💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
سلام حضرت مادر، سلام حضرت عشق...
نمیدونم چرا دوست دارم فکر کنم همه مخاطبین این وبلاگ خانومها هستند. یه جمع دوستانه از یک عده خانومهای فرهیخته و باهوش که دور هم جمع شدن تا یه مدل دیگه به زندگی نگاه کنند و یه جور عمیقتری ازش لذت ببرند ... و خوشحالم که در و دیوار اینجا، حتی در روزهای عادی هم به نام حضرت مادر سلام الله علیها مزینه و ایشون برای ما فقط یک انسان مناسبتی نیستند ... برای همین :
من هم به سهم خودم روز میلادشون، و روز دریافت این هدیه ارزشمند خداوند به ما خانمها رو به همه مون تبریک میگم ...
من همیشه حرص میخورم از دست صدا و سیما ، که برنامه های مخصوص ولادت یا شهادت معصومین، اصلاً ربط چندانی به خود اون معصوم نداره. انگار فقط کافیه که توی روز میلاد فیلم کمدی نشون بدن و مردم رو بخندونن، و توی روز شهادت هم یه فیلم اشک در آر که تنها ربطش با امامها اینه که قهرمانان فیلم تازه موقع مصیبت و بلا یادشون می افته که اهل بیتی هم هستند که میشه بهشون توسل کرد و حاجت گرفت، همین! ... چیزی که بیشتر تاثر برانگیز هست، نه تاثیر گذار !
اما به نظر من این سنت زیبای " یفرحون لفرحنا و یحزنون باحزاننا " برای این در شیعه قرار داده شده که مدام ارتباط قلبی خودش رو با انسانهای ترازی که قراره اعمالش رو با عمل اونها بسنجند ریفرش کنه. یه بهانه ای که کمک کنه وسط مشغولیات زندگی، یک لحظه سرمون رو بلند کنیم و به اونهایی که قراره شبیهشون باشیم نگاه کنیم.
تجسم کنید که توی یک مسابقه نقاشی، یک سیب رو وسط گذاشتند و گفتند: این مدل شماست. هرچی نقاشیتون به این شبیه تر باشه، امتیاز بیشتری میگیرید ... حالا حرکات شرکت کننده ها رو تجسم کنید. مدام نگاهشون به این سیب هست و از جوانب مختلف بهش نگاه میکنند و مدام نگاهشون بین اون سیب وصفحه نقاشیشون در رفت و آمده و هر خطی که میخوان بکشن، اول با اون سیب چک میکنند که مبادا مطابق اون نباشه و امتیازشون کم بشه.
نگاه ما به اهل بیت باید اینطوری باشه. یک نگاه کنجکاوانه و دردمندانه برای اینکه بتونیم از سطر سطر کتاب زندگیشون درس زندگی بگیریم ... اما متاسفانه در مسابقه نقاشی زندگی، نگاه ما خانمها به هر مدلی هست، الا اون مدل اصلی که خداوند به زیبایی تمام برامون به تصویر کشیده ... بانویی که وسعت وجودش به حدیه که نه فقط الگوی ما خانمها، که الگوی انسان تراز عصر ما یعنی امام زمان هم هست و ایشون فرموده اند: و لی فی ابنه رسول الله اسوه حسنه ( دختر رسول خدا برای من چه الگوی زیبایی ست)
من فکر میکنم بهترین عیدی که امروز میتونیم به خودمون بدیم اینه که با دقت به اون ۱۸ سال طلایی که ایشون مهمان زمین بودند، نگاه کنیم، و مخصوصا اون ۹ سالی که در خانه آسمانی حضرت امیر در نقش همسر و مادر حضور داشتند. ]مجردهای نازنین هم میتونن علی الحساب به اون ۸ سال اول و " ام ابیها" بودن ایشون در دورانی که دخترها رو زنده بگور میکردند دقت کنند، تا به امید خدا سال دیگه همین موقع به خیر و شادی برن سراغ ۹ سال دوم! ;o) [ ...
و ببینیم که بانوی تراز اسلام و دختر کسی که فرمان جهاد همسرداری زن رو صادر کردن، خودشون چطوری زندگی کرده ن و چطوری تپه احدشون رو حفظ کرده ن ... با اینکه متاسفانه از زندگیشون اطلاعات زیادی به ما نرسیده، اما اگه حواسمون رو خوب جمع کنیم همونها هم برامون کلی مطلب داره. اونقدری که بتونه برای امروز ما یه عیدی خوب به حساب بیاد :
این روایت رو بارها شنیدیمش. اما شاید بد نباشه دوباره و این بار با موشکافانه بهش نگاه کنیم :
در حديثى از امام صادق علیه السلام روايت شده كه فرمود: ميان على و فاطمه عليهما السلام درباره تقسيم كارها بحث شد. براى حل اين مشكل خدمت رسول خدا (صلى الله عليه وآله ) رفتند و پيغمبر (صلى الله عليه وآله ) كارهاى منزل را اينگونه تقسيم كرد: كارهاى مربوط به داخل خانه به عهده فاطمه و كارهاى خارج از خانه به عهده على عليه السلام باشد.
احادیث دیگه مطلب رو به این صورت کامل میکنن که این تقسیم بندی اینطور بوده که آرد کردن گندم، خمیر کردن آرد و پختن نان، تمیز کردن و جارو زدن خانه و نگهداری از بچه ها به عهده حضرت فاطمه بوده، و کارهای بیرون منزل مثل کسب درآمد، جمع آوری هیزم، و تهیه مواد اولیه غذایی به عهده حضرت علی علیه السلام.
فاطمه عليها السلام به قدرى از اين تقسيم خوشحال شد كه فرمود : جز خدا كسى نمى داند تا چه اندازه از اين تقسيم خوشحال شدم. چون رسول خدا صلی الله علیه و آله كار مردان را (كارهایى را كه موجب تماس با مردان است) از عهده من برداشت .
#پست_چهل_و_نهم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
هدایت شده از اقتصاد فرهنگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زیرنویس فارسی پیام عروس شهید اسماعیل هنیه از غزه پس از با خبر شدن از شهادت هنیه: چشمها اشک میریزند و دلها غمگین میشوند و ما در فراق تو، ای ابو العبد، ای پدرمان، اندوهگین هستیم
♨️ اقْتِصادِفَرهَنگی: 🇮🇷
💠 @h_abasifar
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 پیام تسلیت رهبر انقلاب در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه:
خونخواهی مهمان عزیزمان را وظیفه خود میدانیم
رژیم صهیونیستی زمینه مجازات سخت را برای خود فراهم ساخت
🔹️در پی شهادت مجاهد بزرگ آقای اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیامی ضمن تسلیت شهادت این رهبر شجاع و مجاهد برجسته به امت اسلامی و جبهه مقاومت و ملت سرافراز فلسطین تاکید کردند: رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست با این اقدام زمینهی مجازات سختی را برای خود فراهم ساخت و خونخواهی او را که در حریم جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسید، وظیفه خود میدانیم.
✏️ متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
✏️ بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
ملت عزیز ایران!
✏️ رهبر شجاع و مجاهد برجستهی فلسطینی جناب آقای اسماعیل هنیه در سحرگاه امروز به لقاءالله پیوست و جبههی عظیم مقاومت عزادار شد. رژیم صهیونی جنایتکار و تروریست، میهمان عزیز ما را در خانهی ما به شهادت رسانید و ما را داغدار کرد، ولی زمینهی مجازاتی سخت برای خود را نیز فراهم ساخت.
✏️ شهید هنیه سالها جان گرامیاش را در میدان مبارزهئی شرافتمندانه بر سردست گرفته و آمادهی شهادت بود، و فرزندان و کسان خود را در این راه تقدیم کرده بود. او از شهید شدن در راه خدا و نجات بندگان خدا باک نداشت، ولی ما در این حادثهی تلخ و سخت که در حریم جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است، خونخواهی او را وظیفهی خود میدانیم.
✏️ اینجانب به امت اسلامی، به جبهه مقاومت، به ملت شجاع و سرافراز فلسطین و بالخصوص به خاندان و بازماندگان شهید هنیه و یکی از همراهانش که با وی به شهادت رسیده است، تسلیت عرض می کنم و علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
۱۰ مرداد ۱۴۰۳ مصادف با ۲۵ محرم ۱۴۴۶
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 اقامه نماز رهبر انقلاب اسلامی بر پیکر شهید اسماعیل هنیه
🔹️حضرت آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی صبح فردا در دانشگاه تهران بر پیکر شهید اسماعیل هنیه مجاهد برجسته مقاومت فلسطین اقامه نماز خواهند کرد.
🔹️اقامه نماز راس ساعت ۸:۳۰ صبح خواهد بود.
💻 Farsi.Khamenei.ir
🔰🔰🔰🔰
#پست_چهل_و_نهم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
** از اینکه میبینیم حضرت زهرا خوشحال میشن که پدرشون کارهای بیرون از خونه رو از دوششون برداشته، میشه فهمید که در عرف اون روزگار زنها کارهای بیرون از منزل رو هم انجام میدادند، اما پیامبر این سیستم جدید رو پایه گذاری کردند که کارهای داخل خانه به عهده خانم خونه باشه و کارهای خارج از اون به عهده مرد.
یک سری از آیات قران هم ما رو به همین نتیجه میرسونند. مثلاً آیه " و قرن فی بیوتکن و لا تبرجن تبرج الجاهیله الاولی" ( درخانه خود بنشینید و مثل دوران جاهلیتتان در کوچه و بازار خودنمایی نکنید ) ،درسته که خطاب مخصوصش به زنان پیامبر هست، اما به قرینه لستن کاحد من النساء که یعنی شما مثل همه زنها نیستید. میشه ازش برداشت کرد که یعنی بقیه زنها توی خونه نمی نشستن و مدام بین بیرون و خونه در رفت و آمد بودند.
یعنی توی اون روزگار مدینه هم همچین که ماها فکر میکنیم خانومها خونه نشین نبودند و برای همینه که حضرت مادر اینکه بهشون اجازه داده میشه در خونه بمونن و به کارهای خونه برسند رو لطف پیامبر تلقی میکنند و خیالشون راحت میشه که با توی خونه نشستن بدهکار زندگیشون نمیشن .
از اینکه حضرت علی و حضرت مادر همون اول نشستند و با هم برای روال زندگی مشترکشون برنامه ریزی کردند، خیلی مهمه. خیلی از مشکلات بین زن و شوهرها به این برمیگرده که هرکس توی ذهنش یه روالی رو برای زندگی تعریف کرده که شاید طرف مقابلش اونطور به مطلب نگاه نکنه. اما این که آدمها بشینن و به قول معروف از همون اول سنگهاشون رو با هم وا بکنن تا هر کس وظیفه خودش رو بدونه، جلوی خیلی از اختلافات و دلخوریهای بعدی رو میگیره.
دلیلی که حضرت مادر برای شادیشون بیان میکنند قابل تامله ... این که کار بیرون و کلاً بیرون رفتن از منزل فی نفسه بد نیست. بلکه علتش اینه که در بیرون خونه احتمال تماس با نامحرم بیشتره. برآیند این دوتا حدیث معروف از ایشون موید این ماجراست:
خیر للنساء ان لا یرین الرجال، و لا یراهن الرجال ... بهترین چیز برای زن آن است که بدون ضرورت نامحرم را نبیند و نامحرم هم او نبیند.
... ادنی ما تکون من ربها، ان تلزم قعر بیتها ... آن لحظه ای که زن در عمق خانه خود میماند، در نزدیکترین حالت خود به خداست.
برای همین بنای حضرت مادر سلام الله علیها به بیرون نرفتن از خانه بود، مگر اینکه ضرورت ایجاب میکرد. حتی با اینکه درِ خونه شون به مسجد باز میشد، هیچ جا ندیدم که گفته شده باشه ایشون در نماز جماعتهای پدر نازنینشون شرکت میکردن. حتی برعکسش روایتهای زیادی هست که نشون میده ایشون در مواقعی که مطالب یا سوالهایی توی مسجد مطرح میشده حضور نداشتند و بعضی اصحاب می اومدند در خانه ایشون و ازشون راهنمایی میگرفتند .
(مثل همون حدیث نزدیکترین حالت زن به خدا که به سلمان جوابش رو گفتند، یا ماجرای پیراهن که با عمار یاسر صحبت کردند، یا اون ماجرا که حضرت امیر از اینکه حضرت مادر آیات جدیدی که نازل شده بود خبر داشتند، تعجب کرده بودند و بعد معلوم شد که امام حسن علیه السلام آیاتی که در مسجد گفته میشد رو برای مادرشون بازگو میکردند و ... )
این برای امروز ما مطلب بسیار مهمی هست. چون سوای اینکه چقدر برخورد با نامحرم در جامعه امروز ما عادی هست، حتی وقتی آدم توی خونه خودش هم نشسته، از این امر در امان نیست. مثلاً نوع صحبتمون پشت تلفن، یا نحوه برخوردمون با اقوام یا مهمونهای نامحرم، یا مثلاً همین ارتباطات در دنیای مجازی که به نظر من حد و حدود محرم و نامحرمی باید به شدت درش مراعات بشه. نوع کلمات و لحن کامنت ما وقتی مخاطبمون آقاست یا خانوم باید با هم متفاوت باشه. تازه من فکر میکنم برای یک آقا تا دیگه خیییییلی نیاز نشده نباید کامنت گذاشت ، یا به کامنتشون جواب داد. اونهم خییلی رسمی و با حداقل کلمات.
اما تمام اینها دلیل نمیشه که بگیم زن نباید نقش اجتماعی داشته باشه. روایات زیادی هست که حضرت مادر با زنان مدینه رابطه نزدیک داشتند و به سوالهاشون جواب میدادند. و گاهی جلسات درس داشتند ...
حتی اون موقعی که لازم شد برای دفاع از ولایت به صحنه بیان لحظه ای تردید نکردند و با حفظ حجابشون به صحنه اومدند و همراه همسرشون به در دونه دونه مردم مدینه رفتند و عهد غدیر رو بهشون یادآوری کردند ... تازه بعدش توی مسجد چنان خطبه فدکیه ای خوندند که هنوز هم تاریخ فصاحت و بلاغت از غنای اون عبارات، حیران مونده! ... و اوج شجاعتشون وقتی بود که در اون روز شوم، بدون ذره ای ترس از دومی ( که در بین مردم به خشونت معروف بود) پشت در رفتند و وجود لطیفشون رو سپر بلای حضرت امیر کردند ... بیت الاحزان به پا کردند و به جای اینکه توی خونه گریه کنند سر مزار حضرت حمزه گریه میکردند و اتفاقاً بلند هم گریه میکردند ...
#پست_چهل_و_نهم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_چهل_و_نهم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
این نکته برای خود من خیلی جالب بود که زندگی بانوان نمونه ما به دوقسمت تقسیم میشه. دوران آرامش و عادی بودن روزگار که در اون دوران مستور هستند و سرگرم امور زندگی و خودسازیشون هستند. و دوره بحران که در اون دوره به صحنه میان و حماسه به پا میکنند. مثل حضرت مادر قبل و بعد از شهادت پیامبر و غصب خلافت حضرت امیر، مثل حضرت زینب قبل و بعد از حماسه کربلا و مثل حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها قبل و بعد از تبعید غریبانه امام رضا علیه السلام ...
انگار زن در اسلام یک انرژی پتانسیله که ارزشش به اینه که فقط در مواقع حساس که نیاز به ایفای نقش هست وسط بیاد. و در حالت عادی به اون بخش جهادیش برسه و سعی کنه کمالات فردی خودش رو ارتقا بده و نقش پشتیبانی از همسر و تربیت فرزندانش رو به عهده داشته باشه.
خیلی از احادیث حکایت از این دارند که حضرت مادر در خونه و زندگیشون فعال بودند و دوست داشتن به امورات خونه برسن و غذا بپزن و بچه ها رو مرتب کنند و ...
حتی بعد از اینکه پیامبر فضه رو به عنوان خدمتکار به ایشون هدیه داد، باز هم کار خونه رو با ایشون تقسیم کرد تا هم اون خسته نشه و هم از برکات کار و زحمت برای خونه و زندگی محروم نشن. این برای خود من خیلی درس عبرت بود که کسی که والاترین زن عالم امکان هستن، از انجام کار خونه عار نداشتن و حتی اون رو با وجدان کاری و به نحو احسن انجام میدادند.
روزى اميرالمؤ منين به يكى از اصحاب خود فرمود: مى خواهى جريانى از زندگانى خودم با فاطمه عليها السلام را برايت تعريف كنم ؟ ... فاطمه عليها السلام آنقدر در خانه من به وسيله آسياب دستى گندم آرد كرد كه دستش تاول زد. آنقدر خانه را جاروب كرد كه بر لباس او گرد و خاك نشست . آنقدر آتش زير ديگ روشن كرد كه لباسش دوده اى و سياه شد. او زياد كار كرد و بسيار هم آسيب ديد.
و نکته آخر اینکه ایشون این تقسیم بندی رو به رسمیت میشناختند و هیچ جایی حتی یک مورد ذکر نشده که ایشون برای تامین معاش بیرون رفته باشن ، به این بهانه که بخوان کمک خرج خانواده باشن ... درحالیکه مثلاً از اون ماجرای مسکین و یتیم و اسیر میشه فهمید که به شهادت قران سه روز متوالی چیزی برای خوردن نداشتند ...
خوب اینجا جاش نبود که حضرت زهرا بگن من نمیخوام شرمندگی همسرم رو ببینم و بعدش بلند شن برن سر کار؟ ( حالا هر کاری که در اون روزگار برای خانمها عرف بوده. مثلاً در روایات از زنی اسم برده شده به نام حولاء که عطر فروش بوده یا زنانی که در بازار خرید و فروش میکردند و ... ) ... حتی در روایتی هست که بعد از چند روز بی غذایی، وقتی کار به درخواست کمک از پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، ایشون خودشون نمیرن، بلکه میگن: یا علی به دیدن پدرم برو و وضعیت ما را برایش شرح بده و از او برایمان کمک بخواه ...
نخیر این کار رو نکردن. بلکه برای اینکه همسر شرمنده شون نشه، یه فرهنگ دیگه رو مطرح کردند به نام قناعت و فرمودند: " پدرم به من سفارش کرد که هرگز چیزی از همسرت نخواه! " ...
