eitaa logo
تو فقط لیلی باش... 💚
1.7هزار دنبال‌کننده
215 عکس
86 ویدیو
2 فایل
ـ✨﷽✨ـ 📗داستان واقعی و جذاب زندگی رضوان بانو💜 🌺جهاد زیبای من در خاکریزی به نام خانه، برای فتح الفتوحی به عظمت "لتسکنوا الیها"🌺 📈 ادمین تبلیغات 🏡کانال های دیگر ما @Zendegi_Bakhsh @RezgheSoty پیام ناشناس به ما: https://gkite.ir/es/9700924
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰🔰🔰🔰 (بخش سوم) ماها که با رویکرد حس گرایانه بزرگ شده ایم، فقط کسانی رو قبول داریم که به اندازه کافی ازشون اطلاعات داشته باشیم. اما دین این رو نمی پسنده. یعنی خیلی وقتها شان چیزها والاتر از اینه که درباره شون شفاف صحبت بشه. و ارزشش به اینه که آدم اون رو وجدان کنه. یعنی از جایی در درون خودش به اون برسه، فارغ از هر سرو صدا و پروپاگانداهایی که این روزها مد شده و یکی از ابزارهای برتری آدمهاست. میخوام بگم اگه خدا به ما گفته راهت رو پیدا کنن در شرح صفات متقین میگه: الذین یومنون بالغیب ... یعنی یک انسان متقی فقط به ۵ تا حسش متکی نیست. اونقدر وجودش رو اعتلا داده که میتونه به چیزهایی ورای محسوسات رو هم درک کنه و حتی بر مبنای اونها مسیر زندگیش رو تعیین کنه ... همون زمان امامان هم خیلیها با چشم خودشون امام حی و حاضر رو میدیدند، اما برتری ایشون رو نسبت به انسانهای عادی درک نمیکردند. دیگه چه برسه به ولی فقیه که یک آدم معمولیه مثل همه ماها، فقط علم و عدالتش هست که اون رو از بقیه متمایز کرده. به نظر من تبعیت از ولایت فقیه هم یک مرتبه نازل از ایمان به غیبه . یعنی ما درسته که این آدم رو از نزدیک ندیده ایم و با جزء جزء زندگیش آشنا نیستیم. با اینکه نیومدن برامون ازش فیلم تبلیغاتی بسازن و بگن آی آدمها بدانید و آگاه باشید که این آدم خیلی ساده زیست هست و بنده دنیا نیست و ... خودمون با دیدنش و با شنیدن حرفهاش و دقت توی حرکات و سکناتش یه پالسهایی رو دریافت کنیم که قلبمون رو نسبت بهش مطمئن میکنه. اما این رو هم قبول دارم که فقط کسی این پالسها رو دریافت میکنه که حقیقتا طالب حقیقت باشه و وجودش رو از هر پیش داوری و منیتی پاک کرده باشه. هرچی میزان این آمادگی روحی بیشتر باشه، تبعیت اون آدم از ولایت فقیه کاملتر هست ... من اوایل خیلی درباره ولایت فقیه و مخصوصا اینکه در زمان ما آقا مناسب ترین گزینه برای تصدی این امر هستند، با آدمها بحث میکردم و استدلال می آوردم. بعدش کم کم فهمیدم که این یک امر دریافتی هست که هر کس خودش باید بهش برسه. مردم جامعه ما مستضعف فکری نیستند و اطلاعات به قدر کافی بهشون میرسه و اگه دریچه قلبشون رو به روی حقیقت باز کنند، خیلی راحت هزاران دلیل برای پذیرش این حقیقت که جامه ولایت فقیه برازنده قامت آقاست پیدا میکنند. حتی یک وقتهایی که اقا صحبت میکنند حرفهاشون، لحن بیانشون، اون محبت پدرانه نهفته در بطن کلامشون چنان با قلب و روح آدم بازی میکنه که وصف نشدنیه. حالا اگه کسی بعد از ۲۰ سال زندگی توی این مملکت و دیدن درایتشون در مقاطع مختلف، هنوز در کفایت آقا شک داره، دیگه از دست استدلالات ما کاری ساخته نیست. چون اصلاً این امر از اصل و اساس یک امر استدلالی نیست، یک امر شهودیه ... یعنی آدم باید از درون حسش کرده باشه. البته بعدش میتونه یک سری دلایل عقلی هم برای اطمینان خاطر و تایید این حس پیدا کنه، اما اصلش یک امر درونیه ... باید خود آدم دنبالش بره و پیداش کنه. البته من هم برای نزدیک شدن به فضای زندگی آقا، اون کتاب داستان سیستان رو به شدت توصیه میکنم دوستان بخونن. این رو میگم چون شخصا مدتها با خواهرشون رابطه نزدیک داشته ام و این جناب آقای امیرخانی و حتی خانواده شون رو خوب میشناسم. حتی کتاب ارمیاشون رو قبل از اینکه چاپ بشه، اول یه تعداد محدودی رو نشر سمپاد چاپ کرده بود و یکی از همون نسخه ها رو خواهرشون بهم دادن و خوندم. یا مثلا شعرهاشون که توی شب شعرهای سمپاد خوانده شده رو خواهرشون میداد من میخوندم. برای همین خیلی خوب شخصیتشون رو میشناسم و میدونم چه آدم سرسختی هستن. و از بس که نمیخواستن بوی مجیزگویی از نوشته شون به مشام برسه مسلماً چیزهایی که از خود آقا و خاکی بودن پسرهاشون نوشتن یک صدم اون چیزیه که حقیقت داره ! ... و اینکه میدونم که اون موقع که ما دانشکده فنی دانشگاه تهران میرفتیم، یکی از پسرهای آقا توی دانشکده علوم انسانی فلسفه میخوندن ... مثل همه دانشجوها ... نه شاخی، نه دمی، نه ادعایی ... تازه همسرجان هم که در سالهای نوجوانی یه مدتی رفته بود دنبال علوم حوزوی ( که البته نیمه کاره رها کرد ) میگه یکی دیگه از پسرهای آقا توی همون مدرسه مشغول تحصیل بوده و اتفاقا یکی از دوستان صمیمی همسرجان هم هم مباحثه ایش بوده. و خیلی راحت و بی ادعا می اومده و میرفته و با طلبه های معمولی رفیق بوده! ... (بخش_سوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش چهارم) اون موقعها توی دانشگاه خیلی از این بحثها راه می افتاد و همیشه هم بی نتیجه بود. چون نوع نگاه این وسط نقش خیلی مهمی داره و متاسفانه خیلی وقتها تغییر دادن نوع نگاه ادمها تقریبا محاله. ممکنه یه آدم، مسلمون خوب و مومنی باشه، گناه نکنه و دستش هم به خیر باشه، اما توان پذیرش مفهوم ولایت فقیه رو نداشته باشه. یا مثلاً در مورد اینکه آقا مصداق این امر باشن تردید داشته باشه. در اینجور مواقع از دلیل و برهان آوردن کاری ساخته نیست، چون اون فرد از درون آمادگی پذیرش این موضوع رو نداره. یه روز که با دوست خوب دوران دانشگاهم رفته بودیم نمازخونه برای خوندن نماز ظهر و عصر، دیدیم پشت در پر از کفش هست. دوستم سری تکون داد و به نکته قشنگی اشاره کرد. گفت: واااای چقدر کفش آدم نمازخون ! حیف که هر سه جفتش مال یه حزب و گروه و تشکله! ...  *** حالا شاید بعضی دوستان بیان بگن شما نفَست از جای گرم در میاد و داری دم از ولایت فقیه و این چیزها میزنی. باید بگم من از همون اول ولایت فقیه برام یک اصل اساسی بود، حتی در انتخاب همسر. همون موقع که به خاطر نوع خانواده م خواستگار مذهبی زیاد نداشتم، اما حواسم بود که هر مذهبی رو نمیشه انتخاب کرد ... یادم هست موقعی که قرار شد با همسرجان صحبت کنیم و همدیگه رو بشناسیم، اولین سوالم ازش این بود که نظرش درباره ولایت فقیه چی هست. البته اون هم با بدجنسی تمام گفت: من اعتقادی به ولایت فقیه ندارم! ... بعد تا من دهنم رو باز کردم که بگم پس دیگه فکر نکنم لازم باشه حرفمون رو ادامه بدیم، لبخندی زد و ادامه داد: من به ولایت مطلقه فقیه اعتقاد دارم! ... ( هنوز هم چند وقت یک بار این موضوع رو یادآوری میکنه و میگه دیدی چه خوب سر کار گذاشتمت! ) یا درباره مسائل مالی باید بگم ...   درباره مسائل مالی باید بگم ما به خاطر اینکه همسرجان اصرار داره روی پای خودش بایسته و از احدی کمک قبول نکنه و حتی حاضر نیست من سر کار برم، مجبوریم خیلی محتاطانه خرج کنیم. یعنی مثلا در شرایطی که توی فامیل هر دو طرفمون معمولا هر 4 ، 5 سال مبلمان عوض میکنند و هر دفعه که بریم خونشون یه چیز تازه می بینیم، ما هنوز مبلمانمون، و سرویس خوابمون همون جهیزیه من هست، که البته بعد از 14 سال دیگه خیلی وضعشون افتضاح شده. هر بار که میخوایم عوضشون کنیم می بینیم خرجهای مهمتری هست و منصرف میشیم. شما که غریبه نیستید، من دیگه حقیقتا حالم از این مبلها و مدلشون که کل خونه رو از قیافه انداخته به هم میخوره، و حتی چند بار تصمیم گرفتم بذارمشون دم در و اصلاً مبل نداشته باشیم! ... همسرجان هم این نفرت من درباره شون رو خوب میدونه، اما نمیتونه شعبده بازی کنه که! بالاخره درامدمون مشخصه و خرجها هم مشخصه و این وسط چیزی باقی نمیمونه که بشه باهاش مبل عوض کرد. چند هفته قبل همسرجان گفت که یک کار جدید براش جور شده که میتونه صبحهای پنجشنبه بره و حتی گفت که میخواد پولش رو بذاره برای خرید مبل ! ... نمیدونین چقدر خوشحال شدممممم! اما وقتی رفت محیط کار رو ببینه، با حال و روز خراب اومد و گفت: نمیدونی چه موجوداتی هستن! مدام دارن به نظام و انقلاب و خود آقا بد و بیراه میگن! ... و من اونقدر چندشم شد که بهش گفتم دیگه نمیخواد بری! اصلا نمیخوام در یه همچین فضای مسمومی کار کنی. من مبلی که پولش از همچین جایی دراومده باشه نمیخوام! یه دفعه دیگه هم یه وامی با شرایط خیلی خوب جور شد که وقتی با دفتر آقا مشورت کردیم معلوم شد عملا حکم رو داره ... برای همین این راه مبل دار شدن هم از بین رفت و نتیجه اینکه بنده هنوز با همون مبلهای تاریخی دارم زندگی میکنم که هرکی میاد خونمون یه تیکه ای بابتشون بهمون می اندازه! این مبل فقط یک نمونه بود تا بگم در زندگی خیلی چیزها هست که ارزشش بالاتر از مادیات و رفاهه. و اینکه هر کس اعتقاد به آرمانهای انقلاب و ولایت فقیه داره، هر کسی که به احکام اسلام تن داده ، لزوما نفسش از جای گرم در نمیاد و توی پول غلت نمی زنه. (بخش_چهارم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش پنجم) ما هم مثل همه مردم داریم مشکلات اقتصادی رو با تمام وجودمون حس میکنیم. ما هم خیلی وقتها نمیتونیم خواسته های بچه هامون رو براورده کنیم و شرمنده شون میشیم. ما هم  خیلی وقتها با این قیمتهای گرون نمیتونیم میوه بخریم ( قابل توجه دوستانی که میگفتند توی برنامه غذاییت چرا میوه نیست! ) ، ما هم مجبوریم با هزار جور تدبیر و برنامه ریزی پیش بریم تا خرجمون با دخلمون جور دربیاد و با سیلی صورتمون رو سرخ نگه داریم. اما این دلیل نمیشه که بخوایم به هر ذلتی تن بدیم، و تنها ملاکمون در زندگی مادیات باشه و مبنای هر تصمیممون این باشه که چه