صفوف "مژه" کشیدی به شرق و غرب نگاهت
برای کشتن یک دل کشیدهای چه سپاهی
#مقداد_اصفهانی
@abadiyesher
🚩 قمارباز
پرچم فتح و نصرتیم بیا
سند استقامتیم بیا
عاشق دیپلماسی و میدان
اهل دین و سیاستیم بیا
آن زمانی که شاه ْنوکر بود
رفت، ما شاه عزّتیم بیا!
با تو از بیست و هشتم مرداد
تا کنون در عداوتیم بیا
نه ببخشید! از ازل با تو
تا ابد در خصومتیم بیا
قلدرِ یاغیِ جنایتکار!
بیقرار عدالتیم بیا
جمعهی نصر را که یادت هست
در نماز جماعتیم بیا،
در فلان روز، در فلان ساعت
در فلان موقعیّتیم بیا!
چفیه بر گردن و عصا در دست
روی این مبل، راحتیم بیا!
ای درخت خبیث! کاری کن
ما برای تو آفتیم، بیا
ای حریف قمارباز! بجُنب
کهنهکار شجاعتیم بیا
مرحبا ملت امام حسین
ما از این دستْ ملّتیم... بیا
#مهدی_جهاندار
#آمریکا
#ترامپ
@abadiyesher
هنوز میشود این رشته را گره زد و برگشت
شبیه زلفت اگر دور برنداشته باشی
#علیرضا_نورعلیپور
@abadiyesher
..جمعه برای غربت من روز دیگری است
با من عجیب دغدغۀ گریهآوری است
جمعه به مهربانی تو فکر میکنم
به عهد باستانی تو فکر میکنم...
بیصبرم آنچنان که به آخر نمیرسم
حس میکنم به جمعۀ دیگر نمیرسم...
::
گفتند: دزد آمده باز از هزارهها
خالی شده است کاسۀ چشم ستارهها
گفتند: آب چشمۀ خورشید کم شده است
پاییز حکم داده و گل مُتَّهم شده است
شب، شکل دو مثلّث درهم رسیده است
اضلاع ناگزیر جهنّم رسیده است...
آواز بادهای حرامی رسیده است
پاییز، با دو کفش نظامی رسیده است
در روزنامهها خبر مرگ برگهاست
صحبت ز شکل غیر طبیعی مرگهاست
شب در تمام زاویهها پخش میشود
هی صحبت معاویهها پخش میشود...
آنان کتاب حق را تحریف میکنند
هر شعر تازهای را توقیف میکنند
یک شعر مثل اسلحهای آسمانی است
بیاعتنا به «نظم نوین جهانی» است...
شعری که مثل آدم، فریاد میزند
شعری که زخمهای تو را داد میزند...
شعری که مردگان را بیدار میکند
تاریخ آدمی را تکرار میکند
شعری که میتواند توفان بیاورد
نامه ز سرزمین شهیدان بیاورد...
آنجا که ظلم را همه واگویه میکنند
وقتی زنان افغانی مویه میکنند...
وقتی هراس مرگ به هر ثانیه بهجاست
داغ زنان کُرد «سُلیمانیه» بهجاست
آنجا که هست شهر درختان واژگون
آنجا که پر شده دل «سارایِوو» ز خون
آنجا که کودکانش محکوم مردنند
با چشمهای آبی، لبخند میزنند
بمب است بمب! بارش بمب است از آسمان
این هدیهها برای شماهاست، کودکان!...
آنجا که کودکان فلسطین نه کودکاند
حتّی تمام دخترکان بیعروسکاند
آنجا که گاز اشکآور، حرف تازه نیست
حتّی برای رد شدن از شب، اجازه نیست
هر کوچه پر شدهست ز فرمان ایستها
هر لحظه میرسد صفی از صهیونیستها
::
در سرزمین شعله، به رسوایی آمدید
همراه تانکهای مقوّایی آمدید
سربازهایتان همه مرد مجازیاند
توپ و تفنگتان همه اسباببازیاند
ما حمله میبریم به امنیت شما
باطل شده است برگۀ رسمیت شما...
ما شکل مرگتان را ترسیم میکنیم
ما ساعت جهان را تنظیم میکنیم
در خاک ما به جز علف هرزه نیستند
آیا در انتظار زمینلرزه نیستند؟...
ما از کتاب کهنۀ تاریخ، پر زدیم
و روی نامهای شما ضربدر زدیم
ما بر دروغهای زمان خط کشیدهایم
بر پیشفرضهای جهان خط کشیدهایم
بیهوده صلحنامه، ارسال کردهاند
آنان که خاک ما را اشغال کردهاند
ما هیچ صلحنامهای امضا نمیکنیم
ما اعتنا به نقشۀ دنیا نمیکنیم
ما نقشۀ جهان را ترسیم میکنیم
ما ساعت جهان را تنظیم میکنیم
::
یک برگ از کتاب خدا میخورد ورق
هر بار اسامی شهدا میخورد ورق
اسم شهید، مثل کلید است در جهان
تنها کلید، اسم شهید است در جهان...
خون شهید میجوشد، گرم و آتشین
آنجا که دستهایش، روییده از زمین...
این دستها چهقدر به ما پند میدهند
ما را به آسمانها پیوند میدهند
یک دست توی مشت فشرده است سنگ را
یعنی که من نیاز ندارم، تفنگ را...
امروز هر درخت، چریکی است خشمناک
که گرچه تیر خورده، نیفتاده روی خاک...
دنیا به فکر کشتن ابنزیادهاست
هر ابر، چفیهای است که بر دوش بادهاست...
آن سوی تپّه، پشت همین سیم خاردار
مانده در انتظار درختان خود، بهار...
::
موعود من! به رغم تمام مورّخان
تاریخ باستانی این قوم را بخوان
در مصحف بهاری تو، گل مقدّس است
چون مرکز بهار تو بیتالمقدّس است
امروز، شورش کلمات از صدای توست
در روزنامههای جهان، ردّ پای توست...
تقویم پارهپارۀ دنیا، ورقورق
نزدیک میشود به قیام بزرگ حق
او را هزار نام بخوانند اگر، یکی است
با صد گزارش متفاوت، خبر یکی است
آغاز شد نماز جهان با طلوع دین
دنیا رسیده است به «ایّاک نستعین»...
باید به ذات حق متمسّک شویم باز
گرم دعای «کن لولیّک» شویم باز...
با هر غزل نگاه سوی عرش میکنم
موعود! خاک راه تو را فرش میکنم
#محمدسعید_میرزایی
@abadiyesher
هدایت شده از کانال اشعار ناهید خلفیان
به لحن دل و التماسی بخوانم
میان شب بیحواسی بخوانم
تو را باید از بوی آیات قرآن
درون غزل، اقتباسی بخوانم
تو را با لباس غمم نه، تو را با
همین روسریهای یاسی بخوانم
تو را مثل آن پاکی کودکیها
نه مثل زمانی که عاصی... بخوانم
رمانهای عشقی تمام است باید
کمی اعتقادی_سیاسی بخوانم
شبی با نگاهی که لیلاترین است
کمی درس مجنونشناسی بخوانم
دو واحد تبِ اختیاری بگیرم
دو ترم انتظار اساسی بخوانم
غزلهای صبح خرامیدنت را
حماسی بگویم حماسی بخوانم
#امام_زمان
#ناهید_خلفیان
@andisheysabz
ای کاش خدا خودش سببساز شود
تا فصل بهار با تو آغاز شود
بی روی تو کوهِ غصه گردیده دلم
ای عشق! بیا تا گره ها باز شود
#مجتبی_باقی
@abadiyesher
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این حرم جای ناامیدان نیست
جز تو غمخوار ما ضعیفان کیست؟
یا رضا، در مقابل حرمت
جز ادب کار ما گدایان چیست؟
#یا_غریب_الغربا
#یا_امام_رضا
#معصومه_مشهدیزاده
@abadiyesher
آبادی شعر 🇵🇸
بیمِهـری تـو کـار مـرا ساخته است یک عمر مرا بهزحمت انداخته است رفتی و نشـد حـال دلـم هیچ ردیف بع
شور و غزل و شعر جدید آوردی
باران و گل و یاس سپید آوردی
روزی که قدم گذاشتی در قلبم
همراه خودت عشق و امید آوردی
#جواد_محمدی_دهنوی
آبادی شعر 🇵🇸
شور و غزل و شعر جدید آوردی باران و گل و یاس سپید آوردی روزی که قدم گذاشتی در قلبم همراه خودت عشق و
غرق غزل است با تو کلّ سالم
نیکوست کنار تو همیشه فالم
بیتو دل من قافیه را باخته بود
تـــــو آمدی و ردیف شد احوالم
#جواد_محمدی_دهنوی
تو گذر کردنت از باغ انار آسان بود!
دل خونین من اما ، چه ترک ها برداشت...
#سعادت_عبدولی
@abadiyesher
ترتیل صفحه ۶۱ قرآن کریم.mp3
4.74M
#قرآنیات
📢 #تلاوت روزانه #یک_صفحه_قرآن
🔹️#ترتیل صفحه شصت و یک قرآن کریم، سوره مبارکه البقرة
🎙با صدای #حبیب (مدیر کانال)
✏️ توصیه مهم حضرت #امام_خامنه_ای:
هر روز حتماً قرآن بخوانید
@KhyaleVasl | خِیـٰـالِ وَصـْـلْ✨
بودنم بیتو محال است مبادا بروی
زندگی زیر سؤال است مبادا بروی
بنشین تا نشمارم گذر ثانیه را...
بیتو یک ثانیه، سال است مبادا بروی
غیبتت را نتوان هیچ تحمل بکنم
در دلم جنگ و جدال است مبادا بروی
کلمات از لب تو جاری و ساری بشود
حرف تو شعر زلال است مبادا بروی
سوزوسرمای شدیدی پسِ آبادیِ ماست
زوزهٔ گرگ و شغال است مبادا بروی
#علی_قیصری
@abadiyesher
تو را بوسیدهام چون آفتاب آهسته آهسته
بیا بر چشم ِتار من بتاب آهسته آهسته
هم اینکه عکس ِماهت توی حوض آب می افتد
بغل میگیرمت در عمقِ خواب آهسته آهسته
شبیه رقص ِماهی های قرمز خوب پیدایی
دلم گم میشود در تنگِ آب آهسته آهسته
نه تلخی میکنی با من نه شیرینی، نمیدانم
تو را میخواهم ای حلوای ناب آهسته آهسته
حواسم پرتِ دنیای تو شد دنیا به کامم شد
چه زیبا رفت از دستم حساب آهسته آهسته
گل ِرویِ تو در هر شاخساری آبرو دارد
از ابروی تو می گیرم گلاب آهسته آهسته
نگاهت را نگیر از چشمِ من یک روز میبینی
که دنیا میشود بی تو خراب آهسته آهسته
#صفیه_قومنجانی
@abadiyesher
شیرینی بیـش از حدِ خرمـای جنــوبی
درگیر مرضقند شدم بس که تو خوبی
#محمدامین_عبادی
@abadiyesher
گیرم سکوت کردم و این روزها گذشت
تاوان تکّههای دلم را که میدهد؟!
#سجاد_صفری_اعظم
@abadiyesher
کامجویی غیر ناکامی ندارد حاصلی
در کف گلچین ز گلشن، خار میماند بهجا
#صائب_تبریزی
@abadiyesher
اعتباری به دل نرم در این دوران نیست
سنگ شو، سنگ که بتخانه بسازند از تو
#سیروس_عبدی
@abadiyesher