💠 تقدیم فرائض بر نوافل
🔹 در کلمه 39 حکمت وجود مبارک حضرت امیر (سلام الله علیه) فرمود: «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ»،[1] نافله چیزی است که انجام آن فایده دارد، ولی ترک آن ضرر ندارد. فریضه آن است که انجام آن #ضروری است و فایده فراوان دارد، ترک آن هم خسارت های فراوانی دارد. فرمود آن نافله ای که به #فریضه آسیب برساند مجال ندارد، نمی شود با نافله ای که به فریضه ضرر می رساند به خدا متقرّب شد.
▫️ کسی که حج واجب به ذمّه اوست نمی تواند حج مستحبی انجام بدهد. کسی که روزه واجب به عهده اوست، نمی تواند روزه مستحبی بگیرد؛ حتی در نماز آن نافله ای که به فریضه آن آسیب می رساند دیگر نمی شود با آن به خدا نزدیک شد، امر قُربی نیست؛ این حکم فقهی است و روشن است و همه ما آشنا هستیم.
▫️ اما در مسائل اقتصادی، آن کاری که جزء نوافل اقتصاد است، یک تولید موقت است، یک اشتغال موقت و ناپایدار است، دولت بخواهد بر اساس آن سرمایه گذاری کند، آن تولیدهای اساسی و شغل های اساسی را رها کند، این #فریضه_اقتصاد را ترک کرده و به نافله اقتصاد رسیده است.
▫️ در حوزهها و دانشگاهها بعضی از مطالعات و اطلاعات اند یا کتاب تاریخ یا قصّه است، اینها جزء #نوافل_علوم اند. آن درسهایی که به اصول اعتقادی برمیگردد؛ مثل قرآن، مثل نهج البلاغه، مثل احکام ضروری اسلام، اینها جزء فرائض است. کسی در حوزه وقت خود را صرف مطالعات متفرقه جانبی بکند، از تفسیر بماند، از فقه بماند، از کلام بماند، این به آن علوم واجب آسیب رسانده است. در دانشگاه ها هم همین طور است. بنابراین این یک اصل جامع و کلّی است که وجود مبارک حضرت امیر فرمود؛ آن نافله ای که به فریضه آسیب میرساند وسیله تقرّب نیست.
🔹 اگر کسی بخواهد علم پیدا کند هیچ چارهای ندارد مگر اینکه برهان را بفهمد. برهان هم قضایای خاصی دارد. کمتر چیزی که به دست آدم میآید همین برهان است و آن یقین است؛ لذا هم مرحوم بوعلی در منطق شفا تصریح کرد که خواندن #برهان_منطق برای یک متفکّر فریضه است،[2] هم شیخ اشراق.[3] پس در علم بخش برهان فریضه است، بخشهای خطابه و امثال خطابه نافله است. در فقه مشخص است، در اقتصاد مشخص است.
▫️ در سیاست کسی سرگرم باشد به امور جزئی، اختلافات جزئی را حلّ کند؛ اما آن اختلافات ریشه ای که مانده است از آن غافل باشد، این نافله سیاسی است که به #فریضه_سیاسی آسیب می رساند.
🔹 بنابراین کشورداری، اقتصاد مملکت، اقتصاد مقاومتی، اخلاق دینی، فلسفه دینی، فقه دینی، اجتماع دینی، اینها یک ارکان اوّلیه به عنوان فرائض دارد و یک سلسله امور جنبی هم به عنوان نافله دارد. این بیان نورانی حضرت امیر (سلام الله علیه) که فرمود هرگز نمی شود نافله را جایگزین فریضه کرد از همین قبیل است که «لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِضِ».
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، حکمت39.
[2] . الشفاء(المنطق)، البرهان، ص54.
[3] . حكمة الاشراق، ص40 و 41.
#قرب_الهی
#ضرورت
#برهان_منطق
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 درس اخلاق
تاریخ: 1397/09/01
🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 خوف الهی
🔹 می فرماید: ﴿وَ إِیای فَاتَّقُون﴾ که اینجا سه نكته هست یعنی ضمیر منفصل آوردن، آن را قبل از فعل ذكر كردن، حرف «فاء» را روی امر در آوردن كه نشانه جواب شرط محذوف است و نون هم مكسور باشد كه كسره نون نشانه حذف «یاء» است، همه اینها علائم تأكید است یعنی تنها از من بترسید! گفتند #رهبت مربوط به مراحل اوّلیه سلوك است و #تقوا مربوط به مراحل وسطیٰ و نهایی. انسان، اوّل باید بترسد بعد به راه بیفتد؛ لذا در آیه قبل فرمود: ﴿وَ إِیای فَارْهَبُون﴾ بعد در این آیه فرمود: ﴿وَ إِیای فَاتَّقُون﴾؛ انسان تا راهب نباشد و نهراسد نمی پرهیزد.
🔹 پرهیز بعد از ترس است، اگر كسی ترس نداشته باشد پرهیزی ندارد؛ اگر كسی راه را پرخطر بداند می ترسد و اگر كسی ترسید می پرهیزد، لذا اوّل فرمود: ﴿وَ إِیای فَارْهَبُون﴾، وقتی كه انسان ترسید آن گاه می پرهیزد تا از ترس نجات پیدا كند.
🔹 تنها چیزی كه انسان را نجات می دهد #تقوای_خدا است؛ فرمود: ﴿وَ إِیای فَاتَّقُون﴾ و تنها زاد راه را هم قرآن كریم #تقوا می داند؛ یعنی به انسان هشدار می دهد كه شما #مسافر_هستید، موجودی نیستید كه مثل سنگ یا غیر سنگ سر جایتان بمانید: ﴿یاأَیهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَی رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاَقِیهِ﴾.
🔹 بنا براین #اصل_سفر برای انسان یك امر #ضروری است، این چنین نیست كه انسان بتواند دائماً در دنیا بماند، پس انسان مسافر است و مسافر هم كه بدون زاد و توشه نمی تواند سفر كند؛ اگر انسان مسافر است و اگر مسافر بدون زاد و توشه نمی تواند سفر كند، زاد و توشه اش را قرآن مشخص كرد فرمود: ﴿تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَی﴾ ولی تقوا برای كسی است كه می ترسد و اگر كسی اهل ترس نیست اهل پرهیز نیست! #دستور_تقوا برای كسی است كه از خدا بترسد؛ اگر كسی از خطر آینده می ترسد، طبیب به او دستور پرهیز می دهد تا از آن خطر در امان باشد.
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 سوره مبارکه بقره
جلسه 118
🆔 @a_javadiamoli_esra
تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های آیتالله جوادیآملی و بن باز
🔸 به گزارش خبرنگار
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: در دو فصلنامه علمی ـ پژوهشی حکمت اسرا (شماره 38) که به همت پژوهشگاه علوم وحیانی معارج به چاپ رسیده است می خوانید؛ ◀️ چکیده تفاوت جنسیتی، نوع انسان را به دو صنف بزرگ زن و مرد، تصنیف می کند. با وجودتمام اختلاف ها، زن و مرد درذیل نوعی واحد قرارمی گیرند، با این حال، اختلاف های وابسته به جنسیت، نگاه های متفاوتی را نسبت به فعلیت انسانی زن و فعالیت های اجتماعی او سبب شده. برخی، #مرد_بودن را نوعی کمال انسانی برشمرده و معتقدند زن به دلیل نوع خلقت و جنسیتش نمی تواند انسانی کامل به شمار رود و فعالیت اجتماعی او تنها مانعی درمقابل تعالی مرد است. در مقابل، اندیشمندان اسلامی معتقدند که ملاک در #ارزش_انسانی، تقواست و زن و مرد هر دو می توانند به کمالات انسانی دست یابند و اجتماع نیز به حضور زن، نیازمند است. 🔸 هر دو اندیشه در معرفت اسلامی، دارای نمایندگانی است؛ اما آنچه ضرورت دارد، مشخص شدن #نگاه_اصیل_اسلامی است و این مهم جز با عرضه این دو دیدگاه بر آیات و سنت ممکن نخواهد بود. هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر تفاوت جنسیتی بر فعلیت انسانی و فعالیت اجتماعی از نظرگاه امامیه و وهابیت با محوریت اندیشه های #آیت_الله_جوادی_آملی و بن باز است که با روش تطبیق و تحلیل به نگارش درآمده است. براین اساس، بن باز در وهابیت ازجمله کسانی است که با اعتقاد به نقص عقل و ایمان زن، فعلیت انسانی اورا بی پاسخ قرار داده و به بهانه اختلاط، او را ازحضوردراجتماع بازمی دارد. درمقابل، آیتالله جوادی،مهم ترین بُعد انسان را #روح می داند که جنسیت درآن معنا ندارد و زن و مرد با #تقوا_پیشگی می توانند مراحل فعلیت خود را بدون هرگونه تبعیض،پشت سرگذارند. فعالیت اجتماعی نیز برای زن، با #رعایت_حدود_اسلامی، #جایز و در برخی موارد، #ضروری است. این نگاه، افزون برمطابقت با عقل، برگرفته از آیات قرآن و روایات است... . مطالعه مقاله: 📎 https://b2n.ir/y67685 #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
ضرورت معاد🔹 خدا می فرماید اگر مرگ، پوسیدن بود و ـ معاذ الله ـ بعد از مرگ هیچ خبری نبود، معنایش این است كه صالح و طالح یكی هستند یعنی عادلِ زحمتكشیده، نابود شده است، ظالمِ ستم پیشه هم نابود شد! این می شود لغو. 🔹 اگر ـ معاذ الله ـ معاد نباشد، لازمه اش تساوی عادل و ظالم است؛ فرمود: ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ﴾. خدا می فرماید اگر هر دو نابود شوند هر دو یكسان خواهند بود یعنی عادل هر چه كرد بی نتیجه، ظالم هم هر چه كرد بی كیفر و این در كارگاه ما نیست! 🔹 ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ﴾ یعنی آیا زشت و زیبا یكسان است. در سوره مباركه «جاثیه» هم همین را فرمود؛ آیه 21 و 22 سوره مباركه «جاثیه» همین است. 🔹 در آیه 21 فرمود: ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾؛ آیا ظالمین و تبهكاران خیال می كنند ما اینها را مثل مؤمنین عادل قرار می دهیم. آنها می گفتند تبهكار كه مُرد, پوسید، پرهیزكار هم كه مُرد, پوسید؛ مرگ, پوسیدن است، فناست! فرمود نه، این چنین نیست. 🔹 ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یحْكُمُونَ﴾؛ چرا؟ در آیه 22 فرمود برای اینكه ﴿وَخَلَقَ اللَّهُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ﴾؛ این عالَم، حسابی دارد كتابی دارد. در آیه سوره «ص» فرمود ما باطل خلق نكردیم، در اینجا فرمود ما حق خلق كردیم یعنی كار ما #هدفمند است؛ چون هدفمند است، الاّ و لابد معاد می شود #ضروری. #آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی #جام_معرفت 📚 سوره مبارکه سبأ جلسه 1 تاریخ: 1392/03/07 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra