eitaa logo
Zaeran Alghame Hamedan
103 دنبال‌کننده
77 عکس
220 ویدیو
6 فایل
اطلاع رسانی جلسات هیئت زائران علقمه همدان و بیت الزهراء علیهاالسلام - اشتراک گذاری احادیث و کلیپ‌ها و صوت‌های مذهبی.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم علیهم السلام علیه السلام 🏴🏴🏴 ❄️ ... در خبر باشد كه چون فخر عرب تازه دامادِ ديار طف ، روز عاشورا گرفت اذن نبرد تيغ بر كف ، سوي ميدان روي كرد با لب خشك آن ز شيران ، شيرتر كرد از خونِ عدو شمشير ، تر چند تن را كرد دور از چند سر پايِ يار از دشمنان افكند سر چون به تيغش سينه ي دشمن شكافت جانب خيمه ، برِ مادر شتافت بر زمين زانو زد از راه ادب گفت : راضي گشتي آيا از وهب ؟ مادر ، از فرزندِ خود خشنود باش شاهدِ حالم ، برِ معبود باش مادرش بگشود ديده بر رخش با صلابت داد اينسان پاسخش نيستم راضي ز تو ، اي نور عين تا نگردي كشته در راه حسين كن براي ياري اش پا در ركاب دِه به (( هَلْ مِنْ ناصرش )) از جان جواب نزدِ مادر ، در حرم بودن بس است زاده ي زهرا غريب و بي كس است در ره ِ یاریّ او کن جهد و كوش از كَفَش ، شهدِ شهادت را بنوش ز امر مادر آن جوانِ نيكخو بارِ ديگر حمله ور شد بر عدو باز راهي شد به جنگ گمرهان شيري آمد بر مصافِ روبهان برق شمشيرش عدو را كور كرد دشمنان را سر ز پيكر ، دور كرد يكتنه مي بُرد يورش يكسره گاه سوي ميمنه ، گه ميسره چونكه خصمش مانْد عاجز در نبرد لاجرم تدبيرِ نامردانه كرد از ره كين قطع كردند از كمين دستهايش از يسار و از يمين دست داد از دست و بين دشمنان مانْد چون خاتم ، برِ اهريمنان فوج فوج آنگه به سويش تاختند بر زمين ، جسمش ز زين انداختند پيكرش از تيغ ، گشتي چاك چاك غوطه زد در خونِ خود ، بر روي خاك چون ز دستش رشته ي تدبير شد كافري كفتار سيرت ، شير شد از پيِ قتلِ وهب ، خنجر كشيد حاميِ دين مبين را سر بُريد آن مسلمان خويِ نصراني نژاد آب حيوان خورد ، از جامِ جهاد كشته گشت و زندگي از سر گرفت مرغ روحش سويِ جنّت پر گرفت داد خون ، در راه حق ـ عزّ و جل ـ مادرش خشنود شد از اين عمل ديد چون اين وضع ، خصمِ بَد غرض شد فزون در قلب بيمارش مرض او كه باطل بود و با حق جنگ داشت زلفِ خونين وهب ، در چنگ داشت در فكند آن سر به نزد مادرش بشكند شايد بلورِ باورش با چنين انديشه اي خصمِ زبون خواست بيند ، حاصلِ اين آزمون ديد بانويي كه در اوج شكوه با وقار اِستاده بر پا همچو كوه شُكر گويان ، مادري يكتا پرست رأسِ پر خونِ پسر دارد به دست از رُخش گلبوسه با قلب كباب برگرفت و زد ز اشك آن را گلاب گفت : جانا ! خوب دادي امتحان سربلندم كردي ، اي آرام جان من تو را در راهِ جانان داده ام در رهِ قرآن به قربان داده ام حاصلِ عمرم بُدي در روزگار هديه ات كردم به ذات كردگار شكر حق گويم ، شد اين قربان قبول كشته شد در ياريِ آل رسول در ميانِ پاكبازان ، هيچ كس هديه ي خود را نگيرد باز پس لاجرم پرتاب كرد آن خوش سير سوي دشمن ها سرِ پاك پسر گفت : كاي قوم ز غفلت گشته مست زشت سيرت هايِ بي مقدار و پست آن سرِ قابل كه شد قربانِ دوست پس نگيرد هر كه بنيادش نكوست بر شما مسلم نمايان ، صد فسوس برتري دارد نصاري و مجوس (( )) حاليا بنما طلب فيضِ طوفِ كربلا را از وهب 🔹 با لمس لینک زیر به ما بپیوندید: 🆔http://eitaa.com/AmirIzadiHamedani14 🟤 لطفاً برای و و علیهم السلام و این کانال را به دوستان خود معرفی کنید. 🤲 التماس دعای فرج.