🌸✨🌸✨
#از گذشته چه خبر؟
دلایل پذیرش قطعنامه ۵۹۸ و بازتاب جهانی تصمیم ایران :
#روزنامه کیهان - ۲۸ تیر ۱۳۶۷
تصمیمی،تاریخی،که با درایت وشجاعت،حضرت امام و تحلیل دقیق،از شرایط خاص آن زمان صورت گرفت.
و کشور و انقلاب را از گرداب مهلکی که برای،از بین بردن نیروی انسانی و زیرساختهای،اقتصادی آن تدارک دیده بودند نجات بخشید.
و پس از آن دوران سازندگی برای جبران عقب ماندگیهای حاصل از جنگ و انقلاب آغاز شد.
💠 بیست و هفتم تیرماه سال 67، قطعنامه 598 به وسیله جمهوری اسلامی پذیرفته شد و این یعنی پایان رسمی جنگ هشت ساله، جنگی که رژیم بعث عراق آغازگرش بود. آمده بود که ویران کند و اشغال اما مقابل دلاورمردان ایرانی کم آورد.
💠 در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز بیست و هفتم تیرماه مصادف با پذیرش قطعنامه 598 است؛ یعنی ایران با پذیرش این قطعنامه رسما به جنگ پایان داده است. اما رژیم بعثی عراق بعد از مدتی این تعهدنامه بین المللی را زیر پا گذاشته و به مرزهای جمهوری اسلامی تجاوز کرد.
🔻امام خمینی(س) با قبول قطعنامه، موقعیت نظام جمهوری اسلامی را در شرایط به وجود آمده حفظ کرد و پس از هشت سال مبارزه، دشمن را از اشغال حتی یک وجب خاک ایران ناامید کرد که در تاریخ جنگ ها بی سابقه است.
#فاعتبرو یا اولاابصار.
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️▪️▪️
کاربران گرامی کانال همسفران دیارطغرالجرد:
#ضمن عرض تسلیت ایام محرم تصمیم گرفته شد. دهه ی اول محرم، به جای مطلب از گذشته چه خبر ؟ مطالبی هر چند مختصر از تحریفهای رفته بر واقعه عاشورا و از کتاب #فریادهای شهید مطهری بر تحریف عاشورایا حماسه حسینی آورده شود .
#عزیزان میتوانند به متن کامل این کتاب یا موارد مشابه مثلا : کتاب پدر ،مادر "ما متهمیم" اثر زنده یاد دکتر شریعتی مراجعه کنند.
البته خود استاد مطهری برای نقد تحریفهای عاشورا به کتاب "لوء لوء ومرجان" اثر حاج میرزا حسین نوری استاد شیخ عباس قمی صاحب مفاتیح الجنان استناد میکنند.
#امید است با همکاری همه دوست داران واقعی سید الشهدا این حادثه بی نظیر در تاریخ بشریت به یک حرکت انسان ساز در جهان بدل شود تا یک جریان سطحی وعاطفی .ان شاالله
▪️از همگی شما عزاداران، التماس دعا داریم▪️
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
♦️♦️♦️ #موضوع پزشکی امروز کانال همسفران دیارطغرالجرد: #دیسک کمر ( قسمت هفتم ) #انواع بیماری دیسک ک
♦️♦️♦️
#موضوع پزشکی امروز کانال همسفران دیارطغرالجرد: #دیسک کمر
( قسمت آخر )
#درمان دیسک کمر :
یکی از راه های درمان دیسک کمر می توانیم در مرحله اول از داروهای ضد التهاب که در ایران اصطلاحاً مسکن نامیده می شود ، استفاده کنیم.
#این داروها باعث کاهش ورم اطراف ریشه عصبی می شوند ودر نهایت باعث بهبود بیماری می شود.
#یکی دیگر از راه های درمان دیسک کمر، استفاده از #فیزیوتراپی است که در آن با گرم کردن و دادن ورزشهای مخصوص دیسک را درمان می کنند و علاوه بر آن آب درمانی ، تزریق در داخل مفاصل ستون مهره ها یا در اطراف ریشه های عصبی از راههای دیگر درمان دیسک است.
در صورتی که بیمار به درمانهای فوق جواب ندهد، دیسک را می توان با #انجام عمل جراحی لیزر یا عمل آندوسکوپی یا روش های عمل جراحی باز دیسک کمر درمان کرد.
#سلامتی یکی از موهبت های الهی ست.این موهبت الهی شامل حال همه ی شما عزیزان باشد.
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌷 شهید محمد محسن بیگی🌷
🍃فرزند: مرحوم تیمور.
شهید از۱۱ ماهگی در دامان پدربزرگ و مادر بزرگ با شغل کشاورزی و دامداری رشد و نمو کرد.
🍃تاریخ تولد:١٣٤٥/٠٣/٠١
🌹تاریخ شهادت:١٣٦٢/٠٨/١٣
🍃محل شهادت: پنجوین. والفجر٤
🌹مزار:گلزار شهدای بخش طغرالجرد شهرستان کوهبنان
شادی روح همه شهدا صلوات...❣
شهید#محمدمحسن_بیگی
به همسفران دیار طغرالجرد بپیوندید👇
https://eitaa.com/Yareanehamra
4_5802924687218444908.mp3
253.1K
*┄┅═✧﷽✧═┅*
#تقدیم به شما خوبان و همراهان همیشگی کانال همسفران دیارطغرالجرد 🙏
*نمازی بسیار مهم و با فضیلت برای آخرین روز از ماه ذی الحجه(از خواندن این نماز با فضیلت غفلت نکنیم)*
✍️ *امروز سه شنبه آخرین روز از سال ۱۴۴۴ هجری قمری و آخرین روز از ماه شریف ذی الحجه است*
*مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب مفاتیح الجنان برای این روز نماز و دعایی بسیار مهم و با فضیلت نقل کرده و فرموده است که در روایت دارد هر که این نماز و دعا را بخواند شیطان مى گوید: واى بر من هرچه در مدّت این سال زحمت کشیدم (و او را وسوسه کردم) با این عمل، همه را از بین برد و سالش را به خیر پایان داد*
*این نماز دو رکعت هست در هر رکعت بعد از حمد، ده مرتبه سوره توحید و ده مرتبه آیه الکرسی خوانده شود و پس از خواندن نماز بایستی این دعای کوتاه را بخوانیم*
*متندعا همراه با فایل صوتی*⬆️
«التماس دعای خیر و فرج»
https://eitaa.com/Yareanehamra
📚حکایت بسیار زیبااا
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود
و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
میخواهم گوسفندانم را بفرپوشم چون میخواهم به مسافرت بروم.
و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
❌ ادامه در پست های بعدی....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥https://eitaa.com/Yareanehamra
5.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️▪️
#حرم امام علی (ع) سیاهپوش شد
🏴 حرم امیرالمومنین علیهالسلام در آستانه ماه محرم، سیاهپوش و پرچم عزا بر فراز ایوان نجف نصب شد.
@mahaletabatabi
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
📚حکایت بسیار زیبااا مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او د
.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند.
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد .
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ...
هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
❌ ادامه در پست های بعدی....
═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═
❥https://eitaa.com/Yareanehamra