تاثیری توی وضع مالی زندگیمون داره. یادمون نره که همین دنیا خواهی شیعیان بود که باعث شد امام حسین علیه السلام تنها بمونه، تا جایی که غریبانه گفت: اِنَّ النّاسَ عَبيدُ الدُّنْيا وَ الدِّينُ لَعْقٌ عَلى اَلْسِنَتِهِمْ. يَحوطونَهُ ما دَرَّتْ مَعائِشُهُمْ. فَاِذا مُحِّصوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانونَ ... ( به راستى كه مردم بنده دنيا هستند و دين لقلقه زبان آنهاست، تا جايى كه دين وسيله زندگى آنهاست، دين دارند و چون در معرض امتحان قرار گيرند، دينداران كم میشوند.  )   + نوشته شده در یکشنبه نوزدهم خرداد 1392ساعت 15:12 توسط رضوان | آرشیو نظرات (بخش_پنجم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
هدایت شده از محسن عباسی ولدی
📣خبر 🔥 و خوشحال کننده! 🎉🎁 یه عیدی ناب تو ! 🎊 ✅همزمان با افتتاح ، ثبت نام دوره مجازی «» شروع شد 🔸دوره ای برای مادران،‌ مربیان، معلّمان و مبلغان با موضوع مادری و همسری در و 👤 استاد دوره: حجة الاسلام 💯کاملاً رایگان 💯محتوای جذاب، جدید وکاربردی 💯 تهیّه کتب دوره با ۳۰٪ تخفیف ویژه 💯 صدور گواهی 📌 ثبت نام و کسب اطلاعات بیشتر: ktft.ir/40 📢 مهلت ثبت نام: شنبه ۲۱ خرداد ✍🏻 پشتیبانی و راهنمای دوره: 🆔 @Madari40 ☎️ 09910036141 🔰کانون فرهنگی آیین فطرت https://eitaa.com/abbasivaladi
بسم الله الرحمن الرحیم 🔑پاسخ استاد عباسی ولدی به یک سوال کلیدی: آیا آزاد گذاشتن بچّه‌ها برا غذا خوردن یا آب بازی اسرافه؟👇 💯https://eitaa.com/manedigaremaa/3661
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ زندگی آبتنی کردن در حوضچه "اکنون" است... سلاااام و عید میلاد امام عشق، حضرت سید الشهدا مبارک ... هفته قبل ششمین هفته برنامه جدید زندگی من تموم شد. ۴۰ روز زندگی با یک سبک تازه و انجام دادن کارهایی جدید و تجربه کردن حسهای جدید ... این یک هفته اخیر هم که به سفر و بعد هم این ماموریت چند روزه همسرجان گذشت، که البته یک کم از مسیر برنامه هام دور شدم. یک کم که چه عرض کنم، بعضی قول و قراهام مثل محدود کردن اینترنت به ۱.۵ ساعت که کلا ملغی شد و روم به دیوار یه وقتهایی به بالای ۷ ساعت هم رسید! خدا خودش به داد قبض تلفن برسه! ... پیاده روی هم که یه خط در میون بود. و همینطور موارد دیگه ... اینها یعنی اینکه اون موارد جدول بعد از اینهمه تکرار، هنوز هم توی وجودم نهادینه نشده و تا چوب به دست بالای سر خودم نایستم، آدم عمل نیستم! ... البته از شما چه پنهون بدم نمیومد بعد از ۶ هفته تلاش، یه استراحتی به روح و روانم بدم و چند روزی رو ریلکس باشم و بیخیال بچرخم و هی نگران نباشم که فلان کارم مونده ... فکر میکنم استراحت به جایی هم بود، چون اون اواخر دیگه با کسالت کارهام رو میکردم، اما الان دیگه واقعا دوست دارم دوباره برگردم سر برنامه و دوباره زندگیم یه سر و شکلی به خودش بگیره! یک عامل بزرگ دیگه این بیخیالی، این ماجراها و التهابات انتخابات بود که توی این هفته به اوج خودش رسید. و اینکه بیشتر وقتم رو در سایتهای خبری پلکیدم و خوندم و دلی از عزا درآوردم! ... نمیدونم قبلا بهتون گفته بودم یا نه، که مسائل سیاسی حقیقتا برای من حکم مخدر رو داره و از مسیر زندگی عادی دورم میکنه و یه نشاط خاصی بهم تزریق میکنه ... یه حسی مثل همون حسی که بندگان خدایی که معتاد هستند از لحظات بعد از مصرف مواد توصیف میکنند. اینکه آدم متوجه گذر زمان نمیشه و یه حال خوش وصف ناپذیری داره ... سر انتخابات ۸۸ و ماجراهای بعدش، من خانوم کوچولو رو ۴ ، ۵ ماهه باردار بودم. الان خاطرات من از بارداری منحصر میشه به قبل از انتخابات، چون بعدش اینقدر حواسم به مسائل سیاسی بود که تمام خاطرات دیگه م رو تحت الشعاع قرار داده! ... حتی یادمه که اون موقع یکی از تستهای غربالگریم مشکوک بود و اولش خیلی غصه خوردم، ولی دکترم گفت جای نگرانی نیست و الحمد لله معلوم شد واقعا مشکلی نبوده و خانوم کوچولو صحیح و سالم به دنیا اومد. یکی از بزرگترین چیزهایی که کمکم کرد این موضوع زیاد اذیتم نکنه و نشینم هی فکر و خیال کنم، همین بود که حواسم به چیزهای هیجان انگیزتری گرم بود و فرصت نگرانی و غصه خوردن نداشتم! یه بار داشتم فکر میکردم این سیاستمداران عالم چطور همیشه سرحالند و عمرهای طولانی میکنند و با اینکه از گوشه و کنار میشنویم که بیشترشون سرطان یا بیماریهای صعب العلاج دیگه هم دارند، اما مثل بیمارهای عادی از پا نمی افتند و خودشون رو نمی بازند ... بعد به این نتیجه رسیدم که به خاطر زندگی پر هیجانشونه که دیگه فرصتی برای فکر کردن به بیماری و از تک و تا افتادن رو بهشون نمیده! حالا اینها رو گفتم که بگم عذر تقصیر بابت این هفته بی جدول و اینکه یه مدت بود از حال و کارم نمینوشتم ... قبلا هم گفته ام نوشتن من اینجا دلی هست و انعکاس زندگی و دغدغه های روزانه منه. هیچوقت نخواستم و نمیتونم نقش بازی کنم و به چیزی که نیستم و کاری که نمیکنم تظاهر کنم. این هفته به لطف نبودن همسرجان، واقعا به معنای کلمه ول معطل بودم و فقط به چیزهایی پرداختم که خودم دوستشون داشتم، نه چیزهایی که مقتضای زندگیست و باید خواه ناخواه انجامشون داد ...   حالا در راستای اینکه آدم نباید همش سیاه نمایی کنه، این رو هم بگم که در مدت سفر و این روزها مراقب خورد و خوراکم بودم و بیشتر موارد رژیمم رو بجز پیاده روی مراعات کردم! ... البته خانوم مشاور سفر بود و شنبه چون نمیتونستم بهش گزارش بدم، اصلا خودم رو وزن هم نکردم! ... ولی امروز صبح که تصمیم گرفتم دوباره به زندگی عادی برگردم، رفتم روی ترازو. و بعععله یک کیلو کاهش داشتم و شدم ۸۱.۸۰۰ کیلو ... البته خودم هم از آزاد شدن لباسهام میتونستم بفهمم که ترازو خبرهای خوشی برام داره، شکر خدا! ... اما خیلی دلم سوخت چون به نظرم اگه پیاده روی رو هم انجام میدادم، بیشتر از اینها کاهش داشتم! (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) امروز آخرین روز ماموریت همسرجانه و گفته که برای نهار خودش رو میرسونه ... میخوام یه دست درست و حسابی به خودم و خونه بکشم و به یمن میلاد امام عشق، یک بسم الله دوباره بگم، برای شروع زندگی عادی و معمول ...  