eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 هجرت 🔸 مستحضرید كه گفتن احكام، تدریس احكام، بیان احكام و سخنرانی كردن اینها همه كارهای تعلیمی است و هیچ كدام نیست. تبلیغ آن است كه ﴿وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[1] شما بتوانید حرف را به دل مردم برسانید، به آن جاذبه مردم برسانید، نه به آن عاقله یا فاهمه و مانند آن! اگر مردم را فهماندید، احكام را گفتید، با سخنرانی ‌ها و كتاب های خوب كار ﴿وَ یعَلِّمُهُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾[2] را كردید، كار معلم را كردید، كار حوزوی را كردید، نه كار تبلیغی را! تبلیغ آن است كه موعظه باشد ﴿وَ عِظْهُمْ وَ قُلْ لَهُمْ فی أَنْفُسِهِمْ قَوْلاً بَلیغَاً﴾[3] حرفتان را ببرید در كه اینها جانمایه داشته باشند، بپذیرند، نه بفهمند! پس رسالت اصلی شما بزرگواران آن است كه اینها را به باور برسانید، نه به اینها اطلاع بدهید! آگاه كنید و اینها را عالم بكنید؛ اینها با كتاب خواندن و مطالعه كردن و گوش دادن از رادیو و تلویزیون و اینها هم حاصل می ‌شود. ▫️ فرق اساسی این رسانه ‌های گروهی با حسینیه و مسجد آن است كه بخش عظیمی از این كار رسانه‌ های گروهی همان تعلیم است، البته آن بخشی كه ارتباط مستقیم با مسائل مذهب دارد كارشان تعلیم است؛ اما حالا دو تا قطره اشكی از این مخاطبشان بگیرند، او را به باور بنشانند، او را اهل نماز شب بكنند و او را به گرایش نزدیك بكنند این كار بسیار كم است و این كار كار رسمی حسینیه و مسجد است و این كار رسمی عالمانی است كه عهده ‌دار تبلیغ ‌اند. 🔸 [عالمان] این حرف را در سطح گوش اینها می‌ برند که این را به وسیله بلندگو و امثال ذلك تا به گوش مردم می‌ رسانند یا به وسیله نوشتن كتاب ها این نقوش را به باصره خواننده‌ ها می ‌رسانند، از آنجا طبق قراردادهای وضع، این كلمات و این مفاهیم را هم به فاهمه و عاقله این مردم می‌ رسانند، این دو تا كار؛ از یك راه نامرئی خودشان در درون دل ایشان، یعنی از عقل نظر آنجا كه مربوط به اندیشه و دانش و علم است عبور می‌ كنند و به آن منطقه انگیزه می‌ رسند كه این كار هر عالمی هم نیست. هر عالمی هم آن توفیق را ندارد كه در جان مردم راه پیدا كند و حرف او در دل مردم اثر بگذارد، این نصیب هر كس نخواهد شد؛ اما حالا كه شما این توفیق را پیدا كردید سعی كنید ـ ان ‌شاء ‌الله ـ این ‌چنین باشید كه همراه حرفتان بروید در فاهمه مردم تا اینها خوب بفهمند، اگر خوب فهمیدند و شما شدید معلم كتاب و حكمت بدانید كه بین راهید و هنوز به مقصد نرسیدید؛ مرید كاروان اینها را باید به برساند! این تازه است! 🔸 اگر مردم را آشنا كردید به مسائل علمی اعتقادی سیاسی اینها تازه میقات است، اینها تازه است، تازه اینها احرام بستند. هدف این نیست كه شما ﴿یعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَ الْحِكْمَةَ﴾ بشوید که مردم را آگاه كنید، عالم بكنید، فاهمه آنها را تغذیه كنید، عالمه آنها را تزكیه كنید و اندیشه آنها را تأمین كنید. اگر به مرز علم رسیدید و مردم را كاملاً به مسائل شرعی آگاه كردید تازه اینها احرام می ‌بندند و از میقات وقتی احرام اندیشه ‌ای بستند به همراه اینها می ‌روید در آن كعبه‌ ای كه انگیزه پیدا می ‌شود؛ آن مردم وقتی به رسیدند دل به خدای سبحان می ‌دهند، آنجا جای ایمان است كه برتر از علم است، آنجا جای است كه بالاتر از عقد است، آنجا خودتان را حاضر می ‌یابید، انبیا را حاضر می ‌یابید، در جان مردم متدین همه اینها ظهور و حضور دارند؛ اینجا است كه بالاتر از اندیشه است و مرحله ﴿یزَكِّیهِمْ﴾ هست كه بالاتر از ﴿یعَلِّمُهُمُ﴾ است. [1] . سوره نساء، آیه63. [2] . سوره آل عمران، آیه48. [3] . سوره نساء، آیه63. 