✨🌸✨🌸✨
#یک نکته ی روانشناسی :
🔴 #دعوای_پیامکی_ممنوع
💠 بحث و #مجادله به وسیله #پیام نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. زیرا طرفین نمیتوانند لحن و #حالت صحبت کردن یکدیگر را ببینند و این مسئله در اکثر موارد باعث #سوءتفاهم میشود چرا که، نمیتوانند مقصود یکدیگر را در فضای پیامکی به طور کامل به یکدیگر منتقل کنند.
#اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با پیامک انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید مثلا بیان کنید که این پیامم #شوخی بود و یا از روی علاقه و یا عصبانیت و ... بود.
#اما سعی کنید #حضوری و یا تلفنی مسئله را حل کنید.
#برکات صحبت کردنِ حضوری، صدها برابر فضای پیامکی است.
✨زندگیتون شیرین ، سرشار از آرامش و شادکامی ❤️
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌙✨🌙
#شوخی نکن!
#هرگز افراد را با صدای بلند حتی برای شوخی از خواب بیدار نکنید...
#بر اساس تحقیقات صدا کردن بلند افراد زمانی که در خواب هستند احتمال جنون و سکته را در آنها افزایش می دهد.
🌙 🌟
#خدایا🙏
به ما بیاموز ڪه
ﺣﺮﻣﺖ شڪستن ﺩﻝ ﻫﺎ
و ريخته شدن
آبروها را ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ.....
به ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ڪه
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥِ
ﺩﺭﻭﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ،
با ﻧﺎﻡ ﺗﻮ نسازيم .... !
شبتان زیبا و در پناه خـــدا🌙
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷 #قسمت سی و چهار (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید جواد پور رشیدی: #برادرم
🌷🌷
#قسمت سی و پنجم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه شهید جواد پور رشیدی:
#خاطره ی عملیات بدر :
وقتی برادرم، در عملیات بدر زخمی شده بود وبه خانه برگشت، این خاطره را برایمان تعریف کرد:
«شب عملیات، دعای توسل خواندیم و به صحنه ی نبرد رفتیم، درست در قلب دشمن قرارگرفته بودیم. وقتی که فهمیدم دشمن دور تا دور ما را محاصره کرده است، چون بی سیم چی بودم، اعلام مقاومت کردم. خیلی از بچهها زخمی و شهید شده بودند. من هم زخمی شدم. به من گفتند که به پشت جبهه برگردم. حین برگشت یکی از فرماندهان را دیدم که درباتلاق گیر کرده بود. او را نجات دادم و با هم به پشت جبهه برگشتیم».
#شوخی هایی که بعدها جدی شد.
یک شب تلفن به صدا در آمد. من گوشی را برداشتم. یکی پشت خط گفت: « من از اهواز تماس می گیرم. دوست پور رشیدی هستم. می خواستم بپرسم که جواد را کی تشییع میکنند؟». من حیران و ناراحت شدم. جواد گوشی را از دوستش گرفت و گفت: «خواهرم، این ها شوخی میکنند به همین زودی ناراحت شدی؟». گفتم: « چرا دوستت این را گفت؟ ما خیلی ناراحت شدیم». گفت: «شما باید عادت کنید. نباید به این زودی ناراحت شوید».
#غیر منتظره!
#جواد اهل شوخی بود و دلش میخواست همه را خندان ببیند. با همه شوخی میکرد. رفتارش با همه خوب بود.
یک بار که از جبهه برگشته بود، از تلفن عمومی با خانه تماس گرفت و گفت: « من اهواز هستم و می خواهم به مأموریت بروم». ما گفتیم: « شما قرار بود به مرخصی بیایید». گفت: «باید بروم». ما هم با دلخوری و ناامیدی خداحافظی کردیم اما بعد از چند دقیقه در کمال ناباوری از در وارد شد.
«خانه بوی گل گرفت»
#راوی: خواهر شهید :
حدود ۷ سال پیش که پدر و مادرم زنده بودند، یک شب پیش من مهمان شدند. همان شب در خواب دیدم که می خواهم از مرزی رد بشوم. قبل از خروج میبایست عکس یادگاری بگیریم. زمانی که نوبت من شد، جواد را دیدم که به سمت عکاس آمد و اجازه ی عکس گرفتن نداد و مرا بر گرداند. همان موقع از خواب بیدار شدم. درد شدیدی در قفسه ی سینه احساس میکردم. حالت خفگی داشتم. از اتاق بیرون آمدم. بوی عطر عجیبی به مشام می رسید. تا کنون چنین عطری حس نکرده بودم.
بعداً فهمیدم که آن شب قرار بوده اتفاقی برایم بیفتد امّا برادرم به خاطر پدر و مادرم که میهمان من بودند نجاتم داده است.
در اینجا باید یادآور شوم که پدر و مادرم به امام رضا (علیه السلام) ارادت خاصی داشتند و هر ساله روضه ی حضرت را میخواندند و حتی مقداری از زمین های کشاورزی خود را وقف امام رضا (ع)کرده بودند. مادرم در شب ولادت با سعادت امام رئوف (ع) به دیار باقی شتافت و پدر بزرگوارم نیز تنها ۱۳ روز تنهایی را تحمل کرد و در روز ۲۳ ذی القعده، روز زیارتی مخصوص امام رضا (علیه السلام)، در ظهر جمعه مقارن اذان، دعوت حق را لبیک گفت.
"مهمان داریم.....
#راوی: خواهر شهید
ادامه دارد...
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
همسفران دیار طغرالجرد
🌷🌷 #قسمت سی و پنجم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه شهید جواد پور رشیدی: #خاطره
🌷🌷
#قسمت سی و ششم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد )
#زندگی نامه شهید جواد پور رشیدی:
# مهمان داریم!
#راوی: خواهر شهید
یک روز تعدادی برای دیدن پدر و مادر شهید رفته بودند، وقتی آنجا رسیدند متوجه شدندند مادر شهید منتظر کسی است. با آمادگی قبلی و کامل به استقبال میهمانها آمد. از ایشان پرسیدند « شما از کجا می دانستید قرار است، ما بیاییم؟» گفت: « چند ساعت قبل، جواد را در خواب ديدم». به من گفت: «مادر، مهمان داریم آماده باش تا چند ساعت دیگر می رسند»؛ و من هم بعد از خواب همه چیز را آماده کردم و منتظر شما بودم.
#شوخی های ناتمام!
#راوی: حسن پور رشیدی (برادر شهید)
#اوایلی که ایشان شهید شده بودند، می خواستم برای دیدن پدر و مادر به روستا بروم. پنج شنبه بود و وقت گذشته بود. گفتم: «این هفته به گلزار شهدا نمی روم، مادر چشم به راه است». زمانی که نزدیک بهشت زهرا رسیدم، ماشین خاموش شد و کلا برق ماشین قطع شد. هر کار کردم نتوانستم روشنش کنم.
تصمیم گرفتم سر مزار شهید بروم و فاتحه ای بخوانم و بعد ماشین را بکسل کنم وبه شهر بر گردم. بعد از زیارت شهید برگشتم و با نامیدی استارت زدم و با تک استارت ماشین روشن شد! بررسی که کردم، دیدم هیچ مشکلی ندارد. رفتم روستا پیش پدر و مادر، شب که خوابیده بودم شهید را خواب دیدم که می خندید. گفتم: « چرا می خندی؟» گفت: «امروز نمی خواستی پیش من بیایی؛ من هم برق ماشینت را قطع کردم تا مجبور شوی».
#بخشهایی از وصیتنامهی شهید گرامی جواد پور رشیدی :
"بِسمِ اللهِ اَلرَّحمنِ الرحیم"
اگر با کشته شدن من اسلام زنده می ماند، پس ای شمشیر ها مرا در برگیرید و خونم را بریزید. (امام حسین «ع»)
کشته شدن درراه خدا آرزوی من است و مردن در رختخواب ننگ است برایم و عمر به دست خدا است، چه خوشا آنان که درراه او بروند.
#خدایا، مرگ تمامی مؤمنین و مؤمنات و مسلمین را شهادت درراه خودت قرار ده و اگر من هم لایق شهادت بودم، جزء شهدا قرارم ده. گرچه میدانم لیاقت شهید شدن را ندارم مگر با لطف و کرم پروردگار. اوست اَرحَم الرّاحِمین.
#خب سخن را کوتاه میکنم و چند وصیت میکنم. اگر قابل عمل بود، عمل شود و اگر نبود لازم نیست. هر چه خودتان تشخیص دادید همان و من راضی می باشم، اگر لیاقت شهادت را پیدا کردم من را در بهشت زهرا دفن کنید و اگر جسد من مفقود شد، آرزوی من است... شاید با مفقود شدنم جزو مظلومین قرار گیرم و خدا مظلومین را دوست دارد.
ادامه دارد...
منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌙✨🌙
#نکته شب
#شوخی نکن!
#هرگز افراد را با صدای بلند حتی برای شوخی از خواب بیدار نکنید...
#بر اساس تحقیقات صدا کردن بلند افراد زمانی که در خواب هستند احتمال جنون و سکته را در آنها افزایش می دهد.
🌙 🌟
#خدایا🙏
به ما بیاموز ڪه
ﺣﺮﻣﺖ شڪستن ﺩﻝ ﻫﺎ
و ريخته شدن
آبروها را ﺍﺯ ﯾﺎﺩ ﻧﺒﺮﯾﻢ.....
به ﻣﺎ ﺑﯿﺎﻣﻮﺯ ڪه
ﺳﻮﮔﻨﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﺑﻮﺩﻥِ
ﺩﺭﻭﻏﻤﺎﻥ ﺭﺍ،
با ﻧﺎﻡ ﺗﻮ نسازيم .... !
شبتان زیبا و در پناه خـــدا🌙 به امید طلوعی دیگر و فردایی بهتر، یا حق
https://eitaa.com/Yareanehamra
🌙✨🌙
#نکته شب
#شوخی نکن!
#هرگز افراد را با صدای بلند حتی برای شوخی از خواب بیدار نکنید...
#بر اساس تحقیقات صدا کردن بلند افراد زمانی که در خواب هستند احتمال جنون و سکته را در آنها افزایش می دهد.
https://eitaa.com/Yareanehamra
✨🌸✨🌸✨
#یک نکته ی روانشناسی :
🔴 #دعوای_پیامکی_ممنوع
💠 بحث و #مجادله به وسیله #پیام نوشتاری، بدترین نوع بحث کردن است. زیرا طرفین نمیتوانند لحن و #حالت صحبت کردن یکدیگر را ببینند و این مسئله در اکثر موارد باعث #سوءتفاهم میشود چرا که، نمیتوانند مقصود یکدیگر را در فضای پیامکی به طور کامل به یکدیگر منتقل کنند.
#اگر گاهی مجبور شدید مطلبی را در مواقع دلخوری، با پیامک انتقال دهید حتما منظور خود و یا حالت درونی خود را بیان کنید مثلا بیان کنید که این پیامم #شوخی بود و یا از روی علاقه و یا عصبانیت و ... بود.
#اما سعی کنید #حضوری و یا تلفنی مسئله را حل کنید.
#برکات صحبت کردنِ حضوری، صدها برابر فضای پیامکی است.
✨زندگیتون شیرین ، سرشار از آرامش و شادکامی ❤️
https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌺🍃🌺
#شوخی جالب حجتالاسلام قرائتی در حضور رئیس جمهور؛
#به قول تریاکیها «کم و تیز و چسبان»!
https://eitaa.com/Yareanehamra