eitaa logo
نهج البلاغه و صحیفه سجادیه
636 دنبال‌کننده
191 عکس
33 ویدیو
5 فایل
📚حکمتهای نهج البلاغه ✔️هر روز یک حکمت بهمراه شرح انشالله https://eitaa.com/a_fatemi24/652 ✔️نکات قرآنی https://eitaa.com/a_fatemi24/660
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از منبرک فاطمی
2. آموزش حیا و تربیت کودک 🔸اگرچه غریزه جنسی در کودک، است اما حریم باز و اتاق خواب بدون قانون والدین، زمینه بیداری زودهنگام این قوه حیوانی را در کودک نابالغ و نوجوان در آستانه بلوغ فراهم می‌سازد. 🔸خداوند در آیه 58 سوره نور، به‌منظور پیشگیری از زودرس و بروز انحرافات جنسی بر آموزش حریم‌نگهداری و تقویت حس حیامندی در کودک تأکید دارد. 🔸ای کسانی که ایمان آورده‌اید، باید کسانی که برده ملکی شمایند و کسانی از شما که به حد بلوغ نرسیده‌اند (هنگام ورود به مسکن شخصی شما) سه بار (در سه وقت) اجازه بگیرند (وسرزده وارد نشوند)، قبل از نماز و هنگام ظهر که لباس‌های خود را وامی‌نهید و پس از نماز عشا که (این اوقات) سه وقت خلوت شماست، گذشته از این (سه وقت) بر شما و بر آن‌ها گناهی نیست (که بدون اجازه وارد شوند، زیرا) آن‌ها پیوسته (بر حسب ضرورت معاشرت) به دور شما می‌چرخند (یا شما با یکدیگر کار و رفت و آمد دارید و طلبیدن اذن مشکل است). این گونه خداوند آیات (احکام) را برای شما بیان می‌کند و خداوند دانا و مصلحت‌دان است. 3. آشناسازی کودک و نوجوان با دین‌داری 🔸قرآن در یک خطاب کلی به اهل می‌فرماید: یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَکمْ وَأَهْلِیکمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ (تحریم/6) [ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خود و خانواده خود را از آتشی که هیزم آن مردم و سنگ‌ها هستند نگه دارید]. 🔸تقوی از مصدر وقایه به معنای خویشتن‌داری و خودنگهداری است. عرب به سپر می‌گوید: وقایه. ترجمانی چون ، برحذرداشتن، خداترسی و...همه از لوازم و فروعات مفهوم تقوا هستند نه اصل مفهوم. 🔸بر مبنای این آیه، پدر ومادر مومن نمی‌تواند و نباید نسبت به معارف دین به فرزندان، کوتاهی بورزند. 🔸پیامبران و اولیای الهی در منش‌ها و گویش‌های خود با فرزندان، همواره ایشان را به عقاید دینی همچون مبدأ و معاد توجه داده‌اند. در این باب، تنها به دو آیه اشاره می‌کنیم: 🔸آیه اول) ♦️ وَإِذْ قَالَ لُقْمَانُ لِابْنِهِ وَهُوَ یعِظُهُ یا بُنَی لَا تُشْرِک بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْک لَظُلْمٌ عَظِیمٌ (لقمان/13) [(به خاطر بیاور) هنگامی را که لقمان به فرزندش -در حالی که او را موعظه می‌کرد- گفت: «پسرم! چیزی را همتای خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگی است.»] 🔸آیه دوم) ♦️وَصَّی بِهَا إِبْرَاهِیمُ بَنِیهِ وَیعْقُوبُ یا بَنِی إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی لَکمُ الدِّینَ فَلَا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَأَنْتُمْ مُسْلِمُونَ (بقرة/132) [و ابراهیم و یعقوب (در واپسین لحظات عمر،) فرزندان خود را به این آیین، وصیت کردند؛ (و هر کدام به فرزندان خویش گفتند:) «فرزندان من! خداوند این آیین پاک را برای شما برگزیده است؛ و شما، جز به آیین اسلام [= تسلیم در برابر فرمان خدا] از دنیا نروید!»] 