مدتی هست به دلسوزی خود مشغولم
که دلم بند نفسهای کسی هست که نیست...
#فریدون_مشیری
نظر آوردم و بردم
که وجودی به تو ماند
همه اسمند و تو جسمی
همه جسمند و تو جانی
#سعدی
به من گفته است یک مدت از او کمتر خبر گیرم
همین یعنی جدایی... منتها آهسته آهسته!
#محمد_عزیزی
گفتم اقرار به عشق تو نمی کردم کاش
گفت اقرار چو کردی، دگر انکار مکن
#محتشم_كاشانی
هدایت شده از خِیــٰـالِ وَصـْــلْ✨
جمعی به عشق رفتند
یک عده را هوس برد
ما بنجلِ عدم را
آخر خیال برداشت...
✍#محمد_سهرابی (معنی زنجانی)
شعری بخوان به لهجه ی باران برای من
با گویش قشنگ خراسان برای من
حرفی بزن دوباره دلم تنگ گفت گوست
ای بهتر از شکوه بهاران برای من
چون قایقی که گم شده در اضطراب باد
چیزی نمانده تا خط پایان برای من
هرگز کسی شبیه تو پیدا نمی شود
آری میان این همه انسان برای من
آغوش گرم توست شروع دوباره ای
پایان روز های زمستان برای من
شعری بخوان که حال دلم را عوض کنی
آسوده تر شود غم زندان برای من
#محمد_درّودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من تو را لمس نمیکنم،
من تو را زیارت میکنم؛
" تو " بویِ بهشت
با خود داری...🌱
#محمود_دولت_آبادی
💚
با غصّهی دوری ات دلم درگیر است
بی روی تو از تمام دنیا سیر است
هردم که بدون بودنت میگذرد
مانند غروب جمعهها دلگیر است
#محسن_درویش
مرا به صورت شاهد نظر حلال بود
که هرچه مینگرم شاهدست در نظرم
دو چشم در سر هرکس نهادهاند ولی
تو نقش بینی و من نقشبند مینگرم
#سعدی 💚
گفتا که دلت کجاست؟ گفتم: بَرِ او
پرسید که او کجاست؟ گفتم: در دل..!
#ابوسعید_ابوالخیر
من به اندازهیِ یک ابر
دلم میگیرد...
باید امشب بروم
باید امشب چمدانی را که
به اندازهیِ پیراهنِ تنهاییِ من
جا دارد
بردارم، و به سمتی بروم...
#سهراب_سپهری