این دوره ۴۰ روزه بهم نشون داد که اگه آدم بخواد میشه. میشه آدم خیلی کارها رو که براش سخته انجام بده و نتیجه ش رو هم بیینه. قبل از این فکر میکردم آدم باید کارها رو با اعتقاد و از ته قلب انجام بده تا نتیجه داشته باشه. اما الان میفهمم اگه حتی مثل یک ربات برنامه ریزی شده هم کار کنه، لااقل یه بخشی از اثرات اون کار در زندگیش نمایان میشه و این خیلی بهتر از اینه که به امید یک کار ایده آل، دست به هیچ کاری نزنه! ... فهمیدم بزرگترین دشمن من در این سالها این آرمان گرایی من بوده که همیشه فکر میکردم یا آدم نباید کاری رو بکنه، یا اگه میکنه باید عاااالی انجامش بده. اما الان باور دارم که " فمن یعمل مثقال ذره خیرا، یره " ... حتی اگه یک ذره هم کار درست انجام بشه، اثرش رو توی زندگی داره و همین اثر های کم روی هم جمع میشن و کم کم آدم رو به سمت رسیدن به ایده آلها سوق میدن. بله رضوان خانوم: لازم نیست حتما عاااااشق جارو کردن باشی. حتی اگه صبح به صبح مثل یک ربات برنامه ریزی شده استارت بزنی و جارو و تی و گردگیری رو انجام بدی، خونه تمیز خواهد شد و اثرات این تمیزی و مرتبی در زندگیت جاری خواهد شد! ... لازم نیست برای هر کاری اینقدر باخودت مذاکره کنی! خودت رو بذار روی اتو پایلت و بذار کارها انجام بشه ... لذت حس خوبی که در اثر کارهای انجام شده در زندگیت جاری خواهد شد، جای هیچ مذاکره ای رو باقی نمیذاره ... It’s not what you do once in a while  .it’s what you do day in and day out, that makes the difference JENNY CRAIGU   *** اطلاعیه: این مودم اکسترنال من سیمش مشکل پیدا کرده و به یه مویی بنده! برای همین مدام قطع و وصل میشه و عنقریبه که کلا سیمش قطع بشه و خلاص! ... این رو گفتم که اگه یه وقت آخر هفته ای  که دستم به هیچ جا بند نیست، بی مودم شدم و صدام درنیومد بدونید که مشکل از کجاست ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
بسم الله الرحمن الرحیم 📝کانال استاد محمدعلی شکوهیان‌راد 🌐متخصص مطالعات سایبرنتیک 🌱از رویش های انقلاب اسلامی 🖋نوشته‌هایی علمی، خاص و قابل تامل! 👇👇👇 💯 @SHRChannel
بسم الله الرحمن الرحیم ✨امروز ۱۴ تیرماه است✨ طرح ۱۴×۱۴ طرحی در زمینه تشویق فرزندآوری و افزایش جمعیت/ ۱۴ هر ماه ۱۴ هزارتومن به نیت چهارده معصوم صلوات الله علیهم اجمعین شماره کارت 💕مهر مادری💕 6037697647366746 جهت دریافت کمک‌های مردمی ✅جهت درمان زوج های نابارور👌 ✅تشویق به فرزند آوری👌 ✅کمک هزینه به خانواده های جوان و پرفرزند👌 و مواردی در این راستا... هر یک ازما به نیت افزایش نسل شیعه اقا امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف و لبیک گفتن به امر امام خامنه‌ای درحد توان اقدام نماییم... در حد توان در گروهها و کانالهامون این طرح را تبلیغ کنیم... لطفا رسید این پرداخت مهربانانه را به این آیدی ارسال کنید🙏🌹 @rahi313 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📣دوستان بزرگوار این خیریه کاملا مورد اعتماد هست... نیت کنید و در این خیر کثیر مشارکت بفرمائید.... ان شاء الله چه بسا خدا لطف کرد با همین ، مادری را از سقط منصرف کرد... مادر باردار دیگری را امیدوار کرد... امکان بارداری را برای بانوی مهربانی فراهم کرد... یا خانواده خوش جمعیتی را مصمم تر کرد🙏💝 با احترام؛ خادم کانال🌹
💚بسم الله الرحمن الرحیم💚 ✿ تو فقط لیلی باش ܓ✿ هل نبقی مع الحسین ؟ ... تا ظهر امروز بلاتکلیف بودم، بین دکتر "ج" و دکتر "ق" ... صبح با همسر جان کلی حرف زدیم و همسرجان با اینکه "ج" را به عنوان یک انسان صالح دوست دارد، یک عالمه دلایل منطقی برایم آورد که الان وقت آمدن او نیست ... چیزی نگفتم چون حق ظاهرا با او بود، اما ته دلم آشوبی به پا بود بین عقل و دل ... عقلم میگفت: باید کسی بیاید که کمی اوضاع را سر و سامان بدهد، و دلم میگفت از کجا که "ج" نتواند هم دنیا و هم آخرتمان را سر و سامان بدهد؟ مگر او به دنبال جاری کردن "حیات طیبه" در رگ و پی این سرزمین نیست؟ عقلم میگفت: رای را نشکن! "ج" که به هر حال رای نمی آورد! رایت را به "ق" بده تا با قاطعیت آرا کار در همین دور اول تمام شود . اما عقلم میگفت کم من فئه قلیله غلبت فئه کثیره باذن الله ... عقلم میگفت مردم به خاطر فشار اقتصادی از دین دور شده اند و حتی اگر "ج" رای بیاورد هم پذیرای همچین آدمی نیستند و با او همکاری نمیکنند. اما دلم ماجرای امام عشق را به یادم آورد که فقط با ۷۲ نفر بزرگترین حماسه تاریخ را آفرید و منتظر کسانی که نگران محصولات درختانشان بودند، نماند  ... و به ما یاد داد نباید به اینکه مردم با کسی همکاری میکنند یا نه کاری داشته باشیم، بلکه باید ببینیم تکلیفمان چیست ... اصلاً بگذارید راستش را بگویم: "ق" آدم خوبی ست، اما مشکل از من بود که هر کاری میکردم نمیتوانستم فقط به خاطر مسائل اقتصادی به کسی رای بدهم ... دوست نداشتم به کسی رای بدهم، فقط برای اینکه میتواند رفاه بیشتری برای ما مردم فراهم کند ... دلم نمیخواست ملاک انتخابم فقط و فقط رفاه و زندگی بی دغدغه ی دنیایی باشد ... یعنی باید من شیعه ایرانی و مدعی انتظار امام مهربانیها، توقعاتم از یک رئیس جمهور، با یک مسلمان سکولار یکی باشد؟ ... یعنی باید فقط به فکر همین خور و خواب و رفاهم باشم ، و بقیه اش آنقدرها مهم نیست که بخواهد ملاک تصمیم واقع شود؟ ... یا اینکه باید زندگیم و افکارم و هدفم فرق داشته باشد با مسلمانی که در کشوری مثل مالزی زندگی میکند و انتظارش از رئیس جمهورش فقط تامین رفاه دنیایی اوست؟ مغزم دیگر توان جنگیدن نداشت. این وسط یک چیز مبهم در انتهای ذهنم تقلا میکرد و میخواست چیزی به من بگوید، ولی نمی فهمیدم چیست ... دیگر داشتم ناامید میشدم. اما وقتی داشتم برای نماز مغرب وضو میگرفتم ناگهان جرقه ای در ذهم درخشید و آن کلمات زیبا به یادم امد ...کلماتی که مدتها قبل از کسی شنیده بودم که سالهاست خط مقدم مقاوت در مقابل شیاطین انس را رهبری میکند: سید حسن نصر الله ... " ... أنا مع الحسین فی المدینة، أنا مع الحسین مِن المدینة إلی مکّة، أنا مع الحسین فی مکّة، أنا مع الحسین و هو خارجٌ مِن مکّة. ولکنّ السؤال: هل أبقَی مع الحسین عندما تأتی رسالة الکوفییّن مضمّخةً بدم مسلم بن عقیل و خُذلانَ البیعة؟! هل أَبقی مع الحسین مِن تلک اللحظة إلی کربلاء؟! هل أبقی مع الحسین فی حصار الجوع و العطش و الموت و القتل؟! هل أبقَی مع الحسین لیلة العاشر مِن المحرّم، عندما یسمح لی أن أُغادر فی وسط اللیل دون أن أخجل مِن أحد، أو ینظر أحد إلیّ بعیونٍ عاتبة؟! هذا هو السؤال! ... ندّعی