4. آموزش احکام و شریعت به فرزندان ♦️والدین در کنار تعلیم اصول دین، می‌بایست دستورات و احکام شرایع آسمانی را نیز به فرزندان خود آموزش دهند. صرف آموزش هم به تنهایی کافی نیست بلکه طبق آیه زیر، پافشاری، تأکید، مراقبت و صبر و حوصله بر اجرای تکالیف الهی اعضای خانواده نیز لازم است: وَأْمُرْ أَهْلَک بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیهَا (طه/132) [خانواده خود را به نماز فرمان ده؛ و بر انجام آن شکیبا باش!] 5. و احترام به رأی و نظر فرزندان ♦️یکی از پیام‌های غیرمستقیم ماجرای ذبح حضرت اسماعیل (ع)، مشورت‌خواهی و تکریم فرزند است: ♦️هنگامی که با او به مقام سعی و کوشش رسید، گفت: «پسرم! من در دیدم که تو را ذبح می‌کنم، نظر تو چیست؟» گفت: «پدرم! هرچه دستور داری اجراکن، به خواست خدا مرا از صابران خواهی یافت!»(صافات 102/-103)
هدایت شده از منبرک فاطمی
پيامبر (ص) : قنداقه امام حسين(ع) را در دست، فرمودند : فاجعل افئدة من الناس امام مجتبي (ع) : دخترت را به آدم ديندار بده اگر خوب بود كه هيچ اگر بد هم باشد به دختر ظلم نمي‌كند. سنت الهي : گناه زندگي را نابود مي‌كند. قرآن : هر كس اعراض از خدا كند، خدا زندگي را بر آنان سخت مي‌كند.(طه 124)
هدایت شده از منبرک فاطمی
🔻اسلامِ خدا، اسلامِ ما🔻 ✍ یعنی تسلیم بودن در پیشگاهِ خدا... یعنی هر چی خدا گفت، بگیم چشم.😐 ❗️ امّا خیلی وقتها، تو زندگی پیش میاد که خدا به ما یه چیز میگه، و شهوت‌ها و خودخواهی‌هایِ ما هم یه چیز دیگه میگه... به تعبیر ساده‌تر، خدا☝️ از ما یه چیز میخواد، ولی دلِمون❤️ یه چیز دیگه میخواد.. 🙁 این دو تا، دو مسیرِ جدا میرن.. ❌ خیلی از ماها، وقتی که به این جاها می‌رسیم، شروع می‌کنیم خدا رو دستکاری می‌کنیم، و تغییر میدیم... تا هم از منافعِ بهره‌مند بشیم، و هم به شَهَوات و خواسته‌‌های دلمون برسیم... 😔💔 بعد از مدّتی، این دستکاری شده، بجای اصلی می‌شینه، و واقعی کلاً به فراموشی سپرده میشه... خدا این کسانی که رو دستکاری می‌کنند، لعنت میکنه: 🕋 أَلَا لَعْنَةُ اللهِ عَلَی الظَّالِمِینَ، الَّذِینَ یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللهِ وَ یَبْغُونَهَا عِوَجًا (هود/۱۸و۱۹) 💢 لعنت خدا بر باد! 💢 همان کسانی که مردم را از راهِ خدا باز می‌دارند، و آن را کج و معوج نشان می‌دهند. ✅️ اینجور آدمها هستند.. ✅️ چون در حقّ دین می‌کنند.. یَبْغُونَهَا عِوَجًا👈 رو وارونه می‌کنند، کج و معوج می‌کنند، و دستکاری می‌کنند.. یَصُدُّونَ عَن سَبِیلِ اللهِ👈 و با این که به مردم نشون میدن، مردم رو از خدا و دین، فراری میدن.. خیلی از ماها ادّعای داریم، ولی دروغ میگیم، تهمت میزنیم، حقّ دیگران رو پایمال می‌کنیم، و...😨 و بدتر از همه اینکه، این کارهامون رو توجیه می‌کنیم، و به دینِ خدا منتَسَب می‌کنیم.😱 😳 اینجوری مردم رو از دین، فراری می‌کنیم. ‼️ این یعنی دستکاری کردنِ دین. فرقی هم نمیکنه: چه در زمینه‌ی فردی، و چه در زمینه‌ی اجتماعی و حکومتی. 👈 یعنی گاهی ممکنه حکومت، دینِ خدا رو دستکاری کنه، که این خطرش خیلی بیشتره. نتیجه این میشه که: 📣 این که ما داریم، شیرِ بی یال و دمی هست، که آثاری جز فقر و بدبختی و بیچارگی نداره... حالا انتخاب کنیم:🤔🤔 ⁉️ اسلامِ حقیقی؟! یا اسلامِ تو خالی؟! ⁉️ اسلامِ خدا؟! یا اسلامِ ما؟! @fatemi222
هدایت شده از منبرک فاطمی
✋سی نکته جالب از اخلاق 👇 https://eitaa.com/fatemi222/4714
بسم الله الرحمن الرحيم 📌موضوع بحث ما گام دوم انقلاب اسلامي و مقوله سبک زندگي با تأکيد بر مسأله هنرهاي بي‌کلام انتقال پيام است. در ابتدا اشاره کنم که در بيانيه گام دوم انقلاب توسط مقام معظم رهبري، نکات بسيار مهمي ذکر شده است که جا دارد براي هر يک از موضوعات آن جلسات متعدد علمي و تحليلي و تحقيقي برگزار شود تا وظايف و مسؤوليت همه افراد، ، مسؤولان در بخش‌هاي مختلف نظام اسلامي روشن شود.
📌مروری بر بیانیه گام دوم مباحث ما مربوط به بخش پاياني بيانيه است. 👈حضرت آقا در اين بيانيه شعارهاي انساني و هميشه زنده انقلاب را گوشزد کردند و فرمودند اساساً انقلاب ما به معناي انقلابي و ايراني نيست، بلکه يک انقلاب اسلامي و بلکه انقلابي است. 👈پيام ما، پيام فرامليتي و فرا منطقه‌اي است. شعارهاي اصلي انقلاب، آزادي، اخلاق، معنويت، استقلال و برابري است که هيچ گاه نمي‌شود. 📌همچنين در اين بيانيه به ظرفيت‌ها و و توانمندي‌هاي مادي و معنوي جمهوري اسلامي اشاره کردند که مي‌تواند جهاني را به حرکت در آورد. 👈همچنين کارآمدي‌هاي انقلاب را در عرصه‌هاي مختلف علمي، صنعتي، فناوري، اقتصادي، فرهنگي و اخلاقي اشاره کردند که خود دريايي از بحث است و ضرورت دارد به آن پرداخته شود. 👈از بس هجمه تبليغات مسموم دشمن شديد شده که گاه واضح‌ترين کارآمدي‌ها و دستاوردهاي نظام هم مورد غفلت قرار مي‌گيرد و لذا ما وظيفه داريم هميشه اين دستاوردها را متذکر شويم. 📌در پايان بيانيه نيز ايشان توصيه داشتند که نبايد هيچگونه غفلت و سستي در اين زمينه‌ها داشته باشيم. اولين محور، علم و پژوهش است. دنياي امروز دنيايي دانش‌بنيان است. علم و دانش قدرت‌آور است قدرتي که مي‌تواند در مسير حق يا باطل قرار بگيرد و بديهي است که ما به دنبال علم در مسير حق و توسعه سعادت انسان‌ها هستيم. 👈محور دوم، معنويت و اخلاق است که نياز هميشگي بشر بوده و امروز هم نياز فوري و حياتي جوامع است که در زمينه‌هاي مختلف مانند اخلاق حاکميتي، اخلاق عامه مردم، اخلاق صنف‌هاي مختلف و ... بايد کار کرد. امروزه متأسفانه معنويت منهاي دين و اسلام مطرح مي‌شود. امروزه به صراحت به اين موضوع پرداخته مي‌شود که بايد دست از اسلام برداريم و اساس اسلام با اخلاق تناسبي ندارد. يکي از مدعيان معنويت بودايي و معنويت منهاي دين و منهاي خدا در ايران، مي‌گفت بازار تهران را ببنيد که تسبيح در دست‌اند ولي کلاهبردارتر از همه جا هستند. و از اين قضاوت غير علمي و سطحي چنين برداشت مي‌کرد که پس دين ربطي به اخلاق ندارد! و اينها نشان مي‌دهد که ما بايد به جهادي علمي و عملي در حوزة ترويج معنويت اصيل اسلام و اخلاق فردي و اجتماعي بپردازيم. 📌محورهاي بعدي «اقتصاد» و «عدالت و فسادستيزي»، «استقلال و آزادي»، «عزت ملي و روابط خارجي» و بالاخره «سبک زندگي» است.
