eitaa logo
آه ...
96 دنبال‌کننده
914 عکس
115 ویدیو
1 فایل
کانال آه ... روزانه نویسی... #آھ اسمےست‌ازاسماءالله باورندارین‌؟سرچ‌کنین کپی ممنوع💯 . . . . . . . . . .
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀 تو این مملکت هیچکسی وقت شناس تر از مامور قطع و وصل کردن برق نیست والا ...
🥀 این موقع که میشه یادم به گرمای خونه مامان بزرگه میفته نمی‌دونم چرا اون گرمای ظهر تابستون اینقدر دلچسب بود؟
🥀 مطلبی خوندم با این عنوان: "امنیت ایام عزاداری اباعبدالله را مدیون سربازان وطن هستیم" یادم افتاد به خاطره ای... حدود ۱۵سال پیش یکی از دوستانم که به خاطر شغل همسرش، به یکی از شهرهای مرزی سفر کرده بود، می‌گفت: قدر عزاداری های بدون استرس رو بدونین. شب تاسوعا و عاشورا ما خانم ها در مسجد شیعیان عزاداری میکردیم و مردها، دورتا دور مسجد حلقه انسانی تشکیل داده بودند برای محافظت از جان عزاداران می‌گفت: تکفیری ها هر شب تهدید میکردند برای قتل عام عزاداران، ولی برای ما تعطیل نشدن این مجلس، مهم تر از حفظ جانمان بود... کپی ممنوع
🥀 عجیب مجلس یادبودش، نورانی بود... شهید پ.د.ا.ف.ن.د محافظ آسمونا توفیق شد شرکت کردیم
🥀 هر شب منو ماه هم‌صحبتیم تا صبح... یه فریم از پنجره اتاقم کپی ممنوع
🥀 چاره‌ای نبود... باید به زندگی بازمی‌گشتم
🥀 مگه اون نگذشت؟؟ .... اینم میگذره ....
🥀 صبح که بیدار شدم نمی‌دونستم تقدیر امروزم اینه که با این حال و روزم همراه بیمار باشم🤕 این یعنی یه نفر حالش بدتر از منه😥 یعنی توفیق پرستاری
🥀 جلسه تو گرما سخته ولی به خنکای یاد شهدا می‌ارزه
🥀 "اینم ناهار😊" یکی از دوستانم که امسال رفتن برای پیاده روی، به درخواست ما جامونده ها دارن گزارش سفر میدن خیلی عالیه کسانی که مشرف میشن، اینجوری تسکین فراق دلِ نرفته ها باشن👌
🥀 "بفرمایید آب دوغ"😋 ناهار امروز دوستم که مشرف شدند ما اینجا حسرت می‌خوریم...
🥀 اینقدر حالم بد بود که حتی نمازم رو نشسته خوندم مردمک چشمای مادرم از نگرانی دودو می‌زد و من داشتم با تموم وجود، سعی میکردم حالمو خوب جلوه بدم یهو یه بسته تربت از طرف یه دوست به دستم رسید یه کم از گرد تربت روی زبونم زدم و الحمدلله الان خییییییلییییی بهترم... زندگیمونو از ارباب داریم🌱