eitaa logo
Zaeran Alghame Hamedan
108 دنبال‌کننده
101 عکس
267 ویدیو
6 فایل
اطلاع رسانی جلسات هیئت زائران علقمه همدان و بیت الزهراء علیهاالسلام - اشتراک گذاری احادیث و کلیپ‌ها و صوت‌های مذهبی.
مشاهده در ایتا
دانلود
33.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الحسن علیه السلام علیهاالسلام 🔹 برای مشاهده سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام زائران ساعت۲۰:۳۰ بیت الزهرا(س) جلسه خانوادگی است اطلاع رسانی کنید
46.35M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب المهدی لطفاً با حوصله تمام و دقت کامل نگاه کنید. خلاصه تمام مباحث کتاب اثر گرانسنگ در یک شعر روایی مهدوی... 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 🔸 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
هدایت شده از امیر ایزدی
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔸 سلام من به خديجه كه پاك طينت بود سپهرِ مهر و خروشان يم كرامت بود عزيز دخت حجازي كه سرفراز از او قريش؟ قوم عرب؟ نه! كه كلّ خلقت بود زني، نكو پدرانش، شجاع و كفر ستيز به خيرخواهيِ شان، بين خلق، شهرت بود همه ز نسل خليل و ذبيح مي بودند كه بر شريعت اجدادشان، عقيدت بود خجسته دخت " خويلد" كه دخت و مادر او بنام "فاطمه" هر يك، ستوده خصلت بود عفيف بوده و از پيروان دين حنيف نمونه مادرِ او كه صدف به عصمت بود "اسد" كه بود كه بر او جد، بُد از جوانمردان ورا به زمره ی "حلف الفضول" بيعت بود از آن پدر، پسري چون خويلد آمده است كه در ديار عرب شهره در شهامت بود نوشته اند كه "تُبَّع" بزرگ شاه يمن كنار لشكريانش كه بي نهايت بود به مكه آمده تا كعبه را كند ويران همان حريم كه همواره اش قداست بود خويلد آمد و دادش خبر زخشم خدا كه او خود از "حُنَفا" پيرو حقيقت بود پي مذاکره، تنها به نزد تُبَّع رفت از آن سپاه نترسيد و با صلابت بود وليك شاه يمن، حكم حمله صادر كرد مريض بود دلش، فكر هتك حرمت بود خيال داشت حجر را برد به كشور خویش به خادمين حرم، قصد او، جسارت بود چو ديد پور اسد، روبهان دلير شدند بدون فايده آن پند و آن نصيحت بود چو شير آمد و شمشير كج گرفت به كف به پاي كرد قيامت، كه راست قامت بود چنان خليل خدا، پشت بتگران بشكست خويلدي كه جلودار و با درايت بود اگرچه چند قريشي حمايتش كردند وليك يك تنه، غالب بر آن جماعت بود ز جانفشاني او، كعبه حفظ شد آنروز وگرنه منهدم آن خانه ی هدايت بود خديجه، شاخه اي از آن درخت پربار است كه ميوه اش همه نور و بري، ز ظلمت بود گسسته بود ز زشتي و ناپسندي ها سزاش نام خديجه به واقعيت بود زني مجلّله و بانويي محجّبه بود مرام نامه ی او پاكي و صيانت بود در آن زمان كه زنان را نبود جايگهي ميان جامعه اي كه غريق شهوت بود در آن ديار كه بس زن، به كوچه پس كوچه به روي سردرشان، پرچم و علامت بود ميان جامعه بودش حضور پر شوري به كوچه كوچه مكه از او حكايت بود از اينكه پاك وجود است و معدن جود است نه دوست! بل به لب دشمنش، روايت بود از او به خانه هر بي نوا، نوايي بود از او به سفره ی ايتام، نور و نعمت بود شدي ز حجب و عفافش به طاهره مشهور به موسمي كه عرب مست جاهليت بود به پاك دامني اش كبريا گواهي داد قسم به كوثر قرآن، يم طهارت بود خدا ز لطف به او ثروت فراوان داد به هركه هرچه دهد حق، يقين زحمكت بود زني كه كارگزاران بي شمارش بود زني كه سود فراوانش از تجارت بود به شهرهاي زيادي، زبانزد اقوام سخن ز داد و ستدهاش با عدالت بود زني كه جز شرف خانوادگي و جمال كمال داشت و از صاحبان ثروت بود ز صاحبان زر و زور خواستگاران داشت چرا كه نادره ی عصر و با اصالت بود بجز سران قبائل، چه تاجران بزرگ به خواستگاري وي رفته، فكر وصلت بود جواب رد به همه داد و دم زد از عشقي كه از مجاز نبود و همه حقيقت بود نمود خواستگاري ز مرد والايي كه بر تمامي خلقت، ورا شرافت بود اگرچه كارگزار خديجه بود آن مرد دل خزان زده اش را بهار رحمت بود سپرد دست خودش را به قلب آقايي كه شهرتش به نگهداري از امانت بود پسرعموي خديجه، بهين مشاورِ وي كه كاهني "وَرَقِه" نام و با ديانت بود هميشه ديده ی تكريم بر محمد (ص) داشت نفس نفس همه در انتظار بعثت بود ز خواندن كتب انبياء ، علي التحقيق دم از نبوت او مي زد و حقيقت بود مدام نزد خديجه ز مصطفي مي گفت خديجه نيز دلش شاد از اين روايت بود خلاصه پيش قدم شد به عشق ورزيدن به خسروي كه به خلقت خجسته علت بود به مجلسي كه بياراست بهر گفتن راز خديجه، محو محمد(ص) بدان جلالت بود ز صدق گفت كه : "مملوكه ی تو هستم من" به خواجه ی دو جهانش خيال خدمت بود تو را به كعبه قسم مي دهم مرا بپذير الا؛ كه كون و مكانت، رهين منّت بود این قصیده تقریباً دویست بیت دارد و تماماً منطبق با تاریخ و روایات است. فرازهای دیگری از آن نیز تقدیم خواهد شد و نسخه کاملش در بارگذاری شده‌است. 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.
سلام عیدمبارک (اولین جلسه سال) حضرت خدیجه(س) شب جمعه۲فروردین ساعت۹:۳۰ بیت الزهرا(س) جلسه خانوادگی بانی آقامهدی انصاری (زائران علقمه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
25.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطرات همیشه زنده اند نثار مرحوم کربلایی حسین ملکی فاتحه ای قرائت کنید
☝️اعلام مراسم خاکسپاری و ترحیم خادم الحسین(ع) کربلایی حسین ملکی
بسم رب الحسن 🔹 🔸 🔹 🔸 باز امشب ، غرق در نور است دل در هوای جلوه ی طور است دل مرغِ جان ، سوی مدینه پر زند پر به شوق شهر پیغمبر زند دل شده پُر از هیاهوی حسن مثنوی ، گل کرده از بوی حسن اوست از حق ، وارث خُلقِ عظیم شُهره در بینِ کریمان ، بر کریم بی گمان ، او اُسوه ی اخلاق بود حُسنِ خُلقش ، شُهره ی آفاق بود کهکشان درکهکشان ، فضل است و علم سینه ی بی کینه اش ، دریای حلم در خبـر باشد یکی از اهلِ شام در مدینه شد مُواجه ، با امام او ز بَد گوییّ ( بوسفیانیان ) داشت بغضِ عترت و قرآنیان بی سبب از آلِ حیدر ، کینه داشت سنگ بر کف ، جنگ با آیینه داشت الغرض چون با حسن شد رو به رو لعن و نفرین کرد بر آن نیکخو گر چه لعن و ناسزاهایش شنفت زاده ی زهرا به او پاسخ نگفت آنقَدَر بر گفته هایش داد گوش تا وی از یاوه سرایی شد خموش پس حسن آن اُسوه ی صبر و شکیب گفت او را : گوییا هستی غریب کرده ای در موردِ ما اشتباه هر چه می خواهی ، کنون از ما بخواه چیزی ار خواهی ، عنایت می کنیم راه اگر پُرسی ، هدایت می کنیم گر نـداری یار ، یارت می شویم بینِ غمها ، غمگسارت می شویم گر بخواهی مطلبی ، مطلب دهیم گر پیاده مانده ای ، مرکب دهیم گر به دامِ جوع ، گردیدی اسیر ما تـو را از لطف ، گردانیم سیر گر نداری جامه ، تن پوشت دهیم بر سرت ، دستارِ شایسته نهیم گر که محتاجیّ و سر تا پا نیاز بی نیازت می کنیم و سرفراز گر تو را راندند ، راهت می دهیم در حریمِ خود ، پناهت می دهیم حاجت اَرْ داری ، روا خواهیم کرد درد اگر داری ، دوا خواهیم کرد ای سفر کرده ز شهرِ خویشتن تا زمانی که کُنی عزمِ وطن بهتر است ، اینکه شَوی مهمان ما در کنار سفره ی احسان ما چونکه باشد جایگاهِ ما رفیع خانه و مهمانسرای ما وسیع مردِ شامی چون شنید این پاسخش اشکِ خجلت گشت جاری بر رُخَش شرمگین گردید ز آن حلم و شکیب گشت با حق آشنا ، مرد غریب پس گواهی داد : کز حیّ مبین مجتبی باشد خلیفه در زمین شد مُریدِ مجتبی آن شخص وگفت این حقیقت را کز او باید شنفت حق بُوَد آگه ، کدامین خاندان هست لایق بر رسالت ، در جهان اللَّه ! اللَّه ! این خلافت بر شما می سزد ، ای اهل بیت مصطفی گفت : در دل بود پیش از این مرا دشمنی ، با مرتضی و مجتبی آنچه را گفتم ، همه از جهل بود گفته های عدّه ای ، نا اهل بود حالیا گردید ، قلبم منجلی از تولای حسن ، حبّ علی نَک چو دانستم ره و بیراهه چیست کس چو ایشان نزدِ من محبوب نیست آمد و گردید مهمان حسن در کنار خوانِ احسان حسن چون دلش شد آشنای اهل بیت معتقد شد بر ولای اهل بیت1 ( ایزدی ) را حبّ ایشان در دل است بی تولّاشان عبادت ، باطل است من کی ام ؟! دلداده ی پیغمبرم دوستدارِ دوستانِ حیدرم آستان بوسِ حریم اهل بیت سائلِ کوی کریم اهل بیت پي نوشت : 1 ـ ابن شهرآشوب ؛ مناقب آل ابی طالب ؛ ج3 ؛ ص184 ـ علامه مجلسی ؛ بحار الانوار ؛ ج43 ؛ ص344 و همچنین جلاء العیون (ترجمه) ؛ ص544 ـ شیخ عبّاس قمی ؛ الانوار البهیه ؛ ص89 ـ علامه مستنبط ؛ القطره (ترجمه) ؛ ج2 ؛ ص458 ـ آیت الله وحید خراسانی ؛ منهاج الصالحین ؛ ج1 ؛ ص317 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.