eitaa logo
کانال رسمی وابسته به آیت الله العظمی جوادی آملی
10.8هزار دنبال‌کننده
4.7هزار عکس
1.6هزار ویدیو
24 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
بیست و دومین همایش کتاب سال حوزه با پیام حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی صبح امروز برگزار گردید. حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی در این پیام با بیان اینکه باید جهانی فکر کنیم، بیان داشتند: همه مراکز علمی و تحقیقی و پژوهشی مخصوصاً حوزه و دانشگاه، این رسالت را دارند که جهانی فکر بکنند هرگز قمی فکر نکنند، ایرانی فکر نکنند، شرقی فکر نکنند، غرب آسیایی فکر نکنند، هرگز خاورمیانهای فکر نکنند؛ چون قرآن از همان وقتی که نازل شده است فرمود جهانی فکر کنید 🆔 @a_javadiamoli_esra
❇ سیاست دون آن است که بتواند عرفان را تحمل کند و عرفان، فرازمندتر از آن است که در قالب سیاست بگنجد حجت‌الاسلام والمسلمین مرتضی جوادی آملی در همایش بین‌المللی «نقش اندیشه‌های عرفانی امام خمینی رحمت الله علیه در شکل‌گیری انقلاب اسلامی ایران» از دیرباز این مسئله وجود داشت که با توجه به این‌که امام رضوان الله علیه یک شخصیت جامع بود، و هم عارف و حکیم بود و هم متکلم و فقیه و سیاست‌مدار بود، نظام و این حکومت را بر چه مبنایی پیش می‌برد؟ آن معنا و آن محتوا و روحی که در این قالب نظام سیاسی بناست حضور داشته باشد و این نظام سیاسی بناست آن را پیاده کند، چیست؟ آیا فقاهت است یا حکمت یا معرفت عرفانی؟ واقعاً حقیقتی که در درون این نظام و این سیاست وجود دارد یا بر اندیشه امام بود که وجود داشته باشد و این سیاست بتواند آن روح و آن اندیشه را پیاده کند، چیست؟ عرفان جان‌مایه اصیلی است که از طرف خداوند سبحانه و تعالی برای انسان امکان‌پذیر شده است یعنی حقیقت عرفان نه به عنوان یک پدیده اجتماعی، بلکه یک حقیقت الهی و انسانی است. عرفان درگاه ورود به جریان عظیم وحی است. حق سبحانه و تعالی راه را برای ورود انسان از درگاه عرفان و قلب گشود. همان‌گونه که عقل را در اختیار انسان قرار داد تا بیندیشد و تفکر کند. برای انسان بالاتر از عقل در حوزه مسائل نظری وجود ندارد و راه را هم برای شهود و کشف حقایق باز کرده است و از آن به عنوان عرفان یاد می‌کنند. این عرفان که برای انسان و دنیا امکان‌پذیر است که از آن به عنوان عرفان عملی یاد می‌کنیم، معرفتی مبتنی بر سلوک است عرفان نظری مبتنی بر نظر و اندیشه معرفت حاصل می‌شود. این عرفان نظری که یک حکمت راعی است و از حکمت متعالیه به مراتب برتر و والاتر است، اندیشه نابی می‌طلبد که آیت‌الله جوادی آملی، از آن به عنوان عقل ناب یاد می‌کند و نه‌تنها از ظن و خیال و گمان و وهم مصون است، و از هوا و هوس پاک و مطهر و منزه است بلکه عقل نابی است که کف صعود و رفعت به جهان ملکوت است و تازه، قلب از این به بعد باز می‌شود. دنیای عرفان نظری به حدی وسیع است که بزرگان در این دانش اظهار عجز کرده‌اند. اما عرفان عملی که معرفتی است شهودی. امام مبتنی بر سلوک شایسته‌ای که به درستی شریعت را زمینه‌ برای آن حقیقت قرار دادند، حد متوسط شریعت و حقیقت را طریقت بیان کرده‌اند. تا شریعت و طریقت به درستی شکل نگیرد، حقیقت اتفاق نخواهد افتاد. ما به خودمان اجازه ندهیم به‌راحتی از عرفان حرف بزنیم. عرفان یک دانش و معرفت شریفی است که فرازمند است. فراتر از عقل کامل است. عقل کامل درحقیقت درگاهی است برای عرفان. سخن در این است چقدر می‌توانیم از عرفان به عنوان جان‌مایه حکومت و نظام و سیاست سخن بگوییم؟ آیا اصلاً سیاست این طاقت و تحمل را دارد که بتواند حقایق ملکوتی را در جان خودش داشته باشد و به‌حق این را به انتشار جهانی تبدیل کند؟ هدف متوسط که از جایگاه سیاست و حکومت امکان‌پذیر است، در حد فقاهت است. فقاهت می‌تواند جامعه را به قسط و عدل برساند. آیا حکومت طاقت این را دارد که بتواند فراتر از عقل جلو برود؟ عقل در حد فقاهت است. آیا از جایگاه حکومت به معنای چهارچوب نظام سیاسی امکان‌پذیر هست یا این یک جریانی است که پیامبر گرامی فراتر از مسائل حکومت و فرازمندتر از آن‌چه که به عنوان نظام سیاسی هست، مطرح می‌کند؟ بله؛ امام هم عارف و فقیه و هم حکیم و متخلق است اما ظرفیت حکومت را باید دید. شعار ندهیم و حرف نزنیم. دیگر وقتش گذشته است. باید زمینه‌ها را به‌گونه‌ای فراهم کرد که اگر سخن از عرفان و سیاست است، این لایه‌های متوسط بتواند خود را به سیاست برساند. اخلاق که حد وسط بین شریعت و حقیقت است بتواند به حکومت برسد و حکومت بتواند اخلاق را در جامعه آموزش دهد و آن را منتشر کند. این کار بسیار بسیار دشواری است. باید حق را بگویم و آن، این است که بین عرفان و سیاست فاصله بسیار زیاد است. زیرا سیاست دون آن است که بتواند عرفان را تحمل کند و عرفان، فرازمندتر از آن است که در قالب سیاست بگنجد. دین برای همه افراد جامعه بخواهد نگرش عرفانی به ارمغان بیاورد و درگاه شهود را باز کند و آن‌ها را صائن لنفس و امثال ذلک قرار دهد، این یک تخیل است امام حسین علیه السلام عارف بود و صاحب دعای عرفه اما وقتی وارد بحث حکومت می‌شود، می‌فرماید «خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدّی». کف مسائل دین را می‌بیند. «أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَرِ». فقه را می‌بیند. مگر بالاتر از این‌ها می‌شود گفت؟ ما یک خلطی هم حتی در سخنان بزرگان و اساتید خودمان داریم و فکر می‌کنیم اگر علی بن ابی طالب یا خود امام رضوان الله علیه عارف بود، این عرفان درحقیقت در حکومت آمده است. بله؛ او عارف است و حکیم است اما این عرفان و حکمت جای خودش را دارد. در قلب است. متن کامل خبر👇👇👇 news.esra.ir https://b2n.ir/487391 🆔 @m_vaezjavadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 عدل مهدوی 🔹 برنامه رسمی حضرت ولیّ عصر (عجل الله تعالی فره الشریف) اجرای است و اگر جهان تشنه ظهور و حضور آن حضرت است، برای اینكه آن حضرت است و اگر انقلاب اسلامی بركتی دارد، محصول آن ذات مقدس است. 🔹 وقتی قرآن كریم از امامت سخن به میان می ‌آورد، آن عنصر محوری امامت را تذكر می‌ دهد و می ‌فرماید: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾؛[1] یعنی امامت و این عهد باید به افراد شایسته برسد و به ظالم نمی ‌رسد. [این عهد] به جاهل و فاسق هم نمی ‌رسد، اما آنچه كه عنصر محوری امامت و رهبری است جریان است فرمود: ﴿لا ینالُ عَهْدِی الظّالِمینَ﴾، البته ظلم اعتقادی و اخلاقی هم مشمول همین عنوان است، لكن بارزترین مصداق ظلم همان است این اصل اول و چون وجود مبارك حضرت ولی عصر (ارواحنا فداه) خلیفه خداست او هم اگر بخواهد سمتی بدهد كسی را نصب بكن،د ابلاغی بدهد و شأنی را به كسی واگذار كند «لا ینال عهده الظالِمین»، چون ممكن نیست که عهد خدا به عادل برسد ولی عهد عادل به ظالم برسد. بنابراین كسی نیابت عام یا خاص از وجود مبارك ولی عصر خواهد داشت كه آن حضرت به او رسیده باشد «و لا ینال عهده الظالِمین». 🔹 جریان نصرت، سربازی و تخصص هم به شرح ایضاً؛ اگر كسی خواست شاگرد آن حضرت باشد پژوهشگر و محقق درباره آن حضرت باشد درباره او سخنی گفته باشد گفتاری ارائه كرده باشد مقال یا مقالتی را نشان داده باشد، همه اینها آن حضرت است باز «لا ینال فیضه الظالمین»، قهراً وضع ما هم باید روشن بشود، این هم اصل دوم. ما كه در این رشته تلاش و كوشش می‌ كنیم به این امید [هستیم] كه عهد او به ما برسد كه او هم به ما عنایتی بكند. این را می‌ دانیم كه آن حضرت به ظالم عنایتی ندارد، چون با همان دستی كه را گرفته است باید با همان دست را به جامعه منتقل كند، به شاگردان و به عالمان منتقل كند، چه نیابت عام و چه نیابت خاص، چه رشته تخصصی و چه رشته تعممی، بالأخره اگر كسی بخواهد به وجود مبارك ولی عصر منتصب بشود باید بداند كه «لا ینال عهده الظّالِمین». 🔹 مطلب بعدی آن است كه مهمترین كاری كه امام انجام می‌دهد است، این عدل یك مثلث میمونی می ‌طلبد. و حكومتی عادل می ‌شود كه عدل باشد یك، عادل باشد دو، امتش عدل خواه باشند سه. اگر قانون مشكل داشت یا مجری قانون ها كه مشكل داشت یا جامعه مشكلی داشتند، بالأخره مستقر نمی ‌شود. در حكومت اسلامی خاندان عصمت و طهارت آن دو اصل محقق بود، یعنی قانون الهی بر اساس عدل بود كه ابدا در حرم امن این قانون ظلمی را پیدا نمی ‌كرد، ظلم باطل است و در حریم قرآن راه ندارد ﴿لا یأْتیهِ الْباطِلُ مِنْ بَینِ یدَیهِ وَ لا مِنْ خَلْفِهِ﴾[2] و مانند آن، می ‌ماند حاكم كه اینها عدل ممثلند. پس هم قانون قانون عدل است و هم رهبر رهبر عادل، مشكل مهم جامعه است كه وظیفه ما هم از نظر با آن حضرت مشخص می‌ شود، هم ترویج مكتب حضور و مشخص می ‌شود و ما هم كه به عنوان آن حضرتیم وظیفه ما مشخص می‌ شود. جامعه اگر عادل نباشد و عدل خواه نباشد، آن و مهدوی محقق نخواهد شد. [1]. سوره بقره، آیه124. [2]. سوره فصلت، آیه42. ولایت_عظمی_عجل_الله_تعالی_فرجه_الشریف 📚 سخنرانی در جمع مسئولین بنیاد مهدویت تاریخ: 1389/03/21 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و سوم ماه 1442 🔹 اصول تمدن اسلامی 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 اصول تمدن اسلامی 🔹 تمدن اسلامی را در مشتركات بین انسان و فرشته باید جستجو كرد. انسان و فرشته در بسیاری از مسایل شركت دارند كه برجسته‌ ترین آنها سه اصل معروف و و است; فرشتگان به تعلیم الهی جهان را خوب می‌ شناسند، در صیانت جهان جزء مدبّرات امرند، در آرایش جهان جزء تزیین‌ كنندگان صحنه گیتی و ماورای طبیعت‌ هستند. انسان از آن جهت كه با فرشتگان در آن اصول مشترك است یك خوبی است, یك خوبی است, یك خوبی است. از وجود مبارك امام صادق (علیه السلام) رسیده است كه مرهون سه عنصر اصیل علمی و دینی است: «لَا یسْتَغْنِی أَهْلُ كُلِّ بَلَدٍ عَنْ ثَلَاثَةٍ یفْزَعُ إِلَیهِمْ فِی أَمْرِ دُنْیاهُمْ وَ آخِرَتِهِمْ فَإِنْ عَدِمُوا ذَلِكَ كَانُوا