eitaa logo
Zaeran Alghame Hamedan
103 دنبال‌کننده
77 عکس
234 ویدیو
6 فایل
اطلاع رسانی جلسات هیئت زائران علقمه همدان و بیت الزهراء علیهاالسلام - اشتراک گذاری احادیث و کلیپ‌ها و صوت‌های مذهبی.
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از AmirIzadiHamedani14
بسم الله الرحمن الرحیم 🔹 🔹 🔹 در نظر آمد به صد شور و نوا خاطرات روز عاشورا مرا كرد بر پا محشري آن روز خون شد به شمشيرِ ستم ، پيروز خون كربلا بود و بلا بود و ولا خون حقّ و وعده ي (( قالوا بلي )) او كه محو طلعت دلدار بود عارفان را قافله سالار بود آن به هستي آفرين ، دلباخته ماسوا را از نظر انداخته با دلي سرشار از نورِ يقين چشم مي گردانْد در آن سرزمين جز خدا در كربلا پيدا نديد هر طرف رو كرد ، نازيبا نديد بود او را در جهان بي چون و چند جز رضاي حضرت حق ، ناپسند خاطرش از ماسوا آزاد بود وعده ي روز اَلَستش ، ياد بود ياد بودش ، يار از او سر خواسته غرق خون ، صد پاره پيكر خواسته خواست در درياي خون ، منزل كند تا رضاي دوست را حاصل كند غنچه ي لبهاش همچون گل شكفت اهل بيتِ خويش را بدرود گفت رهنوردِ قبله ي مقصود شد عبد صالح ، در پيِ معبود شد راه مي پيمود آن نورِ اله با دلي آرام ، سوي وعده گاه ناگهان بشنيد صوتي دلربا از زبان بانویي، درد آشنا بود آن زن، بانویی، مرد آفرين عصمت الكبرايِ حق ، روي زمين زن چه زن ؟ مردانگي را اعتبار درس صبر و حلم را آموزگار زن چه زن ؟ عرش خدا را قائمه هم علي در او عيان ، هم فاطمه زن چه زن ؟ پيغمبرِ خون خدا دخترِ نيك اخترِ خون خدا زن چه زن ؟ عالم ، رهينِ منّتش حضرت اُمّ المصائب ، شُهرتش آن خدا باور كه زينب نام داشت داغ ها از گردشِ ايّام داشت آنكه بودش بر چگر داغِ رسول بود از طفلي ، عزادار بتول او كه فرق باطل و حق ، ديده بود فرقِ بابِ خويش ، منشق ديده بود نقشِ داغِ مجتبي بر سينه داشت جاي صدها سنگ بر آيينه داشت بسته بودي دل ز خلق عالمين با اُميد و آرزوها بر حسين بود شيرينتر وِرا از جانِ او دولتِ همراهيِ جانانِ او حاليا مي ديد ، با چشم ترش مي رود جان از تن و يار از برش مي رود تا در خدا فاني شود در مناي قرب ، قرباني شود گشت جاري اشكِ دامن دامنش شد بلند آوايِ (( مَهلاً مَهلاً )) اش كاي برادر ، اي مرا نورِ بصر يادگار از مادر و جدّ و پدر اي بهار آرزوهايم ، مرو اي تمام دين و دنيايم ، مرو صبر كن ، اي سرورم ، تاجِ سرم صبر كن ، اي نور چشمان ترم رازِ دل تا با تو گويم يك نفس لحظه اي آهسته تر مي ران ، فرس آمدم تا مخفي از چشم همه با تو گويم راز ، يابن الفاطمه مادرم زهرا كه عهدش ياد باد خاطرش در باغِ جنّت شاد باد آن گلِ از خارها آزرده تن گفت در فصلِ خزانِ خود به من دخترم ، اي مادرت را نور عين اي به هر جا يار و همراه حسين روز عاشورا به دشت كربلا نيستم من در برِ خون خدا هر زمان آن تشنه ي جام وصال خواست ، رو آرد به ميدان قتال راهِ او بربند ، با آه و فسوس جاي من زير گلويش را ببوس اي به ميدان شهادت كرده رو اي دَمَت قرآن و دين را آبرو صبر كن يك دم كه جاي مادرت بوسد از زير گلويت ، خواهرت سرّ حق، آن لحظه، بهر خواهرش داد اذنِ بوسه اي از حنجرش كرد دريا زينب از غم ، ديده را بوسه زد آن حنجرِ خشكيده را 🔹 برای مشاهده سایر سروده‌های می‌توانید با لمس لینک زیر شخصی ایشان را ببینید. 🆔http://amirizadihamedani.blogfa.com 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.