🥀
ازشون خواستم آرومم کنن
اینکه قلبم، فقط جای خودشون باشه
گفتم... دیگه خسته شدم از چشم انتظاری
خدارو شکر... رومو زمین ننداختن
#آه_ارباب
#نمیذارن_که
🥀
یادمه یه بار واسه یه کاری باید ناشتا می بودم
رفتم کارمو انجام دادمو برگشتم
طبق روال گفتم قبل از رفتن به خونه برم یه سر پیش شهیدجواد
تو راه دیدم بدجور فشارم افتاده
به خودم میگفتم الان چجوری برگردم خونه؟ غش نکنم😅 و شروع کردم به گفتن اینکه...
آقاجواد من گشنمه!!! با شکلات و شیرینی هم سر مزارت سیر نمیشم!!! من غذای نونی میخوام (راستش "نون" رو همینجوری گفتم... یه حالتی مثل اینکه حالا که نمیشه ولی بذار بگم)
رسیدم سر مزار
اونایی که رفتن میدونن یه قفسه کنار مزار هست برای قرآن کتاب دعا و مهر و ... روی همون قفسه....
یه سطل عدسی با ۲تا نون بود....
خودتون تو شرایط من بودین چیکار میکردین؟
#شهیدانه
#روزمره
#خودنویس
🥀
شبها توی مسجد، وقتی کاری نباشه میشینم کنار یه مادر شهید...
کنار ایشون هم یه حاج خانوم خیلی مهربون میشینه...
واقعا این دو نفر خیلی خوش اخلاقند...
امشب اون حاج خانم بهم میگفت چرا نمیایی پیشمون؟ زودتر بیا انرژی بگیریم...
پرسیدم چطور؟
گفت تو رو هروقت دیدیمت داری میخندی، خیلی بهمون انرژی میدی....
.
.
فکرشو نمیکردم یه لبخند ساده، اینقدر تو روحیه مردم اثرگذار باشه
گفتم دعا کنین قیامتم لبام خندون باشه....
.
.
یه جا تو فیلم میگه: چندتا جوک بلد باش، شیاطین خوششون نمیاد.... برای اینکه شیاطین، شاد کردن دل مردم رو دوست ندارن
#خودنویس
#روزمره
#هعی
🥀
علی و علی....
هنوز بعضی می گفتند مگر علی نماز می خواند که.....
و عده ای هنوز می گفتند به خونخواهی کسانی که علی علیهالسلام کشته، آمده ایم.
مخصوصاً که هنوز علی علیه السلام زنده است!
هر چه حسین بن علی می گفت که ما باید اسلام را حفظ کنیم گوشی برای شنیدن نبود مگر هلهله حرام خواران که در برابر چند سکه دندان و نیزه تیز کرده بودند به نیت علی .....
ناگهان جماعت قدمی عقب نشست و سکوت ،
یا رسول الله ص مگر می شود زنده باشی و ما تا دندان مسلح در برابرت !
لباس همان است و شمشیر همان ،
سیما همان و کلام و صدا همان!
اما زمانی نگذشته بود که فریاد برآورد یا ابی یا حسین علیه السلام مرا دریاب 😔😔😔 که نامم علی بود و شرحه شرحه شدم، مرا دریاب😭
دیگر جانی ،
یاری،
آبی،
دمی نمانده بود. تنها یک یار ، تشنه، ناتوان، شش ماهه .....
امام حسین علیه السلام اتمام حجت کردند: ای مردم اگر مسلمان نیستید آزاده باشید , این نوزاد دارد جان می دهد ، از تشنگی! قطره ای آب دهید ...
جوابی نیامد الماس گلوی کودک نمایان شد ،
حرمله تیر سه شعبه را کشید و الماس را نشانه گرفت و تکه تکه اش کرد،
آخر آن کودک علی بود و کینه بر عقل و ایمان حاکم.
#علی_اکبر شرحه شرحه شد و #علی_اصغر گلو دریده.
واقعا مگر علی علیه السلام نماز می خواند که سجدهگاهش شکافته شد ؟!
علی بود و
علی بود و
علی....
#آه_ارباب
🥀
#حرمله، خوب می دانست کجا را نشانه بگیرد
خوب می دانست چه کند
تا #حسین علیه السلام زودتر از پا بیفتد😔
اصلا برای همین سه تیر بیشتر به کربلا نیاورده بود
هر سه را هم زهرآگین کرده بود
اما من می گویم
اگر زهرآگینشان هم نمی کرد اثر خودشان را می گذاشتند...
