eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.5هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 علم الادیان 🔹 امروز هم که 25 ذی‌قعده است « است از پُر برکت ‌ترین روزهای ایام سال است و شاید بعضی از شما حوزویان و دانشگاهیان هم صائم باشید که این روزه برای همه شما ـ ان‌ شاء ‌الله ـ پُر برکت باشد! 🔹 آنچه در جمع شما عزیزانی که به رشته‌ های متنوع علوم اشتغال دارید و قابل طرح است این است که گرچه علوم را گاهی به صورت تجریدی و تجربی از یک سو و تجربی و ریاضی و انسانی و مانند آن از سوی دیگر و به «علم الابدان و علم الادیان» تقسیم کردند از سوی سوم; ولی جامع همه آنها بودن علم و عالم است که همه ما را می‌تواند در کنار هم جمع بکند یعنی حوزه و دانشگاه را آن هدفمند بودن می ‌تواند جمع بکند. 🔹 حدیث معروفی از وجود مبارک پیامبر اسلام (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) رسیده است که «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏»[1] علم دو قسم است: بعضی از علوم مربوط به بدن انسان‌هاست; نظیر طبّ و سایر علوم وابسته به آن، برخی از علوم مربوط به دین است نه بدن، نظیر فقه و تفسیر و کلام و امثال اینها، اما بزرگان اهل معرفت همین حدیث را به سبک دیگر معنا می‌کنند، آنها علم را با موضوع ارزیابی نمی ‌کنند، علم را با هدف ارزیابی می ‌کنند، آنها می ‌گویند اینکه حضرت فرمود: «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» منظور علم بدن طب نیست و منظور علم دین تفسیر و فقه نیست. آن کسی که فقه و تفسیر می‌ خواند و می ‌نویسد برای اینکه به دنیا برسد او دارد، آن طبیبی که می ‌کوشد مشکل جامعه را حل کند او دارد، این نگاه کجا، آن نگاه کجا! همین حدیث است، همین جمله است، کسی درس فقه می‌ خواند برای , تفسیر می‌خواند برای , این «علم الابدان» دارد. یک وقت است نه، درس علم طب خوانده که مشکلات جبهه را حل کند، مجروحان جبهه را درمان کند او «علم الادیان» دارد، پس همین حدیث، همین جمله وقتی به دست یک انسان بدهید می‌ گوید این علم به ‌لحاظ موضوع تقسیم می ‌شود موضوع یا بدن یا دین است وقتی به دست یک اهل حقیقت دادید می ‌بینید این علم این حدیث را برابر باید تقسیم کرد نه برابر موضوع، اگر هدف باشد، باشد، علم دین است. اگر هدف تأمین معیشت خود باشد و کیف و جیب خودش باشد علم بدن است، پس «الْعِلْمُ عِلْمَانِ عِلْمُ الْأَدْیانِ وَ عِلْمُ الْأَبْدَان‏» اگر منظور علم ادیان بودن است این می‌تواند همه ما را جمع بکند؛ یعنی موضوع و محمول معیار نیست, است; ممکن است کسی ادبیات بخواند و غرض آن این باشد که قرآن را بهتر بفهمد و بهتر معنا کند, یک وقت است طب می ‌خواند یا داروسازی می‌ خواند که به جامعه انسانی و اسلامی خدمت بکند, یک وقت است فقه و اصول می ‌خواند که به جامعه اسلامی و الهی خدمت بکند, همه اینها دارای هستند و این می ‌تواند حوزه و دانشگاه را با هم جمع بکند. [1]. كنز الفوائد، (کراجکی), ج‏2، ص107؛ بحار الأنوار (ط ـ بیروت)، ج‏1، ص220. 📚 درس اخلاق تاریخ: 1386/09/15 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 سیره پژوهش 🔹 در جریان پژوهش چند مطلب مطرح است: اول آن است كه ما بفهمیم گمشده ما چیست كه به دنبال آن جستجو می‌ كنیم؛ ما چه می ‌خواهیم. كسی كه نیست، گمشده‌ ای ندارد و مقصد و مقصودی در پیش ندارد، او اهل پژوهش نیست، خود را معطل كرده است و دیگران را به زحمت انداخت (این اصل اول كه ما چه می‌ خواهیم). ▫️ اصل دوم این است كه بعد از اینكه روشن شد ما چه می ‌خواهیم و به دنبال چه می ‌گردیم باید بدانیم . ▫️ اصل سوم این است كه حالا كه معلوم شد هدفی داریم راهی هست و باید با پیمودن این راه به آن هدف بار یافت، چه كسانی هستند. ▫️ اصل چهارم این است كه چه كسانی هستند و اصل پنجم این است كه همراهان این راه چه كسانی هستند. 