرا در قرآن و حدیث و دعا شک و تردید بکنیم ، اما هر چه در سایت ‌ها نوشته شده بود را بی‌ تردید و درنگ قبول کنیم ؟! تا آنجا که اگر یک حدیث جعلی یا ذکر من در آوردی نوشته بود ، سریع باور کرده و به دیگران نیز تجویز کنیم و اگر یک اصل مسلم یا حقیقتی را نفی کرده بود ، زود متزلزل و دلسرد گردیم !! مگر اینترنت پیامبر و کتاب و امام ما شده است ؟! مگر هر که در آن هر چه نوشت ، وحی مُنزل میباشد !؟ 1⃣این که القا کنند پس از مرگ دیگر پرونده ‌ای باز نیست ؛ باقیات الصالحاتی نیست ؛ آثار کارهای خوب و بد از بین میرود ؛ رابطه به طور کلی قطع میشود و ...، تبلیغات وهابیت است که از اندیشه کفار انگلیسی گرفته است و به نام اسلام ترویج میکند . حتی مسیحی نیز برای آمرزش امواتش دعا میکند ، یهودی هم همینطور ، منتهی کافرِ بی ‌دین ، میخواهد القا کند که پس از مرگ ، هیچی نیست . منتهی از این راه وارد میشود که او دیگر رسیده و دیده ؛ 2⃣حالا قرآن مستحبی خواندن به کنار ، مگر واجب نیست که پسر بزرگ نماز فوت شده پدرش را قضا کند ؟! مگر واجب نیست که وراث میت ، ابتدا از آن چه باقی گذاشته ، بدهی ‌‌هایش را بدهند ؟! مگر واجب نیست که اگر امانتی نزد اوست ، به صاحبش مسترد نمایند ؟! مگر واجب لازم نیست که اگر حقی بر گردن اوست ، یا ادا نموده یا رضایت و حلیّت بگیرند ؟! مگر در صورتی که در قید حال مستطیع شده بود و حج نرفته بود ، واجب نیست که به نیابتش کسی را به حج بفرستند و ...، اینها که همه واجبات دینی است و در شیعه و سنی هم فرقی ندارد ، پس اگر اثری برای میت ندارد ، چرا باید انجام شود ؟! این که فقط زحمت بی دلیل زندگان و وراث میشود ! 3⃣مگر در سوره یاسین ، آیه 12 نفرمود که من همه اعمال شما و حتی آثارش را مینویسم ؟! پس آثار هم به او میرسد ، وگرنه نوشتنش معنا ، مفهوم و فایده ‌ای نداشت . مگر فرزند مؤمن ، از آثار او نیست ، مگر خیرات مؤمن برای متوفی از آثار نیست و ... خیرات برای زنده ‌ها یا اموات ، برق گرفتگی نیست که بگوییم اگر خودش زنده نباشد و حضور نداشته باشد ، اثری ندارد. 🔸آیا ما یک دیگر را دعا نمیکنیم و به یکدیگر التماس دعا نمیگوییم !؟ 🔸به راستی چرا خدا در قرآن فرمود که حتما و حتماً هرگاه نام رسول خدا آمد ، صلوات بفرستید ؟! مگر ایشان رحلت نکرده‌ اند ؟! 🔸چرا پیامبر اکرم (ص) این همه توصیه به خیرات برای پدر و مادر نمودند ؟! 🔸چرا فرمودند هر گاه گرفتار شدید ، اگر زنده هستند به آنها خدمت کنید و اگر وفات کرده‌ اند ، برایشان خیرات بفرستید ؟! 🔸پس این همه حدیث و روایت در منابع شیعه و سنی برای چیست ؟! 🔸برای اینکه یک بهایی یا وهابی انگلیسی در یک سایت یا وبلاگ یا پیامکی آن را رد کند و ما هم قبول کنیم و یا دست کم در باور های مستند خود شک کنیم ؟! 4⃣پس به این عبادت و خیرات بزرگ خودتان ادامه دهید و مرعوب این وسوسه ‌های شیطان ‌ها نشوید . نمیخواهند شما قرآن بخوانید ؛ نمیخواهند شما به آخرت ایمان داشته باشید ؛ نمیخواهند در شما محبتی ، اگر چه به پدر ، پس از مرگش باقی بماند ؛ نمیخواهند احساس تداوم ارتباط کنید ، اما چرا ، آیا نگران شما و قرآن خواندن و خیرات و یاد پدر و مادر کردن شما هستند ؟! اصلا و ابدا ؛ بلکه ، نمیخواهند به اهل عصمت (ع) محبت داشته باشید و احساس هرگونه ارتباطی کنید . مسئله این است و بس ؛ نه اینکه نگران خیراتِ قرآن خواندن شما هستند . از اینجا شروع میکنند که به آنجا برسند . تا بگویند زیارت و دعا و توسل و توجه و نذور و خیرات و ... برای آنها نیز کار عبث و بیهوده ‌ای است ، چون دیگر مرده ‌اند . اما شما با خدایی سر و کار دارید و بندگی ‌اش را میکنید که نمرده و نمیمیرد. ♦️کانال شبهات اعتقادی و سیاسی : https://telegram.me/joinchat/AojQL0BS1oqEzXcUYUJ2Sg http://www.x-shobhe.com/shobhe/6914.html بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe بعد از مرگ چه اتفاتی برای انسان خواهد افتاد؟ انسان در روند تکامل آموخت که بر قسمت اعظم رویدادهای اطراف خود مسلط است، الا بر پدیده مرگ،آموخت که در برابر مرگ تسلیم مطلق است..... این ناتوانی و عجز باعث شد که برای خود توهماتی را بیافریند،مثلا به این فکر کند که بعد از مرگ نیز هنوز زنده است و به شکلی دیگر به حیات خود ادامه می دهد... حل این مساله به این شکل به انسان توانایی داد تا کمتر از مرگ در هراس باشد.... اگر می خواهید واقعا بدانید که بعد از مرگ چه اتفاقی برای شما می افتد به این فکر کنید که قبل به از به دنیا آمدن چه اتفاقی برای شما افتاده بود... می خواهید بدانید که پاسخ علم به این سوال چیست، به جسد یک گربه در حال تجزیه نگاه کنید تا ببینید چه اتفاقی برای همه ما می افتد.... این پاسخ برای شما دردناک است می توانید تصور کنید که پس از مرگ اتم های کربن و ازت تشکیل دهنده بدن شما توسط یک شاخه گل رز جذب شده و این اتم ها وارد یک سلول گیاهی می شوند،شاید آن گیاه را هم گاوی بخورد و این اتم ها را جذب کند،آن گاو را هم انسانی بخورد و آن اتم ها وارد بدن انسان دیگری شوند.... اما سوالی که واقعا موجود است این هست که آیا واقعا همه مسائل زندگی خود را حل کرده اید که اکنون به فکر حل مسائل بعد از زندگی افتاده اید؟ بهتر نیست وقت و انرژی خود را برای تولید جهانی بهتر مصروف کنید تا اینکه به فکر بازسازی جهانی دیگر باشید؟ ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe 💥اگر دقت نمایید ، این سؤال جدیدی نیست ، از همان ابتدا ، کسانی که حیات اخروی را باور نداشته و تکذیب میکردند ، فقط همین یک جمله را میگفتند ، دانشمندان ماده‌ گرای امروز ، دقیقاً همان سخنی را میگویند و همان استدلالی را میآورند که انسانهای عصر جاهلیت عنوان میداشتند ؛ (الصافات، 16) ♦️مبدأ و معاد : توجه به این نکته ضروری است که نه تفکر و شناخت مبدأ "توحید" ، بدون شناخت و اعتقاد به "معاد" ، درست است و حاصل معقولی دارد ؛ و نه تفکر به "معاد" ، بدون شناخت و باور به "توحید" ، به نتیجه‌ ی منطقی میرسد. فرض کنید که شخصی گمان کند که چه روح داشته باشد و چه نداشته باشد ، این خودش و روحش و جسمش هست که زنده میکند، میمیراند ، بر می‌ انگیزد ، زنده میکند ، رجعت میدهد و به نتیجه میرساند ! این یعنی "تفکر در مورد فعل ، منهای فاعل" . بدیهی است که اگر کسی خودش را "فاعل" ببیند ، به همین مشکلات فکری میرسد که اگر روح هست ، پس مغز چه میشود و اگر مغز هست و میپوسد ، پس حشر و رسیدن به نتایج چه میشود و .. ♦️روح و جسم : اصل وجود آدمی، "روح" اوست ؛ شما وقتی گویید: "من"، به خودتان اشاره میکنید و نه به تک تک اعضای بدنتان . از این رو وقتی به اعضا اشاره دارید نیز میگویید : «دست من ؛ پای من ؛ چشم من و ..» ؛ چنانکه میگویید : فرزند من ، خانه‌ ی من ، پول من ، رفیق من و ... ؛ بنابراین ، هر کدام از آنها وجود و شاکله‌ ی مستقل و مشخصی دارند و رابطه‌ ی روح و جسم ، رابطه‌ ی "شخص با ابزارش" میباشد ، با این تفاوت که بیشترین تعلق روح ، به بدن خویش است . روح (جان ، قلب و وجود آدمی) ، عوالم متفاوتی را سیر کرده و میکند و برای درک و شناخت هر عاَلمی ؛ ابزار متناسبی به او داده شده است . همانگونه که در این عالَم ، با گوش رنگ را تشخیص نمیدهد و با چشم بو را استشمام نمینماید ، با قوه‌ ی لامسه فهم نمیکند ، با قوه‌ ی چشایی ، معقولات و ریاضیات را یاد نمیگیرد و ... ⬅️بنابراین ، برای حیات گذرای روح (من ، جان ، شخص) در پایین‌ ترین عالَم (دنیا = دنی) ، که از سنخ ماده و جرم میباشد ، به او ابزار بدن نیز داده شده است . پس این روح است که میبیند ، به وسیله‌ ی چشم ؛ روح است که میشنود ، به وسیله گوش ؛ روح است که اراده میکند از نقطه ‌ای به نقطه‌ ی دیگری برود ، به وسیله پا ؛ روح است که توجه و تفکر میکند ، نقش را در حافظه (وجود) ثبت میکند و از آن استفاده میکند و .. ، به وسیله مغز. ♦️حافظ: در عین حال ، "حافظ" خداوند متعال است ، نه روح یا جسم ؛ چنان که "مالک" و "ربّ = صاحب اختیار و تربیت کننده‌ ی امور" ، خداوند متعال است ، نه روح یا سلولهای مغزی . و البته که فعل خدا ، علیمانه و حکیمانه و منضبط میباشد ، وگرنه هیچ علمی قابل کشف و فهم نبود . چنانکه امروزه دریافته‌ اند که هیچ چیزی به طور کلی "معدوم" نمیشود ، حتی در نظام طبیعت نیز همه چیز "ثبت" میگردد ؛ تصویری که جَنین در رَحم مادر داشته در ذهنش (سلولها) باقیست ، اگرچه به بایگانی دراز مدت رفته و هر کسی نمیتواند به راحتی دسترسی یابید ؛ نور یا صدا ، همچنان امتداد دارند ، اگرچه دستگاه‌ ها و رادارهای بدن ما ، نتوانند امتداد آن را نیز درک کنند ؛ بدن انسان هر چه بپوسد ، دی‌ ان ‌ای (DNA ) آن باقی میماند و در آن تمامی اطلاعات مربوط به آن شخص ثبت شده است و ...
⬅️بنابراین ، خداست که زنده میکند ؛ خداست که بدن را خلق میکند ؛ خداست که به آن روح میدمد ؛ خداست که آن را ربوبیت میکند ؛ خداست که میمیراند و خداست که زنده و حشر میکند ؛ و در نتیجه اوست که در این چرخه ، همه را باز میگرداند ؛ چنانکه فرمود : به هنگام مرگ ، فرشتگان مأمور به مرگ ، انسان را تماماً تحویل میگیرد و به عالم دیگر و محضر علیم منتقل میکنند . (السجدة، 11) ؛ (الجمعة،) ☑️پس ، ثبت کننده ، نگهدارنده ، زنده کننده ، بازگشت دهنده و ... ، همه خداست ، نه روح یا سلولهای مغزی ؛ و البته مکانیسم دارد . مانند تمامی موجودات و امور دنیا و حیات مادی . هیچ چیزی در این عالم ، خودش خود را به وجود نیاورده است ، و هیچ چیزی نیز به خودش واگذار و رها نشده است . لذا نفرمود : روح و جسم ، خودشان زنده میشوند ، خودشان میمیرند، خودشان ثبت میکنند و ... ؛ بلکه فرمود : 🌼«إِنَّا نَحْنُ نُحْيِي الْمَوْتَى وَ نَكْتُبُ مَا قَدَّمُوا وَآثَارَهُمْ وَكُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْنَاهُ فِي إِمَا إمَامٍ مُبِينٍ» (یس، 12) ✏️ترجمه : ماييم كه مردگان را زنده می‏كنيم و آنچه كرده ‏اند و آنچه از آثارشان بعد از مردن بروز میکند همه را مینويسيم و ما هر چيزى را در امامى مبين (آشکار) برشمرده ‏ايم. @Sho1bahat بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا وقت شنیدن نام امام زمان از جامون بلند میشیم و دست رو سر میزاریم ✅◀️ پاسخ: ▶️✅ @Wiki_Shobhe میرزای نوری می نویسد: "در خبری از امام صادق نقل شده روزی در مجلس امام صادق نام حضرت مهدی برده شد امام صادق به سبب تعظیم واحترام از جا برخاست" 📔نجم الثاقب در روایتی آمده است که دعبل خزاعی بعد از آنکه ابیاتی راجع به حضرت مهدی نزد امام رضا خواند حضرت از جا برخاست 📔منتخب الاثر از امام صادق سوال شد چرا هنگام شنیدن نام مهدی از جای خود بر میخیزیم حضرت فرمود: "چون غیبتش طولانی است وامام از شدت محبتی که به دوستان خود دارد هرزمان که شخصی اورا یاد کند نگاهی به او میکند وسزاوار است که یاد کننده به جهت احترام از جای خود برخیزد واز خدا تعجیل فرج ایشان را خواهد" 📔منتخب الاثر @Tahzibe_nafs بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe دقت کردین چرا میگن خواب مومن عبادته ؟ چون مومن اگر بیدار باشه میره دنبال اختلاس کردن ،صیغه كردن و کلاه گذاشتن سره ملت!!!!! باید خواب باشه تا دنیا در آرامش باشه..پس بخواب مومن ، بخواب که ثواب داره عزیزم... بخواب قربونش... بخواب.... لا لا لا پیش پیش پیش ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe این پست خیلی ارزش پرداختن نداره اما نکاتی هست که عرض میکنم. نکته اول:افرادیکه دنبال گذاشتن سر ملت مومن نیستند!😕 نکته دوم:مومن باید باشه (آگاه باشه)اگر مسلمانی نسبت به مسایل جهان اسلام از هر حیث بی تفاوت باشه اسمش مومن نیست! نکته سوم :صیغه کردن مربوط به شرایط خاصه و هیچ کجا به همه افراد توصیه نمیشه! (که ما قصد پرداختن به این مقوله رو در نقد این پست نداریم) اگر افرادی دارای شرایط انجام ازدواج موقت باشن خبط نکردند!حکم الهیه و اسلام سلیقه ای نیست که هر کجا به مذاق ما خوش نیامد احکام رو زیر سوال ببریم!هر حکمی دارای شرایطیست.. نکته چهارم:برخی افراد از برخی احکام استفاده ابزاری میکنند و سو استفاده. اشکال از اسلام نیست اشکال از خود افراده بارها گفتم اسلام رو با اسلام بسنجیم نه با افراد.. اگر افراد رفتارشون با اسلام سنخیت داشت و دینشون سلیقه ای نبود،اونوقت افراد هم میشن معیار،اما اگر از دستورات شارع مقدس سو استفاده کردند و به دین ضربه زدند در قالب دین هرگز ملاک سنجش اسلام نیستند.. نکته پنجم:این همه روایت درباره و تحجد مومن☺️ پیامبر صلوات الله فرمودند:👇🌸 «وَ مِنَ الَّیلِ فَتَهَجَّدْ بِهِ نَافِلَةً لَّک» در اینباره روایات زیادی داریم. @S_Talebi @Suspicion بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe علی برخلاف ادعاهای صرفا مکتبی و مذهبی، فردی ثروتمند بود بطوریکه تنها از راه نخلستانهای خود سالانه 40 هزار دینار درآمد داشت. ( تاریخ اسلام شناسی، علی میرفطروس باستناد به تجارب السلف ص 13). این پولهای قارونی که در دوران حاکمیت اسلام ناب محمدی رشد چندین برابر داشت، توانست در کنار مکتب خونریز ذوالفقار، نقش عمده ای در ترویج اسلام ایفا کند. علی بر این اعتقا د بود که ما [مسلمانان] عقیدهایمان را بر شمشیرهایمان حمل می کنیم ( به نقل نهج البلاغه ) ❇️ پاسخ ❇️ 🆔 @wiki_shobhe 🔺نویسنده تلاش دارد تا نشان دهد که ثروتمند بودن منافی زهد و تقوا است! یعنی پیش فرض متن این است. البته او مطمئنا نمی تواند با هیچ آیه قرانی این ادعا را ثابت کند که جمع کردن ثروت به خودی خود امری مذموم است. بلکه جمع آوری ثروت از راه غیر مشروع امری نامذموم است. آنچه را هم که نویسنده با عنوان ثروت قارونی یاد می کند یک کار هدفمند است که حضرت امیر را با قارون مقایسه کند. درحالی که در اموال حضرت امیر یک درهم حرام وجود ندارد و هرکس ادعایی در این زمینه دارد، می تواند آن را بیان کرد. حضرت امیر همان کسی است که در روز نخست خلافتش می گوید اموال غیر شرعی را از کابین زنان هم در می آورد و با کسی شوخی ندارد. نویسنده در متن ادعا می کند این پول ها در ترویج اسلام موثر بوده ولی هیچ شاهد مثالی برای حرفش نمی اورد. پس چرا باید حرف او را باور کنیم؟ در کجای تاریخ آمده که حضرت علی به فلان کس پول داد تا مسلمان شود؟ از طرفی حضرت به تواتر در تاریخ اثبات شده که غذایی سخت می خورد و لباسی نه چندان خوب می پوشید. در روایات متعدد آمده که کفش ایشان همیشه پینه دوز بود. پس آن پول ها چه شد؟ پاسخ از نظر ما مشخص است. علی به کسی که همواره حامی یتیمان بود مشهور بود و در تاریخ نداریم که فرزندان او هم رفتاری مشابه ثروتمندان داشته باشند و پس معلوم شد که این پول در کجا هزینه شده است. نویسنده در آخرین خط هم متنی را به نقل از نهج البلاغه می آورد که چون آدرس دقیقی ندارد نمی توان آن را به عنوان شاهد مثال قبول کرد. http://yon.ir/7AqO 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe پس از درگذشت محمد و فاطمه الزهرا ، علی شروع به گسترش حرمسرای خود کرد بطوری که بنا به کتاب « زنان محمد» نوشته عمادزاده که از منابع معتبری یاری جسته بالغ بر 30 زن و تعداد زیادی کنیز را در حرمسرای خود جا داده بود. بقول غزالى آن حضرت در شمار مردان كثیرالازدواج تاریخ است. زنان دائمه علی كه نامشان در تاریخ مانده جز زنانى كه نامشان برده نشده و جز كنیزان كه از برخى از آنها فرزندانى بجاى مانده عبارتند از: فاطمه زهراء، خوله بنت ایاس حنفیه، لیلى بنت مسعود نهشلیه، اسماء بنت عمیس، فاطمه بنت حزام مكناة به امّ البنین، ام سعید بنت عروة بن مسعود ثقفى، امامه بنت ابوالعاص بن ربیع. ❇️ پاسخ ❇️ 🆔 @wiki_shobhe نویسنده در این متن می خواهد نشان دهد که نعوذبالله حضرت علی فردی هوسران بوده است. این درحالی است که از منابع معتبر تنها 4 همسر دیگر برای حضرت علی اثبات شده و نام آنها هم به این شرح است: امامه، اسماء بنت عمیس، لیلی التمیمی و ام البنین. هرچند که برخی منابع این تعداد را افزایش می دهند ولی برخلاف اظهارات نویسنده هیچگاه حرمسرایی برای آن حضرت وجود نداشت چون قران کریم داشتن بیشتر از 4 زن را ممنوع کرده است. از طرفی حتی اگر بپذیریم که تعداد همسران حضرت در طول عمرشان بیشتر از 4 نفر در مجموع بوده است، دلایلی وجود دارد که بحث هوسرانی را منتفی کند. از جمله اینکه برخی از همسرانی که برای حضرت امیر شمرده اند، اسیران جنگی بوده اند که اگر ایشان، آنها را به مقام همسری ارتقا نمی داد در وضعیت وحشتناکی قرار می گرفتند. توجه داشته باشید که داریم درباره هزار و چند صد سال پیش صحبت می کنیم که نه تامین اجتماعی وجود دارد و نه سازمان های حمایت از قشرهای آسیب پذیر! همچنین برخی از ازدواج های حضرت امیر با کسانی بوده که مشخصا تنها جهت حفظ شخصیت آنها در دوران پیری با آنها ازدواج صورت گرفته است. از جمله آنها اسما بنت عمیس است. اسما ابتدا همسر جعفر طیار بود و بعدها همسر ابوبکر شد و سپس همسر حضرت امیر شد. مشخصا او در زمان ازدواج با آن حضرت سن بالایی داشته است و حتی احتمالا سنش از حضرت هم چندین سال بالاتر بوده است. فرد هم مانند امامه با توصیه خود حضرت زهرا در هنگام وفات به ازدواج حضرت علی درآمده است. امامه نوه حضرت رسول از دخترشان زینب است. نکته دیگر هم این است که حضرت امیر در زمان حیات حضرت زهرا جز ایشان با کسی ازدواج نکرد که این خود نفی ادعای نویسنده است. همچنین ادعای نویسنده درباره غزالی و سخنش درباره ازدواج های حضرت علی را جایی ندیده ام و چون سندش را هم قرار نداده، بعید است کلا وجود خارجی داشته باشد. http://yon.ir/7AqO 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe علی پس از مرگ پیامبر اسلام، علی رقم کش و قوسهای 6 ماهه با خلیفه اول مسلمانان (ابوبکر)، بیعت کرد. در زمان خلیفه دوم (عمر) ، با ازدواج دخترش با عمر موافقت کرد تا بتواند در معادلات سیاسی نقش بازی کند. در همین راستا بود که در هنگام لشکرکشی مسلمانان به ایران، بعنوان یکی از مشاوران نزدیک عمرعمل کرد. پس از ترور عمر بدست فیروز ابولولو ایرانی و روی کار آمدن خلیفه سوم (عثمان)، بارها با وی بمخالفت پرداخت و پس از کشته شدن عثمان بدون در نظر گرفتن رای « اهل اجماع » بر کرسی امپراطوری اسلام تکیه زد. ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe در بی سوادی و یا کم سوادی نویسنده این شبهات درج همین چند خط به نظرم کافی است. اولا بیعت حضرت علی با ابوبکر قطعی نیست. دوما کسانی که قائل به بیعت هستند هم مدت زمانش هم از یک ماه شمرده اند تا حتی یک سال! اما درباره دوران عمر. با فرض اینکه واقعا عمر با ام کلثوم دختر حضرت علی ازدواج کرده باشند (برخی منابع شیعه منکر این ازدواج هستند و برخی هم ام کلثوم را دختر خوانده حضرت می دانند و خلاصه در اینجا بحث زیاده که واردش نمی شیم) این ازدواج در آخرین سال حیات عمر اتفاق افتاده (این مسئله قطعی است) و هیچ ارتباطی با معادلات سیاسی که نویسنده ادعا کرده ندارد. در ثانی خود عمر از همان ابتدای کار خود بارها خطاب به حضرت علی می گفته که اگر جایی اشتباه کرده به او بگوید چون حضرت علی را داناترین مردم می دانسته است. جمله مشهور عمر درباره حضرت علی آنجاست که گفت اگر علی نبود عمر هلاک می شد. البته نویسده استثنائا در بحث مشاوره حضرت علی به عمر در فتح ایران و سایر نواحی درست می گوید. چراکه این فرموده قران است که وَتَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْبِرِّ وَٱلتَّقْوَىٰ ۖ وَلَا تَعَاوَنُوا۟ عَلَى ٱلْإِثْمِ وَٱلْعُدْوَٰنِ. بی شک حضرت علی در کارهای خیر شرکت می کرده و در آنها مشاوره می داده است و این اصل وحدت اسلامی است. در آیه شریفه مُحَمَّدٌ رَسولُ اللَّهِ ۚ وَالَّذینَ مَعَهُ أَشِدّاءُ عَلَى الكُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم هم این مسئله را می بینیم که قران مجید می فرماید اران محمد برابر یکدیگر مهربان و برابر کافران سختگیر هستند. قطعا علی با قران است و قران با علی. در ادامه شبهه نویسنده به طرز ناشیانه ای ادعا می کند حضرت امیر با عثمان مخالف بوده است! این درحالی است که حضرت علی آنقدر در حفظ جان عثمان تلاش می کند که در خطبه 235 می گوید «به خدا قسم به اندازه‌ای از او دفاع کردم که ترسیدم آلوده به گناه شده باشم.» حضرت امیر حتی در یورشی که به منزل عثمان می شود، فرزندان خود را جهت حفاظت از او به کاخ حکومتی می فرستد و به عثمان آب می رساند ولی بعد از مدتی خود عثمان ترجیح می دهد که این کمک ها قطع شود و سرانجام این مسئله به کشته شدن عثمان انجامید. البته حضرت علی قطعا انتقاداتی را نسبت به شیوه کار عثمان داشت و این مسئله را در جای جای نهج البلاغه و سخنان ایان می بینیم ولی به قول شهید مطهری در کتاب سیری در سیره ائمه اطهارع ص 24 ـ 25، حضرت علی(ع) با روش عثمان مخالف است. در عین حال مخالف است که باب خلیفه کشی باز شود. نمی خواهند خلیفه را بکشند که باب فتنه ها بر مسلمانان باز گردد.
آخرین خط این شبهه ابلهانه، آنجایی است که نویسنده مدعی شده علی (ع) بدون رای اهل اجماع خلافت را برعهده گرفت! واقعا آدم از میزان وقاحت این خط نمی دنه چی بگه. مسلم تاریخی را نویسنده رد کرده است. مسلم تاریخی این است که مردم به منزل آن حضرت یورش می آورند تا ایشان خلافت را قبل کنند اما ایشان نیم پذیرند و در نهایت او را تهدید به قتل می کنند تا ایشان قبول مسئولیت می کنند و همان جا شروطی هم درباره بیت المال و حق و حقوق می گذارند که در خطبه های نهج البلاغه موجود است. از طرفی باید از این نویسنده کم سواد پرسید اهل اجماع از نظر او چه کسانی هستند؟ حضرت امیر در نامه ای خطاب به معاویه (نامه6 نهج البلاغه) می فرمایند: «این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است» از طرف دیگر در روایتی در انساب و الاشراف، خود حضرت امیر بیعت و خلیفه شدن و حق رای داشتن در این زمینه را به اهالی بدر اختصاص می دهد. ایشان در آن روایت می فرمایند که از اهالی بدر کسی نیست که با او بیعت نکرده باشد. (انساب الاشراف، الجزء الرابع، صص ۵۶۰ _ ۵۵۹، ش ۱۴۱۹٫). این ادعای کذب نویسنده وقتی مطرح است که با هر شاقول دموکراسی هم بخواهیم اندازه بگیریم، انتخاب حضرت علی به عنوان خلیفه دموکرات ترین حالت ممکن در آن دوره و زمان بوده است و نه تنها مردم بلکه خواص هم در این بیعت عمومی شرکت داشتند. http://yon.ir/7AqO 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe با قدرت گرفتن علی، اختلافات بین وی و معاویه بر سر قدرت و گسترش قلمرو بالا گرفت بطوری که جنگهای بس خونینی درگرفت. این اختلافات سرانجام وقتی که هیچ یک از دو گروه به اطاعت دیگری نیامد، با نگارش نامه ی که معاویه به علی نوشت پایان یافت. معاویه در این نامه خطاب به علی نوشت: « اگر مایل هستی عراق از آن تو باشد و شام از آن من، و شمشیر از این امت برداری و خون مسلمانان را نریزی. » این پیشنهاد را قبول کن. علی این پیشنهاد را پذیرفت و پس از آن معاویه با سپاهیانش در شام و اطراف آن به حکومت و گرفتن خراج مبادرت کرد و علی نیز در عراق حکومت نمود. ( به نقل از زیادبن عبدالله ، تاریخ طبری، جلد ششم، ترجمه ابولقاسم پاینده) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe نویسنده به طرز زیرکانه ای وانمود می کند که جنگ میان حضرت امیر و معاویه بر سر قدرت بوده است. این درحالی است که معاویه به ناحق خون عثمان را از علی (ع) مطالبه می کرد و این درحالی بود که ایشان نه تنها دستی در خون عثمان نداشتند بلکه تلاش کرد تا او کشته نشود. با این حال نویسنده با ادعای توافق حضرت علی با معاویه می‌گوید که این دو توافق کردند تا معاویه برای خودش خراج بگیرد و حکومت خودش را داشته باشد. او سندش را به طبری وصل می کند که لازم نیست بگویم که چقدر بی اعتبار است و البته بعید می دانم اصلا چنین چیزی در طبری هم باشد. با این همه لازم است که به نویسند یادآور شوم که حتی با فرض وجود این مطلب در طبری بازهم یک جای کار می لنگد! توافق یعنی عهد و پیمان و علی (ع) جز در حکمیت و انتخاب ابوموسی هیچ عهدی با معاویه نکرد. گویا نویسنده کم سواد ما نمی‌داند که حضرت علی زمانی به شهادت رسیدند که آماده یورش مجدد به معاویه و نابودی او را داشتند و بی شک علی کسی است که از او حتی یک عهد شکنی در تاریخ ثبت نشده است http://yon.ir/7AqO 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe در جریان جنگهای ما بین علی و معاویه و کشتارهای عقیدتی در سرزمینهای تحت کنترل آنان، کینه و انتقام در بسیاری از خانواده های داغدار و گرایشات مخالف رشد کرد و بسیاری از آنان شروع به فعالیت سازمانیافته مخفی نمودند. یکی از این گروهها که از هواداران خوارج محسوب می شدند به این نتیجه رسیدند که علل اصلی سقوط اسلام و کشتارها عقیدتی، وجود رهبران ضلال است که روزگار خوش را از مردم گرفته اند. در این راستا آنان تصمیم گرفتند که حاکمین جبار را ترور کنند. سه نفر به نامهای ابن ملجم، برک بن عبدالله و عمر بن بکر مامور شدند که هر یک به ترتیب امام علی، معاویه و عمروبن عاص را ترور کنند. روز مقرر شده برای این کار هفتم رمضان تعیین شد. هریک با شمشیرهای زهرآگین بسوی رفتند تا ماموریت خود را در روز مشخص شده انجام دهند. برک بن عبدالله و عمر بن بکر به دلایلی نتوانستند سوژه های خود را معدوم سازند ولی ابن ملجم که خود را به کوفه رسانده بود توانست با یاری یکی از دوستان همفکر خود بنام شبیب ضربت کاری را به پیشانی امام علی وارد سازد. بعد از ضربت، ابن ملجم را نزد امام علی بردند و علی از او پرسید چرا چنین کردی؟ ابن ملجم گفت: شمشیرم را چهل صبحگاه تیز کردم و از خدا خواستم که بدترین و پست ترین مخلوق خدا را با آن بکشم. علی گفت: خود نیز با آن کشته می شوی که بدترین مخلوق خدای. (تاریخ طبری، ص 2681) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe نویسنده کم اطلاع خوارج را به سازمان های مخفی تشبیه می کند و معتقد است که جنگ های میان حضرت علی و معاویه در ایجاد کینه میان مردم نقش داشت و این درحالی است که همگان ماجرای حکمیت را می دانند و نیاز نیست که تاریخ را مجددا ورق بزنیم. البته از این هم می گذرم که اساسا لفظ سازمان مفهومی نوین است و اساسا استفاده از آن برای یک حادثه تاریخی 1400 ساله صحیح نیست. در ادامه این متن نویسنده می گوید که خوارج خواستند حاکمان جبار را از بین ببرند و با زیرکی خاصر حضرت علی، معاویه و عمرو بن عاص را هم شان قرار می‌دهد. این درحالی است که آنچه که باعث شد خوارج به فکر ترور سه فرد یاد شده بیافتند نه جبار بودن همگی آنها بلکه به زعم آنان کافر بودن حضرت علی، نیرنگ عمروبن عاص و دروغگویی معاویه بود. 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe امام علی در نبردی بنام « لیله الحریر» چیزی بالغ بر تن 500 تا 900 نفر کشت. ( منتهی الامال ، جلد اول، ص 153) ❇️ پاسخ ❇️ 🆔 @wiki_shobhe نویسنده بی سواد حتی نمی داند لیله الهریر را اینگونه می نویسند! روز هفدهم ماه صفر سال 37 هجری در اواسط جنگ صفین جنگ سختی میان لشکر حضرت علی و معاویه در گرفت. در جنگ صفین برخلاف ظاهری که نویسنده تلبیس گر درست کرده قتل عام یا چیزی شبیه نسل کشی و کشتار جنگی در کار نبوده است. در این جنگ تعداد زیادی از دو طرف کشته شده و آمار و ارقام مختلفی در کتب تاریخی درباره آن ذکر شده است. در این جنگ لشکر حضرت علی پیروز شد و فردای این شب عمروبن عاص و معاویه قرآن بر نیزه کردند و باقی ماجرا ... نام لیله الهریر به این دلیل انتخاب شده که در آن شب تماما صدای ناله و زد خورد شمشیرها شنیده می شده و کلمه هریر در عربی به معنای زوزه است. لازم نیست که بار دیگر بگوییم که جنگ صفین را هم حضرت علی به راه نیانداخت و تا جایی که شد، تلاش کرد معاویه را از جنگ دور نگه دارد. ایشان حتی در این جنگ هم اولین تیر را نینداخت تا دشمن آغاز گر جنگ باشد. 🇮🇷 کانال "ویکےشبهہ" کانال جامع شبهات و شایعات فضاے مجازے🇮🇷 ☆○═════════┅ 📲 کانال ✅ ویکی شبهه ✅ در ایتا👇 🆔 https://eitaa.com/Wiki_Shobhe 📲کانال 🇮🇷 ویکےشبهہ 🇮🇷 در تلگرام:👇 https://telegram.me/Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe عبدلله خررمی با 70 نفر از همراهانش از بیم جان به دژی پناه برد. به دستور امام علی، دژ به آتش کشیده شد که در جریان آن تمامی این افراد زنده زنده در آتش سوختند؛ بطوری که بوی گوشت بریان شده این انسانهای نگون بخت در هوا پخش و مردم را آزار داد. (علی مرزی نامتناهی، حس صدر، ص 199) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe کتابی به اسم علی مرزی نامتناهی وجود ندارد. یک کتاب از مرحوم حسن صدر با نام مرد نامتناهی وجود دارد که نه کتاب رفرنسی است و نه آن خدا بیامرز صاحب مطالعات عمیق اسلامی بوده اند. مرحوم صدر وکیل بوده اند و این کتاب را هم در اواسط دهه 30 نوشته اند و با جایزه آن مدرسه ای ساخته اند. این کتاب نه یک منبع دینی است و نه از اعتبار روایی بالایی برخوردار است. اگر چنین چیزی صحت داشت یا در منبع حتی نسبتا معتبرتر و قدیمی تری وجود داشت، نویسنده به خود زحمت می داد و از آنجا رفرنس می داد نه کتابی که حتی نامش را درست نمی داند. و اما درباره عبدالله حضرمی (البته اگر منظور نویسنده همو بوده باشد) در اواخر عمر حضرت علی (ع) احتمالا می‌دانید که شبیخون ها و غارت هایی از سوی معاویه و فرماندهانش به سرزمین های تحت حاکمیت حضرت علی می شد . عبدالله حضرمی از فرماندهان معاویه جهت جداسازی بصره از حکومت آن حضرت وارد این شهر می شود و با برخی کسان هم هماهنگی های لازم را انجام می دهد. ظاهرا در این دوره ابن عباس بصره را به دلیلی ترک کرده بوده و عبدالله بر همین اساس زمان را مغتنم می شمارد. در این بین زیاد ابن ابیه هم که والی حضرت بود، بصره را ترک می کند و به حضرت نامه ای می نویسد و ماجرا را شرح می دهد. آن حضرت نماینده ای به سمت عبدالله می فرستد ولی بعد از مدتی آن نماینده را شبانه به قتل می رسانند. بعد از مدتی حضرت فرد دیگری را می فرستند که نامش جاریه بن قدامه است. او مدتی را با عبدالله نبرد می کند و در نهایت او و همراهانش را مجبور می کند به قلعه ‌ای عقب نشینی کنند. فرمانده حضرت علی برای بیرون کشیدن این گروه فراری مجبور به روشن کردن آتش می شود تا بلکه به واسطه آن عده ای خارج شوند والبته بخش زیادی از افراد حاضر در دژ از آنجا خارج می شوند و توبه می کنند ولی عبدالله و برخی همراهانش ترجیح می دهند که در دژ بمانند و کشته شوند. حالا این ماجرا چه ارتباطی با حضرت علی دارد، الله اعلم! این ماجرا در بصره رخ داده و حضرت علی در کوفه بوده است. پس دستور این آتش را حضرت نداده بودند. در ثانی بازهم اینجا یک مغلطه وجود دارد و مشخص نیست که چرا اصلا به این توجه نمی شود که اگر یک فرد توطئه ای می کند تا ناحیه ای را از یک کشور جدا کند و حتی به او فرصت تسلیم داده می شود و البته او دستش به خون نماینده و سفیر هم آغشته است، بازهم باید او را با بقیه یکی دانست؟ آیا انصاف حکم نمی کند که نویسنده شبهه را معاند شخصی با حضرت علی بدانیم؟ 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe بعد از مرگ محمد پیامبراسلام، عده ای از مردم قبایل از اسلام برگشتند و عوامل پیامبر اسلام را کشتند و از شادی مرگ محمد به زنانشان فرمودند که دستان خود را حنا بگذارند. ( قصص النیا نیشاپوری، ص 455) . ابوبکر ، عمر و علی بفوریت دستور دادند که هر که از دین برگشته، گردن زنند و با آتش بسوزانند و زن و بچه اشان را به اسارت برند (تاریخ طبری، جلد 4 ص 1379، 1380، 1394 ، 1407 و جلد 6 ، ص ص 2420 و 2665) . در جریان این کشتارها، شمشیرهای خالد ابن ولید و امام علی برنده تر از دیگران عمل کرد. تاریخ طبری درباره ی کشتارهای « خالد بن ولید» می نویسد: » آنانکه دست رنگ کرده بودند و شادی و شعف در اثر درگذشت پیامبر اسلام نشان داده بودند همه را بکشت و به آتش بسوخت و فرمود تا سرهایشان گرد کنند و پایه دیگ کنند و آتش در تن های ایشان زد و همه را بسوخت». همین کتاب در مورد نقش علی در سوزاندن اجساد مردم در جریان این کشتارها می نویسد: » علی تنهای آنان را در آتش سوزاند و خاکستر نمود.» (تاریخ طبری، جلد چهارم ص ص 1380 و 1464 و جلد ششم صفحات 2420 تا 2265) ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe پاسخ به ادعاهای فوق به این شرح است: 1- بر طبق روایت صحیح از پیامبر (ص) ایشان از آتش زدن محکومان نهی کرده و فرموده اند این وسیله عذاب الهی است و انسان ها نباید با این وسیله کسی را بکشند یا عذاب دهند. 2- امام علی (ع) بی شک برخلاف سنت پیامبر عمل نمی کند و قطعا ایشان دست به این کار نمی زند. 3- حکم ارتداد برای مرتدی که با مسلمانان جنگ مسلجانه می کند مشخص است. 4- نویسنده می گوید خالد و علی در کشتارها خیلی بی رحم بودند و شاهد مثالش از خالد است. به این چه می گویند؟ فرار رو به جلو؟ آیا نه این است که نویسنده چیزی از حضرت علی پیدا نکرده و به همین دلیل چیزی برای خالد را جایگزینش کرده است؟ گفتنی است که حضرت رسول (ص) هم در زمان حیات خود بابت رفتار تند و عصیان های شخصی خالد از رفتار او برائت جسته بود و جناب عمر هم در دوره خلافت خود خالد را برکنار و ابوعبیده جراح را جایگزین او به همین دلیل کرد. این اولین اقدام عمر در دوران خلافت خود بود. مشهور است که عمر بعد از ماجرای خالد و مالک ابن نویره که در همین جنگ های رده بود به ابوبکر پیشنهاد برکناری خالد و حتی سنگسار او را داد ولی ایشان نپذیرفت. 5- تاریخ طبری به هیچ وجه منبع موثقی به تنهایی نیست. 6- حضرت علی هیچگاه در جنگ با اهل رده و جنگ های خارجی سه خلیفه اول شرکت نداشت. البته ایشان مشاوری دلسوز برای خلفا در زمان مشورت بود ولی ایشان برخلاف دوره حضرت رسول در هیچ جنگی در سه خلیفه اول شرکت نکردند. مشاوره ایشان به سه خلیفه اول هم بر اساس آیه اشدا علی الکفار و رحمابینهم بوده و یک مرجع دینی نباید از نصایح و پندها جامعه خود را محروم کند. با این حال اگر کسی مدعی است که آن حضرت در این جنگ ها بوده، منابعی معتبر از کتب شیعه یا سنی بیاورد و قطع به یقین طبری را کسی به عنوان منبع اصلی قبول نخواهد کرد. 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg
◀️شبهه ⛔️ سوال: ⛔️ @Wiki_Shobhe چرا خداوند در قرآن اجازه می دهد که مردان زنان را بزنند❓آیا این حکم بر اساس فطرت و عقل آدمی است وظلم در حق زنان نمی باشد ✅◀️ پاسخ : ▶️✅ @Wiki_Shobhe ❗️توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣درروایات فراوانی توصیه به اکرام زنان وترک زدن آنهاشده است . 🔶پیامبرگرامی فرمود: «هرکس زنی بگیردلازم است که اورااکرام واحترام کند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص249 🔶وفرمود: «من تعجب می کنم ازمردی که زنش رامیزنددرحالیکه خودش به زدن سزاوارتراست.زنان خودرانزنیدزیرادرآن قصاص است» 📚جامع الاخبار ص184 🔶وفرمود: «هرمردی که به زنش لطمه وضربه ای بزندخداونددرروزقیامت ماموران جهنم راامرمیکندهفتادضربه به اوبزنند» 📚مستدرک الوسائل ج14 ص250 🔶وفرمود: «هرکس زنش رابزند...خداونددرروزقیامت چنان آبرویش راببردکه تمام خلائق ازاولین تاآخرین آنهابه اونگاه میکنند» 📚عوالی اللالی ج1 ص254 🔶امام صادق فرمود: «ازخدادرموردزنان بترسیدوباآنان بدرفتاری نکنید» 📚الفقیه ج3 ص392 2⃣خداونددرسوره نسائ میفرماید: «آن دسته اززنان راکه ازطغیان ومخالفتشان بیم داریدپندواندرزدهیدو(اگرموثرواقع نشد)دربسترازآنهادوری نماییدو(اگرآنهم موثرواقع نشدوهیچ راهی برای وادارکردن آنهابه انجام وظائفشان جزشدت عمل نبود)آنهاراتنبیه کنیدواگرازشماپیروی کردندبه آنهاتعدی نکنید» 🔷نسائ 34 ❗️این حکم درموردزنان ناشره است .آنهاکسانی هستندکه ازانجام وظایف زناشویی سربازمیزنندوسربه طغیان وسرکشی بلندمیکنند.درآیه فوق سه نوع تعزیربرای چنین زنانی درنظرگرفته شده است: 1- پند و اندرز 2- کناره گیری از آنان 3- تنببه بدنی و هر یک از این مراحل در صورتی است که مرحله قبلی موثر واقع نشود. 3⃣زنان برچهارگونه هستند؛ 🔶1- گروهی زنان مومن و صالح هستند که بر اثر شایستگی ذاتی و تربیت های اکتسابی به مسوولیت های خود در محیط خانواده کاملا آشنا هستند.آنها باید کاملا مورد احترام همسرانشان باشند و دستور« با آنها به طور شایسته رفتار کنید» در مورد آنهاست. 🔶نسائ 19 🔷2- گروه دیگر آنهایی هستند که از وظائف خود در خانواده سر باز می زنند و مایه آزار همسر خود می شوند ولی تخلف های آنها عمیق نیست و با پند و اندرز متوجه اشتباه خود شده و به خاطر خوف از خدا و داشتن تقوی به راه حق باز می گردند. 🔶3- گروه سوم آنانی هستند که نشوزشان عمیق تر است و با بی اعتنایی و قهر کردن متوجه اشتباه خود می شوند و به خاطر لطافت روحی که دارند این واکنش خفیف در روحشان اثر می گذارد و از در صلح و صفا و آشتی در می آیند. 🔷4- تنها گروه چهارمی هستند که سرکشی و پشت پا زدن به وظایف و مسوولیت های خود را در برابر همسرشان از حد می گذرانند و در طریق قانون شکنی با لجاجت و سرسختی گام بر می دارند.نه تقوای چندانی دارند که آنها را از این کار باز دارد و نه اندرزها در آنها سودی دارد و نه جدا شدن در بستر و کم اعتنایی در روحشان اثر می گذارد و راهی جز شدت عمل در مورد آنها باقی نمی گذارد .تنها این جاست که اسلام به همسر اجازه تنبیه بدنی و تعزیر به وسیله ضرب را داده است واین کاری است که در جوامع شرقی و غربی وجود دارد. 4⃣تنبیه بدنی که اجازه داده شده است چنان که در کتب فقهی آمده است باید ملایم و خفیف باشد که نه موجب شکستگی گردد و نه سبب مجروح شدن و کبودی بدن زن. 🔶امام باقر فرمود: «منظور زدن با چوب مسواک است» 📚مجمع البیان ج3 ص69 📚البرهان ج2 ص75 🔶امام رضا فرمود: «زدن باید با چوب مسواک و شبیه آن باشد و از روی مدارا و ملاطفت صادر شود» 📚بحار الانوار ج101 ص58 👌بی شک زدن با چوب مسواک و یا چیزی مانند سیگار از اساس کتک زدن صدق نمی کند و ممکن است فلسفه حکم اشاره به همان باشد که روانکاوران امروز معتقدند که جمعی از زنان دارای حالتی بنام « مازوشیسم» « آزار طلبی» هستند و گاه این حالت در آنها تشدید می شود وتنها راه آرامش آنها تنبیه مختصر بدنی است .تنبیه خفیف بدنی که در موارد آنان جنبه آرام بخشی دارد و یک نوع درمان روانی است . ❗️اگر این مرحله نیز موثر واقع نشد مرد حق ادامه دادن ندارد و نوبت به مرحله بعد که تعیین حکم است می رسد. 5⃣مردان هم درست همانند زنان در صورت تخلف از وظایف مجازات می گردد حتی مجازات بدنی، منتها چون این کار غالبا از عهده زنان خارج است حاکم شرع موظف است که مردان متخلف را از طرق مختلف وحتی از طریق تعزیر «مجازات بدنی»به وظایف خود آشنا سازد. 🔶«داستان مردی که به همسر خود اجحاف کرده بود وبه هیچ قیمت حاضر به تسلیم در برابر حق نبود وعلی علیه السلام اورا با شدت عمل وحتی با تهدید شمشیر وادار به تسلیم کرد معروف است» 📚تفسیر نمونه،ج3 ص374 ❗️با توجه به نکات فوق اشکالی بر مساله وارد نمیشود @Rahnamye_Behesht بازنشراز 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 @wiki_shobhe
🇮🇷ویکی شبهه🇮🇷 @Wiki_Shobhe 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 ◀️شبهه 💡کلمات کلیدی : ، ، ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe "خیانت سلمان به ایران: پس ازدرگذشت پیامبراسلام ,درزمان "عمر بن خطاب" اوبه یاری لشگراعراب تدارک واستراتژی یک جنگ وحمله به ایران راطرح ریزی کرده ونقاط ضعف وحساس سپاه ایران رابه اطلاع خلیفه عمررسانید و ازآنجا که ازصحابه ی نزدیک پیامبربودجایگاه ویژه ای نزدعمرداشت. ✅◀️پاسخ دوم شبهه:▶️✅ 1⃣ حضرت علی(ع) و فرزندانشان در هیچکدام از جنگهای دوران خلفا شرکت نداشتند؛ اما اجازه حضور به برخی یارانشان چون جناب در این جنگها را دادند تا از رفتارهای افراطی و خارج از قواعد اسلامی از سوی سپاه خلفا با مردم سرزمینهایی همچون ایران پیشگیری کنند. چنانکه سخنرانی سلمان باعث شد 4000 نفر از ایرانیان در جنگ با به سپاه مسلمانان ملحق شوند. 2⃣ جناب سلمان سالها در ایران نبوده و اسرار سپاه ایران را هم نمیدانست ! ایشان بدلیل حمایت از ولایت مغضوب خلفا بود و انتسابشان به حکومت مدائن از سر ناچاری خلیفه دوم و با اذن علی (ع) بود. 3⃣ یادمان باشد که جنگ مسلمین با حکومت بود، نه 👌مغلطه ای که توسط دشمنان اسلام صورت میگیرد. اتفاقا مردم ایران خود از حکومت ساسانی عاجز و منزجر بودند و به دنبال راهی برای رهایی از یوغ این حکومت مستبد و ستمهایش بودند. به همین دلیل در کنار ایستادند نه حکومت خودشان (ساسانی). 