eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
12.3هزار دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
2هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 الآن ایام وحدت است، از بهترین نعمت های خداوند که به وسیله پیغمبر (صلی الله علیه و اله و سلّم) به ما عطا شده این است که فرمود: ﴿وَأَلَّفَ بَينَ قُلوبِهِم لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا ما أَلَّفتَ بَينَ قُلوبِهِم﴾،[1] دل ها را با مال نمی شود اُلفت داد، با عقل و دین می شود! کاری که از هیچ ثروتی بر نمی آید ﴿لَو أَنفَقتَ ما فِي الأَرضِ جَميعًا﴾! دل به دست مقلب القلوب است. اما تو [پیغمبر] این کار را کردی آن هم عرب خشن جاهلی را! اوس خزرج را برادر کردی! 🔸 این اصل کلی است که ﴿إِنْ يُرِيدا إِصْلاحاً يُوَفِّقِ اللَّهُ بَيْنَهُما﴾،[2] این آیه مخصوص زن و شوهر نیست بلکه یک اصل کلی است و وجود مبارک حضرت که ﴿لَقَد مَنَّ اللَّهُ عَلَى المُؤمِنينَ إِذ بَعَثَ فيهِم رَسولًا مِن أَنفُسِهِم﴾[3] منَّ نه یعنی منت گذاشت زیرا «النعمة العظمیٰ هي المنّةُ»؛[4] آن نعمت بزرگ را منت می گویند. باران آمدن و طالع شدن آفتاب نعمت الهی است، اما نعمت بزرگ، نعمت وحی و نبوت است. [1] . سوره انفال، آیه63. [2] . سوره نساء، آیه35. [3] . سوره آل عمران، آیه164. [4] . ر.ک: غرر الحكم و درر الكلم، ص232؛«...النِّعْمَةَ وَ أَعْظَمَ عَلَيْهِ الْمِنَّة». جلسه درس فقه امروز 10-08-1399 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 سنت نبوی 🔸 پیامبر در تلقّی قرآن چگونه بود؟ این مطلب را مرحوم شیخ طوسی[1] و مرحوم امین الاسلام طبرسی[2] نقل كردند، البته بسیاری از بزرگان دیگر (رضوان الله علیهم) هم نقل كردند. وجود مبارك رسول گرامی به ابن مسعود فرمود برای من قرآن بخوان! این گوش دادن برای آن است كه خود گوش لذت ببرد؟ اینكه گفتند اگر شما قرآن می ‌خوانید از روی قرآن بخوانید، ولو كه حافظ قرآنید ولی از خود قرآن بخوانید، برای اینكه چشم هم عبادت كند. اگر كسی یك سوره ای را از حفظ بخواند یا همان شخص سوره را از خود قرآن بخواند، ثواب دومی بیشتر است؛ برای اینكه این چشم او هم عبادت كرده، زبان او هم عبادت كرده، گوش او هم عبادت كرده است؛ ولی آن اولی فقط زبان و گوش او عبادت كرده است. ▫️ حضرت به ابن مسعود فرمود قرآن بخوان تا من بشنوم، ابن مسعود شروع كرد سوره مباركه «نساء» را خواندن تا رسید به این آیه ﴿فَكَیفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلی هؤُلاءِ شَهیدًا﴾[3] كه دید اشك چشمان پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را فرا گرفته است. خب به این آیه كه رسید دید وجود مبارك آن حضرت دارد گریه می ‌كند و اشك چشمانش را فرا گرفته، برای اینكه سخن از است، سخن از است و سخن از است. او با اینكه بود اشك ریخت، ما كه مشهود علیه هستیم! 🔸 استنان به سنت او [باید داشته باشیم]، انسان وقتی بداند كه «عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ» دارد محاكمه می ‌شود، همین مناجات شعبانیه جریان شهود «عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ» را یادآوری می‌ كند، می‌ گوید خدایا تو در دنیا كه آبروی ما را حفظ كردی، از این به بعد هم نسبت به ما احسان بكن كه آبروی ما را در قیامت نبری «الهِی قَدْ احْسَنْتَ الَی إِذْ لَمْ تُظْهِرْها لأَحَدٍ مِنْ عِبادِكَ الصَّالِحِینَ » آن‌گاه آن روز هم «فَلا تَفْضَحْنِی یوْمَ الْقِیامَةِ عَلی‏ رُؤُوسِ‏ الأَشْهادِ»[4] ما را رسوا نكن! خب او كه شاهد است ﴿فَكَیفَ إِذا جِئْنا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهیدٍ وَ جِئْنا بِكَ عَلى هؤُلاءِ شَهیدًا﴾ او با این كه شاهد است مضطرب است و می ‌نالد، ما كه مشهود علیه ‌ایم چه كار باید بكنیم؟! استنان به سنت آن حضرت همین است كه انسان گذشته از اینكه در خدمت قرآن است، اگر این احساس را به او دست داد كه این تفسیر و این قرآن غیر از فقه است، غیر از اصول است، غیر از فلسفه و كلام است، این معلوم می ‌شود كه طنابی را گرفته كه احساس می ‌كنی یك طرفش به دست خداست. ما یك وقت دست به طنابی می‌ زنیم و درك نمی ‌كنیم كه آیا طرف دیگر در دست كسی هست یا نیست؛ اما یك وقت می ‌فهمیم نه خیلی محكم است، معلوم می ‌شود كسی گرفته است، ما این‌ چنین باید قرآن را بخوانیم! آن‌گاه اگر حرف زدیم، حرف ما هم در جامعه اثر دارد. [1]. التبیان فی تفسیر القرآن، ج‏3، ص201 و 202. [2]. مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج3، ص77. [3]. سوره نساء، آیه41. [4]. الإقبال بالأعمال الحسنة(ط - الحدیثة)، ج3، ص297. 📚 سخنرانی در جمع حافظان قرآن تاریخ: 1388/05/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 جوامع الكلم 🔸 وجود مبارك رسول گرامی (علیه آلاف التحیة و الثناء) برنامه‌ های جامعی ارائه كرده ‌اند كه به درد همه می‌ خورد؛ ولی برای حوزویان و دانشگاهی ها دستورهای خاصی دارند. حضرت فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»،[1] جوامع الكلم آن قوانین جامع است كه همه مصالح را در نظر گرفته و مصالح همه مردم را هم لحاظ كرده است. بعضی از مطالب است كه بخشی از مصالح مردم را در بر دارد یا مصالح بخشی از مردم را به عهده دارد، ولی بعضی از قوانین ‌اند كه جامع ‌اند؛ هم مصالح عموم را و هم همه مصالح را [در بر دارد]، این‌گونه از قوانین و معارف را به عنوان جوامع الكلم یاد می ‌كنند كه وجود مبارك رسول گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) فرمود: «أُعْطِیتُ جَوَامِعَ الْكَلِم»، چون وجود مبارك حضرت جوامع الكلم دارد، برای همه مخصوصاً ما حوزویان و دانشگاهی ها برنامه‌ های جامعی دارد، این مطلب اول. 🔸 مطلب دوم، [حضرت] بیش از هر چیزی ما را به و و و دعوت كرده است. در مسائلی كه مربوط به خانواده و خانوادگی را ذكر می ‌كرد، عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می ‌كرد؛ مسائلی كه مربوط به صنف تاجران، تجارت و اقتصاد بود بحث های خصوصی آنها را ذكر می‌ كرد، آن وقت عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می‌ كرد؛ مسائل نظامی را كه مطرح می ‌فرمود، دستورهای خاص آنها را ذكر می ‌كرد، در كنارش عدل و عقل و تقوا و علم را ذكر می‌ كرد؛ اینها یك حساس بودند كه در غالب سخنان آن حضرت بود، این ‌هم مطلب دوم. 🔸 درباره ما حوزویان كه فرمود واجب است، فرمود چه چیزی بخوانیم! نه تنها به ما گفت تحصیل علم واجب است، به ما گفت چه چیزی بخوانیم؛ هم به ما گفت تحصیل علم واجب است، هم به ما گفت چه چیزی درس بخوانیم. آن ««طَلَبُ الْعِلْمِ فَرِیضَةٌ عَلَی كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ»[2] این را برای همه فرمود، اما این بیان را كه مرحوم كلینی به وسیله وجود مبارك امام صادق (سلام الله علیه) از رسول گرامی نقل كرد، این بود كه فرمود: «إِنَّمَا الْعِلْمُ‏ ثَلَاثَةٌ آیةٌ مُحْكَمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَة»؛[3] یعنی آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید و سنت قائمه بخوانید. حضرت كه آمد مبعوث شد این دو اصل را به ما آموخت: یكی اینكه با سواد شدن واجب است و یكی اینكه چه درسی بخوانیم. فرمود آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید و سنت قائمه؛ بخوانید، بخوانید، بخوانید و بخوانید. این‌چنین نباشد كه حوزه فقط در یك مسیر حركت كند، فقط در فقه حركت كند یا در اصول و فقه حركت كند، فرمود آیه محكمه بخوانید، فریضه عادله بخوانید سنت قائمه، این‌هم مطلب سوم. [1]. من لا یحضره الفقیه، ج‏1، ص241. [2]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص30. [3]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص32. 📚 سخنرانی در جمع حوزویان و دانشجویان تاریخ: 1387/12/25 🆔 @a_javadiamoli_esra
فردا همزمان با سالروز ولادت پیامبر گرامی اسلام؛ پخش پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی در همایش «رسول الله(ص) الگوی انسانیت»؛ فرانسه ـ پاریس پایگاه اطلاع رسانی اسراء: همایش «رسول الله (ص) الگوی انسانیت» به همت مرکز اسلامی فرانسه به صورت وبینار برگزار می گردد. این همایش همزمان با سالروز ولادت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، با پخش پیام تصویری آیت الله العظمی جوادی آملی آغاز به کار خواهد کرد. علاقه مندان می توانند جهت حضور مجازی در این وبینار فردا 13 آبان ماه ساعت 22 به وقت تهران (19:30 به وقت پاریس) از طریق آدرس های ذیل اقدام نمایند. www.youtube.com/cifrance www.instagram.com/cifrance news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تصویری 🔸 فرازی از درس خارج فقه نکاح جلسه 550 تاریخ: 1399/08/07 🔸 پیرامون رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 روح جهان هستی 🔸 وجود مبارك پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة والثناء) به منزله است؛ یعنی سماوات و أرضین از یك سو، انبیا و اولیا از سوی دیگر همه اینها كه خلق شدند و زمینه فراهم شد، وجود مبارك آفریده شد. همان طوری كه خدای سبحان مجاری ادراكی و تحریكی ما را آفرید، ابزار درك و كار ما را خلق كرد، بدن ما، مغز و قلب ما را همه این شئون ظاهر و باطن را آفرید، بعد