💢اولین اثر توحید در زندگی انسان، سلامت روان است
🔘انسان اگر حکومت یک آرزوی اصلی [را بپذیرد] که همه آرزوهای دیگرش تحتالشعاع و در راه و مسیر آن آرزو باشد، فقط یک ایده را دنبال کند و همه ایدههای دیگر در مسیر و طریق آن ایده قرار بگیرد، این آدم از نظر روانشناسی دارای شخصیتی است سالم؛ یعنی وحدت شخصیت خودش را حفظ کرده و روحش تجزیه نشده است؛ روحش قطعه قطعه، تکه تکه و پاره پاره نشده است.
🔻چطور میشود که روح انسان چند قطعه و چند پاره و چند تکه بشود؟
👈وقتی که فکرها و اندیشههای مختلف، هدفهای مختلف، آرزوهای متضاد و ناسازگار و به تعبیر قرآن بدخو، بداخلاق آن را فراگیرد؛[یعنی قسمتی از قلمرو روحش را فلان آرزو، فلان میل، فلان شهوت با قدرت تمام به خودش اختصاص داده است]
✔ همین آدم که در اینجا یک میل شدید قسمتی از روحش را به خودش اختصاص داده، یک میل شدید دیگر نسبت به چیز دیگر قسمت دیگر روحش را به خودش اختصاص داده است؛ یک جای دیگرِ روحش را عقدهها، کینهها، خشمها، غضبها به خودش اختصاص داده است؛ یک قسمت دیگر روحش را چیز دیگر، و هرکدام از اینها شعبهای میشود. و احیانا قسمتی از روحش را ایمانِ ضعیف به خود اختصاص داده است .
⏪اگر یک انسان روحش قطعه قطعه و پاره پاره باشد و هر قسمتی از روحش به جایی برود، گذشته از این که این خودش مایه بدبختی وبیچارگی است، چنین انسانی هیچ وقت نمیتواند یک کار اساسی انجام بدهد. جامعهای هم که از چنین افرادی به وجود بیاید یک جامعه بیمار است.
✅اما اگر انسان واقعا به خدا ایمان بیاورد و توحید نظری او توحید حسابی باشد [وحدت در روح او پیدا میشود.] اغلب ایمانها که یک مبنای حسابی ندارد، ایمانهای تقلیدی است. ولی اگر انسان ایمان تحقیقی یعنی ایمان متکی به منطق و استدلال و اصول پیدا کند، خاصیت ایمان و اعتقاد به خدای یگانه پیدایش وحدت و به قول عرفا حالت جمعی در روان خود انسان است.
📚 استاد مطهری، خدا در زندگی انسان، ص۲۲_۲۰
#متن_نوشت
#توحید
#ایمان_تحقیقی
#سلامت_روان
🆔️ @zendegi_filsofaneh
💢اولین اثر توحید در زندگی انسان، سلامت روان است
🔘انسان اگر حکومت یک آرزوی اصلی [را بپذیرد] که همه آرزوهای دیگرش تحتالشعاع و در راه و مسیر آن آرزو باشد، فقط یک ایده را دنبال کند و همه ایدههای دیگر در مسیر و طریق آن ایده قرار بگیرد، این آدم از نظر روانشناسی دارای شخصیتی است سالم؛ یعنی وحدت شخصیت خودش را حفظ کرده و روحش تجزیه نشده است؛ روحش قطعه قطعه، تکه تکه و پاره پاره نشده است.
🔻چطور میشود که روح انسان چند قطعه و چند پاره و چند تکه بشود؟
👈وقتی که فکرها و اندیشههای مختلف، هدفهای مختلف، آرزوهای متضاد و ناسازگار و به تعبیر قرآن بدخو، بداخلاق آن را فراگیرد؛[یعنی قسمتی از قلمرو روحش را فلان آرزو، فلان میل، فلان شهوت با قدرت تمام به خودش اختصاص داده است]
✔ همین آدم که در اینجا یک میل شدید قسمتی از روحش را به خودش اختصاص داده، یک میل شدید دیگر نسبت به چیز دیگر قسمت دیگر روحش را به خودش اختصاص داده است؛ یک جای دیگرِ روحش را عقدهها، کینهها، خشمها، غضبها به خودش اختصاص داده است؛ یک قسمت دیگر روحش را چیز دیگر، و هرکدام از اینها شعبهای میشود. و احیانا قسمتی از روحش را ایمانِ ضعیف به خود اختصاص داده است .
⏪اگر یک انسان روحش قطعه قطعه و پاره پاره باشد و هر قسمتی از روحش به جایی برود، گذشته از این که این خودش مایه بدبختی وبیچارگی است، چنین انسانی هیچ وقت نمیتواند یک کار اساسی انجام بدهد. جامعهای هم که از چنین افرادی به وجود بیاید یک جامعه بیمار است.
✅اما اگر انسان واقعا به خدا ایمان بیاورد و توحید نظری او توحید حسابی باشد [وحدت در روح او پیدا میشود.] اغلب ایمانها که یک مبنای حسابی ندارد، ایمانهای تقلیدی است. ولی اگر انسان ایمان تحقیقی یعنی ایمان متکی به منطق و استدلال و اصول پیدا کند، خاصیت ایمان و اعتقاد به خدای یگانه پیدایش وحدت و به قول عرفا حالت جمعی در روان خود انسان است.
📚 استاد مطهری، خدا در زندگی انسان، ص۲۲_۲۰
#متن_نوشت
#توحید
#ایمان_تحقیقی
#سلامت_روان
🆔️ @zendegi_filsofaneh