هَمَجا»؛ سه عنصر اصلی است كه هیچ ملت متمدّنی از آنها بی‌ نیاز نیست و اگر ملتی فاقد آنها بود، زندگی او زندگی «همج» و حیوانی است، زندگی معقول و مقبولی نخواهد داشت: «فَقِیهٍ عَالِمٍ وَرَعٍ وَ أَمِیرٍ خَیرٍ مُطَاعٍ وَ طَبِیبٍ بَصِیرٍ ثِقَة»،[1] داشتن حوزه‌ های علمی و دانشگاه‌ های علمی كه مردان متفكّرِ متفقّهِ وارسته تربیت می ‌كند و پزشكان حاذق, امین و باتجربه و موثّق تربیت می كند كه بیماری ‌های ظاهری را تشخیص بدهند و داشتن نیروی نظامی و انتظامی كه حریم كشور را حفظ كنند، نه به بیگانه تجاوز كنند, نه اجازه دهند بیگانه به حریم كشور او تجاوز كنند؛ داشتن این سه عنصر اصلی، نشانهٴ تمدّن یك ملت است كه نه به بیگانه حمله می ‌كنند, نه اجازه می‌ دهند كه بیگانه به مردم آنها بتازند. جهل علمی و جهالت عملی را با داشتن علم و اخلاق از بین می ‌برند و سعی می ‌كنند که عاقلانه به سر ببرند, این درباره حیات معنوی و تمدّن معنوی یك ملت است. 🔹 درباره حیات ظاهری و تمدّن ظاهری آن ملت هم امام صادق (سلام الله علیه) چنین فرمود: «لَا تَطِیبُ السُّكْنَی إِلَّا بِثَلَاثٍ الْهَوَاءِ الطَّیبِ وَ الْمَاءِ الْغَزِیرِ الْعَذْبِ وَ الْأَرْضِ الْخَوَّارَةِ»؛[2]یعنی زندگی چه در شهر, چه در روستا وقتی گواراست كه با این اصول سه‌ گانه همراه باشد: یكی داشتن هوای سالم و محیط سالم و منزّه از آلودگی, دوم داشتن سرزمین حاصل خیز, سوم داشتن آب فراوان كه جامعه را از به غیر برهاند. 🔹 مطلب دیگر آن است كه بهره ‌برداری از نظام برای است، نه برای از بین بردن حیات! تعبیر قرآن كریم این است كه اگر كسی یك نفر را از بین ببرد، گویا جامعه را یا همه مردم را از بین برد؛ یعنی برای انسانیت انسان حرمتی قائل نشد. قرآن كریم نمونه ‌ای از حُكّام و سلاطین و حكمرانان الهی را مطرح می ‌كند كه همه آنها با داشتن قوی ‌ترین امكانات سعی كردند كاری نكنند كه خونی ریخته شود: یكی جریان داوُد پیامبر است كه رهبری انقلاب را به عهده گرفت امكاناتی خدا به او داد كه قوی‌ ترین آنها همان ﴿وَ أَلَنَّا لَهُ الْحَدیدَ﴾[3] بود كه آهن خام و سرد در دست داوُد پیامبر، همچون موم نرم می ‌شد؛ اما او از این قدرت الهی سوء استفاده نكرد، از این آهن, شمشیر و دشنه و تیر و نیزه و خنجر نساخت، بلكه سلاح دفاعی بافت كه فرمود: ﴿وَ عَلَّمْناهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَكُمْ﴾[4] این برای آن است كه به ما نشان بدهد از قدرت جهانی برای حفظ حیات و حفظ وحدت و حفظ صلح و آرامش باید استفاده كرد و همچنین سلیمان ‌بن ‌داوُد (سلام الله علیهما) که او حكومت تشكیل داد؛ اما با همه امكانات كه فرمود: ﴿وَ أَسَلْنا لَهُ عَینَ الْقِطْرِ﴾[5] آن حضرت با چنین امكاناتی، هرگز از مس به عنوان ابزار كشتار جمعی چیزی استفاده نكرد، فقط ابزار عادی و سودمند و مفید ساخت، نه وسیله كشتار جمعی, این نشان می‌ دهد كه تمدّن در خونریزی نیست، تمدّن در سایه و و حاصل می ‌شود. [1]. تحف العقول، النص، ص321. [2]. تحف العقول، النص، ص320. [3]. سوره سبأ، آیه10. [4]. سوره انبیا، آیه80. [5]. سوره سبأ، آیه12. 📚 پیام به همایش تمدن نوین اسلامی تاریخ: 1394/07/06 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 روز بیست و چهارم ماه 1442 🔹 امنیت پایدار 🆔 @a_javadiamoli_esra