🔹 ملت تا خود را باز نیابد و نداشته باشد، پژوهش حاصل نیست طی راه حاصل نیست به مقصد رسیدن میسر نیست و مانند آن. پژوهشگر، یك نیروی انسانی است، نیروی انسانی می ‌تواند معدن نفت و گاز را دهها معدن مایع و غیر مایع را با پژوهش به دست بیاورد، با فناوری ابتكار داشته باشد، نیروگاه هسته ‌ای را در آن بخش های و عالمانه ‌اش راه اندازی بكند همه این كارها را می ‌تواند بكند، چه اینكه در بخش های كشاورزی و دامداری هم همان طوری كه تاكنون موفقیت های فراوانی داشت از این به بعد هم می تواند بیش از گذشته توفیق به دست بیاورد؛ اما همه اینها فرع آن نیروی پژوهشگر است، آن نیروی پژوهشگر است. 📚 دیدار مسئولین استان قم با حضرت استاد تاریخ: 1382/08/23 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 رهنمای مقصود 🔹 فرمود این پیامبر شما با دو ویژگی آمده است: هم هدف را می ‌داند که چیست و هم اینکه راه را بلد است. کسانی به مقصد می‌ رسند که هدفمند باشند اوّلاً و راه‌ شناس باشند ثانیاً؛ این گروه می ‌شوند متمدّن، می ‌شوند عقلانی و مانند آن. آن دو خطری که شما را تهدید می ‌کرد، نه می‌ گذاشت شما باشید و نه می ‌گذاشت شما باشید. فرق اساسی ضلالت و غوایت این است که ضالّ آن کسی است که راه را نمی‌ داند و غاوی آن کسی است که هدف ندارد یعنی کجا برود کجایی است چه کار می‌ خواهد بکند را نمی داند. 🔹 ابلیس این دو دام را در مسیر زندگی جامعه قرار داده است: ﴿وَ لَأُضِلَّنَّهُمْ﴾ و ﴿وَ لَأُغْوِینَّهُمْ﴾؛ این ﴿لَأُمَنِّینَّهُمْ﴾ و ﴿لَأُزَینَنَّ لَهُمْ فِی الْأَرْضِ﴾، همه اینها مقدمه است برای این دو خطر: یکی اینکه اوّل نمی ‌گذارم که اینها هدفمند بشوند که بدانند کجا می‌ خواهند بروند و دیگر اینکه اینها را از راه به در می ‌برم؛ اگر هم هدف را تشخیص بدهند، من نمی‌ گذارم راه را ادامه بدهند. 🔹 بیراهه رفتن را می‌ گویند و بی‌ مقصد بودن را می ‌گویند . بعضی‌ ها اصلاً نمی ‌دانند که برای چه خلق شدند و چه کار می ‌خواهند بکنند، خب اینها غاوی ‌اند یعنی بی ‌هدف هستند؛ برخی‌ ها هدف دارند ولی نمی ‌دانند راه کجاست و از چه راهی می‌ خواهند به مقصد برسند. خدای سبحان سوگند یاد کرد که وجود مبارک پیغمبر (علیه و علی آله آلاف التحیة و الثناء) هم هدف را می ‌شناسد و هم راه را می‌ داند و طی طریق می ‌کند: ﴿ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ﴾، پس راه را بلد است، ﴿وَ ما غَوی﴾ هدف دارد. اگر رهبری باشد، باشد، باشد، باشد، باید از او پیروی کرد. 📚 سوره مبارکه نجم جلسه 1 تاریخ: 1395/12/07 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
 حیات ممدوح
🔸 این دنیایی كه انسان دارد در آن زندگی می‌ كند، ممرّ است برای آن مقرّ؛ این كشاورزی، این دامداری، این تحصیل، این كارهای حوزوی و دانشگاهی، همه اینها باید باشند تا انسان به برسد، این راه حقیقی است؛ اما این وسط ‌ها چیزی است كه به جایی نمی‌ رسد، آن وقت می ‌شود خسارت. سرمایه باختن، خسارت است! فرمود عمر را داری به چه چیزی صرف می‌كنی؟ اگر به بازی داری صرف می ‌كنی، خب این تلخی را به همراه دارد؛ اما اگر همین به عنوان خدمت باشد كه «اَلکاسبُ حَبیبُ اللهِ». 🔸 چطور وجود مبارك حضرت امیر به بزرگانی سِمت می ‌داد كه آنها نظامش را اداره كنند؟ خب این عبادت بود؛ اما اگر من نشدم، اوضاع را به هم بزنم، این می ‌شود . اگر من شدم، شدم، اگر نشدم، دیگری! 🔸 می ‌بینید یكی از روایات كه انسان معنایش را درست نمی فهمید و آن را تفسیر كرد همین حدیث نورانی است كه «الرَّاضِی بِفِعْلِ قَوْمٍ كَالدَّاخِلِ فِیهِ مَعَهُمْ»؛ اگر دو نفر یا حوزوی ‌اند یا دانشگاهی ‌اند یا یكی حوزوی و یكی دانشگاهی است، یكی به سِمتی رسیده دیگری دستش به جایی بند نشد، این اگر راضی باشد به كار او، در كار او شریك است؛ اما اگر غُر بزند كه ما چه عیب داشتیم، این می ‌شود دنیا! شما همه اختلافاتی كه از هر غُدّه‌ ای بدتر است را در هر روستا و شهری بررسی می ‌كنید، پایانش به دنیا بر می ‌گردد كه چرا من نه، این آقا آری! خب اگر شما راضی باشی و او را كنی، در همه ثواب شریكی؛ نه خودت مشكل می ‌بینی نه او را از پا در می ‌آوری! 🔸 این جزء غرر روایات وجود پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است كه فرمود: «فَنِعْمَتِ المُرْضِعَةُ و بِئْسَتِ الفاطِمَةُ»؛ دنیا دو روز دارد: یك روز مرضعه است كه به آدم شیر می ‌دهد و یك روز هم فِطام دارد، خب اگر فطامی در كار است، انسان در روزِ شیر این قدر به این نمی ‌چسبد. 📚 سوره مبارکه روم جلسه 3 تاریخ: 1391/11/04 🌐 http://news.esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
پاسخ آیت الله العظمی جوادی آملی به سوال پروفسور کارتانگارا در مورد« اهمیت فلسفه در جهان معاصر» 🔹
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: 
پروفسور مولیادی کارتانگارا (Prof. Mulyadhi Kartanegara)، استاد فلسفه اسلامی دانشگاه اسلامی جاکارتا از کشور اندونزی، صبح امروز با حضور در بیت آیت الله العظمی جوادی آملی با ایشان دیدار و گفتگو کرد. آیت الله العظمی جوادی آملی در این دیدار با بیان اینکه ، اظهار داشتند: تمام ارزش علم به معلوم است، اگر کسی معلوم را خوب بشناسد، علمش ارزشمند است و اگر معلوم را درست نشناسد، در علم کامیاب نیست. ایشان بیان داشتند: معلوم چه در آسمان باشد چه در زمین، چه انسان باشد چه غیر انسان، مخلوق خداست و خدا معلوم را معرفی کرده است، چون خدا معلوم را آفریده پس از حقیقت معلوم هم با خبر است. 🔹 معظم له ادامه دادند: تمام معلومات چه آسمانی باشد چه زمینی، چه مربوط به انسان باشد یا مربوط به جهان و چه ارتباط بین این دو، در یک حقیقت مشترکند، هرمعلومی در سه عنصر شریک اند آن عبارت از این است: قَالَ رَبُّنَا الَّذِی أَعْطَىٰ كُلَّ شَیءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَىٰ؛ وقتی فرعون به موسی گفت شما از طرف خدا آمدید و این خدا کیست، موسی چنین فرمود: خدای من کسی است که هر چیزی را که آفرید مثلث است، یعنی آسمان و آنچه در آسمان است، و زمین و آنچه در زمین است، موجودی است سه ضلعی؛ خدا همه چیز را آفرید، منظم و با حفظ همه عناصر داخلی و هدفمند خلق کرد. ایشان در توضیح این مطلب اظهار داشتند: انسان یک ضلعش است که آفریدگار اوست، این ضلع اول؛ یک است که آن را عالمانه و محققانه آفرید این ضلع دوم؛ و یک است که هدفمند آفرید، یاوه و بیهوده نیست، این ضلع سوم؛ یعنی ضلع اولش «توحید» است خدا آفرید، ضلع دومش «علم» است عالمانه آفرید، ضلع سومش «هدفمند» است، حکیمانه آفرید. 🔹 آیت الله العظمی جوادی آملی با بیان اینکه هیچ موجودی نیست مگر اینکه دارای این سه ضلع است، اظهار داشتند: بشر امروز این مثلث را مثله کرده است؛ یعنی ضلع نظام فاعلی را از آن گرفت، ضلع نظام غایی که ضلع سوم است را از آن گرفت، لذا زمین را «چه کسی آفرید؟» سوال بی جوابی است، «برای چه آفرید؟» سوال بی جوابی است این مثلث مثله شده را درباره انسان هم پیاده کرد، «انسان را که آفرید؟» نه سوال می کند و نه جواب می دهد، «انسان برای چه خلق شد؟»، نه سوال می کند و نه جواب می دهد، این مثلث مثله شده ، یک مُرده ی سردخانه ای است و یک مُرده سردخانه ای، مشکل خودش را نمی تواند حل کند چه برسد به مشکل دیگران! ایشان بیان داشتند: دنیای کنونی با جهان، اینچنین برخورد می کند؛ خیلی چیزها را می فهمند اما مُرده شوی هستند، زمین مُرده را می فهمند، آسمان مُرده را می فهمند از زمین به آسمان سفر مُرده می کنند، اما نمی فهمد با دیگران چه باید کرد؟! 🔹 آیت الله العظمی جوادی آملی در پاسخ به سوال پروفسور مولیادی کارتانگارا در باره اظهار داشتند: چون اصل فلسفه، جهان بینی است و ما جزئی از جهان هستیم، جزء مسائل فلسفه است که من کی ام، از کجا آمده ام به کجا می روم و ره توشه من چیست، با ابدیت خودم کار دارم؛ مبدا را که هو الاول است، فلسفه تعیین می کند، معاد را که هو الآخر است فلسفه را تعیین می کند، بین آغاز و انجام وظیفه من چیست، فلسفه تعیین می کند، مسئله وحی و نبوت را فلسفه تعیین می کند، مسئله معاد را فلسفه تعیین می کند، مهم تر از همه رابطه بین انسان و جهان را که خدا تعیین کرد را هم فلسفه تعیین می کند؛ اما فلسفه را از راه باید یاد گرفت. 🔹 ایشان در پایان خطاب به این استاد دانشگاه کشور اندونزی بیان داشتند: پیشنهاد من این است که کشور شما قرآنی زندگی کند، با قرآن باشد این با همه افراد در سطح آنها سخن می گوید، جهان را می داند، می داند، انسان را می داند و می گوید هیچ چیزی از بین نخواهد رفت، دستی که خلاف کرد، رشوه داد یا رشوه گرفت وقتی وارد محکمه الهی شد در روز سوال و جواب وقتی خدا به وسیله پیامبران و ماموران الهی سوال می کند که چه کردی تا می رود انکار کند، این دست شهادت می دهد، اگر این شد، اگر این دیدگاه برای انسان شکل گرفت که دست زنده است و چیز می فهمد و حفظ می کند و در این حفظ امین است و در محکمه سخنگوی خداست، جمادات می فهمند، زمین شهادت می دهد، دست و پا شهادت می دهند، چنین انسانی نه بیراهه می رود و نه راه کسی را می بنند. 📚 دیدار تاریخ: 1401/09/06 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
ضرورت معاد
🔹 خدا می‌ فرماید اگر مرگ، پوسیدن بود و ـ معاذ الله ـ بعد از مرگ هیچ خبری نبود، معنایش این است كه صالح و طالح یكی هستند یعنی عادلِ زحمت‌كشیده، نابود شده است، ظالمِ ستم ‌پیشه هم نابود شد! این می ‌شود لغو. 🔹 اگر ـ معاذ الله ـ معاد نباشد، لازمه ‌اش تساوی عادل و ظالم است؛ فرمود: ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ﴾. خدا می ‌فرماید اگر هر دو نابود ‌شوند هر دو یكسان خواهند بود یعنی عادل هر چه كرد بی ‌نتیجه، ظالم هم هر چه كرد بی ‌كیفر و این در كارگاه ما نیست! 🔹 ﴿أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَالْمُفْسِدِینَ فِی الْأَرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ كَالْفُجَّارِ﴾ یعنی آیا زشت و زیبا یكسان است. در سوره مباركه «جاثیه» هم همین را فرمود؛ آیه 21 و 22 سوره مباركه «جاثیه» همین است. 🔹 در آیه 21 فرمود: ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ﴾؛ آیا ظالمین و تبهكاران خیال می ‌كنند ما اینها را مثل مؤمنین عادل قرار می ‌دهیم. آنها می‌ گفتند تبهكار كه مُرد, پوسید، پرهیزكار هم كه مُرد, پوسید؛ مرگ, پوسیدن است، فناست! فرمود نه، این‌ چنین نیست. 🔹 ﴿أَمْ حَسِبَ الَّذِینَ اجْتَرَحُوا السَّیئَاتِ أَن نَّجْعَلَهُمْ كَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَوَاءً مَحْیاهُمْ وَمَمَاتُهُمْ سَاءَ مَا یحْكُمُونَ﴾؛ چرا؟ در آیه 22 فرمود برای اینكه ﴿وَخَلَقَ اللَّهُ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ﴾؛ این عالَم، حسابی دارد كتابی دارد. در آیه سوره «ص» فرمود ما باطل خلق نكردیم، در اینجا فرمود ما حق خلق كردیم یعنی كار ما است؛ چون هدفمند است، الاّ و لابد معاد می ‌شود . 📚 سوره مبارکه سبأ جلسه 1 تاریخ: 1392/03/07 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra