💔
من به شما پشت میزهایی که خونبهای هزاران شهید به خون خفته است میگویم و از شما میخواهم که فقط برای اسلام کار کنید نه برای مقام، چون مقام ارزش انسان را پایین میآورد کسانی بودند که دم از بزرگی و ریاست و منیت میزدند ولیکن زمین خوردند و شما هم اگر بخواهید برای مقام کار کنید، فورا زمین خواهید خورد پس بیایید برای اسلام کار کنید تا اسلام پشتیبان شما باشد شما از اسلام حمایت کنید و اسلام هم از شما.
📝 برشی از وصیتنامه
شهید علیاصغر صفرخانی🌷
#شادی_روح_پاکش_صلوات
فرمانده گردان شهادت
لشکر ۲۷ محمد رسول الله(ص)
شهادت: قلاویزان عملیات کربلای ۱
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌹🌷🌹🌷
#سلام_امام_زمانم
#سلام_پدر_مهربانم
#وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید:
#به مردم بگویید امام زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
🌹بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم.
از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود.
🌹در وصیتنامه نوشته بود :
من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم...
پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند.
اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند...
پدر و مادر عزیزم!
من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم.
جنازهام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه میماند.
#بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست.
این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم دلداری بدهید.
به آنها روحیه بدهید و بگویید که امام زمان (عج) پشتوانهی این انقلاب است.
بگویید که ما فردا شما را شفاعت میکنیم .
بگویید که ما را فراموش نکنند.
🌹بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم.
دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است.
✍️راوی: سردار حسین کاجی
📚برگرفته از کتاب خاطرات ماندگار؛ ص١٩٢ تا ١٩۵
#شهید_سید_حسن
#شادی_روح_پاکش_صلوات
#لبیک_یامهدی
#تشکر از کاربر گرامی🙏
https://eitaa.com/Yareanehamra
پیکرش را با دو شهید دیگر تحویل بنیاد شهید داده و گذاشته بودند سردخانه. نگهبان سردخانه میگفت: یکیشان آمد به خوابم و گفت: جنازهی من رو فعلاً تحویل خانوادهام ندید! از خواب بیدار شدم. هر چه فکر کردم کدام یک از این دو نفر بوده، نفهمیدم؛ گفتم ولش کن خواب بوده دیگه. فردا قرار بود جنازهها رو تحویل بدیم که شب دوباره خواب شهید رو دیدم. دوباره همون جمله رو بهم گفت. اینبار فوراً اسمشو پرسیدم. گفت: امیرناصر سلیمانی. از خواب پریدم، رفتم سراغ جنازهها. روی سینه یکیشان نوشته بود «شهید امیر ناصر سلیمانی».بعدها متوجه شدم توی اون تاریخ، خانوادهاش در تدارک مراسم ازدواج پسرشان بودند؛ شهید خواسته بود مراسم برادرش بهم نخوره.
شهید امیرناصر سلیمانی🌷
#شادی_روح_پاکش_صلوات
📚فرمانده، فرمان قهقهه، ص۳۶
و به کسانی که در راه خدا کشته میشوند، مرده نگویید بلکه آنها زندهاند؛ امّا شما درک نمیکنید!
📚سوره بقره، آیه۱۵۴
🕋⊰⊹به همسفران دیارطغرالجرد بپیوندید👇⊹⊱✨
🚩https://eitaa.com/Yareanehamra ☫