إنّالِلّه و إنّاإلیهِ راٰجِعوُن
🌹@yazeynb🌹
🏴 «حاج حسن رجبی» از فرماندهان غیور سپاه، به پدر شهیدش پیوست!
🌹@yazeynb🌹
🔸سرهنگ پاسدار حاج حسن رجبی، فرمانده سابق سپاه سیدالشهداء(ع) اسلامشهر، بر اثر ابتلا به ویروس کرونا بیش از ۱۰ روز در بیمارستان بقیةالله تهران بستری بود که متاسفانه صبح امروز پس از تحمل رنج بیماری، دارفانی را وداع گفت و به پدر شهیدش پیوست!
🌹@yazeynb🌹
🔸آخرین مسئولیت این فرماندهٔ غیور در سپاه، معاونت بازرسی قرارگاه ثارالله بود. همچنین فرماندهی ناحیه مقاومت بسیج سیدالشهدا(ع) اسلامشهر، و نواحی ابوذر و مسلمبنعقیل در تهران از سوابق گذشتهٔ وی میباشد.
🌹@yazeynb🌹
🔸بدینوسیله این ضایعه تلخ را به خانواده محترم ایشان و خانوادههای بزرگ سپاه و بسیج، تسلیت و تعزیت عرض مینماید.
🌹@yazeynb🌹
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
.
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
#در_محضر_شهدا
#شهید_والامقام
#ابراهیم_هادی
همیشه آیهي ، وَ جَعَلْنا را زمزمه می کرد
گفتم :
آقا ابراهیم این آیه براے محافظت در مقابل دشمنه ، اینجا که دشمن نیسٺ !
نگاه معنا دارےکرد و گفٺ :
دشمنےبزرگتراز شیطان هم وجود داره ؟
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
#یازدهم_آذرماه
#سالروز_شهادت
#رهبر_نهضت_جنگل
#شهید_والامقام
#میرزا_کوچک_خان_جنگلی
🌴 نهضت جنگل قیامی مردمی بود که در یکی از حساس ترین دوره های تاریخی ایران شکل گرفت
🌴 این نهضت، از جنگل های گیلان آغاز شد و سپس روستاها و شهرهای این استان را دربرگرفت و هفت سال ادامه یافت
🌴 رهبر نهضت جنگل، #میرزا_کوچک_خان ، طلبه آزادمنش و انقلابی و فردی فروتن، خوش برخورد و پای بند به اجرای دستورهای دینی بود
🌴 نهضت جنگل با حمله نیروهای دولتی سرکوب شد، ولی نام میرزا و مقاومت های مردانه اش در برابر ستم و تجاوز، در خاطر مردم ایران زنده و جاوید ماند و الگویی برای مبارزان بعدی گردید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠@yazeynb💠
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
#شهیدانه
#شهیدی که
برای آب #نامه می نوشت
#شهید_والامقام
#یوسف_قربانی
هر روز می دیدم #یوسف گوشه ای نشسته و #نامه می نویسد . با خودم می گفتم #یوسف که کسی را ندارد ، برای چه کسی #نامه می نویسد؟ آن هم هر روز !
یک روز گفتم : #یوسف نامه ات را پست نمی کنی؟
دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل #اروند برد.
#نامه را از جیبش در آورد، ریز ریز کرد و توی آب ریخت. چشمانش پر از #اشک شد و آرام گفت : من برای آب #نامه می نویسم، #کسی را ندارم که …
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو