eitaa logo
کانال دروس آیت الله العظمی جوادی آملی
10.5هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
4.6هزار فایل
آخرین جلسات دروس و مباحث حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی (دام ظله) در قالب تصویر، صدا و متن بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء معاونت رسانه ارتباط با ادمین: @bonyad_esra_admin فهرست: https://eitaa.com/a_javadiamoli_doross/11098
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 منشور روحانیت 🔹 آنچه که امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) [فرمود] که شایسته است هر از چند گاهی طلاب عزیز و همه عالمان دین ‌دار بخوانند و به دیگران منتقل کنند، همین وصیتنامه و است؛ اینها را به معرفت از زمان و زمانه فرا خواند، یک؛ به عمل دعوت کرد، دو؛ با پذیرش دیگران به وحدت هدایت کرد، سه؛ زیر مجموعه این اصول سه‌گانه هم مطالبی را گوشزد کرد. فرمود شما وارثان انبیا هستید[1] باید عالم و آدم را بشناسید تا حرفی بزنید که همه گوش بدهند، وقتی حرف شما را گوش می ‌دهند که شما و حرف بزنید! وقتی حرفتان جهانی و انسانی است که مطابق با روزگار و زمان و زمانه باشد، چیزی که تاریخ مصرف آن گذشت این قصه است و آنچه که درد روز مردم است آنها را باید مطرح کنید. شبهات هر عصری, اشکالات هر عصری, علوم هر عصری این آن مردم است و اگر وجود مبارک امام صادق (سلام الله علیه) فرمود: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیهِ اللَّوَابِس‏»[2] عکس نقیض چنین قضیه ‌ای این است که «من هجمت علیه اللوابس فلیس بعالم» آن‌ که نمی ‌داند در چه فضایی نفس می‌ کشد، قهراً زیر پوشش شبهات قرار می‌ گیرد و کسی که «هجمت علیه اللوابس» عکس نقیض این فتوا آن است که «لیس بعالم» پس او نیست. 🔹 اگر روحانیت بخواهد به عمل کند، می ‌بینیم همین چیزها در فرمایشات امام (رضوان الله تعالی علیه) است که این شخص باید بداند در چه فضایی زندگی می ‌کند، در چه عصری زندگی می‌ کند، مشکل مردم این عصر چیست، شبهات مردم این عصر چیست. مردم گرفتار شبهه هستند، شبهه یک است که آدم را رها نمی ‌کند! اگر مسایل سیاسی هست، اگر مسایل نظامی هست، غالباً بعد از آن صحنه ‌های فکری و ساحت ‌های فکری است، این ‌چنین نیست که مارکس و انگلس اول دست به کشتار زده باشند. استالین‌ ها بعد پیدا شدند، اول فکر کمونسیتی بود بعد حمله استالین! فکر که آمد ـ به هر حال بشر چون با فکر زندگی می ‌کند و با اندیشه به سر می‌ برد ـ او را به سمت خود می‌ برد و اگر او را به سمت خود برد دیگر کنترل او آسان نیست. 🔹 انذار کردن کار آسانی نیست! تا کسی خود از جهنم هراسناک نباشد، حرف او در مردم هراس از معاد ایجاد نمی ‌کند و تا جریان قیامت در بین نباشد و مردم از روز حساب نهراسند، آسان نخواهد بود: ﴿لِینْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذا رَجَعُوا إِلَیهِمْ﴾.پس این توصیه ‌ای که ذات أقدس الهی به عموم مردم کرده است برابر بخش‌های پایانی سوره مبارکه «طلاق» و «ذاریات» به خصوص علما در سوره مبارکه «توبه» ایراد کرده است و همان توصیه خاصی را که ذات أقدس الهی به رسول اکرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الکرم) درباره انذار و جامعه بیان کرد، همان حرف را به علما و بیان کرد و آنچه را که کتاب و سنت به علما تذکر دادند. امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) به عنوان یک وصیتنامه خاص به روحانیت و علمای حوزه و غیر حوزه تذکر داد که اولاً کامل باشند، یک؛ و مؤمن باشند، دو؛ این و اتحاد و هماهنگی و هم آوایی را از دست ندهند، سه؛ از زمان و زمانه باشند، چهار؛ به هر حال این انقلاب را تا زمان ظهور صاحب اصلی و اصیل آن کنند، پنج.
💠 اداره جامعه قرآنی 🔸 قرآن مثل باران نازل نشده، خدای سبحان باران را نازل کرد یعنی این قطرات را به زمین انداخت، قرآن را هم نازل کرد در «لیله قدر»؛ اما نازل کردن قرآن مثل نازل کردن باران نیست که به زمین انداخته باشد، را آویخت، باران را انداخت، نازل کردن قرآن مثل آن است که کسی در بالاست، طنابی را نازل می‌کند، آویزان می‌کند، به ما می‌گوید این طناب را بگیرید و بالا بیایید، پس قرآن را خدا نازل کرد، باران را هم خدا نازل کرد؛ اما باران را انداخت روی زمین، قرآن را آویخت، چون است یک طرفش به دست خداست ما نمی‌توانیم با این کتاب همسان کتاب‌های دیگر رفتار بکنیم، الآن ما هر کتابی را که مطالعه می‌کنیم بر اساس «وَ انْظُرْ إِلَی مَا قَال»[1] مطالعه می‌ کنیم، می ‌گوییم ما با این مطالب کار داریم چه کار داریم گوینده‌اش کیست؟ گوینده ‌اش یا مُرد یا فعلاً در دسترس نیست، ما با مقول و با گفتار او کار داریم، اما قرآن ‌‌چنین نیست، یک قول است که قائل بالای سر اوست، یک کلام است که متکلم بالای سر اوست، یک طناب است که طرف دیگر آن به دست خود خدای سبحانه تعالی است، ما با این کتاب روبه‌رو هستیم، پس نمی ‌توان گفت که حالا کسی دارد قرآن مطالعه می‌کند یا تفسیر قرآن می‌نویسد؛ مثل تفسیر فقه است یا کار فلسفه است یا کار کلام است یا کار طبّ است که یک کتاب را دارد مطالعه می‌کند، از آن قبیل نیست! اگر یک فقیه یا یک محدث یا یک متکلم یا یک طبیب کتابی نوشت دیگر ما هستیم و کتاب او، کاری به او نداریم، او یا زنده است یا مُرد، ولی درباره این‌‌چنین نیست، این یک کتاب نیست که نوشته باشد و ردّ شده باشد، این یک طناب است که آویخت، یک طرفش به دست اوست یک طرفش به دست ما، همین حدیث نورانی «إِنِّی تَارِكٌ فِیكُمُ الثَّقَلَینِ كِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی»[2] درباره قرآن دارد که «أَحَدُ طَرَفَیهِ بِیدِ اللهِ سُبحَانَهُ وَ تَعَالی»[3] یک طرف این قرآن که طناب است به دست خداست طرف دیگرش با اوست. الآن همین کتاب اسم کلب در آن هست، اسم فرعون در آن هست، اسم جهنم در آن هست، کسی که وضو ندارد نمی ‌تواند اسم این کلب را ببوسد؛ حالا کسی خواست سوره مبارکه «کهف» را باز کرد می‌خواهد قرآن را ببوسد وضو ندارد نمی ‌تواند آیه ﴿وَ کلْبُهُمْ باسِطٌ ذِراعَیهِ﴾[4] این را ببوسد یک چنین کتابی است! اسم فرعون را که در قرآن است، این کتاب را باز کرد، می‌ خواهد قرآن را ببوسد، فرق نمی ‌کند چه اسم وجود مبارک پیغمبر باشد چه اسم فرعون، چون در قرآن است و خدا گفت بی ‌وضو نمی ‌شود آن را بوسید این یک چنین کتابی است! 🔸 پس ما با کتابی روبه‌رو هستیم که گوینده‌اش بالای سر اوست، ما باید توجه داشته باشیم با کتابی در تماس هستیم که کشور را این می ‌کند مبادا کسی ـ خدای ناکرده ـ خیال بکند یک عده بی ‌راهه می ‌روند به هر حال سرشان به سنگ می ‌خورد! مهمترین پیام قرآن کریم این است که انسان یک است خود را فریب ندهد، انسان آنقدر قدرتمند است که مرگ را می ‌میراند، اینها حرف‌ های قرآن است. اگر کسی ـ خدای ناکرده ـ باورش این باشد که با مُردن می‌پوسد و از بین می‌رود این فکرش نیست؛ اما مهمترین کار قرآن این است که به انسان می‌گوید انسان یک موجود ابدی است، ما مرگ را می ‌میرانیم، ما تغیر و تحول را زیر پا می ‌گذاریم و می‌ شویم ابدی، اگر ابدی شدیم که با دست خالی نمی‌ شود ابدی شد، یک جا لازم است، یک سفر لازم است، یک ره‌ توشه لازم است؛ لذا نه بی ‌راهه می ‌رویم نه راه کسی را می‌ بندیم، روی رهنمود قرآن خیلی سهل است، وجود مبارک ولی عصر (ارواحنا فداه) که ظهور کرد این معارف عملی می ‌شود[5] الآن اگر این هفت میلیارد بشر روی زمین باشند اداره آن سهل است، بنابراین این جاهلیت را وجود مبارک ولی عصر عاقل می ‌کند، اداره کردن مردم عاقل سخت نیست، مگر حضرت با کشتن جهان را اداره می ‌کند؟ مگر با قتل می‌ شود جهان را اداره کرد؟ این چه قدرتی است که وجود مبارک حضرت به اذن خدا دارد و چه برکتی است که ذات أقدس الهی در زمان حضور آن حضرت نصیب جوامع بشری کرده، فقط خود آن حضرت می ‌داند که عقل مردم بالا می‌آید، وقتی عقل مردم بالا آمد مردم فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، فکر می ‌کنند، مسلمان هستند و حافظ دینشان‌ هستند حافظ آخرتشان‌ هستند، هیچ ظلمی نمی‌ کنند، زیر بار ظلمی هم نخواهند رفت. [1]. غرر الحكم و درر الكلم، ص361. [2]. الخصال، ج‏1، ص66. [3]. بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد صلی الله علیهم، ج‏1، ص414. [4]. سوره کهف، آیه18. [5]. الکافی(ط ـ الإسلامیة)، ج1، ص25. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1389/05/07 🆔 @a_javadiamoli_doross
💠 اهل نجات 🔹 چند گروه هستند: آنها كه هستند، حرف صِدق آوردند، فِعل صدق آوردند: ﴿جاءَ بِالصِّدْقِ﴾؛ چقدر این كتاب شیرین است! نفرمود، كسی كه در دنیا كار خوب كند، كسی كه در دنیا ایمان بیاورد، در هیچ جای قرآن شما نمی بینید كه «مَن فَعل الحَسنة»؛ نه خیر! انسان باید آن عُرضه را داشته باشد كه بتواند این كار را به همراه ببرد. ﴿جاءَ بِالصِّدْقِ﴾؛ ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾؛ یعنی این دو روز در دست او نقد باشد، اگر یك كار خوبی كرد، بعد این وسطها ریخت؛ مثلاً كرد، یا انجام داد، یا پیدا كرد، بعد كجروی نمود و به عاقبت بد دچار شد، این دیگر ﴿جاءَ بِالصِّدْقِ﴾ نیست، این «فَعَل الصِّدق». آن قدر باید صادق باشد و این كار خوب را با كرده باشد كه در دست او باشد! 🔹 در صحنه قیامت نمی ‌گویند تو در دنیا كار خوبی كردی، می ‌گویند چه آوردی؟! خدا نفرمود، اگر كسی در دنیا كار خوب بكند، ما ده برابر می ‌دهیم، فرمود: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾ كسی در دست او باشد؛ حالا اگر كسی قبلاً كار خوب كرد، بعد آمد و شد و اوضاع را به هم زد، به او پاداش نمی ‌دهند: ﴿مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ﴾؛ در آن آیات دیگر هم هست؛ ﴿وَ الَّذی جاءَ بِالصِّدْقِ﴾ هم در این آیه هست، اینها باید در دستش باشد، باید كاملاً این را حفظ كند. همان طور که اگر كسی گوهری دارد آن را حفظ می ‌كند، این را می کند، چون حفظ می‌كند در صحنه قیامت در دست او است. فرمود: ﴿وَ الَّذی جاءَ بِالصِّدْقِ﴾ نجات پیدا می ‌كند؛ «صَدَّقَ بِالصِّدق»؛ یعنی كسانی كه تصدیق می ‌كنند، ایمان به حرف انبیا و ائمه (علیهم السلام) می ‌آورند، اینها هستند و كسی كه دروغ گفته است، گفت ـ معاذ الله ـ خدا چیزی نازل نكرده: ﴿ما أَنْزَلَ الرَّحْمنُ﴾[1] و آنچه را انبیا آوردند، انبیا را تكذیب كرده است هم كاذب است، هم مكذِّب، جایگاه او در دوزخ است. [1] . سوره یس، آیه15. 📚 سوره مبارکه زمر جلسه 28 تاریخ: 1393/09/03 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 ارث انبیاء علیهم السلام ▪️ شهادت مظلومانه و_الائمه امام نهم (صلوات الله علیه) را به پیشگاه ذخیره عالم بقیة الله (ارواح من سواه فداه) تسلیت عرض می‌ كنیم. از امام جواد (سلام الله علی آبائه الاطیبین و ابنائه الانجبین) رسیده است كه شما هرگز علم را به سن و سال خلاصه نكنید، مقام را به كسب ندانید. گاهی خداوند نبوت را در دوران كودكی نصیب كسی چون عیسای مسیح می ‌كند، امامت را هم در دوران خرد‌سالگی نصیب من كرد. این سخن نه تنها از امام جواد (سلام الله علیه) است، قبل از امام جواد وجود مبارك (صلوات الله و سلامه علیه) آمده است. وقتی به امام رضا عرض كردند شما در نامه‌ ای كه برای فرزند خردسالتان جواد می ‌نویسید چطور با تجلیل و تكریم نامه می ‌نویسید و هنوز او متأهل نشد او را با كنیه خطاب می‌ كنید و ابو جعفر می‌ گویید؟ چون خطاب به این كنیه نشانه تكریم است. به امام هشتم عرض كردند چطور شما برای فرزند خردسالتان با جلال و شكوه نامه می ‌دهید؟ نامه ‌ای كه حضرت از مرو به مدینه می‌ نوشت برای فرزند خردسالش با كنیه این نامه را شروع می ‌كرد. وجود مبارك امام هشتم (سلام الله علیه) در جواب فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ یتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا أَكَابِرَنَا»[1] ما خاندانی هستیم كه فرزندان خردسال ما از بزرگان ما علوم و معارف الهی را به می ‌برند و خداوند همان طوری كه در دوران كودكی عیسی مسیح را به پیامبری رسانده است قطعاً ابو جعفر كه خلیفه وقت است و وصی من و امام بعد از من است، در دوران خردسالی و كودكی به مقام والای امامت می ‌رساند. ▫️ مطلب مهم كه در جمع شما فضلا و طلاب قابل طرح است این است كه برادران و خواهران عزیز طلبه، علم آن نیست كه انسان در كتاب ها بخواند، علم آن نیست كه انسان از استاد یاد بگیرد، علم چیز دیگری است. آنچه از استاد به انسان رسید، آنچه از كتاب به انسان رسید و آنچه از درس و بحث انسان رسید با یك سلسله و علل و عوامل هم از یاد آدم می ‌رود. ما به علمی احتیاج داریم كه ما را ببرد، نه از ما برمد! همان طوری كه زندگی در دنیا بدون علم دشوار است، در سفر مرگ بدون علم بسیار سخت است! سفر مرگ ـ ورود به برزخ ـ كار آسانی نیست. یك آدم نادان گمراه است و كسی او را راهنمایی نمی ‌كند؛ دست ما هم در برزخ كوتاه است و به دامن خیلی ها نمی‌ رسد. علمی می ‌خواهیم كه با ما باشد، در آخر عمر با ما باشد، در فشار مرگ با ما باشد، در برزخ با ما باشد، در قیامت با ما باشد. علمی كه از مدرسه‌ ها آموخته ‌ایم آن علم هم ممكن است در اواخر عمر رخت بربندد. اگر علمی در جان ما جا كرد و صاحبخانه شد نه مهمان، او با ما هست، وقتی با ما بود ما راحت نفس می ‌كشیم؛ یعنی دوران پیری دوران راحتی ماست دوران احتضار لحظه رفاه ماست، هنگام مرگ لحظه آرامش ماست، چون نوری به همراه ماست كه ما را از هر خطر می‌ كند. ▪️ در بیان نورانی ملاحظه فرمودید كه در عظمت امام جواد (سلام الله علیه) فرمود: «إِنَّا أَهْلُ بَیتٍ یتَوَارَثُ أَصَاغِرُنَا أَكَابِرَنَا»؛ فرمود ما خاندانی هستیم كه كوچك های ما از بزرگ های ما می ‌برند. اگر كسی به جایی وابسته بود پیوسته بود به او به ارث می ‌رسد. اگر كسی خود را به كسی بچسپاند خود را به او بپیونداند از او ارث نمی‌ برد. علماء كه وارثان انبیایند، نه چون درس می‌ خوانند، نه چون بحث می ‌كنند، نه چون كتاب می‌ نویسند، اینها كار آسانی است! چند سالی انسان زحمت می ‌كشد عالم می ‌شود و بعد از یك مدتی هم به تدریج من آنچه خوانده ‌ام همه از یاد من برفت ﴿وَ مِنْكُمْ مَنْ یرَدُّ إِلی أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِكَی لا یعْلَمَ بَعْدَ عِلْمٍ شَیئًا﴾[2] اگر در سایه این علم كه كسب علم است، بود و آن عمل صالح مایه افزایش این علم شد، انسان را كم كم به خاندان پیغمبر مرتبط می ‌كند، وقتی مرتبط كرد از آنها می ‌برد. ارث با كسب نیست ارث با وابستگی است. [1]. الخرائج و الجرائح، ج2، ص899. [2]. سوره نحل، آیه70. 📚 سخنرانی در حوزه علمیه امام صادق علیه السلام قزوین تاریخ: 1374/02/17 🆔 @a_javadiamoli_esra