eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.5هزار دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
18 فایل
ارتباط با مدیر: @Hazrate_baran_786 تبلیغ و تبادل: @javadmd14
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴 سلطان دو عالم تشنه غزالان خدا را سر بریدند اینسان وگرنه ای غزل بی‌سر نبودی! اهل مدینه! این سفر بی‌بازگشت است گفتی و رفتی، رفتی و دیگر نبودی در غربت دنیا تو را مسموم کردند رفتی ولی در خون و خاکستر نبودی تنهایی و غربت جگرسوز است اما تنها میان آنهمه لشکر نبودی حق تو را، حق خدا را غصب کردند آیا مگر فرزند پیغمبر نبودی تا حجره‌ی خود دست بر دیوار رفتی اما خدا را شکر، پشت در نبودی بودند مردانی که دستت را بگیرند آنقدرها بی‌یار و بی‌یاور نبودی هنگام رفتن تیربارانت نکردند هنگام رفتن آنهمه پرپر نبودی بر خاک صحرا جسم بی‌جانت نیفتاد زیر سُم اسبان غارتگر نبودی بر روی دامان جوادت جان سپردی بر نعش بی‌جان علی‌اکبر نبودی انگشترت زیبنده‌ی دست پسر شد بی‌دست و بی‌انگشت و انگشتر نبودی از غصه‌ی خواهر به خود پیچیدی اما بالای نی دلواپس دختر نبودی سلطان این عالم نه، سلطان دو عالم ای کاش بین امّتی کافر نبودی الموت أولی مِن رُکوب العار باشد کِی با کریمان کارها دشوار باشد
بسم الله الرحمن الرحیم فراوان به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند سلیمان و حاتم طایی که خادمان تو از این رقم فراوان‌ است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است # به لطف حضرت موسی‌بن‌جعفر است اگر که در سراسر ایران حرم فراوان است
بسم الله الرحمن الرحیم دور دوباره عرض‌ادب، عرض‌احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود؛ "سلام از دور" _سلام حضرت سلطان مرا نمی‌طلبی؟ ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور... منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌بام، از دور! اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک... اگرچه لطف‌تو بوده‌ست مستدام از دور
بسم الله الرحمن الرحیم فراوان به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند فقط حاملان عرش خدا که خادمان تو از این رقم فراوان‌ است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است # به لطف حضرت موسی‌بن‌جعفر است اگر که در سراسر ایران حرم فراوان است
🍃🌼🍃 🌼🌸 🍃 قسم به جان جواد تو می‌دهم، گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است... پ.ن؛ تابلوی نقاشی جدید و بسیار زیبای "روح‌الرضا" اثر حسن روح‌الامین. 🍃 🌼🌸 🍃🌼🍃 @abadiyesher
تقدیم به به پاییزم زدم عطر بهاری خراسان را به امیدی که فروردین کند مهر تو آبان را خراسان دل ما تشنه‌ٔ باران لطف توست که حاصل‌خیز کردی با قدم‌هایت بیابان را خنک شد از نسیم لطف تو شب‌های تابستان بهاری کرد گرمای رواق تو زمستان را به شوق خواندن ابیاتی از مدح و ثنای توست تورق می‌کنم هر روز اگر که چند دیوان را چنان بودن کنار پنجره‌فولاد شیرین است که بیماران نمی‌خواهند در آن عرصه درمان را جواب هر یک ما از جوار تو سه‌بار آید که تنها دیده باشیم از تو الطاف سه‌چندان را غبار کفشداری‌های تو حکم طلا دارد کسی ارزش نداده این چنین اجناس ارزان را پس از مشهد به سمت کربلا رفتیم و دست تو برای ما رقم زد بهترین آغاز و پایان را
.. سلام حضرت باران سلام حضرت عشق دوباره عرض ادب احترام حضرت عشق کویر خشک ترک دیده‌ایم، بی‌مهرت ببار بر سر ما صبح و شام حضرت عشق دلم گرفته، هوای ضریح می‌خواهد بخوان مرا به حرم با مرام حضرت عشق کرم نموده دلم را، به دامنت بپذیر کبوترانه، به مشهد بیام حضرت عشق در آسمان حرم بال و پر زدن عشق است اسیر حال خوش کفترام، حضرت عشق به آستان شما، شوق خادمی دارم مرا غلام حریمت بنام حضرت عشق خلاصه ، آنچه که گفتم عرض حالی بود نگاه مهر شما مُستَدام، حضرت عشق
اين جا رهِ اميدِ كسی سد نمی‌شود كس نا اميد از حرمت رد نمی‌شود اين جا دعا به مرز اجابت رسيده است راه دعای اهل دعا سد نمی‌شود مهمان اين حريم بهشتی، بهشتی است حال كسی كه با تو بود، بد نمی‌شود هردل دخيل عشق نبندد بر اين ضريح دراين حرم، كبوتر گنبد نمی‌شود بين همه ز رأفت تو صحبت است و كس مانند تو به مهر، زبانزد نمی‌شود ای انعكاس مهر! چنان تو كسی دگر آئينه‌دار خُلق محمّد نمی‌شود حسرت بَرَد كسي كه به چندين بهار عمر بهر زيارت تـو مقيّد نمی‌شود هركس رسيده است به‌جایی، ز لطف توست بي التفات تو كه مؤيَّد نمی‌شود بی بهره از ولايتِ تو، روز رستخيز مستوجب عنايت ايزد نمی‌شود بسيار رفته است «وفایی» سفـر؛ ولی جائي دگر به‌خوبی مشهد نمی‌شود
فقیر و خسته به درگاهت آمدم رحمی که جز ولای توأم نیست هیچ دست‌آویز
بسم الله الرحمن الرحیم ترکیب‌بند مدح و مرثیه ایام زیارت مخصوص و مختوم به دعا برای فرج به دست لطف تو معنای کم؛ "فراوان" است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند سلیمان و حاتم طائی گدا برای تو از این رقم فراوان است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است دودست خالی و بار گناه آوردم به بارگاه تو آقا پناه آوردم... دوباره عرض‌ادب، عرض‌احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود؛ "سلام از دور" "سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟" ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌بام، از دور...! اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک... اگرچه لطف تو بوده‌ست مستدام از دور امید ما کرم توست یا امام رضا زیارت حرم توست یا امام رضا خوشا به حال هرآن‌کس که شد مسافر تو که جنّ و انس و ملک بوده‌اند زائر تو تمام ثروت عالم نصیب آن دل شد که مشهدی شده و آمده مجاور تو دل کبوتر صحن تو شاد خواهد شد دمی که پر بزند در حریم طاهر تو رضای توست رضای خدا امام رضا گذشته است اگر از همه به خاطر تو چقدر در دل خود با تو حرف‌ها دارد که بین قافیه‌ها گم شده‌ست شاعر تو حدیث جابر پیغمبر است مدرک ما به کافری هرآن کس که بوده کافر تو به لطف توست که ما گریه‌کن شدیم آقا هزارشکر که شد رزق ما شعائر تو اگرچه باعث خوشحالی است آمدنت ولی برای تو سخت است دوری از وطنت تو ای امام که از خاندان خود دوری غریب و خسته و تنهاترین و مهجوری جهان برای تو زندان تنگ و تاریک است به این دلیل که از خانواده‌ی نوری همین بس است برای غم تو ای آقا که در پذیرش حکم خلیفه معذوری چه صرفه‌ای‌ست در این منصب بلابهره برای تو که ولی‌عهد می‌شوی زوری؟ چقدر تهمت بی‌جا زدند نامردان ولی غمی به سلیمان نیامد از موری شهادت است فقط ارث خانواده‌ی تو تو نیز کشته‌ی زهر درون انگوری برای گریه به مظلومی حسین از تو رسیده‌است به ما روضه‌های مشهوری تو مُشرِفی به غم کربلا، تو روضه بخوان... تو روضه‌خوان حسینی، بیا تو روضه بخوان دلم گرفته از این روزگار یابن‌شبیب! ببین اسیر خزان شد بهار یابن‌شبیب! به‌هوش‌باش که "اِن کُنتَ بَاکیاً لِشَّیء" فقط برای حسینم ببار یابن‌شبیب همان که از اثر تشنگی به چشمانش شد آسمان و زمین چون غبار یابن‌شبیب همان که آب شد از آن زمان که بر نی دید که شد به نیزه سر شیرخوار یابن‌شبیب حجاب عرش خداوند بود عمه‌ی ما که شد به ناقه‌ی عریان سوار یابن‌شبیب از اهل‌بیت اسارت نرفته بود زنی علی‌الخصوص در آن گیرودار یابن‌شبیب ولی بدان پسرم انتقام می‌گیرد کشیده‌ایم اگر انتظار یابن‌شبیب به نیّت فرج عاجل امام زمان دعا کنیم برای دل امام زمان به هر نوشته‌ی دیگر مقدم است هنوز کسی‌که هرچه بگوییم از او کم است هنوز علاج هجر به‌جز صبح بودن او نیست که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده ولی پناه و امید دوعالم است هنوز به انتقام عزیزان دین می‌آید او که روی گنبد اسلام ‌پرچم است هنوز اگرچه نیست، ولی لحظه‌لحظه با یادش بساط عاشقی ما فراهم است هنوز برای شستن درد فراق کافی نیست که روی گونه‌ی ما اشک نم‌نم است هنوز؟ خدا کند که به او مژده‌ی ربیع دهند که صبح‌وشام برایش محرم است هنوز. دعا کنیم شب هجر را سحر برسد زمان غیبت مولای ما به سر برسد