و در حدیث معتبر از ابوحمزه منقول است که گفت:
من هم کجاوه بودم با حضرت امام محمدباقر (علیه السلام). چون بار را فرود آوردیم حضرت اندکی راه رفتند پس آمدند و دست مرا گرفتند و فشار سختی دادند.
گفتم: فدایت شوم من با شما بودم در کجاوه!
فرمود: مگر نمی دانی که مؤمن چون اندک حرکتی بکند و بعد از آن دست برادر مؤمن خود را بگیرد حق تعالی نظر لطف به سوی ایشان می کند و روی رحمت خود را به جانب ایشان می گرداند و به گناهان می فرماید فروریزید از ایشان تا آنکه چون از یکدیگر جدا می شوند هیچ گناه بر ایشان نمانده است...
حلیة المتقین
الحقیر!
خبرازشوقبهافلاکسراسیمهرسید تاکهایننیمهیتوحیدبهآننیمهرسید
از زهرا علی ماند و از علی قلبی که برای زهرا میتپید.
می فرمود: اگه باور داشتیم شب که می خوابیم ممکنه هیچ وقت بیدار نشیم بازم اینطوری زندگی می کردیم؟
الحقیر!
گاهیدلتنگیدرهیچبیتی، نمیگنجد..! گاهییڪتصویر،اینچنین دلرابهتپشوامیدارد:)
بیا!
اگر تو گرگی، ما گرگ را شبان کنیم...
و اگر تو دیوی، ما دیو را فرشته کنیم...
از حضرت صادق علیه السلام منقول است که حق تعالی فرمود:
یابن آدم!
هرکه مرا یاد کند در میان مجمعی از مؤمنان،
من او را یاد کنم در مجمع ملائکه!
-حلیة المتقین
در حدیث معتبر از حضرت باقر علیه السلام منقول است که از میسر پرسیدند:
آیا شما با شیعیان با یکدیگر خلوت می کنید و از علوم اهل بیت و فضائل ایشان آنچه می خواهید می گویید؟
گفت: بلی والله!
فرمود: والله من دوست می دارم که با شما باشم در آن مجلس، که والله من بوی شما را و نسیم شما را دوست دارم! به درستیکه شما بر دین خدا و ملائکه اید پس یاری کنید مارا در شفاعت خود به پرهیزکاری از محرمات و سعی در طاعات!...
-حلیة المتقین
[أَنْتَ کَهْفي حینَ تُعْیینِی الْمَذاهِبُ في
سَعَتِها وَتَضیقُ بِی الاَْرْضُ بِرُحْبِها]
تو پناه منی ؛
هنگامی که راهها درماندهام کنند
با همه ی وسعتی که دارند
و زمین با همه ی پهناوریش
بر من تنگ گیرد ..
+ امام حسین(ع) ، دعای عرفه