✅اهمیت سبک زندگی در بیانیه رهبری مقام معظم رهبري در اين بيانيه درباره همه مقولات، توصيه‌ها و نکاتي را بيان مي‌دارند اما نسبت به سبک زندگي مي‌فرمايند: «سخن لازم در اين باره بسيار است. 👈 آن را به فرصتي ديگر وامي‌گذارم و به همين جمله اکتفا مي‌کنم که تلاش غرب در ترويج سبک زندگي غربي در ايران، زيان‌هاي اخلاقي و اقتصادي و ديني و سياسي به کشور و ملت ما زده است. 👈مقابله با آن جهادي همه‌جانبه و هوشمندانه مي‌طلبد که باز اميد در آن به شما جوان‌هاست.» 🔰چند نکته در اين جمله وجود دارد: اول اينکه حضرت آقا از اين به مقوله سبک زندگي پرداخته بودند. به خصوص از سال 91 که به طور جدي اين مقوله را با ريز عناوين و جزئيات مطرح کردند. در عين حال در اين بيانيه فرمودند در آينده بيشتر سخن خواهيم گفت. دوم، تذکر مهم ايشان است که سبک زندگي ، زيان‌هايي جبران‌ناپذير به کشور و ملت ما زده است. يعني برخي از زيان‌ها و آسيب‌ها غير قابل جبران است؛ هزينه‌ها و فرصت‌هايي که از دست رفته، حداقل آسيب‌هاست. و نکته سوم تعبير«جهاد همه‌جانبه و » است که نسبت به موارد قبلي چنين کلمه‌اي به کار نبرده بودند. 👈 البته در اين بيانيه حدود بيست مرتبه کلمه «جهاد» به کار رفته و اساساً روح اين بيانيه، جهادي است. اما نسبت به سبک زندگي تصريح مي‌کنند که براي مقابله با سبک زندگي غرب، اولاً، نيازمند جهادي همه جانبه هستيم. همه جانبه يعني در همه ابعاد فردي، اجتماعي، اقتصادي، سياسي، فرهنگي، علمي و... و ثانياً، اين جهاد همه جانبه بايد هوشمندانه هم باشد؛ يعني بسيار حساب‌شده، عالمانه و محققانه و بدون عجله و به دور از شعار و احساسات محض. 🔰ما در اين جلسات به طور مشخص سه مسأله را با رعايت سير منطقي بحث بررسي مي‌کنيم: 👈اول: مسأله ، چيستي، مؤلفه‌ها و اقتضائات سبک زندگي است. که چون پيشتر در کتاب‌هاي ديگر به تفصيل پيرامون اين مسأله سخن گفته‌ام، در اينجا به اختصار نکاتي را بيان خواهم کرد؛ 👈دوم: شيوه‌هاي ترويج يا تغيير سبک زندگي؛ البته با توجه به اينکه ابزارهاي سبک‌ساز و عوامل ترويج يا تغيير سبک زندگي بسيار متعدد و متنوع‌اند؛ ما در اين سلسله از جلسات بر ابزارهاي هنري تمرکز خواهيم کرد؛ و از ميان ابزارهاي هنري نيز به تحليل هنرهاي بي‌کلام انتقال پيام بسنده مي‌کنيم و البته در اين ميان نيز طبيعتاً اهم هنرهاي بي‌کلام انتقال پيام را مورد بحث قرار خواهمي داد؛ سوم: راه‌هاي مقابله با سبک زندگي غربي يا راه‌هاي سبک زندگي اسلامي در حوزه‌هاي مختلف با ارائه مدل‌ها و روش‌هايي عملي نيز سومين بخش اين سلسله از جلسات خواهد بود.
✅ماهیت سبک زندگی براي سبک زندگي (Life Style) تعاريف مختلفي با رويکردهاي گوناگون ارائه شده است. 👈در رويکرد جامعه‌شناختي، سبک زندگي را ابزار و مفهومي براي تحليل رفتارهاي اجتماعي تلقي مي‌کنند. قبلاً تحت تأثير تفکرات کارل مارکس، شايع‌ترين ابزار تحليل رفتارهاي اجتماعي، مفهوم طبقه بود. بر اساس اين واژه، رفتارهاي سرمايه‌داران، کارگران، عالمان و ... را بررسي مي‌کردند و بر اساس آن تحليل‌هاي خود را ارائه مي‌دادند. اما بعدها جامعه‌شناسان متوجه شدند، واژه طبقه، گنگ و کلي است. مثلا رفتارهاي سرمايه‌دار ايراني، مانند رفتار سرمايه‌دار آمريکايي نيست. يا حتي سرمايه‌دار يک شهر با شهر ديگر متفاوت است و لزوماً مانند يکديگر نيست. يا اينکه اگر کسي استاد دانشگاه بود، آيا جزو سرمايه‌داران محسوب مي‌شود يا خير، نظر قطعي نمي‌توان داد. همچنين ساير اصناف که نمي‌دانستند رفتار افراد را با کدام قشر و بر اساس کدام طبقه تحليل کنند. لذا مفهوم سبک زندگي را جعل کردند و مخصوصاً «ماکس وبر» سبک زندگي را گوياتر دانستند و آن را معيار تحليل رفتارها قرار دادند. 👈رويکرد ديگر، رويکرد روانشناختي است که به رفتار جمعي کار ندارند، و بلکه رفتار و شخصيت و هويت فردي مد نظر است. قبلاً از واژه شخصيت استفاده مي‌شد و هنوز هم شايع و رايج است، اما برخي ديگر از روانشناسان گفتند واژه سبک زندگي براي تحليل رفتارها مناسبت‌تر است و بر همين اساس کتاب‌هاي متعددي نوشته‌اند. رويکرد سوم، رويکرد براي تحليل سبک زندگي است؛ به ويژه با تکيه بر مفهوم . يعني بر اساس نوع مصرف کالاهايي که تک‌تک ما و يا هر جامعه‌اي دارد، سبک زندگي تحليل مي‌شود. اولين کتاب در ايران با موضوع سبک زندگي، «مصرف و سبک زندگي» بود که با نگاه اقتصادي نوشته شد. دومين کتاب، کتاب «دين و سبک زندگي» که با رويکرد جامعه‌شناختي نوشته شد؛ و سومين کتاب نيز «شاخص‌هاي سبک زندگي اسلامي» بود که با رويکرد روان‌شناختي نگارش يافت. به نظر مي‌رسد هيچکدام از اين رويکردها کامل نيست و تک بعدي هستند. بايد رويکرد جامع و دقيق‌تري داشت. 