👍 4⃣ سلمان فارسی با خیرخواهی و تدبیر خود از خونریزی و جنگ جلوگیری نمود و دو شهر مدائن و تیسفون كه سالها پایتخت ساسانیان بود، بدون درگیری تسلیم لشكر اسلام شدند. برعکس اراجیف اسلام ستیزان، سقوط مدائن و تیسفون، بود نه . چرا که با کشته شدن چند سردار و پهلوان ساسانی، طوفان لشکر فیلهای ساسانی را رم داد و آنها در قادسیه شکست خورده فرار کردند. با فرار یزدگرد و غارت اموال مردم توسط خود لشکریان ساسانی، دیگر انگیزه ای برای دفاع از مدائن نبود. سلمان فارسی به خاطر نجات و در امان نگه‌داشتن جان و مال و ناموس هزاران ایرانی، سزاوار آن است که خائن نامیده شود؟ برعکس او بیشترین را به ایرانیان کرد. 5⃣ قوانین اسلام و سیره پیامبر رحمت(ص) مسلمانان را مجاز به کشتار و تعدی و ستم در جنگها نمی داند و رفتار آنها بر همین مبنای دینی بوده که این مورد در آیات و روایات مشهود است و در تاریخ نیز ذکر شده است. 6⃣ فتح کتابخانه ها و آتش زدن کتاب ها📚 در فتح ایران، واقعیت ندارد و یک دروغ تاریخی است! * تاریخ اصل وجود کتابخانه‎ای را در آن زمان ایران ضبط نکرده چه رسد به آتش زدن آن.😄 * تا ۶۰۰ سال پس از فتح ایران، در هیچ مدرکی سخن از کتابسوزی مسلمین نیست و اولین بار درقرن هفتم این دروغ، توسط مسیحیان بدون هیچ سندی طرح و شایع شد تا سوزاندن کتب مسلمانان در اندلس توسط مسیحیان، تطهیر شود. * در ایران ساسانی آثار علمی و ادبی بسیار معدودی وجود داشته (البته نوشته های دربار و موبدان، چون سایر مردم حق سواد نداشتند) که از بین رفتن برخی از آثار بدلیل تحول اندیشه‏ مردم با ورود تفکر و آثار غنی دوره اسلامی بوده است. 7⃣ فرمانده سپاه اعراب در جنگ با حکومت ساسانی و فتح ایران، سعد بی ابی وقاص بود نه جناب سلمان! 8⃣ از چهار مورخی که ماجرای فرش بهارستان را ذکر کرده اند سه نفر یعنی: ابن اثیر، ابن کثیر و ابن خلدون ماجرا را از نفر چهارم یعنی ابن جریر (طبری) نقل نموده اند و طبری در دو روایت از سیف بن عمر آن را نقل نموده ؛ او متهم به حدیث سازی و حتی زندقه بوده! پس این ماجرا هم دروغ است.😐 9⃣ در رد ادعاهای شبهه همین بس که استقبال و احترام ایرانیان در زمان استانداری سلمان در مدائن، رفتار با یک خائن به نوامیس و عزتشان نبوده؛ بلکه در جایگاه تکریم ایشان حتی در برابرش به خاک می افتادند که وی ایشان را نهی می نمود. او نان جو میخورد و در میانشان بدون محافظ تردد داشت و اگر ایرانیان، سلمان را دشمن میداشتند، براحتی میتوانستند او را بکشند! برعکس ایرانیان، سلمان را نماد واقعی می دیدند. 🔟 بیزانس پایتخت روم شرقی بوده، نه یونان! و گزارش ضعف ساسانیان توسط عمال حکومت به خلفا می رسید، نه توسط سلمان که با دستگاه خلافت ارتباطی نداشت.
◀️11. وصیت ادعا شده از جناب سلمان هم دروغ است و ایشان در کمال احترام و توسط علی(ع) کفن و دفن شدند. ◀️ 12. از سلمان فارسی كرامات بسیاری نقل شده كه بیانگر مقام معنوی بالای اوست؛ پیشگویی حوادث آینده؛ استجابت دعا، بروز كارهای اعجازگونه و... 👈رهایی اجداد ما از منجلاب ادیان تحریف شده آن دوران ایران، ایجاد تمدن باشکوه اسلامی در قرون بعدی آن و ایجاد زمینه رشد و هدایت ما، مرهون تلاشهای جناب سلمان است. در عظمت و شرافت این اسطوره انسانهای آزاده همین بس که پیامبر(ص) فرمودند: سلمان از اهل بیت ماست. ✍ منابع هر بند در: http://yon.ir/r6Pw @roshangarii باز نشر از: 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 @Wiki_Shobhe
◀️شبهه ⛔️ شبهه: ⛔️ @Wiki_Shobhe براستی اگرشماخدابودیدآیاخانه خودرادرصحرای خشک وسوزان عربستان میساختید؟؟؟!!! براستی اگرخداوندمیخواست خانه ای داشته باشدآیاخانه اش رادربهترین وخوش اب وهواترین جای زمین بنانمیکرد؟؟؟!!! مگرنه اینکه میگویندخداوندمهربان ودلسوزاست؟! مگرنه اینکه میگویندخداوندبندگانش رادوست دارد؟! پس ایاخداوندمهربانی که بندگانش رادوست داردبجای اینکه درصحرای خشک وسوزان وبی آب وعلف ازبندگانش پذیرایی کندمیزبان آنهادرمکانی شگفت انگیزورویایی بابهترین اب وهواومناظروچشمه های جوشان ورودخانه هاوباغهای زیبانمیشد!!!؟؟؟ پس تویی که قصدسفرحج داری لحظه ای درنگ کن وباخودبیندیش... آیابه راستی به دنبال خدایی؟؟؟ خدارادرسرزمین جهل ونادانی جستجومیکنی؟؟؟ وای برمن... وای برتو... وای برما... ✅◀️ پاسخ شبهه: ▶️✅ @Wiki_Shobhe پاسخ شبهه از زبان امیرالمؤمنین علی (ع) پس آنرا قرار داد در دشوارترين جاهاى زمين از جهت سنگستان بودن، و كمترين جاهاى بلند دنيا از جهت كلوخ و خاك داشتن، و تنگ ترين دره ها كه در جانبى از زمين واقع گشته است (خانه را قرار داد) بين كوههاى ناهموار، و ريگهاى نرم، و چشمه هاى كم آب، و دههاى از هم دور كه نه شتر آنجا فربه ميشود، و نه اسب، و نه گاو و گوسفند (چون آب و گياه و هواى مناسب ندارد) ...و اگر خداوند سبحان مى خواست خانه محترم و عبادتگاههاى بزرگ خويش را قرار دهد بين باغها و جويها و زمين نرم و هموار با درختهاى بسيار و با ميوه هاى در دسترس و ساختمانهاى بهم پيوسته، و دههاى نزديك به هم، و بين گندم سرخ گونه، و مرغزار سبز، و زمينهاى پر گياه بستان دارد، و كشت زارهاى تازه و شاداب، و راههاى آباد، مقدار پاداش را به تناسب كمى آزمايش اندك مى گردانيد، و اگر پايه هايى كه خانه بر آنها نهاده شده و سنگهائى كه به آنها بناء گرديده از زمرّد سبز و ياقوت سرخ و نور و روشنائى بود چنين ساختمانى در سينه ها زد و خورد شكّ را كم ميكرد، و كوشش و تلاش شيطان را از دلها برطرف مى ساخت، و اضطراب و نگرانى ترديد را از مردم دور مى نمود، 👈 و ليكن خداوند بندگانش را به سختيهاى گوناگون مى آزمايد، و با كوششهاى رنگارنگ از آنان بندگى مى خواهد، و ايشان را به اقسام آنچه پسنديده طباع نيست امتحان مى فرمايد براى بيرون كردن كبر و خودپسندى از دلها و جا دادن فروتنى در جانهايشان، و براى اينكه آن آزمايش را درهاى گشاده بسوى فضل و احسان خود و وسائل آسان براى عفو و بخشش خويش قرار دهد. 📚 بخشی از خطبه ی 192 نهج البلاغه ترجمه ی مرحوم فیض 🇮🇷 کانال ویکی شبهه 🇮🇷 🌐«کانال جامع شبهات و شایعات فضای مجازی»🌐 https://telegram.me/joinchat/BWGstz9LDGhlEtwQ6sumxg