📚 سخنرانی در دومین گردهمایی طرح هجرت بلند مدت تاریخ: 1382/03/28 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 ماه ولایت 🔸 ماه ربیع الاول ماه ولایت است؛ زیرا هم رسول اكرم و هم امام صادق (علیهما آلاف التحیة و الثناء) در این ماه به دنیا آمدند. بزرگان از اهل وِلا از وجود مبارك امام ششم (علیه السلام) نقل كرده‌اند كه «وَلَایتِی لامِیرَالَمُؤْمِنِینَ عَلَیهِ السَّلاَمُ خَیرٌ مِنْ وِلاَدَتِی مِنْهُ»؛[1] امام ششم طبق این نقل می ‌گوید من فرزند علی هستم و ولی علی، اما این ولایتم برای من پربركت ‌تر از آن ولادت است؛ ماه ربیع الاول ماه ولایت است. 🔸 از رسول اكرم (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است: «كَفَى‏ بِالْمَوْتِ‏ وَاعِظاً وَ كَفَى‏ بِالتُّقَى‏ غِنًى‏ وَ كَفَى بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا وَ كَفَى بِالْقِیامَةِ مَوْئِلًا وَ بِاللَّهِ مُجَازِیاً»؛[2] اگر كسی محتاج به پند و موعظت است، توجه مرگ عامل خوبی برای موعظت اوست و اگر كسی توانگری طلب می ‌كند، تقوا بهترین وسیله بی نیازی است. داشتن بهتر از آن است كه انسان روح نیازمند داشته باشد و بخواهد با مال آن بی نیازی را برطرف كند؛ از چیزی بی نیاز باشی بهتر است تا اینكه با چیزی بی نیاز بشوی! نوع سخنانی كه معصومین دارند از كلمات رسول اكرم (علیهم السلام) هست، فرمود عامل بی نیازی است؛ نه انسان را وادار می ‌كند به سوی خلاف قدم بردارد، نه از نداشتن و محرومیت از تجمل رنج می ‌برد. 🔸 رسول اکرم فرمود: «كَفَى‏ بِالتُّقَى‏ غِنًى‏»؛ تقوا انسان را كریم می‌ كند و «كریم النفس» به جای اینكه به اشیاء مادی بی نیاز بشود، از آنها بی نیاز می ‌شود. «وَ كَفَى بِالْعِبَادَةِ شُغُلًا»؛ عبادت خدا انسان را از معصیت او مشغول كند چیز خوبی است؛ انسان هر كاری كه انجام می ‌دهد طوری باشد كه ﴿لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیعٌ﴾؛[3] یعنی به جای اینكه در اثر سرگرمی ها از عبادت خدا مشغول بشود، به وسیله عبادت خدا، از غیر عبادت خدا اشتغال بورزد. «وَ كَفَى بِالْقِیامَةِ مَوْئِلًا»؛ بازگشت همه ما قیامت است و توجه به آن برای ما آموزنده است. «وَ بِاللَّهِ مُجَازِیاً»؛ اگر كسی بداند جزا به دست خداست تقوا را ترك نمی ‌كند. [1] . جامع الأسرار ومنبع الأنوار، ص500. [2] . تحف العقول، ص 35. [3] . سوره نور، آیه 37. 📚 خطبه های نماز جمعه تاریخ: 1371/06/27 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فخر مؤمن 🔸 یكی از مؤمنانِ رسمی عصر امام صادق (سلام الله علیه) به حضور حضرت شرفیاب شده، عرض كرد به من مسئولیت اداره اهواز را دادند، من چه كنم؟ او بود، آمد به حضور حضرت، حضرت دستورات فراوانی داد كه با مردم چنین باش، با مردم چنان باش، با بیت ‌المال چنین باش، با مال مردم چنان باش، ادب و عقل اینها است، اینها را گفت و گفت، بعد فرمود می ‌دانید با مردم چطور رفتار بكنید؟! ما الآن تمام افتخارات ما این است كه آن سِمتی كه ذات مقدس رسول گرامی و اهل‌بیت (علیهم السلام) به سلمان دادند، به ما هم بدهند. درباره سلمان گفتند: «سَلْمَانُ‏ مِنَّا أَهْلَ‏ الْبَیت‏»،[1] این لقب پُر افتخار را به خیلی ها دادند. به خیلی از محدّثان دادند و به بعضی از زن‌ های وارسته علمی دودمان اهل عصمت و طهارت دادند كه آنها «منّا اهل البیت» هستند.[2] بعضی از محدّثان همین شهر، مشمول این مدال شدند، فرمودند به اینکه فلان محدّث «منّا اهل البیت».[3] این یك فخر است؛ اما آنچه در روایت نورانی امام صادق (سلام الله علیه) است به این حاكم فرمود بدان! ذات أقدس الهی فرموده است «فَالْمُؤْمِنُ مِنِّی وَ أَنَا مِنْه»؛[4] این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! همه این‌گونه از حوادث در «منطقة الفراغ» است؛ یعنی فصل سوم. فصل اول كه ذات الهی است، منطقه ممنوعه است. فصل دوم كه صفات ذات است كه عین ذات است، منطقه ممنوعه است. فصل سوم كه ظهور و تجلّی فیض خداست، منطقه فراغ است. 🔸 فرمود مؤمن از من است من از او هستم. این كجا و «سَلْمَانُ‏ مِنَّا‏» كجا! پس این راه باز است. اگر یك استعداد راقی در خود پیدا كردی، حتماً باید به حوزه ‌ها پر بكشی، بشوی استاد مسلّم حوزه و اگر آن استعداد را در خود نمی ‌بینی، برابر همان استعداد و نه بیشتر قدم برندارید، در همان شهرتان عالمانه جامعه را هدایت کنید. 🔸 آن نكته اساسی این است كه «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ»،[5] چه كسی پیشرفت دارد و چه كسی پیشرفت ندارد در دنیا روشن نیست. صحنه ‌ای را تلویزیون پخش می ‌كرد، یك روستای محروم دورافتاده ‌ای بود كه از شهر فاصله داشت و یك رودخانه ‌ای وسط بود كه اگر آب آن رودخانه طغیان می ‌كرد، اینها با سیم و بَندی از این طرف به آن طرف می ‌رفتند، پل نداشتند. دیدم یك طلبه با عمامه، عبایش را گرفته، دست به این سیم زده، خود را به آن روستا رسانده، بعد هم بچه ‌ها آنها را جمع كرده، سینه می‌ زند «یا حسین یا حسین»! من این را دارم كه روشن نیست كه ما بیش از او ثواب ببریم! این بیان نورانی علی بن ابی‌طالب است: «الْغِنَی وَ الْفَقْرُ بَعْدَ الْعَرْضِ عَلَی اللَّهِ». هر كسی وظیفه‌ ای دارد، یك سمتی دارد. خدا هر چه به او داد، در برابر همان مسئول است. [1]. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج‏2، ص64. [2]. کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج2، ص905. [3]. الإختصاص، ص68. [4]. وسائل الشیعه، ج17، ص211. [5]. نهج البلاغة(للصبحی صالح)، حکمت463. 📚 سخنرانی در جمع طلاب تاریخ: 1397/02/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 آرامش صادق 🔸 . ﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ كَفَرُوا ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُمَا فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَتَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ مَعَنَا فَأَنْزَلَ اللّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ وَأَیدَهُ بِجُنُودٍ لَمْ تَرَوْهَا وَجَعَلَ كَلِمَةَ الَّذِینَ كَفَرُوا السُّفْلی وَكَلِمَةُ اللّهِ هِی الْعُلْیا وَاللّهُ عَزِیزٌ حَكِیمٌ (40)﴾ ▫️ نصرتی كه در این كریمه مطرح است بازگشتش به دین بر‌می‌ گردد، چون شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مانند انسان های دیگر محكوم به رحلت است ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَ إِنَّهُم مَیتُونَ﴾،[1] پس منظور دین پیغمبر است. آنجا كه