🔺اما تعريف ما از سبک زندگي اين است که سبک زندگي عبارت است از «مجموعه از کنش‌هاي سازمان يافته و نهادينه شده فردي و اجتماعي». 👈 بعضي از رفتارهاي ما فردي محض و برخي ديگر اجتماعي است و سبک زندگي هر دو رفتار را بررسي مي‌کند و آن هم رفتارهاي نهادينه شده را. رفتارهايي که به صورت ملکه در آمده است و خود به خود به آن عمل مي‌شود. ♦️بر خلاف رفتارهايي که مقطعي و يکبار در زندگي صورت مي‌گيرد. به عنوان مثال، اگر کسي يک بار کروات بزند، صرف نظر از درستي يا نادرستي آن، نمي‌توان گفت زندگي او کروات زدن است. 👈يا کسي که يک بار در عمرش موهاي خود را رنگ کرده است؛ نمي‌توان گفت که سبک آرايش او، خضاب کردن است. اما اگر در پروسه زماني طولاني موهايش را رنگ کند، مي‌توان به آن سبک گفت.
✅عوامل اثرگذار در سبک زندگی اما چه عواملي در سبک زندگي افراد نقش دارند؟ چه مي‌شود که برخي سبک زندگي اسلامي و برخي ديگر سبک زندگي غربي را پيش مي‌گيرند؟! در اين فرصت، مهمترين عوامل را ذکر مي‌کنيم: یک. باورها و ارزش‌ها نکته مهم اينکه سبک زندگي محصول و معلول باورها و ارزش‌هاي فرد است. سبک تغذيه ما ايراني‌ها، سبک خاصي است. به عنوان مثال ما خورشت قورباغه و سالاد سوسک نداريم؛ برخلاف فرانسوي‌ها و چيني‌ها! در همان چين، حداقل صد ميليون نفر از چيني‌ها نيز چنين غذاهايي را نمي‌خورند. نه گوشت سگ مي‌خورند، نه گوشت گربه! اما عامه مردم چين از تغذيه با مار و خرچنگ و سگ و گربه هيچ ابايي ندارند. و اين نشان مي‌دهد که سبک تغذيه، متأثر از باورها و ارزش‌هاست. 👈مسلمانان باوري به عنوان حلال و حرام دارند. اعتقاد به نبوت و وحي دارند و طبيعي است که دستور العمل تغذيه خود را از دين مي‌گيرد. 👈همچنين سبک پوشش که در گرم‌سيرترين مناطق مانند عربستان و عراق و ... پوشيده‌ترين لباس‌ها را مي‌پوشند. برخلاف کساني که در سردترين هوا نيز سعي مي‌کنند بدن خود را روغن بمالند اما آن را نپوشند! اين نيز نشان مي‌دهد که مسأله سبک پوشش صرفاً محصول شرايط اقليمي و علايق و سلايق شخصي و گروهي نيست؛ بلکه متأثر از باورها و ارزش‌هاست. 📌دو. رفتار و عمل نکته مهم ديگر اينکه متقابلاً سبک زندگي نيز در باورها و ارزشها اثرگذار است. به عبارت ديگر باورها و رفتارها در يکديگر اثر متقابل دارند و رابطه طرفيني دارند. گاه رفتار، باورها و ارزش‌ها را تغيير مي‌دهد؛ و گاهي ارزش‌ها و باورهاست که رفتار را تغيير مي‌دهد. 👈نمونه تأثير باورها بر رفتارها، سيره نبي اکرم(ص) است. اغلب مورخين گفته‌اند که وجود مبارک پيامبر اسلام(ص) در آغاز دعوت علني، به مدت يکسال و نيم به اطراف مکه و طائف مي‌رفت و فقط يک جمله مي‌گفت: 👈«يَا أَيُّهَا النَّاسُ قُولُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ تُفْلِحُوا»[1] و ديگر نمي‌فرمود بياييد نماز بخوانيد، حجاب داشته باشيد و حج انجام دهيد. بلکه به روي باورها و اعتقادات تأکيد داشت. به تبع آن، مراحل ديگر نيز شروع مي‌شود. وقتي ما خدا را پذيرفتيم و شناختيم، آنگاه بايد ببينيم اين موجود حي متعالي، به عنوان خالق ما، از ما چه مي‌خواهد. آنگاه رفتارهاي الهي شکل مي‌گيرد. 👈و دليل تأثير رفتارها در باورها را مي‌توان آيه دهم سوره روم ذکر کرد که مي‌فرمايد: «ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى‏ أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَ كانُوا بِها يَسْتَهْزِؤُنَ»[2] اين آيه نشان مي‌دهد کساني که گناه مي‌کنند، و سبک‌هاي منحرف در زندگي دارند، باورها و ارزشهاي‌شان دگرگون مي‌شود. اينکه اسلام بر عمل و رفتار تأکيد دارد، چون باورساز است و موجب تقويت يا تضعيف ارزش‌ها مي‌شود. 👈 خداوند متعال چند مرتبه تأکيد مي‌کند از گام‌هاي شيطان پيروي نکنيد: «لا تَتَّبِعُوا خُطُواتِ الشَّيْطانِ»[3]؛‌ شيطان گام به گام به سراغ ما مي‌آيد. يکبار دروغ، يکبار نگاه حرام، يکبار غذاي حرام، ...آرام آرام براي فرد عادي مي‌شود و اساس آن ارزش اسلامي و آورنده آن زير سوال مي‌رود و باورها دگرگون مي‌شود.
🔹سه. امیال و غرائز نکته مهم ديگر اينکه سبک زندگي ما، متأثر از اميال و غرائز است. گمان اشتباهي که وجود دارد اين است که وقتي مي‌گوييم سبک زندگي اسلامي، برخي فکر مي‌کنند همه مسلمانان بايد يک و يک رنگ لباس بپوشند، يک مدل خانه بسازند، يک مدل مرکب داشته باشند، يک مدل غذا تناول کنند و.... 👈در حالي که به هيچ وجه اين تصور درست نيست. بلکه اسلام اميال و غرائز را به رسميت شناخته است، اما نه به صورتي که به آنها بدهد. 👈اسلام در هيچ دستوري نخواسته اميال و غرايز را نابود کند، بلکه فقط به آن جهت داده است. فرموده اين غريزه را در خدمت به سعادت و انسانيت خود قرار بده؛ حتي غرايز حيواني مانند شهوت و غضب را در خدمت به کار بگير. 👈در نهج البلاغه نقل شده که شخصي نزد اميرالمؤمنين(ع) آمد و سوال کرد: چرا پيامبر فرمودند: «موي سفيد را با خضاب کردن تغيير دهيد و خود را همانند يهود نسازيد»! حضرت فرمود: «پيامبر اين سخن را زماني فرمود که دينداران اندک بودند. 👈 اما اينک که قلمرو دين گسترش يافه و پايه‌هاي آن استوار گشته، هر کس به ميل خود رفتار کند.»[4] يعني براي اينکه در جنگ‌ها، لشکر اسلام، جوان نشان داده شود، دستور به رنگ کردن موها دادند. 👈تا دشمن با ديدن پيرمردان، به پيروزي اميدوار نشود. يعني رفتار شما نبايد دشمن شادکن باشد؛ اما امروز نيازي به اين کار نيست. پس هر طور دوست‌داري رفتار کن. 👈اينکه حضرت مي‌فرمايند: «فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ»؛ مرد است و اختيارش، در واقع درنظر گرفتن علائق و اميال انساني است که البته بايد ارزش‌هاي ديگر در اين اميال و غرائز رعايت شود. مثلاً موها را به گونه‌اي رنگ نکنيم که انگشت‌نما شويم يا موجب تمسخر ديگران واقع شويم. منظور اصل رنگ کردن است که يک مسأله اختياري و سليقه‌اي است. 👈بنابراين اميال و غرايز در اسلام به رسميت شناخته شده‌اند و در سبک زندگي تأثيرگذار است. در طراحي دکوراسيون منزل و پوشش و ... بايد اميال در نظر گرفته شود. 🔹چهار. محیط سبک زندگي از شرايط زندگي و محيط خانه و خانواده و جامعه متأثر است. اينکه اسلام بر محيط خانواده و دوستان و معاشرت‌ها تأکيد دارد، به دليل تأثير آن در شخصيت افراد است. 🔹پنج. شرایط اقلیمی شرايط اقليمي و آب و هوا نيز بر سبک زندگي و رفتار تأثير دارد. حضرت امام رضا(ع) وقتي به مرو وارد شد، بر سر سفره نمک و سرکه وجود داشت و حضرت با سرکه غذاي خود را آغاز کرد. در پايان نيز با سرکه غذا را تمام کردند. شخصي سوال کرد: شما و پدرانتان به ما دستور داديد که با نمک آغاز کنيم و پايان دهيم. چرا خودتان سرکه استعمال کرديد؟ حضرت خواص هر دو را برشمرد و فرمود سرکه نيز همچون نمک است و همان خاصيت‌ها را دارد.[5] در تحليل اين رفتار برخي حديث‌شناسان مي‌گويند شرايط اقليمي زندگي امام رضا(ع) تغيير کرده بود و شايد در آن شرايط تناول نمک مناسب نبوده است. ايشان فعاليت جدي نداشت که املاح بدن را کاهش دهد. همچنين آب و هواي مرو با مدينه متفاوت و خنک‌تر بود. بدن تعريق نداشت که موجب افت نمک در خون شود. البته اين تنها حکمت سفارش به مصرف سرکه يا نمک نيست، اما قطعا بي‌تأثير هم نيست. مرحوم طبرسي(ره) در کتاب «مکارم الاخلاق» سلايق ائمه(ع) را نقل کرده است که هر کدام چه زينت و غذايي دوست داشتند و کاملا با يکديگر متفاوت بود.[6] اين هم مي‌تواند مؤيدي بر سلايق و اميال افراد باشد و هم دليلي بر تأثير شرايط جغرافيايي در تغذيه و سبک زندگي. برخي انديشمندان نيز بر تأثير شرايط اقليمي بر رفتار سخناني دارند. ابن سينا در کتاب «قانون» مي‌نويسد: «کساني که در مناطق خوش آب و هوا سکني گزيده‌اند، از نشاط و شادابي و سلامتي خاصي برخورداند. ساکنان مناطق سنگلاخي، در ياد گرفتن حرفه‌ها زيرک و اغلب کم خواب و البته بداخلاق هستند». لذا تلاشي که چنين فردي براي اصلاح اخلاق خود به کار مي‌گيرد، هم پاداش بيشتري دارد و هم سخت‌تر است. ابن خلدون در کتاب «مقدمه» مي‌نويسد: «اقليم بر هوش، استعداد و درايت و کفايت فردي اثر مي‌گذارد. نوع قد و قامت، و چگونگي اندام ظاهري و دروني، و حتي فکر و انديشه و اخلاق و منش هر کسي به طبيعت و اقليم او بستگي دارد». شما وقتي موسيقي نواحي ايران را ملاحظه کنيد، مي‌بينيد موسيقي غرب با جنوب کاملاً متفاوت است. يکي از دلائل آن شرايط جغرافيايي فرد است. بنابراين اين موسيقي جنوب براي فرد شمالي جذابيت آنچناني ندارد. مونتسکيو در کتاب «روح القوانين»، مي نويسد: «انساني که در اقليم پرورش مي‌يابد، داراي قدرت بيشتر، قلبي قوي‌تر، اعتماد به نفس، گذشت، عدم انتقام، صداقت، دوري از حيله و نيرنگ است». البته ما نمي‌خواهيم اين سخنان را داوري کنيم و تأييد يا رد کنيم، اما اصل تأثير‌گذاري اقليم بر رفتار مد نظر است.
به نظر ما اسلام نيز اين شرايط را در نظر گرفته است و شايد يکي از دلائل استحباب لباس سفيد، شرايط اقليمي عراق و عربستان باشد که حرارت و نور کمتري جذب مي‌کند. البته اين همه حکمت پوشش سفيد نيست.
✅ویژگی‌ها و شاخصه‌های سبک زندگی یک. نمایانگر لایه‌های درونی از سخنان پيشين به دست آمد که سبک زندگي نمايانگر لايه‌هاي باطني و دروني هويت انساني است. درباره هويت انسان، مباحث فراواني صورت گرفته است. 👈کساني که مي‌خواهند کار فرهنگي و اخلاقي و تربيتي انجام دهند، بايد انسان‌شناسي قوي داشته باشند و بدانند به روي چه کسي مي‌خواهند کار کنند. 👈نوع نگاه به انسان است که علوم مربوط به انسان را شکل مي‌دهد. وقتي مي‌گوييم علوم انساني اسلامي با علوم انساني غربي متفاوت است، به دليل نوع نگاه به انسان است. 👈اگر از دريچه ليبراليسم به انسان نگاه کنيم، يک جور برنامه و نسخه مي‌دهيم، و اگر از نگاه اسلامي نگاه کنيم، گونه ديگري برنامه و طرح مي‌دهيم. اقتصاد ليبرالي و نئوکينزي[7] وقتي اجرا شود، نتيجه‌اش بسيار متفاوت با اقتصاد اسلامي است. و ضعيت اقتصادي فعلي، محصول نگاه ليبرالي به اقتصاد است. جناب اقاي روحاني زماني که در مجمع تشخيص مصلحت بودند، کتاب «امنيت ملي و نظام اقتصادي ايران» را نوشتند و گفتند راه حل اقتصاد ايران اقتصاد "نئوکينزي" است[8] و از روزي که رئيس جمهور شدند، اجرا کردند و ثمره آن را مي‌بينيم. اما محصول اقتصاد مقاومتي، و تکيه بر داخل است که وقتي در حوزه صنايع نظامي اجرا مي‌شود، ما را تبديل به چهارمين قدرت نظامي در دنيا مي‌کند. اين نگاه فقط اختصاص به صنايع نظامي و فناوري هوا فضا و نانو تکنولوژي ندارد؛ بلکه در حوزه روزمره مردم نيز قابل اجراست. اما بايد بدانم تا زماني که دلبستگان تئوري‌هاي غربي در ايران حکومت کند، روي اقتصاد سالم را نخواهيم ديد. 👈غرب نگاهي به انسان دارد که به تبع آن اقتصاد و جامعه‌شناسي و مديريت و سياست توليد کرده است. ما در انديشه اسلامي نگاه ديگري داريم. هيچ فيلسوف مسلماني، نگاه غربي به انسان را ندارد. 👈به تناسب آن، نظام تعليم و تربيت و آموزش و پرورش را تعريف مي‌کند. نمونه بارز آن که در چند سال اخير صورت گرفت، کتاب «فلسفه تعليم و تربيت اسلامي» است که زير نظر حضرت ايت الله مصباح نوشته شد. وزارت آموزش و پرورش با تأکيد مقام معظم رهبري اين کار را سفارش داد. 👈هزاران ساعت بر روي آن کار شد. اما وقتي دولت عوض شد، گفتند نيازي نيست و سراغ سند 2030 رفتند و رئيس جمهور محترم هم تصريح کرد: «من از 2030 نمي‌گذرم و تا آخر دولت دوازدهم آن را دنبال مي‌کنم».[9] 👈 و به تعبير بنده قسم شرافت ياد کرد که بي‌شرفي را در کشور نهادينه کند. البته ممکن است جناب روحاني و مجموعه نيروهاي مشاور و همفکرش واقعا نيت خوبي داشته باشند و نداند که محصول اين سند توسعه بي‌شرفي و بي‌حيايي است اما دانستن يا ندانستن آنها واقعيت را تغيير نمي‌دهد. اينکه مقام معظم رهبري به اندک مناسبتي نسبت به سند 2030 هشدار مي‌دهند، به همين جهت است که در حال اجراست و خبرهاي آن هرازگاهي به گوش مي‌رسد. 👈به هر حال، سبک زندگي لايه بيروني انسان است. چراکه هويت انساني، داراي سه لايه است: لايه بنيادين، باورها و ارزشهاست و فرقي نمي‌کند که باورهاي الهي باشد يا الحادي و ارزش‌هاي اسلامي باشد يا ليبرالي. چون انسان بي‌باور در دنيا پيدا نمي‌شود. لايه مياني هويت انساني، گرايش‌ها و عواطف و اميال و خواسته‌هاست و لايه روئين و نمادين و قابل مشاهده هويت ما، رفتارها و سبک زندگي ماست. سبک زندگي در واقع برخاسته از هويت باطني ماست. خداوند متعال مي‌فرمايد:‌ « وَ لَوْ نَشاءُ لَأَرَيْناكَهُمْ فَلَعَرَفْتَهُمْ بِسيماهُمْ وَ لَتَعْرِفَنَّهُمْ في‏ لَحْنِ الْقَوْلِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ أَعْمالَكُمْ»[10] يعني ما اگر بخواهيم، کاري مي‌کنيم هويت باطني را از چهره و لحن کلامشان تشخيص دهي. اما روش ما بر استتار و پوشيدگي است. ممکن است چهره زيبا باشد، اما باطن کثيف باشد. 👈يکي از آقايان تعريف مي‌کرد برخي قصد داشتند خدمت آيت الله بهجت برسند. من هم راهنمايي کردم و با ايشان همراه شدم. وقتي جلسه اينها تمام شد، من خصوصي خدمت ايشان رفتم و گفتم: من طلبه هستم. يک توصيه ويژه بفرماييد! به زعم خودم توصيه‌هاي کلي دروغ و غيبت و ... براي عوام است براي ما که نيست. ايشان فرمود: خوب است انسان نماز صبحش قضا مي‌شود، بلافاصله به جا آورد! من گفتم بله اينکه خوب است ولي دستور العمل مي‌خواستم. باز همان جمله را تکرار کردند. وقتي ايشان رفتند، متوجه شدم نماز صبحم قضا شده و تا الان مثلا ساعت ده صبح، به جا نياورده‌ام! 👈به هر حال سبک زندگي و رفتار، لايه بيروني هويت باطني و ارزش‌ها و شخصيت انساني است، ولو ندانسته و از روي ناآگاهي باشد. يعني لزوماً هر پوششي به معنايي نيست که ما برداشت مي‌کنيم. اما به هر حال نشان دهنده بي مبالاتي شخص در پوشش است.