در شکستن کمر امام...
کسی چه می داند تیری که بر گلوی علی اصغر نشست، با اربابمان چه کرد؟
یا در #علقمه، آنجا که برادرش عباس را در خون غلتیده دید
چه شد که #آھ از دل ارباب برخاست و ناله زدند "الآن اِنکسَرَ ظَهری"
نمی دانم...
نمی دانم سوزش قلب ارباب با دیدن عزیزان به خون تپیده اش بیشتر بود
یا آن زمان که تیر حرمله به قلبش نشست...
اما این را خوب می دانم
که فقط دیدن تیرها به دست حرمله،
برای خم کردن قامت زینب، بس بود...
#آه_ارباب
#عمه_جان_زینب
#خودنویس
🥀
و #حسین علیه السلام
تنها پدر نبود برای علےِ اکبر
و برادر نبود برای عباس و زینب...
اگـر حسین علیه السلام را از آن جهت ببینیم که امام بود برای کربلائی ها
که امامِ عصر و زمانِشان بود
شاید
شاید سنگینیِ کربلائی نبودن را روی شانه هایمان حس کنیم
قاسم برای دفاع از امام زمانش، قسمت قسمت شد
و علی اکبر، ارباً اربا...و عباس ، آنگونه فدا شد
و زینب...
زینب که می دید وحوش، امام زمانش را احاطه کرده اند
در تلاطم بود
افتان و خیزان
دست بر سر زنان
وامحمداه گویان،
به خود میپیچید که او زنده باشد و امام زمانش در مقابل چشمانش، ذبح شود!!!!؟؟؟
هزار و چند صد سال است که مهدی زهرا علیه السلام، زینب میطلبد؟
عباس
قاسم
علی اکبر میخواهد
نه برای در خون نپیدن
برای یاری... فقط یاری... چه با جان! چه با کلام! چه با ...
یارےگر فرزند رسول خدا مےشوی؟
#امام_زمان
#آه_ارباب
#عمه_جان_زینب
#خودنویس
🥀
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
قاسم نعمتی
#آه_ارباب
#شعر
🥀
یکی از اعمال امروز، خواندن زیارت عاشورا بود
با ۱۰۰ لعن و ۱۰۰ سلام
خوبه ادامه بدیم تا ۴۰ روز... تا اربعین
به نیت فرج مولانا صاحب الزمان
#آه_ارباب
#روزمره
https://eitaa.com/joinchat/2966290671C258f59a85c
🥀
یه ختم دیگه هم برداریم با هم؟
خوندن سوره نبا
یک سال...
می دونین که هر کی یکسال این سوره رو بخونه چه اتفاقی براش می افته؟
#رب
#روزمره
https://eitaa.com/joinchat/2966290671C258f59a85c
🥀
دوید شمر عجب با شتاب در گودال
چنان که ریخته باشد ثواب در گودال
تمام عالم امکان اگرچه ملتهب است
زیادتر شده است التهاب در گودال
حسین تشنه لب است ای ملائک باران
شما کمی برسانید آب در گودال
دوگونهات شده با خاکها غبارآلود
محاسنت شده با خون خضاب در گودال
سنان و خولی و شمر و حسین و عبدالله
قیامتی شده با این حساب در گودال
اگر چه اینهمه پیچیده بوی خون در دشت
ولی چه پر شده عطر گلاب در گودال
حسین! غصه نخور مادرت کنارت هست
عزیز فاطمه راحت بخواب در گودال
بخاطر دل زینب غروب کن خورشید
تنش رها شده در آفتاب در گودال
ببین حسین برای وداع با جسمت
میآورند مرا با طناب در گودال
اگر که شام غریبان همیشه دلگیر است
برای اینکه میآید رباب در گودال
آرش براری
#آه_ارباب
#شعر
https://eitaa.com/joinchat/2966290671C258f59a85c
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀
من که همیشه غمام برای خودم بوده...
نخواستم با غصههام، کسی غصهدار بشه
اشکام تو خلوت خودم بوده
بقیه فقط ظاهر خندونمو دیدن...
من دیوونم؟؟؟؟
+منم همینطور نصیر....
✓دیالوگ
#خودنویس
#روزمره
https://eitaa.com/joinchat/2966290671C258f59a85c
🥀
چون آینه و آب نِیم تشنه هر عکس
نقشی که ز دل، محو شود در نظرم نیست
✍🏻محو توام ای عشق...
#آه_ارباب
https://eitaa.com/joinchat/2966290671C258f59a85c