یه روزگاری خود من تا این رو میشنیدم میگفتم خوب اون مرد حضرت علی علیه السلام بوده که خودش حواسش بوده که حضرت زهرا چیزی کم و کسر نداشته باشه. اما وقتی به زندگیشون نزدیکتر شدم دیدم خوب اگه ماها با این اخلاقهامون اگه بلا تشبیه همسرحضرت علی هم بودیم و اون ماجرای انار و اونهمه دفعه ای که برای تهیه چیزی بیرون رفتند و اون رو تهیه کردند، ولی سر راه به فقیران دادند، رو میدیدم، مدام بهشون نق میزدیم که : مگه نمیبینی ما خودمون هیچی برای خوردن نداریم، چرا هرچی درمیاری رو تا برسی خونه، نصفش رو انفاق میکنی؟ ... چرا به فکر زن و زندگیت نیستی و ...
و بعد نتیجه میگرفتیم که پس باید من هی ازش چیز میز بخوام، تا دیگه هی هوس نکنه بذل و بخشش کنه!
من چندین بار گفته ام که دین یک پک کامله. اگه به زن میگه جهاد تو همسرداریه، به مرد هم میگه الکاد لعیاله کالمجاهد فی سبیل الله تا مرد تشویق بشه برای رفاه اون زنی که داره توی خونه به خاطرش زحمت میکشه، بیشتر تلاش کنه، و از اونطرف هردوتاشون رو تشویق به قناعت میکنه میگه چشم به مال و اموال دیگران نداشته باش و سعی کن با همین مقداری که خدا روزیت کرده بهترین زندگی رو بکنی ، تا مجبور نشی به کارهایی تن بدی که ازت خواسته نشده.
#پست_چهل_و_نهم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_چهل_و_نهم (بخش چهارم)
#تو_فقط_لیلی_باش
بله، آسونترین کار اینه که خانوم خونه به جای اینکه روی نفسش کار کنه که هی دلش هر چی دید رو نخواد، به جای اینکه خودش رو به قناعت و برنامه ریزی برای معاش عادت بده، بجای اینکه دلش رو عادت بده که چشم و هم چشمی نکنه ، بگه شوهرم درآمد کافی نداره و من باید برم کار کنم تا کمک خرج خونه باشم ...
اینها اسلامهای قرن بیست و یکم هست که از ماها دراومده. وگرنه حقیقت دین و اونچه که از زندگی بزرگان برداشت میشه این نیست ... این خیلی مهمه که ما اول از همه اولویت اول زندگیمون رو معلوم کنیم و ببینیم میخوایم بنده خدا باشیم، یا نه؟ ... وقتی تکلیف این درست حسابی معلوم شد، بقیه چیزها حله ...
تذکر بسیار مهم : این مورد خییییلی لازمه که بگم مطالبی که من الان گفتم درباره زندگیهای عادی که 90 درصد مردم دارند صادقه. مسلماً بعضی خانمها هستند که همسرشون به هر علتی توان کار کردن نداره و به ناچار سرپرست خانوارند، یا مثلاً مشکل خاصی مثل بیماریهای خاص و پرخرج توی زندگیشون هست که درآمد خاص میطلبه و با درآمد یک نفر کار پیش نمیره، یا استثنائات دیگه که همه مون کم و بیش دور و برمون می بینیم.
من خودم بالشخصه دست این شیرزنان رو میبوسم و شک ندارم که حساب و کتاب خداوند با اونها به نحو دیگه ای هست و پاداش این زحمتهای ارزشمندشون پیش خدا محفوطه ... و
از ته دلم آرزو میکنم به برکت میلاد حضرت مادر هر بیماری یا مشکلی که توی زندگیشون هست مرتفع بشه و اونها هم بتونن از بودن در این سنگر امن و زیبای خونه نهایت لذت رو ببرند.
***
سلام حضرت مادر، سلام حضرت عشق
ما دختران آخر الزمانی شما هستیم که از ورای قرنها غربت، به جستجویتان آمده ایم. میخواهیم زندگی کردن را از شما یاد بگیریم، نه از نسخه های فریبنده روانشناسانی که خودشان هم همدیگر را قبول ندارند ... ما را بینید. تلاشمان را ببینید که چطور میخواهیم ماموریتی که پدر مهربانتان به ما سپرده اند را به زیبایی تمام انجام بدهیم. درست همانطور که خود شما تا آخرین لحظه زندگی درخشانتان، به آن وفادار ماندید ...
دستمان را بگیرید، ای مهربانترین مادر عالم وجود ... و در ظلمات این تاریکترین عصر حیات بشر، با نور زهرائیتان مسیر پر فراز و نشیب پیش رویمان را روشن کنید ...
"... خدا فراتر از این واژه ها کشیده تورا
گمان کنم که تورا، اصلا آفریده تورا -
که گرد چادر تو آسمان طواف کند
و زیر سایه ی آن کعبه اعتکاف کند
ملک ببیند و آنگاه اعتراف کند
که این شکوه جهان را پر از عفاف کند
کتاب زندگی ات را مرور باید کرد
مرور "کوثر" و "تطهیر" و "نور" باید کرد ... "
#پست_چهل_و_نهم (بخش_چهارم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚
✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿
نان و عشق و نمایشگاه کتاب!....
۱. بعد از یک هفته مراعات، وزنم امروز صبح ۸۲.۸ بود. یعنی نیم کیلو کاهش! ... خانوم مشاور از اوضاع راضی بود و گفت همینطور ادامه بدم. و تغییر خاصی توی برنامه م نداد ... فقط گفت اینکه دارم آهسته اهسته کم میشم خیلی بهتره و کلاً بهتره روند کاهش وزن اهسته باشه تا بدن فرصت داشته باشه خودش رو با تغییرات جدید وفق بده و خیلی بهش شوک وارد نشه و باعث ریزش مو و چروک شدن پوست و ناراحتیهای گوارشی و ... نشه.
برنامه این هفته م رو هم دوباره میذارم توی پست ثابت اول وبلاگ. و خوشحال میشم که مثل هفته قبل با راهنماییهاتون همراهم باشید.
۲. پنج شنبه رفتیم خونه مامان و تا همین دیروز عصر اونجا بودیم. برای همین نه تونستم اخبار گوش بدم و نه دسترسی به نت داشتم و کلاً از دنیا و مافیها بیخبر بودم ... از دیروز که همسرجان ماجرای هتک حرمت مرقد حجر بن عدی رو برام تعریف کرده، یک لحظه هم نتونستم از فکرش بیرون بیام.
نمیدونم شما تا چه حد حجر رو میشناسین؟ اما من یادمه که وقتی برای اولین بار ماجرای اون و یارانش رو خوندم و دیدم چطور تا آخرین لحظات عمرش به ولایت حضرت امیر وفادار موندند، همونطور اشکهام می اومد ... حالا فکرش رو بکنید: تروریستهای سلفی، قبر رو شکافتن و با چشمهای خودشون دیده اند که بدن مطهر حجر بعد از ۱۴۰۰ سال صحیح و سالمه. اما با دیدن این آیت بززگ حقانیت تشیع، یک حتی یک لحظه هم به این فکر نکرده اند که پس لابد یه حقیقتی پشت تفکر این ادم بوده که تا این حد برای خدا عزیز بوده، که بدن مطهرش اینهمه سال صحیح و سالم مونده ...
فهمیدم که میشه آدم حقیقت رو جلوی چشمهاش ببینه، ولی باز هم قبولش نکنه و خودش رو به نادونی بزنه ... یاد اون ایه افتادم که " لهم قلوب لا یفقهون بها. و لهم اعین لا یبصرون بها. و لهم آذان لا یسمعون بها. اولئک کالانعام بل هم اضل. اولئک هم العافلون. ( آنها قلب دارند، ولی با آن درک نمی کنند. چشم دارند، ولی نمی بینند. گوش دارند، ولی نمی شنوند. آنها چون چهارپایانند، بلکه پست تر! . آنها از حقایق عالم غافلند ... و به خدا پناه بردم از اینکه آدم به جایی برسه که دیگه گیرنده هاش نشانه های آشکاری رو که خدا برای هدایتش میفرسته رو درک نکنه!
۳. آیه ای هست که میگه: الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم و لا هم یحزنون ( دوستان خدا نه از چیزی میترسند و نه چیزی آنها را اندوهگین میکند) ... بدون شک من هنوز فرسنگها با مقام اولیاء خدا بودن فاصله دارم، اما این مسیر به قدری بابرکته، که فقط کافیه تلاش کنی مسیرت رو به سمت رسیدن به این مقام تغییر بدی. اونوقته که از همون اولین قدمها، اون احساس اطمینان قلبی رو در وجودت حس میکنی. چیزی که در این روزگار پر ار استرس، حقیقتاً نعمت بزرگی محسوب میشه.
روز زن امسال حقیقتاً در ۱۴ سال گذشته بی نظیر بود. نه فقط از جانب همسرجان، بلکه از درون خود من! ... امسال از درون چنان آرامش و اطمینانی داشتم که باورم نمیشد من همونی هستم که سالهای قبل، چه برای روز زن و چه برای تولد و سالگرد ازدواج و ... از روز قبلش عزا میگرفتم که مبادا کسی به یادم نباشه و ضایع بشم! ... امسال به لطف خدا حس میکردم همه چیز به خوبی پیش خواهد رفت. با اینکه میدونستم ۴شنبه ها ترافیک کاری همسرجان به شدت زیاده و بعیده بتونه بیاد خونه، اما نمیدونم چرا برخلاف قبل، این موضوع ناراحتم نمیکرد.
