eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.6هزار دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
1.9هزار ویدیو
40 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 رهبر انقلاب، هم‌اکنون در حرم مطهر امام خمینی: 🖤  بعد از فقدان رئیس جمهور عزیز همه جریان‌ها از خدمات او حرف میزنند؛ دلم برای رئیسی سوخت، در زمان حیات او یک کلمه حاضر نبودند از این حرفها بزنند 🗓 ۱۴ خرداد ۱۴۰۳؛ سی‌وپنجمین سالگرد ارتحال امام خمینی
غباری قلب‌های یک‌یک ما را مکدر کرد حیاتی پوچ و بی‌معنا، برای ما مصور کرد به دشت باور انسان، شرار نحله‌ها روئید نهال خشک مغزی را، در انسان‌ها تناور کرد سکوت شهر بشکست و طنینی پر توان آمد خدا بهر نجات حق، خمینی را مقدر کرد سلوکش، منطق و فکرش، تعالی‌بخش انسان بود بساط ظلم را برچید و عالم را منور کرد از استکبار بیزار و به مستضعف می‌اندیشید درخت مکر و استبداد را یکباره بی‌بر کرد
روح خدا بودی میان جسم مردم این قوم می شد بی تو در بیغوله‌ها گم در پیچ و تاب قرنها بی‌حوصله ماند تاریخ مان در انتظار مردی از قم
از آفتابِ تو صدها ستاره می‌جوشد چه انقلابِ عظیمی دوباره می‌جوشد همینکه با غمِ اسلام هم نوا شده‌ایم بلادِ کفر و مسلمان هماره می‌جوشد تو ماه هستی و هفت آسمان دعاگویت هزار مرثیه خون از مناره می‌جوشد چقدر لاله‌ی دلخون ز خاک رویید و طنین نور تو در قلبِ پاره می‌جوشد ز داغ دوری تو چشم کوچه بارانی است که اشکِ منتظران چون شراره می‌جوشد مرا به دولت ِجمهوری خودت برسان که عطرِ یاد خدا آشکاره می‌جوشد!
بوی هجران خمینی باز استشمام شد موسم پرواز سرخ خادم اسلام شد نیمه‌ی خرداد آمد، وقت، وقتِ رفتن است روز موعود فرج ، آری به او الهام شد بر تنِ پیر جماران چیست آن رخت سفید آه، پوشیده کفن یا موسم احرام شد؟ نغمه‌ی اِنّا الیه راجعون، آمد به گوش سوی جنّت گوییا روح خدا اعزام شد روی دست پاک دَه میلیون گُلِ خونین‌جگر؛ لاله رویی در گلستان وطن اکرام شد آن خلیل بت شکن، تنها میان بتکده عمر پاکش صرف در نابودی اصنام شد اضطراب قلب ایران از جنایت های شاه با نفس های شفا بخشش دگر آرام شد آن دلاور‌مَرد، در دوران خونین دفاع با درایت مانع از پیروزی صدام شد با قدوم سیّدی از نسل پاک مرتضی بر سر خوان ولایت ، امّتش اطعام شد او که خود در کودکی طعم یتیمی را چشید با نگاه مهربانش حامی ایتام شد بال مِهرش را چو زیر پای محرومان گشود نام نیکش جاودان در دفتر ایّام شد بی گمان آن‌روز هر قلب سلیمی جان سپرد تا حدیث رحلتش از رادیو اعلام شد... ۱۴۰۳/۳/۱۴
مثل خمینی چقدر مثل خمینی‌ست اقتدار شما شکوه قله‌ی عزم پر افتخار شما پس از بهار خمینی، خزان چه زود گذشت چه زود باغ معطر شد از بهار شما چه خوب هیچ به اهریمنان مجال نداد برای صاحب میدان شدن، وقار شما پدر نبود ولی غصه‌ی یتیمی را ندید دیده‌ی غمگین‌مان کنار شما امیدوار به این مکتبیم همواره امید ماست نگاه امیدوار شما درود باد به روح بزرگ روح الله سلام ملت آزاده‌اش نثار شما "اللهم‌احفظ‌سیدناوحبیب‌قلوبنا"
رویَد از برگ درختان در دلم غم بیشتر دارم از ریگ بیابان خار ماتم بیشتر هرچه افزونتر تکاپو میکنم در راه عشق میشود اسباب ناکامی فراهم بیشتر چون که در بازی عشقت حکم،حکم دل نبود آس دل رو کردم و آورده ام کم بیشتر تا امیدی هست بر مرهم نهادن های عشق میشوم بر زخم خوردنها مصمم بیشتر تا شدم پیغمبر سحر حلال چشمهات در سخن آورده ام آیات محکم بیشتر
مرد طوفان‌های رعدآسا، خمینی کبیر صخره‌ی تنهای پا بر جا، خمینی کبیر ازدحام موج‌ها تفسیر اقیانوس بود ناخدای کشتی معنا، خمینی کبیر در تهاجم‌های خونین سیاهی‌های شب خالق منشور یک رویا، خمینی کبیر بین آتشبار دولت‌های استعمارگر ذوالفقار بارش فتوا، خمینی کبیر رودها با نام او دریا شد و او باز داد جرات طغیان به این دریا، خمینی کبیر کوچه کوچه قلب‌ها را زنده کرد بود او فرزندی از زهرا، خمینی کبیر در دل دنیای استبدادها شد باعثِ انقلابی پاک و بی همتا، خمینی کبیر
خورشیدِ قیامِ تو گرفته همه جا را بخشنده پیامت به جهان نور خدا را
هدایت شده از اشعار "عاصی"
السلام علیک یا روح الله ختم فاتحه مجازی برای امام خمینی https://iPorse.ir/6231590 لطفا نشر بدید 🍃🌹🍃❤️
ای آن که تمنّای دلِ اهل ولایی سر تا به قدم جلوه‌ای از نور خدایی از فتنه‌گران نیست مرا دلهره تا تو؛ بر مسند فرماندهی کل قوایی (۱۴خرداد سالروز انتخاب امام خامنه‌ای به عنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از رهبر فرزانه یکی جمله شنیدم کآتش به وجودم زد و بدجور دلم سوخت یادآور بی مهری برخی شد و فرمود: با پر زدن خادم جمهور دلم سوخت مهدی شریفی @ashaarsharifi
ای مظهر ایثار و شکوه خدمات از دولت تو رسید بر ما برکات مظلوم‌ترین رئیس جمهور تویی مولای تو فرمود دلش سوخت برات... ✍️ ۱۴۰۳/۳/۱۴
هدایت شده از جزیرهٔ تنهایی
چه کنم تا به سر کوی توام راه دهند؟
جوابش کرده دکتر، زیر قبه تحت درمان است مسیر دفتر کارش، شلوغ و راه‌بندان است پناه بی‌پناهان است و درمانش مسیحانه است نگار مردمان طوس، سلطان خراسان است
🍃سلام بر روح الله🍃 سلام پیر جماران سلام حضرت نور سلام برکت ایران سلام مرد غیور نگاه کن به وطن همچنان از آن بالا برای ملت ایران دعا بخوان آنجا در این مسیر به ما جرات قدم دادی اگر چه پُرخس‌وخوار است راه آزادی یقین به آه ضعیفان سقوط خواهد کرد بنای ظلم و ستم‌های عده‌‌ای نامرد اگر چه صورت دنیا دمی نخندیده اگر چه ریشه نامردها نخشکیده ولی بدان که جوانان حواسشان جمع است هنوز سایهٔ امثال حاج قاسم هست به خون و مکتب سـردار قلب‌ها سوگند به غیرتش که جهان را به عشق زد پیوند که راه و مسلک تو تا ابد نمی‌میرد که از تبار ستم انتقـام می‌گیرد @andisheysabz
به روی فرش صحنش تا نشستم خوب فهمیدم سلیمان نیز از صحن علی برده است قالی را
گر بر سر کوی تو نباشم چه کنم؟ گر والهِ روی تو نباشم چه کنم؟ ای جان جهان به تار موی تو اسیر گر بستهٔ موی تو نباشم چه کنم؟
یاران! دل دردمند ما را نگرید طوفان کُشندهٔ بلا را نگرید از ما دل بی‌قرار و پر شور و نوا فارغ دل یار بی‌وفا را نگرید
ای دوست! هرآنچه هست نور رخ توست فریادرس دل، نظر فرّخ توست طی شد شب هجر و مطلع فجر نشد یارا! دل مُرده تشنهٔ پاسخ توست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یکی از خاطره‌ انگیزترین نوحه هایی که به مناسبت رحلت امام خمینی (ره) توسط گروه سرود بچه های آباده اجرا شد
عالمی محوِ نظر در خمِ ابروی تو شد عشق آمیخته با سلسله‌ی موی تو شد دست پا‌بست ِتماشای غم عشق شد و سینه آتشکده‌ی جلوه‌ای از روی تو شد سالها با تپش پنجره‌ها سرکردم تا دل آتشکده‌ی مکتب دلجوی تو شد باغبان بودی و با حضرت گل پیوستی مدتی هست دلم در هوس بوی تو شد غمِ یار و غمِ دیدار و غمِ درماندن کلماتی است که درمانده‌ی گیسوی تو شد باز از خاطره‌هامان سبدی گل چیدم ای دلارام،دل آیینه‌ی مینوی تو شد غزل دلدلدگی ۱۳۷۸/۳/۱۴
🍃 ای که در دلبری از ما یَد طولی داری آنچه خوبان همه دارند تو یکجا داری...❤️ سالروز آغاز زعامت ولی امر مسلمین، جان جانان جهان بر همگان مبارک🌼 ‌‌‌✨خِیـٰـالِ وَصـْـلْ @KhyaleVasl
صبحدم سرزدی از مشرق و بیدار شدیم آفتاب، آمدی از شبپره بیزار  شدیم در طلسم همه‌ی شـرک و تبـاهی بودیم باطل السّحر زدی، حرّ و سبک بار شدیم برده ی آدمکِ  ثَعلب و شیطان بودیم یک به یک عاشق و آزاده و سردار شدیم چون اسیر قفس مهره ی دشمن بودیم روح ِ اَلله، دمیدی بـه دل از  یار شدیم با غروب تو نشد نور تو خاموش هنوز جلوه ات هسـت کمی لایق دیدار شدیم ایستادیم مقاوم  بـه امید فرجش گر چه بسیار دل آزرده از اغیار شدیم