🌸رمان آنلاین دوراهی سرنوشت🌸 🌸پارت‌پنجاه‌و‌پنجم🌸 مادر و پدرخانم احمدی با پادرمیونی زن دایی و اینکه به قول خودشون من جلوی چشماشون بزرگ شدم اجازه دادن من برم خواستگاری رسمی و سفارش کردیم به خانم احمدی چیزی نگن با دوروز تاخیر راهی قم شدم هربار که چشمم به خانم احمدی می افتاد داغون میشد این بنده خدا فکر میکرد داره دورغ میگه کاش زودتر عقد کنیم تا محبتم به پاش بریزم تا عاشق بشه مادر زنگ زد و گفت زنگ زدم منزل آقای احمدی و هماهنگ کردم برای برگشت دوره قم بریم خواستگاری #روزانه‌دو‌پارت_هرشب‌ساعت‌۲۱

مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️ قرار عاشقی❣

مرا عهدیست با جانان...❣ اول هر صبح قرار دعای #عهد❤️ قرار عاشقی❣ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌ 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

🔴 راه نجات در آخرالزمان 🔵 امام جواد علیه السلام فرمودند: 🌕 (مهدی) را غيبتي است طولاني كه در آن زمان مخلصين انتظار ظهور او را دارند، اهل شك و شبهه منكر وجود حضرت مى شوند، بى دينان نام و ياد او را به استهزاء و مسخره مى گيرند، گروهى به دروغ براي ظهور وقت تعيين مى كنند، كسانى كه عجله كنند هلاك مى شوند، و اهل تسليم نجات پيدا مى كنند. 📚 كمال الدين ، ج‏ ۲ ،ص ۳۷۸ 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

ابن الرضا به حجره غریبانه جان سپرد او شمع جمع بود و چو پروانه جان سپرد مسموم شد ز زهر جگر سوز اُمّ فضل از روی شوق در ره جانانه جان سپرد ⚫️ شهادت جوادالائمه، امام محمد تقی علیه السلام بر امام زمان ارواحنا فداه و کلیه منتظران تسلیت باد. 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

🔴 اگر ظهور به مشیت الهی است، چرا باید برای ظهور دعا کنیم؟! 🎙 #استاد_جعفری #کلیپ_مهدوی 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

چشمان او طلوع هزاران سپیده بود هرگز زمانه دست رد از او ندیده بود از این و آن سراغ نشانیش میگرفت هر کس که از کرامت آقا شنیده بود باب المراد خانه ی او منتهای جود او را خدا شبیه خودش آفریده بود حیف از جوانیش که جوانمرگ میشود یک زن بساط قتل درآن خانه چیده بود افتاده بر دلم که دگر رفتنی شده از بس که زهر بال و پرش را تکیده بود لبهای ملتمس شده از هرم تشنگی باهرنفس نفس که بریده بریده بود….. آب از کویر می طلبید و به پشت در او با کنیزکان حرم کل کشیده بود در بین رقص و هلهله بغض نگاه او چشم انتظار مادر قامت خمیده بود از لا بلای خاطره ها پرکشید و رفت پای سری که بر روی نی آرمیده بود شد سایه سار او پر و بال کبوتران اما به یک بدن، سم مرکب رسیده بود 🏴 شهادت مظلومانه ی جواد الائمه، امام محمد تقی (ع) را به محضر پدر بزرگوارشان امام رضا (ع) و حضرت صاحب الزمان (عج) و شیعیان آن حضرت تسلیت عرض می کنیم. 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

᠉السلام‌علیک‌یا‌اباصالح‌المهدے ꜥꜥ ִֶָ 

تو عادتت کرم است ای جواد اهل البیت شده است عادت من هم گداییِ درتان... #امام_جواد 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

°•🕯... من به لطف نگاهت ای باران سوی مشهد زیاد می آیم دست بر روی سینه هر بار از سمت باب الجواد می آیم #شهادت_امام_جواد 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

حرزِاسمِ‌زیبات‌همیشه‌ همرامھ💔:)) #شهادت‌امام‌جواد‌ع‌تسلیت🖤✨ 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

پرسیدند: فرق کریم با جواد در چیست؟! فرمودند: [از شخص کریم همین که در خواست کنید به شما عنایت می‌کند] [ولی جواد خود به دنبال درخواست کننده می‌گردد تا به او عطا کند.] 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

تنھاامامِ‌لایق‌فرزندے‌رضا ! . . وصفت‌کجاوذهن‌گنہ‌کارِمن‌کجا؟(: 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

مثلا رو به روی باب‌الجواد وایسی بگی؛ ذره‌ی خاکم و در کوی توام جای خوش است:) 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

امشب هرچی میخواین از امام جواد(ع) بخواین ها، از دست ندید:))) #التماس_دعا... 『#جَوانانِـ_مَــهـدَویَٺــ❥⇣•』___ @Youth_of_mahdi ✨⃟🌱⌋•

♻️♻️♻️شما دعوت شده اید به بهترین کانال ویژه مقام معظم رهبری (مد ظله العالی ) 🌺🌺🌺اینجا همه چیز به رنگ عشق و بوی ولایت است...با ذکر یک صلوات بزن رو لینک 👇👇👇 🇮🇷سید علی حسینی خامنه ای 🇮🇷👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2483945482C842b8ac036

هرکی تو دهه اول ذی الحجه بین نماز مغرب و عشاء این نماز و بخونه تو ثواب حاجی ها شریک میشه😍

از امشب شروع میشه التماس دعا...

🌸رمان آنلاین دوراهی سرنوشت🌸 🌸پارت‌پنجاه‌و‌ششم🌸 از قم که اومدیم مادرگفت صادق فرداشب باید بریم خواستگاری -چشم مادر من برم مزارشهدا مادر: صادق نمیخوای به مجیصاحقیقت رو بگی؟ دختربنده خدا دق میکنها -مادر محیصا دیروز و امروز به ما نرسیدها تروخدا مادر کاری نکنید که از دستش بدم 😔😔😔 مادر:‌من فدای پسرم بشم که عاشق شده من فقط نگران اون بچه ام -نگران نباشید طولی نمیکشه عاشق میشه مادر:ان شالله بحق پنج تن -من رفتم وارد مزار شهدا شدم یکشنبه بود الحمدالله خلوت بود ورودی مزارشهدا رفتم رفتم سمت مزار شهیدم شهید علی قاریان پور شهیدی که تو وصیت نامه اش قید کرده بود به جای اسمش روی سنگ مزارش بنویسن ""مشتی خاک تقدیم به پیشگاه خداوند"" نشستم کنارشهیدم گفتم علی آقا خودت میدونی عشقم پاکه پس کمکم کن به دستش بیارم😢 #روزانه‌دو‌پارت_هرشب‌ساعت‌۲۱

🌸رمان آنلاین دوراهی سرنوشت🌸 🌸پارت‌پنجاه‌وهفتم🌸 با استرس من بالاخره اون یه روز تموم شد الان تو ماشینیم خیلی استرس دارم رفتم گل فروشی بزرگترین دست گلی که میتونستم تو ماشین جا بدم و خریدم 😍😍🙈🙈 ساعت ۸:۳۰ بود که رسیدیم بعداز سلام و علیک وارد پذیرایی شدیم بعداز صحبت های معمولی ترافیک ،آلودگی آب و هوا وغیره زهره خانم (مامان محیصا) محیصا دخترم چای بیار محیصاخانم آخرین نفر چای به من تعارف کرد وقتی سرم بلند کردم تا چایی بردارم دیدم بازم چشماش اشک آلوده زیر چشماش گود افتاده بود بعداز یه ربع مادر رو به پدر محیصا گفت :حاج آقا خوب میدونید که بچه ها حرفشون قبلا زدن اگه شما اجازه بدید ما همین امشب عروسمون نشون کنیم ایناهم از فردا برن دنبال کارای عقدشون پدر محیصا:بله بفرمایید مادرم نشست کنار محیصا و انگشتر نشون دستش کرد همه صلوات فرستادن ایول به خودم 👏👏👏 یه قدم بهش نزدیک شدم هورا 🙈🙈🙈 از شادی داشتم بال درمیاوردم ولی جلوش باید جور دیگه وانمود میکردم😢 #روزانه‌دو‌پارت_هرشب‌ساعت‌۲۱

🌸رمان آنلاین دوراهی سرنوشت🌸 🌸پارت‌پنجاه‌و‌هشتم🌸 امروز قراره منو محیصا خانم بریم آزمایش خون بدیم دلم میخواست دونفری بریم انقدر محبت به پاش بریزم که همین امروز عاشق بشه اما گفتم به اصل ماجرا شک میکنه 😔😔 برای همین خواهرم زهرا بامن اومد نمیتونستم هیجانم روکنترل کنم برای همین براش یه دسته گل مریم خریدم محیصاعاشق گل مریم بود😍😍 رسیدیم دم در خونشون دوبوق زدم محیصابا یه روسری آبی آسمانی که سرش بود و ساق همرنگ از خونه خارج شد چه این رنگ بهش میاد به احترامش هم من هم زهرا از ماشین پیاده شدیم میخواست عقب بشینه 😢😢😭😭 اما زهرا مانع شد وقتی سوار ماشین شد همینطوری که داشتم رانندگی میکردم دسته گل مریم گذاشتم رو چادرش باتعجب نگاه کرد همونجوری سربه زیر گفتم ناقابله زهرا داشت برای محمد گل میخرید منم گفتم چون شما به گل مریم علاقه دارید براتون بخرم رنگ سرخ به خودش گرفت و گفت خیلی ممنونم رفتیم آزمایش دادیم بعد از آزمایش سرراهم یه جا نگه داشتم رفتم پایین سه تا معجون سفارش دادم گفتم برای محیصا ویژه بزنه یه کیک عسلی هم براش خریدم 🍹🍰 حسابی میخواستم براش خرج کنم 😁 وای وقتی میخواست اینا رو بخوره دستمو گذاشتم زیرچونم و بهش نگاه میکردم چیکار کنم خب ذوق دارم🙈🙈🙈☺️☺️☺️ #روزانه‌دو‌پارت_هرشب‌ساعت‌۲۱