eitaa logo
طرح «عریف»
69 دنبال‌کننده
842 عکس
499 ویدیو
59 فایل
علت اصلی غیبت «لقلة أعوانه علیهم» 📗عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج‏۲، ص: ۸۲. تکلیف امروز #نیروسازی
مشاهده در ایتا
دانلود
ضرورت نیروسازی برای انقلاب چرا امیر مؤمنان علیه السلام، ۲۵ سال سکوت کردند. در روایتی راوی می گوید: «سَأَلْتُ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى الرِّضَا»، من خدمت امام رضا علیه السلام رسیدم، سؤال کردم؛ «فَقُلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ»، عرض کردم ای پسر پیامبر خدا؛ «أَخْبِرْنِي»، به من بگو؛ «عَنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ»، در رابطه با امیر مؤمنان علیه السلام؛ «لِمَ لَمْ يُجَاهِدْ أَعْدَاءَهُ خَمْساً وَ عِشْرِينَ سَنَةً بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ»، چرا ۲۵ سال با دشمنانشان بعد از حضرت جنگ نکردند؟؛ «ثُمَّ جَاهَدَ فِي‏ أَيَّامِ‏ وِلَايَتِهِ»... علی ابن موسی الرضا علیه السلام طوری جواب می دهند که [یک] قاعدۀ تاریخی در[بارۀ] حرکت ائمه به دست می دهد. حضرت می فرمایند: «لِأَنَّهُ اقْتَدَى بِرَسُولِ اللَّهِ فِي تَرْكِهِ جِهَادَ الْمُشْرِكِينَ بِمَكَّةَ ثَلَاثَ عَشْرَةَ سَنَةً بَعْدَ النُّبُوَّةِ وَ بِالْمَدِينَةِ تِسْعَةَ عَشَرَ شَهْراً»... [و در ادامه] می فرمایند که «وَ ذَلِكَ لِقِلَّةِ أَعْوَانِهِ عَلَيْهِمْ»، به دلیل اینکه یاوران پیامبر و یاوران امیر مؤمنان صلوات الله علیهما در برابر دشمنانشان کم بود... علت عدم قیام [که] معلوم است؛ [اینکه] وقتی [اهل بیت] قیام نمی کنند به چه کاری مشغول اند، آن هم معلوم است؛ مشغول نیرو سازی و تربیت اند... ممکن است بگویید داستان [صلح] امام حسن علیه السلام چطور [تحلیل] می شود؟ باز تحلیلش همین است. امام حسن علیه السلام صلح کردند؛ چرا؟ «لِقِلَّةِ الأعوان». علت طولانی شدن غیبت؟ «لِقِلَّةِ الأعوان» چه چیزی غیبت را کوتاه می‌کند؟ 💠
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥🚨 سوال عجیب استاد رحیم پور ازغدی از رهبر انقلاب در مورد آینده انقلاب پس از ایشان 🆔 @sireh_agha
هدایت شده از چشمه جاری
✅ هيچ وقت نهرها و جويبارها بر كشتزارها منّت نمى‏ گذارند كه از ما سپاس‏گذارى كنيد، براى ما تواضع كنيد، اين ماييم كه شما را سيراب كرده ‏ايم! بل منّت هم مى ‏پذيرند. ✅ اگر كشتزارها نبودند، نهرها، آبى نمى ‏ديدند و فقط زباله ‏دانى مى‏ شدند كه هر كس در آن كثافتى مى‏ ريخت. ✅ در اين هستى، چشمه‏ اى هست (اللَّه) و كشتزارهايى (نيازمندها) و نهرها و واسطه‏ هايى (داراها) ✅ اگر اين كشتزارها نبودند، نهرها زباله ‏دانى شيطان مى ‏شدند و جايگاه امن او. ✅ اين كشتزارها هستند كه آب‏ها را به خويش مى ‏خوانند و نهرها و جويبارها را به طراوت مى ‏رسانند و سنگ‏ريزه ‏هايش را مى‏ شويند. 📚 فقر و انفاق، ص 69 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
✅ ما خيال مى ‏كنيم همين كه چيزى نداشتيم تكليفى نداريم، در حالى كه انفاق، نه به ثروت، كه به توانايى ما بستگى دارد. ✅ جايى كه برادر من توان قرض ندارد و اعتبار ندارد، من كه توانايى دارم و اعتبارش را دارم، به قرض كردن سزاوارترم. ✅ او با اين قرض، كمرش مى ‏شكند و فكرش مشغول مى‏ شود، اما من كه وسيع‏تر و قوى ‏ترم، نه كمرم مى‏ شكند و نه فكرم مشغول مى ‏شود، حداكثر از آبرويم مايه بگذارم. ✅ خوب! چه اشكالى دارد؟ مگر آبرو را براى چه مى‏ خواهم؟ آبرويى كه كارى را از پيش نبرد و گرهى نگشايد، نبودنش بهتر. 📚 فقر و انفاق، ص 86 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
💟 در قرض دادن، تو نمى ‏توانى منّت بگذارى كه دست گيرنده، بالاتر از دست دهنده است؛ چرا كه تو در دست خدا مى‏ گذارى: «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ ايْدِيِهِمْ». و خداست كه صدقات را مى ‏گيرد: «وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ». 💟 كسى كه به تو يك ميليون تومان داده، اگر بخواهى پنج تومان آن را به او بدهى، نمى‏ گويى بيا، اين مال تو! 💟 به همين خاطر كسانى كه با فقير مصافحه مى‏ كردند، دست خود را مى ‏بوسيدند كه با دست خدا پيوند خورده‏ اند. «وَ مَا تُقَدِّمُوا لانْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ». 💟 تو آن ثروت‏ها، آن فناها را به بقاء تبديل كرده ‏اى، پس منّت هم مى ‏پذيرى كه مى ‏دهى، نه اينكه منّت بگذارى 💟 چون چيزى كه تمام مى ‏شد و از دست مى‏ رفت، تو با قرض دادن آن را به دست آورده‏ اى و نه تنها آن را به دست آورده‏ اى كه بيش‏تر هم شده و اجر بزرگ‏ترى به همراه دارد: «هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَمَ أَجْرَاً». 💟 پستان‏هايى كه از آنها شير دوشيده مى‏ شود، شير زيادترى مى ‏آورند و گند هم نمى ‏گيرند، اما كسانى كه در خودشان مى‏ مانند و مى‏ پوسند و راكد مى‏ شوند، نه زياد شده ‏اند و نه پاك كه آلوده‏ اند و تمام شدنى. 📚 حرکت، ص 205 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 «فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَليمٌ». خدا اگر نمى‏ دهد به خاطر اين است كه دادن‏ هايش ما را تلف مى‏ كند. 🔷 اما اگر داده ‏ها را در مسير به جريان انداختيم، ديگر كوتاهى نمى‏ كند، سپاس مى‏ گويد، از آنچه كه سپاس او كرديم. و اضافه مى‏ كند به آنچه كه در مسير، مصرفش كرديم. 🔷 وقتى كه بنّاها، آجرها را در جاى خودش كار گذاشتند، سپاسى كه از آنهاست اين است كه آجرهاى ديگر را به دستش بدهند. 🔷 در آن لحظه‏ اى كه هنوز آجر قبل در دستان اوست، آجرهاى بعدى، جز اينكه بار او را سنگين كند، جز اينكه كمر او را خم كند، چه نتيجه‏ اى مى‏ تواند داشته باشد⁉️ 🔷 ما بارى را به دوش گرفته‏ ايم كه نه تنها بهره نبرده ‏ايم، كه كمرمان را خرد كرده ‏ايم. آگاهى‏ هايى را با خودمان حمل كرده ‏ايم، بدون اينكه از آن تغذيه كرده باشيم. 🔷 شناخت‏هايى را انبار كرده ‏ايم، بدون اينكه اين شناخت به احساس و عقيده ‏اى گره خورده باشد. كتاب‏هايى را به دوش كشيده ‏ايم بدون اينكه از آنها بهره‏ مند شده باشيم. 📚 حقیقت حج، ص 127 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
💟 در قرض دادن، تو نمى ‏توانى منّت بگذارى كه دست گيرنده، بالاتر از دست دهنده است؛ چرا كه تو در دست خدا مى‏ گذارى: «يَدُ اللَّهِ فَوْقَ ايْدِيِهِمْ». و خداست كه صدقات را مى ‏گيرد: «وَ يَأْخُذُ الصَّدَقاتِ». 💟 كسى كه به تو يك ميليون تومان داده، اگر بخواهى پنج تومان آن را به او بدهى، نمى‏ گويى بيا، اين مال تو! 💟 به همين خاطر كسانى كه با فقير مصافحه مى‏ كردند، دست خود را مى ‏بوسيدند كه با دست خدا پيوند خورده‏ اند. «وَ مَا تُقَدِّمُوا لانْفُسِكُمْ مِنْ خَيْرٍ تجِدُوهُ عِنْدَ اللَّهِ». 💟 تو آن ثروت‏ها، آن فناها را به بقاء تبديل كرده ‏اى، پس منّت هم مى ‏پذيرى كه مى ‏دهى، نه اينكه منّت بگذارى 💟 چون چيزى كه تمام مى ‏شد و از دست مى‏ رفت، تو با قرض دادن آن را به دست آورده‏ اى و نه تنها آن را به دست آورده‏ اى كه بيش‏تر هم شده و اجر بزرگ‏ترى به همراه دارد: «هُوَ خَيْرَاً وَ أَعْظَمَ أَجْرَاً». 💟 پستان‏هايى كه از آنها شير دوشيده مى‏ شود، شير زيادترى مى ‏آورند و گند هم نمى ‏گيرند، اما كسانى كه در خودشان مى‏ مانند و مى‏ پوسند و راكد مى‏ شوند، نه زياد شده ‏اند و نه پاك كه آلوده‏ اند و تمام شدنى. 📚 حرکت، ص 205 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
❇️ در روايت آمده: يكى از اصحاب حضرت سجّاد علیه السلام نقل مى ‏كند: شبى از شب‏ها ديدم كه حضرت بار سنگينى را بر روى دوششان حمل مى‏ كنند و مى‏ روند. ❇️ در مسيرى كه مى‏ رفتند، بار به زمين افتاد و ايشان نمى‏ خواستند كه كسى متوجه شود. من آمدم و كمك كردم. ❇️ ديدم مقدار نان و خرمايى است كه حضرت آماده كرده ‏اند تا تقسيم كنند. به ايشان گفتم اجازه بدهيد من بردارم. ❇️ حضرت اجازه ندادند و فرمودند:«هر كس بايد بارِ خودش را خودش بردارد». ❇️ شخص مى‏ گويد با حضرت تا اطراف شهر آمديم. ديدم ايشان نان و خرما را بدون سر و صدا بالاى سرِ عدّه ‏اى كه از اهل سنّت بودند و شيعه نبودند، گذاشتند. ❇️ به ايشان گفتم:«يابن رسول اللَّه، ايشان كه از شيعيان نيستند؟!» حضرت فرمودند:«اگر از شيعيان بودند كه نمك غذايمان را هم تقسيم مى ‏كرديم». 📚 روزهاى فاطمه، ص 40 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
💟 براى بعضى از دوستان كه براى ايتام كارگشايى مى‏ كرد، حكايتى نقل كردم از جوانمردى كه در كار ماشين بود و از تبار بنى‏ هندل، ولى لوطى بود و دريا دل. 💟 اين جوانمرد دوستى داشت كه در تصادفى رفت و خانواده ‏ى سنگينى باقى گذاشت با فقر و نياز و آبرودار. جوانمرد با خود فكر كرد كه چطور به اين عزيزان امكانى برساند كه ذليل نشوند و بر خاك نيفتند؟ 💟 به نتيجه ‏اى رسيد و تصميمى گرفت. پس از مدتى به سراغ آنها آمد و با سخنى براى آنها از سرّى پرده برداشت، كه پدر شما پول زيادى به من قرض داده بود و بر من منّت گذاشته بود كه هر وقت دستم باز شد بازگردانم. 💟 حال رفته است و از من هم سندى ندارد، من گرفتارم از شما خواهش مى‏ كنم كه آبرويم را نگهداريد و اين بدهى و دين سنگين را ماهيانه از من بگيريد، من هم جبران مى‏ كنم و بعدها از خجالت شما بيرون مى ‏آيم. 💟 آن خانواده هر ماه باعزّت و حتى خشونت بر سر جوانمرد بانگ مى‏ زدند كه معطل نكن و مردانگى را به نامردى پاسخ مده. 💟 و هنوز هم پس از سال‏هاى سال نمى‏ دانند كه جوانمرد هيچ بدهى نداشته و بخاطر راحتى يتيم‏ها و خانواده‏ ى بى ‏سرپرست اينگونه خود را وامدار نشان داده بود و در گرو گذاشته بود. 📚چهل حدیث، ص 134 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 اين سفسطه و اين منطق كه اگر خدا مى‏ خواست خودش به اين‏ها مى‏ داد:«أَنُطعِمُ مَن لَو يَشاءُ اللّهُ أطعَمَهُ»؛ آيا كسانى را خوراك بدهيم كه اگر خدا مى‏ خواست به آن‏ها مى‏ خورانيد؟ 🔷 اگر خدا مى ‏خواست كه شكم‏ها را سير كند، خودش بهتر مى ‏توانست و اين سفسطه درست بود، اگر هدف در انفاق همين بخور و بخوران، بنوش و بنوشان بود، اين حرف جوابى نداشت. 🔷 اما، نه هدف اين است كه شكمى سير شود و نه خدا اين را مى‏ خواهد. او مى‏ خواهد دو دسته، خودشان را بارور كنند، يكى با دادن و ديگرى با روى نينداختن. يكى با شكر و ديگرى با صبر. 📚 فقر و انفاق، ص 82 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
♦️ مايى كه آگاهى يك عمر را داريم هنگامى كه حركت يك لحظه را نداشته باشيم، در نتيجه با نعمت‏ها بازى كرده ‏ايم، در حالى كه بايد با نعمت‏ها كار مى‏ كرديم. ♦️ و نكته اين است كه بازیگرى با نعمت‏ها نه تنها باعث محروميت توست كه ديگران را هم زده مى ‏كند. ♦️ كسانى كه با دارو بازى مى‏ كنند نه تنها خود شفا نمى‏ گيرند، كه اين داروها را از ديگران هم جدا مى‏ سازند. ♦️ بازى با كلمه‏ ها و حرف‏هاى خوب همين تكاثر و بازيگرى است كه ديگران را زده و محروم مى ‏كند و تو را مسؤول، كه:«لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعيمِ». 📚 تطهیر با جاری قرآن، ج 3، ص 223 🆔👉 @cheshmeyejarie
هدایت شده از چشمه جاری
🔷 اگر انسان با شناخت و بينشى كه يافته است، زندگى كند؛ يعنى با آنچه فهميده، حركت و تمرين كند، مى‏ تواند بارهاى سنگين را بردارد. 🔷 ما آگاهى يك عمر را پيدا مى‏ كنيم، ولى حركت يك روز را هم نداريم. اينجاست كه اين آگاهى، خود بار و وبال ماست، غل و زنجير ماست: «وَ جَعَلْنَا الاغْلالَ فِى أعْنَاقِ الَّذِينَ كَفَرُوا»؛با اين چشم‏ پوشى از آگاهى، زنجيرها بر گردن انسان انداخته‏ مى‏ شود. 🔷 آدمى، از لحظه ‏اى كه به «آگاهى» مى ‏رسد، بايد با آن كار كند، «تمرين» كند. 🔷 منى كه امروز فهميدم بايد اين لقمه را بدهم، اگر ندهم، فردا كه بايد از سر سفره‏ ام بگذرم، نمى ‏توانم. بعد نوبت اين مى‏ رسد كه خانه ‏ام را بدهم، نمى ‏توانم. جانم را بدهم، نمى‏ توانم. 🔷 و چون قبول دارم و مى‏ خواهم آن را انجام دهم، ولى نمى‏ توانم، رنج مى ‏برم و زير فشار وجدان، خرد مى ‏شوم. شوخى نيست! 🔷 كسى مى‏ تواند از يك لقمه بگذرد كه تمرين داشته باشد. اينجاست كه رفته رفته، توانايى گذشت از لقمه‏ اى ديگر را هم پيدا مى‏ كند و مى‏ تواند سفره ‏اش را بدهد، مى‏ تواند از سر هستى ‏اش بگذرد. مى‏ تواند در متن معركه‏ ها پا بر جا و استوار باشد. 🔷 و كسى هم كه فهميد، ولى اقدامى نكرد، اين چشم ‏پوشى و كفر، در او فسادى به وجود مى ‏آورد و او را آماده مى‏ سازد تا رفته رفته، حتى از لقمه دوست هم نگذرد و به او هجوم آورد و از او بگيرد. 🔷 كه داستان آدمى، داستان لحظه است. داستان تصميم اوست. داستان انتخاب اوست. وقتى يك آگاهى برايت مى ‏آيد، اگر اعتنا نكنى، سياهى مى‏ آيد و رفته رفته افت مى‏ كنى تا حدى كه مى‏ توانى سر ميز مشروب هم بنشينى.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴🎥 رجزخوانی شهید محسن خزایی در سوریه 🔹۲۲ آبان ماه سالروز شهادت شهید مدافع حرم محسن خزایی. 💠 @Sepahiy.. اخبار سپاه پاسداران
🌼بسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ🌼 ✍️امام علی عليه السلام: نيكى كن، تا به تو نيكى شود...، رحم كن، تا به تو رحم شود.
🏴انا لله و انا الیه راجعون🏴 ▪️روح ملکوتی حجت الاسلام جواد اژه ئی به ملکوت اعلی پیوست. ✍🏻پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب درپی درگذشت حجت‌الاسلام جواد اژه‌ئی؛ بسمه تعالی با اندوه و تأسف فراوان خبر درگذشت عالم مجاهد جناب حجةالاسلام آقای دکتر جواد اژه‌ئی را دریافت کردم؛ شخصیت برجسته و ممتازی که سالهای متمادی مجاهدتهای بزرگ و مبارک را بااخلاص و بدون اندک تظاهری عهده‌دار شد و یادگارهای فراموش‌نشدنی برای کشور و انقلاب برجای گذاشت. تشکیل انجمن‌های اسلامی دانشجویان در اروپا، تشکیل مدارس استعدادهای درخشان کشور، مدیریت پدرانه بر مجموعه‌های نخبگانی جوان، و سازنده در دوران طلائی مدال‌آوری‌های علمی بین‌المللی از جمله‌ی این یادگارهای بی‌همانند است. این که خود برادر شهیدی عزیز و داماد شهید عالیقدر آیت‌الله بهشتی بود بنای نخبگی و نخبه‌پروری را بر شالوده‌های محکم ایمان وانقلاب استوار ساخت و سپیدروی و سرافراز به ملاقات خداوند رحیم شتافت. اینجانب با تأسف عمیق به همسر گرامی و صبور و فرزندان عزیز و دیگر منسوبان و بازماندگان ایشان و نیز عموم جامعه‌ی نخبگانی کشور تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای آن مرحوم مسألت مینمایم. سیّدعلی خامنه‌ای ۹۹/۸/۲۴ 💐قرائت فاتحه..... 📡 @serfan_jahate_ettela_t
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت‌الله بهجت قدس‌سره بچه‌ها را که می‌دید، گل از گلش می‌شکفت. یک‌جوری با آن‌ها ارتباط برقرار می‌کرد. به بچه‌های ۸-۷ ساله به‌اندازۀ مردهای بزرگ احترام می‌گذاشت؛ «شما» خطاب‌شان می‌کرد. به بچه‌ای که کنار پدرش نشسته بود و با کنجکاوی و بازی‌گوشی داشت نگاهش می‌کرد، به شوخی می‌گفت: «شما پدر ایشونید یا ایشون بابای شمان؟!» 📚 به شیوه باران، ص٢٣ 💡 تبلیغ نیوز |پایگاه خبری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم 🌐 Tablighnews.Dte.ir 🆔 @tablighnews
نظام فکری جوان در میدان مبارزه ساخته می شود.MP3
7.19M
📌آیت الله سید محمدمهدی میرباقری: در میدان درگیری دنبال تربیت و سازندگی باشید. یک نظام فکری به جوان بدهید که میدان درگیری و مبارزه را بفهمد، دغدغه هایی برایش ایجاد کنید که وارد میدان درگیری و مبارزه بشود و در این میدان درگیری دنبال سازندگی باشید؛ نه اینکه منتظر باشند یک چیزی ساخته بشود، بعد در یک فضای ساخته... شما در دوران مبارزه، چطوری جوان ها را سامان می دادید؟ آن ها را وارد میدان مبارزه می کردید و شیوۀ مبارزه را یادشان می دادید؛ بعد می گفتید در این مبارزه، آرام آرام ساخته می شود یک جامعۀ دیگری. الآن هم ما در میدان درگیری و جنگ هستیم و برای عبور از وضعیت نیاز به یک تلاش مضاعفی داریم که این تلاش هم حتماً همراه با درگیری است؛ یعنی شما الآن هر نظام فکری مستحکمی هم بدهید، فردا یک مدل جدید غربی می آید و برای شما چالش درست می کند... (حتماً این صوت مهم را گوش کنید و آن را به دیگران هم توصیه کنید). 💠
هدایت شده از کتابخانه تخصصی تربیت اسلامی
4_5890824469991130906.pdf
657.3K
📚📚📚📚📚📚📚 : آموزش والدین و توانمندی سازی خانواده در و PMT نوجوان راهنمای مدرسین نوشته: دکتر چاپ سازمان بهزیستی کشور سال ۱۳۹۶ 🌷👌🌱📚
هدایت شده از گرافکر
🔸 طرح مطالعاتی 🔸 ⭐️ عشق به او، برداشتن بارهای اوست. چون عاشق، امرِ معشوق را عهده‌دار می‌شود. می‌گفت: اگر به من بگویند امام زمان (ع) در دو خیابان آن طرف‌تر ایستاده است و در همان حال جوانی از من پرسش داشته باشد، من نزد امام نمی‌روم. چراکه آن وقت امام مرا توبیخ می‌کنند: چرا سرِ پُست خودت نایستاده‌ای؟! ✍ 📚 مشهور آسمان، ص ۱۱۷ 🌿 @GeraFekr l 🌐 GeraFekr.ir
🔰 اهتمام به امور مسلمین 📲 آیدی کانال های ما در تلگرام، ایتا، سروش، بله: ▶️ @einsad 🔻خرید اینترنتی کتابهای استاد صفایی حائری : 🛒 www.zekraa.ir 🔲 پاسخ به سوالات کاربران : 🗨 @ad_einsad
🔰عشق به خلق ◼️ كسى كه عاشق حق شد، عاشق خلق مى‌شود، كه: عاشقم بر همه عالم كه همه عالم از اوست. ◻️ و اين عشق مى‌شود زيربناى مبارزه و امر به معروف و نهى از منكر. ◼️ كسى كه عاشق شد، خواستار بهروزى و بهزيستى و رشد و حركت و كمال معشوق است و در اين ديد حتى يك پر سبزى و يك لقمه نان و يك ورق كاغذ هم هدر نمى‌شود و ضايع نمى‌گردد، ◻️ كه بايد هر چيز به رشد خود و كمال خود برسد و اين خوددارى از اسراف بر اساس اين اعتقاد استوار مى‌شود نه فقط بر اساس يك بخل و يا يك ديد اقتصادى. ◼️ و كسى كه يك پر سبزى را هدر نمى‌كند و اسراف نمى‌كند، چگونه مى‌تواند شاهد از دست رفتن استعدادهاى خلق باشد. ◻️ چگونه مى‌تواند خودش باتلاق خلق بشود و آنها را مطيع و مريد و برده خود بسازد و چگونه مى‌تواند كه شاهد اسارت و بردگى و در باتلاق رفتن خلق باشد و آرام بگيرد. ◼️ كسى كه عشق به حق دارد عاشق خلق مى‌شود و آنها را از بت‌ها و طاغوت‌ها و شيطان‌ها نجات مى‌دهد، هر چند به درگيرى و مبارزه با آنها بينجامد، كه براى مبارزه آماده است؛ چه در شكل روشنگرى‌اش و چه در شكل فريادگرى‌اش و چه در شكل پنهان كارى‌اش و چه در شكل آشكار و مشخص‌اش. ◻️مؤمن نمى‌تواند بى‌تفاوت و يا سازش‌گر بماند. سازش‌گرى و بى‌تفاوتى با ايمان و بالاتر، با توحيد نمى‌سازد. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب رشد ص ۵۵ ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
🔰 عوامل رشد 🔶🔸 آنها كه در راه‌اند و همكارند، يكديگر را سفارش مى‌كنند بر حقى كه به دست آورده‌اند و بر صبرى كه بايد به دست بياورند، 🔸 اين نقش يك نقش سفارشى و اضافى بر نقش ثابت ايمان و عشق است. آيه از نقش ايمان در سازندگى به طور كلى صحبت كرد، كجا؟ در كلمه «وَ عَمِلُوا الصَّالِحات» 🔸و اين است كه به يك مسأله عالى‌تر اشاره مى‌كند و آن نقش سفارش و تواصى و گفت‌وگوى همراهان و همكاران است. 🔸 بر حساب طبيعى بايد بگوييم: آنها كه به حق مى‌رسانند و آنها كه شكيبايى مى‌آفرينند، نه آنها كه بر حق و صبر سفارش مى‌كنند، 🔸اما بر اساس يك ديد دقيق‌تر كه سازندگى و شكيبايى را از آثار ايمان مى‌بيند، اين گونه تعبير نمى‌كند، بلكه تعبير عوض مى‌شود؛ «وَ تَواصَوا بِالحَقِّ»، به حق يكديگر را سفارش مى‌كنند، «وَ تَواصَوا بِالصَّبر» و به صبر يكديگر را مى‌خوانند. اين تواصى يك عامل ديگرى است كه ته مانده استعدادها را به جريان مى‌اندازد. 🔸 آنچه از خسارت كلى انسان جلوگيرى مى‌كند و آنچه كه تمام رشد را به دست مى‌دهد دو عامل است؛ 🔸 يكى ايمان كه زيربناى كار و همكار و استقامت در كار است و آفريدگار اين هر سه 🔸 و ديگرى مؤمن است كه با تذكرها و تواصى‌ها، غفلت‌ها را مى‌سوزاند و استعدادها را به جريان مى‌اندازد و اين تذكر و سفارش، تنها پس از اين زمينه ايمان و عشق مفيد است، كه: «فَذَكِّر فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين ». 🔸 جرقه‌ها هنگامى مفيد هستند كه سوخت‌ها متراكم و فشرده باشند. 🔸 هنگامى كه چند قطره بنزين متراكم بشود و در جاى خود بنشيند، با يك جرقه بارهاى سنگين را به حركت مى‌اندازد و به مقصد مى‌رساند، 🔸اما يك درياى بنزين رها و آزاد بر فرض بسوزد، كارى از پيش نمى‌برد و يك دنيا جرقه بر فرض بزند، حركتى نمى‌آورد. 🔸 تذكرها و سفارش‌ها و جرقه‌ها براى مؤمن‌ها و فشرده شده‌ها و به راه رسيده‌ها مفيد است و آنها را پيش مى‌برد؛ «فَذَكِّرْ فَاِنَّ الذِّكْرى تَنْفَعُ الْمُؤمِنين». 🔸 يادآورى براى اينها سود مى‌دهد و ته مانده استعدادها را به جريان مى‌اندازد. 📝 استاد علی صفایی حائری 📚 کتاب رشد ، ص 54 ▶️ @einsad 🛒 www.zekraa.ir ▶️https://instagram.com/ali.safaeihaeri
✅ضرورت برنامه ریزی 🔶استاد : به‌خاطر شتاب زياد و يا علاقه به كارى، نمى‌توان از برنامه‌ريزى چشم پوشيد و نمى‌توان از نيازها و موانع كار، صورت نگرفت. آن‌جا كه بدون تقدير و ارزيابى قدم بر مى‌دارى، ناچار با كمبودها و كسرى‌ها و با نيازها و مقدّمات كار و يا با موانع و مشكلات،برخورد مى‌نمايى و با اين هدايت و با اين برخوردها، كه ضعف برنامه‌ريزى و تقدير تو را مشخص مى‌كنند، نمى‌توان لجاجت كرد و به كار سابق ادامه داد؛ كه كار پيشرفتى نخواهد داشت و يا با سلامت و درستى به سامان نخواهد رسيد و به ماست مالى و خراب‌كارى خواهد انجاميد. كسى كه شتاب دارد و يا علاقه به نتيجه دارد،به همين دليل،بايد همه‌ى نيازها و همه‌ى موانع و مشكلات را بررسى نمايد؛ چون كارى كه در جاى خود به سادگى و در زمان كم انجام مى‌شود، در ميان راه و در كوير مرگ،با سختى و با مشقّت و چه بسا با مرگ و گرفتارى هم سامان نيابد. آن مقدار وقتى را كه براى سامان دادن و يا تأمين نيازها و مقدّمات مى‌گذارى، مى‌توانى آن را از ساعت كار حساب كنى. بسيار كسانى كه از راه تبليغ و يا از كار تربيت و يا از مبارزه و جهاد و يا خدمت و فداكارى چشم پوشيدند و به‌خاطر شماتت‌ها و يا وسوسه‌ها به ذلّت نشستند و مسكين و زمين‌گير شدند؛ كسانى هستند كه زمينه‌ها و ريشه‌هاى كار خود را فراهم نكردند و به‌خاطر شتاب و يا چشم‌پوشى و يا چشم و هم‌چشمى،بدون برنامه و تقدير حركت كردند و در برخورد با واقعيت‌ها و سختى‌ها و يا در برابر وسوسه‌ها و آرزوها،به آزادى،به «فكّ‌ رقبة» و به آموزش و تعليم و اطعام روى نياوردند و ناچار در گردنه‌هاى سنگين ماندند و از رفتن و از شتاب و اقتحام در رفتن محروم ماندند 📚 ص۱۸۴ 🌿 @einsad
💎امیرالمؤمنین علیه‌السلام فرمودند: إِنِ استَنَمتَ إِلَى وَدُودِكَ فَأَحرِز لَهُ مِن أَمرِكَ وَ استَبقِ لَهُ مِن سِرِّكَ مَا لَعَلَّكَ أَن تَندِمَ عَلَيهِ وَقتاً مَا . اگر یکی از دوستانت مایه آرامش توست و در کنار او آرام می‌گیرى، همه اسرار خود را برای او نگو، و بعضی از اسرار را پیش خود نگه دار چه بسا روزی پیش آید که پشیمان شوى. 📖تصنیف غررالحکم ۹۷۴۶