أنا و أنتم أنّنا فی هذا الخطّ، أنّنا فی هذا الطریق، ولکن یجب أن نعمل لنبقَی فی هذا الخطّ، لنبقَی فی هذا الطریق، لنصلَ إلی کربلاء، و لنکون مِن أهل الیوم العاشر ثباتاً و یقیناً و عنفواناً و تسلیماً لله و عشقاً لإمامنا و قائدنا و تضحیةً مِن أجل دیننا و قِیَمنا ... و بالتالی فی یوم العاشر لن یکونَ إلّا الفتح، إمّا فتحٌ بالشهادة، بالجماجم، بالرؤوس المرفوعة علَی الرماح، بالخیام المحترقة، بالنساء المسبیّة ... ... لکن المهمّ أن تصل أقدامنا إلی معسکر الحسین فی یوم العاشر، أن تثبت أقدامنا فی معسکر الحسین یوم العاشر، و أن لا تنهار إرادتنا و لا عقلنا و لا عزمنا… ( ترجمه : من در مدینه با حسین هستم، در راه مدینه به مکه با حسین هستم، در مکه با حسین هستم، وقتی حسین از مکه خاج شد هم با او هستم ... ولی سوال اینجاست: آیا وقتی نامه ی کوفیان که با خون مسلم بن عقیل رنگین شده و از شکسته شدن بیعت خبر میدهد به حسین میرسد، باز هم با او خواهم ماند؟ ... آیا از آن لحظه تا رسیدن به کربلا با حسین خواهم ماند؟ آیا در تنگنای گرسنگی و تشنگی و مرگ و کشته شدن هم با او خواهم ماند؟ آیا در شب عاشورا، وقتی از من میخواهد که برای اینکه از کسی خجالت نکشم و از نگاههای سرزنش آمیز دیگران در امان باشم، در دل شب او را رها کنم و بروم هم با او خواهم ماند؟ سوال اینجاست! ... (بخش_اول) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt
🔰🔰🔰🔰 (بخش دوم) من و شما ادعا داریم که در این خط و در این مسیر قدم برمیداریم ... ولی باید کاری کنیم که در این مسیر باقی بمانیم ... باید کاری کنیم که به کربلا برسیم و از کسانی باشیم که در روز دهم در کنار او میمانند ... از کسانی باشیم که با یقین کامل و ثبات قدم و تسلیم به امر خدا و عشق به امام و رهبرشان آماده فدا شدن در راه دین و قیامشان هستند ... با آنکه میدانیم در روز دهم فتحی در انتظار ماست از جنس شهادت، از جنس سرهای برافراشته شده بر سر نیزه ها، و خیمه های آتش گرفته و بانوان به اسارت رفته ... ... مهم این است که قدمهایمان در روز عاشورا در میان لشگریان حسین قرار گیرد و با ثبات در آن باقی بماند و هیچ تزلزلی در اراده و عقلمان راه پیدا نکند ... )   وقتی قامت نمازم را می بستم دیگر هیچ شکی نداشتم ... من با افتخار تمام نام دکتر "ج" را بر برگه رایم خواهم نوشت ... شاید او بتواند با پیاده کردن حیات طیبه در میان ما روزگارمان را به سمت زیباییهای زمینی و اسمانی تغییر دهد ... حتی اگر او انتخاب نشود هم من با رایم نشان داده ام که دوست دارم اینطور زندگی کنم ... اگر قرار باشد این انقلاب به نهضت جهانی امام مهربانیها پیوند بخورد، بباید یک جوری به خدا نشان بدهیم که از جنس مردم کوفه نیستیم و خیلی چیزهای دیگر بجز منافع دنیاییمان برایمان مهم است ... چون بدون شک آدمهایی که ملاک تصمیمشان نان و آب و منافع مالیشان باشد لیاقت حضور در آن نهضت جهانی را نخواهند داشت ... برگه رای من نامه ای به خداست تا به او بگویم من مثل مردم کوفه نگران محصولات درختانم نیستم. من پای همه چیز ایستاده ام ... پای همه چیز! ... (بخش_دوم) 💞تو فقط لیلی باش💞 🆔 @WomanArt