آسیب رساندن به شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) باعث آسیب ‌پذیری دین است، آنجا هم شخصیت حقوقی اش را حفظ می كند و هم شخص حقیقی را؛ آنجا كه رحلت او و درگذشت او به اصل دین آسیب نمی رساند، آنجا حضرت برابر قضا و قدر الهی محكوم ﴿إِنَّكَ مَیتٌ وَإِنَّهُم مَیتُونَ﴾ هست، ﴿وَمَا جَعَلْنَا لِبَشَرٍ مِن قَبْلِكَ الخُلْدَ أَفَإِن مِّتَّ فَهُمُ الخَالِدُونَ﴾[2] است و مانند آن. ▫️ پس محور نصرت الهی دین خداست نه شخص پیغمبر، اگر این ‌چنین است این مطلب در زمان ائمه (علیهم السلام) هم صادق است. در زمان نایبان خاص او هم صادق است، در زمان نایبان عام هم صادق است. هر كسی برای حفظ دین خدا قیام كرده است منصور الهی است، برای اینكه شخص پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) كه محكوم به رحلت است و دین آن حضرت الی یوم القیامه باید بماند پس اساس، دین پیغمبر است؛ این یك مطلب. 🔸 مطلب دیگر اینكه ذات اقدس الهی فرمود سكینت خود را بر او نازل كرده است؛ سكینه و آرامش گاهی آرامش صادق است و گاهی آرامش كاذب. گاهی انسان در كمال آرامش به سر می برد، این سكینت نیست یك آرامش كاذب است كه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾[3] كسانی كه اهل خسارت‌ اند، غافلانه زندگی می كنند خود را در امن می ‌بینند همان هایی كه فكر می ‌كردند ﴿یحْسَبُ أَنَّ مَالَهُ أَخْلَدَهُ﴾[4] همان هایی كه فكر می ‌كردند كه ﴿مَا أَظُنُّ أَن تَبِیدَ هذِهِ أَبَداً﴾[5] و مانند آن؛ بعد از یك مدت كوتاهی ﴿فَأَصْبَحُوا خَاسِرِینَ﴾[6] پس برخی ها احساس امنیت می كنند و این امنیتشان امنیت كاذب است؛ اینكه فرمود: ﴿فَلاَ یأْمَنُ مَكْرَ اللّهِ إِلاَّ القَوْمُ الخَاسِرُونَ﴾ یعنی این امن كاذب برای كسی است كه غافلانه به سر می برد و آن‌ كه به سر ‌می ‌برد این دارد كه ﴿الَّذِینَ آمَنُوا وَلَمْ یلْبِسُوا إِیمَانَهُم بِظُلْمٍ أُوْلئِكَ لَهُمُ الأَمْنُ﴾[7] هم امنیت دنیا و هم امنیت آخرت. 🔸 بنابراین این امنیت گاهی امنیت صادق است؛ همین است كه ﴿فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِینَتَهُ عَلَیهِ﴾، چرا امنیت صادق است؟ برای اینكه هیچ گونه قلب نمی‌ تپد، یك؛ هیچ خطری هم در بیرون نیست، دو؛ این آرامش با آن نفی خطر بیرون مطابق است، سه؛ می ‌شود . بعضی ها تجرّی دارند؛ همان‌طور که تجرّی در قول است، در فعل هم هست؛ یعنی خطر هست، او در اثر غفلت آرام و بی‌ خیال است. این گرایش او مطابق با واقع نیست. گاهی هم از آن طرف به عكس است. چه اینكه آن حزن همسفر پیغمبر (صلّی الله علیه و آله وسلّم) یك گرایش كاذب بود، یك غم كاذب بود، یك اندوه كاذب بود. حضرت فرمود وقتی ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾ چه هراسی داری تو؟! آخر از چی می‌ ترسی؟! بیگانه كه قدرت نفوذ ندارد، ترس تو از چیست؟! حزن تو از چیست؟! ما که چیزی را از دست نمی ‌دهیم. پس خود حضرت یك امنیت صادق داشت، همسفرش یك حزن كاذب داشت، با این نهی آن حزن دارد برطرف می ‌شود كه ﴿لاَتَحْزَن﴾ چرا كه ﴿إِنَّ اللّهَ مَعَنَا﴾. [1] ـ سوره زمر، آیه 30. [2] ـ سوره انبیاء، آیه 34. [3] ـ سوره اعراف، آیه 99. [4] ـ سوره همزه، آیه 3. [5] ـ سوره كهف، آیه 35. [6] ـ سوره مائده، آیه 53. [7] ـ سوره انعام، آیه 82. دینه 📚 درس تفسیر سوره مبارکه توبه جلسه 57 تاریخ: 1380 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا