eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.8هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
2.1هزار ویدیو
87 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
روزگاری عشق من بودی محبت داشتی عاشقم بودی و با من میل صحبت داشتی لحظه ای از یاد من غافل نبودی یادت هست تا که بی من میشدی احساس غربت داشتی آرزوهایت کنار من به معنا میرسید روز یاشب بامن دلخسته الفت داشتی بال پروازم تو بودی پر کشم تاکهکشان درکنارم کِی کجا چشم پر حسرت داشتی شاعر ِچشمانِ تو بودم میانِ هرغزل پادشاه ِقلب من بودی و شوکت داشتی من هنوزم عاشقم ایکاش تو مانند من پای عهد بسته میماندی و غیرت داشتی بوده ام سنگ صبور ِدردهایت ای دریغ غیرمن سنگِ صبوری را به خلوت داشتی
زلف آشفته و خوی کرده و لب خندان و مست پیرهن چاک و غزل خوان و صراحی در دست نرگسش عربده جوی و لبش افسوس کنان نیم شب دوش به بالین من آمد ،بنشست سر فراگوش من آورد و به آواز حزین گفت کای عاشق دیرینه من خوابت هست؟ عاشقی را که چنین باده شبگیر دهند کافر عشق بود گر نشود باده پرست برو ای زاهد و بر درد کشان خرده مگیر که نداند جز این تحفه به ما روز الست آنچه او ریخت به پیمانه ی ما نوشیدیم اگر از خمر بهشت است وگر از باده ی مست خنده ی جام می و زلف گره گیر نگار ای بسا توبه که چون توبه ی حافظ بشکست ظهر تون بخیر شادی 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
لبخند تو را گوشه‌ی دل قاب گرفتم لبهات به یک بوسه به قلاب گرفتم نیلوفر چشمان تو بارانی و زیباست تشبیه تو را از گُل مرداب گرفتم حالا که قرار است کنارت بنشینم یک شاخه گُل و سرمه و سرخاب گرفتم یک چشم، پر از خون شد و یک چشم، پر از اشک طوفانی‌ام و راه به سیلاب گرفتم دلتنگی و درد و تب و شب‌گریه و غم را با خنده‌ی تو از دل بی‌تاب گرفتم
لبخند میزنی و من از هوش میروم چیزی نمانده جان بدهم احتیاط کن!
لطفى كن و تيرى دگرم سوىِ دل انداز كان تيرِ نخستين كه زدى بر جگر افتاد!
🌱🖇 در قالب یک بیت، نگنجد غم دوریت؛ این درد فراگیر، کَران تا به کَران است..!
آنجا همه با سعادت و غرقه به نور اینجا من و دلتنگی و رویای حضور از قلبِ شکسته تا حرم راهی نیست ما زائر مشهد الرّضاییم از دور
🖇🌱  همه رفتند، افسوس که جا مانده منم  حسرتا این گل خارا، همه جا رانده منم
🌱🖇 آه از آن ماه، مسافر که نیامد خبرش او سفر کرده و ما در خطریم از سفرش
خوش خوش کِشانم می‌بری آخر نگویی تا کجا ..؟
به کدام کیش و آیین؟ به کدام مذهب و دین؟ ببری قرارِ دل را، به سراغِ دل نیایی .
همه‌جای حَرمت خوب و پر از نور، ولی پاتوق اصلی من، صحن گوهرشاد شماست...