اما از طرف دیگه حس میکردم همسرجان این بار یه جور دیگه عمل میکنه. نمیدونم چی شد که حتی رفتم چایی هم دم کردم. هی خودم با خودم میخندیدم که الان هیچکس نمیاد و بور میشم! ... اما وقتی دیدم همسرجان اومد با یک جعبه کیک شیرینی از قنادی محبوبمون، و فهمیدم که با چه مصیبتی برنامه هاش رو تنظیم کرده که بتونه عصر نیم ساعتی بیاد خونه و دور هم جشن بگیریم، دلم لبریز شادی شد. و چه خوب شد که به ندای دلم گوش کرده بودم و چای دم کرده بودم. وگرنه نصف وقتمون صرف دم کشیدن چایی میشد!
هدیه همسرجان از لحاظ مادی تفاوت چندانی با سالهای قبل نداشت و یک کارت هدیه بود که قبلاً ها هم این کار رو میکرد. هدیه امسالش از نظر من اون وقتی بود که برام گذاشت، با اینکه بهانه ش رو داشت و میتونست خیلی راحت مثل بقیه ۴شنبه ها عصر نیاد خونه و بذاره همون شب بیاد و برای خالی نبودن عریضه یک هدیه ای هم بهم بده و خلاص!
#پست_پنجاهم (بخش_اول)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_پنجاهم (بخش دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
اما هدیه و سورپرایز اصلی من این نبود. هفته قبل نمیدونم چی شد که من یه بار که خانوم کوچولو کلافه م کرده بود، ناخودآگاه از دستم در رفت و باهاش بداخلاقی کردم. همسرجان یه نگاهی بهم کرد و گفت: مگه قرار نشده توی این خونه دیگه بداخلاقی نباشه! ... نمیدونین چه حاااالی شدم! ... سالهای سال تلاش کرده بودم که اون رو متوجه این موضوع بکنم، اما نمیشد. حالا بدون اینکه اصلاً قرار و مداری با هم گذاشته باشیم، خودش به این نتیجه رسیده بود که خونه جای آرامشه و باید هر کسی مراقب باشه که این آرامش رو به هم نزنه ... و این برای من از هر هدیه ای گرانبها تر بود.
نمیگم الان دیگه همسرجان همیشه خوشحال و خندانه. متاسفانه شرایط کارش طوریه که خیلی استرسش بالاست و مدام باید حواسش به هزار تا چیز توی مجموعه ای که زیر نظرش هست باشه، برای همین خییییییلی خسته میشه و یه وقتهایی وقتی میاد خونه به معنای واقعی کلمه هلاکه! ... اما این که نسبت به موضوع آرامش خونه حساس شده و دوست داره این آرامش حفظ بشه، خیلی جای شکر داره ... الحمد لله الذی هو المقلب القلوب و الابصار ...
۴. چندتا از دوستان ازم خواسته بودند منابعی رو برای آشنایی با تاریخ اسلام بهشون معرفی کنم. راستش من سیر مطالعاتی به اون معنا که زیر نظر استاد باشم و بتونم خیلی حساب شده پیش برم، نداشتم. فقط میتونم همون چیزهایی رو معرفی کنم که به لطف خدا سر راهم قرار گرفت و تونستم ازشون استفاده کنم. شاید کتابهای دیگه ای وجود داشته باشند که خیلی از اینها مفیدتر باشند، اما اونچه که من ازش استفاده کردم اینها هستند.
اینهم لیست تعدادی از کتابهای بیسیک که یه شناخت کلی از مقوله تاریخ اسلام و مبانی اعتقادی بهم دادند :
الف) تاریخ اسلام :
۱. دو کتاب : سیره رسول خدا و تاریخ خلفا نوشته رسول جعفریان - انتشارات دلیل ما.
کتاب اول درباره دوران پیش از بعثت و بعد از اون تا شهادت پیامبر صلی الله علیه و آله هست. و کتاب دوم از شروع خلافت ابوبکر تا پایان حکومت امویان. این دوتا کتاب به شدت کمک میکنند تا ادم یه شمای کلی از اون دوران در ذهنش شکل بگیره، تا بعد که کتابهای بعدی رو میخونه بتونه متوجه بشه اون ماجرا توی چه بستر تاریخی اتفاق افتاده.
۲. کتابهای علامه سید مرتضی عسگری – انتشارات منیر و انتشارات دانشکده اصول دین
نقش ائمه در احیاء دین ( ۱۷ جلد ) - نقش عایشه در تاریخ اسلام – عبد الله بن سبا - سقیفه – معالم المدرستین ( مخصوصا جلد سومش که درباره نهضت کربلاست و یک روضه مکتوب هست) -و ...
۳. شبهای پیشاور - انتشارات آدینه سبز ( اما چون کتاب معروفی هست، غرفه های معمولی هم با چاپهای متفاوت دارنش)
شرح مناظرات یک عالم شیعه با تعدادی از علمای اهل سنت .
۴. اسرار آل محمد – انتشارات دلیل ما
خاطرات یکی از اصحاب حضرت امیر به نام سلیم، که در قرن اول هجری به طور مخفیانه نوشته شده و اولین کتاب دنیای شیعه به حساب میاد.
۵ . دو کتاب تبار انحراف و مهار انحراف که میتونید از اینترنت دانلود کنید.
کتابهای خییییییلی زیبائی هستند و کلاً دیدتون رو نسبت به مقوله تاریخ اسلام تغییر میدن.
۶. سری کتابهای گزارش لحظه به لحظه ... و همینطور کتاب بلندترین داستان غدیر - انتشارات دلیل ما
کتابهای نازکی هستند، اما دید خیلی خوبی نسبت به ماجراها و تقدم و تاخر حوادث، به آدم میدن.
*
ب ) کتابهایی با موضوع اصول اعتقادی:
۱. سلسله کتابهای استاد محمد شجاعی ( عروج روح، تجسم عمل و شفاعت، مواقف حشر و ... ) - انتشارات کانون اندیشه جوان
۲. گناهان کبیره - آیت الله دستغیب
برای دوری از گناهان اول باید اونها رو خوب شناخت. این کتاب خیلی کمک میکنه که با گناهان و جنبه های مختلف اونها بیشتر آشنا بشیم.
۳. مفاتیح الحیات – آیت الله جوادی آملی – انتشارات تسنیم
یک مجموعه زیبا از آداب و مستحبات زندگی.
۴. سری کتابهای امام شناسی – علامه سید محمد حسین طهرانی
۵. سری کتابهای معاد شناسی - علامه سید محمد حسین طهرانی
( این دو مورد اخیر به صورت pdf توی اینترنت هم هست و میتونید دانلودشون کنید.)
#پست_پنجاهم (بخش_دوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰
#پست_پنجاهم (بخش سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
ج) کتابهای دیگه ای که از آنها خیلی استفاده کردم:
۱. کتابها و نرم افزاهای موسسه موعود عصر
حقیقتاً یکی از یکی زیباتر هستند. تا جایی که میتونید از دست ندیدشون. اگه بخواین،مسئولین غرفه شون هم خیلی خوب راهنماییتون میکنند ... من خودم تقریباً میتونم بگم تا اینجا هرچی کتاب و نرم افزار بیرون داده، رو دارم. باید برم ببینم امسال محصول جدید چی دارن. ;o)
۲. پروتکلهای دانشوران صهیون نوشته : عجاج نویهض - انتشارات آستان قدس رضوی
✡ شرح برنامه مدون یهود برای تصرف جهان ✡
***
یه کتابخونه هم توی نت هست که من مشتری دائمش هستم. بیشتر کتابها رو داره و فرمتش جوریه که راحت باز میشه و برای اینترنت دایال آپ ذغالی من نعمت بزرگیه:
http://ketaab.iec-md.org/fehrest_kotob_alefbaaei_naame_ketaab.html
مقالات خود سایتش هم به اندازه کتابهاش مفیده:
http://www.iec-md.org/
خوب، این از کتابهای من! حالا نوبت شما دوستان نازنینه که بیاین کتابهایی که خوندین و فکر میکنید برای بقیه مفیده، با ذکر موضوع و انتشارات معرفی کنید، تا ما هم استفاده کنیم.
#پست_پنجاهم (بخش_سوم)
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt
بسم الله الرحمن الرحیم
📝 روزانه های من هفته سوم اردیبهشت ۹۲
توی عکس های بالا دوتا جدول هست که برنامه روزانه منه ... اگه دوست دارین یه نگاهی بهشون بندازین ...
دوست دارم همین اول هفته، کامنت لیلی جان توی هفته قبل رو به خودم یادآوری کنم، که از قول استاد پناهیان گفت:
" عمل کم اما مداوم تاثیر خیلی زیاد و بیشتری در روح داره، نسبت به عمل سنگین اما اتفاقی ...
و اینکه اونجایی که احساس می کنی وفادار بودن به برنامه داره بهت فشار میاره، اونجایی هست که داره روی روحت تاثیر میذاره و جایی هست که باید استقامت به خرج داد ... "
( پ.ن: برنامه تغذیه رضوان جان با طب اسلامی تناسبی ندارد. مثلا ترکیب ماهی و گوجه که هر دو سرد هستند اشتباه هست و ماهی در افراد گرم مزاج، آنهم باید با خرما صرف شود، یا آش جو با کشک هم جو سرد است هم کشک بخصوص اگر شب خورده شود که طبع شب هم سرد است)
#پست_پنجاه_و_یکم
#تو_فقط_لیلی_باش
💞تو فقط لیلی باش💞
🆔 @WomanArt