تو غلط میکنی این گونه دل از ما ببری
سرِ خود آینه را غرقِ تماشا ببری
مرده شورِ منِ عاشق که تو را میخواهم
گورِ بابایِ دلی را که به اِغوا ببری
چه کسی داد اجازه که کنی مجنونم؟
به چه حقی مثلا شهرتِ لیلا ببری؟
به من اصلن چه که مهتابی و مویِ تو بلند
چه کسی گفته مرا تا شبِ یلدا ببری؟
کبکِ کوهیِ خرامان! سرِ جایت بتمرگ
هی نخواه اینهمه صیاد به صحرا ببری
آخرین بارِ تو باشد که میایی در خواب
بعد از این پلک نبندم که به رویا ببری
لعنتی! عمر مگر از سرِ راه آوردم
که همه وعدهیِ امروز به فردا ببری
این غزل مالِ تو، بردار و از اینجا گم شو
به درک با خودت آن را نبری یا ببری
#شهراد_میدری
#اعصابنداره😁