🔰 ترجمهی آزاد #دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
فراز چهارم
💠 «اَللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَلاتُسَوِّغْ لَهُ ظُلْمى، وَ اَحْسِنْ عَلَيْهِ عَوْنى، وَاعْصِمْنى مِنْ مِثْلِ اَفْعالِهِ، وَ لاتَجْعَلْنى فى مِثْلِ حالِهِ.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَاَعْدِنى عَلَيْهِ عَدْوى حاضِرَةً تَكُونُ مِنْ غَيْظى بِهِ شِفآءً، وَ مِنْ حَنَقى عَلَيْهِ وَفآءً.»
🌱 اللهم صل علی محمد و آل محمد. خدایا! نگذار به ما ظلم کنند، یاریات را مثل همهی کارهایت، زیبا و نیکو به ما برسان و ما را از انجام کارهایی مانند آنچه که آن دشمن غدّار میکند، دور کن و هیچوقت ما را در حالتی مانند آنها قرار مده.
اللهم صل علی محمد و آل محمد. آنچه ما گرفتار آن شدیم را به جان دشمنمان بینداز تا دلمان خنک شود و خشم و غضبمان را آرام کند.
@AatasheDel
🔰 ترجمهی آزاد #دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
فراز پنجم
💠 «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ عَوِّضْنى مِنْ ظُلْمِهِ لى عَفْوَكَ، وَ اَبْدِلْنى بِسُوءِ صَنيعِهِ بى رَحْمَتَكَ، فَكُلُّ مَكْرُوهٍ جَلَلٌ دُونَ سَخَطِكَ، وَ كُلُّ مَرْزِئَةٍ سَوآءٌ مَعَ مَوْجِدَتِكَ.»
🌱 اللهم صل علی محمد و آل محمد. آنها به ما ظلم کردند، در عوضش تو ما را ببخش! آنها با ما بد کردند، تو به جای آن بدیها که دیدیم، رحمت بیکرانت را نصیبمان کن!
خشم تو نباشد، تحمل بقیهی سختیها چیزی نیست. ناراحتی تو نباشد، تحمل بقیهی مصیبتها چیزی نیست. اگر تو از ما ناراحت باشی دیگر هرچه بر سر ما بیاید حقمان است.
@AatasheDel
🔰 ترجمهی آزاد #دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
فراز ششم
💠 «اَللَّهُمَّ فَكَما كَرَّهْتَ اِلَىَّ اَنْ اُظْلَمَ فَقِنى مِنْ اَنْ اَظْلِمَ. اَللَّهُمَّ لا اَشْكُو اِلى اَحَدٍ سِواكَ، وَلا اَسْتَعينُ بِحاكِمٍ غَيْرِكَ، حاشاكَ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ صِلْ دُعآئى بِالاِجابَةِ، وَاقْرِنْ شِكايَتى بِالتَّغْييرِ.»
🌱 دنیاست و محل اجرای سنتها؛ اینطور فهمیدهایم که نتیجهی سرزنش و تعییر خیلی زود دامنگیر آدمی میشود. پس اگر از ظلم بر خودمان گله داریم، از تو میخواهیم مراقبمان باشی که مبادا ظالم شویم.
خداوندگارا! فقط شکایتمان را نزد تو میآوریم و نه هیچکس دیگر؛ از تو یاری میخواهیم و نه هیچ مسئول مربوطهی دیگر. در میان درودی که از تو بر پیامبر و خاندانش باشد دعای ما را نیز به اجابت برسان و نتیجهی این گلهمان را تغییر در اوضاع قرار بده.
@AatasheDel
🔰 ترجمهی آزاد #دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
فراز هفتم
💠 «اَللَّهُمَّ لاتَفْتِنّى بِالْقُنُوطِ مِنْ اِنْصافِكَ، وَلاتَفْتِنْهُ بِالْاَمْنِ مِنْ اِنْكارِكَ، فَيُصِرَّ عَلى ظُلْمى، وَ يُحاضِرَنى بِحَقّى، وَ عَرِّفْهُ عَمّا قَليلٍ ما اَوْعَدْتَ الظّالِمينَ، وَ عَرِّفْنى ما وَعَدْتَ مِنْ اِجابَةِ الْمُضْطَرّينَ.
اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَالِهِ، وَ وَفِّقْنى لِقَبُولِ ما قَضَيْتَ لى وَعَلَىَّ، وَ رَضِّنى بِما اَخَذْتَ لى وَ مِنّى، وَ اهْدِنى لِلَّتى هِىَ اَقْوَمُ، وَاسْتَعْمِلْنى بِما هُوَ اَسْلَمُ.»
🌱 خدای من! ما را با ناامیدی از یاریات و دشمنمان را با آسودهخاطرشدن از مجازاتت امتحان مکن. اگر اینطور بشود با خیال راحت، بیشتر به ما ظلم میکند و مانع رسیدن به حقمان میشود. اندکی... فقط اندکی از آن وعدههایی که به ستمکاران دادهای به آنها بچشان و ما را با آنچه که به کاردبهاستخوانرسیدگان وعده دادهای، آشنا کن.
اللهم صل علی محمد و آل محمد. آموختهایم که باید به نقطهی رضایت از تو برسیم؛ بندگی است و رضایت کامل از مولا. توفیقمان بده تا در جانمان بنشیند این معنا. قضایی که ظاهراً بهنفع یا بهضررمان است را با رضایت کامل بپذیریم. در دوراهیها هدایتمان کن به آن راه درستتر و در انتخابها کاری را پیش پایمان بگذار که سالمتر است.
@AatasheDel
هدایت شده از پنجره || حامدخواجه
#یادداشت
✿ دعای چهاردهم صحیفه سجادیه
┄┅•••✧؛❁؛✧•••┅┄
✦ در سال ۱۳۸۵ در هنگامه جنگ ۳۳ روزه لبنان خبری پیچیده بود که حضرت آقا فرمودند همه برای پیروزی حزبالله دعای جوشن صغیر بخوانند. اماکن مقدس و مساجد و امامزادههای کشور شروع به برگزاری مراسمات دعاخوانی کردند؛ حتی برگزاری مراسمات همزمان، آنهم در برههای از زمان که «پویش» هنوز اینگونه مورد استفاده نبوده است و شاید هم اصلا هنوز ابداع نشده بود(؟)
✦ خیلی هم دور نرویم، همین چند سال پیش که همهگیری کرونا شیوع پیدا کرده بود حضرت آقا به خواندن دعای هفتم صحیفه سجادیه توصیه کردند و البته تا حد خوبی هم استقبال شد؛ حداقل این بود که صدا و سیما مبادرت به خوانده شدن و پخش آن دعا را داشت.
✦ امّا اخیراً حضرت آقا توصیهای هم داشتند برای پیروزی جبهه مقاومت؛ قرائت سوره مبارکه فتح، دعای چهاردهم صحیفه سجادیه و دعای توسل.
و با وجود اینکه از زمان صدور حکم «ایستادگی در کنار مردم لبنان و فلسطین» مدت خوبی گذشته است، ولی همچنان خبری از شوروحال، انسجام و هماهنگی نسبت به این توصیه دیده نمیشود؛ حداقل میتوان از صداوسیما توقع داشت که برنامههایی در این زمینه داشته باشد.
★ در همین راستا میخواهم دعوتکنم به دیدن و خواندن و لذتبردن از ترجمهٔ آزادی از دعای چهاردم صحیفه سجادیه که برادر و فاضل ارجمند جناب حجتالاسلام نعیم حسینی از دعای چهاردهم صحیفه سجادیه در کانال خود آن را منتشر کرده است. نگارنده خود توضیح میدهد که «در ترجمهی آزاد، به خلاف ترجمهی تحت اللفظی، وفاداری کامل به متن اصلی وجود ندارد و مترجم با بهرهگیری از روح دعا، بعضاً عباراتی را نیز به ترجمه میافزاید.» و افزودههای ایشان واقعا سنجیده و بهجا است و با حال و هوای اینروزها منطبق؛ البته هنوز همهٔ دعا منتشر نشده است و روزانه به صورت فراز به فراز در در کانال ایشان منتشر میشود.
┄┅════┅┄
༻ @hamed_khajeh ༺
🔰 ترجمهی آزاد #دعای_چهاردهم_صحیفه_سجادیه
فراز هشتم (پایانی)
💠 «اَللَّهُمَّ وَاِنْ كانَتِ الْخِيَرَةُ لى عِنْدَكَ فى تَاْخيرِ الْاَخْذِ لى، وَ تَرْكِ الْاِنْتِقامِ مِمَّنْ ظَلَمَنى اِلى يَوْمِ الْفَصْلِ وَ مَجْمَعِ الْخَصْمِ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ، وَ اَيِّدْنى مِنْكَ بِنِيَّةٍ صادِقَةٍ وَ صَبْرٍ دآئِمٍ، وَ اَعِذْنى مِنْ سُوءِ الرَّغْبَةِ وَ هَلَعِ اَهْلِ الْحِرْصِ، وَ صَوِّرْ فى قَلْبى مِثالَ مَا ادَّخَرْتَ لى مِنْ ثَوابِكَ، وَ اَعْدَدْتَ لِخَصْمى مِنْ جَزآئِكَ وَ عِقابِكَ، وَاجْعَلْ ذلِكَ سَبَباً لِقَناعَتى بِما قَضَيْتَ، وَ ثِقَتى بِما تَخَيَّرْتَ، امينَ رَبَّ الْعالَمينَ، اِنَّكَ ذُوالْفَضْلِ الْعَظيمِ، وَ اَنْتَ عَلى كُلِّ شَىْءٍ قَديرٌ.»
🌱 پروردگارا! میدانیم که گاه «میل» ما خلاف «خیر» ماست و گاه «رنج» ما به «نفع» ماست. اگر خیر ما در تأخیر انتقام از دشمن است و یا بناست این انتقام به سرای دیگر منتقل شود، حرفی نیست، تسلیمیم. با درود بر پیامبر و خاندان پاکش ما را با نیت درست و صبری همیشگی تقویت کن و ما را از میلهای غلط و حرص و ولع به نتیجههای ظاهری دور بدار. ما ضعیفیم؛ تصویری از آن پاداشی که برایمان ذخیره کردهای و آن مجازاتی که برای دشمنانمان در نظر گرفتهای را در آینهی قلبمان بنگار تا اینگونه بتوانیم به قضای تو راضی شویم و به آنچه تصمیم توست مطمئن باشیم. دعایمان را مستجاب کن که فضل و لطفت با عظمت است و هر کاری را توانایی.
@AatasheDel
🔴 یک جزء مهم از جنگ ما
(به بهانهی آسانتر کردن دسترسی به برخی سکوهای غیر ایرانی)
▫️چند سال پیش وقتی پس از رونمایی از یکی از دستآوردهای افتخارآمیز فضایی ایران از سردار حاجیزادهی عزیز پرسیدند که در مسیر رسیدن به این نقطه، آیا موانعی هم در کار بودند؟ در پاسخ در یک جمله گفت: «اینها هم جزء کار است.» یعنی بلأخره اگر نقطهای را هدف گرفتی و در ضرورت رسیدن به آن یقین داری، دیگر نمیشود و نمیتوانیم نداریم، باید به نحوی آنها را هم حل کنی. البته باید ملتفت هم باشی که مانع هم جزء کار است و گرنه آن را غیرقابل حل خواهی دانست یا اصلاً با آن توجه نخواهی کرد.
▪️اگر چند سال قبل میگفتیم وسط جنگیم، شاید خیلیها باور نمیکردند. این روزها ولی خیلی بیشتر از قبل حس میکنیم در میانهی یک جنگ قرار داریم. جنگ است... واقعیِ واقعی... میزنی، میخوری. بالا دارد و پایین. خوف است و رجاء. زخم است و فقدان یا آسیب به دشمن. یمن یافا را میزند و جولانی هم با رعایت فاصلهی قانونی از جولان، جولانی میدهد؛ یا مثلاً آن ناکشور درد حیفا را در در ضاحیه تلافی میکند. اما جنگ فقط در این لایه نیست.
▫️فقط نَقل وعدههای صادق نیست. ما هم روزانه داریم در میانهی این جنگ نقشآفرینی میکنیم. اصلاً جزئی از صحنهی این جنگیم. بخواهیم یا نخواهیم. نَقل خواستن ما نیست. جنگِ واقعیِ این روزها، در زمین رسانه هم هست؛ در زمین ساختدهی به ذهنها. یک سرزمین اول در ذهنها سقوط میکند و بعد بر روی زمین. یک رزمنده هم اول ذمام ذهنش را از دست میدهد و بعدتر سلاحش را.
▪️یک کار مهم در این میدان، درست فهمیدن است. چه از جهت اطلاعاتی که پرحجم در حال تولید است و چه از جهت تحلیلهایی که روز به روز در حال جهتدهی ناخودآگاه ذهن من و شماست. میخواهد فلان سکو فیلتر باشد یا نباشد، داخلش باشی یا نباشی، بهمان سکو را چه کار می کنی؟
اینکه دسترسیها را آسان کنند یا سخت، محل بحث من نیست، سر جای خود باید پرداخت و البته نباید در آن میدان جنگ نیز واداده عمل کرد، روی سخن با کاربران است. بلأخره که با یک جایی که نسبتاً شلوغ است سر و کار داری.
▫️در این جنگ جمعآوری اطلاعات صحیح جزئی از اقدامات جنگی است. در این #جنگ رسیدگی جدی به ذهن و فکر و استفاده از تحلیلهای صواب جزئی از #جنگ است. همانطور که مرز خاکی کشور را باید سفت نگه داشت، از مرز ذهن و فکر خودمان نیز باید مراقبت کنیم. «فلینظر الإنسان إلی طعامه» یعنی ببین از کجا تغذیه میشوی؛ یعنی حواسمان باشد که در این میانه، به خودِ روندِ به اطلاعات و تحلیل رسیدن هم توجه کنیم که «اینها هم جزء کار است.» جزء مهمی از جنگ ماست.
@AatasheDel
دوست پانزده سالهی من!
عزیزی که سال ۱۳۸۸ یا کمی قبل و بعد آن به دنیا آمدی و الآن نوجوانیات را میگذرانی!
سلام!
🌱 امیدوارم که روزبهروز موفقتر و داناتر و تواناتر بشوی و مسیر رشد به سمت خدا را سریع طی کنی.
میخواهم برایت خاطره بگویم؛ از سالی که تقریباً من، همسنوسال الآنِ تو بودم.
🌱 دبیرستانی بودم. امتحانهای نهایی سال سوم بود و برنامهی هر روز ما این بود که درسها را بخوانیم، شب و عصر را به دیدن برنامههای نامزدهای انتخاباتی بگذرانیم. فردا قبل و بعد امتحان با رفقا دربارهی اینها گپ بزنیم و یک دور ستادگردی کنیم و به خانه برگردیم. اولین دورهی #مناظرات انتخاباتی هم آنسال برگزار شده بود. چهار نامزد و شش مناظرهی دونفرهی روبهرو.
🌱 پرشور بود. هیجان در اوج خودش بود. بگذریم از برخی بیاخلاقیها که تذکر رهبر را هم همانموقع در سخنرانی حرم امام گرفت، ۲۲ خرداد ۱۳۸۸ یک انتخابات خاص داشتیم. ۸۵ درصد مشارکت مردم در انتخابات ریاستجمهوری خیلی ویژه بود. شیرین بود. رئیسجمهور منتخب بیش از بیستوچهار میلیون رأی آورده بود. نفر دوم هم بیش از سیزده میلیون رأی.
🌱 آقا که تبریک گفت، این را هم گفت که: «گمان بر این است که دشمنان بخواهند با گونههایی از تحریکات بدخواهانه، شیرینی این رویداد را از کام ملت بزدایند. به همهی آحاد مردم و بهویژه جوانان عزیز که سرزندهترین نقشآفرینان این حادثهی شورانگیز بودند، توصیه میکنم که کاملاً هشیار باشند.» ولی این تذکر آن روزها خیلی برجسته نشد.
🌱 کمکم زمزمهی اعتراض به نتایج انتخابات بلند شد. نفر دوم، نتیجه را نمیپذیرفت و خود را پیروز انتخابات معرفی میکرد. اعتراض به شورای نگهبان ارائه شد. مهلت قانونی اعتراض را هم آقا تمدید کرد.
کمکم کار به خیابان کشید. راهپیماییهای اعتراضی در شهرهای مختلف. #فتنهی_سبز گسترش پیدا کرده بود.
🌱 خیلی از شخصیتهای برجسته و معروف دچار ابهام شده بودند و فضای غبارآلودی بود. نفر دوم مرتب بیانیه میداد و روی آتش بنزین میریخت. کمابیش زدوخوردهایی هم شکل میگرفت. برخی کار نظام را تمامشده تصور میکردند. #انقلاب_رنگی، که قبلاً در چند کشور جواب داده بود، به ایران رسیده بود. این بود تا به ماه محرم رسیدیم.
🌱 یادم نمیرود که مسافرت بودیم و حوالی عاشورا به خانه رسیده بودیم. شب که اخبار را دنبال کردیم، تصاویر عجیبی پخش شد که بهتزده شدیم. تصاویری که هرچند بعدها بسیار عجیبترش را در این کشور دیدیم، ولی در آن زمان این خیلی تلخ و گزنده بود. جسارت به عزای سیدالشهدا و عزاداران و پرچم امام حسین علیهالسلام بود. صحنهی بهتزدگیام در سر سفرهی شام را دقیق در ذهن دارم.
🌱صحنه روشن شده بود. مردم استانهای مختلف به خروش آمدند. ششم دی، #عاشورا بود. #نهم_دی اما کل ایران عاشورایی بود. نوای مداحی حاج سعید که در جمعیت بسیار زیاد خیابانهای تهران میخواند و از تلویزیون پخش میشد از یادم نمیرود: «در ماه عزا حرمت ارباب شکستند/علمدار کجایی؟» همین #حضور_مردم کار را تمام کرد. تقریباً دیگر تمام شد و ماجرا فیصله یافت. حکایت هشتماه فتنهگری، با حضور باطلالسحر مردم، تومارش پیچیده شد. ناقهی فتنه پِی شد و #نهِ_دی ماند.
🌱 بله، روز #نهم_دىِ آنسال هم در تاریخ ماند؛ آن هم یک روز متمایزی شد. شاید به یک معنا بشود گفت که در شرایط آنوقت - که شرایط غبارآلودگىِ فضا بود - آن حرکت مردم اهمیت مضاعفی داشت؛ کار بزرگی بود. هرچه انسان در اطراف آن قضایا فکر میکند، دست خدای متعال را، دست قدرت را، روح ولایت را، روح حسین بن علی (علیه السّلام) را میبیند. آنکارها کارهایی نیست که با ارادهی امثال ما انجام بگیرد؛ آنها کار خداست، آنها دست قدرت الهی است. اینها را همان روزها آن حکیمی میگفت که صحنه را تدبیر میکرد. حکیمی که هنوز هم به لطف خدا با ماست.
🌱 امروز هم سالروز آن حماسه است. واقعاً فکر نمیکردم پانزده سال گذشته باشد از آنروزها و تویی که دوست اینروزهای منی، آنروزها متولد شده باشی.
ان شاء الله برقرار باشی و شکوه بیشتر ایران عزیزمان را ببینی.🇮🇷🇮🇷🇮🇷
امضا: دوست ندیدهات
@AatasheDel
✝️ #ساعتی_با_ارامنه
اشاره:
چند سال پیش، به جهت آنکه به خانهی یکی از بستگان در محلهی وحیدیهی تهران رفته بودیم-که خدا رحمتش کند، تازگیها به رحمت خدا رفت- از سر کنجکاوی، به کلیسایی که در آن حوالی بود، سری زدم. گزارش این بازدید را همان موقع نوشتم و منتشر کردم.
به مناسبت ایام میلاد حضرت عیسی علیهالسلام و عجلالله ظهوره مع صاحب العصر و الزمان ارواحنافداه، و آغاز سال جدید میلادی، بازنشر آن خالی از لطف نخواهد بود.
@AatasheDel
✝ #ساعتی_با_ارامنه
بخش نخست: عشای ربّانی
▫️امروز فرصتی پیش آمد، تا در روز یکشنبه، روز مذهبی مسیحیان، به یکی از کلیساهای ارامنهی تهران بروم و از نزدیک شاهد «مراسم مذهبی» ایشان باشم؛ کلیسای تارگمانچاتس مقدس، واقع در منطقه ی وحیدیهی تهران، محلهی زَرکِش.
▫️در بدو ورود، ابتدا مانند دکههای بلیتفروشی مجموعههای تاریخی، متصدیای نشسته بود که از وی پرسیدیم آیا میتوانیم داخل کلیسا برویم که موافقت کردند. یعنی اساساً مانعی نبود.
در گوشهای از حیاط کلیسا، سنگ یادبودی برای شهدای ارمنی بود که ادای احترام کردیم.
▫️تقریباً حوالی ساعت دهونیم صبح بود، که وارد سالن اصلی کلیسا شدیم که گویا اوایل مراسم بود. خانمها و آقایان، روی صندلیهایی نشسته، و رو به محراب که کشیش و بعضی دیگر هم، در آن محراب بودند.
کشیش دعاها و سرودهایی را می خواند و با موسیقی متن، همخوانی چندتن دیگر و گاه با همخوانی همهی حاضرین، مراسم را به پیش میبرد. (بعضی جاها میخواستم صلوات بفرستم! یعنی جاش بود!😄)
▫️از آنجایی که زبان کل مراسم، ارمنی بود، هیچ چیز از محتوا نفهمیدم و بیشتر توجهم به قالب مراسم بود. البته بعد که پرسیدم، گفتند اظهار ندامت از گناهان و وصف حضرت مسیح علیهالسلام و فرازهایی از انجیل بود که خوانده میشد.
▫️در بین این نیایشها، گاه همگی از جا بلند می شدند و آن حرکت نمادین صلیبی خودشان را انجام می دادند؛ گاهی هم کشیش رو به مردم برمیگشت و با یک دست، همان حرکت را رو به آنها انجام می داد.
به کرات، در طول مراسم، این حرکت نمادین انجام میشد؛ حتی با کتاب مقدس و یا صلیب مقدس.
(منظورم از این حرکت، همانی است که فوتبالیستهای مسیحی، در ابتدای ورود به زمین بازی انجام میدهند و دستشان را میبوسند.)
▫️پس از پایان دعاها و سرودهایِ دستهجمعیِ گروهِکُر مانند، کشیش رو به مردم کرد و طی سخنانی، آنها را موعظه کرد.
در طول این خطبه، صلیبی در دستان او بود که با توجه به دیگر بخشهای مراسم، شباهت زیادی با مراسم نماز جمعهی خودمان داشت؛ عبادت، خطبه و صلیبی به جای سلاح!
▫️در پایان این بخش هم، نان تبرکی با دستان کشیش، در قطعههایی کوچک، طی صفی که حاضرین تشکیل داده بودند، به آنها داده میشد؛ بسیاری از مردم، زن و مرد، دهان خود را باز میکردند تا پدر روحانی، خودش نان را در دهانشان بگذارد!
▫️با بوسیدن کتاب مقدس، در محل مربوطه، و نیز جمع کردن کمکها و هدایای حاضرین، در صندوقهای مخصوص، این بخش از آیین مذهبی ارامنه، با عنوان #عشای_ربانی به پایان رسید.
✅ @AatasheDel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لحظهی توزیع نان تبرکی در پایان آیین #عشای_ربانی کلیسای تارگمانچاتس مقدس
✝ #ساعتی_با_ارامنه
✅ @AatasheDel
✝ #ساعتی_با_ارامنه
بخش دوم: رستاخیز مریم و برکت سلطان میوهها؛ انگور
▫️از قضا، حضور اتفاقی ما، با دو مراسم سالانهی آنها، مصادف شد.
#رستاخیز_مریم، که بهنوعی روز یادبود حضرت مریم علیهاالسلام است، با خواندن دعاها و سرودهای مربوطه، به انجام رسید.
#برکت_انگور
▫️آنها، هر ساله، بهپیروی از پیشینیان، انگور را، به عنوان سلطان میوهها، با خواندن ذکری مخصوص، با #صلیب_مقدس و #کتاب_مقدس، #برکت میدهند. طبق قول کشیش این کلیسا، در گذشته، با همهی میوهها این کار صورت میگرفت، ولی الآن منحصر در انگور شده است.
آنچه طبق نقل البته نادقیق دو نفر از حاضرین فهمیدم، متدینین ایشان، قبل از برکتدادن، از انگور نمیخورند. (البته این حرف ممکن است غلط باشد.)
▫️طَبقی پر از انگور قرمز و سبز، در نزدیکی محراب، روی سِن، قرار داده بودند، و جناب کشیش، با همکاری چند دستیارش، رو به مردم و پشت به محراب، اورادی را میخواند و با صلیب در دستش، انگور را متبرک میکرد.
فرد کناری او هم، کتاب مقدس بهدست، هر از چندی، با همان کتاب، آن حرکت معروف نمادین را تکرار می کرد و حاضرین هم همینطور!
▫️با پایان این بخش و کشیدهشدن پردهی سِن، جمعیت، در حالی که کتاب مقدس را در جایگاه کنار جایگاه اسقف میبوسیدند، از درب جلویی سالن، از کلیسا خارج میشدند و به صفِ تحویلگرفتن انگور میپیوستند.
عدهای هم البته، برای راز و نیاز بیشتر، در سالن میماندند.
▫️در بیرون از سالن کلیسا، صفی طولانی، برای گرفتن انگور تبرکی تشکیل شده بود. افراد، پس از گرفتن یک بسته انگور، به خانههایشان برمیگشتند.
▫️یکی از آقایانی که با او همکلام شده بودم، یک بسته انگور برایم آورد تا در صف نایستم! هر چند قصد ایستادن هم نداشتم.
پ.ن: متاسفانه یادم رفت از خود انگورها، عکس بگیرم. ببخشید!
✅ @AatasheDel