فرمود: ﴿ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ﴾[1] یا فرمود: ﴿فَإِذَا سَوَّیتُهُ وَ نَفَخْتُ فِیهِ مِن رُوحِی فَقَعُوا لَهُ سَاجِدِینَ﴾؛[2] یعنی اول من ابزار بدنی انسان را فراهم كردم، بعد منسوب به خودم را به او افاضه كرده ‌ام. در ساختار انسان این‌ طور بود كه اول بدن خلق شد، بعد روح به او تعلق پیدا كرد؛ در كل جهان هم همین طور است، كل این جهان خلق شد، سماوات و أرضین و همچنین انبیا و اولیا، بعد وجود مبارك پیامبر را ذات اقدس الهی به جهان اعطا كرد که ﴿لَقَدْ مَنَّ اللّهُ عَلَی المُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَثَ فِیهِمْ رَسُولاً﴾.[3] 🔸 ما باید بدانیم که عضو فلج یا عضو سالمی هستیم! بالأخره این جهان كه یك بدنی دارد و یك جانی ما چه كاره ‌ایم! ما اگر ـ معاذ الله ـ هیچ ارتباطی با پیامبر نداشته باشیم، نه معارف او را درك ‌كنیم، نه احكام او را بفهمیم و عمل بكنیم، معلوم می ‌شود که یك عضو فلج و یك عضو مرده‌ ایم. خب عضو فلج و عضو مرده این نه سخنان روح را درك می ‌كند و نه دستورهای روح را اطاعت می‌ كند؛ یك فلج همین طور است! اگر كسی دستش فلج بود، او نه سرما و گرما را احساس می ‌كند، نه رطوبت و یبوست را احساس می ‌كند، نه نرمی و درشتی را احساس می ‌كند، نه سایر ملموسات را درك می ‌كند و فرمان هم نمی ‌برد؛ یعنی روح اگر فرمان داد مثلاً گفت این ظرف را بردار، این دست فلج نمی ‌تواند اطاعت كند؛ نه می‌ فهمد و نه كار می ‌كند، چون فلج است، در حقیقت مرده است. آن اعضایی كه سالم ‌اند، هم می ‌فهمند كه روح چه اراده كرده است، هم توان تدبیر را دارند و اطاعت می ‌كنند. چشم می‌فهمد كه روح دستور به دیدن داد، این درك را دارد، بعد هم می ‌بیند. سامعه می‌ فهمد كه روح دستور شنیدن داد، او هم شروع می‌ كند به گوش دادن و استماع، اعضا و جوارح دیگر هم همین طورند؛ دست سالم می ‌فهمد كه روح دستور داد كه این ظرف را باید بردارد و همچنین برمی ‌دارد، پس عضو مرده نه می‌ فهمد و نه امتثال دارد، اما عضو زنده و سالم هم می ‌فهمد و هم اطاعت می ‌كند؛ حالا این مربوط به و درجات است. 🔸 ما عضوی از این جهانیم، این پیكر یك روحی دارد به نام وجود مبارك پیامبر گرامی (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء)، ما باید خودمان را با آن حضرت بسنجیم كه چه اندازه احكام و حِكَم او را چه در بود و نبود، چه در باید و نباید، چه در حكمت نظری و چه در حكمت عملی، چه در جهان بینی و چه در فقه و اخلاق بفهمیم و عمل بكنیم. اگر خدای ناكرده نه فهمیدیم که پیامبرمان چه فرمود، نه [اینکه] اگر [هم] فهمیدیم عمل می كنیم، معلوم می ‌شود یك عضو زنده ‌ای از این موجود نیستیم، ما عضو این جهان نیستیم! تعبیر قرآن كریم هم درباره بعضی ها این است كه اینها مرده ‌اند، اینكه می ‌فرماید ﴿مَا یسْتَوِی الأَحْیاءُ وَلاَ الأَمْوَاتُ﴾؛[4] آیا زنده و مرده یكسان ‌اند؟ خب معلوم است كه زنده و مرده یكسان نیستند، این دیگر احتیاج به وحی ندارد! وحی از عرش اعلا از ﴿دَنَا فَتَدَلَّی﴾[5] نازل بشود، ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِینُ ٭ عَلَی قَلْبِكَ﴾[6] وحی نازل بشود كه زنده و مرده یكسان نیستند، خب این را همه می ‌دانند که زنده و مرده یكسان نیستند؛ منظور این نیست كه این كسی كه مُرد و اجازه دفنش را صادر كردند این با دیگران فرق دارد، منظور این است كه آن كسی كه معارف را درك نمی‌ كند و دستورهای الهی را عمل نمی ‌كند مرده است و این مطلب است كه محتاج به وحی است، به چه دلیل مرده است؟ برای اینكه با آن ارتباط ندارد، نه می ‌فهمد كه پیامبر چه دستور داد و نه دستورش را عمل می‌ كند. پس ما هر روز باید این ارزیابی را بكنیم كه ما در كجای عالم قرار داریم و در این جایمان كجاست. [1] . سوره مومنون، آیه 14. [2] . سوره حجر، آیه 29؛ سوره ص، آیه72. [3] . سوره آل عمران، آیه 164. [4] . سوره فاطر، آیه 22. [5] . سوره نجم، آیه 8. [6] . سوره شعراء، آیه 193 و 1394. 📚 سخنرانی در جمع طلاب و دانشجویان تاریخ: 1385/01/08 🆔 @a_javadiamoli_esra
28.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 تصویری 🔹 همایش (ص) الگوی انسانیت به همّت مرکز اسلامی فرانسه 🔸 تاريخ انتشار پیام: 1399/08/13 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 فخر مؤمن 🔸 وجود مبارك (سلام الله علیه)طبق نقل مرحوم ابن بابویه قمی (رضوان الله تعالی علیه) فرمود: «ثَلَاثَةٌ هُنَّ فَخْرُ الْمُؤْمِنِ وَ زِینَتُهُ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَة»؛ سه اصل است كه مایه و زینت دنیا و آخرتِ اوست: یكی «الصَّلَاةُ فِی آخِرِ اللَّیلِ»؛ شب, این زنده نگه داشتن پایان شب؛ دوم هم «وَ یأْسُهُ مِمَّا فِی أَیدِی النَّاسِ»؛ سوم «وَ وَلَایةُ الْإِمَامِ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ ص‏».[1] ▫️ نماز شب چون یك نشئه جدایی دارد در قرآن فرمود: ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛[2]پایان شب ـ موقع سحر ـ خوبی است كه بنده با خدای خود داشته باشد؛ هم استراحت كرده است و هم مانع بیرونی نیست. در قرآن فرمود یك نشئه‌ است: ﴿إِنَّ ناشِئَةَ اللَّیلِ هِی أَشَدُّ وَطْئاً وَ أَقْوَمُ قیلاً﴾؛ لذا نماز شب كه بر وجود مبارك پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التّحیة و الثّناء) لازم بود بر ما مستحب مؤكّد است؛ این ماست، این ماست. ▫️ دوم یأس از آنچه در دست مردم است. هیچ طمعی نداشته باشیم كه آنچه در دست دیگران است به ما برسد. اگر مال می ‌خواهیم، آن همّتمان بلند باشد كه از منبع بخواهیم، همان خدایی كه به او داد به ما هم می ‌دهد. راه ما با خدا به خدا نزدیك ‌تر از راه دیگران باشد؛ چرا از دیگران كه مانده آنهاست و خورده آنهاست انسان طمع داشته باشد؟! فرمود: «وَ یأْسُهُ مِمَّا فِی أَیدِی النَّاس». ▫️ سوم هم ولایت ما اهل بیت (علیهم السلام)، باشد و پیرو باشد. [1]. الأمالی( للصدوق)، النص، ص544 . [2]. سوره مزمل، آیه6. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1397/04/14 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 تشنگان معرفت وحی 🔸 این کلمه ﴿هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیینَ﴾[1] یك دید ظاهری و محدود و بسته دارد و آن این است كه مردم امّی و درس ‌نخوانده حجاز از درون آنها نبی اكرم برخاست؛ ولی با ضمیمه خطبه نهج ‌البلاغه[2] روشن می ‌شود كه سراسر مردم آن روز امّی بودند و در بین امّیین نبی اكرم جلوه كرد. 🔸 وقتی ره‌ آورد پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) شرح بشود، معلوم است که ماسوای نبی اكرم امّی ‌اند؛ لذا اهل معرفت بر این باورند كه منظور از امّیین نه یعنی ناخوانا و نانویسا، [بلكه] آن كس كه به عمق رسالت بار نمی ‌یابد و تشنه معرفت وحی است، در برابر نبی اكرم امّی است؛ لذا وقتی بزرگان جهان را می ‌شمارند، می‌ گویند فارابی‌ها، ابن‌سینا‌ها، ابوریحان‌ ها و خواجه نصیرها گرچه جزء فرزانگان بشری ‌اند، ولی به حقیقت در مكتب وحی جزء امّیین‌ اند ﴿هُوَ الَّذی بَعَثَ فِی اْلأُمِّیینَ رَسُولاً مِنْهُمْ﴾، تا روز قیامت این كریمه صادق است؛ همه علما در برابر وحی، امّی و جاهل ‌اند! [1] . سوره جمعه، آیه2. [2] . نهج البلاغه، خطبه1؛ «... بَعَثَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ مُحَمَّداً [ص‏] رَسُولَ اللَّهِ ص لِإِنْجَازِ عِدَتِهِ‏ وَ إِتْمَامِ نُبُوَّتِهِ مَأْخُوذاً عَلَى النَّبِیینَ مِیثَاقُهُ مَشْهُورَةً سِمَاتُهُ‏ كَرِیماً مِیلَادُهُ وَ أَهْلُ الْأَرْضِ یوْمَئِذٍ مِلَلٌ مُتَفَرِّقَةٌ وَ أَهْوَاءٌ مُنْتَشِرَةٌ وَ طَرَائِقُ مُتَشَتِّتَةٌ بَینَ مُشَبِّهٍ لِلَّهِ بِخَلْقِهِ أَوْ مُلْحِدٍ فِی اسْمِهِ أَوْ مُشِیرٍ إِلَى غَیرِهِ فَهَدَاهُمْ بِهِ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ أَنْقَذَهُمْ بِمَكَانِهِ مِنَ الْجَهَالَةِ ثُم‏...». 📚 نماز جمعه تاریخ: 1371/03/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 مرگ گاه 🔸 همه ما یک حدّ خاصی داریم، هر کسی در هر رشته‌ای که باشد به هر حال یک مختصر بلد است و بقیه را بلد نیست، همه ما همین طور هستیم! اگر کسی خود را بشناسد و آنچه را که نمی‌ داند نگوید، هم در مسایل اجرایی هم در مسایل تقنینی، هم در مسایل قضایی، هم در مسایل تعلیمی و فرهنگی؛ آنچه را که ما نمی ‌دانیم، واقعاً بگوییم نمی ‌دانیم و اظهار نظر نکنیم. 🔸 در بخشی از فرمایشات حضرت امیر (سلام الله علیه) این است که فرمود آن‌ که نمی ‌داند ساکت باشد مشکل حل است؛ اما سرّ آن [حل نشدن] این است که همه حرف می ‌زنند و اظهار نظر می ‌کنند. ما باید بدانیم که واقعاً محدودیم، حدّمان مشخص است، خیلی از جاها نمی ‌دانیم و آن جا بگوییم که نمی ‌دانیم! فرمود شما این طورید که یک خط قرمز دارید، یک نقطه قرمز دارید و مدار بسته ‌اید، ولی من جلویم باز است، این خیلی حرف است! فرمود «مَنْ تَرَک قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»،[1] این از بیانات نورانی حضرت است در نهج ‌البلاغه؛ فرمود خیلی از ما باید بگوییم «لَا أَدْرِی» که خیلی از چیزها را نمی ‌دانیم، اگر کسی «لَا أَدْرِی» را ترک کرد، به آن مرگ ‌گاه او به هر حال سنگ و تیر می‌ آید. بعضی جاهاست که اگر به آنجا تیر یا سنگ آمده آدم نمی ‌میرد، مثلاً به پا یا به دست آدم [ضربه وارد شود] به هر حال مریض می ‌شود، ولی نمی ‌میرد؛ اما چند جای بدن است که وقتی سنگ یا تیر بیاید کشنده است، اینها را می ‌گویند «مقاتِل» یعنی محل قتل. فرمود اگر کسی این قول «لَا أَدْرِی» را ترک کند، آن خود را در هدف رسیدن تیر قرار داده، تیرها می ‌آید: «مَنْ تَرَک قَوْلَ لَا أَدْرِی أُصِیبَتْ مَقَاتِلُه»، اما خود او بالصراحة اعلام کرد که «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی فَلَأَنَا بِطُرُقِ السَّمَاءِ أَعْلَمُ مِنِّی بِطُرُقِ الْأَرْض‏»[2] من آن‌طور نیستم که بگویم نمی‌ دانم. آنچه در ذهن شماست مربوط به آسمان‌ ها و زمین از من بخواهید من جواب می ‌دهم، این چه علمی است و به کجا وصل است! ما به چنین آدمی محتاج هستیم. [1]. نهج البلاغه، (صبحی صالح)، حکمت85. [2]. نهج البلاغه، (صبحی صالح)، خطبه189. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/09/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 پیروزی حق 🔸 .در دنیا در هر پاراگراف تاریخی حق با متّقین است. به هر حال تاریخ این طور نیست که پایان نداشته باشد، در هر پاراگراف تاریخی ـ حالا یا پنجاه سال است یا شصت سال است یا دویست سال است یا سیصد سال ـ ﴿وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾.[1] ▫️ شما ببینید سوره‌ های قرآن یکی سوره مبارکه «بقره» است، یکی سوره مبارکه «نصر» است که یکی دو سطر است، یکی هشتاد صفحه است، یکی بیست صفحه است، فرق می ‌کند؛ جریان‌ های تاریخی هم همین طور است، گاهی صد سال است، گاهی دویست سال است، گاهی پنجاه سال است، گاهی کمتر است و گاهی بیشتر، در تمام این بخش ‌های تاریخی ﴿وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾. این طور نیست که گاهی اینها و گاهی آنها؛ در این محدوده مبارزه گاهی این پیروز است و گاهی آن پیروز است، ولی سرانجام پیروز است. 🔸 یک بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) در نهج البلاغه دارد که فرمود در جنگ ‌ها ما «تصاول» می ‌کردیم؛ گاهی آنها کشته می ‌دادند، گاهی ما کشته می‌ دادیم؛ گاهی آنها می ‌زدند، گاهی ما می‌ زدیم تا روشن شد که حق با ماست و خدا ما را پیروز کرد.[2] این بیان حضرت در نهج البلاغه است: ما «تصاول» می ‌کردیم، گاهی آنها غالب بودند، گاهی ما غالب می ‌شدی؛ گاهی آنها شکست می‌ خوردند، گاهی ما شکست می‌ خوردیم، آن وقت خدا ما را پیروز کرد. این طور نیست که عالم مبهم و بی ‌نتیجه باشد. این طور نیست که ﴿وَ الْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِینَ﴾، مربوط به خصوص معاد باشد، نخیر! در هر پاراگراف تاریخی پیروز است. [1]. سوره اعراف، آیه128؛ سوره قصص، آیه83. [2]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه56؛ «...جِدّاً فِی جِهَادِ الْعَدُوِّ وَ لَقَدْ كَانَ الرَّجُلُ مِنَّا وَ الْآخَرُ مِنْ عَدُوِّنَا یتَصَاوَلَانِ تَصَاوُلَ‏ 557 الْفَحْلَینِ...». 📚 درس تفسیر سوره مبارکه مجادله جلسه 4 تاریخ: 1396/11/03 🆔 @a_javadiamoli_esra