eitaa logo
همسفران دیار طغرالجرد
592 دنبال‌کننده
7.8هزار عکس
3.9هزار ویدیو
50 فایل
مذهبی ،اجتماعی ،تاریخی، فرهنگی. شما میتوانید نظرات انتقادات ، پیشنهادات و مطالب مفید خود را ارسال کنید
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌹🌸🍃 🌸هرگزم نقش تو از لوح دل و جان نرود... 🌺بیستم جمادی الثانی سالروز ولادت حضرت زهرا(س) و زادروز فرزند برومندشان امام خمینی(س)🌺 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷🖤🌷 سال پیش.... سردار سلیمانی در فرودگاه بغداد▪️ شهادت سردار سلیمانی تایید شد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد؛ سردار سپاه اسلام بامداد امروز درپی حمله بالگردهای آمریکایی به فیض شهادت نائل آمد. 🌷 کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
🦾🦵🦿 #موضوع پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد: #آنچه که باید در مورد گرفتگی عضلات یا اسپا
🦾🦵🦿 پزشکی این هفته ی کانال همسفران دیارطغرالجرد: که باید در مورد گرفتگی عضلات یا اسپاسم ، علائم، علل و راه های درمان آن بدانیم : { قسمت هفتم } برای پیشگیری از اسپاسم عضله : ۴ - نرمش کنید : عضلات و ماهیچه‌ها در یک حالت ممکن است تا حدی منجر به اسپاسم عضله شود. بنابراین به منظور خروج عضلات و ماهیچه‌ها از یک حالت مشخص، بهتر است ورزش و قبل از آن نرمش را در برنامه زندگی خود قرار دهید. کششی، گرم کردن و ورزش‌های سبک می‌توانند تا حد زیادی از اسپاسم عضلانی کمر، دست، پا و مشکلات مشابه پیشگیری کنند. ۵ - مصرف خوراکی‌های ادرارآور و ملین را محدود کنید : غذایی دیورتیک و ملینی که به ترتیب باعث افزایش ادرار و درمان یبوست می‌شوند، احتمال گرفتگی عضله گردن، دست، پا، کمر، شکم، پهلو و غیره را افزایش می‌دهند. در مصرف آن‌ها محتاط باشید تا با استفاده بیش از حد آن‌ها، شرایط را برای گرفتگی و اسپاسم عضله قسمت‌های مختلف بدن فراهم نکنید. ۶ - مصرف دخانیات را ترک کنید: که شما سیگار، قلیان و دخانیات دیگری مصرف می‌کنید، جریان خون را در بدن دچار اختلال خواهید کرد. که گفته شد، کاهش گردش خون در بدن و خونرسانی به عضلات و ماهیچه‌ها به عنوان یکی از اصلی‌ترین دلیل گرفتگی عضلات به شمار می‌رود. اگر از درد گرفتگی عضلات رنج می‌برید یا از مبتلا شدن به آن ترس دارید، مصرف دخانیات را کاهش یا حتی‌الامکان قطع کنید. عضلانی را چگونه باید درمان کنیم؟ در پست بعدی " موضوع پزشکی " ارائه خواهیم داد. ♦️وجود تک تکِ شما خوبان سرشار از آرامش و سلامتی...♦️ کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
همسفران دیار طغرالجرد
🌹🌹 #قسمت هشتاد و نهم (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) #زندگی نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن
🌹🌹 نود (کتاب زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد ) نامه سردار شهید، جانباز حاج حسن رشیدی [ قسمت بیست و هفتم ]  : خود نوشته‌های شهید🌷 و حاج محمّد علی عرب نژاد رفتیم دزفول ویک گردان تحویل گرفتیم و در همان پادگان آماده شان کردیم. روز عملیات هم آمدیم منطقه‌ی عملیاتی سودانیه، در غرب سوسنگرد و مأمور شدیم به نیروهای مشهد که فرمانده شان برادر حشمتی بود، کمک کنیم. که می خواستم به طرف خط بروم، حاج محمد علی عرب نژاد مرا از زیر قرآن عبور داد و خودش برای تدارکات گردان به سوسنگرد رفت.   تجهیزات کم بود، تعداد زیادی از نیروها اسلحه و مهمات کافی نداشتند. گردانی که می‌بایست ده الی دوازده بی سیم داشته باشد، جمعاً سه تا بی سیم داشت، بیسیم چی بود ولی بیسیم نبود، آرپی جی زن بود ولی قبضه ی آرپی جی و سایر مهمات به اندازه ی نیروها وجود نداشت. این کمبود ها در همه جای جبهه به چشم می خورد. هرجهت ما از طرف جبهه ی سودانیه وارد خط شدیم. گردان های «ابوالفضل (ع)» و «دو شهید» هم از سمت دهلاویه به طرف «پل سابله» آمدند. صبح روز بعد، گردان دو شهید به ما ملحق شد. سمت چپ ما نیروهای ژاندارمری و تعدادی از نیروهای شهید چمران نیز در کنار رود کرخه، حضور داشتند.   شب قبل، باران آمده بود، هوا خیلی سرد بود و نیروها هم لباس گرم و اورکت نداشتند و از شدت سرما به خود می لرزیدند. تدارکات و امکاناتی هم وجود نداشت. به من مراجعه می‌کردند. لباس گرم می‌کردند. وقتی که می‌دیدند من هم مثل خودشان یک بولیز و زیر پوش به تن دارم، حرف مرا که می گفتم امکانات نیست و باید با همین وضعیت صبر و منطقه را حفظ کنیم، می پذیرفتند. شب تا صبح در طول خط آمد و رفت نمودم و به تک تک نیروهای گردان سرکشی کردم. بی سیم‌چی هم که از برادران زابلی بود، بدون داشتن بیسیم به دنبال بنده می آمد تا اینکه فردای آن روز توانستیم یک بی‌سیم تهیه کنیم. تعداد بی سیم‌های گردان، با دو عدد بی سیمی‌که در دست فرماندهان گروهان بود، به سه عدد رسید.   هر صورت آن شب گذشت و نیروهای عراق هم عکس العمل خاصی از خود نشان ندادند اما از صدای جابجایی تانک ها و نفر برها و خودروها و افراد، معلوم بود که خود را برای پاتک آماده می‌کنند.   نیروهای ما تجهیزات کافی نداشتند، پیوسته از خدا می خواستم که دشمن در شب، حمله نکند وگرنه همه‌ی نیروها از دست می رفتند. الحمدلله این خواسته مستجاب شد وآن شب به سلامت، صبح شد. # مجددأ ملاقاتی ناباورانه این بار با فرمانده ی جنگ ظفار : گلوله های عراقی که دود زا و برای گرا گرفتن بود، به سمت خطوط محل استقرار ما، شلیک شد و پشت سر آن گلوله های جنگی که به آتش تهیه معروف است، بر روی نیروهای ما باریدن گرفت. تانک های دشمن هم از خاکریزشان بیرون آمدندو آرایش گرفته، به طرف ما حرکت کردند. از این سر خاکریز به آن سر می دویدم و نیروهای بسیجی کم تجربه را از هم فاصله می دادم تا تلفات احتمالی کمتر شود. نجات ما جناب سرگرد فکوری : روشن شده و خورشید در حال طلوع کردن بود، همینطور که در طول خاکریز رفت وآمد می‌کردم، دیدم در سمت راست ما، تعداد نسبتاً زیادی «پی ام پی» و زره پوش ایرانی، پشت یک خاکریز کوچک مستقر هستند و چند قبضه موشک کاتیوشا بر روی چند تا از آن‌ها نصب شده است. خدمه ی آن‌ها هم کنارشان هستند. ادامه دارد.... منبع نشر زندگی نامه شهدای بخش طغرالجرد، کانال همسفران دیارطغرالجرد 🌷 https://eitaa.com/Yareanehamra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️♦️♦️ . ی زیر را مطالعه کنید👌👌 متوجه شد که گوش همسرش شنوایی‌اش کم شده است. ولی نمی‌دانست این موضوع را چگونه با او درمیان بگذارد. این دلیل، نزد دکتر خانوادگی‌شان رفت و مشکل را با او درمیان گذاشت. دکتر گفت: برای اینکه بتوانی دقیق‌تر به من بگویی که میزان ناشنوایی همسرت چقدر است، آزمایش ساده‌ای وجود دارد انجام بده و جوابش را به من بگو، در فاصله ۴ متری او بایست و با صدای معمولی، مطلبی را به او بگو. اگر نشنید، همین کار را در فاصله ۳ متری تکرار کن. بعد در ۲متری و به همین ترتیب تا بالاخره جواب بدهد. شب همسر مرد در آشپزخانه سرگرمتهیه شام بود و او در اتاق نشسته بود. مرد فکر کرد الان فاصله ما حدود ۴ متر است. بگذار امتحان کنم، و سوالش را مطرح کرد جوابی نشنید بعد بلند شد و یک متر به سمت آشپزخانه رفت ودوباره پرسید و باز هم جوابی نشنید. بازهم جلوتر رفت سوالش را تکرار کرد و باز هم جوابی نشنید. این بار جلوتر رفت و گفت: شام چی داریم؟ و این بار همسرش گفت: عزیزم برای چهارمین بار میگم؛ خوراک مرغ! هم بد نیست که نگاهی به درون خودمان بیندازیم، شاید عیبهایی که تصور می‌کنیم در دیگران وجود دارد در وجود خودمان است. کانال همسفران دیارطغرالجرد ⏬ https://eitaa.com/Yareanehamra